داستانهایی که ضمن دارا بودن عنصر غیب و ماوراء الطبیعه، از متون مقدس مانند قرآن کریم یا تاریخ و سیره معصومین علیهم السلام اخذ شدهآند.
در مورد دسته اول میتوان بدون درنگ این نکته را بیان کرد که در روند اقتباس این نوع داستانها محدودیتی در باب تغییر داستان دینی وجود ندارد غیر از اینکه فیلمنامه نویس باید توجه کامل داشته باشد تا عناصر دینی بودنِ داستان را در فیلمنامه به تصویر بکشاند یا از المانهای تصویری برای بازنماییِ مفاهیم غیبی و ماورائی استفاده کند. پس حد مجاز تغییر در این دسته از داستانها همان مفاهیم غیبی و ماورائی است که باید در روند اقتباس حذف نشوند.
اما این مسئله در رابطه با دسته دوم کاملا متفاوت است و محدودیت بیشتری را دربر خواهد داشت؛ چرا که در این دسته داستانها ضمن اینکه روند اقتباس و تغییرات طبیعی در آن قرار است اتفاق بیفتد، نباید به اصل و مایهی متن اخذ شده از متون مقدس و تاریخ معصومین علیهم السلام تغییری اساسی ایجاد شود. در این رابطه طبیعی است که حد مجاز تغییر اقتباسی را باید علمای دین و صاحب نظران دینی مورد بحث و کنکاش قرار دهند ولی به عنوان یک سرنخ در این زمینه میتوان به سخن رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در این باب اشاره کرد:
به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) عرضه داشتیم حدیثى را مى شنویم ولى نمى توانیم آنگونه که شنیدیم نقل کنیم. فرمود: «اگر حلالى را حرام نکنید و حرامى را حلال نکنید و به حقیقت معنا رسیده باشید، منعى نیست.» (علاء الدین علی بن حسام، ج۱۰ :۲۳۰)
و در جای دیگر چنین روایت شده است:
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «هرکس بر من دروغ بندد، جایگاهش میان دو چشم دوزخ است». این سخن بر یاران ایشان گران آمد و ناراحتى بر چهره آنان آشکارشد. گفتند: اى رسول خدا، ما سخنى از شما مى شنویم، از آن مى کاهیم یا بر آن مى افزاییم و تقدیم و تأخیر در آن انجام مى دهیم. رسول خدا فرمود: «مراد من این گونه نقل نیست؛ بلکه آن است که کسى دروغى به من نسبت دهد و قصدش عیب جویى از من یا مشوّه ساختن دین باشد». (علاء الدین علی بن حسام، ج۱۰ :۲۳۶)
با توجه به این سخنان از رسول خدا میتوان اینطور برداشت نمود که حد مجاز تغییر در متون مقدس و تاریخ معصومین علیهم السلام، تا جایی است که دروغی به ایشان نسبت داده نشود، حلالی حرام یا حرامی حلال نشود، و در مجموع روایت کننده و نویسندهی فیلمنامه، به اصل تاریخ یا متن مقدس رسیده باشد و آن را فهم کرده باشد. در این صورت منعی از نظر تغییرات جزئی در داستان یا فیلمنامه وجود نخواهد داشت.
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
۴٫۳٫ نگاهی اجمالی به مهمترین آثار اقتباسی سینمای ایران و جهان
۴٫۳٫۱ اقتباسهای ادبی در ایران
پس از آشنایی با روشها و اسلوب اقتباس ادبی، نگاهی اجمالی به بعضی از اثار اقتباس شده ایرانی میتواند الگویی برای تولید و خلق آثار نمایشی با رویکرد دینی باشد.
در این بخش از رساله اشارهای اجمالی به آثار اقتباسی در حوزه سینمای ایران خواهیم داشت. البته از میان تمام آثار اقتباسی، به مهمترین و قویترین آثار خواهیم پرداخت تا الگویی برای فیلمنامهنویسان و کارگردانان نیز باشد؛ و همچنین مرجعی باشد برای بررسی بیشتر در خصوص روشها و راهکارهای رسیدن به یک اقتباس موفق.
با توجه به اینکه این بخش تنها برای آشنایی فیلمنامه نویسان با آثار نگارش شده قبلی است، به ذکر مشخصات اصلی فیلم و داستان اکتفا شده و اشارهای نیز به داستان فیلم خواهد شد.
شب قوزی(۱۳۴۳)
این فیلم سـاخته «فرخ غفاری» فیلمساز و فیلمنامهنویس سـینمای ایـران، بر اساس داستانهای «هزارویک شب» داستان یک قوزی گـروه نـمایش است که در یک مهمانی موقع غذا خوردن خفه میشود. اعضای مهمانی جسد را کنار ورودی یـک آرایـشگاه زنانه میگذارند و فرار میکنند. در آرایـشگاه، چند نـفر از تـرس اینکه «جسد» مزاحم کـارشان شـود، سعی میکنند از شر آن راحت شـوند و آن را پنـهان میکنند و در خانه همسایه میاندازند، که او هم مشکلی دارد و سعی میکند به نحوی دیگر از شر آن راحت شـود و… این فـیلم، یک کمدی با نشاط ولی تاریک و سیاه است که بعضی از منتقدان سینما از آن به عنوان آغازگر سینمای ایران یادکردهاند.
سیاوش در تخت جمشید(۱۳۴۶)
«فـریدون رهـنما» این فیلم را براساس داسـتان «سیاوش» شاهنامه فـردوسی در سال ۱۳۶۴ ساخته شده است. این فیلم برنده “جایزه ژان اپشتاین” از “جشنواره لوکارنو” شد.
خلاصه داستان از این قرار است که دو تیره در جنگند. «سیاوش» میکوشد که جنگ، پایان یابد. جنگی که مانع میشود مردمان خودشان باشند. اما اطرافیان سیاوش آرام نمینشینند و با دسیسهها و دروغها کار را به یک خونریزی مجدد میکشانند.
شوهر آهـو خانم(۱۳۴۷)
«داوود مـلاپور» در این فیلم، براساس رمانی به همین نام نوشته«علی محمد افغانی»(که یکی از پر سروصداترین رمانهای فارسی بود که در سال ۱۳۴۰ جایزه سلطنتی کتاب نیز شده بود) ،روایت مردی متدین را میگفت که پیرانه سـر، دل در گـروی عشقی جوان گذاشته و زندگیش را تباه میکند.
گاو(۱۳۴۸)
اقـتباس داریـوش مهرجویی از قصهای از کتاب «عزاداران بیل» اثر غلامحسین ساعدی، در مورد یک روستایی که پس از مرگ گاوش، مرگ او را باور نکرده و ماهیتش را از دست داده و خودش را گاو میپندارد، یکی از مهمترین اقتباسهای سینمای ایران به شمار میرود و چندین بار به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران انتخاب شده است.
داشآکل(۱۳۵۰)
«داشآکل» اثر مسعود کیمیایی که از داستانی با همین نام از صادق هدایت اقتباس شده است.
این فیلم،داستان رقابت داشآکل و کاکارستم، و حکایت عشق و مرگ خود خواسته داشاکل را روایت میکند،که در برخی از ظرایف، کاملا با داستان هدایت متفاوت است.
تپلی(۱۳۵۱)
فیلم«رضا میرلوحی»براساس داستان «مـوشها و آدمـها»ی جاناشتاینبک، ساخته شد.
داستان فیلم در مورد «جوانی است که بـه نـوازش اشـیای نرم علاقه دارد و به این دلیل توسط همسر کارخانهداری که او در آنجا کار میکند اغوا میشود و جوان نیز که تپلی نامیده میشود او را خـفه مـیکند و در نـهایت طی درگیریهایی کشته میشود.
آرامش در حضور دیگران(۱۳۵۲)
این فیلم ساخته«ناصر تقوایی» است که براساس داستانی به همین نام نوشته«غلامحسین ساعدی»در سال ۱۳۴۹ ساخته شد. این فیلم داستان اضمحلال شخصی، اجتماعی و خانوادگی یک سـرهنگ بـازنشسته، مضمون اصلی این داستان است.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
شازده احتجاب(۱۳۵۳)
این فیلم ساختهی «بهمن فرمان آرا» از رمانی به نام «شازده احتجاب» است که به قلم «هوشنگ گلشیری»نگارش شده است.
داستان فیلم خاطرات یـکی از آخـرین بازماندگان قاجار را به شیوهای سیال روایت کرده است.
درحالیکه بعضی از فـیلم سازها از رمـان گـلشیری، به عنوان داستانی که قابلیت سینمایی شدن ندارد نام میبرند، فرمانآرا با این فیلم نشان داد در صـورت شـناخت روح اثـر، هر اثری را میتوان فیلم کرد.