* محیط اجتماعی و محیط جرم
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
در یک تقسیم محیط به شخصی و نوعی و در تقسیم دیگر به محیط ذهنی و عینی تقسیم می گردد در اینجا هر چهار نوع مورد نظر می باشد:
محیط نوعی واقعیتی است که اختصاص به فرد خاص یا صنف خاص از مردم ندارد مثل محیط اجتماعی، محیط مکانی، محیط سیاسی….
محیط شخصی واقعیتی است که اختصاص به نوع مردم نداشته بلکه به گروه یا افراد محدود و مشخص اختصـاص دارد و فقط این افـراد هستند که بر حسب اتفـاق یا اجبار یا اراده در آن زیست کرده و میتوانند وارد ان شوند مثلا محیط خانوادگی، محیط مدرسه، محیط زندان، محیط باند و….. اما در تقسیم دیگر گروه محیط به عینی و ذهنی تقسیم میگردد. محیط عینی، همان واقعیت محیط شخصی یا نوعی است که در واقع با افراد و گروه ها یا باندها در تعامل و تأثیر دو سویه و متقابل در حال گفتگو با افراد خود می باشد. در ساختن آن به هیچ وجه ذهن و تخیل و عناصر روانی نقش ندارد بلکه در یک فرایند طولانی و تحت تأثیر عوامل فرهنگی، مادی، اجتماعی و…..ساخته شده است و البته قابل تغییر و دگرگونی و کنترل می باشد.
محیط ذهنی محیط درونی تصویری است که فرد از محیط عینی شخصی یا نوعی در ذهن خود دارد این محیط ممکن است با محیط عینی کاملا منطبق باشد و یا ممکن است هیچ نوع تطابقی نداشته باشد و یا درصدی قابل انطباق باشد. محیط ذهنی در واقع حاصل قوه ادراکی یا تخیلی اشخاص از محیط عینی می باشد. عوامل متعددی در شکل دهی محیط ذهنی نقش ایفا می کنند. سینماها، مطبوعات، شایعات، سایت های اینترنت، رادیو، تلویزیون، بحران های اخلاقی از عوامل شکل دهی محیط ذهنی افراد می باشند. البته تیپ شخصیتی و روانی افراد و واقع گرا یا ایده گرا بودن یا درون گرا و برون گرا بودن آنها در پدید آمدن محیط ذهنی بی تأثیر نمی باشد.
* نقش بیشتر ناامنی ذهنی
همان گونه که امنیت اجتماعی ذهنی در پیشرفت و فعالیت سالم و راحت مردم نقش بیشتری دارد، امنیت محیط ذهنی مجرم در وقوع بزه نقش مهمتر بلکه نقش اصلی دارد. از همین رو امنیت یا ناامنی محیط ذهنی جرم عامل اساسی وقوع یا پیشگیری از جرم باید تلقی نمود. چه بسا محیط عینی برای وقوع جرم امن نباشد اما آنچه در ذهن مجرم از محیط نقش بسته است محیط امن باشد، لذا شرط یا عامل وقوع جرم کاملا امن باشد اما تصویری که مجرم از محیط واقعی دارد مطابق با واقعیت نیست و در ذهن او محیط فاقد امنیت برای انجام بزه باشد لذا این نوع محیط ذهنی عامل بازدارنده مجرم از ارتکاب جنایت می باشد.
بنابراین یکی از گام های اساسی در پیشگیری از وقوع جرم، ناامن سازی محیط ذهنی جرم است. چنانکه اشاره شد، نقطه مقابل امنیت یا ناامنی محیط جرم یعنی امنیت یا ناامنیت محیط رشد و توسعه نیز از همین قاعده برخوردار است. احساس امنیت یا عدم امنیت در جامعه گاهی مواقع با واقعیت امنیت یا عدم امنیت مطابقت ندارد. بیش از آنچه که در جامعه ناامنی یا امنیت وجود داشته باشد در اذهان و احساس افراد جامعه ناامنی یا امنیت موجود است (سلیمان پور،۱۳۸۲: ص۲۵).
۱۰: سطوح تحلیل مفهوم امنیت
منظور از سطح تحلیل در اینجا آن است که مشخص شود امنیت دارای چه سطوحی است و هر بعد یا موضوع خاص آن برای چه کسانی قابل بررسی خواهد بود؟ از این منظر می توان مانند هر مفهوم دیگر آن را به سطوح خرد و کلان تقسیم کرد:
الف: سطح کلان
در اینجـا از امنیت سیستم، نظام یا اجتماع خاص است که معمولا مفهـوم امنیت ملی به کار گرفته می شود. امنیت سیستم به معنای آن است که شرایط، رخدادها و حوادث ضد امنیت (بی ثبات کننده) در یک دوره زمانی به حداقل برسد و نسبت به زمان یا مقطع تاریخی (سال پایه) کاهش یافته است.
ب: در سطح خرد
امنیت در سطح کلان نمی تواند گویای واقعیت استقرار امنیت باشد، زیرا چه بسا امنیت در سطح کلان روبه فزونی (مثبت) یا کاستی (منفی) باشد اما شهروندان چنین برداشتی نداشته باشند. به عبارت دیگر از نظر آماری الزاما همبستگی در سطح بالا بین امنیت در سطح کلان و امنیت خرد وجود ندارد. ضمن پرهیز از هرگونه افراط و در غلتیدن در حوزه فرد گرایی روش شناختی، باید گفت امنیت در سطح خرد را باید در ذهن تک تک شهروندان و آحاد مردم جستجو نمود. در سطح خرد امنیت مؤلفه ی ذهنی بودن و نسبی بودن امنیت بیشتر ملموس و محسوس می شود، به این معنی که امنیت و میزان استقرار و حاکمیت آن را بایستی از دریچه و زاویه ی دید و رویکرد عموم مردم دید در اینجا احساس، برداشت، ذهنیت، و تحلیل هر فرد در سیستم حائز اهمیت شمرده می شود و مبنای سنجش قرار می گیرد در حقیقت در این رویکرد مفهوم امنیت به عنوان یک واقعیت خارجی بیشتر مورد توجه قرار می گیرد چرا که در نهایت گروه مرجع و قاضی نهایی برای میزان تحقق امنیت انسان ها هستند و تمامی تلاش هـای در سطح کلان به منظور ارضـای یا ایجاد حس مثبت در میان شهروندان محقق می شود. به سخن دیگر دولت و یا سایر نهادهای تأمین کننده امنیت در تلاش اند تا انسان ها به حس مثبت و خوش بینانه ای نائل آمده و “احساس امنیت” بیشتری کنند در اینجاست که مفهوم احساس امنیت معنی می یابد. بنابراین احساس امنیت در سطح فردی و خرد بیشتر معنی دارد و اهمیت بیشتری در تبیین اوضاع امنیتی دارد حال باید گفت که با توجه به این سطوح دوگانه می توان ماهیت و واقعیت امنیت را به اجزاء تشکیل دهنده آن تجزیه کرد.
لذا به شرح زیر به بررسی دقیق تر سطوح مفهوم امنیت می پردازیم:
اول: امنیت فردی (روانی)
گروه مرجع در این سطح “خرد” و دنیای ذهنی و درونی فرد است. در این سطح فرد و ارزیابی ذهنی وی که منشاء روان شناختی دارد حائز اهمیت است و البته برای اینکه گفته شود دامنه آن در سطح محدودی مثلا خانه و نیز خانواده قابل گسترش است. نبود استرس ها و منابع فشار روانی، تنش، اضطراب، و دغدغه ی خاطر روحی برای فرد نشان از وجود احساس امنیت در این سطح دارد.
دوم: امنیت اجتماعی (رفاه و بهزیستی)
گروه مرجع در این سطح نیز فرد است و مؤلفه یا شاخص اصلی آن وجود رفاه و تأمین اجتماعی است برای بسیاری از افراد احساس امنیت هنگامی محقق می شود که فرد احساس کند از لحاظ منابع از غذا و مسکن گرفته تا شغل و رفاه تأمین است. امکان مسافرت، مراودات به راحتی فراهم باشد، زمینه ازدواج فرزندان فراهم و امید به اشتغال آنها نیز وجود داشته باشد. عمده مردم به عنوان شهروند انتظار دارند که مسکن، شغل، درامد، گذراندن اوقات فراغت و… در وضعیت مناسبی باشند و این را به معنای امنیت می دانند و البته این رویکرد و ذهنیت بی اساس نیست، زیرا به عنوان یک انسان باید از زمینه و امکان رفع نیازهای اساسی خود مطمئن باشد این مفهـوم از امنیت به معنای بهزیستی[۲] نیز معنی می شود که در نتیجه ی آن نوعی ذهنیت و احساس خوشایندی تولید می شود.
سوم: امنیت اجتماعی (فقدان جرم و جنایت)
در این بعد امنیت به معنی فقدان جرم و جنایت است. فقدان و کاهش بزهکاری یکی از مهمترین مؤلفه های امنیت اجتماعی تلقی می شود. برآورد و قضاوت فرد در خصوص میزان وقوع جرائم و کجروی های اجتماعی[۳] در جامعه و به ویژه محیط پیرامون وی که در آن زیست می کند حائز اهمیت فراوان است. این بعد از امنیت را می توان امنیت انتظامی یا پلیسی نام نهاد، زیرا مهمترین رسالت پلیس پیشگیری و مقابله با تخلفات، بزهکاری و جرائم است. به هر حال برای هر شهروندی این نوع امنیت اولویت دارد. به عنوان مثال چون ۹۰٪ مردم ایران از مسئله شیوع و مصرف مواد مخدر دل نگران هستند بنابراین احساس ناخوشایندی در این مورد خاص وجود دارد و نتیجه آن تولید احساس ناامنی است.
چهارم: امنیت اجتماعی (اعتماد و سرمایه اجتماعی)
بنابر ماهیت زندگی جمعی، آدمی و تمایل ذاتی وی برای برقراری ارتباط و تعامل با دیگران، یکی از دل مشغولی های همیشگی وی “میزان و امکان اعتماد به دیگران است” این مسئله به ویژه از آن حیث مهم است که بدون ارتباط با دیگران امکان حیات اجتماعی وجود ندارد. برای بعضی از افراد موضوع اعتماد به دیگران یک الزام و رکن رکین هرگونه کنشی در بازار محسوب می شود و بنابراین کاهش حس اعتماد در بین کنش گران از میزان احساس امنیت آنها به شدت می کاهد.
پنجم: امنیت اجتماعی (حفظ هویت)
شاخص مهم دیگر برای تک تک افراد جامعه، امکان حفظ و تداوم آن دسته از ارزش ها و وجوهی است که آنها را از دیگران متمایز می سازد. این احساس متمایز بودن هم در سطح (شخصی) و هم در سطح اجتماعی قابل شناسایی است. به این معنا “تصور مثبت یا منفی فرد در خصوص امکان حفظ عناصر ذاتی (شخصیت فردی و اجتماعی) در اینجا نشان از وجود یا عدم امنیت تلقی میشود”
اهمیت این مؤلفه از این جهت است که هر شخص علاقمند است عناصر ذاتی (شخصیتی) خود را تداوم بخشد و ثبات، هماهنگی و یکپارچگی آن را حفظ کند.
به طور خلاصه می توان از مطالب عنوان شده برداشت نمود که مؤلفه های امنیت اجتماعی (رفاه، جرائم، اعتماد، و هویت) را بیشتر بایستی در سطح فرد و با رجوع به ذهنیت، نظر و رای او اندازه گیری کرد.
ششم: بهداشت روانی و امنیت اجتماعی
امنیت اجتماعی با بهداشت روانی ارتباط مستقیم دارد. همه افراد در زندگی به دنبال آرامش میگردند و این آرامش را در سایه امنیت اجتماعی کسب می کنند. این آرامش را خود انسان ها به خود و دیگران می توانند ارائه دهند، اگر هر یک از افراد جامعه اصول و قواعد بهداشت روانی را رعایت کنند و این اصول در خانواده و روابط اجتماعی افراد نیز حاکم باشد می توانیم جامعه اسلامی داشته باشیم. بهداشت روانی نیز به کلیه تدابیری که به پیشگیری از وقوع بیماری های روانی، و اثرات مخرب آن در فرد و جامعه است گفته می شود و در نهایت این پیشگیری به “آرامش” منجر می شود.
بهداشت روانی در پنج حوزه معنا و مفهوم پیدا می کنند:
۱: ارتباط با دیگران
۲: قوانین رفتار
۳: رضایت از زندگی
۴: امنیت اجتماعی
۵: هدفمندی در زندگی (منافی،۱۳۸۲: ص۲۹).
عوامل مؤثر در بهداشت روانی که در نهایت منجر به امنیت و رفاه و آسایش فردی و اجتماعی می شود عبارتند:
۱: داشتن تصور مثبت از خود
۲: روابط اجتماعی سالم
۳: ارضای نیازهای روحانی احساسات مذهبی نیروی آدمی را دو چندان میکند.
۴: وجود نشاط و شادمانی
۵: کسب موفقیت در زندگی انسان های موفق هم “احساس امنیت” میکنند و هم احساس خوشبختی در زندگی دارند.
۶: رعایت نظم در زندگی به آرامش و امنیت بهداشتی کمک می کند.
۷: ابراز علاقه و محبت به همدیگر نیز محیط امن عاطفی و اجتماعی را سبب می گردد (منافی،۱۳۸۲ : ص۲۳).
۲-۳-۲ امنیت در اسلام
۲-۳-۲-۱ جایگاه امنیت از منظر قرآن کریم
قرآن یکی از اهداف استقرار حاکمیت خدا و استخلاف صالحان و طرح کلی امامت را تحقق امنیت معرفی کرده است (نور/۵۵) و نیز به توطئه گران و قانون شکنان هشدار می دهد که با این روش زندگی از موهبت امنیت محروم می شوید (نحل/۴).
حال که موهبت امنیت از فاسقان، قانون شکنان و توطئه گران سلب شد، بنابراین باید احساس امنیت، نصیب صالحان و مومنان گردد. قرآن درآیه دیگری به این حقیقت تصریح می کند و آن را یکی از برکات نازله خداوندی بر مومنان می شمارد (فتح/۴).
به جهت جایگاه والای امنیت اجتماعی در جامعه بشری، قرآن دستور می دهد که در راه خدا و رهایی مستضعفان قیام نمایند و یکی از اهداف و پیامدهای این حرکت بزرگ را تأمین امنیت به شمار آوردند. (بقره/۱۹۹).
۲-۳-۲-۲ جایگاه امنیت در روایات
پیشوایان معزز اسلام در خصوص امنیت بسیار سخن گفته اند.
رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: «نعمتان مکفورتاالامن و الافیه» (مجلسی جلد،۷۸،۱۷۰) {دو نعمت است که ارزش آن بر مردم پوشیده است، یکی نعمت امنیت و دومی نعمت سلامتی}
امام علی (ع) فرمود:
«کسی را که آگاه شوم بر یکی از صفات خوب و استوار است، می پذیرم و از نداشتن صفات دیگرش در میگذرم و صرف نظر می کنم، ولی از نداشتن عقل و دین چشم نمی پوشم، چون که جدایی از دین، دایی از امنیت اجتماعی است و زندگی با هراس گوارا نیست و فقدان عقل فقدان زندگی است زیرا بی خردان فقط با بردگان مقایسه میشوند و بس.»
* موانع تحقق امنیت اجتماعی از منظر امام علی (ع):
۱: سستی و تنبلی در دفاع ملی (نامه۵۳)
۲: روحیه مقدم بر امام داشتن (خطبه۲۵)
۳: بی ایمانی و یا کم رنگ شدن ایمان و تعهد دینی مسلمانان (خطبه۲۷)
۴: جنگ افروزی (غررالحکم ج ۵،ص۴۲۱)
۵: بی توجهی و غفلت از وجود دشمن (غررالحکم ج ۵: ص۴۲۱)
۶: اختلاف داخلی (غررالحکم ج ۵: ص۴۲۱)
۷: فساد کارگزاران (غررالحکم ج ۵: ص۴۲۱)
۸: قانون شکنی (غررالحکم ج ۵: ص۱۸۵)
امام صادق (ع) فرمود: پنج چیز است که اگر یکی از این پنج چیز برقرار نباشد، زندگی ناقص و ناگوار است عقل نابود میشود و مایهءدل مشغولی می گردد: اولین پنج چیز، سلامتی و دومین آن امنیت است. (مجلسی جلد،۷۸: ص۱۷۰)
حضرت امام خمینی (قدس سره):
«تأمین امنیت کشور از بزرگترین کارهای ارزشمندی است که همه ما و همه کشور به آن مکلف هستیم»
مقام معظم رهبری در خصوص امنیت بیان می دارند:
«در همه شئون زندگی امنیت یک ضرورت برای انسان است. در دوران عبادت، در دوران سازندگی، در دوران تجارت، هر فعالیتی که انسان بخواهد بکند، محتاج امنیت است.»
۲-۳-۳ نشانه های تقابلی احساس امنیت
احساس ناامنی در تقابل با احساس امنیت است و همان گونه که احساس امنیت با نشانه های تحرک انگیز، پویای، هم گرایی، خوش بینی، امید به آینده، محبت، اعتماد و اطمینان و کوشش… شناخته شده و در فرد تبلور می یابد و جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد نشانه های احساس ناامنی نیز همان گونه فرد و متقابلا جامعه را از کژتابی های فرد متأثر میسازد، در همین ارتباط بعضی از روان شناسان معتقدند که احساس ناامنی یک احساس مجرد و محدود نیست بلکه احساس پیچیده و مرکبی است که باید به عنوان یکی از صفات اصلی شخصیت انسان محسوب گردد. در این میان ابراهام مزلو از اولین کسانی بود که در این زمینه نظارات اساسی ارائه و چهارده نشانه برای ناامنی بر شمرده است (مهدی زاده،۱۳۸۲: ص۲۶).
● ۱: احساس طرد شدن، مورد عشق و علاقه دیگران نبودن
● ۲: احساس تنهایی
● ۳: احساس اینکه دائما در معرض خطر است
● ۴: ادراک دنیا به عنوان مکانی تاریک، خصمانه و خطرناک
● ۵: دیدن دیگران به عنوان افراد بد، شیطان و خودخواه
● ۶: احساس عدم اعتماد و حسادت و بخل
● ۷: بدبینی