یکی از عوامل زمینه ساز خوداشتغالی محیط تصمیم گیری است ،در واقع تصمیم گیری درمورد تغییرشیوه زندگی یا شغل اصولا دشوار است برای این منظور صرف انرژی زیاد وداشتن جسارت تغییر و انجام کاری متفاوت از گذشته ،ضروری است . برای موفقیت افرادی که تصمیم به تغییر می گیرند وجود دو محیط کاری بسیار حیاتی است :
(۱-۲۴-۲)محیط کاری تحقیق وتوسعه : اگردرمحیط کاری تحقیق و توسعه ایده های درباره تولید کالاها یاخدمات جدید ارائه ولی موردتوجه سازمان قرارنگیرد، فرد مطرح کننده ایده تلاش میکند درخارج ازسازمان،شرکتی را تاسیس وایده خود را محقق سازد.
(۲-۲۴-۲) بازاریابی:گاهی شناخت دقیق ازشرایط ونیازهای بازار،فرد را به راه اندازی کسب وکار جدید تشویق می کند(محمودی نژاد وهمکاران،۱۳۸۳).
زمینه های روان شناختی نیز نقش مهمی در توسعه خوداشتغالی ایفا می کنند.دراواسط قرن بیستم روان شناسان نگاه خودرا معطوف به فعالیت های اقتصادی کردند.دراین دوران برخی از روان شناسان ازجمله مک کلند[۷۴]،استادروانشناسی هاروارد امریکا نظریه روان شناسی توسعه اقتصادی رامطرح نمود.براساس این نظریه،عقب ماندگی اقتصادی درکشورهای درحال توسعه به دلیل عدم درک خلاقیت فردی است وی معتقد است درانسان سه نیاز اساسی وجود دارد:
عکس مرتبط با اقتصاد
۱٫ نیاز به توفیق یاتوفیق طلبی[۷۵]
۲٫نیاز به قدرت یا قدرت طلبی[۷۶]
۳٫ نیازعاطفی یا احساس تعلق[۷۷]
براساس این دیدگاه، نیازهای فوق فرد را به تحرک وا می دارد تا از طریق راه اندازی کسب وکار، آن نیازها را تامین نماید. کالینز[۷۸]وهمکاران(۱۹۶۴)نیزدر مطالعه خود دریافتند که خویش فرمایان دارای یک تمایل ناخودآگاه برای رویارویی با مشکلات هستند(به نقل از شعبانعلی فمی،۱۳۸۶).
دراین رابطه باید توجه داشت که عدم رضایت ازکارهای گذشته یکی ازعوامل مهمی است که برتصمیمات خوداشتغالی تاثیر می گذارد وبراین اساس،فرد تمایل کمتری به ایجاد کسب وکار جدید درآن زمینه نشان می دهد(شاپرو سوکول[۷۹]،۱۹۸۲).
اگرعدم رضایت ازیک کسب وکار استمرارپیدا کند،ممکن است منجربه تحرک وجابجایی شغل شود ( دیلی و کی رک[۸۰]، ۱۹۹۲). ازسوی دیگرفقدان رضایت از سایر انواع مشاغل گذشته مانند شغل های دستمزد ساز انگیزه فرد برای کارآفرینی وخوداشتغالی را افزایش می دهد(هویس من ودریدر[۸۱]، ۱۹۸۴).
بطورکلی هرچه رضایت فرد از شرایط موجود زندگی خانوادگی و وضعیت اجتماعی افزایش می یابد، احتمال تمایل او به خوداشتغالی افزایش می یابد. البته این فقط به عنوان عامل ورود به حوزه خوداشتغالی عمل می کند. درحالی که مطالعات، حاکی از آن است که افراد خوداشتغال رضایت بیشتری ازشاغلان معمولی دارند(نوردرهاون[۸۲] وهمکاران، ۲۰۰۰).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
براساس یک مطالعه دیگر، افراد خوداشتغال بیش ازشاغلان معمولی از کار خود راضی بودند. آنها ابراز داشته اند که رضایت شغلی شان به خاطر درآمد بالاتریاساعت کارکمترنیست، بلکه ناشی ازاستقلال وآزادی عمل درشغل وحرفه است(اوهلسون[۸۳]، ۲۰۰۴).
پیش بینی رضایت شغلی زنان شاغل در مشاغل خدماتی غیر دولتی مشهد
(۲۵-۲)عوامل موثر بررشد خوداشتغالی
در بررسی عوامل موثربر رشد خوداشتغالی در کشورهای گوناگون تجارب متفاوتی را می توان یافت که الگوهای مناسبی برای سایرکشورها هستند.برای مثال در کانادا خوداشتغالی بمیزان ۴۰درصد در دهه ۱۹۹۰میلادی رشد داشته است،بطوریکه بین سالهای ۹۹-۱۹۹۰ تعداد افرا د خوداشتغال دراین کشور از۸/۱ به۵/۲ میلیون نفر افزایش یافته است.عوامل عمده موثربررشد خوداشتغالی درکانادا عبارتنداز:
۱٫روی آوردن شرکت ها به منبع یابی بیرونی
۲٫کاهش رشد اقتصادی بین سالهای( ۹۵-۱۹۹۳)
۳٫تمایل افراد ماهروتحصیل کرده به استقلال بیشتر شغلی
۴٫رشد فناوری دربرخی زمینه هامانند اینترنت وتجارت الکترونیکی(محمودی نژاد وهمکاران،۱۳۸۳).
دلایل رشد خوداشتغالی راباید درطبقات مختلف بطور جداگانه بررسی کرد.دلایل رشد خوداشتغالی دربین افراد تحصیل کرده متفاوت از دلایل این امر در بین افراد کم سواد است .اگررشدوفعالیت های اقتصادی کشور بسوی هدایت شود که تقاضا برای مشاغل ساده که نیازمند مهارت بالا نیستند،افزایش یابد،احتمالا خواشتغالی در بین افراد کم سواد وبا مهارت پائین کاهش یافته واین گرو مایل هستند که در خدمت مشاغل تعریف شده جدید قرار گیرند.این درحالی است که توسعه صادرات وارتباط اقتصادی بین المللی موجب رشد خوداشتغالی دربین افراد تحصیل کرده وآشنا با مهارت های فناوری ها پیشرفته می شود. بنابراین در مطالعه خوداشتغالی باید به عوامل مهمی نظیر سن ،جنس وبخشی که فرد در آن فعالیت می کند توجه شود.
ازدیدگاه دیگری عوامل موثر،بر خوداشتغالی دودسته اند:
۱٫عوامل جذب کننده که بر جذابیت فعالیت های خوداشتغالی می افزایند.برای مثال کسب درآمد بالاتر یک عامل جذب کننده است.
۲٫عوامل دفع کننده که ازجذابیت فعالیت های خوداشتغالی می کاهند ،مانند پائین بودن درآمد یا بیکاری پنهان.
(۲۶-۲)علل گرایش به خوداشتغالی
گرایش به خود اشتغالی در بسیاری ازجوانان وجود دارد که دلایل عمده این گرایش عبارتنداز:
۱٫بسیاری از افراد ترجیح می دهند تا بجای دیگران برای خود کار کنند ورفاه بیشتری کسب کنند .
۲٫کار کردن در محیط اداری یا شرکت های دیگران برای فرد کار افرین سخت ودشوار است.
۳٫افرادی که خود کسب وکاری را راه اندازی می کنند از رضایت درونی بیشتری برخوردارند وقادرند در کار خود تنوع،خلاقیت و نوع آوری بیشتری داشته باشند.
۴٫راه اندازی کسب کار به فرد این امکان را می دهد که از همه دانش ، مهارت ها و ایده های خود استفاده نمایند.
۵٫ افراد کارآفرین ترجیح می دهند تا بجای کار فرما هایشان، خود ازنتیجه کارشان سود ببرند .(احمدپورداریانی وعزیزی،۱۳۸۳).
گرایش به خوداشتغالی در گروه های مختلف جوانان یکسان نیست از عوامل گوناگونی تا ثیر می پذیرد.از سوی دیگر خوداشتغالی فردی وگروهی شرایط متفاوتی را برای جوانان ایجاد می کند. برای مثال در یک بررسی مشخص شد که دانش آموختگان کشاورزی دختر بدلایل زیر تمایل به خوداشتغالی گروهی دارند:امکان پیشرفت وموفقیت بیشتر کارهای مشارکتی وگروهی، امکان دستیابی به استقلال مالی وخوداتکایی، اطمینان خاطر بالا از پیشرفت وحصول به نتیجه به دلیل تقسیم وظایف و واگذاری مسئولیت ها به سایر اعضای گروه، علاقه مندی به فعالیت های گروهی وتعاونی ومیسر بودن امکان یادگیری وکسب تجربه ازسایرین. آنها همچنین دلایل زیرا برای تمایل به خوداشتغالی فردی ذکر کردن. امکان فعالیت در رشته تحصیلی، عدم تمایل به اجرای تصمیمات دیگران، ترجیح دادن تصمیم گیری شخصی در امور وعلاقه به تولید محصولات کشاورزی واتکا به خود( زمانی، ۱۳۸۴).
(۲۷-۲) نقش فناوری اطلاعات وارتباطات(ICT)[84] دراشتغال و خوداشتغالی
نتیجه تصویری درباره فناوری اطلاعات
فناوری اطلاعات وارتباطات تشکیل شده است از علوم رایانه ،ارتباطات وشبکه سازی.
امروزه کاربردهای متنوع وگستردهای از این علم درمحیط کارمطرح شده است ازجمله سیستم های خبری حرفه ای پردازش تصویر(مانند GpG)اتوماسیون،علم روبات ها وفناوری سنسورها یاحس گرها باکاربردهای متنوع طی دهه های گذشته اثرات تحول زایی بر روش زندگی وامرار معاش انسان ها داشته اند.تحول در فناوری های نامبرده هم چنین موجب ظهور صنایع و مشاغل جدیدی شده است این پدیده های جدید مانند رشد اقتصادی، تغیرات جمعیتی،جهانی شدن و تحولات عظیم فناوری اطلاعات و ارتباطات ازعوامل جمله اثر گذار بر وضعیت مشاغل بوده اند ( احمدپورداریانی، ۱۳۸۴).
خیلی ها تصورمی کنند که مقوله و مفهوم کار از راه دور موضوعی نسبتاً جدید بوده و محصول رشد برق آسای رایانه و به طور کلی ICT از دهه ۹۰ میلادی به بعد می باشد. اما باید گفت که تنها رشد فناوری های اطلاعات و ارتباطات باعث به وجود آمدن این شیوه کاری نشده است بلکه با اطمینان می توان گفت که مقوله فوق به عنوان ابزاری در جهت تسهیل و گسترش کار از راه دور مطرح بوده است. از لحاظ ساختاری لغوی این اصطلاح از پیشوند Tele به معنای دور، و یا از فاصله دور و لغت work به معنای کار تشکیل شده است. پس ترجمه اصطلاحی آن عبارت ازکار از راه دور یا دور کاری است اما ادراکات متفاوتی که از این مفهوم وجود دارد عبارت است از: یک فرایند الکترونیکی کار که بر اساس آن فرد می تواند وظایف محوله را بدون حضور فیزیکی در محل اصلی کار خود در منزل یا در مکان های مختلف انجام دهد.
کار از راه دور زمانی اتفاق می افتد که فناوری های اطلاعات این امکان را فراهم می سازد که کاری از فاصله دور و در جایی که نتایج کاری موردنظر است (یا طبق قرارداد باید کاری در آنجا انجام گیرد) انجام شود. (جهانگیری، ۱۳۸۸).
اما واژه دیگری که بعضی اوقات برای کار به شیوه از راه دور استفاده می شود لغت کار از راه دور سازمانی[۸۵] می باشد.
دور کاران سازمانی معمولاً کارمندانی سازمانی به شمار می روند یعنی دارای قرارداد کاری با سازمان یا موسسه ای می باشند که بر اساس وظایف تعیین شده به صورت اینترنتی کارها را انجام می دهند و در صورتی که امکان کار به این شیوه برای آنها وجود نداشته باشد مجبورند که در محل کار خود حاضر شوند.این روش انجام کار از راه دور، در میان کشورهای اروپایی حال آنکه عبارت کار از راه دور سازمانی بیشتر مورد استفاده آمریکایی ها قرار می گیرد مشاغلی مانند برنامه نویس، طراح سایت اینترنتی، طراح صنعتی و … نام برد.
با قرار گرفتن جوامع در عصر اطلاعات و ارتباطات، مشاغلی متناسب با این تحول به وجود آمده اند. اگر در آخرین دهه قرن بیستم،استفاده کنندگان از اینترنت ۱۵۰ میلیون نفر بودند این تعداد در سال ۲۰۰۴ به ۹۰۰ میلیون نفر رسیده است در کشور ما نیز استفاده کنندگان از اینترنت از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۴ نزدیک به ۶۰۰ درصد افزایش یافته است ( جهانگیری، ۱۳۸۸).
دهه ۱۹۹۰ با دو پدیده جهانی شدن و انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات[۸۶] مواجه بوده است. مهم ترین شاخص صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات، کاهش قیمت ها هم زمان با بهبود سریع کیفیت است با توجه به مزایای فناوری در کشورهای پیشرفته دنیا نقش فناوری در تولید ناخالص ملی، حجم سرمایه، حجم تجارت، صادرات، اشتغال، تحقیق و توسعه بیشتر می شود و اثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات در فعالیت های اقتصادی در کاهش هزینه تولید و افزایش سود بنگاه های اقتصادی نمایان می شود.
در ده سال گذشته، فناوری های اطلاعات و ارتباطات تاثیر عمده ای بر همه جنبه های زندگی و کار انسان گذشته است. این فناوری های توانمندساز زیربنای عملکرد رقابتی همه بخش های اقتصادی محسوب می شوند. بنابراین همه کشورها تلاش می کنند تا از ظرفیت این فناوری های در راستای خوداشتغال و حل مشکلات اقتصادی بهره جویند ( احمد پور داریانی و عزیزی، ۱۳۸۳).
برای مثال اتحادیه اروپا در برنامه ای موسوم به «طرح اقدام اروپای الکترونیکی ۲۰۰۵» تلاش می کند تا محیطی مطلوب برای سرمایه گذاری بخش خصوصی و فرصت های شغلی جدید فراهم کند. این طرح شامل اقداماتی در زمینه دولت الکترونیکی و اقتصاد الکترونیکی است. امروزه فناوری های اطلاعات و ارتباطات بخش مهمی از اقتصاد اروپا را تشکیل می دهند در اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی بازار این بخش در اروپا سالانه ۱۰ درصد رشد داشته است در واقع بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات یکی از زمینه های عمده اشتغال زایی در اقتصاد اروپا است بیش از نیمی از کارگران اروپایی در محل کار خود از رایانه استفاده کرده و سه چهارم آن ها نیز در محل کار خود از اینترنت استفاده می کنند. با ایجاد فرصت های شغلی جدید با مهارت بالا به رشد اقتصادی این کشورها کمک می کنند (مرکز کارآفرینی دانشگاه امیرکبیر ، ۱۳۸۴) یکی از ممالک منطقه که از رهگذر فناوری اطلاعات و ارتباطات به موفقیت های جهانی در اشتغالزایی دست یافته کشور هندوستان است این کشور صدور محصولات نرم افزاری خود را ابتدا از ایلات متحده، اروپا و ژاپن آغاز کرد. در سال ۱۹۸۴ درآمد هند تنها از این صنعت ۱۰ میلیون دلار و در سال ۱۹۸۹ یعنی ۵ سال بعد به ۸ میلیارد دلار رسید. در پژوهشی که یکی از شهرک های بزرگ مشاوره مدیریت به نام مک کتری[۸۷] انجام داده پیش بینی شده است که اگر صنعت نرم افزار هند روند کنونی را ادامه دهد تا پایان سال ۲۰۱۰ درآمدی بالغ بر ۸۷ میلیارد دلار نصیب این کشور گشته و همچنین ۲/۲ میلیون شغل تازه در هند ایجاد خواهد شد ( وفایی، ۱۳۸۲).
درکشور ما این صنعت هنوز از تفاوت زیادی در مقایسه با کشورهای پیشرو برخوردار است. حمایت از واحدهای تحقیق و توسعه، انطباق عرضه و تقاضای نیروی متخصص، بالا بردن کیفیت آموزش، انتخاب فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان راهبرد ملی، حمایت از سرمایه گذاری خارجی، الحاق به سازمان تجارت جهانی و توسعه چارچوب نهادی، فنی و حقوقی در برنامه های توسعه ملی می تواند برخی مشکلات اقتصاد و اشتغال را رفع و مزیت های جدید را ایجاد نماید.
درایران بهترین زمینه گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات در بخش نرم افزار است. تولید و صادرات نرم افزار و خدمات در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند بهترین راهبرد برای ایران باشد گسترش فرهنگ فناوری اطلاعات و ارتباطات در بین مدیران، کارشناسان، کارکنان و خانواده ها باعث شده است تا این ابزار در بخش نرم افزار به شدت گسترش یابد. پیش بینی می شود ایران امکان جذب حداقل هفتصدهزار رایانه را در سال داشته باشد (ماهنامه تدبیر، ۱۳۸۳).
کسب و کار اینترنتی به فروش محصولات یا خدمات در اینترنت گفته می شود در سال ۲۰۰۴ میلادی درآمد جهانی کسب و کار اینترنتی به سقف ۷/۲ تریلیون دلار رسید. امروزه بیش از ۹۰۰ میلیون نفر در سطح دنیا از اینترنت استفاده می کنند که ۶۹ درصد آنان حداقل در طول ۹۰ روز یک خرید اینترنتی دارند. البته در اکثر زمینه ها سایت های معروف و بزرگی وجود دارند که رقابت با آنها غیرممکن است به عنوان مثال سایت آمازون[۸۸] بیش از سه میلیون عنوان کتاب را از طریق اینترنت به فروش می رساند(احمد پور داریانی و عزیزی، ۱۳۸۳ به نقل از شعبانعلی فمی و همکاران، ۸۶).
نتیجه پژوهشی که مرکز کارآفرینی دانشگاه امیرکبیربدست آورده کسب و کار اینترنتی بر خط[۸۹] یکی از زمینه های توسعه کارآفرینی و خوداشتغال است.
اما تفکر مبتنی بر دیدگاهی که می پنداشت باید تمام کارگران را در یک محل گردآورد تا با هم و در یک زمان مشخص کار کنند به زمانی برمی گردد که بشر با یک اقتصاد کشاورزی یا صنعت مواجه بود اما هرچه به سمت اقتصادی اطلاعات محور حرکت شود دیگر احتیاجی نیست که به تمرکز در محل کار تاکید با تکیه شود(حیدری ، ۱۳۸۳).
(۲۷-۲)زنان درخوداشتغالی
زنان حدود نیمی از جمعیت کشور، حدود ۴۰ درصد از نیروی کار روستاها و ۱۳ درصد از نیروی کار فعال شهرها را تشکیل می دهند. این ارقام غیر از آمار زنانی است که در خانه با خوداشتغالی بخشی از هزینه های زندگی را تامین و یا به فعالیت های مربوط به خانه داری که جنبه تولیدی داشته و درآمدی را نصیب خانواده می کند مشغول هستند.سومین رکن نظام اقتصادی در جمهوری اسلامی ایران بخش خصوصی است به این بخش نیز در برنامه ریزی های توسعه کشور توجه ویژه ای شده است هر کشوری جهت افزایش فرصت های شغلی نیاز به تشویق و افزایش سرمایه گذاری دارد. به این ترتیب با افزایش رشد اقتصادی و تولید، زمینه های ایجاد فرصت های شغلی پایدار فراهم می شود.زنان هم دراین بخش دارای سرمایه بوده، و نسبت به سرمایه گذاری دریک واحد اقتصادی اقدام می نمایند و زمینه ایجاد چند فرصت شغلی را فراهم می آورند(عالی پور،۱۳۸۰).
بی توجهی به زنان از دیدگاه نیروی انسانی، موجب هدر دادن و یا ضایع کردن امکانات بالقوه رشد و بالندگی جامعه می شود به اعتقاد بسیاری از اقتصاددانان، بهبود الگوی معیشتی خانواده، تنظیم روابط درون خانوار و تربیت فرزندان از جمله مواردی است که ارتباط نزدیک با میزان سواد، تحصیلات و مشارکت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی زنان در بیرون از خانه دارد (حسینی، ۱۳۸۱).
(۱-۲۷-۲)توانمند کردن زنان در زمینه های تولیدی
کسب توانایی لازم نه تنها در موفقیت فعالیت های اقتصادی – تجاری زنان موثر است بلکه سبب بهبود همه جانبه وضعیت زندگی آنان در کلیه زمینه ها می شود توانمندی در بهبود روابط با اطرافیان نزدیک و محیط پیرامون نیز اثرگذار است و به تدریج و طی مراحل تکاملی کسب می گردد. در مرحله اول شخص به استعدادهای درونی خود پی برده به اتکاء آن توانایی لازم برای گذر از موانع را کسب می کند تشخیص می دهد که قدرت بهره برداری از ظرفیت های بالقوه خود را دارد. به این ترتیب فرد تمایل به استقلال عمل، قدرت حرکت در مسیر زندگی و شجاعت لازم و حس تشخیص و قضاوت صحیح را در خود تقویت می کند.
(۲-۲۷-۲)تواناسازی زنان روستایی برای خوداشتغالی
ضرورت ایجاب می کند که کارشناسان و برنامه ریزان زنان روستایی توجه ویژه ای به موضوع آموزش زنان و دختران روستایی و عشایری به عنوان شرکای مردان در فرایند توسعه پایدار داشته باشند. چرا که امروزه حضور زنان دراجتماع،به دیده کفه دیگرموازنه اقتصادی نگریسته می شود به اعتقاد محققان، نادیده گرفتن تاثیر وجودی زنان در عرصه اقتصادی و اجتماعی مساوی با ناممکن شدن توسعه ارزیابی می شود. نیروی انسانی متشکل از زن و مرد، اولین اهرم به حرکت درآوردن موتور توسعه است.
اگر کارآفرینی و خوداشتغالی را یک ضرورت حیاتی زمان بدانیم، به مهم ترین عامل یعنی تواناسازی نیز باید اعتقاد داشته باشیم. در برنامه های توسعه انسانی کشورهای در حال توسعه، همواره شاهد بوده ایم که شهرها نسبت به روستاها و ثروتمندان نسبت به فقرا و مردان نسبت به زنان سهم بیشتری از رشد شاخص توسعه انسانی و بهره گیری از آن را داشته اند. بنا برتحقیقات سازمان خواربارجهانی(فائو[۹۰]) بیش از۷۵ درصد از جمعیت فقیرترین کشورهای جهان که قریب یک میلیارد نفرند، در مناطق روستایی زندگی می کنند و این در حالی است که ۷۰ درصد از جمعیت فقیر جهان را زنان تشکیل می دهند بر اساس این تحقیقات در مجموع سه چهارم مرگ و میرهای ناشی از فقر مالی و غذایی متوجه زنان و دختران است و چهره فقر بیش از آن که روستایی باشد زنانه است. زیرا زنان فقیر شهرنشین نیز همان مهاجران دیروز روستاها هستند (نشریه کار وکارگر، ۱۳۷۸ به نقل از حسینی ۱۳۸۶).
(۳-۲۷-۲)سازمان جهانی کار و اشتغال زنان
برنامه بین المللی دو کار بیشتر و بهتر برای زنان به شکل بخشی از راهکارهای سازمان جهانی کار (I LO[91]) به سمت کسب موفقیت در تساوی حقوق زن و مرد، بدون تبعیض جنسیتی، ریشه کنی فقر و توسعه پایدار شکل گرفته است. هدف از این برنامه ضمن بهبود شرایط استخدام و رفع تبعیض ها به دلیل تفاوت جنیسیتی در کار، گسترش فرصت های شغلی برای زنان می باشد. این برنامه با متمرکز شدن محض بر نیازهای فقرا و زنان آسیب پذیر با هدف در معرض دید گذاردن توانمندی های اقتصادی زنان که به نفع خانواده، جامعه و اجتماع است طرح ریزی شده است.
سازمان جهانی کار با فعال نمودن این برنامه در دوسطح ملی و بین المللی سعی در ترویج رویکردی منسجم بر مبنای توان سازندگی، تحلیل سیاسی، افزایش آگاهی تاثیر بسزایی در مشارکت زنان برای تصمیم گیری و مدیریت نموده است. چرا که با بررسی که انجام شده معمولاً زنان به پست های بالا کمتر دسترسی پیدا می کنند بر اساس پژوهشی که در سال ۱۹۹۰ در امریکا در مورد هزار شرکت بزرگ انجام شد، مشخص گردید که کمتر از نیم درصد مدیران و کارکنان عالی رتبه را زنان تشکیل دهند. در ژاپن نیز از هفت هزار مدیر شرکت بزرگ توشیبا فقط ۱۰ نفر زن هستند (شعبانعلی قمی و همکاران، ۱۳۸۶).
به طور کلی بازار خوداشتغالی در مقایسه با بازار کار مشاغل وابسته، از متغیر جنسیت بیشتر تاثیر می پذیرد. یعنی در حالی که شرایط زنان و مردان در مشاغل معمولی خیلی به لحاظ جنسیت از یکدیگر متمایز نمی شود ولی در بازار خوداشتغالی به زنان شرایط نامناسب در مقایسه با مردان دارند و تفاوت جنسیتی بالاتر بیشتر است (حویج گن[۹۲]، ۲۰۰۰).
(۲۸-۲)اهمیت خدمات :
زنان بخش عمده ای از افراد خود اشتغال راتشکیل می دهند.برا ی مثال در کانادا ۳۴درصد افراد خوداشتغال،زن هستند.کسب وکار های زنان خوداشتغال درآمدکمتری نسبت به کسب وکار های مردان خوداشتغال داشته اند.در دهه۱۹۹۰ میلادی،حدود چهارپنجم این کسب وکاردربخش خدمات راه اندازی شده بوده اند و۸۵درصد آنها کمتر از ۵ نفر کارگر یا کارمند داشتند(ویلسون و بیگلر[۹۳]،۲۰۰۴).
رابیسون وجان اوسکی[۹۴](۲۰۰۵)درپژوهشی بیان داشتندمشاغلی مانند حسابداری،بانکداری،تبلیغات وبازاریابی وخدمات مشاوره ای را پیش نیاز اساسی توسعه خوداشتغالی درهر منطقه ای است برای مثال تامین سرمایه واعتبارات لازم برای خوداشتغالی مستلزم فعال بودن نهادهای خدمات رسانی درعرصه های ذکر شده است. در کنار خدمات پیش نیاز خود اشتغالی ،سایر خدمات رفاهی نیز نقش مهمی ایفا می کنند. برخی مطالعات نشان داده است که در مناطق نا برخوردار ازنظر اقتصادی و بنیان های خود اشتغالی اگر خدمات رفاهی مناسبی وجود داشته باشدافراد خوداشتغال به درآمد کمتر قانع وکسب وکار خودچنین شرایطی راضی هستند.آنها ابراز داشته اند وجود خدمات رفاهی درآن ها انگیزه ای ایجاد می کند که خوداشتغالی رابه عنوان یگ گزینه شغلی پذیرفته وادامه دهند.
(۲۹-۲)دسته بندی افراد خوداشتغال
افراد خوداشتغال از یک دیدگاه به دو دسته تقسیم می شوند:
مالکان کسب وکارهایی که واحدهای خودرابه صورت قانونی به شکل شرکت در نیاورده اند
مالکان و مدیران کسب و کارهای شرکتی
و از دیدگاهی دیگر خوداشتغالان دو دسته اند: بدون کارمند و با کارمند. برخی معتقدند که زنان که در آمار ملی، کارگران خانوادگی بدون دستمزد در نظر گرفته می شوند باید به عنوان همتایان مردان خوداشتغال شناخه شوند (مارشال، ۱۹۹۹ به نقل از شعبانعلی فمی و همکاران).
در پژوهش دیگری که با نام نقش زنان در توسعه کسب و کار این نوید را می دهد که سهم زنان در کسب و کارهای خصوصی به سرعت در حال افزایش است. برای مثال در امریکا از سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۸ حدود ۱/۹ میلیون کار توسط زنان اداره شده که ۵/۲۷ میلیون نفر را به کار گرفته و ۶/۳ تریلیون دلار در اقتصاد امریکا سهم داشته است. طبق آمار سال ۱۳۷۵ در کشور ما ۱/۱۲ درصد زنان ده ساله و بالاتر کشور از نظر اقتصادی فعال بوده اند که بیشترین فعالیت آنان در بخش خدمات معادل ۸/۵۴ درصد و حدود ۷/۱۶ درصد در بخش صنعت ساخت ثبت شده است اکثر شاغلان زن، حقوق بگیر بوده و ۹/۰ درصد آنان کارفرما می باشد. خوداشتغالی و کارآفرینی زنان از ابعاد زیر نتایج قابل توجهی دارد.
الف- بعد فردی: بررسی ها نشان می دهد که بین توانایی های شخصیتی از قبیل اعتماد به نفس و پنداشت از خود با اشتغال زنان رابطه وجود دارد. بنابراطلاعات جمعیت شناختی میان تعداد فرزند و اشتغال زنان رابطه معکوس وجود دارد. هم چنین زنان مجرد از آزادی عمل بیشتری برای اشتغال برخوردارند و زنان تحصیل کرده به شاغل بیشتر و بالاتری دست می یابند.
ب- بعد اجتماعی : هنجارهای رایج در زمینه تقسیم کار بر اشتغال زنان تاثیر می گذارد و همچنین شرایط و محیط اجتماعی مانند امنیت، تاثیر ژرفی بر حضور فعال زنان در عرصه های اقتصادی دارد.
ج- بعد فرهنگی: در این بعد، کمبود آگاهی زنان نسبت به حقوق فردی، خانوادگی، اجتماعی و حرفه ای خود، نگرش جنسیتی جامعه نسبت به زنان و فرهنگ اقتدارگرا و مردسالار بر اشتغال زنان تاثیر معنی دار دارد.
د- بعد اقتصادی: شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه، قوانین کار و مقررات و قوانین دستیابی به منابع اقتصادی نیز بر اشتغال زنان تاثیر می گذارد (مرکز کارآفرینی دانشگاه امیرکبیر، ۱۳۸۴).
(۳۰-۲)بنگاه ،کارآفرینی و کسب و کار کوچک
واژه های بنگاه[۹۵]، کارآفرینی[۹۶] و کسب و کار کوچک[۹۷] اغلب در زمینه آموزشی و شکل گیری کسب و کارهای کوچک استفاده می شوند. برخی کشورهای خاص، برای استفاده از واژه ها در موقعیت های خاص ترجیحاتی دارند. مثلاً کارآفرینی بیشتر در ایالات متحده آمریکا و کانادا رایج است، در حالی که بنگاه اغلب در انگلستان و استرالیا استفاده می شود.
از آن جایی که این واژه ها اغلب به جای یکدیگر به کار می روند، درباره معنی دقیق آن ها ابهاماتی وجود دارد.هنگامی که واژه کسب و کار کوچک هم وارد بحث شود این عناوین بیشتر گیج کننده می شوند. گیب[۹۸](۱۹۸۷) ویژگی های خاص بنگاه را با مهارت های نشان داده شده توسط عاملان موفق مرتبط می داند. کاتز[۹۹] (۲۰۰۸) معتقد است که کسب و کار کوچک یک زیربخش۶ کارآفرینی است، در حالی که برخی دیگر معتقدند که کسب و کار کوچک بخشی جدایی ناپذیر از کارآفرینی است.
(۳۱-۲)آموزش کارآفرینی
آموزش از دیدگاه های مختلف تقسیم بندی می شود که در ذیل رابطه آموزش و تشکیل سرمایه انسانی بیان می شود.