آمریکا در منطقه خاورمیانه در کشورهای افغانستان، ترکیه، پاکستان، قرقیزستان، آذربایجان، بحرین، امارات، عربستان، عمان، قطر و کویت دارای پایگاه میباشد. نیروهای آمریکایی مستقر در این پایگاهها به فراخور نیاز جا به جا شده و یا توسعه مییابند از جمله نیروهای آمریکایی مستقر در پایگاه بحرین از سال ۲۰۰۸ تا کنون به بیش از دو برابر افزایش یافته و از سه هزار نیرو به هفت هزار نیرو رسیده است و حوزه جدید پایگاه آمریکا از سال ۲۰۱۰ تحت توسعه و گسترش بوده است. (۶۱)
علاوه بر این حجم مبادلات و قراردادهای نظامی منعقد شده ما بین امریکا و کشورهای منطقه رشد چشمگیری یافته است. (رک:پیوست شماره ۳) در میان این حجم قرارداد های تسلیحاتی میتوان به قرارداد ۶۰ میلیارد دلاری آمریکا و عربستان اشاره کرد که شامل فروش هلیکوپتر، جنگندههای جت، تجهیزات رادار و موشکهای مسیریاب ماهوارهای میباشد. گرچه تصویب این قرارداد با مخالفانی از سوی کنگره مواجه بود اما تا به حال کنگره در زمینه فروش سلاح قادر به لغو کردن و یا بلوکه کردن نبوده بلکه توانسته اصلاحات و تعدیلهایی انجام دهد. (۶۲)
انتخابات میان دورهای کنگره آمریکا در سال ۲۰۱۴ که در روز سه شنبه ۴ نوامبر ۲۰۱۴ صورت میگیرد سرنوشت مجلس نمایندگان و سنا و اینکه به تصرف چه حزبی در آید بر سیاست خارجی اوباما در دو سال آینده تأثیر گذار خواهد بود.
۳-۳-۴-نظام جهانی در دوران اوباما
زمانی که اوباما در سال ۲۰۰۸ وارد کاخ سفید شد نظام جهانی دست خوش تحولاتی گردیده بود که آن را از شرایط و نظام جهانی دوران بوش متمایز میساخت. این تحولات بر راهبرد های اتخاذ شده از سوی اوباما تأثیر گذار بوده است و از میان تحولات مزبور میتوان موارد زیر را بر شمرد:
قدرت یابی مجدد روسیه
یکی از خطوط چالش ساز برای آمریکا در سالهای پیش رو در طول مرز های غربی و جنوب غربی روسیه قرار دارد. کشورهای گرجستان، اکراین، مولداوی، و کشورهای بالتیک، استونی، لیتوانی، لتونی، لهستان، مجارستان، جمهوری چک و در قفقاز و آسیای مرکزی و حتی بالکان در این بستر قرار میگیرند؛ و به عنوان منطقه رقابتی بین روسیه و اتحادیه اروپا و آمریکا مطرح میباشند.
شرایط کنونی روسیه کاملاً متفاوت از دهه نود میلادی میباشد. چرخش روسیه به سمت لیبرالیسم و دموکراسی با تمرکز قدرت در دستان ولادیمیر پوتین[۸۶] به پایان رسید و ملی گرایی قدرتهای بزرگ و محاسبات و اهداف معطوف به آن بار دیگر به روسیه باز گشته است. رشد اقتصادی روسیه از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۸ با نرخ ثابت ۷ درصد به واسطه افزایش قیمتهای جهانی انرژی افزایش یافته است. این کشور دارای بالاترین ذخایر منابع معدنی در میان کشورهای جهان است و از سال ۱۹۹۸ تا سال ۲۰۰۶ حجم کلی اقتصاد این کشور ۵۰ درصد افزایش یافته است و میزان در آمد سرانه این کشور نیز به ازای هر فرد رشدی ۶۵ درصدی را تجربه کرده است. روندی که به لطف افزایش قیمت انرژی در سال های اخیر نیز ادامه داشته است.
عکس مرتبط با اقتصاد
امروزه روسیه بیش از هر کشور دیگری اختلافات موجود در اتحادیه اروپا را روشن میکند و اگر چه این کشور توانمندیهای نظامی محدودی در قیاس با آمریکا داراست. ثروت نفت و گاز در سالیان اخیر به این کشور اجازه داده تا بتواند مخارج دفاعی خویش را بیش از ۲۰ درصد در سال در طول چند سال گذشته افزایش دهد؛ و امروزه پس از آمریکا و چین بیشترین هزینه را در امور نظامی مصروف میدارد.
روسیه در سالهای اخیر در حال گسترش نیروی نظامی خود است. قدرت نظامی روسیه همواره بخش جدایی ناپذیر از سیاست خارجی این کشور بوده است و هنوز در چچن، اوستیای جنوبی و مولداوی حضور نظامی خود را حفظ کرده است. همچنین آن طور که روسیه در حمله خود به گرجستان در سال ۲۰۰۸ نشان داد نسبت به روند های متعارض با منافع خود در کشورهای مستقل شده از شوروی میتواند این نیروها را به سرعت به کار گیرد. (۶۳)
روسیه تمام تلاش خود را رد راستای جلوگیری از پیوستان اکراین و گرجستان به ناتو انجام داده است از جمله نقش روسیه در تحولات اخیر اکراین قابل بحث میباشد.
در ۲۲ فوریه ۲۰۱۴ در پی اعتراضات خیابانی مردم علیه دولت روس گرای ویکتور یاکویچ منجر به موافقت یانکویچ به برگزاری انتخابات زود هنگام گردید و در پی آن یانکویچ برکنار و آرسنی یاتسنیوک دولت جدید را تشکیل داد. پس از این حوادث که روسیه از آن به عنوان کودتا و غرب به عنوان انقلاب یاد میکند. یانکویچ به روسیه گریخت و روسیه شبه جزیره کریمه را تحت عنوان حمایت از روس تبارهای این ایالت به اشغال خود در آورد و با برگزاری یک همه پرسی ۹۶ درصد از واجدین شرایط موافقت خود را در پیوستن شبه جزیره کریمه به روسیه اعلام کردند.
برخی از تحلیلگران بحران شبه جزیره کریمه را بزرگترین بحران بین روسیه و غرب پس از جنگ سرد میدانند. (۶۴)
امروزه روسیه اگر چه دیگر ابر قدرت محسوب نمیشود اما همه مؤلفههای لازم را برای ایفای نقش قدرت بزرگ داراست. این کشور از توانمندی قابل ملاحظهای در حوزه اقتصادی، سیاسی، نظامی برخوردار بوده و همچون آلمان پس از جنگ جهانی اول درصدد بازیابی قدرت خویش در معاملات جهانی میباشد.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
اروپا و معیار های آن در حکمرانی جهانی
اروپائیان همواره در نگاه خود به سیاست بینالملل بر نظم نوین تأکید دارند که در آن جغرافیای اقتصادی بر جغرافیای سیاسی جهان رجحان دارد و اقتصاد اروپایی مولد در این سازوکار میتواند به صورت برابری با آمریکا و چین به رقابت بپردازد.
آن ها همچنین بر قدرت نرم به جای قدرت سخت تأکید دارند و برای مخارج نظامی اشتیاق اندکی دارند و بیشتر دوست دارند تا در بخشهای آموزشی و رفاهی این قاره سرمایه گذاری کنند. اروپا امروزه با اتکا بر نهاد های پست مدرن خود بر نوعی امپراتوری داوطلبانه[۸۷] تأکید دارد که همه کشورهای عضو شوروی سابق میتوانند با ملاحظاتی وارد آن شوند.
اروپا در سالهای اخیر با چالشهایی در حوزه اقتصاد و موضوعاتی از جمله اسلامگرایان در خاورمیانه روبه رو بوده است که نیاز به همکاری فرا آتلانتیکی را بیش از پیش طلب میکند. (۶۵)
تحولات خاورمیانه (از سال ۲۰۱۰ به بعد)
تحولات خاورمیانه در سالهای اخیر به ویژه بهار اسلامی – عربی در این کشورها به گونهای پیش رفته است که امروزه در بسیاری از کشورهای منطقه اسلامگرایان یا مستقیماً به قدرت رسیدهاند یا اینکه از بزرگترین نیروهای اثر گذار در حاکمیت کشورهایی چون لیبی، مصر، تونس و سوریه هستند. این روند باعث رخ نمایی تعارضی بنیادین بین اسلامگرایان در داخل و نیروهای پشتیبان آن ها در غرب و آمریکا شده است. از نظر بنیاد گرایان، مدرنیزاسیون، دموکراسی، جهانی شدن، اسلام حقیقی را آلوده کرده است.
آن ها خواهان رجعت به اسلام اصیل هستند که فاقد مؤلفههای لیبرالیزم است. از نظر سیاست گذاران آمریکا منطقه خاورمیانه از آنچنان اهمیت استراتژیکی برخوردار است که نبایستی این کشورها در دامن اسلامگرایان گرفتار شوند و بایستی در تحولات اخیر از جریانات میانه رو حمایت نمود. در این راستا دولتهای اروپایی و آمریکا در مقابله با بنیاد گرایان اسلامی هم نظر هستند و لیکن شیوه برخورد نظامی و حذف فیزیکی که در دوره بوش در دستور کار بود را نمیپسندند و بر روشهای ملایمتری تأکید دارند چیزی که اوباما در دولت جدید این کشور آن را مد نظر قرار داده است.
پس از بررسی تحولات نظام جهانی پرسش اینجاست که ساختار نظام جهانی کنونی چگونه است؟ و آمریکا در این نظام از چه نقش و جایگاهی برخوردار است؟
نظر سنجیهای مختلف نشان داده که مردم کشورهای مختلف امروزه خواهان کاستن از نقش ایالات متحده در مسائل مختلف جهانی هستند و رویکرد های چند جانبه و برابری را در نظام بینالملل بیشتر میپسندند.
امروزه دولت جدید آمریکا نیز در تلاش است تا در مقابله با چالشهای نوین متوجه این کشور و غرب رویکرد منعطفانه تری را در برخورد با دوستان در پیش بگیرد و از ظهور چالشهای نوین جلوگیری کند. (۶۶)
گرچه اتحادیه اروپا روندی غیر قابل اجتناب به سوی روابط استراتژیک با آمریکا دارد اما در مقابله با تروریسم اختلافاتی با یکدیگر دارند چرا که دولت آمریکا هنوز هم از ابزار های نظامی در بر خورد با این مسأله استفاده میکند اما اروپا همواره در کارایی ابزار نظامی تردید داشته و تروریسم را معلول علتهایی چون فقر و بیکاری و دولت های ورشکسته عنوان میکرده و مبارزه حقیقی با تروریسم را در این حوزهها عنوان نموده است. (۶۷)
در خصوص اختلاف فلسطین و اسرائیل آمریکا راهکار دو دولت را پذیرفته و بر لزوم انکار خشونت، پذیرش معاهدات گذشته و شناسایی اسرائیل از سوی حماس تأکید داشته در حالی که اروپا با گذاشتن پیش شرط برای حماس مخالف است. (۶۸)
در خصوص ایران دولت جدید اوباما خواهان مذاکره بدون پیش شرط با ایران است و برای نخستین بار با ایران وارد مکاتبه و تعامل رسانهای شد. رویکرد اوباما در استفاده از تحریمهای چند جانبه علیه برنامه هستهای ایران و مخالفت با گزینه نظامی و فرصت دادن به دیپلماسی برای عملکرد مناسب به دیدگاه اروپا بسیار نزدیک است.
آمریکا و اروپا با چالشهای امنیتی مشترکی مواجه هستند که برای مقابله با آن ها همکاری دو طرف گریز نا پذیر است و آمریکا اگر بخواهد از کمک متحدان اروپایی خود منتفع گردد بایستی دغدغههای آن ها را نیز مد نظر قرار دهد.
طرفهای چین و روسیه نیز درصدد تشکیل ائتلافهایی با یکدیگر برای موازنه سازی بر علیه ایالات متحده هستند اما موانعی در شکل گیری اتحادی مستمر بین این دو قدرت وجود دارد. آن ها پیمان همکاریهای شانگهای را نیز به عنوان یک نهاد سیاسی و نظامی تقویت کردهاند اما با این وجود هنوز هم آن ها رقبای سنتی یکدیگر هستند. نقطه مشترک این دو قدرت کاستن از مقیاس تفوق آن ها و توزیع برابرتر قدرت در جهان است.
روسیه همواره مخالف تحریمهای گسترده و بیشتر علیه ایران بوده است اما با سیاستهای نوین اوباما همکاری این دو کشور در صدور قطع نامههای تحریم شورای امنیت افزایش یافته است.
در خاورمیانه مسائل برای آمریکا و روسیه دو دسته میشود از یکسو منازعه اعراب و اسرائیل که روسیه از نفوذ آمریکا در آن ضرری نمیبیند و لذا بی طرف است. دسته دوم مسائل مربوط به بهار اسلامی – عربی در خاورمیانه است که روسیه از سقوط کشورهای اقتدارگرای لیبی و سوریه که دارای روابط دیرینه با شوروی بودند و عمده خریدار سلاح روسی هستند متحمل ضرر میشود؛ لذا از تمام پتانسیل خود برای جلوگیری از سر نگونی بشار اسد استفاده کرده است.
در نهایت میتوان گفت که ساختار نظام بینالملل کنونی مشابه شرایطی خواهد بود با یک ابر قدرت و چندین قدرت بزرگ.
۴-۴-نتیجه گیری
تأکید بر رویکرد چند جانبه به عنوان جایگزین رویکرد یکجانبه، پذیرش نقش برای متحدان، مشارکت دهی دیگران و پذیرش دیگران، راهبرد مستقل دفاعی-امنیتی اروپا با تأکید بر دنباله روی از آمریکا از برنامههای دکترین اوباما میباشد.
اولویتهای دولت وی در خاورمیانه عبارتند از: تجدید نیرو علیه تروریسم جهانی، مقابله با افراط گرایی، اشاعه دموکراسی و جلوگیری از تکثیر تسلیحات هستهای و کشتار جمعی
هدف اصلی دکترین اوباما در قالب درگیر سازی استراتژیک حفظ و بسط قدرت هژمونیک آمریکا و تثبیت هرچه بیشتر ساختار تک قطبی با باز سازی چهره مشروعیت آمریکا در کسب اعتماد جهانیان است. مبانی شعار تغییر در سیاست اوباما نیز کسب اعتماد جهانیان بود.
مذاکره با ایران در قالب ۱+۵، حضور فعال و پر رنگتر در سازمانهای بینالمللی، تأکید بر دیپلماسی و گفتگو به جای حمله نظامی از دیگر برنامههای اوباما در قالب راهبرد چند جانبه گرایی و تأکید بر قدرت نرم به جای قدرت سخت است.
طبق رویکرد پژوهش پیش رو عوامل سهگانه شخصیت، کنگره و نظام جهانی در شکل گیری راهبرد فوق مؤثر میباشند.
باراک حسین اوباما به عنوان یک امریکایی آفریقایی سیاه پوست در خانوادهای بزرگ شد که مردان در زندگی او حضور پر رنگی نداشتند جدایی مادر و پدرش در دو سالگی اوباما باعث شد او پدرش را از طریق گفتههای دیگران و نوشتههای پدر بشناسد. حضور کم رنگ نا پدری با ملاحظهی طبیعی از جانب او و سرانجام پدر بزرگ پیرش باعث شد زنان بار اصلی هدایت و تربیت او را به دوش بکشند. مادر اوباما همواره پسرش را به ارزشهای اخلاقی توصیه مینمود گرچه نبود پدر نیز اعتماد به نفس را در وجود او بالا برد نتیجه این وضعیت را میتوان در روحیهی او در ترجیح دیپلماسی بر جنگ و به عبارتی قدرت نرم به جای قدرت سخت دریافت.
فعالیتهای اوباما در برههای از زندگانی به عنوان یک سازمان گر اجتماعی که باید در حومه فقیر نشین و سیاه پوست ساوث ساید کار کند و بتواند در قالب گروههای اجتماعی زندگی مردم را تغییر دهد ویژگی فعالیتهای دسته جمعی و مشارکت در انجام امور را در او به ودیعه گذاشت.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
اوباما که پدر و پدر بزرگش هر دو مسلمان بودند اما از آنجا که مادرش مسیحی بود و بار اصلی تربیتی او را به دوش میکشید مسیحی بار آمد او در خانهای مذهبی بزرگ نشد گرچه کشیش رایت در دورانی که او سازمان گر اجتماعی بود سؤالات مذهبی او را پاسخ داده بود اما او معتقد به جدایی دین از سیاست بود و اینکه سیاست هر چند وقت یکبار متکی به خرد و گاهی متکی به دین و مذهب است. بنابراین در سیاستها و شعار های او رنگ و بوی مذهبی دیده نمیشود.
عامل دوم کنگره آمریکاست که از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ با کاخ سفید هم حزب بود و در نهایت در شکل گیری سیاستهای اوباما در قالب تصویب قراردادها و قطع نامهها و موارد دیگر اثر گذار بود. از جمله برنامه خروج آمریکاییان از عراق که مورد تصویب کنگره قرار گرفت. در سال ۲۰۱۰ با تصرف مجلس نمایندگان توسط جمهوری خواهان کار برای اوباما در زمینه سیاست خارجی سخت گردید چرا که جمهوری خواهان جنگ طلب و مخالف خروج نیروها از عراق و افغانستان هستند و از فعالیت در قالب سازمانهای بینالمللی استقبال نمیکنند و این موجب فشار بر اوباما میگردد. همچنین جمهوری خواهان با تلآویو نزدیکی بیشتری داشته و اوباما در موضوع اعراب و اسرائیل تحت فشار قرار گرفت.
نمونهی این اختلاف در کنگره و با کاخ سفید و اثر گذاری آن بر سیاست خارجی و در نهایت مشکلات اوباما در این زمینه را میتوان در صدور تحریمهای جدید مجلس نمایندگان علیه ایران پس از توافق اولیه ژنو مشاهده کرد که این رویکرد با سیاست اصلی اوباما یعنی مذاکره در تقابل است و اوباما تأکید کرد در صورت تصویب سنا آن را وتو میکند اما سنا با عدم تصویب آن پشتیبانی و حمایت خود را از سیاست اوباما در قالب مذاکره اعلام کرد. اما کماکان اوباما فشار جمهوری خواهان کنگره را در مسیر مذاکرات بر دوش خود احساس میکند.
سومین مؤلفه نظامی جهانی است. امریکا در این نظام نوین کماکان تنها ابر قدرت جهانی است اما با این تفاوت که قدرتهای دیگری هم پا به عرصهی جهانی گذاشتند. روسیه مجدداً قدرت خویش را باز یافته و با چین علیه آمریکا وارد همکاری شدهاند و پیمانهای سیاسی و نظامی دو جانبه منعقد ساختهاند. اتحادیه اروپا کماکان بر سیاستهای همکاری تأکید داشته و خواهان مشارکت در تصمیم گیریهای جهانی است؛ و با تک رویهای آمریکا و رویه نظامی گری مخالف است و تحولات خاورمیانه باعث شده که افکار عمومی کشورهای دیگر نسبت به سرنوشت رژیمهای منطقه حساسیت بیشتری پیدا کنند و آمریکا نمیتواند یک تنه بار مسئولیت این کشورها و تحولات آن را به دوش بکشد.
بنابراین ناچار به همکاری و تصمیم گیریهای دسته جمعی است تا بتواند ضمن کمکهای سایر کشورها در راستای مقاصد خود هزینههای آمریکا را کاهش داده و چهره مخدوش آمریکا را نیز نزد افکار عمومی ترمیم بخشد.
فهرست منابع فصل چهارم
۱- Barak Obama’ Changing We Can Belive’ Published in the United States by Thre Rivers:61
۲- عادل حمزه عثمان و الاستذه اخر، الاتفاقیه العراقیه-الآمریکیه، مرکز العراق للدراسات (المطبعه:البیه، تاریخ الاصرار،۲۰۰۹ میلادیه،۱۱۵-۱۱۴
۳- اوباما، طرح من برای عراق، نیویورک تایمز، ترجمه سایت دیپلماسی ایرانی، www.irdiplomacy.ir/2008/7/17
۴- حسن احمدیان، فرایند صلح خاورمیانه در دوران اوباما، مرکز تحقیقات استراتژیک، گزارش راهبردی ۳۰۳
۵-بی نام، سخنرانی اوباما هنگام دریافت جایزه صلح نوبل در اسلو:اوباما از جنگ برای صلح دفاع کرد، روزنامه اعتماد www.magiran.com/nptoc.asc88/9/21
۶- Robert Kagan “Foreign Policy Sequels” Washangton Post March.1-2009:3
۷- دیوید میندل، اوباما وعده تغییر، ترجمه: امیر شهریار امینیان، تهران :انتشارات خرسندی، بهمن ۸۷، ص ۵۱
۸- ۲۷/۱۲/۹۲ باراک اوباما fa.wikipedia.org/wiki/
۹- دیوید مندل، پیشین، ص ۲۴
۱۰- باراک اوباما، رویاهای پدرم، ترجمه :ریتو بحری، کرج :نشر در دانش بهمن، ص ۲۳
۱۱- دیوید مندل، پیشین، ص ۲۷
۱۲- باراک اوباما، پیشین، ص ۵۹
۱۳- دیوید میندل، پیشین، ص ۲۸۹
۱۴- باراک اوباما، پیشین، ص ۸۶
۱۵- همان، ص ۸۹
۱۶- باراک اوباما، پیشین، ص ۲۳
۱۷- دیوید مندل، پیشین، ص ۳۴
۱۸- دیوید مندل، پیشین، ص ۴۲
۱۹- همان، ص ۴۴
۲۰- همان، ص ۴۵
۲۱- همان، ص ۵۲
۲۲- دیوید مندل، پیشین، ص ۵۱
۲۳- باراک اوباما، جسارت امید، ترجمه :آرش عزیزی، تهران:نشر چشمه، تابستان ۸۸، ص ۱۸۵
۲۴- همان، ص ۱۸۹