قطر در جهت تقویت روابط دوستى و همکارى با کشورهاى عضو جنبش عدم تعهد کوشش نموده و با توجه به تمایلى که نسبت به این مجموعه دارد در کلیه کنفرانسها و جلسات آن فعالانه شرکت مىکند. قطر علاوه بر اینکه عضو ۵۴ سازمان، شرکت، کمیته، مرکز آموزشی، تبلیغاتی، مؤسسه اقتصادی، ارتباطى کشاورزی، کار و امور اجتماعی، حقوقی، رادیو و تلویزیونی، صندوق توسعه در سطح خلیجفارس و منطقه عربى مىباشد عضو ۳۹ سازمان و مجمع بینالمللى نیز هست. برخى از این مجامع به شرح زیر مىباشد:
۱. سازمان ملل و ارگانهاى آن
۲. اتحادیه جهانى پست
۳. اتحادیه بینالمللى ارتباطات
۴. صندوق بینالمللى پول IMF
۵. کنفرانس توسعه و تجارت سازمان ملل
۶. سازمان توسعه بینالمللی
۷. دادگاه بینالمللی
۸. پلیس بینالمللی
۹. سازمان هواپیمایى بینالمللی
۱۰. سازمان جهانى خواروبار و کشاورزی
۱۱. سازمان بینالمللى کار
۱۲. سازمان توریسم جهانی
۱۳. یونسکو
۱۴. برنامه محیط زیست سازمان ملل
۱۵. سازمان بینالمللى انرژى اتمی
۱۶. آژانس بینالمللى پول
۱۷. بانک توسعه اسلامی
۱۸. کمیته اقتصادى غرب آسیا
۱۹. اوپک
۲۰. کنفرانس اسلامی
۲۱. مرکز فرهنگ اسلامی
۲۲. سازمان کشورهاى غیرمتعهد
ب) راهبردهای سیاست خارجی قطر:
بر مبنای اصولی که مطرح شد این کشور طیفی از از راهبردها را در سیاست خارجی عملیاتی می کند.از همگرایی غربی عربی گرفته تا جهت گیریهای اخوانی نسبت به جهان اسلام همگی راهبردهای هستند که این کشور بر مبنای تواناییها و محدودیتهایش از یکسو و اصول سیاست خارجی اش از سوی دیگر انجام می دهد این راهبردها شامل موارد متعددی می شود که به طور خلاصه بدانها پرداخته خواهد شد.
همگرایی دوسویه غربی - عربی
در ادبیات روابط بینالملل پستمدرنها مطابق با تحولات بینالمللی و منطقهای برخلاف اندیشمندان مدرنیست که امنیت را پدیدهای از قبل تعریفشده به دشمنانشان نسبت میدهند، معتقدند که خود مقوله امنیت پدیدآورنده دشمنان است. به عبارت دیگر یکی از کارکردهای اصلی پستمدرنها شناساندن «ما» و «دیگران» در مباحث امنیتی است تا مرزها روشن و آشکار و دشمنان مشخص شود. ازاینرو انسجام و استمرار حیات دولتملتها را منوط به تعریف دشمن مشخص در خارج از مرزها میکنند. کارل اشمیت مطابق با این تعریف معتقد است همانگونه که اخلاق را با نیک و بد، زیباشناسی را با زشت و زیبا و اقتصاد را با سود و هزینه تعریف میکنند، فضاهای سیاسی امنیتی نیز با طرد و جذب جماعتهای سیاسی و اجتماعی تعریف میشود. اینگونه ادبیات بعد از یازده سپتامبر فصل جدیدی از روابط را در میان بازیگران نظام بینالملل رواج داد و کشورها با محوریت امنیت نوع تعاملات و روابط خود را با قدرتهای برتر منطقهای تنظیم و سیاست خارجی خود را تطبیق میدهند. مطابق این تعریف چهار تصویر از دولتملتها در نظام بینالملل وجود دارد.
الف) دستهای از کشورها جهان را آنگونه که هست پذیرفته و سعی میکنند با ارائه اصول و گزارههای عام به مفاهیم کلان منافع ملی، امنیت و … برسند.
ب) پارهای از کشورها بحث سلطه قدرتهای جهانی را پذیرفته و مطابق با نوعی محافظهکاری سعی میکنند به اهداف امنیتی و سیاسی خود دست یابند.
ج) دستهای از کشورها وجود ساختار سلطه را پذیرفته ولی تلاش دارند تا این ساختار را تغییر دهند و به ساختار مورد نظر خود با ضریب امنیتی بالا برسند.
د) بقیه کشورها اصل تغییر نظم اجتماعی را پذیرفته اما به دنبال رهایی از وضع موجود هستند.
براین اساس به نظر میرسد در فضای جدید سیاسی و امنیتی بعد از یازده سپتامبر کشورهای خاورمیانهای بویژه در چارچوب همکاری کشورهای شورای خلیج فارس، فراتر از مدلهای همکاری، منافع خود را مطابق با آموزههای پستمدرنی تعریف نمودهاند.
قطر یکی از کشورهای منطقهای است که به نظر میرسد ساختار سلطه و نظم مدل قدرتهای برتر جهانی را پذیرفته و منافع و سیاست خارجی خود را براساس اصول محافظهکاری در منطقه دنبال میکند.
شرکت فعال قطر در مانورهای مشترک نظامی با فرانسه و آمریکا سال ۲۰۰۳ که جنگندههای میراژ ۲۰۰۰ هواپیماهای جاسوسی و سوخترسان شرکت داشتند، در این راستا قابل بررسی است. زیرا فرانسه و آمریکا مهمترین کشورهای تأمینکننده تجهیزات نظامی قطر هستند. آمریکا ۱۰ هزار نیروی نظامی در پایگاه الحدید مستقر کرده و فرانسه نیز تأمین ۸۰درصد تجهیزات نیروی ۱۰ هزار نفری قطر را بر عهده دارد. این روند رو به افزایش در چندسال اخیر باعث ابهام در نقش منطقهای دوحه و تنش در روابط این کشور با کشورهای عربی شده است.
قطر کشوری امیرنشین در حاشیه خلیجفارس با ۱۱۴۲۷ کیلومتر مربع وسعت و ۶۰۰ هزار نفر جمعیت است. قطر با ۸۵۰۰۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی بعد از روسیه و ایران، سومین دارنده ذخایر گاز طبیعی جهان است اما از نظر ذخایر نفتی با ۷/۳ میلیارد متر مکعب ذخایر شناخته شده، روزانه ۸۰۰ هزار بشکه نفت تولید و صادر میکند. این کشور که در سال ۱۹۷۱ استقلال یافت از نظر ساختار حکومتی ـ نظامی متکی بر قبایل و عشایر با نفوذی است که تحت سیطره خانواده آلثانی قرار دارند. کمرنگ شدن سازوکارهای مردمی در مبانی حکومتی و سیاست داخلی موجب سوگیری سیاست خارجی این کشور در توسعه روابط با انگلیس و آمریکا شده است .
روند همگرایی با قدرتهای برتر منطقهای و جهان موجب شده است قطر در طرحهای منطقهای خاومیانه در مقایسه با سایر کشورهای منطقه برای اصلاح ساختار سیاسی و اقتصادی کمتر مورد فشار قرار گیرد. سیاست خارجی قطر متأثر از خواست آمریکا، انگلیس و لابی صهیونیستها، همگرایی با غرب و واگرایی نسبت به جهان عرب و کشورهای اسلامی است.
بیشک مقامات دوحه از هزینههای گزاف چنین گرایشی در سیاست خارجی در میان کشورهای مسلمان و عربی آگاه هستند ولیکن دورنمای چنین سیاستی نیازمند بهرهبرداری از همه ظرفیتهای سیاسی و اقتصادی این کشور در تعاملات منطقهای و جهانی است.برقراری روابط نزدیک قطر با دولتهای مصرفکننده نفت و گاز و ایجاد روابط تجاری متعدد به عنوان بخشی از پیوند ظرفیتهای اقتصادی با سیاست خارجی آن کشور مطرح میباشد.
قطر اکنون با تولید تنها یک درصد از نفت جهان و دارا بودن ۵/۱ درصد از ذخایر نفتی جهان، یکی از تولیدکنندگان عمده در بازار جهانی نفت است. علاوه بر این وجود ذخایر گسترده گاز طبیعی این کشور (۲/۹ درصد از کل ذخایر گازی جهان تا پایان ۲۰۰۲) و تلاش برای استفاده از همه ظرفیتهای انرژی، قدیمی و جدید موجب شده است اقدامات گستردهای در این راستا انجام گیرد. پیشبینی میشود تولید و صادرات ال.ان.جی قطر در ۱۰ سال آینده ۳ برابر شود. در سال ۲۰۰۲، تولید و صادرات ال.ان.جی قطر از مجموع تولید ۲ کشور تولیدکننده ال.ان.جی در حاشیه خلیج فارس یعنی امارات متحده عربی و عمان، بیشتر بوده و به ۱۲/۴ درصد از کل صادرات ال.ان.جی جهان رسیده است. بر اساس بیشتر پیشبینیها تا سال ۲۰۱۰ سهم جهانی قطر از تولید ال.ان.جی از سهم کنونی الجزایر (۹/۱۷درصد) خواهد گذشت و احتمالا به ۲۰درصد خواهد رسید. بر اساس پیشبینیهای دیگر، تا آن هنگام سهم قطر در بازار جهانی ال.ان.جی ۲۵ درصد برآورد شده است.
قطر در توسعه فناوری جی.تی.ال یا تبدیل گاز به سوختهای مایع تلاش میکند، به طوری که آخرین پروژه قطر در این زمینه بزرگترین پروژه جی.تی.ال جهان بوده است. قطر از گاز طبیعی خود برای تولید متانول، آمونیاک، اوره، اتیلن و دیگر محصولات پتروشیمی استفاده میکند.توسعه و گسترش ظرفیتهای اقتصادی در حوزه انرژی در بازارهای منطقهای و بینالمللی یکی دیگر از اقدامات دولتمردان قطر میباشد. این کشور برای عرضه و فروش مطمئن منابع نفت و گاز خود در بازارهای منطقهای سعی در حضور فعال در تحولات سیاسی مناطق مختلف دارد.سیاست ایجاد تعادل در مشاجرات بینالمللی در بازارهای آسیایی – اروپایی و ایفای نقش میانجیگری در تحولات سیاسی در این راستا ارزیابی میشود.
به عنوان مثال برگزاری نشست دو روزه کشورهای آسیایی در قطر و بررسی راهکارهای همکاری در بخشهای اقتصادی، توسعه، مقابله با فقر و راه های استفاده بهینه از انرژی و فنآوری اطلاعات و مشارکت فعال نخبگان سیاسی قطر درخصوص پیگیری برنامه هستهای ایران و دیدارهای متعدد مقامات این کشور از کشورهای منطقه و فرامنطقهای همگی در راستای ظهور و بروز موقعیت جدید قطر میباشد.
علاوه بر این از آنجا که میزان زیادی از گاز قطر به ژاپن، کره جنوبی، هند، چین و دیگر کشورهای مصرفکننده آسیایی صادر میشود، این کشور قرارداد صادرات ال.ان.جی را با آمریکا و دیگر مصرفکنندگان اروپایی منعقد کرده است و به زودی میتواند بازارهای حوزه آتلانتیک و اقیانوس آرام را به دست آورد.همچنین اتخاذ سیاستهای هدفمند در آزادسازی اقتصاد زمینهساز مشارکت سرمایهگذاران خارجی برای سرمایهگذاری در این کشور شده است و نیز دوحه با اصلاح سیاستهای اقتصادی خود که به سرمایهگذاران اجازه میدهد به مدت ۱۰ سال از پرداخت مالیات بر درآمد معاف شوند تا روند سرمایهگذاری کشورهای خارجی را تسریع بخشد.
بخش دیگر از اصلاح سیاستهای اقتصادی و سیاسی این کشور تعیین حدوحدود مرزهای سرزمینی و مشترک میان قطر و کشورهای همسایه است. ازاینرو قطر برای مشخصشدن مرزهای خارجی و مشترک با همسایگان از جمله ایران، بحرین، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به تلاشهای گستردهای دست زده است. به نظر میرسد پیشبینی چنین مسائلی در چارچوب سیاست خارجی منطقهای و متناسب با رویکرد محافظهکارانه انجام میگیرد. پروژههای جدید استفاده از لولههای زیرزمینی ازطریق بحرین و بخش دریایی عربستان سعودی برای صدور گاز به کویت و همچنین پیشنهاد ایجاد خط لوله صادرات گاز به پایانههای مایعسازی و بارگیری در سواحل باتیبا خارج از تنگه هرمز در این راستا میباشد.
بنابراین به نظر میرسد دولتمردان قطر با توجه به تحولات نظام بینالمللی و مدلهای جدید امنیتی منافع ملی خود را فراتر از همکاریهای منطقهای و با عنایت به تغییر استراتژی سیاستمحوری و اقتصادمحوری در نظام بینالملل نظم جدیدی از همکاری در منافع خود را تعریف میکند. ازاینرو این کشور از یک سو تلاش میکند تا در چارچوب همکاری منطقهای موقعیت عربی و اسلامی خود را در میان جهان اسلام و سازمان کنفرانس اسلامی تقویت نماید و از سوی دیگر تلاش میکند تا با پیوند دادن اقتصاد خود با تحولات اقتصادی و سیاسی جهانی و سوگیری سیاست خارجی خود متناسب با قدرتهای برتر منطقهای از همه ظرفیتهای جهانیسازی بهرهمند شود. ازاینرو تلاش دارد:
الف) با حفظ روابط غیرمستقیم با رژیم اسرائیل از لابی صهیونیستی در توسعه روابط خود، آمریکا و کشورهای غربی استفاده کند.
ب) ازطریق همکاری و مشارکت در مانورهای نظامی با کشورهای غربی و آمریکایی به تثبیت موقعیت خود در نظمهای احتمالی جدید منطقه خاورمیانه بپردازد.
ج) با ایجاد شبکه رسانهای الجزیره که به عنوان سخنگوی این کشور در میان جهان عرب و سایر مناطق استفاده میکند، علاوه بر حفظ منافع خود مبلغ آموزههای آمریکایی و اسرائیلی در میان کشورهای منطقه باشد.
د) ترجیح و اولویت منافع ملی در مقایسه با همکاریهای منطقهای بویژه همکاری در چارچوب کشورهای عربی و اسلامی
نقش میانجیگری و نمایش چهره ای صلح طلب
یکی از اصلیترین انگیزههای قطر در تبدیل شدن به یک میانجی منطقهای یا بینالمللی حفظ امنیت و ثبات این کشور است. قطر در شبه جزیره عرب -منطقهای مملو از بحرانهای سیاسی و درگیریهای حزبی و فرقهای- قرار گرفته، بنابراین حفظ امنیت برای آن بسیار مهم به نظر میرسد. اما هر چه نقش بینالمللی و منطقهای قطر در قبال بحرانها افزایش پیدا میکند جهتگیریهای سیاسی داخلی آن نیز دستخوش تغییر میشود. به عنوان مثال هر قدر که کشورهای منطقه در خلق تحولات عربی سهم داشتند قطر سعی کرده با حفظ ثبات داخلی خود از این تحولات فاصله بگیرد. از دیگر انگیزههای قطر برای میانجیگری در بحرانهای منطقهای، تلاش برای توسعه نفوذ خود در منطقه است و به همین جهت است که از آن به عنوان عربستان سعودی جدید یاد میکنند.
پایان نامه در مورد : نقش منابع انرژی در سیاست خارجی قطر- فایل ۱۶