روش اجرای تحقیق ۵۳
روش تجزیهوتحلیل نتایج ۵۳
ابزار تحقیق ۵۳
مقیاس رضایت از زندگی (SWLS): 53
پرسشنامه تعارض با والدین: (CP) 54
پرسشنامه خود پندارهی مربوط به مدرسه ۵۴
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها ۵۶
آمار توصیفی ۵۷
آمار استنباطی ۵۷
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری ۶۳
بحث و نتیجهگیری ۶۴
محدودیتهاوپیشنهادها ۷۰
محدودیتها ۷۰
پیشنهادهای کاربردی ۷۰
پیشنهادهای پژوهشی ۷۰
فهرست منابع ۷۲
منابع فارسی ۷۳
منابع انگلیسی: ۸۰
پیوستها ۸۶
پرسشنامهی رضایت از زندگی ۸۷
پرسشنامهی خودپندارهی مربوط به مدرسه ۸۸
پرسشنامهی تعارض والد – فرزند ۸۹
چکیده انگلیسی ۹۱
فصل اول: کلیات پژوهش
مقدمه
روانشناسی در آغاز، بیشتر بر هیجانهای منفی تمرکز داشت؛ اما در قرن ۲۱ متوجه این شد که انسان بایستی انرژی عقلانی خود را صرف جنبههای مثبت تجربهاش کند (سلیگمن و سیکزنت میهالی[۱]، ۲۰۰۰). در دهه های اخیر، برخی از صاحبنظران توجه خود را به نشانگرهای مثبت بهزیستی[۲] معطوف ساختهاند و تلاش میکنند تا بحثهای همگانی و سیاست گذاریها را به سمتی که موجب اعتلای سطح سلامت شود، هدایت کنند (آنتارامین، هوبنر و والیوس[۳]، ۲۰۰۸). سازهی بهزیستی یکی از سازههای مطرحشده در حوزهی روانشناسی مثبت[۴] است که به لحاظ رابطه با دیگر سازهها و همچنین به لحاظ نقشی که در تبیین بسیاری از پیامدهای رفتاری – هیجانی دارد از اهمیت زیادی برخوردار است (حجازی، صادقی و شیرزادیفرد، ۱۳۹۲).
در همین راستا، رضایت از زندگی[۵]به عنوان جنبهی مهمی از بهزیستی موردتوجه قرارگرفته است. رضایت از زندگی عبارت است از: ادراک یا احساس کلی مثبت هر فرد، در مورد کیفیت زندگیاش (کرسینی[۶]، ۲۰۰۲)؛ که به نتایج حاصل از مقایسهی اهداف دستیافته، با اهداف آرمانی اشاره دارد و شامل تمام گستره و ابعاد زندگی است. در این تعریف، رضایت از زندگی به معنای رضایت از یک موقعیت خاص نیست بلکه به معنای رضایت از تمامی تجارب زندگی است. درواقع، به یک بهزیستی در تمام جوانب زندگی (اجتماعی، اخلاقی و…) اشاره دارد (آرسلان، هموتا و آسلو[۷]، ۲۰۱۰).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
رضایت از زندگی در کل، بازتاب توازن میان آرزوهای شخص و وضعیت فعلی اوست. به بیان دیگر هرچه شکاف میان سطح آرزوهای فرد و وضعیت عینی وی بیشتر گردد، رضایت او کاهش مییابد. همچنین عوامل مختلفی از قبیل ثروت، مسکن، امنیت، دوستان، امید، سختگیری، باورهای مذهبی، روابط و مدیریت خانواده، پیشرفت و موفقیت، روابط اجتماعی و تحصیل خودباوری و عزت نفس، به طور کلی سلامت افراد، بر میزان رضایت آن ها از زندگی تأثیر میگذارد (شانگاکوان، یو و لی[۸]، ۲۰۱۲؛ به نقل از شهبازی، ۱۳۹۳). مطالعهی ابوالقاسمی (۱۳۹۰) نشان داد رضایت از زندگی یکی از عواملی است که تحت تأثیر موفقیت و شکست تحصیلی دانش آموز قرار میگیرد. همچنین مطالعهی اسکات، شانن و کارولین[۹](۲۰۰۴) نشان داد دانش آموزانی که رضایت بالایی از زندگی دارند تکالیف درسی خود را بهتر انجام میدهند و نیز در انجام دادن تکالیف، بیشتر به تواناییهای شخصی خود میاندیشند تا به شانس و عوامل بیرونی (میکائیلی، گنجی و طالبی جویباری، ۱۳۹۱).
رضایت از زندگی دارای ابعاد گستردهای است که علاوه بر خود فرد، اجزایی نظیر خانواده را نیز در برمیگیرد (داینر، سو، لوکاس و اسمیت[۱۰]، ۱۹۹۹). حمایتی که فرد از خانواده دریافت میکند، پیش بینی کنندهی معناداری برای رضایت از زندگی اوست (لیزا و شین[۱۱]، ۲۰۰۶). پژوهشها نیز نشان میدهد که بین برخی از ویژگیهای خانواده (مثل رابطهی مثبت والد – فرزند)، با رضایت از زندگی، رابطه وجود دارد (استورکسن، رویزم، موم و تامز[۱۲]، ۲۰۰۵؛ سالدو و هوبنر[۱۳]، ۲۰۰۶؛ سالدو و هوبنر،۲۰۰۴). نوجوانان دارای رضایت پایین از زندگی، عدم توافق والدین، تنیدگیهای مرتبط به خانواده و تعارض[۱۴] با والدین را بیشتر تجربه میکنند (سالدو و هوبنر، ۲۰۰۶). تعارض با والدین نشانهی وجود خلأ بین فرزندان و والدین آن هاست. در این وضعیت ناهمگون والدین، نوجوانان را ناسازگار میدانند و نوجوانان هم رفتار والدین خود را قبول ندارند (احمدی[۱۵]،۲۰۰۲؛ به نقل از برجعلی، ۱۳۹۲). تحقیقات بسیاری رابطه تعارض با والدین، با عملکرد رفتاری و روانشناختی نوجوانان را موردبررسی قرار دادهاند؛ که نشاندهنده وجود ارتباط دوسویه میان تعارضات والد – نوجوان[۱۶] و رفتارهای مشکلدار نوجوان است (برانجی، وان دورم، والک و میوس[۱۷]، ۲۰۰۹).
همچنین کیفیت رابطهی والد – فرزند، الگوی ارتباطی[۱۸] خانواده و رفتار والدین میتواند در چگونگی احساس فرد از خود و تواناییهایش مؤثر باشد. یکی از متغیرهایی که از تعاملات در خانواده اثر میپذیرد، خودپنداره[۱۹]است(جوکلاوا و اولریکایوا[۲۰]، ۲۰۱۱). خود پنداره به معنای نگرش، ادراک و برداشتی است که شخص از خود دارد (بیابانگرد، ۱۳۹۰) و خودپندارهی تحصیلی[۲۱] فرایند شکل گیری ارزشیابی از خودپندارهی متأثر از تجارب آموزشی دانش آموزان و تفسیر محیط آموزشی میباشد (جی و دیگران[۲۲]، ۲۰۱۰؛ به نقل از غفاری و ارفع بلوچی، ۱۳۹۰). خودپندارهی تحصیلی دانش آموز درباره داشتن یا نداشتن توانایی برای اعمال کنترل بر یادگیری و فعالیتهای پیشرفت خود، نقش زیادی دارد. در حقیقت اگر فرد خودپندارهی نسبتاً ثابت و روشن هم به صورت کلی و هم در بعد خودپنداره تحصیلی داشته باشد و به درک درستی از خود برسد، در نهایت منجر به عملکرد تحصیلی بهتری خواهدشد (نیکدل، کدیور، فرزاد، عربزاده و کاووسیان، ۱۳۹۱).
هر چند مطالعهای در خصوص رابطهی رضایت از زندگی و خودپندارهی تحصیلی یافت نشد؛ اما نتایج پژوهش استوبر و استوبر[۲۳](۲۰۰۹) نشان داد که رضایت از زندگی با قلمروهای مختلف تحصیلی، شغلی و… رابطه معنادار دارد. مطالعه لونگ و زانگ[۲۴] (۲۰۰۰) نشان داد ادراک ذهنی نوجوانان از رضایت از زندگی، با ابعاد مختلف خودپنداره، رابطه مثبت دارد. مارکوویتز[۲۵] (۲۰۰۱) دریافت که خودپنداره و رضایت از زندگی، رابطه متقابلی با یکدیگر دارند. همینطور چانگ، برید چانگ، استوارد و او[۲۶] (۲۰۰۳) به این نتیجه رسیدند که خودپنداره اجتماعی پیش بینی کنندهی قوی رضایت از زندگی در میان نوجوانان است.
با توجه به مباحث نظری و نتایج پژوهشهای مطرحشده، بررسی رابطهی تعارض والد – فرزند و خودپندارهی تحصیلی با رضایت از زندگی دانشآموزان، نتایج مفید و مؤثری در جنبهی کاربردی و نظری دربرخواهد داشت.
دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
بیان مسئله
بهزیستی ذهنی[۲۷] یکی از نگرانیهای اساسی بشر است (استیل، اشمیت و شولتز[۲۸]،۲۰۰۸). سازهی بهزیستی و به تبع آن رضایت از زندگی به عنوان یکی از سازههای روان شناسی مثبت که هم به لحاظ رابطه با دیگر سازهها و هم به لحاظ نقشی که در تبیین بسیاری از پیامدهای رفتاری – هیجانی دارد، از اهمیت زیادی برخوردار است (حجازی و همکاران، ۱۳۹۲). رضایت از زندگی، از شاخصهای مهم و سازندهی کیفیت زندگی است و نگرش فرد و ارزیابی عمومی نسبت به کلیت زندگی خود و یا برخی از جنبههای زندگی، مانند زندگی خانوادگی و تجربهی آموزشی است (لوکاس و اسمیت[۲۹]، ۱۹۹۹؛ به نقل از مرادیان فرد، ۱۳۹۲).
توجه اولیه به رضایت از زندگی، در سال ۱۹۹۸ توسط مارتین سلیگمن صورت گرفت. او روان شناسان را به پربارتر و رضایتبخشتر کردن زندگی درمانجویان دعوت کرد (سلیگمن و سیکزنت میهالی، ۲۰۰۰)؛ تا جاییکه امروزه روانشناسان توجه زیادی به مفهوم رضایت از زندگی دارند.
مطالعات نشان داده است که بین رضایت از زندگی و مشکلات روان شناختی، انواع رفتارهای پرخطر، شاخصهای بیماری جسمی و مشکلات تحصیلی در نوجوانان رابطه وجود دارد (هوبنر، سالدو، والیوس و دران[۳۰]، ۲۰۰۷ و پیوسته گر، یزدی و مختاری، ۱۳۹۰؛ به نقل از خدابخش، مهاجر بادکوبه و نیکآذین، ۱۳۹۲).
از سوی دیگر نوجوانی دورانی است که به دلیل تحولات سریع با چالشهای زیادی همراه است. یکی از این چالشها بروز تعارض بین والدین و فرزندان است. تعارض والد – فرزند، از عوامل خطرساز در دورهی نوجوانی است (گیتیپسند، آرین و کرمی، ۱۳۸۷ و بوهلر[۳۱]، ۲۰۰۶) که در ۱۶-۱۴ سالگی به اوج خود میرسد(قمری، ۱۳۹۲). چرا که نوجوان در سنینی قرار دارد که به خاطر ماهیت انتقالی زندگیش، در معرض عوامل تنش زای گوناگونی قرار دارد و نهایتاً این عوامل میتوانند رضایت از زندگی او را تحت تأثیر قراردهند (رضاپور، فتحی، سرداری و شیرعلیپور، ۱۳۸۹)؛ اما این در حالی است که به مطالعهی رضایت از زندگی در میان نوجوانان، در مقایسه با سایر متغیرها، به مراتب کمتر توجه شده است (ابوالقاسمی،۱۳۹۰).
از طرفی آموزش و پرورش انسان گرایانه، خودپنداره را جزء جدایی ناپذیر از یادگیری و رشد دانش آموز میداند (میلر[۳۲]، ترجمهی مهرمحمدی، ۱۳۹۲). خودپندارهی تحصیلی یکی از جنبههای خودپندارهی کلی است. مطالعات نشان میدهد که خودانگارهی منفی که در اثر تجربهی ضعفها و شکستهای دانش آموز به وجود میآید، باعث ممانعت از ابراز تواناییها و تحکیم احساس ضعف بیشتر شده و به تدریج جزء شخصیت وی میشود (به نقل از فانی و خلیفه، ۱۳۸۸). از اینرو بررسی خودپنداره به ویژه در دورهی نوجوانی به علت ماهیت گذرا بودن آن، و خود پندارهی تحصیلی به دلیل نقش تعیین کننده ای که در آیندهی تحصیلی فرد دارد، از اهمیت بالایی برخوردار است.
بر اساس مدل بهزیستی ریف[۳۳]، روابط مثبت با دیگران و خویشتن پذیری (که به معنای ارزیابی مثبت فرد از خودش و گذشتهاش است)، دو بعد از شش بعد بهزیستی به شمار میآید (دینر و سو[۳۴]، ۲۰۰۰؛ ترجمهی غضنفری و هاشمی آذر، ۱۳۹۱). بر همین اساس میتوان تعارض والد – فرزند و خودپندارهی تحصیلی را در این مدل جای داد و این دو متغیر را با رضایت از زندگی مرتبط دانست.
هر چند نتایج مطالعات، به صورت پراکنده نشان دهندهی تأثیر متقابل رابطهی والد – فرزند و رضایت از زندگی و نیز رابطهی بین خود پنداره با رضایت از زندگی است. اما تاکنون مطالعهای رابطهی بین این سه متغییر در کنار یکدیگر را، بررسی نکردهاست. ما در این پژوهش برآنیم تا مشخص کنیم که: چه رابطهای میان تعارض والد- فرزند و خودپندارهی تحصیلی دانش آموزان با رضایت از زندگی آن ها وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت پژوهش
همهی جوامع خواستار ارتقای کیفیت زندگی، سعادت و سلامت روان شناختی اعضای خود هستند. برای رسیدن به این خواسته باید تا جایی که ممکن است عوامل تأثیر گذار بر سلامت، بهداشت روان و رضایت از زندگی را شناخت. چرا که به گفتهی داودی، مزارعی کاسکانی و مهرابیزاده هنرمند (۱۳۹۲) یکی از شاخصهای مهم بهداشت روان، میزان رضایت از زندگی است.
از سوی دیگر، نوجوانی دورهی انتقالی است که طی آن تغییرات کیفی بسیاری در ابعاد روانی و اجتماعی فرد رخ میدهد. از این رو مطالعهی رضایت از زندگی دانش آموزان مقطع راهنمایی که در دورهی نوجوانی قرار دارند، از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین، با توجه به نقش ویژهی والدین در زندگی نوجوان، یکی از عوامل تأثیرگزار در رضایت از زندگی او، والدین و نحوهی ارتباط آن ها با نوجوان است؛ و تعارض والد – فرزند میتواند بسیاری از جنبههای زندگی نوجوان را تحت تأثیر قرار دهد.
از طرفی، بسیاری از مسائل و گرفتاریهای نوجوانان، ثمرهی خودپندارهی آنان است. خودپنداره در رفتار و شخصیت نوجوانان تأثیر زیادی میگذارد. همچنین خودپنداره میتواند یکی از عوامل تأثیر گذار بر رضایت از زندگی باشد. از این رو خودپندارهی تحصیلی نیز یکی از مسائل مهم در حوزهی یادگیری آموزشگاهی محسوب میشود و تلویحات تحقیقی فراوانی را به خود معطوف داشته است (حسنزاده، حسینی و مرادی، ۱۳۸۴).
یکی از انگیزههای دیگری که انجام این مطالعه را در اولویت کار پژوهش گر قرار داد، مشاهدهی موارد زیاد تعارض والد – فرزند در میان نوجوانان، در طول انجام راهنمایی و مشاورههای گروهی با آن ها و همچنین تأثیر داشتن خود پندارهی تحصیلی منفی، بر میزان تلاش دانش آموز و به تبع آن عملکرد پایین او در زمینههای مختلف تحصیلی بود. با توجه به اهمیت هر یک از مؤلفهها و این که تا کنون رابطهی بین سه مؤلفهی یاد شده در کنار یکدیگر مورد بررسی قرار نگرفته است؛ پرداختن به این موضوع ضروری به نظر میرسد.
هدفهای پژوهش
– تعیین رابطهی خودپندارهی تحصیلی با رضایت از زندگی دانش آموزان.
– تعیین رابطهی تعارض والد- فرزند با رضایت از زندگی دانش آموزان.
– تعیین رابطهی تعارض والد – فرزند و خودپندارهی تحصیلی دانشآموزان با رضایت از زندگی آن ها.
– تعیین رابطهی مؤلفهی «استدلال» با رضایت از زندگی دانش آموزان.
– تعیین رابطهی مؤلفهی «پرخاشگری کلامی» با رضایت از زندگی دانش آموزان.
– تعیین رابطهی مؤلفهی «پرخاشگری فیزیکی» با رضایت از زندگی دانش آموزان.
فرضیههای پژوهش
– بین خودپندارهی تحصیلی با رضایت از زندگی دانش آموزان رابطه وجود دارد.
– بین تعارض والد- فرزند با رضایت از زندگی دانش آموزان رابطه وجود دارد.
– بین تعارض والد – فرزند و خودپندارهی تحصیلی دانشآموزان با رضایت از زندگی آن ها رابطه وجود دارد.
– بین مؤلفهی «استدلال» با رضایت از زندگی دانش آموزان رابطه وجود دارد.
– بین مؤلفهی «پرخاشگری کلامی» با رضایت از زندگی دانش آموزان رابطه وجود دارد.
– بین مؤلفهی «پرخاشگری فیزیکی» با رضایت از زندگی دانش آموزان رابطه وجود دارد.
تعریفهای نظری و عملیاتی واژهها و اصطلاحات
تعریفهای نظری
تعارض والد – فرزند: عبارت است از چالشهای ارتباطی و تعارضی که در حین رشد و تغییر اعضای خانواده بین والدین و فرزندان ایجاد میشود (ازمت و بی اوقلو[۳۵]، ۲۰۰۹).
خود پندارهی تحصیلی: خودپندارهی تحصیلی ، فرایند شکلگیری ارزشیابی از خودپندارهی متأثر از تجارب آموزشی دانش آموزان و تفسیر محیط آموزشی است (جی و دیگران[۳۶]، ۲۰۱۰؛ به نقل از غفاری و ارفع بلوچی، ۱۳۹۰).
رضایت از زندگی: یک فرایند داوری است که افراد کیفیت زندگی خود را بر اساس ملاکهای منتخب خود ارزیابی میکنند (شیخی، هومن، احمدی و سپاهمنصور، ۱۳۹۰).
تعریفهای عملیاتی
تعارض والد – فرزند: منظور از تعارض والد – فرزند در این پژوهش نمره ای است که هر یک از دانش آموزان در پرسشنامهی تعارض باوالدین (CP)، (فرم مربوط به خودم و مادرم) که توسط اشتراس در سال ۱۹۸۳ ساخته شده؛ به دست میآوردند.
خود پندارهی تحصیلی: منظور از خود پنداره تحصیلی در این پژوهش نمره ای است که هر یک از دانش آموزان در پرسشنامهی خودپندارهی مربوط به مدرسه (ساخته شده توسط یی سن چن در سال ۲۰۰۴) به دست میآوردند.
رضایت از زندگی: منظور از رضایت از زندگی در این پژوهش نمره ای است که هر یک از دانش آموزان در مقیاس رضایت از زندگی (SWLS) که توسط داینر، امونز، لارسن و گریفین در سال ۱۹۸۵ ساخته شده است؛ به دست میآوردند.
فصل دوم: ادبیات تحقیق
این فصل به دو بخش عمده در رابطه با پژوهش خواهد پرداخت: یکی بخش نظری که به متغیرهای رضایت از زندگی، تعارض والد – فرزند و خودپندارهی تحصیلی میپردازد و بخش دیگر، پژوهشهای داخلی و خارجی مرتبط با متغیرهای پژوهش را بررسی میکند.
بخش اول: رضایت از زندگی