۲-۳-۲)تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
ارل و استنت[۵۷](۱۹۸۷) با تحقیق روی ۶۴۵ دانش آموز دریافتند که دوست داشتن فعالیتها و ورزش، فواید آمادگی جسمانی، لذت و کسب مهارتهای جدید، جزو دلایلی به شمار میرفت که دانش آموزان این درس را به صورت اختیاری انتخاب میکردند و در فعالیتهای آن شرکت میکردند. دلایل عدم انتخاب و شرکت در فعالیتهای کلاس این درس شامل مهم نبودن به اندازه دروس دیگر مدرسه، برنامه ریزی ضعیف، تعارض در برنامه ها، انجام تمرینات کافی خارج از محیط مدرسه و مشکل عرق کردن و ادامه حضور در بقیهی کلاسها در طول روز بود[۷۱].
تانهیل وزاکراجسک[۵۸](۱۹۹۳) نیز نشان دادند که ۵۷ درصد از دانش آموزان دوره راهنمایی، تربیتبدنی را بخش مهمی از آموزش شان میدانند، در حالی که این درس برای ۴۳ درصد اهمیتی نداشت. هم چنین از دانش آموزان خواسته شد تجارب شخصی شان را در رابطه با درس تربیتبدنی بیان کنند. دانش آموزان نیز برنده شدن، موفقیت، کار گروهی، عملکرد خوب، مشارکت داشتن، به حساب آمدن[۵۹] و سرگرم شدن را جزو تجارب مثبت، و صدمات و تمرینات آمادگی جسمانی را جزو تجارب منفی بیان کردند[۱۰۴].
کارلسون(۱۹۹۵) دلایل نگرش منفی نسبت به درس تربیتبدنی به این دلیل است که دانش آموزان احساس میکنند این درس، نیازهای شان را در زندگی برآورده نمیکند و در نتیجه این درس را ارزشمند تلقی نمیکنند. او مفهوم “بیمعنایی[۶۰]” یا به بیان دقیقتر اینکه تصور شود درس تربیتبدنی هدفی در زندگی دانش آموزان ندارد – را از مهمترین عواملی میدانست که موجب نگرش منفی دانش آموزان نسبت به درس تربیتبدنی میشد. همچنین کارلسون دریافت که دانش آموزان به درس تربیتبدنی مانند موضوعات آموزشی دیگر به صورتی یکسان توجه ندارند. آنها معتقد بودند این درس نمیتواند شانس آنها را در کسب شغل یا ورود به دانشگاه تحت تأثیر قرار دهد.
کارلسون پنج استراتژی برای کناره گیری و شرکت نکردن دانش آموزان در فعالیتهای ورزشی و کلاس تربیتبدنی را شناسایی کرد:
۱٫ سرخوردگیهای پنهان[۶۱] که در آن دانش آموزان بدون هیچ گونه کاهش محسوسی در ابراز علاقه ظاهری، به مشارکت در فعالیتها ادامه میدهند. از این رو سازگاری و هماهنگی را به رغم دوست نداشتن موضوع درسی انتخاب میکنند.
۲٫ گوشه گیری که در آن دانش آموز در کلاس مشارکت میکند، اما در حداقلترین سطح که میزان فعالیت شان تقریباً ناچیز است.
۳٫ تماشاگر شدن که دانش آموز در فعالیتها شرکت نمیکند و به تماشای دانش آموزان دیگر میپردازد
۴٫ تظاهر کردن استراتژی دانش آموزانی است که با مریضی و جراحت ساختگی از قرار گرفتن در موقعیت ورزشی اجتناب میکند یا وانمود میکند که مشغول است، حتی اگر هیچ کاری انجام ندهد.
۵٫ فرار، که با این استراتژی دانش آموز در کلاس حضور نمییابد[۶۵].
هاردمن و مارشال [۶۲](۲۰۰۰) در تحقیقی به “مطالعهی موقعیت و وضعیت تربیتبدنی در مدارس کشورهای جهان” پرداختهاند. کمیتهی بینالمللی المپیک از این طرح تحقیق حمایت مالی کرد. این طرح در سال ۱۹۹۸ آغاز شد. نتایج این تحقیق بر مبنای بررسی پیشینه و پرسشنامه در مورد ۱۲۶ کشور و منطقهی مستقل آموزش و پرورش (استان یا ایالت) در اجلاس جهانی تربیتبدنی در ۳ تا ۶ نوامبر ۱۹۹۹ ارائه شد. عناوین مورد بررسی این تحقیق عبارت بود از:
الف: ضروری بودن برنامه درسی تربیتبدنی
درحالی که در بسیاری از کشورها (۹۲ درصد) تربیتبدنی حداقل به مدت بخشی از یک جلسه درسی برای پسران و دختران اجباری است، اما اجرای آن در عمل با انتظارات در نظر گرفته شده هماهنگی ندارد. به طوری که به نظر میرسد تربیتبدنی در ۷۱ درصد از موارد طبق آیین نامه های رسمی اجرا نمیشود و در بسیاری موارد، تربیتبدنی حذف میشود تا دروس دیگر آموزش داده شود. در چهار منطقه در حال توسعه در جهان شامل آفریقا، آسیا، آمریکای مرکزی و لاتین و اروپای حاشیه دریای مدیترانه، در مجموع با ۶۰ درصد بیشترین موارد عدم اجرای تربیتبدنی را داشتهاند. کشورهایی که از نظر اقتصادی توسعه یافته بودند، عدم اجرای تربیتبدنی در آن کشورها با درصد کمتری همراه بوده است، اگر چه در آن کشورها نیز برخی موارد کم توجهی وجود داشته است. عوامل متفاوتی در ایجاد فاصله بین وضعیت تعیین شده و وضعیت اجرا شده تأثیر داشته که برخی از آنها عبارتند از: از دست دادن زمان اختصاص داده شده، اهمیت دادن کمتر به تربیتبدنی به طور عمومی در مدرسه، عدم ارزشیابی رسمی، موانع مالی، انتقال منابع به موارد و جاهای دیگر به غیر از تربیتبدنی، منابع مادی ناکافی و کمبودهایی در تعداد نیروی انسانی مناسب.
عکس مرتبط با اقتصاد
ب: زمان اختصاص داده شده به برنامه درسی
اطلاعات جمع آوری شده در زمینه زمان اختصاص داده شده به برنامه درسی نشان داد که این مسأله در طول سالهای تحصیل بسیار متغیر است. در ۵۶ درصد از کشورها، زمان برنامه ریزی درس تربیتبدنی در سالهای تحصیل ثابت است، در حالی که در ۴۴ درصد از کشورها متغیر است. دو نکت
دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
ه قابل توجه وجود داشته است: اول اینکه بیشترین زمان برنامه درسی در سالهای پایین مدرسه در دامنه سنی ۹ تا ۱۴ سال وجود داشته است، دوم اینکه زمان اختصاص داده شده به برنامه درسی تربیتبدنی با افزایش سن کاهش مییابد، به ویژه در سالهای پایانی مدرسه که در آن سالها درس تربیتبدنی به درس اختیاری تبدیل میشود یا اینکه به طور کامل از برنامه تحصیلی حذف میشود.
ج: وضعیت درس تربیتبدنی
تربیتبدنی در ۸۶ درصد از کشورها وضعیت قانونی مشابه دروس دیگر دارد، اما فقط در ۴۳ درصد از کشورها وضعیت تربیتبدنی نسبت به دروس دیگر اهمیت بیشتری دارد و در کشورهای بیشتری یعنی ۵۷ درصد وضعیت قانونی تربیتبدنی نسبت به دروس دیگر پایینتر است.
د: منابع مالی
در اغلب کشورها یا ایالتهای مستقل حدود ۶۰ درصد کاهش بوده و در مواقع بحران مالی یک امر طبیعی است که به کاهش برنامه های تربیتبدنی در آینده منجر میشود.
و: وسایل و تجهیزات
در ۶۹ درصد از کشورها یا ایالتهای مورد مطالعه هاردمن و همکارانش، کمبود وسایل و تجهیزات ورزشی وجود داشته است و فقط در ۳۱ درصد موارد وسایل و تجهیزات به مقدار کافی بوده است.
ه: نیروی انسانی، معلم دوره دیده و متخصص
این نگرش در سطح جهان وجود دارد که در مقطع دبستان معلم عمومی و در سطح دبیرستان معلم متخصص تربیتبدنی وظیفه تدریس درس تربیتبدنی را بر عهده گیرد. ضمن اینکه در برخی کشورها حتی برای مقطع دبیرستان نیز امکان بهکارگیری معلم متخصص تربیتبدنی وجود ندارد. از طرفی در اغلب موارد، معلمان عمومی (در دبستان یا دبیرستان) به مقدار کافی و یا حتی به طور مناسب در زمینه تربیتبدنی، آمادگی، دانش و مهارت ندارند.
ی: محتوای درس تربیتبدنی
در ادامه تحقیق هاردمن و همکارانش در زمینه محتوای درس تربیتبدنی گزارش شده است که در باهاما تأکید زیادی بر پرورش ورزشکاران نخبه برای مسابقات بین مدرسه ای انجام میشود، در حالی که تربیتبدنی عمومی برای مشارکت عمومی دانش آموزان مورد کم توجهی واقع میشود. مثال دیگر کشور استرالیا است که در بسیاری از شهرهای آن به کسب مدالهای ورزشی به قیمت از دست دادن برنامه های تربیتبدنی پایه تاکید میشود.
در پایان تحقیق هاردمن و همکارانش نتیجه گیری شده است که تربیتبدنی در مدارس در اغلب کشورهای جهان و در قاره های مختلف در وضعیت خطرناکی قرار دارد و به سمت کاهش یا حذف برنامه درس تربیتبدنی پیش میرود [۷۸].
تامپسون و همکارانش (۲۰۰۱) تحقیقی با عنوان “بررسی تربیتبدنی در آلبرتا” انجام دادند؛ بخشی از تحقیق آنها در مورد عوامل مؤثر بر اجرای درس تربیتبدنی در مدارس بود، نتایج در این زمینه نشان داد، معلمها به تناوب اظهار کردند که دسترسی به تجهیزات و امکانات فرصت پیشرفت حرفه ای را به دانش آموزان میدهد، از نظر معلمین و مدیران تنها ۳۲ درصد تجهیزات و ۳۸ درصد امکانات برای اجرای درس تربیتبدنی در مدارس موجود است [۱۰۶].
پیلت و همکاران (۲۰۰۱) به نیازهای دانش آموزان از دیدگاه خاصی توجه کردهاند و با “بررسی وضعیت غیر فعال بودن دختران” پیشنهاد میکنند که با اولویت دادن به اهداف شناختی برای این گروه، توصیف و تشریح اثرات فعالیتهای بدنی و حرکتی جزء نیازهای شناختی این دختران است. زیرا باید دانست که این دختران در مورد اهداف و برنامه های تربیتبدنی چه فکر میکنند و چه نگرشی دارند. آنها با بررسی اولویت رشته های ورزشی ۱۴۵ دختر ۱۷- ۱۶ ساله دریافتند که بسکتبال، شنا، تنیس، تنیس روی میز و بدمینتون جزء ۵ نیاز برتر آن دختران میباشد [۸۹].
اسلیپ و ورمالد[۶۳](۲۰۰۱) روی فعالیتهای جسمانی دختران جوان در سنین بین ۱۶ تا ۱۷ سال نشان داد اگر چه بیشتر آنها اهمیت و ارزش شیوه زندگی فعال از لحاظ جسمانی را تایید کردند، ولی دیدگاه بسیاری از آنها نسبت به تجارب تربیتبدنی در مدرسه منفی بود. موارد بسیاری وجود دارند که به نظر میرسد سبب بی تفاوتی دختران از تربیتبدنی مدارس می شود که شامل دامنهای از ویژگیهای برنامهی درسی تا پوشیدن لباس و تجهیزات است[۱۱۵].
کندن و کولیر[۶۴](۲۰۰۲) نشان دادند حق انتخاب، تأثیر زیادی بر تعهد دانش آموزان میگذارد که حتی بعد از مدرسه نیز فعالیتهای جسمانی خود را ادامه دهند. آنها دریافتند دانش آموزانی که به آنها حق انتخاب داده شده بود، بیشتر به تربیتبدنی علاقهمند شدند و مشتاق بودند شانس خود را در پیروزی و شکست امتحان کنند[۱۱۵].
راین، فلمینگ و مانیا[۶۵](۲۰۰۳) نظرات دانش آموزان دوره راهنمایی را نسبت به کلاس تربیتبدنی بررسی کردند و نشان دادند که %۸۳ آنها از فعالیتهای متنوع این درس لذت میبرند، %۸۰ معلمشان را دوست دارند و %۷۹ در این کلاس سرگرم میشوند. همچنین %۳۸ از زمان کوتاه این کلاس ناراضیاند و %۲۷ از تعویض لباس ناراضیاند[۹۷]
فیل اپسیلون کاپا (۲۰۰۳) در تحقیقی پیمایشی تحت عنوان “رابطه میان ادراک دانش آموزان و معلمان در مورد اهمیت اهداف کلاسهای تربیتبدنی” تعداد ۴۱۶ نفر از دانش آموزان را در ۱۹ کلاس مورد بررسی قرار داد. نتایج این تحقیق نشان داد که دانش آموزان در مورد اهمیت اهداف کلاسه
ای تربیتبدنی که از طرف معلمان تأکید میشود، آگاهی لازم را ندارند. همچنین آنها با اهداف مورد نظر معلمان هر چند این اهداف در راستای نیازهای دانش آموزان است، موافق نیستند. همچنین رابطه معنیداری میان نیازهای دانش آموزان و اهداف برنامه ریزی شده از سوی معلمان وجود داشت [۷۷].
کوکا و همکاران[۶۶](۲۰۰۵) نشان دادند که دانش آموزان به خاطر علاقهشان به موفقیت و یا اینکه وقتشان را بدون فشارهای تحصیلی بگذرانند، نگرش مثبتی به درس تربیتبدنی دارند[۸۲].
گوستافسون و رودس[۶۷](۲۰۰۶) بیش از تأثیر عملی فعالیتهای جسمانی والدین بر فعالیتهای جسمانی فرزندان، حمایت والدین از فعالیتهای جسمانی فرزندان را بررسی کردند و نشان دادند که نه فقط حمایتهای والدین، بلکه مشارکت واقعی و عملی آنها در فعالیتهای ورزشی، به افزایش فعالیتهای جسمانی فرزندان کمک خواهد کرد[۷۷]
جارت [۶۸](۲۰۰۶) تحقیقی با عنوان “ادراک والدین دانش آموزان کلاس پنجم در مورد برنامه های درس تربیتبدنی” انجام داد، ۲۷ نفر از والدین دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد که اکثر والدین اطلاعات نادرستی از برنامه های درس تربیتبدنی دارند. تعداد کمی از والدین هم برای کسب اطلاعات درست تلاش میکردند. علاوه بر این همه والدین به دلیل اینکه خودشان از کلاسهای ژیمناستیک تصور ناخوشایندی داشتند در مورد فرزندان خود نیز دید مثبتی نداشتند [۸۰].
پریتوی و همکاران[۶۹](۲۰۰۷) با تحقیق روی ۹۹۵ دانش آموز پایه ششم تاهشتم، نشان دادند همهی دانش آموزان نگرش تقریباً مثبتی نسبت به تربیتبدنی دارند[۹۱].
اریک سیگموند و همکاران[۷۰](۲۰۰۸) در تحقیق”رابطه بین فعالیتهای جسمانی و رفتارهای کم تحرک کودکان ۱۳-۸ و والدین شان” نشان داد بین مدت زمانی که والدین صرف فعالیتهای کم تحرک مانند تماشای تلویزیون میکردند با مدت زمانی که کودکان صرف اینگونه فعالیتها میکردند رابطه مثبتی دیده شد. همچنین کودکانی که مادرانشان در هفته دو بار یا بیشتر به فعالیتهای جسمانی سازماندهی شده میپرداختند نسبت به کودکانی که مادرانشان هیچ گونه مشارکتی در فعالیتهای جسمانی نداشتند؛ مدت زمان بیشتری را صرف فعالیتهای شدید جسمانی میکردند. نتایج، رابطه نزدیکتری بین فعالیتهای جسمانی مادران و فرزندان، نسبت به پدران و فرزندان نشان میداد. اگر چه این تفاوت از لحاظ آماری معنی دار نبود، اما پدران تمایل داشتند که پسرهای خود را در فعالیتهای جسمانی بیشتر مورد حمایت قرار دهند[۷۳].
ناصر اللهیبی[۷۱](۲۰۰۸) نگرش منفی نسبت به درس تربیتبدنی را در عربستان سعودی به دلیل امکانات و تجهیزات محدود، وجود دانش آموزان زیاد دریک کلاس، مشکل در برنامه ریزی و آموزش در شرایط نامساعد میداند. وی عنوان می کند که برخی از دانش آموزان نه فقط فکر می کنند تربیتبدنی درس مهمی نیست، بلکه آن را درسی خطرناک میدانند. در مقابل برخی دیگر از دانش آموزان این درس را دوست دارند و احساس می کنند تربیتبدنی می تواند به آنها در انجام بعضی کارها مانند دوست پیدا کردن، انجام ورزشهای مورد علاقه و سرگرم بودن کمک کند. همچنین دبیران، نظرات مختلفی نسبت به این درس دارند. مثلاً، برخی معلمان اظهار کردند تربیتبدنی درس مهمی نیست، از این رو دولت باید بر آموزش روی دروس دیگر متمرکز شود، تا وقت دانش آموزان را به بهینهترین حالت ممکن برساند. در مقابل برخی دیگر از معلمان با این نظر مخالفند و احساس می کنند آموزش درس تربیتبدنی در مدرسه به این دلیل که دانش آموزان این درس را دوست دارند و همچنین به مثابه اساس و پایهای برای رشد و توسعه تندرستی و سلامتی در زندگی، بسیار مهم است. اللهیبی با بررسی نگرش دانش آموزان راهنمایی و دبیرستانی در عربستان، نشان داد که عوامل ۱٫ پایه کلاس، ۲٫ سن دانش آموز، ۳٫ برنامهی درسی، ۴٫ سطوح مهارتی، ۵٫ جنسیت، ۶٫ نژاد و ملیت، ۷٫ فعالیتها، ۸٫ معلمان و ۹٫ زمان بر نگرش دانش آموزان نسبت به درس تربیتبدنی اثرگذار است[۵۷].
جاگو[۷۲](۲۰۱۰) با تحقیق روی کودکان ۱۱-۱۰ ساله و نیز والدین آنها، بین فعالیتهای جسمانی والدین و فرزندشان رابطهای مشاهده نکرد. این عدم رابطه نشان میدهد که استراتژی های ترویج فعالیتهای جسمانی والدین و فرزندان در این سن با یکدیگر موثر واقع نشده است، چون تواناییهای تصمیم گیری و قدرت شناختی کودکان در این سن که شروع دوره نوجوانی است افزایش مییابد و استقلال از والدین از این دوره آغاز می شود[۹۶].Top of Form
۲- ۳-۴) جمع بندی از تحقیقات داخل کشور
با توجه به تحقیقات ارائه شده در پیشینه تحقیق میتوان موارد مورد توجه در درس تربیت بدنی مدارس را به صورت زیر خلاصه کرد:
درس تربیتبدنی نسبت به سایر دروس در جایگاه پایینتری قرار دارد. دانش آموزان و والدین نسبت به اهداف آن شناخت کافی ندارند.
نبود معلمان متخصص از لحاظ علمی و مهارتی، دستیابی به اهداف تربیتبدنی را مشکل ساز کرده است.
وضیعت کمی و کیفی اجرای درس تربیتبدنی در مدارس مورد مطالعه مطلوب نیست. ضعف کیفی درس تربیتبدنی در مدارس میتواند نتیجهی مجموعه ای از عوامل کمبود اساسی در زمینه های عدم توجه به نیاز های دانش آموزان، نبود امکانات و تجهیزات مناسب، باشد.
کمبود امکانات ورزشی، نگرش و شناخت پایین نسبت به اهمیت درس تربیتبدنی، عدم تجهیزات و فضاهای ورزشی مناسب و کمبود معلمین ورزش متخصص مشکلات عمده درس تربیت بدنی در مدارس است.
اولیاء دانش آموزان پیشرفت ورزشی فرزندان خود را نسبت به سایر دروس کمتر پیگیری میکنند.
فقدان برنامه ریزی و ارزشیابی صحیح از مهمترین مشکلات اجرایی درس تربیت بدنی در مدارس بوده است.
افزایش میزان سرانه ورزشی مدارس و ایمنی فضای ورزشی برای تدریس در مدارس از ضروریترین اقدامها، برای بهبود وضعیت اجرای درس تربیتبدنی است.
۲- ۳-۵) جمع بندی از تحقیقات خارج از کشور
در کشورهای توسعه یافته مثل ایالت متحده آمریکا، دیدگاه والدین دانش آموزان در مورد کلاس تربیتبدنی مدارس مثبت است. آنان بیشتر با اثرات مثبت جسمانی و روانی– اجتماعی تربیتبدنی و ورزش در مدارس معتقدند و اکثر آنان خواستار وجود برنامه تربیتبدنی در مدارس هستند.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
جایگاه واقعی درس تربیتبدنی در اکثر کشورها وضعیت مناسبی نسبت به سایر دروس دیگر ندارد.
کشورهایی که از نظر اقتصادی توسعه یافتهاند، عدم اجرای تربیتبدنی در آن کشورها با درصد کمتری همراه بوده است، اگر چه در آن کشورها نیز برخی موارد کم توجهی وجود داشته است.
زمان کم برنامه درسی، منابع مادی ناکافی، کمبود امکانات مادی و نیروی انسانی از جمله مشکلاتی است که تربیتبدنی در مدارس بسیاری از کشورها با آن مواجه است.
میزان ساعات اختصاص داده شده به درس تربیتبدنی در دهه های اخیر، در اکثر کشورها با کاهش ساعات رو بروست.
در اکثر کشورها بیشترین زمان برنامه درسی در سالهای پایین مدرسه در دامنه سنی ۹ تا ۱۴ سال وجود داشته است و دوم اینکه زمان اختصاص داده شده به برنامه درسی تربیتبدنی با افزایش سن کاهش مییابد.
در مدارس بسیاری از کشورها تأکید زیادی بر پرورش ورزشکاران نخبه برای مسابقات بین مدرسه ای میشود، در حالی که تربیتبدنی عمومی برای مشارکت عمومی دانش آموزان مورد کم توجهی واقع میشود. در بسیاری از کشورها به کسب مدالهای ورزشی به قیمت از دست دادن برنامه های تربیتبدنی پایه تأکید میشود.
از چالشهای مهم در اجرای درس تربیتبدنی در مدارس جهان، تهیه کامل امکانات ورزشی است. در بسیاری از مدارس در سطح دنیا امکانات به اندازه کافی تهیه نمیشود و مدارس تعداد کمی از کشورها از امکانات خوبی برخوردار است.
تربیتبدنی در مدارس در اغلب کشورهای جهان و در قاره های مختلف در وضعیت خطرناکی قرار دارد و به سمت کاهش یا حذف برنامه درس تربیتبدنی پیش میرود.
نگرش منفی نسبت به درس تربیتبدنی به این دلیل است که دانش آموزان احساس میکنند این درس، نیازهای شان را در زندگی برآورده نمیکند و دانش آموزان به درس تربیتبدنی مانند موضوعات آموزشی دیگر به صورتی یکسان توجه ندارند. آنها معتقد بودند این درس نمیتواند شانس آنها را در کسب شغل یا ورود به دانشگاه تحت تأثیر قرار دهد.
فصـل سوم:
روش شناسی تحقیق
۳-۱)مقدمه
در فصل حاضر با بهره گرفتن از روش علمی به بررسی روش پژوهش، جامعه و نمونه آماری، ابزار پژوهش، روش توزیع پرسشنامه و جمعآوری اطلاعات، روش تجزیه و تحلیل آماری و در نهایت روش تحلیل عاملی پرداخته می شود.
۳-۲ ) روش پژوهش
پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع مطالعات پیمایشی است که به بررسی عوامل موثر بر ارتقای جایگاه درس تربیتبدنی پرداخته است. در این پژوهش با بررسی کتب، مقالات علمی، مرور پایان نامه های مرتبط و پرسشنامه های آن و به خصوص مصاحبه با کارشناسان و معلمان صاحب نظر ، مهمترین متغیرهای مؤثر شناسایی و تعیین شدند. متغیرهایی که بیشترین تکرار و تأکید را بر اساس مستندات و مقالات علمی داشتند به عنوان سؤالات پرسشنامه انتخاب شدند.
۳-۳ )جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان تربیتبدنی زن و مرد سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه بودند (۴۵۰ نفر). نمونه آماری بر اساس جدول مورگان به صورت نمونه گیری خوشهای انتخاب شدند که در نهایت تعداد ۱۷۳ معلم تربیتبدنی در این پژوهش شرکت کردند. ضمناً با توجه به اینکه در پژوهش حاضر از روش تحلیل عاملی استفاده شده است و در آن تعداد نمونهها باید حداقل سه و حداکثر ده برابر تعداد سؤالات پرسشنامه باشند لذا این مورد نیز رعایت شده است (جدول ۳-۱).
جدول (۳-۱)، جامعه و نمونه آماری پژوهش