– بازارگرمی: برای بازارداری لازم است بازار گرمی را دست ندهیم بازارگرمی یعنی تبلیغات و تشویقات به موقع جهت آگاهی ساختن، متقاعد ساختن و ترغیب مشتریان برای ارتباط بیشتر با سازمان و خرید از آن و مقابله با حرکات رقیب .یکی از مهمترین ابزارهای بازارگرمی استفاده از خلاقیتها،نوآوریها و ابتکار ات است .دنیای امروز یعنی عصر تنوع، سرعت و تحول .حفظ مشتری در این دوره بازارگرمی ویژه ای می طلبد.
– بازارگردانی: همه فعالیتها بازاریابی را می توان در بازارگردانی خلاصه کرد . بازارگردانی یعنی مدیریت بازار که شامل برنامه ریزی، اجرا و کنترل امور گوناگون بازار و ابعاد مختلف بازاریابی است . بازارگردانی یعنی استفاده از تجربه ، دانش ،هنر و مهارت های گوناگون برای اداره بازارها و یافتن راه چاره و عاقبت اندیشی . بازارگردانی شامل تنظیم و تعیین استراتژیها و برنامه ها، سازماندهی و اجرای همه امور مربوط به شناساندن و معرفی محصولات شرکت به بازارها، نظارت بر فعالیت ها برای دستیابی به اهداف سازمان و ایجاد رضایت برای مشتریان و جامعه است.
باتوجه به ابعاد گوناگون بازاریابی می توان گفت واژه مناسب برای بازاریابی «بازرگردانی » است که همان «مدیریت بازار» است و همه امور مربوط به برنامه ریزی ، اجرا وکنترل فعالیت های گوناگون و ابعاد اشاره شده را دربر می گیرد .به عبارتی ، بازارگردانی یعنی انجام فعالیت های نظام مند و دائم بازار گرایی ، بازار شناسی ، بازاریابی ، بازارسازی ، بازارگرمی ، بازارگردی ، بازارسنجی و بازارداری.
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
۲-۳ فلسفه های مدیریت بازاریابی:
مدیریت بازاریابی را کوششی آگاهانه برای دستیابی یه نتایج مبادله مطلوب با بازارهای مورد نظر معرفی کردیم . شناخت فلسفه های که راهنمای اینگونه تلاشهای بازاریابی هستند وآگاهای از ارزش نسبی هر یک از آنها در رابطه با «سازمان» و«مشتریان» و «جامعه» موضوع بحث ما در این قسمت است. پنج مفهوم و گرایش وجود دارد که سازمان های انتفاعی و غیر انتفاعی می توانند در اجرای فعالیت های بازاریابی خود آنها را بررسی و پیگیری کنند: (کاتلر،فیلیپ۲۰۰۴ )
۱-گرایش تولید
۲-گرایش محصول
۳-گرایش فروش
۴-گرایش بازاریابی
۵-گرایش بازاریابی اجتماعی
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۲-۳-۱ گرایش تولید:
گرایش تولید یکی از قدیمی ترین فلسفه ها برای رهنمود دادن به فروشندگان است. گرایش تولید بر پایه این اصل بنا شده است که مصرف کنندگان خواهان محصولاتی هستند که در دسترس بوده و استطاعت خریدان را داشته باشد .بنابرین مدیریت باید فعالیت خود را بهبود کارائی تولید وتوزیع متمرکز کند. گرایش تولید برای دو حالت مناسب است :حالت اول زمانی است که تقاضای برای یک محصول بیشتر از عرضه باشد و حالت دوم موقعیتی است که هزینه تولید محصول در سطح بالایی باشد و برای پایین آوردن هزینه،تولید بیشتر لازم باشد.
۲-۳-۲ گرایش محصول:
براین اصل استوار بنا شده است که مصرف کنندگان محصولاتی را که بهترین کیفیت ،کارکرد و شکل را دارند.خواهند خرید . بنابرین باید انرژی خود را به بهبود دائم مصرف کنندگان اختصاص دهند. گرایش محصول «نزدیک بینی در بازاریابی »است.
۳-۳-۳ گرایش فروش:
گرایش فروش بر این پایه استوار است که مشتریان مقدار کافی از محصولات شرکت را نخواهند خرید مگر اینکه برای فروش ،تبلیغات و ترفیعات فعالیت های چشمگیری صورت پذیرد. شرکتهائی که از این روش پیروی می کنند باور دارند که محصولاتشان باید فروخته شوند نه اینکه خریداری شوند ،پس باید در جستجوی مشتریان بود و در اینجا فروش نقش اساسی را دارد و رضایت مشتری در مرتبه دوم اهمیت دارد در اینجا هدف فروش است ودر بعضی از موارد به رضایت مشتری پس از خرید توجیهی نمی شود.
۲-۳-۴ گرایش بازریابی :
گرایش بازاریابی ایده های جدید در تاریخ روابط و مبادلات به حساب می آید و براین اساس است که وظیفه اصلی هر سازمان ،تعیین نیازها،خواسته ها و ارزشهای بازار هدف و تطبیق سازمان برای ارضای آن به گونه ای موثرتر و مفیدتر از سایر رقباست.
مفروضات عمده این گرایش به شرح زیر است :
۱- سازمان رسالت خود را ارضای خواسته های مشخص گروهی از مشتریان معین می داند.
۲- سازمان تشخیص می دهد که ارضای خواسته مستلزم ایجاد برنامه ای پویا برای تحقیق بازاریابی جهت آگاهی از خواسته هاست.
۳- سازمان باور دارد که ارضای مشترین به نحو مطلوب باعث ایجاد وفاداری ،اعتماد، تکرار معامله و تجارت می شود همه این عوامل در برآورده شدن هدفهای سازمان حیاتی هستند.
۴- سازمان تشخیص می دهد که فعالیت های آن باید تحت کنترل آمیخته بازاریابی باشد
مبنا وسیله هدف
مفهوم قدیم
(فروش)
تولید سیاست های تشویقی کسب سود از طریق افزایش فروش
مفهوم جدید
(بازاریابی)
خریدار و
مصرف کننده تحقیقات بازاریابی کسب سود از طریق ارضای نیاز خریداران
شکل ۲-۱ مفهوم قدیم (فروش) وجدید بازاریابی (۱)
منبع : روستا – احمد،ونوس – داور، ابراهیمی – عبدالحمید ،بازاریابی و مدیریت بازاریابی ،
تهران – (انتشارات سمت ،۱۳۷۵ ،ص ۱۸ )
پایه های گرایش چهار عامل است:
الف) خریدار گرایی: علت وجودی سازمان، ارضاء کردن خواسته های مشتریان هدف است.
ب) نگرش سیستمی: سازمان باید به تصمیم گیری با نظر سیستمی بنگرد.
ج) هدف گرایی: سازمان باید در جستجوی بازده رضایت بخش برای سرمایه گذاری های صاحبان شرکت باشد.
د) بازاریابی همگانی: سازمان باید دارای بینش وسیعی باشد.
۲-۳-۵ گرایش بازاریابی اجتماعی
برخی از صاحبنظران اعتقاد دارند که گرایش بازاریابی بر خواسته های مشتریان منتخب بیش از حد تاکید میکند و رفاه اجتماعی را به حساب نمیآورد. این افراد طرفدار وسیع تر کردن فلسفه بازاریابی جهت منطبق کردن آن با فلسفه مسئولیت اجتماعی شرکتها هستند. فلسفه بازاریابی اجتماعی مستلزم این است که بازاریابان نه تنها خواسته های مشتریان را به حساب آورند، بلکه خواسته های مردم دیگر را که رفاهشان به عملیات شرکت بستگی دارد، را نیز در نظر بگیرند. لازمه این امر این است که بازاریابان مسئولیت اجتماعی خود را قبول کنند و متوجه باشند که در داخل یک سیستم اجتماعی بزرگتر فعالیت میکنند و نسبت به غیر مشتریان نیز متعهد باشند.
۲-۴ ماهیت و اهمیت ترفیعات و تشویقات
هنگام بررسی سیستمی از شرکت ها باید فعالیت های ترفیعی به عنوان سیستم های فرعی درون سیستم کل بازاریابی شناسایی شود. این عمل یعنی هماهنگ کردن فعالیت های نیروی فروش، برنامه های تبلیغاتی، و دیگر فعالیت های تشویقی.
متأسفانه در بسیاری از شرکتها و سازمان های امروزی این فعالیتها به صورت جداگانه و انفرادیهنگام بررسی سیستمی از شرکتها باید همه فعالیت های ترفیعی به عنوان سیستم های فرعی درون صورت میگیرد. به عنوان مثال بین مدیریت تبلیغات و مدیریت فروش رقابت و برخوردهای غیر منطقی دیده میشود. از لحاظ تئوریک اقتصادی، هدف اصلی ترفیعات عبارتست از تغییر محل و مشکل منحنی های تقاضا و درآمد برای محصولات شرکت. به طور اساسی ترفیعات یا ارتقاء عبارتست از مجموعه فعالیت های اطلاع رسانی، ترغیب و اثر گذاری که این سه کاملاً با هم مرتبط اند. (کاتلر، فیلیپ، ۲۰۰۴)
عکس مرتبط با اقتصاد
۲-۵ روش های ترفیع:
مهمترین روش به کار گرفته شده برای ترفیع عبارت است از: فروش حضوری، روابط عمومی، تبلیغات و پیشبرد فروش که منظور از پیشبرد فروش هماهنگ کردن و فراهم آوردن فعالیت های فروش حضوری و تبلیغات است که خود فعالیت هایی مانند استقرار ویترینها در فروشگاه ها، برگزاری نمایشگاه های تجاری، استفاده از نمونهها و جوایز را برمی گیرد. بعلاوه گروهی از راهبردهای بازاریابی نظیر تقسیم بازار و محصولات متمایز مربوط به همین گروه است.
۲-۶ تعیین ترکیب فعالیت های تشویقی:
یکی دیگر از وظایف مهم در مدیریت بازاریابی، تعیین موثرترین ترکیب ترفیعی است. در این مورد از وسایل متعددی میتوان استفاده کرد. مشکل این است که مدیریت از میزان دقیق اثر بخشی و کارائی تبلیغات، آگهی ها، فروش شخصی و وسایل ترفیعی دیگر برای دستیابی به اهداف و برنامه های فروش اطلاع ندارد و نمیتواند که تا چه حد باید برای فعالیت های ترفیعی خرج کند.
۲-۷ عوامل موثر بر ترکیب ترفیع:
چهار عامل در تصمیمات مدیریت راجع به ترکیب ترفیع تاثیر دارند که عبارت است از:
– میزان پول در دسترس: این عامل تعیین کننده حقیقی ترکیب ترفیع است و در واقع نحوه استفاده موثر و برتری هر کدام از وسایل ترفیعی را مشخص میسازد برای مثال دادن آگهی در روزنامه ها، رادیو و تلویزیون یا برتری فروش حضوری بر آگهی ها.
– چگونگی و ماهیت بازار: این عامل در برگیرنده حوزه جغرافیایی بازار، میزان تمرکز بازار و نوع مشتریان است که باید جزئیات هر کدام بررسی شود.
– ماهیت محصول:برای عرضه محصولات مصرفی و صنعتی از روش های مختلفی استفاده میشود. برای مثال در مورد محصولات مصرفی ترکیب ترفیع ممکن است تحت تاثیر نکاتی از قبیل رفاه نحوه خرید کردن و اختصاصی بودن محصول قرار گیرد و فروش حضوری و ویترینهای نمایش در آن نقش بسیار کمی داشته باشد. اما در مورد محصولات صنعتی بیشتر بر فروش حضوری و شخصی تاکید میشود.
– چرخه عمر محصول: از آنجا که هر محصول دارای منحنی عمر خاصی است و معمولاً مراحلی از قبیل، رشد، بلوغ و اشباع و افول را میگذراند، تصمیمات مربوط به روش ترکیب ترفیع با توجه به مرحله ای که محصول در آن قرار دارد، اتخاذ میشود. برای مثال در مورد محصولاتی که در مرحله معرفی قرار دارند، مشتری از امتیازات آن آگاهی ندارد ترکیب ترفیع باید برآگاهی دادن به مشتریان و آموزش آنان برای رفع نیازها و برآوردن خواسته هایشان باشد. معمولاً تاکید زیاد بر فروش شخصی و حضوری برای عرضه محصول جدید یا ورود به بازار جدید لازم به نظر میرسد. در مورد محصولات صنعتی ممکن است فعالیت های ترفیعی به صورت ایجاد نمایشگاه های مخصوص باشد.
۲-۸ اجزای آمیخته ترفیع و تشویق عبارتند از:
الف) آگهی: ارائه غیر شخصی محصولات و خدمات و ایدهها به وسیله مسئول شناخته شده.
ب) پیشبرد فروش: محرکهای کوتاه مدت برای تشویق فروش یا خرید محصولات و خدمات.
ج) روابط عمومی: ایجاد تقاضا با ارائه اخبار شایان توجه در رسانهها بدون پرداخت هزینه.
د) فروش تخصصی: ارائه اطلاعات بطور حضوری به دیگران (خریداران بالقوه) برای فروش محصولات یا خدمات.[۳]