در طول چند دهه گذشته فعالیت های مرتبط با کاهش سوء مصرف مواد مخدر، از نگاه صرف به عوامل خطرزا به سوی عوامل محافظت کننده تغییر جهت داده است. از سوی دیگر در طول دو دهه گذشته مفهوم تاب آوری در حوزه روانشناسی تحولی توجهی روز افزون کسب کرده است (سی چتی[۱۸] و همکاران۱۹۹۳).
امروزه انتقالی از دیدگاه های خطر نگر به سمت دیدگاه تاب آوری[۱۹] در حوزه پژوهشی و بالینی صورت گرفته است. در این دیدگاه جدید به جای کاهش عوامل خطر بر تقویت عوامل تاب آوری در جامعه پر خطر و نیز سالم تاکید می شود.
در حال حاضر پیش گیری و در مان مشکلات روانی و سوء مصرف مواد، در درجه نخست به اجتناب یا غلبه بر رفتارها و شرایط منفی استوار است. در حالیکه چنانچه ویژگی های تاب آوری بتواند آموخته شود و در دسترس دیگران قرار گیرد، پیشگیری و درمان بعد دومی می یابد که شامل ایجاد ویژگی های مثبت و توانمندی ها در افراد است (کرد میرزا، ۱۳۸۸).
تحقیقاتی که توسط کاروالو[۲۰] و همکاران (۲۰۰۶) انجام گرفته نشان داده که افرادی که دارای سطح بالایی از تاب آوری هستند نسبت به افرادی که تاب آوری پایینی دارند کمتر فرسوده می شوند. این افراد همچنین جهت حل مشکلات خود کمترین گرایش را به سمت سوء مصرف مواد مخدر دارند و چنانچه به هر دلیلی دچار سوء مصرف مواد شوند زودتر و آسانتر به درمان آن روی می آورند و بعد از ترک مواد نیز بیشتر به نشانه های بهبودی متعهد می مانند. تاب آوری دارای ابعادی شامل خود کارامدی[۲۱]، تطابق پذیری[۲۲]، سرسختی[۲۳]، توانایی حل مسئله[۲۴]، جهت گیری هدف[۲۵]، تحمل آشفتگی[۲۶]، حمایت اجتماعی قوی[۲۷]، امید و خوش بین[۲۸]می باشد (توماک[۲۹]، ۲۰۱۱).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
عوامل بیشماری از جمله انواع استرس های اجتماعی، اقتصادی و روانشناختی در زمینه سازی و بروز اعتیاد نقش دارند. استرس یا فشار روانی یکی از جدیدترین مسائل بشر از دیرباز تاکنون است. استرس می تواند اثرات منفی شدیدی بر سلامتی افراد داشته باشد. پژوهش های زیادی نشان داده اند که افراد سوء مصرف کننده ای که دچار مشکلات روانشناختی مثل استرس، اضطراب و افسردگی می شوند، برای تسکین حالات هیجانی آزارنده از مواد استفاده می کنند ( سینها، ۲۰۰۱). زندگی افراد دچار سوء مصرف مواد پر از استرس های گوناگون است. این افراد ممکن است روزانه با دهها مورد استرس برخورد داشته باشند، آنچه اهمیت دارد نوع مقابله نمودن با این استرس هاست.
عکس مرتبط با اقتصاد
مفهوم سازیها از استرس بطور گسترده ای متغیر است. استرس ممکن است به عنوان یک تهدید واقعی یا تفسیر شده برای تمامیت روانشناختی یا جسمانی فرد که منجر به پاسخ های رفتاری و یک تلنگر شناختی می شود تعریف شود. در زیست پزشکی، استرس اغلب اشاره به موقعیت هایی دارد که در آن کاته کولامینها و گلوکوکورتیکوئیدهای غدد فوق کلیوی به علت تجربه ای بالا می روند. با این حال تفاوت های شگرفی در تفسیر و پاسخ به آنچه که استرس زاست، وجود دارد و نیز تفاوت های فردی در آسیب پذیری نسبت به بیماری هایی که استرس ممکن است در آن نقشی داشته باشد، وجود دارد (مک ایون[۳۰]، ۲۰۰۰).
روش های مختلفی برای مقابله با استرس وجود دارد از جمله مدل لازاروس و همکاران[۳۱]، مایکنبام، کرونی[۳۲]و … یکی دیگر از روش های مدیریت استرس، مدل مک نامارا می باشد که در سال ۲۰۰۵ برای کمک به نوجوانان طراحی شد. در این روش مک نامارا توصیه ها، اطلاعات و تکنیک های روانشناختی و جسمانی را برای مقابله با استرس، مهارت های مطالعه، مدیریت زمان، مهارت های ارتباطی و مقابله با افسردگی و اضطراب و بهبود بخش اعتماد به نفس ارائه می دهد (مک نامارا[۳۳]، ۲۰۰۵).
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
یافته هایی ارتباط بین تاب آوری و استرس را تایید کرده اند. برای مثال در آزمایشی که (فرایبورگ[۳۴] و همکاران) انجام دادند، یافته ها نشان داد که تاب آوری به عنوان واسط و میانجی درد و استرس محسوب می شود، به این صورت که افرادی که نمره بالا در تاب آوری گرفته بودند در طی تحقیق درد و استرس کمتری گزارش دادند.
تاب آوری همچنین با مصرف مواد و نگرش به آن ارتباط دارد. گلداشتاین ،فولکنر، ووکراله[۳۵] پژوهشی درباره ارتباط تاب آوری درونی با مصرف سیگار، الکل و نشانه های افسردگی بر روی تعدادی نوجوان انجام دادند، یافته های پژوهشی مذکور نشان داد که تاب آوری درونی با مصرف سیگار سال گذشته و وابستگی نیکوتینی به طور منفی همبسته بود.
عکس مرتبط با سیگار
فرض اساسی در درمانهای شناختی-رفتاری در اعتیاد این است که سوء مصرف مواد در واقع ناشی از مشکلات مختلف در زندگی فرد و عدم توانایی او در برخورد صحیح با آنهاست. بنابراین مداخلات موثر در درمان سوء مصرف مواد به جای تمرکز بر عمل سوء مصرف به تنهایی، میبایست به طیف گسترده ای از رفتارهای دیگر نیز توجه نماید (اختیاری، ۱۳۸۸). از آنجا که مهارت مقابله با استرس قابل آموزش است، در درمان شناختی-رفتاری به این فرض نظریه یادگیری اجتماعی تاکید می شود که افراد معتاد، نیازمند فراگیری مهارتهای انطباقی و جایگزینی روش های ناسازگارانه مقابله با استرس و جستجوی لذت هستند (رهسنوف، مارتین و مونتی[۳۶]،۲۰۰۵).
تکنیک های مدیریت استرس و تمرین آرمیدگی می توانند از طریق کاهش سطح استرس فرد به کاهش تاثیر استرسها کمک کنند. مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر آن است تا حس کنترل، خودکارامدی، عزت نفس، مقابله کارامد و حمایت اجتماعی را در فرد استرسی افزایش دهد. این تغییرات حالات خلقی منفی و انزوای اجتماعی را کاهش می دهد و کیفیت زندگی را ارتقاء می بخشد (آنتونی[۳۷]و همکاران، ترجمه آل محمد و همکاران، ۱۳۸۸). برنامه درمانی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری ترکیبی از تکنیک های آرمیدگی و تکنیک های شناختی-رفتاری است. این برنامه شامل ترکیبی از انواع گوناگون آرمیدگی (برنشتاین و برکووک[۳۸]، ۱۹۷۳)، تصویر سازی و دیگر تکنیک های کاهش اضطراب را با دیگر رویکرد های شناختی- رفتاری معمول، مانند بازسازی شناختی (بک وامری[۳۹]، ۱۹۷۹)، آموزش مقابله ای موثر (فولکمن[۴۰]و دیگران، ۱۹۹۱)، آموزش ابرازگری و مدیریت خشم (ایرونسون[۴۱]و دیگران، ۱۹۸۹) است. این تکنیک ها همگی در یک برنامه گروهی که شامل ۱۰ مبحث هفتگی است گرد آمده اند، همچنین در این برنامه برخی از استرس زاهای موقتی زندگی بیماران به منظور کاربرد این تکنیک های مدیریت استرس مطرح شده است ( آنتونی و همکاران، ۲۰۰۷؛ ترجمه آل محمد و همکاران، ۱۳۸۸).
۲-۱) بیان مسئله
درباره نقش استرس در شروع، تداوم و عود اعتیاد پس از درمان توافق بر این نکته است که فشار روانی خودبه خود سبب ساز نمی باشد، بلکه عاملی در این میانه نقش واسطه را بازی می کند و آن فقدان مهارت های مقابله ای است ( شعاع کاظمی، ۱۳۸۷).
سوء مصرف مواد و الکل ممکن است زمانی که خواسته های موقعیتی فراتر از توان مقابله فرد باشد رخ دهد و مصرف الکل و سایر مواد به عنوان تنها روش دستیابی به پیامدهای مطلوب تلقی گردد ( ابرامز و نایورا[۴۲]، ۱۹۸۷). بنابراین ناتوانی در رویارویی با عوامل استرس زا و این باور که مصرف الکل و مواد نتایج مطلوبی را در پی خواهد داشت، پایه گسترش و روی آوردن به مصرف مواد است ( مک کی، هینسون و وال[۴۳]، ۱۹۹۸).
در پژوهشی که توسط آندرسون، ریمو و بران[۴۴](۲۰۰۶) با هدف بررسی نقش مهارت های مقابله ای و استرس زندگی در بازگشت به مصرف در بین افراد نوجوان صورت گرفت، نتایج نشان داد که راهبردهای مقابله ای به عنوان یک عامل حمایت کننده در پیشگیری از عود مواد در مرحله بعد از درمان و به ویژه در افراد با اختلالات همبودی که سطوح بالایی از استرس زندگی را دریافت کرده اند موثر بوده است. نتایج پژوهش جندقی نیز نشان داد که مداخله مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری منجر به کاهش مشکلات روانشناختی معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون می شود (جندقی،۱۳۹۰).
در این پژوهش از برنامه ای که شامل تکنیک های مدیریت استرس به شیوه شناختی_رفتاری همراه با تعداد قابل توجهی از روش های آرمیدگی است در جهت کمک به افراد وابسته به مواد در نشان دادن واکنش مناسب نسبت به استرس ها، ارتقاء تاب آوری و کاهش باورهای غیر منطقی استفاده خواهد شد.
با توجه به مطالب ذکر شده در بالا و همچنین کمبود منابع پژوهشی در زمینه مداخلات روان درمانی مرتبط با وابستگی به مواد، سوالی که پژوهشگر در این پژوهش دنبال می کند این است که آیا برنامه مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری باعث پایین آمدن میزان باورهای غیر منطقی و یا باعث بالا رفتن میزان تاب آوری در معتادان به مواد مخدر می شود یا خیر؟
۳-۱) اهمیت و ضرورت پژوهش
اعتیاد به مواد مخدر، علاوه بر زیان های جدی و خطرناک جسمی از قبیل ابتلا به بیماریهای عفونی واگیر دار همچون ایدز، هپاتیت و سل ، عوارض و مشکلات عدیده اجتماعی و اقتصادی از قبیل افزایش جرم های مرتبط با مواد مخدر همچون جنایت، سرقت، فقر، تکدی گری و هدر رفتن سرمایه های کلان انسانی و مادی کشور را به دنبال داشته است (بنتین، سولویک و سورسون، ۱۳۹۳، به نقل از میرزازاده، حق دوست و دوست محمدی، ۱۳۸۵).
در کشور ما اعتیاد به مواد مخدر، این سرطان اجتماعی، طی دهه اخیر یکی از مهمترین بحران های بهداشتی و اجتماعی بوده است، متاسفانه بالاترین شیوع اعتیاد با ۸/۲ درصد متعلق به کشور ایران می باشد؛ این در حالی است که میانگین شیوع اعتیاد در دنیا ۴/. است و این میزان در اروپا ۷۰/. درصد است (سازمان سلامت و خدمات انسانی[۴۵]،۲۰۱۱).
طیف کامل روش های رواندرمانی برای درمان اختلالات وابستگی به مواد به کار رفته است، رواندرمانی فردی، رفتاردرمانی، درمان شناختی رفتاری، رواندرمانی خانوادگی و گروه های حمایتی نظیر NA و آموزش مهارت های اجتماعی که مهارت های اندکی برای زندگی در جامعه دارند، برای در مان این افراد به کار گرفته شده است (عزیزی، ۱۳۸۹). همچنین جهت افزایش تاب آوری افراد وابسته به مواد نیز کارهای متعددی صورت گرفته است.
احتمالا گرایش زیاد به پژوهش های تاب آوری به این دلیل باشد که عوامل محافظت کننده، نقش پراهمیتی را در زندگی فرد ایفا می کنند. اینکه عوامل محافظت کننده به عنوان سپری بر علیه رفتارهای خطرزا و پیامدهای همراه با آن مطرح هستند، تبیین کننده این موضوع است که چرا بسیاری از جوامع در سطح محلی و ملی به شناسایی عوامل موثر بر تاب آوری و به دنبال آن طرح برنامه های درمانی و ارتقای توانایی های لازم در افراد اقدام کرده اند (کرد میرزا، ۱۳۸۸).
اگرچه تاب آوری تا حدی نوعی ویژگی شخصی و تا حدود دیگری نیز نتیجه تجربه های محیطی افراد است، ولی انسان ها قربانی محیط و وراثت خود نیستند ومی توان واکنش افراد را در مقابل استرس، رویدادهای ناخوشایند و دشواریها تغییر داد، به طوری که بتوانند بر مشکلات و تاثیرات منفی محیط غلبه کنند (کاوه و همکاران، ۱۳۹۰).
استرس می تواند اثرات منفی شدیدی بر سلامتی افراد داشته باشد. استرس با جزء جزء زندگی بشر امروز عجین شده است و در تعیین سلامت و بیماری انسان اهمیت بسیار دارد (شیرازی، ۱۳۷۸).
روش های مدیریت استرس و تمرین آرمیدگی میتوانند از طریق کاهش سطح استرس فرد به کاهش تاثیر استرسها کمک کنند. مدیریت استرس بر آن است تا حس کنترل، خود کارامدی عزت نفس، مقابله کارامد و حمایت اجتماعی را در فرد استرسی افزایش دهد. این تغییرات حالت خلقی منفی و انزوای اجتماعی را کاهش می دهد و کیفیت زندگی را ارتقاء می بخشد(آنتونی[۴۶]و همکاران، ترجمه آل محمد و همکاران، ۱۳۸۸). لذا در صورت اثر بخشی مداخله مدیریت استرس بر اختلال وابستگی به مواد و مشکلات این بیماران میتوان از عود مجدد این افراد جلوگیری نمود و آنان را برای ادامه درمان راغبتر کرد. همچنین طبق نتایج لذا با توجه به مطالب فوق و نیز نظر به اینکه طبق بررسی های انجام شده تاکنون در کشور ما پژوهش های زیادی در زمینه روش های درمانی رفتاری و روانشناختی در کنار درمان دارویی برای پیشگیری و کنترل این اختلال و ارتقای سطح تاب آوری افراد وابسته به مواد ضروری به نظر می رسد.
۴-۱) اهداف پژوهش
۱- تعیین میزان اثر بخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر کاهش باورهای غیر منطقی در معتادان به مواد مخدر
۲- تعیین میزان اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر افزایش تاب آوری در معتادان به مواد مخدر
۳- تعیین ماندگاری تاثیر آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر کاهش باورهای غیر منطقی معتادان در دوره پیگیری
۴- تعیین ماندگاری تاثیر آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر افزایش تاب آوری معتادان به مواد مخدر در دوره پیگیری
۵-۱) فرضیات:
آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر کاهش باورهای غیر منطقی معتادان به مواد مخدر تاثیر دارد.
آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر افزایش تاب آوری معتادان به مواد مخدر تاثیر دارد.
۶-۱) تعریف نظری و عملیاتی مفاهیم
۱-۶-۱) معتاد:
تعریف نظری:
معتاد فردی است که از راه های گوناگون نظیر خوردن، تزریق، دود کردن یا استنشاق، یک یا چند ماده مخدر را باهم به صورت مداوم مصرف می کند و در صورت قطع آن با مسائل جسمانی، رفتاری یا هردو مواجه می شود (ستوده ناورودی،۱۳۹۱).
تعریف عملیاتی:
افرادی که وابستگی به مواد پیدا کرده اند و دوره ترک در کمپ را می گذرانند.
۲-۶-۱) تفکرات غیر منطقی
تعریف نظری:
هر نوع فکر، هیچان، یا رفتاری که باعث تخریب نفس و متلاشی نمودن نفوذ خود می شود و نتایج مهم آن اختلال در تندرستی انسان است ( الیس[۴۷]، ۱۹۷۷؛ به نقل از امین خوئی، ۱۳۷۷).
تعریف عملیاتی:
میانگین نمره ای که فرد در پرسشنامه IBT[48] (۱۹۶۹) به دست می آورد. در این پرسشنامه کمترین نمره ۱۰۰ و بیشترین نمره ۵۰۰ است. نمره بالا نشان دهنده تفکرات غیر منطقی بالا و نمره پایین نشان دهنده تفکرات غیر منطقی پایین است.
۳-۶-۱) تاب آوری
تعریف نظری:
تاب آوری به فرایند پویای انطباق مثبت با تجربه های تلخ و ناگوار اطلاق می شود. تاب آوری، که «مقاومت در برابر استرس» یا «رشد پس از ضربه» نیز نامیده شده است، در امتداد یک پیوستار با درجات متفاوت از مقاومت در برابر آسیب ها روانشناختی قرار می گیرد. تاب آوری بر حسب این تعریف فراتر از جان سالم بدر بردن از استرس ها و ناملایمات زندگی است (بونانو،۲۰۰۴).
تعریف عملیاتی:
در این پژوهش منظور از تاب آوری نمره ای است که آزمودنی ها در پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (۱۹۹۸) به دست می آورند.
۴-۶-۱) مهارت های مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری
تعریف نظری:
مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری به خانواده ای از درمان های مدیریت استرس گفته می شود که بر رویکرد شناختی-رفتاری متمرکز است. مدیریت استرس توانایی افراد برای کاهش استرس و سازگاری مناسب با موقعیت های استرس آور تلقی می شود. این مداخله مرکب از عناصری از قبیل افزایش آگاهی در مورد استرس، آموزش تن آرامی، شناسایی افکار ناکارامد، بازسازی شناختی، آموزش حل مسئله، آموزش مهارت های ابراز وجود، مدیریت خشم و مدیریت زمان می باشد (لیندن[۴۹]،۲۰۰۵).
تعریف عملیاتی:
در پژوهش حاضر، منظور ۱۰ جلسه آموزش هفتگی می باشد که هر جلسه طی ۹۰ دقیقه برگزار می شود و در آن از اصول و تکنیک های مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری استفاده خواهد گردید. این برنامه آموزشی توسط آنتونی و همکاران (۲۰۰۷) تدوین شده است.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
مسئله اعتیاد موضوعی پیچیده است که در آن عوامل اجتماعی، سیاسی، فردی، اجتماعی-فرهنگی همگی در آن دخیل هستند و در این فصل ما تلاش کرده ایم مفهوم اعتیاد، انگیزه شروع مصرف مواد، اصطلاحات مرتبط با اعتیاد، انواع مواد مخدر و همچنین مبانی اعتیاد را به اختصار توضیح دهیم. سپس بنابر هدف پژوهش اصطلاحات باورهای غیر منطقی، تاب آوری و مدیریت استرس را از دیدگاه های نظری متفاوت شرح داده ایم.
۱-۲) پیشینه نظری
۱-۱-۲) پدیده مصرف مواد مخدر و اعتیاد
مصرف مواد مخدر پدیده ای با سابقه است، شاید نتوان به درستی تاریخی برای شروع مصرف مواد مخدر تعیین کرد ولی در آثار برخی بزرگان می توان نام این مواد را یافت. برای مثال می توان به گفته های بقراط، رازی و ابن سینا از مصرف و فواید تریاک اشاره کرد، اما اعتیاد به مواد مخدر به عنوان یک وضعیت خاص پدیده نسبتا جدیدی است که از اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ میلادی شناخته شد. در ایران به استثناء برخی مقاطع تاریخی و نیز دوره اخیر هیچگاه مصرف مواد مخدر جرم یا پدیده ای خلاف اعتقادات مذهبی به شمار نمی رفته است. بر خلاف آن مصرف مواد مخدر به عنوان فعالیت فراغتی طبقات بالای جامعه به حساب می آمد و در برخی مناطق کشور به عنوان نیاز اقلیمی و یا مطابق با فرهنگ محلی به شمار می رفته است. در حال حاضر بنابر آمارهای رسمی، حدود دو میلیون مصرف کننده مواد مخدر در کشور وجود دارد. این در حالی است که طی دهه هفتاد، حدود دو میلیون نفر به جرم قاچاق، توزیع و یا مصرف مواد مخدر دستگیر و زندانی می باشند. در حالی که در افغانستان به طور روزانه بیش از هفت تن تریاک تولید می شود و حدود نیم تن انواع مواد مخدر در کشور ثبت و ضبط می شود، همه روزه سه الی چهار نفر بر اثر سوء مصرف مواد مخدردر کشور جان خود را از دست می دهند. علاوه بر آن چشم انداز آینده براساس روند شناسی فعلی و نیز برآورد پیش بینانه چندان روشن نیست و حکایت از وخامت اوضاع دارد (حاجلی،۱۳۸۷،به نقل از میرزایی نیستانی،۱۳۹۱).
۲-۱-۲) تعریف اعتیاد و نرخ شیوع آن
هرگونه وابستگی روانی یا فیزیولوژیک ارگانیسم نسبت به یک ماده را اعتیاد گویند. مشخصه اعتیاد پیدایش سندرم ترک یا محرومیت[۵۰] است که هنگام قطع ناگهانی مواد ظاهر می گردد. به نظر می رسد که در فرد معتاد وجود ماده اعتیاد آور برای حفظ کارکرد طبیعی سلولی الزامی گردیده و قطع آن موجب دگرگونی فعالیت های فیزیولوژیک و در نتیجه علائم محرومیت می شود. در سال ۱۹۶۴ سازمان بهداشت جهانی به این نتیجه رسید که اصطلاح اعتیاد، اصطلاحی علمی نیست و وابستگی به مواد را جایگزین آن کرد (سادوک و سادوک،۲۰۰۷).
اعتیاد یک بیماری روانی ، اجتماعی و اقتصادی است که از مصرف غیر طبیعی و غیر مجاز برخی مواد مانند الکل، تریاک، حشیش و … ناشی می شود و باعث وابستگی روانی یا فیزیولوژیک فرد مبتلا به این مواد می شود و در عملکرد جسمی، روانی و اجتماعی وی تاثیرات نامطلوب بر جای می گذارد (بهرامی،۱۳۸۸).
وابستگی روانی حالتی است که شخص پس از مصرف مواد مخدر، احساس آرامش رضایت و لذت می کند، وابستگی روانی مهمترین عامل مصرف مواد اعتیادآور است (منوچهری ،۱۳۸۹). وابستگی جسمی عبارت از حالت انطباقی در بدن فرد است که پس از استعمال مکرر مواد مخدر پدید می آید و در واقع بدن فرد نسبت به آن عادت می کند و در صورت عدم استعمال به خماری و دردهای جسمی دچار می شود (اختر محققی،۱۳۸۵).
دفتر پیشگیری از جرم و مواد سازمان ملل[۵۱] (unodcp) در سال۲۰۰۵ شمار مصرف کنندگان مواد را در بین جمعیت ۱۵ تا۶۴ ساله در سراسر جهان ۲۰۰ میلیون نفر یا۵% کل جمعیت جهان برآورد کرده است (گراهام[۵۲]،۲۰۰۸).
در کشور ما اعتیاد به مواد مخدر، این سرطان اجتماعی، طی دهه اخیر یکی از مهمترین بحران های بهداشتی و اجتماعی بوده است، متاسفانه بالاترین شیوع اعتیاد با ۸/۲ درصد متعلق به کشور ایران می باشد؛ این در حالی است که میانگین شیوع اعتیاد در دنیا ۴/. است و این میزان در اروپا ۷۰/. درصد است (سازمان سلامت و خدمات انسانی[۵۳]،۲۰۱۱).
۳-۱-۲) معتاد
معتاد فردی است که در اثر استعمال مکرر و مداوم متکی به مواد مخدر یا دارو و یا سایر مواد است و دارای مشخصات چهارگانه زیر می باشد:
اول: در اثر مصرف مکرر مواد و یا دارو عادت روانی ایجاد می شود و این عادت فرد را به علت نیاز و تمایل روانی به سوی مصرف مواد مخدر و یا دارو به حد وسواس تشویق می کند.
دوم: برای نگهداری اثری که منظور و مطلوب معتاد است مقدار مواد مصرفی رو به افزایش می رود.
سوم: در اثر قطع مواد مخدر و یا دارو علائم خاصی در معتاد ظاهر می گردد که آن علائم بستگی به نوع مواد مخدر و یا داروی مصرفی دارد.
چهارم: اعتیاد به مواد مخدر و یا داروی مورد مصرف برای فرد و یا جامعه زیان آور می باشد (منوچهری ،۱۳۸۹).
۴-۱-۲) علل اعتیاد
اعتیاد یک بیماری روانی-اجتماعی است که دلایل پدید آیی آن در روابط خانوادگی، مناسبات اجتماعی، شرایط اقتصادی وفرهنگی و ویژگی های روانشناختی فرد معتاد نهفته است (بهرامی.احسان،۱۳۸۸) بنابراین علل اعتیاد به مواد مخدر متعددند ولی به طور کلی به دو دسته، علل زمینه و علل محرک تقسیم می شوند، علل زمینه ساز عواملی هستند که شرایط مساعدی را برای آغاز انحراف فراهم می کنند، مثل پایبند نبودن به خانواده، به یک نظام ارزشی خاص، وضع اقتصادی، اخلاقی، فرهنگی و… که در مجموع شکلی از خانواده از هم پاشیده را ترسیم می کند. نمونه هایی از این عوامل عبارتند از: