مولفه ها
حس پیوند؛ باور به اینکه فرد بخشی از جامعه بزرگ بشری است و نقش گریزناپذیر وی در تداوم هارمونی زندگی؛ جهانشمولی؛ باور به ماهیت توأم با وحدت زندگی ،تحقق دعا؛ احساس شعف و خشنودی ناشی از رویارویی شخصی با واقعیت متعالی، تحمل تناقضات؛ توانایی زیستی با ناپایداری و تناقضات در زندگی شخصی؛ توانایی پذیرش زندگی و دیگران به همان شکلی که هستند؛ حساسیت به نیازها و دردهای دیگران؛ وجودی بودن؛ میل به زندگی در لحظه و امید به زندگی بهتر در آینده؛ مشتاق رویارویی باتجربههای زندگی بهعنوان فرصتهایی برای رشد و شادی؛ سپاس همیشگی در برابر نعمتهای بیشمار الهی؛ حرکت همراه بابیم و امید در مسیر رضایت الهی در همهی شئون فردی و اجتماعی.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
حس پیوند؛ باور به اینکه فرد بخشی از جامعهی بزرگ بشری است و نقش گریزناپذیر وی در تداوم هارمونی زندگی؛ جهانشمولی؛ باور به ماهیت توأم با وحدت زندگی، تحقق دعا؛ احساس شعف و خشنودی ناشی از رویارویی شخصی با واقعیت متعالی، تحمل تناقضات؛ توانایی زیستی با ناپایداری و تناقضات در زندگی شخصی؛ اندیشه درباره امور بر اساس هم این هم آن بهجای یا این یا آن؛ فقدان قضاوت؛ توانایی پذیرش زندگی و دیگران به همان شکلی که هستند؛ حساسیت به نیازها و دردهای دیگران؛ وجودی بودن؛ میل به زندگی در لحظه؛ مشتاق رویارویی باتجربههای زندگی بهعنوان فرصتهایی برای رشد و شادی؛ سپاس؛ حس شگفتی و سپاس برای مشخصه های بیهمتا و مشترک با دیگران در زندگی خود.
شاخصها
آخرتگرایی، پایداری، زندگی بر اساس فطرت، اصالت کمال
عملگرایی محیطی و اجتماعی، ناپایداری، زندگی بر اساس غریزه، اصالت لذت
هدف
معرفت تام بهحق، لذت ابدی معنوی
کسب مواهب مادی، لذت و آرامش دنیوی
تاثیر معنویت در کار با رویکرد اسلامی
آنچه در حال حاضر بر سر مشاغل و تصور درست درباره آن ها مانع ایجاد میکند، این است که کار را بهعنوان وسیلهای برای امرارمعاش، راه سود بردن، ترفیع گرفتن، ذخیرهای برای بازنشستگی در نظر گرفتهاند و این در حالی است که روح معنوی عنوی در کار چیزی است که به دست فراموشی سپردهشده است و توجهی به آن نمیشود. امام هشتم علی بن موسیالرضا (ع) میفرمایند:”آنکسی که برای تأمین زندگی خویش تلاش میکند و مواهب الهی را در پرتو کار میطلبد بیش از مجاهدان راه خدا پاداش دارد”. با توجه به این حدیث برحسب اینکه کار ازنظر اسلام عبادت است، بنابراین کار جسمی دارد و روحی؛ ظاهری دارد و معنایی. اما روح آن ناشی از مواهب معنوی است که درنتیجه انجام این کار عاید انسان میگردد. روح کار وابستگی کامل به فرد دارد بهطوریکه او انگیزه را برای انجام کار برانگیخته و به بهره که از کار عملا عاید او میشود و اینکه کار تا چه حد سلوک الی الله و گام برداشتن در بساط قرب باشد. معنویت در کار نیز در دو بعد تأثیر گذار است(هیتون[۶۴]و همکاران، ۲۰۰۴).
بعد درونی: که همان هوشیاری از وجود خود بهعنوان موجودی والاتر از جهان مادی.
بعد بیرونی: که قابلیت تأثیر بر رفتار، احساسات، تفکر، عقل و هوش و فهم وحیات انسان میباشد.
نتیجه تصویری برای موضوع هوش
جدول ۲‑۴- روشهای تحقق معنویت در سازمان(نادری و رجایی پور،۱۳۸۹)
روشهای تحقق معنویت
ابعاد کار معنوی ذهنی عملی
درونی تجربه مستقیم و شخصی از آگاهی درونی تطابقهای فیزیولوژیک تجربیات شخصی و حقایق ماوراء مادی، تجزیهوتحلیل پدیدهها
بیرونی بازتاب شخصی درباره عواقب، تجربه درجات بالای هوشیاری در محیط خارجی تحقیق کمی و کیفی فیزیولوژیکی، روانشناختی سازمان، اجتماعی، متغیرهای قبل و بعد از تجربه حقایق ماوراء مادی
هوشیاری و آگاهی از وجود خود بهعنوان موجودی والاتر از جهان مادی اشاره به شرافت و جایگاه انسان در جهان هستی با توجه به دو اصل خلافت و کرامت دارد. در اصل خلافت با توجه به ایه “و اذ قال ربک للملائکه انی جاعل فی الارض خلیفه…“)بقره،۳۰)، انسان جانشین خداست و ملاک جانشینی همین است که این موجود تااندازهای میتواند از طریق معنویت تعالی یابد و ارزش وجودی خود را پیدا کند که کارهای خدایی از او صادر شود. بهعبارتدیگر میتواند کارهایی را انجام دهد که فراتر از مقتضیات اسباب و مسباب مادی در این جهان است. در اصل کرامت با توجه به آیه ” ولقد کرمنا بنیآدم…”(اسراء،۷۰)،انسان با شناخت خود بهعنوان موجودی قابلتکریم ، بااستعداد و تعالی روحی که دارد، اگر همت پرواز داشته باشد از طریق کار معنوی چنان اوج میگیرد که هیچ موجود دیگری به برتری آن نخواهد رسید.
پیشایندهای موثر بر ارتقای سطح معنویت اسلامی در سازمان
بعد زمینهای
در بعد زمینهای سعی شده است عوامل زمینهساز ارتقای سطح معنویت سازمانی مشخص شود این عوامل شامل عوامل فردی و سازمانی میباشند که هرکدام شامل زیرمجموعههایی میباشد.
برای ایجاد معنویت در منابع انسانی لازم است به جنبههای شناختی، عاطفی و رفتاری کارکنان توجه شود و در این زمینه برنامهریزی لازم صورت گیرد. مقام معظم رهبری میفرماید:
“با روشهای برنامهریزیشده و شیوههای ابتکاری معنویت و آگاهی و معرفت اسلامی را… رشد و عمق بخشید”(خامنهای،۱۳۶۹).
برخی از عوامل در ایجاد زمینه معرفت میتوانند شامل موارد زیر باشند:
الف- عوامل فردی
– خدامحوری و خداباوری
محور زندگی در حیات طیبه خداست. هر کاری که از فرد در این مرحله از حیات سر میزند؛ برای خداست. برای جلب رضایت اوست. در نظر راهیافتگان به این مرحله از زندگی، جز او، دیگری ارزشی ندارد تا کاری برای وی انجام شود. هر پیامبری که عهدهدار هدایت قومش شد؛ اولین پیامش بندگی خدا بود. درواقع هدف اصلی پیامبران استقرار همین نکته یعنی بندگی خداست و هر کاری فرع و ابزاری برای این امر است. انسان هر مقداری بتواند در این محور پایدار بماند؛ به همان نسبت از حیات طیبه بهرهمند است و هر چه این محوریت به خلوص گراید؛ حیات معنوی زلال خواهد گشت(جمشیدی،۱۳۸۲: ۴۲). قرآن کریم در آیات مختلف بارها محوری بودن خداوند تبارکوتعالی را بیان میکند. از جمله:
قُلْ إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
بگو در حقیقت نماز من و سایر عبادات من و زندگیم و مرگ من برای پروردگار جهانیان است
(انعام،۱۶۲).
– ایمان
شهید مرتضی مطهری با این نگاه که ایمان پیوند ادراکی با حقیقت است، ایمان را گرایشهای والا و معنوی و فوق انسانی میداند که پایه و زیربنای اعتقادی پیداکرده و مولود برخی جهانبینیها و جهانشناسیها است که از طرف پیامبران به بشر عرضهشده است(مطهری،۱۳۶۲: ۱۲).
اساسیترین باور دینی، ایمان به خدا و یکتاپرستی است. ایمان عبارت است از پذیرایی و قبول مخصوصی از ناحیه نفس در آنچه قبول کرده؛ قبولی که باعث میشود نفس در برابر آن ادراک و آثاری که اقتضا دارد. تسلیم شود. علامت این تسلیم و قبول آن است که سایر قوا و جوارح آدمی نیز آن را بپذیرد و مانند خود نفس در برابرش تسلیم شود. هرگاه این ایمان نسبت به خدا باشد، آن را ” ایمان به خدا” میگویند. ایمان به خدا که همان اعتقاد قلبی و انجام دادن اعمال صالح است، صفاتی را در روح مومن پدید میآورد و بر اساس شدت و ضعف ایمان، صفات نیز شدت و ضعف مییابد و همین صفات، تعیینکننده رفتارهای انسان در زندگی فردی و اجتماعی و مادی و معنویاند. انسانی میتواند به کمال و سعادت برسد که از آرامش برخوردار باشد. در تعالیم مذهبی اصلیترین عامل برای رسیدن به آرامش و حفظ آن؛”ایمان به خداوند”بیانشده است. در روایتی کوتاه و پرمعنای حضرت علی(ع) میفرمایند: ” ایمان بیاور تا در امان باشی”. همچنین آن حضرت ایمان به خدا را مساوی با آرامش و امنیت میدانند و در روایتی دیگر میفرمایند: ” ایمان همان امنیت و آرامش است” (صفورایی،۱۳۹۰).
انسان مومن بر اساس ایمان به خدا جهان را به نور حق و حقیقت روشن میبیند. این روشنبینی فضای روح و جان او را روشن میکند و در پرتو نور ایمان و عنایات خداوند متعال به حل مشکلات و برداشتن موانع پیشرفت میپردازد.
ایمان به تلقی فرد مومن از جهان شکل خاصی میدهد، به این نحو که آفرینش را هدفدار و زندگی را معنادار میکند(قائنی،۱۳۸۹: ۲۲۳).
– توکل بر خدا