2-5-1- دسته بندی ارزشیابی های آموزشی با توجه به ارزشیابان
دو نوع ارزشیابی آموزشی دیگر که با ارزشیابی تکوینی و تراکمی رابطه ی نزدیکی دارند، ارزشیابی درونی و ارزشیابی بیرونی است. منظور از ارزشیابی درونی، این است که ارزشیابی توسط کارکنان و دست اندرکاران تهیه و اجرای برنامه، یعنی افراد درون برنامه انجام می شود و منظور از ارزشیابی بیرونی، ارزشیابی توسط افراد یا گروه هایی خارج از برنامه صورت گیرد. ارزشیابی درونی بیشتر مناسب ارزشیابی تکوینی و ارزشیابی بیرونی مناسب ارزشیابی تراکمی است.
2-6- اهداف ارزشیابی
ارزشیابی دارای اهداف و جهت گیری های متفاوتی است. یكی از این جهت گیری ها ارزشیابی برنامه میباشد. بسیاری از برنامهها تحت عنوان مداخله های اجتماعی نام می گیرند كه به نوبه خود به سمت ایجاد تغییرات مشخص شده ای در مخاطب مورد نظر حركت میكنند. در این زمینه فونل و لن پنج نوع برنامه را مشخص ساخته اند :
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
برنامههای آموزشی (بیشتر با جهت گیری رسمی)
برنامههای مشاوره ای
برنامههای تنظیمی
برنامههای مدیریت موردی (فرد یا گروه)
ارائه خدمات یا كالا(عابدی سروستانی و كرمی، 1379).
در ارزشیابی، در هر مورد، هدف ها باید كاملاً تعریف و مشخص شوند. به عبارت دیگر، می توان گفت ارزشیابی روشی است كه به وسیله آن میزان نزدیكی به هدف مورد نظر سنجیده می شود. از جمله هدف های ارزشیابی كه می توان به آن ها اشاره كرد عبارتند از :
سنجش و تشخیص میزان پیشرفت كارآموزان؛
جلوگیری از تكرار انحرافات، رفع نقایص و ارائه راه حل های مناسب؛
سنجش سودمند بودن روش های آموزش، راه های تعلیم و رفع نقایص آنها؛
كسب اطلاعات بیشتر جهت اخذ تصمیمات اداری و غیره (سام خانیان، 1384 :135).
بنابراین با در نظر گرفتن مطالب فوق، پی می بریم كه به طور قطع و مسلم ارزشیابی یكی از قسمت های عمده و مهم برنامه های آموزشی به شمار می رود. در این صورت ارزشیابی باید به طور مداوم در طول مدت برنامه آموزشی، در پایان آن و حتی در دنباله آن در محیط واقعی و زنده كار ادامه داشته باشد تا نكات ضعف برنامه را پس از شناخت از بین برده و نكات مثبت آن را تقویت نماید (ابطحی، 1383 :125-126). لذا كنترل و ارزیابی عملكرد برنامه های آموزشی و نیز ارائه گزارشات بعد از آموزش و تقدیم آن به ریاست سازمان، كه در واقع انعكاس نواقص و كمبودها و بالاخره اقداماتی در جهت رفع نواقص اعلام شده است از وظایف مدیر آموزش در هر سازمانی می باشد (میرسپاسی، 1385: 270).
2-7- انواع ارزشیابی
طبقه بندی های گوناگونی از انواع ارزشیابی ارائه شده است. به عنوان مثال راب و همكاران (1374) چهار نوع ارزشیابی ارائه می دهند: ارزشیابی برای برنامه ریزی، ارزشیابی فرایند، ارزشیابی نهایی و ارزشیابی تأثیر. در این طبقه بندی، ارزشیابی نهایی به منظور تعیین اثربخشی برنامه بعد از انجام آن صورت میگیرد.
اوون و راجرز (1999) اشاره میكنند كه فرمها و رهیافتها یک چارچوب معرفت شناسی برای فهم ارزشیابی به ما می دهد. در هر فرم رهیافتهایی وجود دارد كه دارای عناصری هستند. آنها از لحاظ مفهومی پنج فرم ارزشیابی را معرفی كردند:
پیش از عمل
روشن كننده
تعاملی
نظارتی
تأثیر
جهت گیری فرم پیش از عمل، قبل از طراحی برنامه صورت میگیرد. جهت گیری فرم روشن كننده بر مشخص كردن ساختار درونی و كاركرد یک برنامه یا سیاست توجه دارد. در مواقعی كه این فرم تحت عنوان تئوری یا منطق برنامه مطرح میگردد، به مكانیسم های علی اشاره دارد كه به عنوان ارتباط فعالیت های برنامه با نتایج موردنظر شناخته میشود. ارزشیابی تعاملی، اطلاعاتی را پیرامون ارائه با اجرای یک برنامه یا درباره عناصر یا فعالیت های منتخب می دهد. ارزشیابان در این فرم از ارزشیابی اطلاعاتی را به دست می آورند كه در جهت بهبود برنامه باشد. بنابراین یک جریان تكوینی قوی دارد. مخاطبان این نوع ارزشیابی عمدتاً افراد مسئول در سطوح میانی (مدیران و مجریان) میباشند.
در ارزشیابی نظارتی، مدیران به دنبال شاخصی برای موفقیت برنامه یا اجزای برنامه هستند. آنان میخواهند ببینند آیا برنامه به جمعیت هدف می رسد؟، آیا اجرای برنامه شاخصهای آن را برآورده میسازد؟ آیا اجرا در مقایسه با یک ماه یا یک سال پیش اكنون به خوبی پیش میرود؟ آیا هزینه ها تغییر كرده است؟ و از این قبیل.
در ارزشیابی تأثیر یا اثر كه معادل ارزشیابی نهایی و اثر مطرح شده از سوی راب و همكاران است، تأثیر برنامه مورد ارزیابی قرار میگیرد. اگر هدف ارزشیابی، تصمیم گیری درباره ارزش یک برنامه باشد، ارزشیابی ها در این فرم به عنوان ارزشیابی نهایی یا پایانی نام میگیرد. این ارزشیابی به تصمیم گیری درباره توقف یا ادامه و گسترش برنامه كمك میكند. یک ارزشیابی پایانی خوب ممكن است به مشخصات اجرای برنامه نیز مروری داشته باشد. در این صورت مطالعه با عنوان ارزشیابیهای فرایند ستانده شناخته میشود. مهمترین موضوعات كلیدی در این ارزشیابی تأثیر عبارتند از:
آیا برنامه همانطور كه طراحی شده، اجرا شده است؟
آیا اهداف بیان شده برنامه تحقق یافته اند؟ (اثربخشی)
آیا نیازهای كسانی كه قرار بود از طریق برنامه برآورده شود، برآورده شده است؟
نتایج غیرمنتظره برنامه چیست؟i>
آیا راهبرد اجرا به نتایج موردنظر منتهی میگردد؟
آیا برنامه هزینه، اثربخش بوده است؟
همانطور كه در موضوعات فوق آمده، یكی از مهمتری مباحث در ارزشیابی تأثیر یا نهایی، بررسی تحقق اهداف و برآورده شدن نیازها میباشد كه در اینجا برآورده شدن نیازها در بحث انتظارات و رضایت مخاطبان مطرح میشود.
در ارزشیابی اثر، رهیافت های مختلفی به كار می رود. این رهیافت ها از لحاظ روش شناسی، ارزشیاب را هدایت می نمایند. این رهیافت ها عبارتند از : (Owen & Rogers,1999)
الف) ارزشیابی مبتنی بر اهداف: این رهیافت ارزش برنامه را بر مبنای اینكه تا چه حد اهداف بیان شدهی برنامه تحقق یافته اند، مشخص می سازد. این نوع ارزشیابی مبنای كار ارزشیابی را معرفی میكند.
ب) مطالعه فرایند – ستانده ها: این رهیافت نه تنها نتایج را تعیین میكند، بلكه اجرای برنامه را نیز بررسی میكند.
ج) ارزشیابی مبتنی بر نیاز: این رهیافت ارزش برنامه را بر این مبنا قضاوت میكند كه تا چه حد برنامه، نیازهای اعضا را برآورده كرده است. این رهیافت اصلاح ارزشیابی مبتنی بر هدف را پیشنهاد می دهد و پیش فرض آن این است كه اهداف برنامه ضرورتاً نیازهای اعضا را بیان نمیكند.
د) ارزشیابی هدف آزاد: این رهیافت نه تنها به تعیین اهداف بیان شده می پردازد، بلكه نتایج غیرمنتظره برنامه را نیز مشخص می سازد.
ه) بررسی عملكرد: بررسی عملكرد، تحلیل كارایی و اثربخشی برنامه میباشد. بررسی های عملكرد بر ستانده های برنامه تأكید داشته و معمولاً شاخص های اندازه گیری مالی و غیرمالی را شامل میشود.
به نظر می رسد در بحث عملكرد برنامه در صورتی كه اثربخشی از بعد غیرمالی مورد بحث قرار گیرد و به دستیابی به اهداف معنی گردد، باید روشن شود منظور از اهداف چیست؟ آیا اهداف سازمان ارائه دهنده برنامه، یا دستیابی به اهداف مخاطبان، یا به بیانی برآورده نمودن نیازهای مخاطبان میباشد؟ آنچه به نظر بیشتر اهمیت دارد، رضامندی مخاطبان میباشد كه نتیجه هماهنگی اهداف سازمان و مخاطبان است. در این زمینه پاول هرسی و بلانچارد (1375) دو واژه موفقیت و اثربخشی را از یكدیگر تفكیک میكنند. موفقیت با چگونگی رفتار فرد یا گروه رابطه دارد و ممكن است به دلیل اعمال قدرت مقام مدیریت و رهبری یک سازمان موفق عمل كند، ولی لزوماً این موفقیت در آینده ادامه نداشته باشد. به بیان دیگر، ادامه موفقیت در گرو اثربخشی فعالیتهاست. اثربخشی، وضع درونی یا آمادگی یک فرد یا گروه را توصیف میكند و ماهیتی گرایشی دارد. بین عملكرد و انتظارات، رابطه معنی داری وجود دارد.
2-8- ارزشیابی آموزشی
ارزشیابی آموزشی توجیه وجودی بخش آموزش و فراهم آوردن شواهدی برای هزینه وفایده سازمان است كه هدف آن قضاوت درباره كیفیت و ارزش برنامه و شناسایی فواید آموزش است(Foxon,1991،Coopers & Lybrand ).
ارزشیابی چنانكه درارتباط با آموزش باشد به معنای فرایند قضاوت درباره جنبه هایی از رفتار یادگیرنده است و شامل مجموعه ای از مهارت هاست كه به كمك آنها مشخص می شود یادگیرنده به اهداف تعیین شده دست یافته است یا خیر. ارزشیابی جز جدایی ناپذیر یک نظام آموزشی است (احمدی و حکیمی،).
ارزشیابی آموزشی فرایند تفسیر نتایج از طریق سنجش اطلاعات برای قضاوت در مورد اهداف كلی آموزش یا میزان موفقیت شركت كنندگان در دوره آموزشی است. به طور كلی، ارزشیابی آموزشی رویكرد منظم برای جمع آوری داده است كه به مدیران برای رسیدن به تصمیمات مفید و با ارزش در مورد برنامه آموزش كمك میكند. در اجرای یک برنامه آموزشی ارزشیابی از نتایج آن برنامه ها بسیار مهم است به اعتقاد «ترسی و تئو» (1995) برنامه آموزشی زمانی موفق خواهد بود كه اطلاعات حاصل از ارزشیابی در مورد برنامه نشان دهند كه:
نیازهای زمانی، تیم یا افراد ذی نفع رفع شده باشد؛
به بهترین ارزش ها رسیده باشد؛
باعث بهبود مهارت و كسب نتایج مثبت در محل كار شود.