همچنین بر اساس ماده ۲۸ قانون فوق «سایر عوارض شهرداری که براساس آئین نامه های اجرایی وصول عوارض شهرداری موضوع ماده ۷۴ قانون اصلاح پاره ای از مواد و الحاق مواد جدید به قانون شهرداری مصوب سال ۱۳۴۵ به مرحله قطعیت برسد در صورت عدم پرداخت طبق تبصره های ماده ۱۳ این قانون با صدور اجرائیه وصول خواهد شد.» لذا موردی برای ارجاع پروندهء عوارض قطعی شده که اعتراضی به آن صورت نگرفته است، برای کمیسیون ماده ۷۷ وجود ندارد.
اصولاً شهرداری نمی تواند در کمیسیون طرح دعوا کند بلکه این مؤدی است که می تواند نسبت به تصمیم شهرداری در کمیسیون اعتراض کند و شهرداری فقط به عنوان خوانده طرف دعوا در کمیسیون محسوب می شود. ممکن است مؤدی معترض ابتدا به شهرداری مراجعه کند و البته بهتر است که اختلاف با مذاکره در خود شهرداری حل شود اما چنانچه حل نشد، این مؤدی است که در واقع اعتراض خود را به دبیرخانه تسلیم می کند اگرچه در عمل ممکن است پرونده ای که شهرداری مطرح است و اعتراض مؤدی در آن موجود است، توسط شهرداری به کمیسیون ارجاع شود اما شهرداری راساً نمی تواند پرونده را به کمیسیون بفرستد مگر اینکه مؤدی خواستار آن باشد.
اهمیت نکتهء فوق در این است که شهرداری کمیسیون را بخشی از ادارهء درآمد خود محسوب نکند و متوجه باشد که به عنوان خوانده، طرف دعوای مؤدی در کمیسیون است و نه بیشتر.
۲-۲- گفتار دوم- خواهان خوانده و شرایط آنها
۲-۲-۱- بند اول- خواهان و خوانده و شرایط آنها
خواهان در دعاوی کمیسیون
خواهان در دعاوی کمیسیون ماده ۷۷، مؤدی است که به عوارض تعیین شده از سوی شهرداری معترض است. خواهان می تواند شخص حقیقی یا حقوقی یا وکلا یا نمایندگان قانونی آنها باشد. اگرچه قانون در مورد ذی نفع بودن خواهان ساکت است اما بدیهی است اشخاصی می توانند اقدام به طرح دعوا در کمیسیون نمایند که عوارض از سوی شهرداری در ارتباط با اموال یا فعالیت های آنان یا اشخاص تحت ولایت یا قیمومیت آنان وضع شده باشد. بنابراین کسی که در کمیسیون به طرح دعوا می پردازد باید ذی نفع باشد.
ذی نفع بودن به این معنی است که «شخصی که اقامه ی دعوا می نماید باید توجیه کند که اگر دعوای اقامه شده، به صدور حکم علیه خوانده بیانجامد، قابلیت این را دارد که سودی به او برساند»
هیأت عمومی دیوان در رأی وحدت رویه شماره ۲۱۵(۲۰/۹/۶۹) با کلاسه ۶۹/۹۸ در رابطه با برخورداری قائم مقام مالک از «سمت» برای طرح دعوی در کمیسیون های ماده ۱۰۰ قانون شهرداری ها اظهار داشته است: «صرف نظر از این که براساس آئین دادرسی و رویه محاکم قضایی جمهوری اسلامی ایران دعوی هر شخص ثالث و متضرر از احکام مسموع بوده و با احراز ذی نفع بودن وی سمت او برای طرح دعوی مسموع است و صرف نظر از این که مستنبط از اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی هر زیاندیده و متضرر حق تظلم و طرح دعوی و شکایت داد اساساً نظر به این که برابر تبصره یک ماده صد قانون شهرداری «کمیسیون پس از وصول پرونده به ذی نفع اعلام می نماید توضیحات خود را کتباً ارسال و… کمیسیون به تقاضای ذینفع به موضوع رسیدگی خواهد کرد…» کلمه ذینفع در تبصره های دیگر ماده صد قانون شهرداری «منجمله تبصره ۴» تکرار شده است و طبیعی است مستأجر که مصداق بارز «قائم مقام مالک» در استیفای منافع بوده و حتی در مدت اجاره « مالک منافع» مورد اجاره است مصداق بارز «ذینفع» در اعتراض و شکایت از آراء کمیسیون ها هم می باشد. از طرفی چه بسا با وقوع تخلف ساختمانی به وسیله مالک و سکوت او در مقابل آراء صادره از کمیسیون ها حقوق مستأجر در معرض تضییع و تقویت قرار گیرد.»
خواندهء دعوا
خوانده در دعاوی کمیسیون، همواره در نهایت شهرداری است. در مواردی شهرداری خود مستقیماً عوارض را دریافت نمی کند بلکه برخی شرکت ها که به اریهء برخی خدمات می پردازند، عوارض شهرداری را وصول و به حساب شهرداری واریز می کنند. در این موارد ممکن است شکایت اولیهء مؤدی متوجه شرکت وصول کننده باشد ولی چون شرکت براساس ترتیبات مقرر شده از سوی شهرداری اقدام به وصول عوارض می نماید لذا شکایت در اصل متوجه شهرداری خواهد بود.
اگر چه اعتراض مؤدی ابتدا در شهرداری مطرح می شود و در صورت عدم حل اختلاف، این شهرداری است که پروندهء تشکیل شده را به کمیسیون می فرستد اما این امر موجب نمی شود که خواهان را شهرداری بدانیم چراکه بدون اعتراض مؤدی پرونده ای تشکیل نشده و اختلافی وجود ندارد تا در کمیسیون رفع شود.
۳- دادخواست و ضمایم آن
در دعاوی حقوقی دادگاه نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذی نفع یا وکیل یا قایم مقام یا نمایندهء قانونی آنها رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نمایند. بنابراین کمیسیون نیز در صورتی می تواند به دعوایی رسیدگی کند که از او درخواست شده و درخواست از سوی اشخاص ذی نفع به عمل آمده باشد و درخواست مطابق قانون باشد.
شروع رسیدگی در کمیسیون مستلزم اعتراض مؤدی است که بوسیلهء آن شهرداری را که طرف او در دعوا است به دادرسی می خواند یعنی آن را به کمیسیون دعوت می کند تا ترافع و احقاق حق به عمل آید. لذا می توان اعتراض مؤدی را دادخواهی دانست و سندی که حاوی این دادخواستن است، دادخواست نامید. لذا دادخواست نخستین سندی است که به وسیلهءآن خواهان (مؤدی) با رعایت مقررات با تسلیم ادعاها، ادله و خواستهء خود به کمیسیون، درخواست رسیدگی و صدور رأی نموده و موجب می شود رسیدگی آغاز شود.
بند ۲۰ مادهء ۱ «آئین نامهء اجرایی وصول عوارض و درآمد و بهای خدمات شهرداری»، مصوب وزارت کشور، تعریفی از برگ اعتراض به عمل آورده است که براساس آن: «برگ اعتراض، نامهء کتبی است، که توسط مؤدی یا نماینده قانونی وی در ۲نسخه تنظیم و طی آن به منبع عوارض و یا نوع و میزان آن و یا نحوهء محاسبه و غیره کلی یا جزئی به صورت مستند و مستدل ایراد گرفته و درخواست رسیدگی می گردد. نسخه اول فرم مذکور به شهرداری تحویل و رسید آن در نسخه دوم اخذ و نزد اعتراض کننده باقی می ماند.»
برگ اعتراض فوق اگر چه در عمل و در نهایت به عنوان دادخواست در کمیسیون محسوب می شود اما این برگ اعتراض و شرایط مقرر در آن فقط در مورد اعتراض در شهرداری می تواند قابلیت استناد داشته باشد نه در مورد کمیسیون و رسیدگی در آن چرا که اولاً به نظر نمی رسد وزارت کشور صلاحیت قانونی برای وضع آئین نامه در ارتباط با آئین رسیدگی کمیسیون داشته باشد و مواد قانونی که براساس آنها وزارت کشور مبادرت به وضع «آئین نامه اجرایی وصول عوارض و درآمد و بهای خدمات شهرداری» کرده است، همگی به نحوهء وصول عوارض مربوط هستند نه به حل اختلاف در کمیسیون.[۱۳] در ثانی شهرداری به عنوان طرف دعوا نمی تواند در ارتباط با مستدل و مستند بودن اعتراض مؤدی در کمیسیون نظر بدهد و به این دلیل مانع از طرح دعوا در کمیسیون بشود. بنابراین چنانکه مؤدی معترض، اعتراض خود را با شرایط مقرر برای برگ اعتراض در آئین نامهء فوق در شهرداری مطرح کرد و اختلاف حل نشد، مؤدی می تواند دادخواستی را راساً بدون لحاظ شرایط مقرر در بند ۲۰ مادهء ۱ فوق الذکر به دبیرخانهء کمیسیون تسلیم کند و ضرورتی ندارد حتماً پروندهء مطرح در شهرداری با برگ اعتراض موصوف، به کمیسیون ارسال گردد. این امر از آن جهت اهمیت دارد که حق دسترسی به محکمه به دلایل غیر قانونی محدود نگردد. برگ اعتراض یاد شده فقط در ارتباط با شهرداری و وصول عوارض و اعتراض در شهرداری می باشد نه اعتراض در کمیسیون .
یک فرم ارسال پرونده به دبیرخانه کمیسیون نیز براساس آئین نامهء مذکور پیش بینی است که پرونده و برگ اعتراض به پیوست آن از سوی شهرداری به دبیرخانه کمیسیون ارسال می شود.
۲-۳- فرم ارسال پرونده به دبیرخانه کمیسیون ماده ۷۷
دبیرخانه محترم کمیسیون ماده ۷۷ قانون شهرداری
به پیوست یک جلد پرونده عوارض …………………………………… مربوط به مؤدی، شخص حقیقی: آقای ……………………………../ شخص حقوقی: آقای……………………….سمت ……………………………شامل موارد ذیل ارسال می گردد. خواهشمند است دستور فرمایید در جلسه هیئت حل اختلاف کمیسیون ماده ۷۷ مطرح و نتیجه را اعلام نمایید.
شهردار……………………………
نوع عوارض……………………………مستند وصول عوارض:
نحوه محاسبه (خلاصه)
یک برگ پیش آگهی ابلاغ شده به مؤدی:
یگ برگ اخطاریه ابلاغ شده به مؤدی:
اعتراضیه مؤدی (در صورت اعتراض)
یک برگ دعوت نامه کتبی از مؤدی:
در هر صورت، مؤدی بعد از اطلاع از میزان عوارض، چنانکه اعتراضی داشته باشد باید آن را بصورت کتبی تنظیم و با تاریخ و امضاء به دبیرخانه کمیسیون تسلیم نماید. قوانین و مقررات مربوطه در ارتباط با شکل دادخواست و شرایط آن ساکت است و احتمالاً تشریفات خاصی مد نظر نبوده است و مؤدی می تواند با ذکر نام و مشخصات و آدرس خود، اعتراض خود را به کمیسیون تسلیم کند. در اینکه آیا دادخواست رسیدگی می تواند شفاهی باشد یا خیر جای تردید وجود دارد و معمولاً در دعاوی حقوقی پذیرفته نمی شود. در اینکه آیا وکیل مؤدی می تواند دادخواست را تنظیم و با اعضای خود تسلیم نماید، اصولاً نباید منعی وجود داشته باشد.
دفتردار دبیرخانهء کمیسیون یا هر شخصی که متصدی دریافت شکایات است، لازم است دادخواست را در زمان دریافت از حیث مشخصات و آدرس کنترل نموده و چنانکه از این حیث ناقص باشد به خواهان تذکرات لازم را بدهد تا نسبت به اصلاح و تکمیل آن اقدام نماید. چنانکه دادخواست از نظر مشخصات و آدرس تکمیل باشد دفتردار باید دادخواست را ثبت و رسیدگی به خواهان تحویل نماید. سرعت رسیدگی در کمیسیون ایجاب می کند که از پذیرش دادخواست های بدون نام و نشانی و سپس الصاق آن به دیوار خوداری شود بهتر است در همان ابتدای دریافت دادخواست تکلیف آن از این حیث مشخص شود.
در مورد تعداد نسخه های دادخواست، مقررات خاصی وجود ندارد اما بهتر است در دو نسخه تهیه شود تا ابلاغ آن به شهرداری به سهولت امکان پذیر باشد (البته در عمل برگ اعتراض به شهرداری تسلیم می شود که خلاف اصل است) اما چنانکه در یک نسخه ارائه شود دفتر دار کمیسیون می تواند یک کپی از آن فراهم و به شهرداری ابلاغ نماید و سخت گیری بی مورد سرعت رسیدگی در کمیسیون را کاهش خواهد داد.
سرعت رسیدگی در کمیسیون ایجاب می کند که دفتر دار کمیسیون در حین ثبت دادخواست چنانکه متوجه نقایصی بشود که مانع از رسیدگی است، در همان زمان از خواهان رفع آنها را بخواهد. اما به منظور حسن جریان امور بهتر است بعد از ثبت دادخواست، درمدت معقول (در دادگاه های حقوقی ۲ روز) دادخواست از سوی دفتر دار بررسی شود و چنانکه موارد نقصی پیدا شود که مانع از رسیدگی باشد، لازم است دفتر دار نقایص را به خواهان ابلاغ نماید و از او بخواهد که در مهلت مناسب آنها را رفع نماید. عدم رفع نقایص در مهلت مقرر می تواند منجر به توقیف دادخواست بشود. با توقیف دادخواست، متعرض اصولاً باید بتواند تا زمانی که مهلت اعتراض اصلی تمام نشده است، نسبت به تکمیل دادخواست خود اقدام نماید که در این صورت دادخواست او به جریان می افتد ولی با اتمام مهلت اصلی اعتراض، معترض دیگر نخواهد توانست نسبت به تکمیل دادخواست اقدام نماید و دوباره نیز نمی تواند دادخواست دیگری تسلیم نماید.
در عمل بررسی نقایص براساس فرم چک لیستی که در «آئین نامهء اجرایی وصول عوارض و درآمد و بهای خدمات شهرداری» مقرر است، از سوی دبیرخانهء کمیسیون به عمل می آید و در صورت وجود نقایص آن را به شهرداری عودت می دهد تا نسبت به تکمیل آن اقدام نماید. این امر به این دلیل است که پرونده از سوی شهرداری به کمیسیون ارسال می شود. دبیرخانه اصولاً باید بتواند راساً از مؤدی بخواهد تا نقایصی را که مربوط به مؤدی است برطرف نماید.
معنی در ارتباط با طرح دعاوی متعدد بویژه در زمانی که دعاوی در ارتباط کامل با هم باشند، وجود ندارد اما در مواردی که چنین ارتباطی کامل وجود نداشته باشد طرح دعاوی متعدد دریک دادخواست ممکن است اشکالاتی در فرایند رسیدگی ایجاد کند برای مثال ممکن است دادخواست همچنین دارای آثاری نسبت به اصحاب دعوا است که این امر موجب می شود خواهان نتواند همواره در هر مقطعی حق استرداد دعوا را داشته باشد. برای مثال آیا مؤدی معترض می تواند دادخواست خود را بعد از پایان دادرسی وقبل از صدور رأی مسترد نماید؟ منع قانونی در این ارتباط وجود ندارد اما در دعاوی مدنی در دادگاه ها چنین حقی برای خواهان وجود ندارد مگر با شرایطی.
دادخواست خواند را مکلف به پاسخ می نماید که در اینجا شهرداری باید در ارتباط با دعوای مطرح شده پاسخ خود را ارائه دهد اما عدم پاسخ شهرداری مانع از رسیدگی و تصمیم گیری نخواهد بود. کمیسیون در صورت خودداری شهرداری از پاسخ، چنانچه ادعاهای خواهان با توجه به محتویات پرونده و قانون، در مجموع وارد باشد، اقدام به صدور حکم به نفع او می نماید.
دفاع خوانده
دفاع به معنی همه راه ها و روش هایی است که در قانو و مقررات پیش بینی شده و خوانده می تواند از آنها برای بازداشتن خواهان از رسیدن به خواسته اش استفاده نماید. دفاع ممکن است به این سه شکل انجام می شود: ایرادات (دفاع شکلی)، دفاع به معنای اخص (دفاع ماهوی) و دعوی متقابل. رسیدگی در کمیسیون، از نوع کتبی است و با تبادل لوایح کتبی صورت می گیرد و طرفین جهت استماع دعوت نمی شوند. دعوای متقابل در این دعاوی موضوعیت پیدا نمی کند لذا در اینجا دو شکل دفاع یعنی ایرادات (دفاع شکلی)، و دفاع به معنای اخص (دفاع ماهوی) مورد بررسی قرار می گیرند.
الف- ایرادات
ایراد، وسیله ای است که خوانده با به کار گرفتن آن سعی در ایجاد مانع اعم از موقتی یا دائمی در جریان رسیدگی برای جلوگیر از پیروزی خواهان دارد، به گونه ای ک مانع از شکل گیری دعوی نسبت به اصل و ماهیت حق مورد ادعای طرف مقابل شود. برای مثال، خواهان به عنوان مؤدی، تقاضای کاهش میزان عوارض را دارد و خوانده (شهرداری) در مقام دفاع اعلام می کند که این دعوی متوجه شهرداری نیست.
ایراد صلاحیت مرجع رسیدگی کننده اعم از صلاحیت ذاتی یا صلاحیت نسبی، در مورد صلاحیت ذاتی برای مثال خوانده اعلام می کند که دعوا در صلاحیت هیأت های حل اختلاف مالیاتی است. در مورد صلاحیت نسبی کمیسیون ماده ۷۷ امکان ایراد کمتر است زیرا کمتر اتفاق می افتد که دعوای مربوط به عوارض یک شهر در شهر دیگری طرح شود.
ایراد به نداشتند اهلیت، برای مثال شهرداری به عنوان خوانده اعلام می کند که خواهان بالغ، عاقل یا رشید نیست و یا اینکه بعلت ورشکستگی حق تصرف در اموال خود را ندارد و یا اینکه مؤسسه ای که شکایت کرده منحل شده است.
ایراد نداشتن سمت، برای مثال خوانده اعلام می کند که سمت شخصی که به نمایندگی از خواهان اقامه دعوی نموده با ارائه مدرک مثبته اثبات نشده است.
ایراد امر مختومه (یا امر قضاوت شده)، اینکه این دعوی یا همین موضوع نسبت به همین طرفین ، پیش از این اقامه شده و نسبت به آن رأی صادر شده است.
ایراد امر مطروحه، یعنی اینکه این دعوی هم اکنون در مرجع دیگری از هیأت تشخیص یا حل اختلاف دیگر در حال رسیدگی است و یا اینکه در دادگاه یا مراجع دیگر در حال رسیدگی است و رأی آن مراجع می تواند در رأی مراجع حل اختلاف اثر داشته باشد و بنابراین رسیدگی در مراجع حل اختلاف باید موقتاً متوقف شود.
ایراد به عدم توجه دعوی، برای مثال خوانده اعلام می کند که مبلغ دریافت شده عوارض شهرداری نیست.
ایراد به ذی نفع بودن خواهان، برای مثال مدّعی می شود که نتیجه این رسیدگی حتی اگر خواهان بتواند در مرجع رسیدگی پیروز شود، سودی برای او در پی نخواهد داشت.
ایراد به جزمی نبودن دعوی، برای مثال خوانده ادعا نماید که دعوی اقامه شده ناظر و منوط به تحقق شرطی در آینده است.
ایراد مرور زمان، برای مثال خوانده ادعا کندکه دعوی مطروحه در خارج از مهلت قانونی اقامه شده است.
ایراد ردّ دادرس، برای مثال خوانده ادعا می کند عضو کمیسیون با خواهان قرابت نسبی یا سببی درجه اول از طبقات اول و دوم دارد و لذا مرجع رسیدگی کننده فاقد خصیصه بی طرفه است که البته این امر قانوناً در کمیسیون مقرر نشده است.
در مورد ایرادات چهار نکته بایستی مورد توجه قرار گیرد:
رابطهی قطر با زمان خالص قطع و تبدیل و تولید ساعتی خالص به ترتیب در شکلهای ۴-۷و ۴-۸ نشان دادهشده است. که بر این اساس با افزایش قطر میزان زمان خالص و تولید ساعتی افزایش مییابد.
شکل ۴‑۷رابطهی قطر با زمان خالص قطع و تبدیل کل
شکل ۴‑۸رابطهی قطر با تولید ساعتی قطع و تبدیل کل
در شکل۴-۹رابطهی حجم با تولید ساعتی خالص کل نشان داده میشود. همانطور که مشاهده میشود بین حجم تولید ساعتی رابطهی مستقیمی وجود دارد و با افزایش حجم تولید ساعتی نیز افزایش مییابد.
شکل ۴‑۹رابطهی حجم با تولید ساعتی خالص کل
مدلهای زمان صرف شده برای فازهای قطع و تبدیل
با بهره گرفتن از تجزیهوتحلیل دادهها سعی شد که معادله زمان صرف شده برای هریک از فازهای قطع و تبدیل در این بخش به دست آید.
۱) حرکت به سمت درخت () : این زمان با توجه به فاصلهی دو درخت، شیب منطقه، وضعیت جنگل میتواند متفاوت باشد. این زمان از لحظه حرکت به سمت درخت شروعشده و با رسیدن به درخت پایان مییابد.
معادله ۴‑۱زمان حرکت به سمت درخت در کل
= زمان حرکت به سمت درخت درکل (ثانیه)
= فاصله طی شده درحرکت به سمت درخت درکل (متر)
۲) زمان تصمیمگیری () : میانگین زمان تصمیمگیری برای قطع درخت درکل ۰۷/ ۲۸ ثانیه میباشد.
۳) بن زنی () : روابط به دست آمده برای زمان بن زنی در گونه های مختلف در زیر آورده شده است.
۴معادله ۴‑۲زمان بنزنی در گونه صنوبر
= زمان بن زنی در گونهی صنوبر (ثانیه)
= قطر درخت در گونهی صنوبر (سانتیمتر)
۴معادله ۴‑۳زمان بنزنی در گونه زربین
= زمان بن زنی در گونهی زربین (ثانیه)
= قطر درخت در گونهی زربین (سانتیمتر)
۴معادله ۴‑۴ زمان بن زنی در گونهی توسکا
= زمان بن زنی در گونهی توسکا (ثانیه)
= قطر درخت در گونهی توسکا (سانتیمتر)
۴معادله ۴‑۵ زمان بن زنی در گونهی افرا
= زمان بن زنی در گونهی افرا (ثانیه)
= قطر درخت در گونهی افرا (سانتیمتر)
۴
معادله ۴‑۶ زمان بن زنی کل
] ۵ ≤ [
= زمان بن زنی کل (ثانیه)
= قطر درخت در بن زنی کل(سانتی متر)
در شکل ۴-۱۰ میانگین زمان بن زنی در قطع و تبدیل گونههای مختلف و در کل نشان دادهشده است.
شکل ۴‑۱۰مقایسه میانگین زمان بن زنی در قطع و تبدیل گونههای مختلف
۴) بنبری () : میانگین زمان سپریشده برای بنبری در گونههای صنوبر، زربین، توسکا و افرا به ترتیب ۵۶/۵۳، ۴۵/۳۱، ۵/۲۸ و۴۴/۲۰ ثانیه میباشد.
مدل بنبری کل از رابطهی زیر به دست میآید.
۴معادله ۴‑۷ زمان بنبری کل
= زمان بنبری کل (ثانیه)
= قطر درخت در بنبری کل(سانتیمتر)
در شکل ۴-۱۱ میانگین زمان بنبری در قطع و تبدیل گونههای مختلف و در کل نشان دادهشده است.
شکل ۴‑۱۱مقایسه میانگین زمان بنبری در قطع و تبدیل گونههای مختلف
۵) سرشاخه زنی () : این زمان نیز بسته به نوع درخت و قطر آن میتواند متغیر باشد.
۴معادله ۴‑۸ زمان شاخه زنی در گونهی صنوبر
= زمان شاخه زنی در گونهی صنوبر (ثانیه)
= قطر درخت در گونهی صنوبر (سانتیمتر)
میانگین زمان سرشاخه زنی در گونههای زربین و توسکا و در کل به ترتیب ۷۴/۵۵، ۸۳/۴۱ و ۵۷/۴۶ ثانیه میباشد.
در شکل ۴-۱۲ زمان سرشاخه زنی در قطع و تبدیل گونههای مختلف و در کل نشان دادهشده است.
شکل ۴‑۱۲مقایسه میانگین زمان شاخه زنی در قطع و تبدیل گونههای مختلف
۶) تبدیل () : این مرحله طولانیترین قسمت از سیکلهای قطع و تبدیل است و مدتزمان آن بسته به قطر درخت، نوع گونهی درختی، شرایط منطقه میتواند متفاوت باشد.
۴معادله ۴‑۹ زمان تبدیل در گونهی صنوبر
] ۸/۹ ≤ [
بررسی کارآیی الگوریتم مورد استفاده در تجزیه کلاستر ۲۶
شاخص شانون ۲۷
بررسی تنوع و تفاوت ژنتیکی بین جمعیتها براساس آنالیز Nei 27
سابقه تحقیق ۲۸
۱-۱۵-۱- مروری بر برخی پژوهشهای انجام شده بر روی Quercus brantii Lindl. 28
۱-۱۵-۲- مروری بر برخی پژوهشهای انجام شده با بهره گرفتن از نشانگرSRAP 28
فصل دوم: مواد و روشها
۲-۱- انتخاب مناطق و جمعیتها ۳۳
۲-۲- جمعآوری نمونه ها و آماده سازی آنها ۳۴
۲-۳- استخراج DNA از نمونه های گیاهی ۳۴
۲-۳-۱- آماده کردن نمونه ها ۳۴
۲-۳-۲- استخراج DNA ۳۵
۲-۳-۲-۱- مواد موردنیاز ۳۵
۲-۳-۲-۲- روش کار ۳۶
۲-۴- تعیین کیفیت وکمیت DNA ۳۷
۲-۵- واکنش زنجیره ای پلیمراز) (PCR ۳۹
۲-۶- الکتروفورز ۴۱
۲-۶-۱- محلول اتیدیوم بروماید ۴۲
۲-۶-۲- تهیه ژل الکتروفورز ۴۳
۲-۶-۳- الکتروفورز محصول PCR ۴۳
۲-۷- تجزیه و تحلیل داده ها ۴۴
فصل سوم: نتایج و بحث
۳-۱پلیمورفیسم ۴۶
۳-۲ بررسی پارامترهای اصلی تنوع ژنتیکی همه لوکوسها در جمعیتهای گونهQuercus brantii Lindl. ۵۰
۳-۳ بررسی تنوع و تفاوت ژنتیکی بین جمعیتها براساس آنالیز Nei 52
۳-۴ شباهت و فاصله ژنتیکی بین ۵ جمعیت ۵۴
۳-۵ بحث و نتیجه گیری کلی ۵۵
۳-۶ پیشنهادات ۵۹
منابع ۶۲
فهرست شکلها
شکل۱- ۱ پراکندگی جهانی جنس بلوط (Quercus) 6
شکل ۱-۲ پراکندگی جنس بلوط(Quercus) در ایران ۷
شکل ۱-۳ نمایی از گونه Quercus brantii Lindl. 10
شکل ۱-۴ نحوه اتصال پرایمرهای forward و reverse به DNA الگو ۲۰
شکل ۱-۵ واکنش زنجیرهای پلیمراز ۲۴
شکل۲- ۱ جمعیتها و مناطق بررسی شده در این تحقیق ۳۳
شکل۲-۲ نمونههای برگ تازه در آزمایشگاه ۳۴
شکل ۲-۳ دستگاه اسپکتروفتومتر برای تعیین کمیت DNA 38
شکل ۲-۴ دستگاه ترموسایکلر ۴۱
شکل ۲-۵ دستگاه الکتروفورز عمودی ۴۲
شکل ۲-۶ ساختار اتیدیوم برماید ۴۲
شکل ۲-۷ دستگاه ژل داک ۴۳
شکل ۳-۱ الگوی باندی پرایمر ۴۶
شکل ۳-۲ دندروگرام ژنوتیپ های مورد بررسی ۵۵
فهرست جداول:
جدول ۲-۱ اسامی جمعیتها و مناطق بررسی شده در این تحقیق ۳۳
جدول ۲-۲ مواد استفاده شده در PCR 39
جدول ۲-۳ برنامهPCR 40
جدول ۲-۴ پرایمرهای مورداستفاده در آزمایش ۴۰
جدول ۳-۱ نتایج کدگذاری آغازگر Me2-Em2 برای همه جمعیتها ۴۷
Beta
تولرنس
Tolerance
تورمواریانسVIF
مقدار ثابت
۲۶۲/۳
۰۵۶/۰
۶۳۱/۵۸
۰۰۰/۰
مهارتهای اجتماعی
۱۴۴/۰
۰۲۱/۰
۳۳۹/۰
۶۹۵/۶
۰۰۰/۰
۱
۱
براساس اطلاعات جدول(۴-۱۷)، Fمشاهده شده در سطح ۰۱/۰ معنادار بوده، بنابراین معادله رگرسیون قابل تعمیم به کل جامعه آماری بوده است. همچنین مقدار آزمون دوربین واتسون (در بازه ۵/۱ تا ۵/۲) بدست آمد که استقلال خطاها را نشان می دهد و براساس شاخصهای هم خطی بودن؛ بین متغیرهای پیش بین همخطی وجود نداشته و نتایج حاصل از مدل رگرسیون قابل اتکا است. و شرط نرمال بودن متغیرها نیز برقرار است(مراجعه به جدول۴-۶). به منظور بررسی تأثیر ابعاد هوش اجتماعی کارکنان (پردازش اطلاعات، مهارتهای اجتماعی و آگاهیهای اجتماعی) بر خلاقیت سازمانی آنان، اقدام به آنالیز رگرسیون چندمتغیره گردید. در ابتدا خلاقیت سازمانی کارکنان به عنوان متغیر ملاک و ابعاد هوش اجتماعی آنان به عنوان متغیرهای پیشبین در نظر گرفته شد. سپس با بهره گرفتن از روش گام به گام، بعد مهارتهای اجتماعی بیشترین تأثیر را در رگرسیون چندمتغیره داشته و وارد مدل گردید و مشخص شد سایر ابعاد تأثیر چندانی بر مدل رگرسیون نداشته و از مدل حذف شدند.
بنابراین نتایج جدول (۴-۱۷) بیانگر آن است که ۱۱ درصد از تغییرات متغیر خلاقیت سازمانی کارکنان از روی مؤلفه مهارتهای اجتماعی تبیین میگردد. همچنین سهم بعد مهارتهای اجتماعی ۳۳ درصد میباشد. نتایج نهایی آنالیز رگرسیون چندمتغیره، به همراه ضریب متغیر مؤثر در مدل، در زیر آمده است. مدل نهایی عبارت است از:
۲۶۲/۳ + (مهارت های اجتماعی) ۱۴۴/۰ = خلاقیت سازمانی
فصل پنجم
استنباط و نتیجه گیری
مقدمه
تهیه و تنظیم خلاصه رساله شاید یکی از مشکلترین بخشهای رساله نویسی باشد که در آن محقق یافتهها و نتایج تحقیق خود را به صورتی منظم ارائه میدهد و با نتایج تحقیقات دیگران در آن زمینه، در جهت رد یا تأیید فرضهای تحقیق خود، مورد مقایسه قرار میدهد (نادری و سیف نراقی، ۱۳۹۰، ۱۵۸). در این فصل، در قسمت اول خلاصهای از تحقیق ارائه شده است. در قسمت دوم بحث در زمینه نتایج آن و تحلیل نتایج از طریق مقایسه آن با سایر تحقیقات انجام گرفته و در قسمت پایانی پیشنهادهای کاربردی و پیشنهادهایی برای تحقیقات آینده ارائه شده است.
خلاصۀ پژوهش:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی رابطه بین هوش اجتماعی با رفتار شهروندی سازمانی و خلاقیت سازمانی کارکنان دانشگاه بوعلی سینا همدان بود. این پژوهش از لحاظ انجام تحقیق، در زمرۀ پژوهشهای کاربردی و از نوع همبستگی میباشد. جامعۀ آماری پژوهش را کلیۀ کارکنان دانشگاه بوعلی سینا همدان که تعداد آنها ۷۷۷ نفر (۵۸۷ نفر مرد و ۱۹۰نفر زن) است تشکیل میدهد. از بین جامعه آماری بر اساس جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان و با بهره گرفتن از روش نمونهگیری تصادفی ۳۴۸ نفر(۱۳۷ نفر زن و ۲۱۱ نفر مرد) به عنوان نمونۀ آماری انتخاب شده است. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامۀ هوش اجتماعی (سیلورا، مارتین یوسن و داهل، ۲۰۰۱)، رفتار شهروندی سازمانی (ارگان و کانوسکی، ۱۹۹۶) و خلاقیت سازمانی (رند سیپ، ۱۹۷۹) استفاده شده است. در پژوهشهای مختلف قبلی روایی و پایایی این آزمونها مورد تأیید قرار گرفته است. در این پژوهش نیز روایی آنها بر اساس روایی محتوایی و با بهره گرفتن از دیدگاه متخصصان و تعیین پایایی آنها نیز بر اساس آلفای کرونباخ به ترتیب ۸۷۹/۰، ۸۴۲/۰و ۹۲۰/۰ محاسبه گردیده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخصهای آمار توصیفی مانند (جدول، فراوانی، درصد، نمودار، میانگین و انحراف معیار) و روش های آمار استنباطی در حد (آزمون کالموگروف- اسمیرونوف، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون T برای گروه های مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون چند متغیره) استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن است که: ۳۴۸ نفر بودند که ۲۱۱ نفر (۶/۶۰ درصد) آنها مرد و ۱۳۷ نفر (۴/۳۹ درصد) زن هستند. ۳۰ نفر (۶/۸ درصد) مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر، ۱۶۵ نفر(۴/۴۷ درصد) مدرک کارشناسی، ۹۸ نفر (۲/۲۸ درصد) مدرک کاردانی، ۴۳ نفر (۴/۱۲درصد) دارای مدرک دیپلم هستند. از نظر سن بیشتر کارکنان شرکت کننده در پژوهش بین ۴۰ تا ۳۱ سال سن دارند. به عبارت دقیقتر ۱۷۷ نفر (۹/۵۰ درصد) از آنان بین ۴۰ تا ۳۱ سال سن دارند. سابقه خدمت بیشتر کارکنان (۸/۴۲ درصد) بین ۱۱تا۲۰ میباشد.
بحث و نتیجهگیری
سؤال۱) وضعیت هوش اجتماعی کارکنان دانشگاه بوعلی سینا چقدر است؟
بر اساس دادههای جدول (۴-۷)، میانگین هوش اجتماعی کارکنان ۹۵/۲ و انحراف معیار آن ۵۳/۰ به دست آمده است که نشان می دهد میزان هوش اجتماعی کارکنان در حد متوسط(برابر میانگین آماری۳) است. میانگین مشاهده شده در خصوص مؤلفه های سه گانه هوش اجتماعی به ترتیب در رابطه با مؤلفه مهارتهای اجتماعی (۴۶/۲)، آگاهیهای اجتماعی (۸۷/۲)، پردازش اطلاعات (۴۹/۳) میباشد. با مقایسه میانگین خرده مقیاس های هوش اجتماعی می توان نتیجه گرفت که میانگین هوش اجتماعی کارکنان از پردازش اطلاعات نسبت به مهارت اجتماعی و آگاهی اجتماعی بیشتر است. در این پژوهش از نظر میانگین هوش اجتماعی، کارکنان در وضعیت نسبتاً خوبی می باشند و میانگین هوش اجتماعی به دست آمده در این مطالعه با میزان به دست آمده در مطالعه رضایی و خلیل زاده (۱۳۸۸) در مورد معنادار بودن مؤلفه های پردازش اطلاعات و آگاهی اجتماعی و در مورد معنادار نبودن مهارت اجتماعی همخوانی دارد اما با نتیجه در مطالعۀ اسلوب (۱۳۸۹)، اله یاری (۱۳۸۹)، عصاری (۱۳۹۱)، گیلانی(۱۳۹۲)، ماکووسکا[۱۶۴] (۲۰۰۶) و نومان [۱۶۵](۲۰۱۲) همخوانی ندارد. چنانچه در تحقیقات ثابت شده است که هوش اجتماعی به صورت تعاملی برای رشد و پیشرفت آدمی در تمامی امور مربوط به زندگی به کار میرود. بر اساس نظر گلمن (۲۰۰۵)، هوش اجتماعی بالا منجر میشود که افراد راحتتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. در این پژوهش متوسط بودن میانگین هوش اجتماعی و مؤلفه های آن بیانگر این است که کارکنان دانشگاه بوعلی سینا همدان از درک اجتماعی چندان بالایی برخوردار نیستند و از طرفی با بررسی خرده مقیاس های هوش اجتماعی می توان چنین استنباط کرد که کارکنان بهتر می توانند احساسات، رفتار و عکس العملهای همکاران را به خوبی درک کنند تا اینکه بخواهند با همکاران خود ارتباطات برقرار کنند و به آسانی خود را با موقعیتهای اجتماعی هماهنگ کنند.
سؤال دوم) وضعیت رفتار شهروندی سازمانی کارکنان دانشگاه بوعلیسینا همدان چگونه است؟
زخم دل سخت است صاحب درد می داند که چیست
کافرم گر آه گرم و سرد می داند که چیست
عاشقی لیلی چه داند مرد می داند که چیست
خسته ی دل قدر روی زرد می داند که چیست
او که گرد انگیخت هم در گرد می داند که چیست
وزن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات / بحر رمل مثمن مقصور
موضوع کلی:تسلیم شدن عاشق در برابر معشوق وتحمل سختی ها برای رسیدن به هدف
غزل مردّف با عبارت فعلی.
۱-زخم دل، کنایه از عشق./ صاحب درد، کنایه از عاشق./
۲-بت سنگین دل، استعاره از معشوق./گرم وسرد، تضاد./ آه گرم، کنایه از آه سوزناک وآه سرکنایه از غم وافسوس./
۳-تلمیح به داستان لیلی ومجنون، رجوع کنید به غزل ۳۰۷٫/
۴-روی زرد، کنایه از عاشق بودن./ خسته دل، صفت مرکب، کنایه از عاشق./
۵- گرد، آرایه ی تکرار ./ راه مراد راه عشق است./
غزل ۴۱۰
نیست کس ،خورشید من،کو درد پرورد تو نیست
کار بیداران عشقت پاسبانی چون سگ است
نخل طوبی گر چه آب چشمه ی خورشید خورد
کی خوری می از کف من گر به جای باده هم
مرد عشقت کی بود؟آن کز زن هندو کم است
ای دل بیمار تا کی کیمیا جوئی ز خلق
شکر کن اهلی که گر خاک رهی در کوی او
در زمین و آسمان یک ذره بی درد تو نیست
خواب راحت شیوه ی مستان شبگرد تو نیست
در لطافت همچو سرو سایه پرورد تو نیست
جان شیرین در قدح ریزم که در خورد تو نیست
عاشقی کو زنده در آتش نشد مرد تو نیست
کیمیائی خوشتر از رخساره ی زرد تو نیست
دامن آن پاک را آلایش از گرد تو نیست
وزن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات / بحر رمل مثمن مقصور
موضوع کلی: بیان زیبایی های معشوق وبی قراری عاشق در عشق
غزل مردّف با عبارت فعلی.
۱-خورشید، استعاره از معشوق./ دردپرورد،کنایه از عاشق./ درد، مراد دردعشق./
۲- کار بیداران عشقت پاسبانی چون سگ است، تشبیه بلیغ اسنادی./شبگرد، صفت مستان کنایه از عاشق بی قرار
۳-چشمه ی خورشید، تشبیه بلیغ اضافی./ طوبی، نام درخت بهشتی وآن درختی است در جانب راست عرش بر بالای آسمان هفتم.(شمیسا، ۱۳۸۶ :۲۳۰)/ سرو سایه پرورد، استعاره از قامت یار./ تکرار قافیه ی پرورد/
۶-ای دل، تشخیص. ودل مجاز از عاشق./ کیمیا، علمی است که در قدیم معتقد بودند می توان طلا را به مس تبدیل نمود./
۷-خاک راه بودن، کنایه از بی ارزش وناچیز شدن./ پاک کنایه از معشوق ./
غزل ۴۱۱