فرضیه های پژوهش
ـ بین خودکارآمدی تمرین رشته های تنیس روی میز و شنا تفاوت وجود دارد.
ـ بین کارآمدی گروهی ورزشکاران رشته های فوتبال و بسکتبال تفاوت وجود دارد.
ـ بین متغیر خودکارآمدی تمرین رشته های تنیس روی میز، شنا، فوتبال و بسکتبال تفاوت وجود دارد.
قلمرو پژوهش
ـ دانش آموزان ورزشکار ۹ تا ۱۲ سال که در قالب کانون های ورزشی در تمرینات و مسابقات وابسته به آموزش و پرورش شرکت می کنند.
ـ دانش آموزان همگی پسر بوده و ساکن شاهین شهر بودند.
ـ دانش آموزان ورزشکارانی بودند که از لحاظ مهارت های ورزشی در سطح متوسط به بالا بوده و بعضا تجربه شرکت در مسابقات بین مدارس را دارا بودند.
ـ دانش آموزان ورزشکارانی بودند که در قالب انفرادی یا تیمی در کانون های ورزشی به تمرین پرداخته و نفرات برتر به مسابقات استانی اعزام می شدند.
محدودیت های پژوهش
ـ با توجه به شرایط سنی کودکان ۹ تا ۱۲ سال انتظار می رفت که آن ها در فهم سؤالات کمی مشکل داشته باشند و آن هم در صورت ساده سازی سؤالات پرسشنامه امکان پذیر بود.
ـ با توجه به زمان برگزاری مسابقات استانی هر رشته، نمی توانستیم تا زمان مسابقات صبر کنیم تا میزان باورهای کارآمدی افراد را در مسابقات و در مقابل تیم های دیگر ارزیابی کنیم.
ـ به دلیل نبود ابزار دقیق برای ارزیابی اجرای مهارت های دانش آموز، تعیین سطح مهارت ورزشکاران به طور ذهنی بوده و بیشتر توسط خود افراد و مربیان مشخص می شود.
ـ به دلیل کمبود پژوهش ها در زمینه خودکارآمدی تمرین و کارآمدی گروهی در کشورمان، ساخت ابزار دقیق و پیدا کردن روش درست برای ارزیابی خودکارآمدی و اجرا کار تقریبا مشکلی بوده، خصوصا اینکه مطالعه در حوزه کودکان انجام می شود.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
تعریف واژه ها و اصطلاحات
ـ خودکارآمدی: باندورا (۱۹۹۷، ۱۹۸۶) خودکارآمدی را حس اطمینان در توانایی فردی برای اجرای موفقیت آمیز یک رفتار به خصوص تعریف نمود.
– خودکارآمدی تمرین؛ مفهومی است که به بررسی باورهای کارآمدی افراد در رابطه با اجرای ورزشی می پردازد.
ـ کارآمدی گروهی: کارآمدی گروهی ادراک شده تحت عنوان باور مشترک گروه در مورد توانایی هایشان به منظور سازماندهی و اجرای اعمال خواسته شده برای دستیابی به سطوح خاصی از پیشرفت (موفقیت) تعریف می شود (باندورا،p.447.1997).
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
۲-۱٫ مقدمه
این فصل شامل دو بخش مبانی نظری و پیشینه پژوهش می باشد. بخش چارچوب نظری این تحقیق مفاهیم خودکارآمدی تمرین، کارآمدی گروهی، منابع اطلاعاتی خودکارآمدی و سنجش کارآمدی را در ورزش های انفرادی و تیمی بیان می کند. در بخش پیشینه پژوهش نیز، ابتدا پژوهش های مرتبط و انجام شده در داخل کشور را بررسی نموده و سپس به تحقیق های انجام شده در خارج از کشور می پردازیم.
۲-۲٫ مبانی نظری
۲-۲-۱٫ خودکارآمدی و منابع اطلاعاتی آن
باورهای کارآمدی بر چگونگی احساس، تفکر، انگیزش و رفتار افراد تأثیر می گذارد. مؤلفه خودکارآمدی یکی از مؤثرترین سازه های روانشناختی برای تأثیرگذاری در تلاش برای موفقیت ورزشی است (فلتز، ۱۹۸۸). باندورا (۱۹۹۷ ،۱۹۸۶ ،۱۹۷۷) خودکارآمدی را به عنوان باوری که فرد در مورد توانایی اش برای اجرای موفقیت آمیز یک تکلیف ویژه به منظور کسب یک دستاورد خاص دارد، تعریف کرد. باورهای خودکارآمدی قضاوت در مورد مهارت های یک فرد نیست، بلکه بیش تر در مورد قضاوت هایی است که فرد تا چه حد می تواند آن مهارت ها را اجرا کند (باندورا، ۱۹۸۶). باندورا (۱۹۹۰) این قضاوت ها را نتیجه یک فرایند پیچیده خود – ارزیابی و خود – ترغیبی می داند که به پردازش شناختی منابع گوناگون اطلاعات کارآمدی بستگی دارد. تأثیر تجربه اجراهای پیشین نه تنها به باورهای خودکارآمدی، بلکه به سختی ادراک شده از اجرا، تلاش صرف شده، مقدار راهنمایی های دریافتی و ادراک افراد از یک قابلیت ویژه همانند مهارتی که می تواند اکتسابی یا یک استعداد درونی باشد، بستگی دارد (باندورا، ۱۹۸۶). نظریه خودکارآمدی، کارآمدی مورد انتظار را تحت تأثیر چهار منبع اطلاعاتی می داند:
ا. تکمیل عملکرد یا دستاورد اجرا: تجارب ادراک شده از سوی فرد در انجام یک تکلیف معین است. تاحدی روشن است که چرا این منبع به عنوان مهم ترین منبع تأثیرگذار بر خودکارآمدی است، چرا که موفقیت های متعدد منجر به ایجاد انتظارات مثبت و قوی از کارآمدی می گردد، در حالی که شکست های مکرر انتظارات شدید منفی از کارآمدی ایجاد می کند (دکتر عبدلی، ۱۳۸۶) .
۲٫ مقایسه اجتماعی یا تجارب مشاهده ای: مشاهده پیشرفت دیگران (مستقیم یا از طریق ویدئو) خصوصا مدل های قابل مقایسه (مشابه در سن، جنسیت و وضعیت اقتصادی) می تواند به باور مشاهده گر کمک کند. تجربه مشاهده فردی که قادر است تکلیف خطرناکی را بدون نتایج منفی انجام دهد، موجب این انتظار در مشاهده گر می شود که اگر تلاش خود را افزایش دهد، موفقیت را بدست می آورد (دکتر عبدلی، ۱۳۸۶).
عکس مرتبط با اقتصاد
۳٫ ترغیب کلامی: بازخورد مثبت واقع گرایانه از سوی افراد مهم یا متخصصان، به عنوان یک پاداش پیشنهاد شده است. متقاعدسازی کلامی روشی است که برای تأثیرگذاری یا تغییر در رفتار به کار برده می شود. مربیان گاهی با بهره گرفتن از توصیه های کلامی سعی دارند ورزشکار را متقاعد سازند که قادر به موفقیت در تسلط بر یک تکلیف می باشد (دکتر عبدلی، ۱۳۸۶).
۴٫ دریافت پاسخ های فیزیولوژیکی و تأثیرگذار (تحریک هیجانی): ادراک فرد از پاسخ های فیزیولوژیکی مانند خستگی و ضربان قلب به عنوان منبع دیگر اطلاعاتی خودکارآمدی به شمار می آید (باندورا، ۱۹۸۶، ۱۹۹۷). از دیدگاه باندورا رابطه تحریک و خودکارآمدی معکوس است، یعنی با افزایش تحریک هیجانی، خودکارآمدی کاهش می یابد (دکتر عبدلی، ۱۳۸۶).
۲-۲-۲٫ سنجش خودکارآمدی تمرین
درمطالعات ورزشی سنجش های خودکارآمدی معمولا از طریق فهرست کردن مجموعه ای از تکالیف که اغلب از لحاظ دشواری، پیچیدگی و فشار متنوع اند، مفهوم سازی می شوند (فلتز و لیرگ[۱۱]، ۲۰۰۱). در این رویکرد ابتدا از افراد پرسش می شود که آیا آن ها می توانند سطوح خاصی از یک تکلیف ویژه را اجرا کنند یا نه (سطح کارآمدی)، سپس برای هر گزینه درجه اطمینان صفر تا صد را به عنوان مقیاس رتبه بندی کردند (ثبات باورهای کارآمدی). در مفهومی سازی مقیاس ها، تعدادی از خرده مهارت ها برای اجرا در یک دامنه به فرد داده می شود. مثلا یک مقیاس برای کشتی گیران شامل فرار از خاک، واژگون سازی، امتیازات عقب کشی، پیش کشیدن حریف از آرنج و مسلط شدن بر حریف (هدایت حریف) می باشد (تریژر و همکاران، ۱۹۹۶)[۱۲]. روش های دیگری نیز برای ارزیابی خودکارآمدی استفاده شده اند، گرچه این سنجش ها منطبق با توصیه های باندورا در مورد ارزیابی نبوده است. برای مثال چندین مطالعه از یک قالب تک موردی برای ارزیابی خودکارآمدی استفاده کردند (وینبرگ و همکاران، ۱۹۸۰؛ ویلز[۱۳] و همکاران، ۱۹۹۳). در اندازه گیری های تک موردی برای ارزیابی اطمینان پاسخ دهندگان، انتظارات پیامد ارزیابی می شود، اما به نظر می رسد انتظارات پیامد به تنهایی نمی تواند برای ارزیابی قضاوت توانایی های اجرای سطوح خاصی از مهارت مناسب باشد. باندورا (۱۹۷۷) اذعان کرد که معمولا انتظارات پیامد به عنوان پیش بین عملکرد به حساب نمی آیند، اما انتظارات کارآمدی به عنوان پیش بین عملکرد در نظر گرفته می شوند. گرچه هم باورهای خودکارآمدی و هم انتظارات پیامد مطابق با گفته باندورا می توانند در جایگاه رفتار ورزشی تأثیرگذار باشند، اما انتظارات پیامد بیش تر به قضاوت های خودکارآمدی بستگی دارند و بنابراین باورهای خودکارآمدی نسبت به انتظارات پیامد پیش بین بهتری به حساب می آیند.
مؤلفه های دیگری نیز برای توصیف کارآمدی در ورزش استفاده شده اند، گرچه این سنجش ها زمانی که با سنجش های خودکارآمدی تکلیف – ویژه مقایسه شوند، عمومی ترند ولی با معیارهای یک سنجش خودکارآمدی همسو به نظر می رسند. فلتز و چیس[۱۴] (۱۹۹۸) فرایند شناختی را به وسیله قضاوت های افراد در مورد قابلیتشان برای نیل به هدفی خاص در یک ورزش یا مجموعه ای از اجراهای حرکتی ارزیابی کردند. آن ها اظهار کردند که این هدف ممکن است کاملا باریک (مانند ضربه زدن آرام برای غلتاندن توپ) یا وسیع تر (مانند اجرای موفقیت آمیز در یک ورزش) تعریف شود.
۲-۲-۳٫ سنجش های اجرا
باندورا (۱۹۹۷) اجرا را به عنوان دستاوردی که باید توسط نشانه های توصیفی معین شده باشد (مانند تعداد سرویس ها در گیم های تنیس و قضاوت های درجه بندی شده عددی درباره دستاورد)، تعریف نمود. در بازبینی ساندرا[۱۵]، مریتز و همکارانش (۲۰۰۰) دریافتند که سنجش های اجرا می توانند تحت سه عنوان نظری (ذهنی)، عینی و خودگزارش دهی تقسیم بندی شوند. باندورا سنجش های ذهنی اجرا را تحت عنوان «قضاوت های اجتماعی» معطوف کرد که آن توسط یک مشاهده گر بیرونی یا مربی سنجیده می شود (مانند وضعیت اسکیت سوار، ژیمناست و تخته پرش). در طرف دیگر، سنجش های عینی اجرا معمولا کمی تر و نوعی تر از سنجش های ذهنی اجرایند (مانند تعداد بردها و حساب امتیازها). سنجش های خودگزارش دهی شده اجرا شامل اندازه گیری هایی هستند که تلاش را ارزیابی می کنند.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۲-۲-۴٫ میانجی گرهای ارتباط خودکارآمدی و اجرا
الف) نوع ارزیابی خودکارآمدی و اجرا
استفاده از سنجش های خودکارآمدی عمومی و کاربرد سنجش های واسطه ای اجرا (مانند گزارش های افراد از اینکه چه کاری را می توانند انجام دهند یا ارزیابی دیگران هم چون والدین و مربی)، می تواند بر رابطه بین خودکارآمدی و اجرا تأثیر گذارد (باندورا، ۱۹۹۷).
در بازبینی مریتز و همکاران (۲۰۰۰) دو فرض در نظر گرفته شد:
الف) همبستگی سنجش های خودکارآمدی عمومی و تک موردی نسبت به سنجش های خودکارآمدی تکلیف – ویژه پایین تر است.
ب) همبستگی مطالعاتی که از سنجش های خود – گزارش دهی یا سنجش های ذهنی اجرا به دست آمدند، در مقایسه با سنجش های عینی اجرا پایین ترند.
ب) سازگاری بین سنجش ها
باندورا (۱۹۹۷) بیان کرد ساختار ارتباط بین باورهای کارآمدی و مقتضیات عمل هر دو از قابلیت های (توانایی های) مشابهی ریشه می گیرند. این گفته اشاره بدین دارد که ارزیابی خودکارآمدی و اجرا باید سازگار باشند (مریتز و همکاران، ۲۰۰۰). همانند اینکه یک محقق مهارت های تنیس را به صورت خرد– تحلیلی ارزیابی کند (مانند سنجش اطمینان فردی در بک هند، فورهند و سرویس)، اما بر سابقه برد یا باخت فرد به عنوان سنجش اجرا تکیه کند.
ج) ماهیت تکلیف
عامل سومی که در ارتباط بین خودکارآمدی و اجرا میانجی گری می کند، ماهیت تکلیف است (مریتز و همکاران، ۲۰۰۰). در مطالعات ورزشی، از دو دسته تکالیف جدید و تکالیف آشنا (تکالیف مشابهی که افراد قبلا انجام داده اند) استفاده کردند. مطابق با نظر باندورا (۱۹۸۶) باورهای خودکارآمدی تنها زمانی تعیین گر رفتارند که افراد خرده مهارت های لازم را کسب کرده باشند. بنابراین همبستگی های بین کارآمدی و اجرا در شرکت کنندگانی که تکالیف جدید را اجرا می کنند، در مقایسه با شرکت کنندگان باتجربه تر، پایین تر به نظر می رسند. با وجود این مسلم است که باورهای افراد می تواند بر توانایی شان برای یادگیری توسعه مهارت تأثیر گذارد (مریتز و همکاران، ۲۰۰۰).
د) زمان ارزیابی ها
باندورا (۱۹۸۶) ارتباط دوسویه بین خودکارآمدی و اجرا را مطرح کرد، که به موجب آن تأثیرات خودکارآمدی تابع اجرا و تأثیرات اجرا تابع خودکارآمدی می باشد. قضاوت های خودکارآمدی پس از هرکوشش برای کوشش بعدی مهیا می شود (بروس واتکینز، ۱۹۹۴)[۱۶]. فلتز (۱۹۸۲) و مک آولی[۱۷](۱۹۸۵) دریافتند که ارتباط بین اجرای مهارت ورزشی و نمرات خودکارآمدی پسین، قوی تر از ارتباط بین نمرات خودکارآمدی و نمرات اجرای پسین است. این یافته بدین نکته اشاره دارد که فرد با اجرای مهارت می تواند در مورد توانایی اش برای اجراهای آینده (باورهای کارآمدی) قضاوت کند. سنجش های خودکارآمدی پس از اجرا، همبستگی قوی تری نسبت به سنجش های خودکارآمدی پیش از اجرا دارند (مریتز و همکاران، ۲۰۰۰).
نوع سنجش های خودکارآمدی و اجرا هر دو مهم اند اما ضروری تر از آن، انطباق بین سنجش هاست. برای مثال اگر کسی مایل است اطمینان فردی در مهارت های تنیس را بسنجد، سنجش اجرا باید مهارت های معینی را ارزیابی کند (مریتز و همکاران، ۲۰۰۰). مریتز و همکارانش(۲۰۰۰) دریافتند که سنجش های تکلیف – ویژه خودکارآمدی، بالاترین همبستگی را با اجرا داشته و بنابراین برای ارزیابی مناسب تر به نظر می رسند.
۲-۲-۵٫ کارآمدی گروهی
طبق نظریه باندورا (۱۹۹۷) خودکارآمدی و کارآمدی گروهی به لحاظ واسطه گری با هم تفاوت دارند. علاوه بر چهار منبع اساسی ذکر شده توسط باندورا از قبیل دستاوردهای اجرا، تجارب مشاهده ای، ترغیب کلامی و پاسخ های ادراک شده فیزیولوژیکی– روانی، والی و همکارانش (۱۹۹۸) منابع دیگری از اطمینان مانند آمادگی ذهنی و بدنی متشکل از حمایت اجتماعی و هدایت از سوی مربی را شناسایی کردند، که می تواند به این معنی باشد: «منابع دیگری از اطلاعات کارآمدی در سطح گروهی وجود دارند». باندورا (۱۹۹۷) در تکمیل نظریه خودکارآمدی، کارآمدی گروهی ادراک شده را عنوان کرد و آن را مجموعه ای از باورهای هر یک از نفرات گروه دانست و باور داشت کارآمدی گروهی رویدادی معین در سطح گروه است که در سطح فردی ارزیابی می شود. اما زاکارو و همکارانش (۱۹۹۵) تعریف دیگری از کارآمدی گروهی ارائه کردند؛ با این عنوان که «کارآمدی گروهی احساس شایستگی تقسیم شده در میان اعضای گروه است که پاسخ شان به عنوان یک منبع منسجم به اقتضای موقعیتی خاص، هماهنگ و تکمیل می شود. از این جهت کارآمدی گروهی برای به انجام رساندن تکالیف، به سطح بالایی از تعامل، همبستگی و همکاری نیاز دارد. کارآمدی گروهی ادراک شده می تواند بر تصمیمی که اعضا برای اجرا به عنوان یک گروه می گیرند، برچگونگی انجام دادن تدابیرشان، بر ترسیم اهداف و راهبردها، بر قابلیت شان برای ایستادگی در زمانی که تلاش های گروه برای کسب نتایج با شکست مواجه شده است، یا بر مقاومتی که آن ها در هنگام مواجهه با موانع نشان می دهند، تأثیر گذارد (باندورا، ۱۹۹۷). بنابراین کارآمدی گروهی به عنوان یک نگرش منتج از گروه توصیف شده است که از اداراکات فردی تشکیل می شود (فلتز و لیرگ، ۱۹۹۸).
۲-۲-۶٫ منابع کارآمدی گروهی
ادراکات کارآمدی افراد و گروه ها در مسیر یکسان تفسیر می شوند. آن ها از تجربیات مستقیم پیروزی یا شکست، مقایسه اجتماعی یا تجربه مشاهده ای، تأثیر متقاعد کننده و ابزار ادراک شناختی و وضعیت روانشناختی متأثر می شوند (باندورا، ۱۹۹۷؛ فلتز، ۱۹۹۵). ورزشکاران این اطلاعات را در رابطه با عوامل موقعیتی تأثیرگذار بر رفتار، الگوهای فکری و احساسات فردی با هم جمع آوری می کنند. باندورا (۱۹۸۶ ،۱۹۹۷) این منابع را توصیف و آن ها را به عنوان منابع اطلاعات تعریف نمود. مطابق با نظریه منابع اطلاعات، قوی ترین منبع از تجربه مستقیم پیروزی یا شکست منتج می شود در حالیکه کمترین تأثیرگذاری با زبان رسانده می شود (بالاگور[۱۸]، ۱۹۹۵ و فلتز، ۱۹۹۵). اما همان طور که گفته شد منابع دیگری از اطمینان در سطح گروهی از قبیل آمادگی ذهنی و بدنی متشکل ازحمایت اجتماعی و هدایت از سوی مربی مطرح شدند.
۲-۲-۷٫ سنجش کارآمدی گروهی