در چنین مدلی است. که دارای ویژگیهای زیر است:
(۳-۱۹)
این مدل به مدل اجزاء خطا (ECM) نیز معروف است.
منافع ناشی از تخمین زدن چنین مدلی این است که تعداد پارامترهای تخمین کم میشود. در نتیجه درجه آزادی مدل نسبت به مدل اثرات ثابت افزایش مییابد. در مدل فوق با خصوصیاتی که ذکر شد اگر مدل با روش OLS تخمین زده شود، تخمینهای بدست آمده ناکارا هستند. مناسبترین روش در این حالت استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) است (گرین اوی، ۲۰۰۳ و گجراتی، ۱۳۸۳).
مسئله مهمی که محقق با آن روبروست انتخاب مدل مناسب از بین مدلهای ذکر شده است. به همین دلیل در ادامه ۲ آزمون راکه در این تحقیق نیز مورد استفاده قرار گرفته است را برای این تشخیص معرفی میکنیم.
اولین آزمون برای تشخیص در بکارگیری مدل یکپارچه (تلفیق شده)، در برابر مدل اثرات ثابت، مورد استفاده قرار میگیرد. آزمون F است که به شرح زیر از آن استفاده میکنیم:
(۳-۲۰)
مربوط به تخمین مدل اثرات ثابت، مربوط به تخمین مدل تلفیق شده، n تعداد متغیرهای مقطعی، T طول دوره مورد بررسی K تعداد متغیرهای توضیحی مدل است. فرضیه صفر این آزمون مبنی بر برابری عبارت ثابت (عرض از مبداء) برای همه واحدها است. یعنی مدل تلفیق شده، است و فرضیه مقابل مبنی بر تفاوت عرض از مبداءها برای واحدهای متفاوت میباشد. یعنی مدل اثرات ثابت است. این آزمون برای تمامی معادلات برآورد شده در این تحقیق محاسبه شده است. فرضیه صفر در تمامی این معادلات رد شده است. به این معنی که عوامل مؤثر غیر ازحجم ذخایر نفتی بر رشد اقتصادی کل کشورها به صورت متفاوتی تأثیر میگذارند.
عکس مرتبط با اقتصاد
دومین آزمونی که معرفی میکنیم برای تشخیص بین مدل اثرات ثابت و تصادفی به کار میرود. مشکلی که در مدل اثرات ثابت وجود دارد کاهش درجه آزادی است زیرا باید پارامترهای زیادی به دلیل وجود متغیرهای مجازی تخمین زده شود. از طرف دیگر فرض موجود در مدل اثرات تصادفی مبنی بر عدم همبستگی بین اثرات فردی و متغیرهای توضیحی از اعتبار اندکی برخوردار است. در نتیجه اگر فرض موجود در مدل اثرات تصادفی برقرار نباشد ناسازگاری مربوط به همبستگی بین متغیرها ایجاد خواهد شد. آزمون هاسمن به همین منظور انجام میشود. فرضیه صفر در این آزمون این است که اگر همبستگی بین متغیرهای توضیحی و اثرات فردی موجود نباشد هم OLS در مدل اثرات ثابت و هم GLS در مدل اثرات تصادفی سازگار هستند اما OLS ناکارا است. در نتیجه هر دو تخمین نباید به صورت سیستماتیک متفاوت از یکدیگر باشند. فرضیه مقابل بیان میکند که اگر چنین همبستگی وجود داشته باشد، OLS سازگار است ولی GLS ناسازگار میباشد. آزمون هاسمن به صورت زیر محاسبه میشود:
(۳-۲۱)
بردار پارامترهای برآورد شده از روش OLS و b بردار برآورد شده به روش GLS میباشند. بر اساس فرض صفر، یعنی ، کواریانس یک برآورد کننده کارا و انحرافش از یک برآوردکننده ناکارا باید صفر باشد،
(۳-۲۲)
آزمون چی ـ دو بر مبنای آماره والد به صورت زیر است:
(۳-۲۳)
برای محاسبه از ماتریس کواریانس تخمین زده شده برای برآوردکنندههای شیب در مدل اثرات ثابت و ماتریس کواریانس تخمین زده شده در مدل اثرات تصادفی که عبارت ثابت در آن حذف است، استفاده کردهایم. تحت فرضیه صفر، W دارای توزیع چی ـ دو با درجه آزادی K-1 است (گرین، ۲۰۰۳). رد فرضیه صفر در آزمون هاسمن به معنای انتخاب مدل اثرات ثابت است. ما این آزمون را برای همه مدلهای مورد نظر در این تحقیق مورد استفاده قرار دادهایم. تمامی نتایج دال بر رد فرضیه صفر است. در نتیجه تمامی مدلها از نوع مدل اثرات ثابت هستند.
مسئله دیگری که در اینجا به نظر میرسد که باید مطرح شود مانایی یا نامایی سریهای زمانی مورد نظر است. به همین منظور از آزمونهای ریشه واحد مربوط به دادههای ترکیبی و تابلوئی استفاده میکنیم. آزمونهای متفاوتی در این زمینه وجود دارد. طبقهبندی این آزمونها بر اساس محدودیتهایی است که بر فرایند خودهمبستگی اعمال میشود. مدل کلی AR(1) زیر را در نظر بگیرید:
(۳-۲۴)
i=1,2,…,N تعداد واحدهای مقطعی، t=1,2,….,T. دوره زمانی مورد مشاهده است. Xit شامل متغیرهای توضیحی مدل است که اثرات ثابت و روندهای فردی را دربرمیگیرد، ضرایب همبستگی و نیز جزء اختلال است. اگر باشد، دارای مانایی ضعیف است. در غیر این صورت اگر باشد، yit دارای ریشه واحد است. برای آزمون مانای در دادههای ترکیبی دو فرض معمول درباره اعمال میشود. در برخی از آزمونهای ریشه واحد دادههای ترکیبی، فرض شده است که برای همه واحدهای مقطعی مشترک باشد، . از جمله این آزمونها، آزمون BM ، LLC و Hadri هستند. در بعضی دیگر از آزمونها این فرض حذف شده و برای هر یک از واحدهای مقطعی متفاوت است. از جمله این آزمونها، آزمون IPS، Fisher- PP, Fisher-ADF هستند. فرضیه مقابل صفر در این آزمونها این است که متغیر حداقل در یکی از واحدهای مقطعی مانا است. دسته دوم از آزمونها ایراد آزمونهای اول را که تأثیر اثرات فردی مربوط به هر یک از واحدهای مقطعی را در نظر نمیگیرند رفع میکنند. البته آنچه که باید توجه داشت این است که آزمون IPS، تنها دادههای ترکیبی متوازن را مد نظر قرار داده است. ولی آزمونهایی که مبتنی بر روش پیشنهادی فیشر (۱۹۳۲) هستند در مورد دادههای غیر متوازن نیز معتبر هستند. (مادلا و کیم ۱۹۹۹).
۳-۳-۶ آزمون هاسمن
آماره این آزمون که برای تشخیص ثابت یا تصادفی بودن تفاوت های واحدهای مقطعی است، به صورت زیر محاسبه می شود. این آماره دارای توزیع کای- دو با درجه آزادی برابر با تعداد متغیرهای مستقل (k) است.
(۳-۱۲)
(۳-۱۳)
که در آن b معرف تخمین زننده های روش اثرات ثابت و معرف تخمین زننده های روش اثرات تصادفی است.
در حقیقت این آزمون فرضیه ناهبسته بودن اثرات و متغیرهای توضیحی است، که طبق آن تخمین های حداقل مربعات تعمیم یافته ( تحت فرضیه ی ) سازگار و تحت فرضیه ناسازگار است.
به عبارت دیگر، تحت روش اثرات تصادفی که در آن تخمین زننده های حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده می شود، فرضیه سازگاری ضرایب را نشان می دهد.
در حالی که فرضیه مبنی بر رد این سازگاری است. بنابراین در صورتیکه رد نشود روش اثرات تصادفی به روش اثرات ثابت ترجیح داده می شود و به عنوان روش مناسب تر و کاراتر انتخاب می شود. در غیر اینصورت، روش اثرات ثابت کاراست.
در حالت کلی، مدل زیر بصورت ماتریس نشان دهنده ی یک مدل با داده های تابلویی است.
(۳-۱۴)
که در آن متغیر وابسته ی مربوط به واحد i ام در زمان t ، تابعی است از که مقادیر k متغیر مستقل مربوط به واحد i ام در زمان t را در بر دارد. اما جمله ی خطا، که در ادبیات اقتصاد سنجی، برایند تاثیر کلیدی متغیرهایی است که بر تاثیر دارند، که صریحا وارد الگو نمی شود.
این مدل نقطه ی افتراق اقتصاد سنجی داده های تابلویی با اقتصاد سنجی داده های سری زمانی و مقطعی است. در رابطه ی فوق، جمله خطا می تواند توسط سه جزء بیان شود:
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
، متغیرهایی که برای واحدهای مقطعی متفاوت، اما در طول زمان ثابت هستند؛
به عنوان نمونه ای از این متغیر ها می توان به مدیریت در نمونه ای متشکل از چند شرکت تولیدی و در یک دوره زمانی معین اشاره کرد. عامل مدیریت بین شرکتها تفاوت دارد، اما برای هر شرکت در طول زمان ثابت است. جنسیت، توانایی و متغیرهای اقتصادی – اجتماعی نیز نمونه ای دیگر از این متغیر هاست.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
، متغیرهایی که برای تمام واحدهای مقطعی در زمان مشابه یکسان هستند اما در طوزمان تغییر میکنند. نمونه این نوع متغیر ها, می تواند قیمت, نرخ بهره و یا انتظارات نسبت به آینده باشد.
: متغیر هایی که نه تنها در طول زمان تغییر می کنند بلکه در هر زمان بین واحد های مقطعی نیز متفاوت اند. مثال این متغیر ها , حجم سرمایه , فروشی و یا سود در واحد های تولیدی است.
در اقتصاد سنجی دادههای سری زمانی و یا مقطعی , جمله خطا نتنها از جزء سوم تشکیل شده است , یعنی اما در اقتصاد سنجی داده های تابلویی در حالت اصطلاحاً یک طرفه و برای حالت دوطرفه می باشندکه عرض از مبدا برای مدل های دو طرفه و یک طرفه بصورت زیر است:
(۳-۱۵)
(۳-۱۶)
برای حالت یک طرفه در مدل، فرض می کنیم که عرض از مبدأ های مختلف در مقاطع گوناگون متفاوت، اما در طول زمان یکسان هستند.
۳-۴ ابزارهای تخمین مدل
برای برآورد مدل و تحلیل نتایج در این تحقیق از ابزارهای اقتصاد سنجی مشتمل بر نرم افزار Eviews استفاده شده است. با توجه به بین کشوری بودن مدل، از داده های تابلویی استفاده گردیده است. مدل برآورد شده در این تحقیق با بهره گرفتن از آزمون Fلیمر ارزیابی شده است که با توجه به نتایج آزمون، مدل انتخابی Pooled میباشد و دیگر نیازی به آزمون هاسمن (برای تخمین اثرات تصادفی) نداریم؛ که در فصل چهارم به این موضوع بیشتر پرداخته خواهد شد.
۳-۵ معرفی مدل و تشریح متغیرها
متغیرهای مورد استفاده در این مدل برگرفته از مقاله بالتاجی و همکاران (۲۰۰۸) میباشد که به بحث اثرات آزادسازی تجاری و مالی بر توسعه مالی طی سالهای ۲۰۱۱-۲۰۰۰ می پردازد. کشورهای مورد مطالعه در این تحقیق متشکل از ۸ کشور عضو اوپک بوده و به عنوان نمونه ای از کل کشورهای عضو اوپک که عمده خصوصیات مالی کشورهای عضو اوپک را دارند انتخاب شده است. در این بخش میخواهیم به تشریح این متغیرها بپردازیم. این مدل به صورت زیر است :
LNFDit=α+β۱LNFOit+β۲LNTOit+β۳LNYit+β۴LNinsit+Uit
متغیرهای مورد استفاده در مدل به شرح زیر است:
FD: توسعه مالی میباشد (متغیر وابسته) که برای این متغیر از شاخص نسبت اعتبارات داده شده به بخش خصوصی به تولید ناخالص داخلی استفاده شده است. نمودار داده های آن برای تمام کشورهای موجود در این تحقیق به صورت زیر است:
نمودار شماره(۳-۵-۱)
منبع: یافته های تحقیق
این نمودار بر اساس مقاطع ۸ کشور و دوره زمانی ۲۰۱۱-۲۰۰۰ برای متغیر توسعه مالی (FD) ارائه گردیده است. همان طور که در این نمودار پیداست، کشورهای کویت و امارات از شاخص توسعه مالی بهتری نسبت به کشورهای دیگر عضو گروه اوپک برخوردارند. کشورهای ایران، عربستان و قطر شاخص های متوسط و رو به پایینی را نسبت به کشورهای دیگر عضو اوپک دارا میباشند. کشورهای ونزوئلا، الجزیره و نیجریه شاخص های خیلی پایین توسعه مالی را نسبت به کشورهای دیگر عضو گروه اوپک دارا میباشند.
FO: آزادسازی مالی میباشد که برای این متغیر از شاخص مالکیت و کنترل دولتی در بخش بانکداری و بیمه و میزان آزادی موسسات مالی در تعیین نحوه تامین اعتبار براساس درصدی از تولید ناخالص داخلی استفاده شده است. نمودار داده های آن برای تمام کشورهای موجود در این تحقیق به صورت زیر است:
نمودار شماره (۳-۵-۲)
منبع: یافته های تحقیق
این نمودار بر اساس مقاطع ۸ کشور و دوره زمانی ۲۰۱۱-۲۰۰۰ برای متغیر آزادسازی مالی (FO) ارائه گردیده است. همان طور که در این نمودار پیداست، عمده این کشورها به خصوص ایران، از شاخص آزادسازی مالی پایینی برخوردارند که برای رسیدن به توسعه مالی بهتر و به دنبال آن رشد و توسعه اقتصادی بالاتر، باید از نظر بازبودن بخش مالی تقویت شوند.
TO: آزادسازی تجاری میباشد که برای این متغیر از شاخص میزان محدودیت تعرفهای و غیر تعرفهای بر واردات کالاهای خارجی به صورت درصدی از تولید ناخالص داخلی استفاده شده است. نمودار داده های آن برای تمام کشورهای موجود در این تحقیق به صورت زیر است:
نمودار شماره (۳-۵-۳)
منبع: یافته های تحقیق
این نمودار بر اساس مقاطع ۸ کشور و دوره زمانی ۲۰۱۱-۲۰۰۰ برای متغیر آزادسازی تجاری (TO) ارائه گردیده است. همان طور که در این نمودار پیداست، کشورهای ایران، کویت، امارات و قطر از شاخص آزادسازی مالی بهتری نسبت به کشورهای دیگر عضو گروه اوپک برخوردارند. کشورهای ونزوئلا و عربستان از شاخص آزادسازی تجاری متوسطی نسبت به کشورهای دیگر عضو گروه اوپک برخوردارند و کشورهای الجزیره و نیجریه از شاخص آزادسازی تجاری پایینتری نسبت به کشورهای دیگر عضو اوپک برخوردارند که برای رسیدن به توسعه مالی بهتر و به دنبال آن رشد و توسعه اقتصادی بالاتر این کشورها باید تقویت شوند.
Y: درآمد سرانه به قیمتهای ثابت ۲۰۰۰ آمریکا میباشد. نمودار داده های آن برای تمام کشورهای موجود در این تحقیق به صورت زیر است: