ج) معرفی پلان:
این نوشتار در ۳ فصل تقسیم شده است. فصل اول به مفاهیم مقدماتی بزه دیدگی و بزه کاری زنان پرداخته است. در فصل دوم به پیشینه بزه دیده شناسی و نظریات مختلف زیست شناسانه و روان شناسانه و جامعه شناسانه پرداخته شده است و بزه دیده شناسی را در اعصار مختلف مورد تحلیل قرار داده است و در فصل ۳ سوم به بیان مصادیق بزه دیدگی زنان و مصادیق بزهکاری (جرایمی که زنان) بیشتر مرتکب می شوند پرداخته شده است. در این تحقیق سعی شده است بدور از تعصبات جنسیتی به بیان بزهکاری زنان پرداخته شود و این تحقیق بدور از هرگونه تراوشات ذهنی و تهی از پایه های واقع گرایه است و از بیان استدلالات بی پایه اجتناب شده است.
فصل نخست :
مفاهیم مقدماتی بزه دیدگی و بزهکاری
مبحث اول: بزه دیدگی
اصولاً جرم بودن بزه دیده یا مجنی علیه وجود ندارد و مجنی علیه ممکن است شخص حقیقی یا حقوقی یا حتی امر اعتباری و قراردادی باشد. مثلا: توهین به مقدسات، دین به عنوان بزه دیده معلوم است و یا در قتل، ضرب و جرح، تجاوز به عنف، مجنی علیه شخص حقیقی است ولی در برخی از جرایم در قانون مجازات اسلامی پیش بینی شده است. مجنی علیه (شخص حقیقی یا حقوقی) وجود ندارد که به آن ها جرایم «بدون بزه دیده[۱]» می گویند.
گفتار اول: مفهوم و اقسام بزه دیدگی
بزه دیدگی در قوانین کیفری ایران با واژه مجنی علیه یا شاکی مورد توجه قرار گرفته است. اکثر افراد جامعه هم به این مسئله اذعان دارند[۲]. بزه دیده به شخصی گفته می شود که به دنبال رویداد جرم آسیب و زیان می بیند. بزه دیده کسی است که جرمی به ضرر او وارد شده است. امروزه رنج بردن بزه دیده معیار ارزیابی اخلاقی است در حالی که در قرن ۱۹ و قبل از آن به بزه دیده با بی اعتمادی نگریسته می شد. بزه دیدگی مجرمانه، تنها جنبه بزه دیدگی اجتماعی است که از دل فقر و نابرخورداری اجتماعی بر میخیزد یعنی شرایطی که در ضمن آن ها به یکدیگر منجر می گردد. بزه دیدگی دارای آثار متفاوتی است و شامل آثار روانی و آثار حقوقی، آثار اقتصادی، آثار جسمی و آشفتگی شناختی می گردد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
بند اول: تعریف بزه دیدگی
بزه دیده کسی است که یک خسارت قطعی، آسیبی به تمامیت او وارد آورده است و اکثر افراد جامعه هم به این مسئله اذعان دارند که هانس فون هانتینگ پدر علم بزه دیده شناسی بزه دیده را چنین تعریف می کند. بزه دیده جرم مانند کسی است که کالبد عمل مجرمانه را تشکیل داده است. آماج و اوضاع و احوالی است که گذر به عمل مجرمانه را تسهیل می کند. خطر گذر به عمل مجرمانه ناشی از ایجاد ارتباط بین یک نشانه فریبنده بدون محافظ با یک مجرم بالقوه ای است که عموما به تحلیل استراتژیک منافع و خطرات این عمل می پردازد.
الف: بزه دیدگی اولیه
قربانی شدن ممکن است در پی یک عامل غیر انسانی (طبیعت، حیوانات و…) رخ دهد. همچنان امکان دارد از رهگذر رفتار مجرمانه انسانی روی دهد که در این صورت به آن قربانی شدن مجرمانه یا بزه دیدگی می گویند و به عبارت دیگر بزه دیده مستقیم یا نخستین شخصی است که آماج رفتار مجرمانه قرار می گیرد. قربانی بی واسطه بزهکار شناخته می شود. مانند مقتول در جرم قتل، مال باخته در بزه سرقت یا کلاهبرداری، دختر یا زن مکره به جرم تجاوز جنسی.
ب: بزه دیدگی ثانویه
بزه دیدگی ثانویه شامل ناملایمتایی می شود که از رهگذر پاسخ گویی افراد (مانند اعضا خانواده و دوستان بزه دیده) یا برخی از نهادها بویژه نظام عدالت جنایی، پلیس، دادسرا، دادگاه به بزه دیده وارد می شود. بر این پایه بزه دیدگی ثانویه در برگیرنده پیامدهای گوناگون نامطلوب و نامناسب مادی، بدنی، روانی، مالی و معنوی (عاطفی، حیثیتی) برای بزه دیدگی، ناشی از افراد و نهادهای پاسخگو در برابر رویداد مجرمانه است. در همین معنا اصطلاح بزه دیدگان همبسته را نیز بکار می برند. بر این اساس رفتار دستگاه عدالت کیفری از پلیس یا دادگاه با بزه دیدگان باید با کرامت مهربانی و توام با انصاف باشد و در جهت جبران آسیب های وارد شده مادی و معنوی گام های موثری بردارند تا بدین وسیله بزه دیده احساس امنیت و آرامش کند و دستگاه عدالت را در کنار خود ببیند نه در مقابل خود و اینگونه از بزه دیدگی ثانویه جلوگیری کند.
پایان نامه حقوق
گفتار دوم: بزه دیدگی زنان
زنان در خانواده و جامعه نقش مهمی دارند لذا اگر این طبقه از جامعه دچار تزلزل و انحراف شوند کل جامعه تهدید و ملتهب خواهد شد. زنان عصر حاضر پیش از زنان دیگر اعصار از چارچوب خانه خارج شده آزادی بیشتری پیدا کرده و همچنین بیشتر در معرض آسیب واقع می شوند. جنسیت زنان از جمله عواملی است که زنان بیشتر از مردان در معرض بزه دیدگی قرار می گیرد. زنان بزه دیده شایسته حمایت بیشتری هستند که با توجه به ماهیت جرم و بزه دیدگی که تجربه کرده اند (جرم های جنسی، خشونت خانوادگی و …) متفاوت است.
بند اول: عوامل موثر بر بزه دیدگی زنان
زن بودن بزه دیده یکی از برجسته ترین نمونه هاست. زیرا از زنان به دلایل متفاوتی در طول تاریخ بزه دیده شده اند. اولویت علت موثر در بزه دیدگی آنان جنس و جنسیت زنان است. بسیاری از تفاوت های اساسی زنان و مردان دارای منشا زیست شناسی نیستند. انسان به ۲ جنس مذکر و مونث تقسیم می شود و این ۲ جنسیت از نظر روانشناختی و اجتماعی و فرهنگی و فیزیکی باهم متفاوتند.
تفاوت بیولوژیک مردان و زنان غیرقابل تغییر است ولی تفاوتهای جنسیتی و نقش های فرهنگی در زمان های مختلف متفاوتند و همین امر باعث می شود و شرایط زندگی خود را تغییر دهند و قطعا این امر بر نقش جنسیتی افراد هم تاثر می گذارد. جنسیت در جرم شناختی مبحث نسبتا جدیدی است و در جرم شناسی به تاثیر جنس مونث بر بزهکاری و تفاوت آن با میزان بزهکاری در جنس مذکر هم پرداخته می شود. در کنار عوامل زیست شناختی عوامل دیگری نظیر کهولت، ضعف ذهنی و روانی در برخی افراد نظیر بیماران روانی و مجانین که موجب بزه دیدگی و آسیب پذیری می شود. جنس افراد هم نقش موثر در این حیطه ایفا می کند. حتی در قانون مجازات اسلامی و قانونگذار جنسیت زن را در بزه دیدگی در نظر گرفته است و از حقوق زنان بیشتر حمایت کرده است البته به غیر از مجازات های شرعی مخصوصا دیه، در مجموع نظام حقوقی ایران، اگرچه جنسیت در بزه کاری موثر نیست لکن توجه قانونگذار در پاره ای موارد به حمایت نه چندان کافی از بزه دیده با توجه به جنسیت بوده است. جنسیت در بزه کاری زنان نقش بسیار مهمی دارد زیرا بزهکاران در انتخاب افراد آسیب پذیر راغب تر هستند. وضعیت جسمانی زنان و وضعیت ظاهری آنان (زیبایی) تاثیر بالقوه ای در بزه دیدگی آنان دارد. طرز گفتار و حرکات زنان نقش مهمی در ایجاد انگیزه در بزهکار ایجاد می کند.
یکی دیگر از عوامل بزه دیدگی زنان لطافت روحی و غلبه احساسات و عواطف زنان است که وقتی تحت تاثیر این خصوصیت قرار می گیرند امکان دارد مورد سوء استفاده بزهکاران و در نتیجه دچار بزه دیدگی شوند.
و از جمله عواملی که وضعیت قربانی شدن را برای زنان بیش از مردان می کند. نابرابری میزان مقاومت زنان و مردان در برابر جرایم خشونت بار است. زنان به علت تفاوتهای فیزیولوژیکی (یا به علت قدرت بدنی پایین تری که نسبت به مردان دارند) اصولا مورد توجه بزهکاران قرار می گیرند.۱
حضور پر رنگ زنان در اجتماع و قبول مسئولیت های جدید در اجتماع در برابر جرایم خشونت بار، آسیب پذیری زنان در مقابل بزه کاران را افزایش داده است.
عامل دیگر وجود رقم سیاه بزه دیدگی زنان نسبت به مردان است زیرا بزه دیدگی های زنان مانند جرایم آن ها حتی در جوامع پیشرفته تر هم، اکثرا در محیط های شبیه خانه رخ می دهد که امکان شهود عمومی و تهیه آمار دقیق را با مشکل جدی روبه رو می سازد زیرا افراد تمایلی به اظهار وقایع محیط شخصی زندگی خود ندارند وقوع جرم هم از این قاعده مستثنی نیست و همین امر موجب می گردد. مجرم با دغدغه کمتری به جرم اقدام نماید[۳].
بند دوم: پیامد بزه دیدگی زنان
در این تحقیق فقط به بیان آثار پیامدهای بزه دیدگی خاص زنان می پردازیم. اینکه به واکنشهایی می تواند پیامد بزه دیدگی زنان باشد و آیا بزه دیدگی می تواند به عنوان یک عامل جرم زا عمل کند.
آثار بزه دیدگی زنان به ۲ گروه تقسیم می شود: آثار جسمی و آثار روانی
آثار جسمی: میزان بسیاری از ناراحتی های جسمانی زنان در جهان از اعمال خشونت بر آنهاست. آثار جسمی یک خشونت (تجاوز یا حادثه) متعدد می باشد و دامنه آن از خراشیدگی، ضربه سبک، کوفتگی، تا از کار افتادگی جرح، قطع عضو و قتل گسترده می شود که در موارد جزئی افراد را نزد پزشک کشانده و مداوا می شود و برخی اوقات خسارت جبران ناپذیری بر جا می گذارد.
آثار روانی: رفتار انسان ها پاسخ ارگانیسم (موجود زنده) به محرک های بیرونی و درونی است. رفتار به کلیه عملکردهای بارز و قابل مشاهده فرد اطلاق می شود که دیگران به وضوح و آشکارا می توانند آن را مشاهده کنند و تجلی آن منوط به جود یک فرایند ذهنی است و آن به اندیشه ها،هیجان ها، احساس ها و انگیزه هایی که افراد تجربه می کنند و برای دیگران به طور مستقیم قابل مشاهده نیست اطلاق می گردد. خودکشی، افسردگی و … از جمله آثار روانی است که براثر بزه دیدگی بر روی زنان می توان اتفاق بیفتد.
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
بند سوم: بزه دیده شناسی زنان
پیمایش های بزه دیدگی و آمار رسمی همواره نشان داده است که مردان بیشتر امکان دارد تا بزه دیده ی حمله های خشونت بار به ویژه از سوی غریبه ها در مکان های عمومی واقع شوند. آسیب دیدگی های محل کار را نیز باید به این بزه دیدگی ها افزود. محل کار جایی است که تعرض و تهدید به طور معمول میان مردها رخ می دهد. در مقابل زنان نه تنها کمتر از مردان مرتکب جرم می شوند بلکه میزان بزه دیدگی شان به طور کلی کمتر است. زنان بیشتر در خانه بزه دیده می شوند (خشونت خانگی) هم چنانکه بزه دیده ی اصلی خشونت های جنسی گزارش شده یا گزارش نشده زنان هستند.
الگوی جنسی خشن در سراسر جهان به ویژه در آمریکای لاتین و آفریقا بسیار چشمگیر بوده است. همچنین زنان نسبت به مردان بیشتر امکان دارد تا جرم هایی چون مزاحمت های خیابانی را تجربه کنند. برهمین اساس است که کشورهایی مانند اتریش و ایالات متحده آمریکا قوانین با عنوان ضد تعقیب ایذایی تصویب کرده اند که دنبال کردن مزاحمت یا آزار و اذیت اشخاص بویژه زنان را جرم می انگارند. باوجود این تجربه بزه دیدگی زنان اغلب بر مطالعات متداول مربوط به بزه دیدگی نا پیدا می ماند. در واقع منتقدان بر این باورند که پیمایش هایی که بر پایه ی ارزیابی رویدادهای ناپیوسته و اتفاقی استوار است. نمی تواند تمدید فراگیر نسبت به امنیت را که تجربه بسیاری از زنان را توصیف می کند تبیین کند.
زنان به طور معمول، مدیریت زندگیشان را به شکل ساختار ضد و آگاهانه از گذر روابطشان با مردان می شناسند و می آموزند در جریان همین روابط است که بسیاری از زنان در طول زندگیشان سر و کار داشتن با خشونت مزمن، تهدید و گردن کلفتی یا بد رفتاریهای پیوسته و مزمن را فرا می گیرند. فمنیست ها نیز پیوستگی ماهیت جنسیتی خشونت را هم در زمان جنگ (بویژه در تجاوز های جنسی گروهی) و هم در زمان صلح (زن کشی و خشونت خانگی) یادآور شده اند.
اگرچه برخی از پژوهش ها میزان خشونت با زنان بویژه در جرم هایی مانند تجاوز جنسی یا خشونت خانگی را به نسبت پایین ارزیابی کرده است. به صحت درستی این پژوهش ها نادیده گر فته می شود بلکه پژوهش های دیگری نیز انجام شده که از بالا بردن میزان بزه دیدگی زنان به ویژه جرم های خشونت بار حکایت می کند[۴].
یکی از مهمترین دشواری این پژوهش ها آن است که اینگونه خشونت ها به طور معمول به زعم دست اندرکاران دادگری مبنایی کمتر مجرمانه انگاشته می شود و در مقایسه با جرم های دیگر مانند، جرم های خیابانی که اغلب مرتکبان بیگانه و ناآشنا با بزه دیده آن را مرتکب می شوند با برخورد کمتر جدی تر از سوی پلیس و حتی جامعه روبرو می گردد. این موضوع حتی هنگامیکه آثار و پیامدهای بدنی این جرم ها از خشونت های خانگی بیش تر است نیز دیده شده است. از این رو یافته های پژوهش های که میزان خشونت بار زنان را پایین نشان می دهد. گمراه کننده است و نباید اعتماد کرد.
الف: بزه دیده شناسی
جرم شناسی بسیار دیر هنگام به مطالعه بزه دیده پرداخته است و هدف آن از روی آوردن به پژوهشهای بزه دیده شناختی علمی صرفا برآورده کردن رقم سیاه مجرمیت می باشد. تکامل تحقیقات در زمینه بزه دیده شناسی این امکان را فراهم کرد که جرم شناسان آگاهی لازم در زمینه پدیده مجرمانه و همچنین در زمینه ی بزه دیدگان دارای جنبه ی تاریخی هستند دستاورد جرم شناسان اولیه می باشند. این نسخ شناسی ها بیانگر این هستند که خصوصیات اهداف برای درک جرم و مجرم بسیار مهم هستند بخصوص زمانی که بزه دیده بطور آشکار بیگناه می نماید. این مساله بویژه در مورد دستبردها که مطالعه جرم شناسان آمریکایی را به اندیشه وا داشته و همچنین در جرایم خشونت ورزی که اغلب مجرم و بزه دیده بایکدیگر آشنایی قبلی دارند کاملا صادق است.
در قتلهای همراه با سرقت، این جرم سرقت است که از لحاظ علت هدف قراردادن بزه دیده هم است و در تصفیه حساب های شخصی در محلات جرم نیز شناخت قانون محلی و در قتلهای خانوادگی، روابط خانوادگی را باید در نظر داشت.
این قتلهای ارتکاب یافته در جریان نزاع، اغلب بخاطر شرف و حیثیت است. به بررسی روابط طرفین بویژه در مورد خشونت های جنسی می پردازیم و از لحاظ آماری می توان بوضوح ثابت کرد قبل از ارتکاب جرم یکدیگر را شناخته اند. قتلهایی که متوجه زنان می وشد بعضا ناشی از تعارضات درون خانوادگی است. هنگامی که زن دیگر وضعیتی که در آن احساس خطر می کند را تحمل نمی کند جرم متوجه او می وشد و او قربانی می سازد. بسیار نادر است که یک زن مرتکب جرم خشونت و دزدی شود. از لحاظ آماری در موارد قتل همراه با سرقت بجز گاهی از اوقات آنهم به عنوان شریک جرم اثری از زنان به چشم نمی خورد. با این وجود مشاهده می شود که خشونت زنانه رو به افزایش است. در بعضی از مواقع احتمال زیادی دارد که بزه دیده از یک جرم دوبار قربانی شود. این نشانه آسیب پذیری است و بیان می کند که بزه دیده شناسی بیش از حد در معرض جرم قرار دارد و یا اینکه بزه کاران خود بزه دیده شوند دربزه دیده شناسی علمی منشا علمی به تحلیل این موضوع پرداخته می شود.
ب: بزه دیده شناختی حمایتی
حقوق بشر بزه دیده مدار دستاورد تعامل ۲ بخش حقوق بشر، حمایت از بزه دیده در میانه سده بیستم است. تردیدی نیست که بزه دیده شناسی در برخی از هدف های جنبش متون بشر نقض داشته است. زیرا حقوق بشر که در چارچوب حقوق بین المللی قراردادی و هدفی تدوین شده عبارت است از دسته های متنوعی از حق های ایجابی (مانند تامین رفاه و آموزش و پرورش) و حق های سلبی (منع تبعیض و شکنجه) که هدف آن ارتقا و حمایت از کرامت انسانی بویژه در حوزه های حق سلبی. اگر هر یک از این حق ها نقض شود. شخص دارنده ی آن حق نقض شده می توانی قربانی (بزه دیده) خوانده شود. بدین سان می توان گفت که در گفتمان علوم جنایی بزه دیدگی بیش از بزه دیده شناسی مطرح بوده است. بزه دیده شناسی به دنبال شناخت علت ها و آثار بزه دیدگی است و هدف آن عبارت است از یافتن پاسخی سودمند به آثار منفی بزه دیدگی گذشته و پیش گیری از تکرار بزه دیده سازی (در بستر نقش های حقوق بشری، یعنی پیش گیری از جنایت کارهای آینده) بدین سان یکی از هدف های مبهم بزه دیده شناسی هم چون حقوق بشر، تضمین کرامت انسانی است. تاریخ حقوق بشر نمایان گر کوشش برای تضمین کرامت انسانی است (واقعیت آن است که باوجود برجستگی اندیشه های غربی در پیدایش حقوق بشر این مفهوم دانشمندان و شخصیت های از سنت های دینی، فرهنگی گوناگون پدید آورد و گسترش داده اند. [۵]
در این میان حکم رانان نیز ارتقا و رواج این اندیشه ها بسیار کمک کرده اند. هرچند نسبت پرده عمومی از این حق ها همواره آن را نقض نیز می کرده اند. این مساله سبب شد تا ملت ها برای تعیین قواعد بین المللی در زمینه ی حقوق بشر، بویژه پس از رخداد جنگ جهانی دوم در سده بیستم گام های مهمی بردارند. در همان زمان بود که بزه دیده شناسی نیز از بستر برخی از این پیش دست های حقوق بشری سر برآورد.
سازمان ملل متحد همواره تلاش کرده است تا الگوی جنایی را برای طرح ریزی و اعمال یک سیاست جنایی بین المللی تعریف کند که هم زمان بر ۲ مدار بزه دیده و بزه کار بچرخند. در پرتو رسالت پیش گیری از جرم در دادگری جنایی، سازمان ملل هم زمان پیش گیری از بزه کاری و بزه دیدگی را در نظر دارد. در کنار دادگری جنایی احتمال دادگری سزا دهنده، دادگری با پروانده و دادگری ترمیمی و اجتماعی نیز مورد توجه بین الملل است.
امروزه از موارد گفتمان جهانی سازمان حقوق بشر بزه دید مدار سخن گفت در برنامه های سیاست جنایی سازمان ملل از ۲ دهه پایانی سده بیستم تا آغازین دهه ی هزاره سوم قرار دارد. بدین سان حق های بزه دیده بر پایه مفهوم دسترسی به دادگری و رفتار تعارض های متهم یا بزه کار (مفهوم دادرسی دادگرانه) ۲ ضلع اصلی دادگری جنایی حقوق بشری معاصر را تشکیل می دهد. اصول دادرسی دادگرانه به همان اندازه برای تضمین جلوگیری از نقض های بنیادی بشر پیش بینی شده است.
ملاک های جهانی حمایت از بزه دیده در بستر حق شناخته شده ی بین المللی برای بزه دیدگان و چگونگی تحول این ملاک ها مهم ترین جلوه های این حق های شناخته شده است که به آن بزه دیده شناسی حمایتی گفته می شود مانند:
الف) حق های جهانی بزه دیدگان در پرتو اصل دسترسی به دادگری و رفتار (دولت باید ضمن احترام به هنجار های حقوق بین المللی بشر و حقوق بشر دوستانه اجرا این هنجارها و احترام به آن را تضمین کنند.)
ب) تحول ملاک جهانی حمایت از بزه دیده در پیش نویس کنوانسیون ۲۰۱۰ بزه دیدگان
قطعنامه های گوناگونی (شوراهای اقتصادی و اجتماعی) گزارش های دبیر کل سازمان ملل، جامعه جهانی بزه دیده شناسی
عکس مرتبط با اقتصاد
ج)هم ترازی حق های بزه دیده و متهم (بزهکار)
د) دسترسی پذیری ساز و کارهای دادگری
هـ) ساز و کارهای پاسخ گویی به نیاز های بزه دیدگان
مبحث دوم: بزهکاری
یکی از وجوه اصلی این نوشتار پدیده ای به نام بزهکاری است که ورود و نفوذ آن در شاخه های مختلف مطالعات کیفری متغیر است ضروری به نظر می رسد در این تحقیق اول به تعریف بزهکار و مفهوم آن و بصورت ویژه به بررسی بزهکاری زنان می پردازیم.
گفتار اول:تعریف بزهکاری
صاحب نظران و دولت مردان حفظ و توسعه سرمایه انسانی را هم اکنون مقدم و مهمتر از سرمایه طبیعی و سرمایه فیزیکی دانسته بر آن تاکید دارند. بی شک سرمایه انسانی در شرایطی حفظ و موجب رشد و توسعه اخلاقی، فرهنگی و اقتصادی و سایر جوامع می گردد که پدیده بزهکاری و جرم آن را تهدید نکند. بنابراین برای تحقق سرمایه انسانی و حفظ آن یکی از مهمترین اقداماتی که دولت ها باید در برنامه های کلان خود لحاظ نمایند. مهار بزهکاری و جرم است[۶] (زیرا بزهکاری و جرم تهدید و مفصل کننده جدی سرمایه اجتماعی و سلامت جامعه است و به همین دلیل این مسئله یکی از دغدغه های کنونی دولت ها محسوب می شود). افزایش یا کاهش بزهکاری نتیجه مجموعه عللی است که هیچ گونه رابطه ای با مجازات هایی که وضع و اجرای آن با قانونگذاری قاضی و مامور اجرا است ندارد برای از بین بردن بزهکاری در حدی که ممکن است یا حداقل برای جلوگیری از توسعه آن باید به اصلاح محیط اجتماعی پرداخت. بنابراین برای مبارزه با جرم باید با علل اجتماعی جرم زا مبارزه شود.
مرحوم کی نیا می گوید:«باید انسان، نیازها، محیط زیست و عواملی که او را دستخوش ناملایمات و انحرافات و عصیانگری می سازد شناخته شود. باید با علل بزهکاری مبارزه کرد نه با معلول آن. مبارزه با معلول هرگز موجب اصلاح و رستگاری جامعه را فراهم نساخته است.
با توجه به ضرر جبران ناپذیری که بزهکاران به پیکر جامعه وارد می آورد. تحلیل بزهکاری و راه حل های پیش گیری از بزهکاری همیشه مورد توجه بوده است.
بند اول: مفهوم بزهکاری
برای تبیین بزهکاری ابتدا باید واژه جرم را تعریف کنیم. )از لحاظ لغوی جرم عبارتند از: گناه، خطا؛ تفسیر و کلمه بزهکار اسم فاعل از این کلمه به معنای عامی، تبهکار و گناهکار و در معنای صفتی مجرمانی ترجمه می شود[۷]).
جرم یک قاعده زبانی یا قانون فیزیکی نیست که دارای مفهوم ثابت و لایتخری از این ۲ رابطه با جوامع و مکاتب حقوقی و اجتماعی و غیره حتی در رابطه به مذاهب و ادیان معنای متفاوتی پیدا می کند و هرکدام را به گونه ای تعریف کرده اند مثلا: گاروفالو حقوقدان معروف جرم را این چنین تعریف می کند: جرم عبارت از عملی است که خلاف نوعی از احساسات شرافتمندانه خداپرستانه انجام می شود.
کارارا در تعریف جرم گفته است:«جرم تجاوز از حدود و قوانین کشور است که به وسیله کسی انجام شود به شرطی که شخص مرتکب مکلف یا مجاز به انجام آن باشد و در ضمن برای آن تجاوز مجازات تعیین شده باشد»[۸]
بزهکاری در معنا و مفهوم لفظی عبارت است ترک انجام وظیفه قانونی و یا ارتکاب عمل خطایی که الزاما عنوان جرم ندارد. در ایران بزهکار به کسی گفته می شود که مرتکب عملی است که قانونی آن را منع کرده است و یا ترک عملی که انجام آن واجب و ملزم دانسته است گردد بدین ترتیب جرم در این تعریف بر مبنا اصلی قانونی بودن جرایم و مجازات است.
الف) تعریف بزهکاری در اصطلاح حقوقی
از دیدگاه حقوقدان مجرم کسی است که مرتکب جرم می شود. کسی که مبادرت به فعل یا ترک فعلی که مطابق قانون جرم شناخته شده است. فعل یا ترک فعل مجرمانه در چارچوب قانون بی حرکت باقی می ماند. انجام فعل یا ترک فعل یا ترک فعل مجرمانه موجب تولد جرم می شود. و مجرم است که محور سوال در مورد رفتار خویش قرار می گیرد.
تعریف بزه دیده از دیدگاه مندلسون[۹] اینگونه است که:
بزه دیده شخصی مستقل یا متعلق به یک مجموعه است که متحمل آثار دردناک عوامل گوناگون شده که این عوامل دارای نتیجه های مختلف فیزیکی، روانی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و همچنین حوادث طبیعی می باشند و بزه دیدگی را یک واقعیت اجتماعی زیستی، روانی می داند که توسط آسیب پذیری یک فرد بوسیله آن چه متحمل شده است می تواند مشخص گردد هرچند این امر جرم نباشد.
دکتر محمد فاضل مجنی علیه را صاحب حقی دانسته است که مورد تعدی تجاوز قرار گرفته باشد. وی در بیان مصادیق مجنی علیه، در جرم سرقت، مال باخته و در جرم ایراد ضرب و جرح، انسان مضروب و مجروح را به عنوان مجنی علیه نام می برد.[۱۰]
در دیدگاه حقوقی منظور از مجنی علیه کسی است که از جرم و یا عمل خسارت بارغیر مجرمانه (شبه جرم) متضرر شده است. به هر حال مراد از قربانی در بحث مجنی علیه شناسی، قربانی مستقیم جرم است.[۱۱]
بند دوم: اقسام بزه دیدگی
بزه دیده اعم از بزه دیدگان مستقیم و نامستقیم به سخن دیگر. فزون برخود شخصی که به طور مستقیم از رخداد جرم آسیب و زیان دیده است. خانواده ی بی واسطه یا درجه یک و حتی خویشاوندان، کسان و بستگان و نیز اشخاصی که در جریان کمک به بزه دیدگان مصیبت دیده یا در جوریان پیش گیری از بزه دیدگی، دچار آسیب و زیان شده اند. علاوه بر بزه دیده ی نخستین یا مستقیم از بزه دیدگان دومین و سومین نیز سخن می رود. در این میان در جرم هایی مانند رابطه جنسی نامشروع که ۲ یا چند نفر در رفتار مجرمانه درگیرند از آنجا که طرف ها در واقع کنش گران آن جرم به شمار می روند. بزه دیده اصلی ممکن است خانواده ی یکی از طرف ها باشد. در تعریف اقسام بزه دیده دسته بندی بزه دیدگان به سطوح نخستین، دومین، سومین و سرانجام بر پایه معیار نوعی انجام می شود. یعنی ملاک بزه دیده ی اصلی بردن یا بزه دیده دومین بودن آسیب و زیانی است که به طور مستقیم یا نامستقیم به شخص زیان دیده وارد می شود و نه فقط شخصیت مرتبط به آن رخداد مجرمانه.
مجرم باید مبادرت به فعل یا ترک فعل کند گاه مملوس و محسوس و عینی بوده و در قانون عنوان مجرمانه داشته باشد به عبارت دیگر رفتار مجرمانه کافی نیست که تنها توسط قانون تعیین شده باشد. بلکه وجود یک تظاهر خارجی عمل توسط فاعلی که جرم به وسیله ان آشکار می شود برای تحقق فعل مجرمانه لازم است[۱۲].
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.