۱-۷-۱٫ روش تحقیق:
روش تحقیق حاضر از نوع کیفی، از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، از روش داده بنیاد، استفاده خواهد شد. روش گراندد تئوری یا نظریه داده بنیاد یک شیوه پژوهش کیفی است که بوسیله آن با بهره گرفتن از یک دسته دادهها، نظریهای تکوین مییابد. به طوری که این نظریه در یک سطح وسیع، یک فرایند، عمل یا تعامل را تبیین میکند. نظریه حاصل از اجرای چنین روش پژوهشی، نظریهای فرایندی است. وقتی که برای تبیین یک فرایند به یک نظریه نیاز داریم از این روش استفاده میکنیم. وقتی که نظریههای موجود به تبیین چنین فرایندی نمیپردازند، به کمک گراندد تئوری میتوان درباره وقوع این فرایند یا مشکل یا افراد مورد مشاهده یک نظریه را صورت بندی کرد (استراوس و کوربین، ۱۹۹۰).
در انجام یک پژوهش به روش نظریه داده بنیاد میتوان رهیافتهای متفاوت را مدنظر قرار داد و بر این اساس رویکردی ویژه را به اجرا درآورد. با وجود این، سه طرح را میتوان به طور متمایز بیان کرد. شیوه سیستماتیک، شیوه نوخاسته و شیوه سازاگرا. در این تحقیق از روش سیستماتیک که به استراوس و کوربین نسبت داده میشود برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شده است. این روش دارای سه رویه اصلی است: کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی.
۱-۷-۲٫ معرفی ابزار گردآوری اطلاعات و ویژگیهای آن:
در این پژوهش با توجه به روش گراندد تئوری، مصاحبههای عمیق با مدیران و اساتید به عنوان روش اصلی گردآوری دادهها مورد استفاده قرار گرفته است. مصاحبه یک نوع پرسشنامه شفاهی است. به عبارتی، مصاحبه فرایندی برای کسب اطلاعات است و مصاحبه شونده به صورت شفاهی به پرسشهای مصاحبه کننده پاسخ میدهد و این نوعی تبادل اجتماعی دو سویه است. مصاحبههای اولیه به صورت کاملاً باز و ساختار نیافته انجام گرفت و به مرور با توجه به پاسخهای داده شده به سؤالات و کدگذاری مصاحبههای اولیه و پیدا کردن سرنخهای بیشتر برای سؤالات بعدی، شکل سؤالات تاحدی تغییر کرد هرچند تمام سؤالات مرتبط با موضوع و در چارچوب پی بردن به سؤالات اصلی تحقیق بود. قبل از هر مصاحبه به مصاحبه شونده اطلاع داده میشد که مطالب بیان شده از سوی او بدون دستکاری در تحقیق بهکار برده ولی هیچ اسمی از او برده نخواهد شد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۱-۷-۳٫ محدوده تحقیق:
الف) قلمرو موضوعی تحقیق:
علم مدیریت و به ویژه در حیطه تخصصی مدیریت دانش
ب) قلمرو زمانی تحقیق:
این پژوهش از زمان تصویب آغاز شده و ۴ ماه پس از آن خاتمه مییابد.
ج ) قلمرو مکانی تحقیق:
با توجه به نوع روش تحقیق، سازمان خاصی در این زمینه در نظر گرفته نشده است و رویکرد این تحقیق بگونه ای است که مدل حاصل همه سازمانها را شامل میشود.
۱-۷-۴٫ جامعه آماری: (N)
از آنجا که در این پژوهش بدنبال شناسایی و تعیین ارتباط بین عوامل مؤثر در انتخاب استراتژی مدیریت دانش میباشیم، لذا جامعه آماری شامل کلیه مشاوران، محققین و اساتید دانشگاه در حوزه مدیریت دانش میباشد چرا که دانش انتخاب استراتژی درحوزه علم و آگاهی و تجربه این افراد میباشد.
۱-۷-۵٫ نمونه آماری، تعیین اندازهٔ نمونه و روش نمونه گیری:
نمونه آماری در این تحقیق مشتمل بر اساتید با تجربه دانشگاههای معتبر تهران در حوزه مدیریت دانش و انتخاب استراتژی مدیریت دانش میباشد.
روش نمونهگیری، قضاوت شهودی با تکنیک گلوله برفی میباشد. تکنیک گلوله برفی، یک روش غیر احتمالاتی است و در مواقعی به کار میرود که شناختی از کل جامعه آماری وجود ندارد و چارچوب نمونه گیری مشخص نیست. زمانی که مایل هستیم راجع به موضوعی به شکل عمیق تحقیق کنیم، از گلوله برفی استفاده میکنیم به این شکل که یک تعدادی را پیدا میکنیم و از آن ها نمونههای دیگر را شناسایی میکنیم و سراغ نمونههای جدید میرویم و همین طور ادامه میدهیم تا به اشباع برسیم. نمونهگیری گلوله برفی یک روش نمونهگیری است که واحدهای نمونه نه تنها اطلاعاتی در مورد خودشان بلکه در مورد واحدهای دیگر جامعه نیز ارائه میکنند (کوربین و استراوس،۱۹۹۹). در این تکنیک، در یک مصاحبه ابتدایی اغلب با یک خبررسان کلیدی کار را آغاز کرده و سپس از آن شخص میخواهیم که دوستان، آشنایان و یا افرادی که ممکن است برای مصاحبه مناسب باشند را به ما معرفی کند.
۱-۷-۵٫ روشهای تجزیه و تحلیل اطلاعات:
در انجام یک پژوهش به روش نظریه داده بنیاد میتوان رهیافتهای متفاوت را مدنظر قرار داد و بر این اساس رویکردی ویژه را به اجرا درآورد. با وجود این، سه طرح را میتوان به طور متمایز بیان کرد. شیوه سیستماتیک، شیوه نوخاسته و شیوه سازاگرا. در این تحقیق از روش سیستماتیک که به کوربین و استراوس نسبت داده میشود برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شده است. این روش دارای سه رویه اصلی است: کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی.
فرایند تحقیق را به صورت فلوچارت گام به گام در شکل ۱-۲ و ۱-۳ ترسیم شده است.
شکل ۱-۲: مراحل انجام روش تحقیق تئوری برخاسته از داده (منبع: نقل از دانایی فرد و اسلامی، ۱۳۸۹)
شکل ۱-۳: مسیر انجام و تکمیل تجزیه و تحلیل دادهها (منبع: نقوی،۱۳۸۸)
۱-۸٫ تعریف واژهها و اصطلاحات تخصصی (با ذکر مرجع):
مدیریت دانش: “مدیریت دانش را میتوان به عنوان نوعی سازماندهی داراییهای معنوی تعریف کرد به طوری که منابع منحصر به فرد و عملیات حساس و با اهمیت سازمان را از طریق شناسایی تنگناهای بالقوهای که از جریان یافتن دانش در مسیر صحیح آن ممانعت به عمل میآورد، سازماندهی میکند. به بیانی دیگر، مدیریت دانش از اضمحلال و نابودی داراییهای معنوی پیشگیری میکند و از طریق افزایش هوشمندی، ارزش و انعطاف پذیری، فرصتهایی برای تقویت تصمیم گیری و بهبود محصولات و خدمات فراهم میآورد”(شارما[۱۷]،۲۰۰۴، ص ۲۰).
استراتژی مدیریت دانش: استراتژیهای عمده شناخته شده برای مدیریت دانش عبارتاند از استراتژی سیستم گرا و استراتژی انسانگرا. استراتژی سیستم گرا نوعی از استراتژی مدیریت دانش است که تمایل به اخذ و اکتساب دانش از خبرگان و دانشکاران سازمان و کددهی این دانش و بسته بندی آن برای استفادههای بعدی دارد، در حالیکه در استراتژی انسان گرا تأکید بیشتر بر خلق دانش از طریق تعامل میان دانشکاران و تکیه بر فرایند اجتماعی سازی دانش است (هانسن و همکاران[۱۸]، ۱۹۹۹).
۱-۹٫ سازمانهایی که در انجام پژوهش همکاری میکنند:
سازمانهای همکاری کننده در این پژوهش در جدول ۱-۲ معرفی شدهاند.
جدول ۱-۲: سازمانهای همکاری کننده
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
نام سازمان نوع و میزان همکاری
کتابخانه ملی ایران در اختیار قرار دادن کتب علمی و برخی پایاننامهها
کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران در اختیار قرار دادن کتب علمی و برخی پایاننامهها
فصل دوم: ادبیات تحقیق
مقدمه
در حال حاضر، مدیریت دانش، به عنوان یک نیاز استراتژیک برای مؤسسات، سازمانها و نهادهای خدماتی مطرح است، مدیریت دانش تضمین کننده برتریهای بلند مدت برای سازمانها و جوامع و میزان بهره گیری آن ها از سرمایههای انسانی، فکری و اطلاعاتی است. با پیادهسازی استراتژی مدیریت دانش، میتوان رقابت پذیری در آینده، پیشرو بودن در محصول و خدمات جدید، فتح بازارهای جدید و خلق بازارهای نو و از دست ندادن سرمایههای دانشی را به ارمغان آورد. در بخش اول این فصل به بررسی ادبیات موضوع که شامل تعریفی از داده، اطلاعات، دانش، انواع دانش و منابع دانش میپردازیم. بخش دوم در خصوص تاریخچه مدیریت دانش، تعاریف مدیریت دانش مدلهای ابزارها، مزایا و فرایندهای مدیریت دانش میباشد. در بخش آخر به بررسی انواع مدلهای استراتژی مدیریت دانش، عوامل مؤثر بر موفقیت مدیریت دانش، اصول مدیریت دانش و چالشهای آن پرداختهایم.
۲-۱٫ داده، اطلاعات و دانش
به منظور درک بهتر مفهوم مدیریت دانش باید ابتدا به بررسی مفاهیم داده، اطلاعات، دانش و خرد و تفاوت و ارتباط میان آن ها بپردازیم. درک تفاوت آن ها برای انجام یک کار دانش محور بسیار مهم و حیاتی است (سادات بیدگلی، زهرا ۱۳۸۷).
۲-۱-۱٫ داده:
تعاریف زیاد و البته همسویی برای این مفهوم وجود دارد که به بررسی برخی از تعریف مطرح شده از سوی محققان و پژوهشگران میپردازیم.
داده به اعداد و پاسخهایی گفته میشود که به تنهایی دارای مفهوم کاربردی برای سازمان نیستند. داده یک واقعیت از یک موقعیت و یا یک مورد از یک زمینه خاص بدون ارتباط با دیگر چیزهاست. در حقیقت دادهها حقایق و واقعیتهای خام هستند. داده حداقل متن را دارد و به تنهایی مفهوم موضوع بزرگتری را القا نمیکنند، تا زمانی که مورد پردازش واقع شوند. (سادات بیدگلی، زهرا ۱۳۸۷).
داده مجموعه ای مجزا و عینی از حوادث است. از آن به عنوان ماده خام اطلاعات نیز نام بردهاند (داونپورت و همکاران[۱۹]،۱۹۹۸).
دادهها که اولین سطح مدیریت دانش را تشکیل میدهند، عبارتاند از ارقام، اعداد، نمودارها و نظایر اینها که به خودی خود تولید معنی نمیکنند. در واقع میتوان گفت که دادهها، رشته واقعیتهای عینی و مجرد در مورد رویدادها هستند (بارنی[۲۰]،۱۹۹۱، ص ۱۰۰)
بعضی از سازمانها به اشتباه فکر میکنند دادههای بیشتر نسبت به دادههای کمتر از حالت مطلوب تری برخوردارند و با بهره گرفتن از آن ها میتوانند تصمیمات بهتری را اتخاذ نمایند. این وضعیت به دو دلیل نادرست است: اول اینکه دادههای زیاد، کار تشخیص دادههای لازم و درک آن ها را دشوار میکند. دیگر آن که دادهها، فاقد معنی قابل استفادهاند، یعنی تنها بخشی از واقعیت را نشان داده و از هر نوع قضاوت، تفسیر و مبنای قابل اتکاء برای اقدام مناسب، تهی هستند. از این رو دادهها را میتوان مواد خام عناصر مورد نیاز برای تصمیم گیری به شمار آورد، چرا که نمیتوانند عمل لازم را تجویز کنند. دادهها نشان گر ربط، بی ربطی و اهمیت خود نیستند، اما به هر حال برای سازمانها و مخصوصاً سازمانهای بزرگ اهمیت زیادی دارند (داونپورت و پروساک، ۱۳۷۹).
۲-۱-۲٫ اطلاعات:
هنگامی که دادهها در یک بافت خاص قرار میگیرند به اطلاعات تبدیل میشود. از این رو اطلاعات از ارزش بیشتری نسبت به داده برخوردار میباشد (داونپورت و همکاران،۱۹۹۸).
اطلاعات به مجموعه ای مرتبط از دادها گفته میشود که به صورت یک پیام و تفسیر قابل انتقال بوده و معمولاً مبنای تصمیم گیریها در سازمانها هستند. اضافه کردن زمینه و تفسیر به دادهها و ارتباط آن ها به یکدیگر، موجب شکل گیری اطلاعات میشود. اطلاعات دادههای ترکیبی و مرتبط همراه با زمینه و تفسیر آن است. در حقیقت اطلاعات دادههای خلاصه شده را دربر میگیرد که گروه بندی، ذخیره، سازماندهی و تحلیل شدهاند. (سادات بیدگلی، زهرا ۱۳۸۷).
۲-۱-۳: دانش:
دانش به مجموعه ای از اطلاعات سازماندهی شده، راهکارهای علمی مرتبط آن، نتایج بکارگیری آن در تصمیمات مختلف و آموزش مرتبط با آن گفته میشود. در فرهنگ لغت آکسفورد تعریف دانش چنین آمده است: ” دانش عبارت است از درک یا آشنایی حاصل از تجربه و اطلاعات”. برای بسط این دیدگاه، داونپورت و پروساک در ۱۹۹۸ به این تعریف واژه چهارچوب را میافزایند:”دانش عبارت است از ترکیبی ناپایدار از تجربیات، ارزشها، اطلاعات زمینهای و بینشهای خبرگان که چهارچوبی برای ارزیابی و ادغام تجربیات و اطلاعات جدید بدست میدهد”. (داونپورت و پروساک،۱۳۷۹).
دانش عبارت است از افکار و پندارها، فهم و درسهای آموخته شده که فرد آن را از طریق تجربه، استدلال، بصیرت، یادگیری، خواندن و شنیدن بدست میآورد. هنگامی که دیگران در دانش خود با افراد سهیم میشوند، دانش گسترش مییابد و هنگامی که دانش فرد با دانش دیگران ترکیب میشود، دانش جدیدی به وجود میآید. دانش ماهیتی فردی دارد؛ زیرا با ارزشها و باورهای افراد و ادراک آن ها از جهان و دیگران، ارتباط متقابل دارد. به علاوه دانش در بافت و زمینه روابط بین فردی ظاهر میشود. لازم به ذکر است که دانش غنی تر و معنادار تر از اطلاعات است (هالسوپل و سین[۲۱]،۲۰۰۱، ص ۸۳).
دانش ترکیب سیالی از تجربیات، ارزشها، اطلاعات موجود و نگرشهای نظام یافته است که چارچوبی برای ارزشیابی و بهرهگیری از تجربیات جدید به دست میدهد. دانش، در ذهن دانشور به وجود میآید و بکار میرود. دانش در سازمانها نه تنها در مدارک و ذخایر دانش بلکه در رویههای کاری، فرایندهای سازمانی اعمال و هنجارها نیز مجسم میشود. تبدیل داده به اطلاعات و سپس به دانش، محور اصلی مدیریت دانش است (خلیفا و لئو[۲۲]،۲۰۰۳).
نوناکو و تاکوچی [۲۳] در سال ۱۹۹۵ سه تفاوت میان دانش و اطلاعات را توصیف میکنند. آن ها بر این باورند که دانش برخلاف اطلاعات، اول درباره ی باورها و تعهدات است. دوم درباره ی کنش است و سوم درباره ی معناست.
۲-۱-۴٫ خرد:
خرد آخرین مرحله، حرکت از دانش به خرد و کمال است. خرد همان کاربرد دانش است. بنابراین پس از دانش به خردمندی میرسیم که به سیستم ارزشی انسان و توانایی او در قضاوت، تجربه و اکتشاف ارجاع دارد. در شکل ۲-۱ روابط و مراحل تبدیل داده به خرد رسم شده است.
باز نمایی، ضبط و ذخیره
علم چگونگی
علم چیستی
ویژگیها
موجودیتها
دانش
اطلاعات
داده
خردمندی
واقعیت