روش تحقیق این پایان نامه ، روش توصیفی – تحلیلی است و روش جمعآوری مطالب، روش کتابخانهای و نرمافزاری و مراجعه به شروح نهجالبلاغه و دیگر احادیث و قرآن میباشد.
۱-۷-اهداف پژوهش:
هدف کلی:
تحلیل نامهی امام علی (ع) به حارث همدانی.
اهداف جزئی:
۱-فهم موقعیت نامهی امام علی (ع) به حارث همدانی.
۲-فهم متن کلام امام علی (ع) و تبیین آن.
۳-به کارگیری کلمات حکیمانه مولی(ع) درامور خودسازی.
۱-۸-امتیاز پژوهش:
۱-پرداختن به اصل موضوع وپرهیز از حواشی
۲-بررسی نامهی امام علی (ع) به حارثهمدانی به طور مستقل
.
فصل دوم: مبانی نظری پژوهش
مقدمه
نهجالبلاغه به معنای روش رسا و بجا سخن گفتن، نامی است که شریف، محمدبن ابیاحمدموسوی مکنی به ابوالحسن و مقلب به سیدرضی،برمجموعه گردآورده خود از سخنان مولای متقیان علی (ع) نهاده است.
«نهجالبلاغه، مشهورترین و ماندگارترین اثر سیدرضی است که آن رادر سال۴۰۰ هجری، یعنی شش سال پیش از وفات خود، با بهره گرفتن از دانش وسیع، ذوق سرشار وگزینش نیکوی ادبی خود گزیدهای بیمانند از خطبهها، کلمات، نامهها، وصیتنامهها، بخشنامهها، کلمات کوتاه حکمت آمیز، چند دعا و یک پیمان نامه از امیرالمؤمنین(ع) را گردآوری نموده است»(صمیمی، ۱۳۷۵،ص۷۵).
نهجالبلاغه، دائرهالمعارفی از فرهنگ اسلامی است که پس از قرآنکریم و احادیث نبوی، مهمترین منبع شناخت اسلام وارزشهای دینی گشته است؛ چشمهساری زلال که از تجلیات وجود ملکوتی امیرالمؤمنین(ع) سرچشمه گرفته است وگلستان بی مانند که رایحه وحیالهی و شمیم کلام نبوی از آن استشمام می شود؛ کتابی که در برگیرنده حکمتهای متعالی، مواعظ نورانی، سلوک الهی، نظام تربیتی، آیین حکومتداری، سنتهای تاریخی و عرفان حقیقی است؛ صحیفهای انسانپرور و جامعهساز که علاوه بر راه روشن بلاغت، راه روشن هدایت گشته است.
پس از انقطاع وحیالهی، کتابی از نظر اعتماد و اطمینان چون نهجالبلاغه تدوین نشده است. نهج البلاغه، راه روشن علم و عمل و گنجینه یاقوتهای سخن است. نهجالبلاغه در مقام تزکیه و تعلیم، همدوش قرآنکریم، دستور عمل جامع برای رسیدن به سعادت این جهانی و سیادت آن جهانی است؛ با این تفاوت که قرآن را حامل وحی الهی، بر قلب پیامبرنازل کرده است و نهج البلاغه انشای باب مدینهی علمِ پیامبر(ص)، علی (ع) است.
درباره نهجالبلاغه ومحتوای آن از دیر باز بحثها شده و بر آن شرحها، تفسیرها و ترجمههایی به زبانهای گوناگون نوشته اند، صدها کتاب و مقاله درباره نهج البلاغه نوشته شده است به طوری که گردآوری همه آنها کتابخانهای بزرگ را سامان می دهد. در این فصل با بهره گرفتن از منابع و ذخایری که دانشمندان و نویسندگان شیفته سخنان مولا(ع)، در موضوع نهجالبلاغه به یادگارگذاردهاند، به معرفی اجمالی این کتاب شریف و بررسی آنچه درباره آن نگاشته شده است میپردازیم:
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
۲-۱-گردآوری نهج البلاغه
«ابوالحسن محمدبنحسین موسوی، معروف به سیدرضی، در نیمه دوم سدهی چهارم هجری دربغداد به دنیا آمد وتا سال۴۰۶ زیست.از آنجا که سید رضی از خاندانی بزرگ و از سادات هاشمی وآلابیطالب بوده به شریف ملقب گشته است. پدرش با پنج واسطه به امام موسی بن جعفر(ع) می رسد و مادر او نیز از نوادگان امام زینالعابدین (ع) بوده است. برادرش، شریف مرتضی علمالهدی، از علمای برجسته شیعه است که چهارسال پیش از سید رضی پا به جهان گذاشت. وی تاثیربسیاری برآثار و زندگی سید رضی گذاشته است»(ارشاد،۱۳۸۰، ج۱۲،ص۱۲).
رضی از دانشمندان روزگار خود در بغداد دانشهای گوناگونی آموخت. علامه امینی نام ۱۴تن را به عنوان استادان سیدرضی ذکر می کندکه از آن میان میتوان به افراد زیر اشاره کرد:
ابوسعید، حسنبنعبداللهبنمرزباننحوی، قاضی عبدالجبار، ابن نباته و نیز بزرگترین استاد وی، فقیه ومحدث متکلم بزرگ شیعی، شیخمفید است. سیدرضی شاگردانی پرورش داد، دانشمندانی همچون: سیدعبدالله کبایکی، عبدالرحمان خزاعی نیشابوری، محمدبن حلوانی و شیخ الطائفه، ابوجعفرمحمدبنحسن طوسی. وی در نویسندگی و نثر و نظم، یکهتاز میدان ادبیات عرب به شمار میرود. زندگی پر خیر و برکت شریفرضی، در روز یکشنبه، ششم محرم سال ۴۰۶ پایان یافت(مکارم شیرازی،۱۳۷۵،ج۱،ص۲۱).
۲-۲-انگیزه تألیف
سیدرضی در مقدمهای که بر نهجالبلاغه نگاشته، انگیزه جمع آوری وتألیف خود را چنین بیان کرده است: «گروهی ازدوستان ازمن خواستند تا تألیف کتابی را شروع کنم که دربردارنده برگزیدهای از سخنان امیرالمؤمنین(ع) در همه رشتهها و شاخههای گفتاری آن حضرت باشد، با آغاز آن کاربزرگ، به درخواستشان پاسخ مثبت دادم؛ چرا که به خوبی می دانستم چه سود بزرگ و پاداش اندوختهای در این اقدام نهفته است!
و بدین وسیله خواستم گذشته از نیکیها وبرتریهای نهفته در وجود امیر المؤمنین(ع)، عظمت قدر آن بزرگوار را در فضیلت سخنوری نیز آشکار گردانم؛ چرا که ازمیان همه گذشتگانِ نخستین، تنها کسی است که به اوج کمال سخنوری دست یافته است»(ارشاد،۱۳۸۰، ج۱۲،ص۱۸).
۲-۳-تبویب نهجالبلاغه
سیدرضی، سخنان امیرمؤمنان(ع) را با سبکی مطلوب و دلپذیر تنظیم کرده است. وی درباره نحوه باببندی و تقسیم مطالب آن چنین نوشته است: «من مشاهده کردم سخنان آن حضرت برمدار سه اصل میچرخد : ۱-خطبهها ۲- نامهها ورسائل ۳-کلمات حکمت آمیز و مواعظ، به این دلیل با توفیق الهی تصمیم گرفتم ابتدا خطبهها و سپس نامههای جالب و بعد از آن کلمات کوتاه و حکمتهای آن حضرت رابرگزینم. برای هر کدام از آنها بابی و صفحات ویژهای درمیان هر باب و باب دیگر اختصاص دادم تا این که اگر در آینده به مواردی دیگری دست یابم، بر آن بیفزایم وهرگاه سخنی از آن حضرت در مورد بحث و مناظره یا پاسخ سؤال و یا موضوع دیگری بود که به آن دست یافتم، ولی جزء هیچ یک از این سه بخش نبود، آن را در مناسبترین ونزدیکترین بخش قرار دادم و چه بسا در میان آنچه برگزیدهام، فصول غیر منظم و سخنان جالب غیرمرتبی آمده، این به خاطر آن است که من نکتهها و جملات درخشان آن حضرت را جمع میکنم و منظورم حفظ تمام پیوندها و ارتباطات کلامی نیست»(مکارم شیرازی، ۱۳۷۵،ج۱،ص۶۵).
۲-۴-وجه نامگذاری کتاب
سیدرضی در وجه تسمیه این گنجینه گرانسنگ به نهجالبلاغه(راه رسا سخن گفتن، یاروش بجا سخن گفتن، یا راه روشن بلاغت) (احمد،۱۳۸۱، ص۷۱۱۲۴).چنین اظهار میدارد: «پس از تمام شدن کتاب، مناسب دیدم که نامش را نهجالبلاغه بگذارم؛ زیرا این کتاب، درهای سخنوری را به روی بیننده خود میگشاید و خواسته هایش را به او نزدیک میسازد. هم دانشمند و دانشجو را بدان نیاز است و هم مطلوب سخنور و پارسادران وجود دارد»(ارشاد، ۱۳۸۰، ج۱۲،ص۲۰).
۲-۵-ویژگیهای نهج البلاغه
بارزترین ویژگی نهجالبلاغه که آن را ازدیگر کتابها ممتاز کرده و در فرهنگ و ادب اسلامی به آن جایگاهی ویژه و برجسته بخشیده عبارتپردازی زیبا، آرایش لفظی و روح و آهنگ حماسی آن است. مفاهیم عالی و ماندگار نهجالبلاغه آنگاه که به زیور هنرفصاحت و بلاغت آراسته می شود و صناعتهای لفظی و معنوی، به خصوص سجع و آهنگ کلام، به آن جان می بخشد، روح شنونده را به تسخیر خود در می آورد.
علل متعددی دست به دست هم داده و نهج البلاغه را به کتابی جاودانه و ماندگار مبدل ساخته است:
الف: فصاحت و بلاغت نهج البلاغه: امیرمؤمنان(ع) سرچشمه فصاحت و منشأ بلاغت و زادگاه آن است و از او اسرار بلاغت آشکارگشت و قوانین و دستورات آن از وی گرفته شد. برشیوه او هرخطیب توانایی راه یافت و به گفتار او هر خطیب توانایی یاری جست و با این حال او در این میدان پیش رفت و دیگران فرو ماندند، اوتقدم یافت و دیگران عقب ماندند.
ب: محتوای ژرف و عمیق نهجالبلاغه: از امتیازات فوقالعاده نهج البلاغه که هرخوانندهی آگاهی در همان لحظات نخستین با آن آشنا می شود، مسأله جامعیت و تنوع عجیب آن است به طوری که انسان باورنمی کند یک فرد بتواند این همه گفتار نغز و سخنان شیرین و حساب شده و دقیق در موضوعات کاملاً مختلف، بلکه متضاد گردآوری کند و مسلما ًاین کار از غیر امیرمؤمنان علی(ع) که اقیانوس عظیم علم ودانش است، ساخته نیست.
ج: جاذبه فوقالعاده نهج البلاغه: تمام کسانی که نهجالبلاغه سروکارداشته ودارند اعم ازشیعیان علی(ع) و سایر دانشمندان اسلامی و علما و دانشمندان مسیحی، بدون استثناء ازجاذبهی نیرومند نهج البلاغه، سخن گفتهاند و خود را تحت تأثیر و نفوذ آن دیدهاند. اما این کشش و جاذبه نیرومندکه درخطبهها و نامهها وکلمات قصارعلی(ع) کاملاً محسوس است، انگیزه اصلی گروهی از دانشمندان، برای شرح نهجالبلاغه یا نوشتن کتاب و مقاله درباره شخصیت علی(ع)بوده است(همان، ج۱۲،ص۳۵).
۲-۶-نهجالبلاغه از منظر فرزانگان
برای آشنایی بهتر با ویژگیها و ابعاد گوناگون نهجالبلاغه، تأمل در اظهار نظر پژوهشگرانی که با تخصصها و علایق گوناگون به این کتاب مراجعه کرده وبلندترین افکار و عالیترین اندیشهها را در موضوعات موردنظرشان در این کتاب، یافته و زبان به تجلیل و توصیف نهجالبلاغه گشودهاند، راهنمایی درخور توجه است. برخی ازدانشپژوهان شیعی و سنی و خاورشناسان در تجلیل از نهج البلاغه، به نظم ونثر، سخنانی شنیدنی گفتهاندکه در این مقام برگزیدهای از آن گفتهها را مرور میکنیم:
«استاد امین نخله، دانشمند مسیحی و روزنامه نگار لبنانی، میگوید: «هرگاه کسی بخواهد بیماری نفس خود را درمان کند، باید به گفتار امام(ع) در نهجالبلاغه روی آورد و راه و روش زندگی را از پرتو این کتاب ارزشمند بیاموزد».
ابنابیالحدید دانشمند بزرگ اهل سنت و شارح نهجالبلاغه در ذیل خطبه ۲۲۱ نهجالبلاغه مینویسد:
«من سوگند میخورم به همان کسی که تمام امتها به او سوگند یاد میکنند، این خطبه را از پنجاه سال قبل تاکنون بیش از هزار بار خواندهام و هر زمان آن را میخوانم، خوف و وحشت و بیداری عمیقی تمام وجود مرا در برمیگیرد و در قلب من اثری شگفت میگذارد و در اعضای پیکرم لرزشی پدید میآورد. هر زمان در مضامین آن دقت میکنم به یاد مردگان از خانواده و بستگان و دوستانم میافتم و چنان میپندارم که من همان کسی هستم که امام در لابهلای این خطبه توصیف میکند. چقدر واعظان و خطیبان و فصیحان در این خصوص گفتهاند و چقدر من در برابر سخنان آنان به طور مکرر قرار گرفتهام. اما در هیچ کدام تاثیری را که این کلام در دل و روح منمیگذارد، ندیدهام».
آیتالله”جوادیآملی”میفرماید:
“ابن ابیالحدید (در خصوص خطبه ۲۲۱) میگوید، اگر تمام فصحای عرب در یک جایی نشسته باشند و این خطبه علی بن ابی طالب(ع) قرائت شود، شایسته است که همه آنان سجده کنند. همان طور که قرآن سورههایی دارد که در آن سورهها آیاتی است که اگر آن آیات خوانده شود، باید سجده کرد. علی بن ابی طالب(ع) هم خُطبی دارد که یکی از خُطب این است، اگر این خطبه برای خردمندان فصیح و بلیغ و کارشناسان فصاحت و بلاغت تلاوت شود، آنان باید سجده کنند.
نویسنده و مورخ معروف مسیحی “جرجی زیدان” در کتاب “تاریخ تمدن اسلام” مینویسد: «ما علی بن ابی طالب و معاویه بن ابیسفیان را ندیدهایم. تنها وسیلهای که ما را به میزان ارزش وجودی آنها راهنمایی کند، نامههای باقی مانده است که امروز بهترین معرف شخصیت گوینده و نویسنده خویش است».
شیخ محمد عبده، شارح نهجالبلاغه، میگوید: «در میان همهی مردم عرب زبان یک نفر نیست، مگر اینکه معتقد است، خطبههای علی(ع) بعد از قرآن وسخن نبوی شریفترین و بلیغترین و پرمعناترین و جامعترین سخنان است».و نیز جرج جرداق مسیحی میگوید: «نهجالبلاغه در بلاغت، فوق بلاغتها است. قرآنی است که از مقام خود اندکی فرودآمده. سخنی است که تمام زیباییهای زبان عرب را در گذشته و آینده در خود جای داده است»(همان، ج۱۲، ص۳۸).
۲-۷-موضوع و محتوای نهجالبلاغه
نهجالبلاغه، دائره المعارف علوی است که مباحث آن از جامعیت و تنوع خاصی برخوردار است. سیر در نهج البلاغه، ما را با دیدگاه جامع امام علی(ع) درباره خدا، انسان، جهان، مبدأ و معاد مواجه میگرداند. این کتاب از هر مقولهای، مقالهای دارد و به هر دردی، درمانی و برای هر نیازی، پاسخی. در نهجالبلاغه مکارم و سجایای اخلاقی و صفات پسندیدهای که لازمه شخصیت انسان کامل است، بیان گردیده است؛ سجایایی چون شکیبایی، جوانمردی، رازداری، میانهروی و…
سیدرضی آنچه را جذابتر و شیواتر و دلنشینتر و پر بارتر یافت، گزینش کرد و کتاب همیشه ماندگار نهجالبلاغه را فراهم آورد.
۲-۷-۱-محورهای سهگانه
سیدرضی تمام سخنان امیرِ کلام را در سه محور یافت: خطبهها، نامهها و حکمتها. از این رو خطبههای امام را در بخش اول و نامهها را در بخش دوم و سخنان کوتاه و حکمت آمیز را در بخش سوم نهجالبلاغه قرارداد.
نهج البلاغه در سه بخش کلی مرتب شده است:
بخش اول: خطبهها که شامل۲۴۱خطبه است.
بخش دوم: نامهها، شامل۷۹ نامه ومکتوب است.
بخش سوم: حکمتها، شامل۴۸۰ جمله کوتاه وحکمت آمیز.
سیدرضی مدعی نیست که درکتاب نهج البلاغه در همه اقطارکلام علوی سیر و سفر کرده و هیچ چیزی را از دست نداده است، او بر اینباور است که آنچه به دستش نیامده، ممکن است بیش از آن باشدکه به دستش رسیده و آنچه درکمند نگارش او نیوفتاده بیش از آن باشد که درکتابش گرد آمده است. اوکتابش را نهجالبلاغه نامید؛ زیرا توجه داشت که درهای بلاغت را بر روی افراد مستعد میگشاید و راه رسیدن به قله سخن را برای تکاپوگران هموار میسازد(دشتی،۱۳۸۸،ج۱،ص۲۶).
نهج البلاغه، نه کتاب فلسفی است و نه کتاب کلامی و نه کتاب مربوط به یکی از شاخههای علمی و نه در حوزه علمی و نه در حوزه یکی از فلسفههای مضاف است و در عین این که همه آنها است، هیچ یک از آنها نیست. بلکه بهتر است بگوییم: نهجالبلاغه، نهجالبلاغه است(همان،ص۲۸).
از امتیازات عجیب این کتاب، آن است که همانند منبع اصلیش، قرآنمجید علیرغم کهنه و فرسوده شدن مکتبهای فکری و سیاسی و اخلاقی، با گذشت زمان، بیانات و تحلیلها و منطقش چنان تازه و شاداب است که گویی، همین امروز و برای امروز و فردا از زبان مولاامیرالمؤمنان علی(ع) تراوش کرده است(مکارم شیرازی، ۱۳۷۵، ج۱،ص۶۵).
یکی از پرچاذبهترین کتابهای جهاناسلام در هزارهی گذشته نهجالبلاغه بودهاست. اصولاً میراثهای ماندگار پشینیان از ویژگیهای خاصی برخوردارند و با فطرت، عقل، وجدان، عواطف و احساسات بشر همآوا هستد.
اندک هستند، آثاری که در طول تاریخ مورد استفاده همگان بودهاند. اما گاه در میان همین اندک، نمونههای ارزشمندی یافت میشود که چونان خورشید، شرق و غرب عالم را نور میبخشد. نهجالبلاغه از این گونه آثار است:
نهجالبلاغه، یک “معلم” است، یک مدرسه است و یک “مکتب”.
به “مالک اشتر” آیین زمامداری میآموزد.[۱]
به “عثمان بن حنیف” شیوه حکومت مردمی یاد میدهد.[۲]
به “محمد حنفیه” از فنون رزم و پیکار میگوید.[۳]
به “کمیل بن زیاد” از مردمشناسی میگوید .[۴]
به “حارث همدانی” درس اخلاق میدهد.[۵]
به “ابوذر غفاری” استقامت در راه هدف را توصیه میکند.[۶]
“عقیل” را در آستانِ عدالت، بر سر “عقل” میآورد.[۷]
“ابوموسی اشعری” را در پیشگاه شعور و وجدان و منطق، به محاکمه میکشاند.[۸]
شیطنت “معاویه” و ریاستطلبی طلحه و زبیر را برملا میکند.[۹]
حال پرسش مهم این است که چرا نهجالبلاغه این همه جاذبه دارد؟
عواملهای جاذبه نهجالبلاغه به قرار ذیل است: