فرضیات تحقیق
فرضیهها:
ایجادرفاه ورفع فقر وبرطرف ساختن هرنوع محرومیت درزمینههای تغذیه، مسكن، كار، یهداشت وتعمیم بیمه از مبانی ومولفه اصلی تامین اجتماعی ورفاه عمومی محسوب میگردد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
مهمترین نقش دولت در تامین اجتماعی ورفاه عمومی، پی ریزی اقتصادصحیح وعادلانه برطبق ضوابط اسلامی
عکس مرتبط با اقتصاد
مهمترین عوامل موثردرتحقق تامین اجتماعی ورفاه عمومی از منظر امام خمینی، خضوع درمقابل احكام خداوندمتعال واجرای قوانین الهی وبكارگیری ثروتهای عادلانه درفعالیتهای سازنده مزارع، روستاها وكارخانهها
سابقه و پیشینهتحقیق
با توجه به تازگی موضوع تحقیق حاضر در رشته شناخت اندیشههای امام خمینی، علی رغم وجود تلاش و جستجو در منابع مختلف ، موضوعی مرتبط مشاهده نشدوشاید بتوان گفت مقوله رفاه وتامین اجتماعی ازمنظرامام خمینی ، موضوع جدیدی است كه دركارپژوهشی مورداستفاده قرارمی گیرد.اما درموضوعات مشابه ومرتبط ازباب محتوایی واهمیت رفاه وتامین اجتماعی تحقیقاتی راملاحظه نمودم .
حقوق شهروندی وتامین اجتماعی عنوان مقاله ای است ازمحمدمالجو كه درآن حقوق شهروندی را به سه دسته حقوق مدنی وسیاسی واجتماعی واقتصادی تقسیم نموده است .وی آخرین موج ارتجاعی كه مقابله باحقوق اجتماعی واقتصادی شهروندان طبقات متوسط وپایین است رادردستوركارقرارداده است.
تاملی درابعاد اجتماعی تاریخ تامین اجتماعی ایران(1950-1905) عنوان مقاله دیگری است ازسیروس شایق كه ابعاداجتماعی تامین اجتماعی را موردبررسی وتحلیل قرارمی دهد.همچنین بحثهایی را درخصوص ایجاد امنیت روانی، دفاع اجتماعی وتوانمندسازی جامعه را دنبال میكند.وی معتقداست برهمین پایه در دهه 1310 اولین بیمه تامین اجتماعی كارگران درایران شكل گرفت وسپس در دهه 1320قوانین مربوط به تامین اجتماعی وقوانین كار تدوین وتصویب شد.
بعد از ارتحال ملكوتی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران صرفا دو كنگره بررسی اندیشههای اقتصادی امام خمینی در سالهای 1371 و 1379 در دانشگاه تهران برگزار شدكه محتوای غالب مقالات، اگرچه اقتصادبوده ولی مفاهیم ومطالب با فهوای رفاه وتامین اجتماعی نیزبخوبی دران به چشم میخورد. اما بدلیل عدم بعضی اشارات مستقیم و فقدان بیانات امام درباره تامین اجتماعی ورفاه عمومی، غالبا مقالات ونوشتهها از اقتصاد است و نه تامین اجتماعی ورفاه عمومی. اولین کنگره برگزار شده به دبیری آیت الله موسوی اردبیلی درسال 1371 توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(رحمه الله علیه)به منظور بررسی دیدگاه ها و اندیشههای اقتصادی حضرت امام (رحمه الله علیه)با مشارکت اساتید و صاحبنظران حوزه و دانشگاه و با همکاری دانشگاه تربیت مدرس حول محورهای خطوط کلی اقتصاد اسلامی، دولت و اقتصاد، منابع و ثروتهای ملی، توسعه، رفاه عمومی، خودکفایی و استقلال اقتصادی، اقتصاد و جنگ تحمیلی، بخشهای تولیدی اقتصاد، خدمات اقتصادی، اخلاق و اقتصاد اسلامی و بررسی دیدگاه های فقهی حضرت امام (رحمه الله علیه)در زمینههای مذكور برگزار شد.
دومین كنگره بررسی اندیشههای اقتصادی حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) علیه نیز با هدف تبیین دیدگاههای اقتصادی حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) در تاریخ 11 و 12 خرداد سال 1379 در دانشکده تربیت مدرس دانشگاه تهران برگزار شد. موضوع مقالات ارائه شده در كنگره بر اساس دیدگاههای حضرت امام خمینی بوده و اكثرا پیرامون ضرورتهای قانون و حكومت، توسعه و عدالت، ایجادرفاه عمومی، اهداف توسعه و توسعه یافتگی، نفی سرمایه داری و سوسیالیسم، نقش حكومت و فرهنگ در اقتصاد اسلامی، استقلال اقتصادی و خودكفایی، ساختار نظام اقتصادی اسلام، اخلاق كارگزاران میباشد.
بنابراین به غیر از مقالات ارائه شده در دو كنگره مذكور، سابقه و پیشینه تحقیقاتی کاملاً مرتبطی را نمیتوان بر این تحقیق مترتب دانست.
بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی استان تهران (1382) در کتابی تحت عنوان «اخلاق کارگزاران در کلام و پیام امام خمینی قدس سره الشریف» که در چهار فصل تدوین شده است؛ با بهره گرفتن از 21 جلد صحیفه امام به جمع آوری دیدگاههای امام خمینی در باب کارگزاران نظام اسلامی پرداخته است. نویسنده در فصل اول کتاب به ارائه صفات مسئولین نظام اسلامی در قالب 24 بند میپردازد. در فصل دوم، وظایف مسئولین در مقابل یکدیگر و در فصل سوم، وظایف مردم و مسئولین در مقابل یکدیگر مورد اشاره قرار گرفته است. در نهایت در فصل چهارم، رسالت سفرا و سفارتخانهها تشریح شده است.
مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما (1389) در کتابی با عنوان «همت و تلاش در كلام امام خمینی (رحمه الله علیه) و مقام معظم رهبری»، که به بهانه سال همت مضاعف، کار مضاعف تدوین شده بود؛ در بخش اول کتاب با بهره گرفتن از خاطرات، نامهها، سخنرانیها، نوشتهها و مانند آن گوشهای از دیدگاههای حضرت امام خمینی را در باب اهمیت کار و تلاش و کوشش جمع آوری نموده است.
ثواقب (1381) در پژوهشی تحت عنوان «ابعاد توسعه در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی (رحمه الله علیه)» به این نکته اشاره دارد که جایگاه توسعه در اندیشه امام خمینی (رحمه الله علیه) فراتر از تعاریف نظری توسعه میباشد كه غالباً معطوف به مفاهیم اقتصادی و بعضاً سیاسی است. محقق اضافه می کند که در اندیشه امام، توسعه در ابعاد مختلف خود میبایستی اهدافی بلند و متعالی را برآورده سازد كه آن اهداف از درون اندیشه دینی ناشی میشوند. نویسنده در این مقاله اهداف توسعه را در ابعاد توسعه و انسان، توسعه معنوی، توسعه سیاسی، توسعه علمی و فرهنگی و تامین اجتماعی ورفاه عمومی با بهرهگیری از سخنان امام خمینی(رحمه الله علیه) تبیین نموده است.
مهوری (1384) در مقالهای با عنوان «مبانی فقهی ساده زیستی دولتمردان» ، ضمن بیان مصادیق و نمونههایی از روایات و احادیث، به تقبیح ریخت و پاش در حکومتها و جلوگیری از رفاه طلبگی به مفهوم تجمل گرایی وو ضرورت سادهزیستی دولتمردان میپردازد.
ثواقب (1380) در پژوهشی تحت عنوان «امام علی (علیه السلام) كارگزاران حكومت و راهكارهای اصلاحات»، یکی از مقولههای مهم و مورد توجه جدی امام علی(علیه السلام) را کارگزاران حکومت میداند. از نظر نویسنده، امام (علیه السلام) سعی داشت تا مدلی از نظام مدیریت اسلامی را در زمان خویش اجرا نماید و برای آینده مسلمانان نیز معیارهای لازم و اصول کلی را ارائه دهد. در این مقاله برنامههای اصلاحی امام علی (علیه السلام) درباره کارگزاران حکومت، بهویژه مواردی چون معیارهای انتخاب، توصیهها و رهنمودهای مدیریتی، و سیاستهای نظارتی و مراقبتی ایشان وتوجه به امورمردم محروم وضرورت پرداختن به رفاه عمومی ، تحلیل و تبیین گردیده است.
تعریف مفاهیم و اصطلاحات
در این پژوهش برخی اصطلاحات بكار برده شده كه چون ممكن است برخی از آنها مفاهیم متعددی داشته باشند، لذا مفهوم مورد نظر از واژههای بكار گرفته شده به شرح ذیل ارائه میشود:
رفاه وتامین اجتماعی
مفهوم و محتواى رفاه وتامین اجتماعى در طول چند دهه اخیر بسیار دگرگون شده است. در دهه ۱۹۷۰گفته مى شد رفاه اجتماعى مجموعه قوانین، برنامهها و خدمات سازمان یافته اى است كه هدف آن، تأمین حداقل نیازهاى اساسى آحاد كشور است. در طول سالهاى دهه ۱۹۸۰ این مفهوم به نحوى تغییر كرد كه رفاه وتامین اجتماعى به مجموعه اقدامها و خدمات گوناگون اجتماعى در جهت رفع نیازهاى افراد و گروهها در جامعه و غلبه بر مسائل اجتماعى اطلاق مى شد. از دهه ۱۹۹۰ رفاه اجتماعى به مجموعه شرایطى تلقى مى شود كه در آن، خشنودى انسان در زندگى مطرح است. براساس این نگرش، رفاه وتامین اجتماعى مجموعه شرایطى است كه در آن مسائل اجتماعى حل و یا كنترل شده اند، نیازهاى اولیه انسانى ارضا شده است و فرصتهاى اجتماعى به حداكثر رسیده اند. مشاهده مى شود كه تحول ایجاد شده در این مفهوم، بسیار قابل توجه است، یعنى رفاه اجتماعى از پدیدههایى از جنس فعالیت و خدمات به پدیدههایى از جنس شرایط و حالات تبدیل شده است. علاوه بر این، مفاهیم جدیدى نظیر فرصتهاى اجتماعى و رضایت اجتماعى نیز به آن وارد شده است. براین اساس، مفهوم رفاه اجتماعى را مى توان در سطح افراد، خانوادهها، انجمنها، سازمانها، اجتماعات محلى و به طور كلى جامعه در نظر گرفت. این مفهوم همچنین مى تواند در برگیرنده گروهى از كشورها، مناطق بین المللى و یا جهان به طور كلى باشد.
در گذشته رفاه فقط در سطح خرد یعنى در سطح خانواده نگریسته مى شد و این نگرش گاه مفهوم رفاه را تا حد تأمین حداقل مورد نیاز یک فرد تقلیل داده اند. اصلاح این نگرش به خودى خود موجب اصلاح برنامههاى فقرزدایى خواهد شد و به جاى تلاش براى ارتقاى وضع اقتصادى بعضى از افراد جامعه، تا حد نزدیک شدن به سطح قابل قبول، شرایط و كیفیتى در سطح جامعه ایجاد مى كند كه مجموعه جامعه مسئولیت ارتقاى اعضاى خود را برعهده گیرند. در تعریف این نوع رفاه اجتماعى، سه مفهوم محورى وجود دارد:
حل یا كنترل مسائل اجتماعى مسائلى مانند، خشونت، بیكارى، استعمال موادمخدر، فقر و خودكشى هم در طول زمان تحول پیدا مى كنند و هم نگرشها درباره آنها تغییر مى كند. آنچه معمولاً در رابطه با مسائل اجتماعى مطرح مى شود، شناخت و ادراك صحیح، داورىهاى منطقى و بالاخره راه حلهایى است كه درمورد این مسائل به كار گرفته مى شود. در شرایط رفاهى این مسائل باید حداقل كنترل شده باشند.
تأمین نیازها
این مفهوم علاوه بر شمول آن بر ابعادى مانند، نیازهاى زیستى، مسكن، آموزش و بهداشت، نیازهایى كه براى زندگى منطقى و مناسب ضرورى است را نیز شامل مى شود.
تأمین فرصتهاى اجتماعى برابر
این مفهوم به معنى برابرى فرصتها در مقابل شغل، آموزش و ارتقاى اجتماعى، صرفنظر از موقعیتهاى فردى است و در صورت نابرابرى فرصتها، گرایش به روشهاى غیرمنطقى براى دستیابى به نیازها بروز خواهد كرد و این مشكل در نهایت به گستردگى حوزه اول یعنى مسائل اجتماعى مى انجامد. فقدان فرصتهاى عادلانه و مبتنى بر شایستگى فردى یكى از علل مهم سوء رفتار اجتماعى است.
چشم اندازهاى اصلى رفاه
چشم اندازهاى اصلى رفاه را مى توان شادكامى، تأمین، ترجیحات، نیازها، رهایى و مقایسههاى نسبى دانست، یعنى دیدگاههایى وجود دارد كه معتقد است هر یک از این عوامل، اصل بهترى براى توزیع كالاهاى اجتماعى است و به عنوان معیار و محور آن نظریه قرار مى گیرد . شادكامى؛ به حالتى عمومى و غالب تعبیر مى شود، حالتى كه لزوماً به احساس سرخوشى یا نشاطى خاص، كاهش پذیر نباشد، حالتى كه غالباً به عنوان رضایت یا خرسندى از آن یاد مى شود. تأمین؛ به معناى پیش آگاهى از این امر است كه اوضاع و احوال یک فرد در آینده نزدیک دستخوش نابسامانى نخواهد شد. شخصى كه از امنیت درآمد، اشتغال و مسكن برخوردار باشد، به روشنى در وضع رفاهى بهترى از شخصى قرار دارد كه فاقد ایمنى و امنیت خاطر باشد.
ترجیحات: به معناى این است كه بگوییم شخصى كه ترجیحاتش تحقق یافته است، از شخصى كه آرزوهایش برآورده نشده است، از رفاه بیشترى برخوردار است. جاذبه تعریف رفاه در این معنا، این است كه مفهومى عرضه مى دارد كه بالقوه قابل اندازه گیرى است.
نیازها: این دیدگاه كه برآورده شدن نیازها را مظهر رفاه بدانیم، به سبب دلالتهاى مساوات طلبانه آن، در میان تحلیلگران سیاست اجتماعى مقبولیت دارد. به این دلیل كه نیازها ظاهراً چیزى را توصیف مى كنند كه به طبیعت آدمى مربوط است و ضرورت بیشترى از ترجیحات دارد و بنابراین كمتر فردگرایانه است. نیازها به علاوه به نوعى تعریف و اندازه گیرى عینى میدان مى دهند كه به رفتارهاى بازار وابستگى ندارد.
استحقاق: بر نقطه اى مشترك بین مشاركت و پاداش دلالت دارد. محافظه كاران معمولاً به عنوان مفهومى كه مظهر وابستگى ذاتى جامعه است به استحقاق استناد مى كنند و بر همین مبنا معتقدند كسانى را كه بیش از اندازه پاداش مشاركت خود از جامعه مى گیرند، اخلاقاً مى توان مجازات كرد. با این حال، جناح راست استدلال مى كند استحقاق ارزشى است كه كمى كردن آن بسیار دشوار است و علاوه بر این بازارها به سزاوارى و تناسب براى فروش كار دارند نه به شایستگى و استحقاق.
مقایسههاى نسبى: به این نكته توجه دارد كه رفاه به نوعى با این خصلت آدمى كه خود را دائم با دیگران مقایسه مى كند پیوند دارد. مى توان گفت انواع اصیل و غیراصیل مقایسههاى رفاهى وجود دارد، اگرچه تشخیص این كه كدام یک اصیل و كدام یک غیراصیل است كار ساده اى نیست. هر یک از شش عنوان فوق با آنچه رفاه مى نامیم نوعى ارتباط دارد، اما هیچ یک از آنها به تنهایى كافى و بسنده نیست.
کارگزاران
منظور از کارگزاران، افرادی هستند که از سوی حاکم جامعه اسلامی به اداره بخشی از امور جامعه منصوب و مأمور میشوند. این مأموریت میتواند شامل سطحی کلان، مثل ولایت و حاکمیتِ منطقهای از جامعه اسلامی باشد یا در سطوحی پایینتر، همچون فرماندهی جنگ، قضاوت، جمع آوری مالیات و … اجرا شود. در این پژوهش، منظور از کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران تمامی دستگاهها، نهادها و سازمانهای دولتی است که متولی مباحث اقتصادی کشورونیزمتولیان امررفاه وتامین اجتماعی هستند.
روششناسی تحقیق
تعیین روششناسی مورد استفاده، یکی از بخشهای مهم هر پژوهشی به شمار میرود. روش انجام تحقیق میتواند تحقیق و نتایج آن را معتبر سازد و یا آن را از اعتبار ساقط نماید. انتخاب روش تحقیق به هدف، ماهیت موضوع پژوهش و امکانات اجرایی آن بستگی دارد. هدف از انتخاب روش تحقیق آن است که محقق تعیین نماید چه روشی را اتخاذ کند تا او را هرچه آسانتر، سریعتر و ارزانتر در دستیابی به سؤالات تحقیق یاری نماید.
با توجه به موضوع مطرح شده، پژوهش حاضر به اندیشههای امام خمینی در باب تامین اجتماعی ورفاه عمومی و وظیفه دولت ومتولیان امر در تحقق آن میپردازد.. با بهره گرفتن از منابع کتابخانهای و استفاده از راهنمایی اساتید متخصص، سعی گردید با توجه به فرضیههای پژوهش و همچنین با در نظر گرفتن امکانات اجرایی، روش تحقیق مناسبی برای انجام آن انتخاب شود. در ادامه به معرفی روش تحقیق و ابزار و روش جمع آوری اطلاعات میپردازیم.
1-9- روش تحقیق
برای دستیابی به چارچوب نظری، شفاف شدن ماهیت تحقیق، آگاهی از پیشینه پژوهش و جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانهای استفاده شده است. در گام نخست، از مهمترین ابزار یعنی فیش برداری استفاده شد. سپس با مراجعه به همه منابع شناسایی شده از قبل، مطالب مهم و مورد نیاز در فیشهای تحقیق (با ذکر دقیق مشخصات منبع مورد استفاده) جمع آوری گردید. سپس اطلاعات جمع آوری شده که در فیشها ثبت شده بودند را با یک نظم منطقی دستهبندی شدند.
1-10- روش جمع آوری اطلاعات وجمع بندی
ابزار جمع آوری اطلاعات در روش کتابخانهای، همه اسناد چاپی همانند کتاب، دایرهالمعارفها، فرهنگنامهها، مجلات، روزنامهها، هفتهنامهها، ماهنامهها، لغتنامهها، سالنامهها، مصاحبههای چاپ شده، پژوهشنامهها، کتابهای همایشهای علمی، متون چاپی نمایه شده در بانکهای اطلاعاتی و اینترنت و اینترانت و هر منبعی که به صورت چاپی قابل شناسایی باشد، است. در فصل آخر به جمعبندی مباحث مطرح شده و ارائه راهکارهای تحقیق پرداخته شده است.
فصل دوم
بررسی معیارها وبنیانهای اساسی تامین اجتماعی ورفاه عمومی
در این فصل از پژوهش، ضمن پرداختن به اهداف تشكیل ایجادوزارت رفاه وتامین اجتماعی ونقش رفاه اجتماعی درتوسعه كشور، مطالب و نظریات اندیشمندان اسلامی مرتبط با موضوع تامین اجتماعی ورفاه عمومی وضرورت توجه به رفاه مردم مورد بررسی قرار میگیرد. عدالت اجتماعی ورفاه اجتماعی مقوله ای است كه ازمنظرقرآن وروایات اهل بیت سلام الله علیها واندیشمندان اسلامی نیز به آن پرداخته خواهدشد.
2-1- تامین اجتماعی ورفاه عمومی ازمنظرقرآن واهل بیت (سلام الله علیهما)
از آنجا که انسان فطرتاً کمالجو آفریده شده و عاشق کمال است و کمال نیز حدّی ندارد [که اگر داشت دیگر کمال نبود، بلکه حدود او را وارد نقص میکرد]، رفاه نیز هیچ گاه حدّ، مرز و تمامی ندارد. البته دنیا دار نقص و فنا است و هیچ گاه رفاه در آن کامل نمیگردد، اما فلاح، رفاه و کمال در بهشت نیز حدّ، مرز و پایانی ندارد؛ و گرنه به سکون و هلاکت می انجامد. اسلام نه تنها با رفاه مخالفتی ندارد، بلکه تمامی علوم و دستوراتی که ارائه داده است، برای رهایی از جهالت و آثار آن و رسیدن به عِلم است که نتیجهی عمل به آن «رفاه» واقعی و دائمی در دنیا و آخرت است.
لذا در کلام وحی تعلیم میدهد که از خدا هم دنیای «حَسَنه» بخواهید و هم آخرت «حَسَنه». یعنی بهترینهای دنیا و آخرت را آرزو کنید: «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً».
منتهی رفاه باید درست معنا شود. گاه فرهنگی (مثل غرب) مفهوم رفاه را در لذّت و آن هم لذّت شخصی محدود میکند، بدیهی است که اسلام این تعریف را نمیپذیرد، هر چند که رفاه سبب لذّت مادی و معنوی نیز میگردد. این خوشگذرانی است و نه رفاه.
«رفاه» به معنای «آسودگی» است و بدیهی است که آسودگی در صورت «برخورداری از نعمات» حاصل میگردد. هر چه انسان برخوردارتر باشد، آسودهتر خواهد بود، چرا که امنیّت بیشتری خواهد داشت. «ایمان» نیز همان امنیّت است و مؤمن کسی است که کاملاً در امنیّت قرار گرفته باشد.
به لحاظ اقتصادی نیز همین طور است. هر چه انسان برخورداری بیشتری از نعمات داشته باشد و از آنها استفادهی درست و بهینه ببرد، آسودهتر بوده و قطعاً لذت بیشتری از حیات و زندگی گذرای خود در دنیا میبرد و به کمال و رفاه بیشتر پایدار در آخرت میرسد.
الف – پس اسلام نه تنها با رفاه مخالفتی ندارد و برای آن نیز حدّی قائل نیست، بلکه رسیدن به کمال که مستلزم برخورداری از رفاه هر چه بیشتر است را توصیه و تأکید می کند. از این رو توصیه شده از نعمات مادی و معنوی خدا و از موهبات و عطایای او نهایت استفاده را به بهترین شکل ببرید که به آن «شکر» گفته میشود.
شکر که در «شُکر زبانی» به یادآوری نعیم و نعمتهایش و نیز سپاسگذاری عابدانه از او تعبیر شده است، در مقام «شُکر عملی» یعنی استفاده صحیح از مواهب و نعمتهای الهی؛ و به همین دلیل بسیار موجب تأکید قرار گرفته است. تا آنجا که میفرماید: من نعمت را میدهم، خواهی شاکر باش و خواهی کفور – من هدایت عامه را میدهم، خواهی شاکر باش (هدایت شو) و خواهی آن را بپوشان (کافر شو) – من نعمت را میدهم، اگر شاکر باشید زیادش میکنم و اگر کفران نعمت کنی به عقوبتش دچار میشوید. یعنی همه چیز به چگونگی استفاده شما از نعمتها بر میگردد.
«وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِیدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ» (إبراهیم، 7)
ترجمه: و آنگاه كه پروردگارتان اعلام كرد كه اگر واقعاً سپاسگزارى كنید [نعمت] شما را افزون خواهم كرد و اگر ناسپاسى نمایید قطعاً عذاب من سختخواهد بود.
این معنا را در زندگی مادی خود به خوبی و مستمر تجربه میکنیم؛ هر کس از نعمتها و فرصتها (که آن هم نعمت است) درست استفاده کرد، زمینه را برای اخذ نعمتهای بیشتر مساعد کرد، ظرفیت پذیرش نعمات فزونتر را بیشتر کرد و رشد نمود؛ اما هر کس نعمتها را ضایع کرد، خودش بدبخت و پشیمان شد.
پس، رفاه ضروری است، حدّ و مرزی هم ندارد. اما هم تعریف دارد و هم رسیدن به آن سعی میطلبد و زحمت دارد.
رفاه یعنی فراهم گردیدن امکانات برای بروز استعدادها و تحقق آنها برای همگان، نه برای یک نفر؛ که به آن «رفاه اجتماعی» گفته میشود.
رفاه فردی، همان لذتجویی، خوشگذرانی و کامرانی مادی است که به قیمت ظلم به دیگران، پیدایش طبقات، عمق یافتن فاصله طبقاتی و تقسیم شدن جوامع انسانی به «فقیر و غنی» میگردد و منتج به این بدبختیها، فلاکتها، عقبافتادگیها و حتی جنگهای سرد و گرم و جنایات بیشمار کهخ در جامعه امروز بشری شاهد آن هستیم میگردد. و البته اثر سوء همه اینها به همان «مرفهین بیدرد» و اطرافیانشان نیز بر میگردد، هر چند که ختمالله شده باشند و خود نفهمد.
ب – پس، حرام خدا عِقاب دارد. نتیجه دنیویاش آثار سوء و تخریبی است که هم راه رشد را سدّ میکند و هم سبب ارتجاع و انحطاط انسان و انسانیّت میگردد و نتیجهی اخرویش نیز بیرون آمدن حقیقت کفر و ظلم میباشد که همان آتش و عذاب است.
اما «حلال خدا» نیز حساب دارد. در نظام هدفمند و حکیمانه خلقت، هیچ چیزی بیحساب نیست، اگر حساب نبود، نظم هم نبود و هدایت نیز نبود. حتی نفس کشیدن هم حساب دارد، چه رسد به چگونگی به دست آوردن و مصرف نعمات الهی.
برخی گمان میکنند که «حساب و کتاب»، حتماً برای عقوبت سخت است، لذا نتیجهی میگیرند که کسب مال حلال و استفاده بهینه از آن و برخورداری از نعمات الهی، لابد مذموم است و عقوبتی دارد، چرا که فرمود در حلالش نیز حساب است. در حالی که اصلاً چنین نیست، بلکه فرمود «حساب دارد»، نفرمود الزاماً عقوبت سخت هم دارد. بدیهی است حساب هر کس درست بود، پاداش هم دارد.
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.