می گیرد، به همین خاطر فرزندان ذکور را به قتل می رساند اما در چنین شرایطی بود که کودکی از سبط لاویان تولد یافت و مقدر بود که همین کودک به طور معجزه آسایی زنده ماند و هدایت قوم را به دست گیرد .
از آن جا که موسی (ع) از نشانه های حق و حقیقت برخوردار بود ، قوم بنی اسرائیل به جای این که از او پیروی کنند از اوامر سفیهانه و احمقانه ی فرعون پیروی می کردند .
آن ها بدون هر فکر و اندیشه ای کورکورانه از قوانین و فرامینی پیروی و اطاعت می کردند که فرعون وضع کرده بود . این اطاعت محض از انسانی سفیه و نابخردی چون فرعون آن هم بدون تامل و تدبر جز اهانت به خود نبود ، فرعون نیز با حکومت جبارانه ی خود هم دنیای قوم خود را مانند پسر نوح غرق و نابود ساخت و هم آخرت آن ها را .
قوم فرعون مانند چهار پایانی که فقط از چوپانان کورکورانه اطاعت می کنند چه در دنیا و چه در آخرت تسلیم محض فرعون هستند که فرجام و عاقبت این اطاعت کورکورانه هم غرق شدن در دنیا و هم گرفتار شدن در آتش دوزخ است و بس .
مَثل این قوم فرعون مانند : آبراهی که عطش را فرو نمی نشاند ، بلکه امعاد و احشای آنان را بریان می سازد و همه این آسیب ها عقوبت رهبری نابخردانه فرعون بوده که خداوند با لحن استهزاء و تحقیر ، فرجام تلخ آن ها را به عطایی بسیار بد تعبیر می کند و آن عطا عبارت است از : « لعنت و طرد از رحمت الهی در دنیا و آخرت است . »
قوم فرعون چون با او هم راه و هم گاه شدند ، مانند قوم نوح به غرقاب در دنیا و آتش دوزخ در آخرت دچار آمدند ، حال آن که اگر از موسی پیروی می کردند در دنیا آسیب نمی دیدند و در قیامت نیز از پی او به بهشت در می آمدند . ( بی آزار شیرازی ، باقر حجتی ، 1379 هـ ، 7/322)
صبری در قصیده « موسی » این چنین شرح حال حضرت را بازگو می کند :
أینَ موسی مَن جاءَ فِرعَونَ طِفلاً تَرقُبُ النَّجمَ عَینُهُ النَّجلاءُ
اُودِعَ اَلیَّــم خَــوفَ بَطشٍ عَدُوٍّ وَ تَــولَّی مَهدَ الکلیمِ الماء
أکــرمَـــوهُ إذ قِیلَ قُــرَّهُ عَینٍ تَمَّ حَقّـاً ما قَدَّرتهُ السمـاء
( صبری ، بی تا ، ص 93)
کجاست موسی ؟ کسی که هنگامی که کودک بود نزد فرعون آمد و چشم درشت او ستاره را دنبال می کرد .
از ترس هجوم دشمن به دریا سپرده شد و آب عهده دار گهواره موسی شد .
او را اکرم کردند آن گاه که گفتند عزیز است و حقیقتاً آن چه خداوند مقرر کرده بود صورت گرفت.
عطار نیشابوری سروده است که :
گهی تابوتم اندازی به دریا گهی بر تخت فرعونم نشانی
( عطار نیشابوری ، 1345 هـ ، ص 661)
شاعر در مورد فرعون این چنین سخن می گوید :
إن فرعـونَ قد طَغیَ و تَعَالَی بِئسَ عهدٌ اُبِیحَ فیه الدمـاء
آلُ فرعونَ عَذَّبُوا قَومَ موسی فاستجارت رِجالُهم و النِّسا
و دَعَــوا رَبَّهُم فأرسل سَیفاً کان حِصناً عَزَّت به الابرِیاء
( صبری ، بی تا ، ص 93)
فرعون طغیان کرد و عصیان ورزید و چه بد دوره و زمانه ای آن هنگامی که خون ها در آن مباح شمرده شد .
قوم فرعون قوم موسی را عذاب دادند و زن و مرد آن ها را به بردگی گرفتند .
و خدای خود را خواندند و خداوند نیز شمشیری را فرستاد که قلعه ای بود بی گناهان با آن قدرتمند شدند .
شاعر در این اشعار راز دل خودش را با خداوند بیان می کند :
ربِّ هَب لی هُدیً و أَطلِق لسانی وَ أنــر خاطری و ثبِّت جنـانی [114]
کُن مُعِینِی إِن أعجَـزَتنِی القوافی و نصیری فی سامیاتِ المعانی
أنتَ قَصدِی و غایتـی و رجــائی مالِــکَ المُلکِ مُبدِعَ الأکـوانِ
( صبری ، بی تا ، ص 27)
خداوندا مرا هدایت فرما و زبانم را بگشا و افکارم را روشن کن و قلبم را محکم گردان .
که این بیت اشاره ای است به آیه قرآن کریم : [ وَ احللُ عُقَدهً من لسانی[115]]( قرآن کریم ، طه 20/27)
خداوندا اگر قافیه ها نمی توانند گویای ضمیر باطنی من باشند تو یاورم باش و در رسیدن به معانی بلند مرا یاری کن .
تو هدف و مقصد و امید من هستی ، مالک و الملک و آفریننده ی جهان هستی .
و شاعر چه زیبا در این بیت از آیه قرآن کریم استعانت جسته : [ وَ یَسّرِ لی اَمری [116] ] ( قرآن کریم ، طه 20/26)
و در این جا شاعر حرف دل خودش را بیان می کند و از خداوند استمداد می جوید و در ابیات خود از همان عبارت هایی استفاده می کند که در داستان موسی ذکر شده و موسی به وسیله آن ها از خداوند طلب کمک می کند و این نوع تضمین قرآنی است .
5-10-4- حضرت نوح (ع)
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کند چون ترا نوحست کشتی بان ز طوفان غم مخور
( حافظ ، 1378 هـ ، ص 17)
قوم نوح (ع) بت پرستی می کردند و بت ها را خدایان خود قرار داده بودند و از آن ها امید خیر و برکت را داشتند و می خواستند این که این بت ها ناراحتی های آن ها را برطرف سازد و هر چه که در زندگی پدید می آمد به بت ها نسبت می دادند خداوند نوح (ع) را برگزید تا مردم را به یکتاپرستی دعوت نماید . نوح مردی خوش بیان و شیرین زبان بود و برای هدایت قوم خود بسیار تلاش و کوشش کرد . در مراحل اولیه رسالتش از موعظه و نصیحت شروع کرد اما آن مردم نابخرد و خود سر هیچ اعتنایی به سخنان نوع (ع) نکردند تا این که کاسه صبرش لبریز شد و در حق آن ها نفرین کرد . گفت پروردگارا من این قوم را شب و روز دعوت و هدایت نمودم دل اینان سیاه است و لیاقت دیدن جمال معبود محبوب حقیقی را ندارند من تمام محبت های خود و آیات تو را
جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.
بر آن ها خواندم اما هیچ اثری در دل سنگ
آن ها نکرد پس عذاب خود را بر آن نازل کن واحدی از آن ها را در روی زمین زنده مگذار .
حضرت امیر المومنین (ع) می فرماید :« قوم نوح (ع) فرستادگان ما را تکذیب کردند و همه را در آب غرق کردیم مایه عبرت و پند برای مردم قرار دادیم ، برای ستمگران عذابی دردناک آماده کرده ایم .» ( سبحانی ، 1361 هـ ، ص 129 )
صبری در قصیده « نوح شیخ الانبیاء » داستان را این گونه بازگو می کند :
أین شیخُ الطُّوفَانِ مِن بَعدِ یأسٍ صَنَعَ الفُلکَ حِینَ حلَّ البَلاءَ
أنقــذته و اهلَهُ و هـــی تَجرِی بین مـــوجٍ جبالُهُ الَّه الدَّأمَاء
( صبری ، بی تا ، ص 89)
کجاست شیخ طوفان که بعد از نو امیدی زمانی که مصیبت نازل شد کشتی را ساخت.
و چه زیبا شاعر در این بیت از آیه قرآن استعانت جسته است . [ و یَصنَعُ الفُلکَ وَ کُلَّما مَرَّ عَلَیهِ مَلَاٌ مِن قَومِه سَخِروا مِنهُ [117] ] ( قرآن کریم ، هود ، 11/37)
و خانواده اش را در حالی که بین امواج دریا حرکت می کرد نجات داد .
حضرت نوح (ع) علی رغم هشدارها و نصایح که برای قومش در پیش گرفته بود اما آن قوم دست از فساد بر نمی داشتند حتی زمانی که فرمان خداوند به نوح می رسد که کشتی ای ساخته و آن گاه خود و خانواده و تنی چند از پیروانش را با حیواناتی از گونه های مختلف نجات داده ، و از عذاب خداوند رهایی بخشد ، دست از کفر و انکار برنداشته ، و به استهزاء این پیغمبر پرداختند اما چیزی نگذشت که وعده خداوند نزدیک شد و طوفان بزرگی در گرفت و در پی آن نابودی و فنا و حتی از بین رفتن پسر نوح هم گردید .
شاعر در ادامه می گوید :
بَرَکَاتُ الإله یـا نـــوح حَلَّت قُضِـآیَ الامر أقلِعِی یا سَمَاء
هَدَأ[118] الرَّوعُ بَعدَ أن قیلَ بُعداً نجا الرَّکبُ حین غِیضَ ألماء
(صبری ، بی تا ، ص 89)
ای نوح ، برکت های خداوند نازل شد و کار انجام گرفت و ای آسمان از باریدن باران خودداری کن.
این بیت اشاره ای است به آیه قرآن کریم [ وَ قیلَ یا اَرضُ ابلَعی ماءَکِ و یا سَماءُ اَقلِعی وَ غیضَ الماءُ[119]] ( قرآن کریم ، هود 11/44)
و بعد از این که گفت دور شو وحشت را از بین برد و زمانی که آب فرو کاست مسافران را نجات داد.
شاعر در مورد سرپیچی کردن قوم ها و عذاب الهی در حق آن ها این گونه سخن می گوید :
أینَ هُودٌ وَقَد دَعَا قَومَ عَادٍ فَعَصَـــوهُ[120] فَحَلَّ فیهم و بـــاء
و ثمودُ الذینَ قَد أخَذتُهُم صَیحَهُ اَلقَهرِ وِفقَ ماقد أسَاءوا
ناقهُ اللهَ أنکـروها و ظُلماً عَقَــرُوهَا فَـــحَقَّت[121] النَّکبــاء
( صبری ، بی تا ، ص 89)
هود کجاست او که قوم عاد را فراخواند اما از او سر پیچی کردند و بیماری وبا بین آن ها نازل شد.
قوم ثمود را به خاطر گناهانی که انجام داده بودند خداوند آن ها را نابود کرد .
و قوم صالح شتر را ظالمانه ذبح کردند و دچار مصیبت شدند .
و در این بیت به این آیه قرآن کریم اشاره شده است . [ فَعَقَرُوا النّاقَهَ وَ عَتَوا عَن اَمرِ رَبِّهِم [122] ] ( قرآن کریم ، اعراف 7/77)