▪ باور و اعتقادی که فرد نسبت به خود دارا می باشد
▪ شناخت ارزش و اهمیت خویش- داشتن اعتماد و رضایت از خویش.
▪ توانایی برخورد و کنارآمدن با چالش های اساسی زندگی.
▪ توانایی ارزیابی درست و دقیق خویش-پذیرش خویش و ارزش نهادن به خود بدون هیچ گونه قید و شرطی.
▪ توانایی شناخت و پذیرش نقاط ضعف و قـوت و محدودیت های خویش.
اسمیت (۱۹۸۵) چهار عامل را در تحول عزت نفس فرد مهم میداند:
الف) ارزشی که فرد از سوی دیگران از طریق ابراز مهر و محبت، تحسین و توجه دریافت میکند.
ب) تجربه همراه با موفقیت فرد، مقام یا موقعیتی که فرد خود را در ارتباط با محیط میبیند.
ج) تعریف شخصی فرد از موفقیت و شکست
د) شیوه فرد در ارتباط با باز خورد منفی یا انتقاد
عزت نفس یک جنبه مهم در کارکرد فرد است و با زمینههای دیگری چون سلامت روانی- اجتماعی و عملکرد تحصیلی وی در ارتباط است. مطابق پژوهش اسمیت (۲۰۰۵)، دانشآموزان دارای عزت نفس بالا بیشتر از دانشآموزان دارای عزت نفس پایین، احساس اطمینان، خلاق بودن، با استعداد بودن و ابراز وجود میکنند و طبیعی است که این صفات بیشتر در کسانی دیده می شود که پیشرفت تحصیلی بالایی دارند (زارع زاده و درخشان فر، ۱۳۸۴).
نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
ابعاد مختلف عزت نفس
عزت نفس ابعادی را دارا است به این شرح (زارع زاده و درخشان فر، ۱۳۸۴):
الف) بعد اجتماعی: مشتمل بر عقاید فرد در مورد خودش به عنوان یک دوست برای دیگران است. به طور کلی، فردی که نیازهای اجتماعیش برآورده شود احساس خوبی در این زمینه خواهد داشت.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
ب) بعد آمورشگاهی: عزت نفس، مبتنی بر مقدار ارزشی است که نوجوان به عنوان یک دانشآموز برای خود قائل است. ارزیابی پیشرفت و توانایی تحصیل آسان نیست، اما به طور کلی میتوان گفت که اگر دانشآموز، با توجه به معیارهای مورد قبول جامعه، پیشرفت تحصیلی خوبی داشته باشد از عزت نفس تحصیلی برخوردار است.
ج) بعد خانوادگی: فردی که احساس میکند عضو با ارزشی در خانواده است و از محبت و احترام، به ویژه از ناحیه والدین برخوردار است، در این زمینه عزت نفس بالایی خواهد داشت.
د) بعد فردی: تصور جسمانی، ترکیبی از ویژگیهای جسمانی و تواناییهای بدنی است. عزت نفس فرد در این زمینه، بر اساس رضایت از وضعیت جسمانی و ویژگیهای ظاهریاش مبتنی است. دختران، بیشتر به خصوصیت بدنی و پسران به توانایی جسمی (قدرت جسمانی) اهمیت میدهند.
هـ) بعد کلی: در این جا ارزیابی و تصور کلی فرد ازخود و یا خویشتن است و اساس ارزیابی فرد در همه زمینهها است.
انواع عزت نفس
فرد به منظور آنکه اقتدار شخصی لازم را به دست آورده و رضایت و غنایی که استحقاقش را دارد تجربه کند به سه نوع عزت نفس نیاز دارد ( زارع زاده و درخشان فر، ۱۳۸۴):
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
عزت نفس رفتاری؛[۴۶] که به معنای قابلیت و توانایی در عمل کردن و انجام دادن کار ها است. از کار های ساده و معمولی تا کار های پیچیده و مشکل تر.
عزت نفس احساسی – عاطفی[۴۷]؛ به معنای توانایی در تسلط و به کنترل در آوردن دنیای احساسی و عواطف است. این که فرد بداند چه احساسی دارد، معنای آن ها را بفهمد و بتواند انتخاب احساسی درستی بکند و از خود در مقابل درد و رنج روحی و لطمه ها و صدمه های عاطفی محافظت کند و بداند که چگونه روابطی صمیمی، سالم و ماندگار خلق نماید.
عزت نفس روحی و معنوی[۴۸]: همانا اعتماد و ایمان فرد به جهان هستی و کل آفرینش و موجودات است. این ایمان روحی زندگی، هدف و نهایتی مثبت را در پی خواهد داشت.
شیوه های افزایش عزت نفس رفتاری
برای افزایش این نوع از عزت نفس باید به چهار مشخصه آن توجه داشت. که عبارتند از:
– اعتماد و ایمان به قابلیت و توانایی در عمل کردن .
– داشتن استمرار، مداومت و پشتکار در راه رسیدن به هدف
– اعتماد و ایمان به قابلیت و توانایی خود را، از سر راه برداشتن موانع و مشکلات
– اعتماد و ایمان کامل داشتن به قابلیت و توانایی کمک خواستن از دیگران در صورت لزوم .
شیوه های افزایش عزت نفس احساسی – عاطفی
این نوع از عزت نفس پنج ویژگی دارد که باید به آن ها توجه کرد. از جمله (زارع زاده و درخشان فر، ۱۳۸۴):
– اعتماد و ایمان داشتن به درک و فهمیدن و تماس با احساسات .
– اعتماد و ایمان داشتن به توانایی بیان احساسات و بیرون ریختن آنچه در درون می باشد.
– اعتماد و ایمان داشتن به قابلیت و توانایی در برقراری ارتباطی دوستانه، محبت آمیز و با معنی با سایر انسان ها.
– اعتماد و ایمان داشتن به توانایی یافتن عشق، درک متقابل عشق و شور و حرارت در تمامی موقعیت های زندگی خـود، بـه خصـوص موقعیت های دشوار و بهره بردن از آن.
– اعتماد و ایمان داشتـن به دارا بودن چیزهای ارزشمند و فوق العاده برای تقدیم به دیگر انسان ها.
شیوه های افزایش عزت نفس روحی – معنوی
این نوع از عزت نفس سه خصوصیت دارد که باید به آن ها توجه کرد (زارع زاده و درخشان فر، ۱۳۸۴):
– اعتماد و ایمان داشتن به این که جهان هستی و موجودات، پدیده هایی اسرارآمیز و اعجاز گونه اند که همواره رو به تحول و تکامل دارند و جریان هستی خود به خود، به سوی خوبی و کمال پیش می رود.
– اعتماد و ایمان داشتن به نظم برتر نظام هستی و ایمان به این که معنی و مفهومی در آن نهفته است.
-اعتماد و ایمان داشتن به این که شما نیز انسانی هستید که مظهر، نمود و مخلوقی از خداوند، روح و هوش برتر یا هر چیز دیگری که آن را مسئول و مبدأ آفرینش وخلقت جهان هستی می دانید، هستید . بنابراین عزت نفس واقعی آن است که در سه زمینه رفتاری، احساسی و معنوی ، احساس عزت نفس داشته باشید؛ به طوری که علاوه بر احساس اقتدار شخصی، از تعادل و تناسب خوبی نیز در زندگی خود بهره مند باشید (براندن، ۱۹۹۳؛ ترجمه هاشمی، ۱۳۷۱).
عوامل مؤثر در ایجاد عزت نفس
به طور کلی میتوان گفت در ایجاد عزت نفس چند عامل مهم نقش دارد (زارع زاده و درخشان فر، ۱۳۸۴):
الف) واکنش دیگران: شاید مهمترین عامل، واکنش دیگران است که در ایجاد عزت نفس افراد، اثر دارد و تحت عنوان نظریه «آینه خودنما» نامیده میشود. والدین از جمله دیگران هستند که یکی از مهم ترین عوامل شکلگیری احساس ارزش نسبت به خود در نوجوانان بشمار می روند. نوجوانانی که طرد میشوند با رنج به طرد خود میپردازند و احساس بیارزشی میکنند.
ب) مقایسه با دیگران: مقایسه فرد با دیگران، عامل دیگری است که میتواند در عزت نفس افراد تأثیر داشته باشد. اگر اطرافیان مهم فرد، با هوش و زرنگ باشند، خوش سیما باشند و فرد همیشه از آنها عقب باشد، یک احساس بیارزشی پیدا میکند و باعث کاهش عزت نفس در او میشود. همچنین وضعیت مالی و رفاهی اطرافیان هم میتواند این اثر را داشته باشد.
نتیجه تصویری برای موضوع هوش
ج) همانندسازی[۴۹] با الگوها: فرد از ابتدای زندگی، افرادی را که برای او مهم هستند به عنوان الگو انتخاب می کند. همانندسازی میتواند بر عزت نفس افراد اثر بگذارد و فرد احساس میکند که شبیه به الگوی خود میشود.
د) نیاز به احساس ارزش و عزت نفس: انسان برای حفظ سلامت و تعادل خود نیازمند است که احساس کند فرد با ارزشی است و دیگران او را مهم میدانند. طرد شدن و بیارزشی فرد، نه تنها باعث کاهش عزت نفس میشود بلکه ریشه بسیاری از بیماریهای روحی و روانی او خواهد بود.
معمولاً عزت نفس در پنج زمینه میتواند تأثیرات جدی داشته باشد (زارع زاده و درخشان فر، ۱۳۸۴):
الف) احساسات فرد
ب) نگرش ها، خلاقیت ها و یادگیری افراد
ج) ارزیابی فرد از خود
د) روابط فرد با دیگران
ه) طرز رفتار فرد
رفتار افراد، متاثر از عزت نفس آنها است.
فردی که عزت نفس پایینی دارد یک خود انگاره منفی دارد. تحقیقات نشان داده است که بین عزت نفس و عملکرد تحصیلی، رابطه محکمی وجود دارد. عزت نفس بالا، عملکرد تحصیلی بالایی را موجب میشود. همچنین عزت نفس بالا موجب میشود که فرد احساس کند و باور داشته باشد که با کفایت است و اگر این احساس با کفایتی نباشد فرد نمیتواند چیزی را یاد بگیرد و در آموختن هر تکلیف جدید احساس درماندگی و ترس میکند. علاوه بر این، عزت نفس بر روابط بین افراد، اثر مثبتی دارد (همان منبع).
عزت نفس از دیدگاه قرآن، احادیث و دانشمندان اسلامی
در قرآن کریم چند معنی برای نفس آمده است:
۱- در قرآن از نفس ابتدائاً به معنی جان یا حیات حیوانی یاد میشود. «برای نفس چیزی نیست مگر آنکه بمیرد به اذن پروردگار ” و ما کان لنفس ان تموت الا باذن ا…” آل عمران آیه ۱۴۵».
۲- نفس به معنی روان یا نفس انسانی آمده است: «مبادا کسی به کیفر آنچه کسب کرده به هلاکت افتد” ان تبسل نفس بما کسبت لیس لها” . در این مورد نفس همان مجموعه حالات روانی است که خاصیت ادراکی، انفعالی و افعالی دارد (انعام آیه ۷۰).
نقش والدین در شکل گیری عزت نفس
والدین را از نظر نقشی که به عنوان مربی اجرا میکنند، میتوان به چهار گروه تقسیم کرد: الف) والدین مستبد[۵۰]؛ ب) والدین بیتفاوت[۵۱] ؛ ج) والدین آزاد [۵۲]؛ و د) والدین با اقتدار. «والدین زورگو» پرتوقع هستند؛ نظارت بسیار شدیدی بر رفتار فرزندانشان اعمال میکنند و خواستههای خود را با زور، تهدید و تنبیه به اجرا در میآورند. بیشتر اوقات، فرزندان به این نوع رفتارها پاسخ مثبت نمیدهند. فرزندان چنین والدینی خیلی زود غمگین میشوند، بدخلقی نشان میدهند، متجاوز بار میآیند و مشکل آفرین میشوند. بر عکس، «والدین بیتفاوت» برای فرزندانشان محدودیتی قائل نمیشوند. آن ها توجه و علاقهای نسبت به فرزندان خود نشان نمیدهند و از آن ها پشتیبانی عاطفی نمیکنند. رفتار این گونه والدین موجب عدم رشد سالم شخصیت فرزند میشود. فرزندان چنین والدینی زیاده طلب، نافرمان و عنان گسیخته بار میآیند و در تعاملهای اجتماعی و بازی با همسالان خود، به طور مؤثر و سالم مشارکت نمیکنند. «والدین آزاد» با محبت هستند و از نظر عاطفی حساسند. اما برای رفتار فرزندانشان مرزی قائل نیستند. آنها گرچه پذیرای رفتار فرزندانشان و مشوق آنها هستند، اما نقش مهمی در ساخت شخصیت آن ها ندارند. جای تعجب است که فرزندان این گونه والدین در بعضی موارد به فرزندان «والدین زورگو» شباهت دارند و بیشتر اوقات رفتارشان ناگهانی، بدون تفکر، ناپخته و خارج از کنترل است (مشیری تفرشی، ۱۳۷۸).
اما، «والدین با اقتدار»، بهترین بستر را برای رشد فرزندان خود، به خصوص پرورش عزت نفس در آنها فراهم میآورند. این والدین ضمن این که به فرزندان خود علاقه نشان میدهند و نسبت به آنها احساس عاطفی دارند، برای رفتار آنان مرزهای معینی را تعیین میکنند؛ به طوری که فرزندان از پیش میتوانند واکنش پدر و مادر را در مقابل هر یک از رفتارهای خود حدس بزنند (مشیری تفرشی، ۱۳۷۸). این نوع رفتار از جانب والدین موثرترین اثر مثبت را بر رشد اجتماعی فرزندان میگذارد. فرزندان چنین والدینی به طور کلی کنجکاوترین و مستقلترین افراد جامعه بار میآیند و عزت نفس بالایی پیدا میکنند. عملکرد سایر افراد خانواده به جز پدر و مادر، مانند برادر و خواهر کوچکتر یا بزرگتر نیز میتواند نقش مهمی در میزان عزت نفس کودکان داشته باشد. والدین آگاه در مورد رفتار خود نسبت به فرزندانشان به مطالعه میپردازند و به طور عملی از راهکارهای مثبت در تربیت فرزندان استفاده میکنند و بدین وسیله میزان عزت نفس آنها را بالا میبرند (همان منبع).
والدین، به این اصل اعتقاد دارند که افراد با عزت نفس بالا، در جهت ارتقاء گام برمی دارند. ایجاد دیدگاه مثبت نسبت به رویدادهای زندگی در فرزندان، به تقویت عزت نفس آنان کمک بزرگی میکند. یکی از رویدادهایی که باعث کاهش عزت نفس در فرد میشود، «شکست» است. پدر و مادر میتوانند فرزند «شکست خورده» را در مورد آن واقعه به طور منطقی توجیه کنند و تعریف صحیحی از کلمه «شکست» به او ارائه دهند. به او بیاموزند، افرادی که در زندگی هدف دارند و تلاش میکنند به هدف خود برسند، ابتدا وسایل و راهکارهایی را برای خود انتخاب میکنند. استفاده از بعضی از این وسایل و راهکارها امکان دارد همیشه موفقیتآمیز نباشد. فردی که مثبت اندیش و هدفدار است، در ارادهاش تزلزل روی نمیدهد و با اتکا به خود، هر شکست را یک فرصت طلایی میشمارد و با تجزیه و تحلیل علل عدم موفقیت، بهترین بهرهبرداری را از موقعیت پیش آمده میکند. به عبارت دیگر، افرادی که به نفس خود متکی هستند، به اصل «الخیر فی ماوقع» ایمان دارند و از نتایج یک رویداد بد، با جدیت و سعی تمام استفاده میکنند. با چنین طرز فکر و دیدگاهی است که فرزند تشویق میشود یأس و ناامیدی را ازخود دور سازد و به اقدامی جدید و استفاده از راههای دیگر دست زند. انسانی که پویاست، طبیعی است که در مسیر آزمایش و خطا گاهی با شکست نیز روبرو شود و این مسأله نباید خارج از انتظار وی باشد. افرادی در زندگی شکست نمیخورند که هرگز دست به عمل هدفمند نمیزنند. به عبارت دیگر، ترس از شکست، بعضی انسانها را منفعل بار میآورد. شکست، تجربه بسیار ارزشمندی است. برای این که در ذهن فرزندان این طرز فکر مثبت نسبت به رویدادها، بهتر و سریعتر شکل بگیرد، پدر و مادر میتوانند به آنان از طریق آشنا کردنشان با زندگی بزرگان کمک کنند. زندگی بزرگان و افرادی که به عنوان برترینها در جوامع بشری مطرح شدهاند، الگوی خوبی برای تقویت عزت نفس است (مشیری تفرشی، ۱۳۷۸).
نقش عوامل دیگر در تقویت عزت نفس
در تعامل با اجتماع، فرد برای نوع قضاوت دیگران نسبت به خود اهمیت زیادی قائل میشود. به دیگر سخن، تا حد زیادی شخص همانگونه خود را میبیند که فکر میکند دیگران او را میپندارند و نسبت به سراپای وجودش، سر و وضعش، رفتارش، وضعیت تحصیلیاش و دیگر وجوه شخصیت خود به قضاوت میپردازند. در محیط آموزشی، قضاوت دیگران درباره موفقیتها یا شکستهای تحصیلی فرد، او را نسبت به نمره بسیار حساس میکند. از این رو به طور مداوم، دستاورد تحصیلی خود را با دیگران مقایسه میکند. اگر عملکرد وی در کلاس درس خوب باشد، عزت نفسش افزون میشود و بر عکس، گرفتن نمره پایین موجب تزلزل عزت نفس در وی میشود. معمولاً در موقعیت شکست تحصیلی، دانشآموز ممکن است به دو گونه متفاوت عکسالعمل نشان دهد. بعضیها عدم موفقیت خود را به کم کوشی خود نسبت میدهند و با تلاش پیگیر، برای جبران نمره پائین خود اقدام میکنند. بعضی دیگر دلسرد میشوند و به خود نسبتهای منفی میدهند؛ مانند این که: « من اصلاً استعداد ندارم» یا: «من بیهوشم.». این طرز فکر مخرب و اندیشه منفی نسبت به خود، دست کشیدن از تلاش بیشتر، تسلیم شدن در برابر شکست، افت تحصیلی بیشتر و بحرانیتر شدن وضع را به دنبال دارد. در مورد این دسته از دانشآموزان،کمک فوری مشاور و اطمینان خاطر دادن به آنها نسبت به تواناییهایشان بسیار ضروری است. بهتر است مشاور، دانشآموز و دبیر درس مربوط، در جلسهای کنار هم بنشینند و سعی کنند، راههای مناسبی برای موفقیت بیشتر وی در آن درس پیدا کنند (زارع زاده و درخشان فر، ۱۳۸۴).
از بعد آموزشی، عامل دیگر در کاهش میزان عزت نفس، تغییر دادن مدرسه محل تحصیل دانشآموز است. معمولاً محیط جدید تحصیلی، باعث افت درسی میشود و بعضی از افراد برای وفق دادن خود با موقعیت جدید به زمان زیادی نیاز دارند. پس نتیجه میگیریم که مدرسه در مجموع، یک عامل محیطی بسیار مؤثر در رشد یا سرکوب عزت نفس شخص است. عامل موثر دیگر، تغییرات فیزیولوژیکی دوران بلوغ است که بر فرد فشارهای روانی و جسمی وارد میکند و منجر به غمزدگی او میشود. نگرش منفی شخص نسبت به خود که حاصل این تغییرات است، عزت نفس او را خدشهدار میکند (مشیری تفرشی، ۱۳۷۸).
پیشرفت تحصیلی
موضوع شیوه های جلوگیری از افت تحصیلی دانش آموزان و پیشرفت آموزشی آنها به منظور کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری و کارایی نظام آموزشی در سه دهه اخیر به یکی از مهم ترین مباحث نظام آموزشی ما تبدیل شده است. به عبارتی در حال حاضر همه مسوولان نظام آموزشی و بسیاری از اولیا و دانش آموزان گاه به نحوی با این معضل آموزشی درگیر هستند. تحقیقاتی که پژوهشگران انجام داده اند یا هم اکنون نیز انجام می دهند و بحث های فراوانی که روان شناسان، مشاوران و متخصصان تعلیم و تربیت در این راستا دارند، صرفاً به همین جهت است که شاید با شناخت مساله و کشف راه حل های اساسی ریشه این معضل برای همیشه خشکانده شود یا از بین برود (کیامنش، ۱۳۷۹).
در گذشته، آموزش مهارت های زندگی به کودکان برای ورود به زندگی اجتماعی توسط خانواده ها صورت می گرفت اما از زمانی که آموزش فرزندان به عهده نهادهای آموزشی قرار گرفت، نقش والدین هم در امور آموزشی کودکان کم رنگ تر شد. ولی امروزه با افزایش آگاهی ها، والدین می کوشند تا شرایط پیشرفت تحصیلی فرزندشان را خارج از محیط مدرسه نیز فراهم نمایند. امروزه بهره گیری از آموزش های مدرسه و پیشرفت تحصیلی از اهمیت به سزایی برخوردار است و خانواده ها برای موفقیت درسی و علمی فرزندان شان بسیار تلاش و مبالغ هنگفتی به این منظور هزینه می کنند. برای پیشرفت تحصیلی صرف هزینه های هنگفت و امکانات آموزشی و نظام های نوین و … کافی نیست بلکه زمینه ها و شرایط خاصی برای پیشرفت درسی فرزندان لازم است. محیط زندگی باید سرشار از آرامش، آسایش و امنیت باشد تا بچه ها احساس ناامنی و اضطراب نکنند. درس خواندن در محیط ناآرام و ناامن خانه، بسیار دشوار است و والدین می توانند با فراهم کردن محیطی سرشار از آرامش، به پیشرفت تحصیلی فرزندشان کمک کنند. انگیزه در پیشرفت تحصیلی اهمیت ویژه ای دارد و وجود این شرط تمام عوامل مخل و مضر را از سر راه برمی دارد. حذف عوامل مزاحم در منزل می تواند به درس خواندن دانش آموزان کمک کند زیرا خانواده های پرتنش، پر سر و صدا و پررفت و آمد موانع بسیاری برای پیشرفت تحصیلی فرزندان شان ایجاد می کنند. والدین باید مسائلی را که باعث کاهش انگیزه تحصیل در فرزندان شان می شود، حذف کنند و توجه داشته باشند که تشویق به موقع، به افزایش انگیزه دانش آموزان کمک می کند. محیط مدرسه تقویت کننده اصلی انگیزه هاست و به طور حتم محیط های درسی کسل و خسته کننده و معلمان بدون نشاط نمی توانند انگیزه مناسبی برای تحصیل ایجاد کنند (توحیدی، ۱۳۸۱).
والدین باید در کنار پیشرفت تحصیلی فرزندان، احساس خلاقیت و نوآوری را نیز در آن ها رشد دهند و در این زمینه تلاش کنند. متاسفانه بیشتر والدین، پیشرفت تحصیلی را فقط در درس خواندن طولانی مدت می دانند ولی این روش غلط، باعث خستگی و کاهش علاقه و بازدهی مناسب می شود. والدین باید با برنامه ریزی دقیق و افزایش اطلاعات و آگاهی های خود، به آموزش و پیشرفت بهتر فرزندان خود کمک کنند. دانش آموزان در کنار درس خواندن، نیاز به تفریح، ورزش، شادی، سرگرمی و بازی دارند و والدین نباید آن ها را از مطالعه کتب غیردرسی، برقراری ارتباط کنترل شده با دوستان و آشنایان و تفریح و بازی منع کنند. حفظ تعادل در همه کارها و برنامه ریزی و دقت نظر، عامل موفقیت و پیشرفت است و نباید با سخت گیری های نابجا باعث دور شدن از هدف اصلی و عدم موفقیت فرزندان خود شد (حاج حسینی، ۱۳۸۲).
عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
یکی از عامل های بسیار مهم در تکوین شخصیت نوجوان و جوان، مدرسه می باشد. مدرسه بعد از خانواده مهمترین نقش را در فرایند اجتماعی کردن نوجوان به عهده دارد. مدرسه از طریق آموزش مهارتهای علمی و فنی و فراهم آوردن زمینه همکاری گروهی و مسئولیت پذیری نوجوان و جوان موجبات رشد همه جانبه و متعادل شخصیت آنان را فراهم می سازد. گرچه مدارس وقت خود را صرف ایجاد آمادگی در نوجوانان و جوانان به منظور کسب مدارج عالی تحصیل می کنند؛ با وجود این بسیاری از نوجوانان بدون دریافت مدارج عالیه مستقیماً به زندگی وارد شده و چون فاقد آمادگی لازم برای ورود به آن می باشند. احساس شکست و درماندگی نموده به بهداشت و سلامت روانی آنان آسیب وارد می شود . علاوه بر آن عامل های دیگری نیز وجود دارد که در موفقیت و یا عدم موفقیت دانش آموزان در مدرسه ودر نتیجه در زندگی آینده آنها تاثیر دارد که به ذکر پاره ای از آنها پرداخته می شود (جلالی و نظری، ۱۳۸۶).
● تاکید بر رشد عقلانی