ب) اطاعت از هیجان ها: واپس زنی هیجانات شخصی بویژه خشم
معمولاً این طور بنظرمی رسد که تمایلات، عقاید و احساسات فرد، فاقد ارزشند یا برای دیگران اهمیت ندارند. این طرح واره،اغلب به شکل اطاعت افراطی همراه با حساسیت بیش از حد نسبت به احساسات دیگران تجلی می یابد. این طرحواره به طور کلی منجر به خشمی می شود که در قالب یک سری نشانه های ناسازگارانه از جمله رفتارهای منفعل – پرخرشگرانه، طغیان های عاطفی کنترل نشده، علایم روان تنی، کناره گیری از عواطف، برون ریزی و سوء مصرف مواد آشکار می شود.
۱۳- ایثار[۲۷۱]
تمرکز افراطی بر ارضاء نیازهای دیگران در زندگی روزمره که به قیمت عدم ارضای نیازهای خود فرد تمام می شود. رایج ترین دلایل انجام این کار عبارتند از: جلوگیری از آسیب رساندن به دیگران، جلوگیری از احساس گناه ناشی از خودخواهی یا تداوم ارتباط با افراد نیازمند. این امر اغلب از حساسیت بیش از حد نسبت به درد و رنج دیگران ناشی می شود. چنین طرح واره ای منجر به این احساس می شود که نیازهای فرد ایثارگر به قدر کافی ارضاء نمی شوند و همچنین باعث رنجش افرادی می شود که او از آن ها نگهداری می کند (با مفهوم وابستگی بیمارگونه[۲۷۲] همپوشی دارد).
گوش به زنگی بیش از حد و بازداری[۲۷۳]
تأکید افراطی بر واپس زنی احساسات، تکانه ها و انتخابهای خودانگیخته فرد یا برآورده ساختن قواعد و انتظارات انعطاف ناپذیر و درونی شده درباره عملکرد و رفتار اخلاقی که اغلب منجر به از بین رفتن خوشحالی، ابراز عقیده، آرامش خاطر، روابط نزدیک و سلامتی می شود. طرح واره های این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود می آید که در آن ها عصبانیت، توقع و گاهی اوقات تنبیه مشاهده می شود: در این خانواده ها،بر عملکرد عالی، بی نقص گرایی، وظیفه شناسی، پیروی از قوانین، پنهان سازی هیجان ها، اجتناب از اشتباه تاکید می شود، در عین حال که به لذت، خوشحالی و آرامش اهمیت چندانی داده نمی شود. معمولاً درچنین افرادی تمایلی نهفته نسبت به بدبینی و نگرانی وجود دارد، بدین صورت که اگر افراد نتوانند در تمام اوقات گوش به زنگ باشند، همه چیز از هم می پاشد.
۱۴- بازداری هیجانی[۲۷۴]
بازداری افراطی اعمال، احساسات و ارتباطات خودانگیخته که معمولاً به منظور اجتناب از طرد دیگران، احساس شرمندگی و از دست دادن کنترل بر تکانه های شخصی صورت می گیرد. معمول ترین حوزه هایی که بازداری در مورد آن ها اعمال می شود عبارتند از:
الف) بازداری از بروز خشم و پرخاشگری.
ب) بازداری از بیان تکانه های مثبت(از قبیل خوشحالی، محبت، برانگیختگی جنسی و بازی).
ج) بازداری از بیان آسیب پذیری یا بیان راحت و صریح احساسات و نیازهای شخصی
د) تاکید افراطی بر عقلانیت و نادیده گرفتن هیجان ها.
۱۵- معیارهای سرسختانه/ عیب جویی افراطی[۲۷۵]
باور اساسی مبنی بر این که فرد برای رسیدن به معیارهای بلندپروازانه درباره رفتار و عملکرد خود، باید کوشش فراوانی به خرج دهد و این کار معمولاً برای جلوگیری از انتقاد صورت می گیرد. این طرحواره به طور معمول در خانواده هایی به وجود می آید که تحت فشارند، نسبت به خودشان و دیگران بیش از حد عیب جویی می کنند و توقع دارند کارها با کیفیت عالی و در کوتاهترین زمان انجام شوند. این طرحواره اغلب منجر به نقص های جدی در احساس لذت، آرامش، سلامتی، احساس ارزشمندی، پیشرفت یا روابط رضایت مندانه می شود و معمولاً به شکل های زیر بروز می کند:
الف) بی نقص گرایی، توجه غیرمعمول به جزئیات یا ارزیابی کمتر از حد عملکرد خود در مقایسه با عملکرد دیگران.
ب) قوانین غیرقابل انعطاف و و غیرواقع بینانه اخلاقی، فرهنگی و مذهبی.
ج) دغدغه زمان و کارآمدی به منظور انجام کار بیشتر.
در هر صورت وقتی که طرح واره های ناسازگار اولیه از ذهن شکل گرفتند، افراد به سه شیوه میتوانند با آن ها کنار بیایند: الف) جنگ ب) گریز ج) منجمد شدن. این سه سبک را یانگ و همکارانش (۲۰۰۳)به ترتیب نسبت های مقابله ای جبران افراطی، اجتناب و تسلیم نامگذاری کرده اند.
نکته بارز دیگری که در نظر یانگ (۲۰۰۳) به چشم میخورد تفاوت بین سبک مقابله و پاسخ مقابلهای است. یانگ بر این عقیده است که یک سبک مقابله ای ممکن است از چندین پاسخ مقابله ای تشکیل شده باشد. یانگ با این کار خود ظرافت بیشتری به بحث سنجش رفتارهای ناسازگار داده است.
یانگ (۱۹۹۹) با مفهوم طرح واره ها توانست آسیب شناسی شناختی بسیاری از اختلالات روانی را تبیین کند، اما به تدریج در تجارب بالینی خود متوجه شد که برخی از بیماران چندین طرح واره دارندو ممکن است در هر لحظه چندین طرح واره در ذهن آن ها فعال شود. او برای تبیین چنین حالتهایی از اصطلاح ذهنیت استفاده کرد. یانگ و همکاران (۲۰۰۳، ص ۲۷۱) ذهنیت را این گونه تعریف کرده اند:
مجموعه ای از طرح واره یا عملکردهای طرح واره چه انطباقی و یا غیرانطباقی ، که درحال حاضر در ذهن خود فعال شده اند. به عبارتی ، طرح واره ها در حکم صفت هستند و ذهنیت در حکم حالت.
از مفهوم ذهنیت برای تبیین اختلال شخصیت مرزی خیلی استفاده می شود(یانگ و بهاری [۲۷۶]۱۹۹۸). یانگ و همکاران (۲۰۰۳) از ۱۰ ذهنیت نام می برند که به سه دسته تقسیم میشوند: الف) ذهنیت های کودکانه[۲۷۷] ب) ذهنیت های مقابله ای ناسازگار[۲۷۸] ج) ذهنیت های والد ناکارآمد[۲۷۹]
یانگ و همکارانش در جدول ۱۱ به معرفی طرح واره های چهار ذهنیت کودکانه پرداخته اند(یانگ و همکاران،۲۰۰۳؛ص ۲۷۳).
جدول۲-۱۱: معرفی طرح واره های چهار ذهنیت کودکانه
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
ذهنیت کودکانه تعریف متداولترین طرح واره ها
ذهنیت کودک آسیب پذیر[۲۸۰] تجربه کردن خلق ملال انگیز
یا مضطرب رهاشدگی، بی اعتمادی بدرفتاری، محرومیت هیجانی، نقص، انزوای اجتماعی، وابستگی/بی کفایتی، آسیب پذیری به ضرر یا بیماری،خویشتن تحول نیافته/گرفتار،منفی گرایی/بدبینی
ذهنیت کودک عصبانی[۲۸۱] خشم شدید به محض ارضاء
نشدن نیازها رهاشدگی، بدرفتاری / بی اعتمادی، محرومیت هیجانی، اطاعت.
ذهنیت کودک تکانشی/ بی انظباط[۲۸۲] کسب لذت تکانشگرانه بدون
توجه به محدودیت استحقاق، خودانظباطی و خویشتن داری ناکافی
ذهنیت کودک شاد[۲۸۳] احساس مورد علاقه بودن فعال نشدن طرح واره های ناسازگار
علاوه بر این چهار ذهنیت کودکانه، یانگ و همکاران (۲۰۰۳) از سه ذهنیت سبک مقابله ای نیز نام می برند. این سه ذهنیت دقیقاً مطابق همان سه سبک مقابلله ای ناسازگار هستند. یانگ و همکارانش به تعریف این سه ذهنیت مقابله ای ناسازگار پرداخته اند.
جدول ۲-۱۲: ذهنیت های مقابله ای ناسازگار(یانگ و همکاران،۲۰۰۳؛ص ۲۷۵)
حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق مح