توانایی انجام برنامه ریزی های درست و مناسب ،می تواند یکی دیگر از مهارت های فنی یک مدیر در حوزه شهرداری تلقی شود .چرا که این مهارت در اکثر سازمان ها به صورتی روزمره و همیشگی در امده است ولی مطلوبیت و تاثیر گذاری این برنامه ها در عملکرد کلی سازمان اهمیت دارد.
۲-۸-۱-۴-اشنایی و تسلط کافی به علوم بودجه ریزی،حسابداری و مالی:
حسابداری
مهارت دیگری که یک مدیر در حوزه شهرداری ،باید دارا باشد اشنایی مناسب به علم بودجه ریزی است زیرا یکی از وظایف مدیران ،تخصیص بهینه منابع موجود است و این امر نیاز به یک دانش کاربردی و مطلوب از بودجه ریزی دارد.
۲-۸-۱-۵- مهارت کافی در امور اداری مربوط به گزینش و استخدام کارکنان:
اگرچه گزینش و استخدام کارکنان در سازمان های امروزی،در واحد مدیریت منابع انسانی انجام می گیرد،ولی مدیریت کلی سازمان در جذب نیرو های خبره و مستعد می تواند نقش بسزایی داشته باشد.و لذا مدیریت عالی باید در امور مرتبط با بکارگیری و استخدام نیرو ها نظارت داشته وتلاش نماید با مهارت و تجربه ای که دارد افراد شایسته جذب سازمان گردند.
عکس مرتبط با منابع انسانی
امیرمومنان (علیه السلام) در گزینش و انتخاب کارکنان بر کارآیی آنان تاکید می کند و سفارش موکد می نماید که کسانی در هر کار برگزیده شوند که بیشترین کارایی را داشته باشند و بتوانند بهترین تاثیر را در اداره امور بگذارند. کسانی که مقبول باشند و در دل مردمان راه بیابند و از خود نتایج و ثمرات بیشتری بر جای گذارند و کاربردشان در جامعه بیشتر باشد، چنانکه به مالک اشتر سفارش نمود:
« فَاعْتمِدْ لِأحْسَنِهِمْ کَانَ فِی الْعَامَّهِ أثَراً »( نهج البلاغه، نامه ۵۳)
بر آن کس اعتماد کن که میان همگان اثری نیکو نهاده است.
امیرمومنان (علیه السلام) در عهدنامه مالک اشتر به او سفارش می کند که اشخاص بد پیشینه و گناهکار را کنار بگذارد و کسانی را برگزیند که سابقه همدستی با ستمکاران و گناهکاران نداشته باشند و در عین پاکی و سابقه نیکو دارای کارایی و نفوذ و تاثیرگذاری باشند. می فرماید:
« إِنَّ شَرَّ وُزَرَائِکَ مَنْ کَانَ لِلْأشْرَارِ قَبْلَکَ وَزِیرا وَ مَنْ شَرِکَهُمْ فِی الْآثَامِ فَلاَ یَکُونَنَّ لَکَ بِطَانَهً، فَإِنَّهُمْ أعْوَانُ الْأثَمَهِ وَ إِخْوَانُ الظَّلَمَهِ وَ أنْتَ وَاجِدٌ مِنْهُمْ خَیْرَ الْخَلَفِ مِمَّنْ لَهُ مِثْلُ آرَائِهِمْ وَ نَفَاذِهِمْ وَ لَیْسَ عَلَیْهِ مِثْلُ آصَارِهِمْ وَ أوْزَارِهِمْ وَ آثَامِهِمْ مِمَّنْ لَمْ یُعَاوِنْ ظَالِما عَلَى ظُلْمِهِ وَ لاَ آثِما عَلَى إِثْمِهِ؛ أولَئِکَ أخَفُّ عَلَیْکَ مَؤُونَهً وَ أحْسَنُ لَکَ مَعُونَهً…» (نهج البلاغه، نامه ۵۳)
بدترین وزیران تو، کسی است که پیش از تو وزیر بدکاران بوده و آن که در گناهان آنان شرکت نموده، پس مبادا چنین کسان، محرم تو باشند که آنان یاوران گناهکارانند، و ستمکاران را کمک کار، و تو جانشینی بهتر از ایشان خواهی یافت که در رای و کارایی و نفوذ و تاثیرگذاری چون آنان بود، و گناهان و کردار بد آنان را بر عهده ندارد. آن که ستمکاری را در ستمش یار نبوده، و گناهکاری را در گناهش مددکار نبوده. بار اینان بر تو سبک تر است، و یاری ایشان بهتر.
اگر در گزینش نیروها این معیارها ملاحظه شود نتایجی اساسی در اداره امور حاصل می گردد.
امیرمومنان (علیه السلام) پس از بیان معیارهای لازم برای گزینش نیروها، صفات چنین اشخاصی را مطرح می نماید که با این شروط و صفات بهترین انتخاب ها صورت می پذیرد و امور به بهترین نحو اداره می شود. آن حضرت می فرماید:
« فَإِنَّهُمْ أکْرَمُ أخْلاَقا وَ أصَحُّ أعْرَاضا وَ أقَلُّ فِی الْمَطَامِعِ إِشْرَافا وَ أبْلَغُ فِی عَوَاقِبِ الْأمُورِ نَظَرا.»(همان ماخذ)
اخلاق آنان گرامی تر است و آبرویشان محفوظ تر و طمعشان کمتر، و عاقبت اندیشی شان فزونتر.
و نیز می فرماید:
« فَإِنَّ ذَلِکَ دَلِیلٌ عَلَى نَصِیحَتِکَ لِلَّهِ وَ لِمَنْ وُلِّیتَ أمْرَهُ »( همان ماخذ)
این نشانه خیرخواهی تو برای (دین) خداست و برای کسی که کار او بر عهده شماست.
بنابراین اگر گزینش و انتخاب با معیارهایی درست صورت گیرد، کسانی اداره امور مردمان را به عهده می گیرند و نظام اداری را می گردانند که از اخلاق و رفتاری کریمانه برخوردارند و آبرومندانه و شرافتمندانه عمل می کنند و اهل طمع نیستند، بلکه اشخاصی آینده نگر و عاقبت اندیش و دورنگرند. بر سر کار آوردن این گونه اشخاص سبب رونق دین و آیین، و سامان یافتن امور و اصلاح کارهای مردمان است.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
۲-۸-۱-۶- شناخت دقیق شیوه های جدید انجام امور:
یکی از مهارت های دیگری که یک مدیر باید داشته باشد ،شناخت دقیق و همه جانبه از شیوه ها و الگو های نو و جدید انجام امور است .بدین معنی که اگر یک مدیر در شرایط متحول کنونی روش ها و شیوه های جدید انجام امور را بشناسد و و در عمل توانایی اجرای ان ها را داشته باشد، از یک مهارت فنی خوبی برخوردار است.
۲-۸-۱-۷-توانایی در ارتقا سطح جایگاه و منزلت سازمان:
کلیه اعمال و رفتار مدیر می تواند به نوعی در ارتقای منزلت و جایگاه سازمان تاثیر گذاری داشته باشد.اگر مدیریت کارامد باشد ،مسلما سطح شهرت و اعتبار سازمان بالا خواهد رفت و برعکس.و لذا این مقوله می تواند به یک مهارت فنی مدیر تعببر گردد.
۲-۸-۱-۸-استفاده کارامد از امکانات و تجهیزات در دسترس :
بهره برداری درست و هدفمند از امکانات و تجهیزات در دسترس مدیر، نمونه دیگری از مهارت فنی اوست.زیرا اگر مدیر بتواند،حداکثر استفاده را از حداقل امکانات داشته باشد به تعبیری کارامد است و در نهایت مدیری موفق خواهد بود .
۲-۸-۱-۹-دارا بودن مدرک تحصیلی مرتبط:
داشتن سطح تحصیلات متناسب با وظیفه، مهارت فنی دیگری است که یک مدیر بایستی داشته باشد.به عبارت دیگر در یک سیستم شایسته سالاری ،فرض براین است که یک مدیر ،علم و دانش مدیریت مربوط به کارش را داشته باشد.در غیر این صورت شاید نتواند به درستی مدیریت نماید.
۲-۸-۱-۱۰-داشتن لیاقت وتجربیات کاری مفید و موثرو مرتبط :
نکته دیگر اینست که یک مدیر،باید از دانش و تجربیات کاری مربوط به کارش برخوردار باشد.مسلما یک مدیر هرچه تجربیات کاری مفید و موثر و مرتبط با شغل مدیریتی خود داشته باشد،عملکرد و موفقیت او بیشتر خواهد بود.
لیاقت و شایستگی از اصول اساسی در مدیریت قرآنی است. هنگامی که طالوت به فرماندهی گروهی از بنی اسرائیل منصوب گردید مورد اعتراض برخی قرار گرفت و گفتند: او مال و مکنت ندارد، اما خداوند لیاقت و شایستگی او را مطرح کرد.
“ خداوند او را بر شما برگزید و علم و (قدرت) جسم او را وسعت بخشید ”. (بقره، آیه ۲۴۷ ).
یعنی شرط اساسی فرماندهی، علم و دانش و نیروی جسمانی است که او از این دو ویژگی به خوبی برخوردار است.
آنان که در سپردن مسئولیت ها و کارها تنها به امانت و پاکی قناعت می کنند به همان اندازه در اشتباهند که برای پذیرش مسئولیت، داشتن تخصص را کافی بدانند. اگر بخواهیم کشوری را تخریب کنیم باید کارها را به دست یکی از این دو گروه بسپاریم. مدیران خائن و پاکان غیر مدیر و نتیجه هر دو یکی است. منطق اسلام این است که کارها باید به دست افرادی نیرومند، توانا و امین باشد تا نظام جامعه به سامان برسد. (عباسی نژاد، ۱۳۸۴) در این زمینه امام علی (ع) فرمود: “ مردم! سزاوار ترین مردمان به امر حکومت، کسی است که در اجرا از دیگران نیرومند تر و در آشنائی با فرمان خدا در این زمینه داناتر باشد”. (نهج البلاغه، خطبه ۱۷۳) حضرت در عهد نامه مالک اشتر سفارش می کند در مدیریت کشوری، کفایت را که مترادف با لیاقت و شایستگی است، لحاظ کنید. “ ای مالک ! در به کارگیری کارمندان و مدیران که باید زیر نظر تو کار کنند، هیچگونه واسطه و شفاعتی را نپذیر، مگر شفاعت کفایت وامانت را”
دانایی و تربیت یافتگی از مهم ترین ویژگی های رهبران سازمان است که ارزش انسان ها بدان باز می گردد، و توانایی اشخاص و سلامت کارها در گرو آنست. هر چه کسی داناتر و تربیت یافته تر باشد، از ادب و اخلاق اداری، و روحیه خدمتگزاری بیشتری بهره مند خواهد بود؛ و این امر در نظام اداری از اصلی ترین امور است. دولتی می تواند به اهداف والای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دست یابد که به وسیله کارگزاران و کارمندانی فرهیخته اداره شود. فرهیختگی (دانایی و تربیت یافتگی) بالاترین فضیلت های آدمی و کارآترین عنصر در نظام اداری است، زیرا راه بردن درست امور در گرو علم و اخلاق است. (همان، ۲۸۹)
عکس مرتبط با اقتصاد
امیرمومنان (علیه السلام) پس از خاتمه جریان حکمیت و شنیدن ماجرای حکمین به منبر رفت و خطبه ای ایراد کرد و در آن خطبه یادآور شد که کسانی که نظر دانایان با تجربه را نمی پذیرند، جز ندامت و پشیمانی نتیجه نمی گیرند. فرمود:
« أمّا بَعْدُ فَإ نَّ مَعْصِیَهَ النَّاصِحِ الشَّفِیقِ الْعَالِمِ الْمُجَرِّبِ تُورِثُ الْحَسْرَهَ وَ تُعْقِبُ النَّدَامَهَ، وَ قَدْ کُنْتُ أمَرْتُکُمْ فِی هَذِهِ الْحُکُومَهِ أمْرِی ، وَ نَخَلْتُ لَکُمْ مَخْزُونَ رَأیِی ، لَوْ کَانَ یُطَاعُ لِقَصِیرٍ أمْرٌ.» (نهج البلاغه، خطبه ۳۵)
اما بعد، نافرمانی از دستور نصیحت کننده مهربان، دانا و با تجربه، باعث حسرت می شود، و پشیمانی به دنبال دارد. من در داوری حکمین فرمان خود را ابلاغ کردم و شیره حق و جان مطلب را عرضه کردم، اگر اطاعت می کردید به این روز گرفتار نمی شدید.
امام علی (علیه السلام) می فرمایند:
“مَن شاوَرَ ذَوِی الاَلبابِ دُلَّ عَلَی الصَّوابِ”( مجلسی ، ۱۳۹۱ ه. ق)
هر کس با صاحبان خرد مشورت نماید، به راه راست و درست رهنمون می شود».
۲-۸-۱-۱۱-داشتن تخصص ومهارت در وظایف محوله
حضرت رسول اکرم (ص) می فرمایند: “هرکس بدون آگاهی کاری را صورت دهد فساد آن بیش از اصلاح آن خواهد شد”.(کلینی ، ۱۳۷۲ )
امام علی (ع) می فرمایند: «وَاَکْثِرْمُدارَسَهَ الْعُلَماءِ وَمُنافَثَهَ الْحُکَماءِ فی تَثْبیتِ ماصَلَحَ عَلَیهِ اَمْرُ بَلادِکْ : و با دانشمندان فراوان گفتگو کن و با حکیمان فراوان در میان نه ، در آنچه کار شهرهایت را استوار دارد.»(نهج البلاغه، نامه ۵۳ )
مدیر قبل از آنکه مدیر گردد، باید به ابزارهای آگاهی و آموزشها و صلاحیتهای لازم مجهز شود. ما این درس را از قرآن می آموزیم که خداوند برای اولین بار مدیری از نسل ما انسانها برگزید که قبلاً او را به آگاهی های لازم مجهز کرده و واقعیات هستی و رابطه خدا با مخلوقاتش را به او آموخت، گر چه او اکمل نبود اما کامل بود، خداوند آن مدیر را آدم (ع) نام گذارد و آدم (ع) یا خلیفه و جانشین احتمالی پیشین بود و یا مقصود از خلیفه بودن او عهده دار شدن مقام خلافت الهی در روی زمین بود.
“و علم آدم الاسماء کلّها (بقره،آیه ۳۱) خداوند تمام اسامی و واقعیات هستی را به آدمی یاد داد”.
تفاوتی نمی کند مدیر ابزار آگاهی و تخصص رااز راه علم به دست آورده باشد یا از راه تجربه. با نگاهی کوتاه به داستان حضرت یوسف صدیق، این ماجرا بهتر روشن می شود. آن زمان که او را از زندان مصر آزاد کردند به او پیشنهاد منصب نمودند، او مسئولیت کشاورزی و اقتصادی را در میان دیگر پستهای موجود پذیرفت. در این باره قرآن می فرماید:
” مرا بر خزاین این سرزمین بگمار که من نگهبانی دانایم”.منظور از خزاین زمین، بهره وری خوب و مناسب از زمین است. از این داستان می توان فهمید که یوسف هم عالم و هم از ابزار آگاهی برخوردار بود، منصبی را پذیرفته که مورد حاجت و احتیاج شدید مردم آن روز بوده است.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: کسی که بدون علم و آگاهی برای مردم فتوا و نظری دهد جایگاهش از آتش خواهد بود. (الحر العاملی، ۱۳۹۱ ه ق). و باز پیامبر اعظم فرمود: کسی که بدون دانش و آگاهی کاری را انجام دهد، فسادش بیشتر از صلاحش خواهد بود (کلینی، ۱۳۷۲)
-توانایی نامه نگاری و انجام مکاتبات اداری:
امروزه شاید یکی از مهمترین توانایی های یک مدیر ،تنظیم گزارشات و نامه های اداری باشد که اکثریت مدیران ،به دلیل عدم اشنایی با اصول نامه نگاری ،به درستی نمی توانند،با سایر افراد سازمان ارتباط موثر برقرار نمایند.لذا مدیر باید بتواند از طریق مکاتبات اداری با محیط درونی و بیرونی سازمانی خود ارتباط موثر و سازنده برقرار نماید.
۲-۸-۱-۱۲-توانایی در به کارگیری فن اوری های جدید:
فناوری مقوله ای است که شاید بتوان گفت امروزه تاثیر بسزایی در پیشرفت سازمان ها دارد .و هیچ سازمانی نمی تواند خود رااز تاثیر فناوری روز به دور نگه دارد.لذا مدیر موفق باید بتواند به درستی و شایسته از این فناوری برای بهبود عملکرد انجام کارها در سازمان استفاده نماید.
۲-۸-۱-۱۳- توانایی انجام پژوهش مرتبط با حوزه کاری:
هر سازمانی باید در جهت مقابله با تحولات محیطی از پژوهش و تحقیق بهره گیری نماید .از سوی دیگر ، این مهم،راه را برای توسعه و پیشرفت سازمانی هموار می سازد.لذا با عنایت به پیشرفت سریع علم و فناوری و نیاز به مجهز شدن به علم و دانش روز ،تحقیق و پژوهش امری ضروری است و هر مدیری باید این مهارت را در حد مطلوب دارا باشد.
۲-۸-۲-مهارت های انسانی
مهارتهای انسانی شامل توانایی در زمینه ایجاد تفاهم و همکاری و انجام کار بوسیله دیگران و فعالیت موثر به عنوان عضو گروه ، درک انگیزه های افراد و تأثیرگذاری بر رفتار آنان می باشد که محقق با بررسی متون علمی مربوطه و شرایط موجود جامعه اماری تحقیق تعدادی از این مهارت های مورد نیاز مدیران مجموعه شهرداری کاشان را شناسایی نموده است که عبارتند از:
۲-۸-۲-۱-داشتن اخلاق حسنه با افراد
شاید یکی از مهمترین مولفه های مهارت انسانی یک مدیر ،داشتن طرز برخورد با اطرافیان باشد .چرا که رعایت این امر یک ضرورت عقلی و عرفی است و هم یک تکلیف دینی و اسلامی است کما اینکه در قران کریم و روایا ت و احادیث معصومین (ع) بر اهمیت این موضوع در افزایش بازده کاری در سازمان ها اشاره شده است.و تکریم ارباب رجوع و مشتریان نیز در دین ما مورد تاکید است .
رسول خدا (ص) فرمود: در قیامت چیزی را در نامه عمل نمی گذارند که افضل از حسن خلق باشد. (کلینی،۱۳۷۲)
مدیر، باید دارای حسن خلق، تواضع و فروتنی باشد، با روی خوش، مهربانی، مهر و محبت، تبلیغ و ارشاد نماید. چنانچه خداوند در قرآن این صفت پیامبر اکرم (ص) را ستایش نموده است:
«انک لعلی خلق عظیم» تو ای پیامبر دارای خلق نیکو هستی.
خود پیامبر فرمود: «محبوبترین شما نزد من و نزدیکترین شما فردای قیامت به من کسی است که حسن خلقش نیکوتر و با مردم مهربانتر و متواضع تر باشد».
همچنین به مالک اشتر می فرمایند: تو باید در دلت مهر رعیت را پرورش دهی و مهربانی و خوشرفتاری و نیکویی با رعیت را در دل خود جایگزین سازی .(مقیمی ،۱۳۸۷ )
۲-۸-۲-۲- تقوای کاری
شاید بتوان گفت که ایمان و معرفت زیربنای استکمالات نفسانی و حرکت به سوی قرب الهی است. ایمان به خدا، به حرکت و تکاپوی انسان جهت می دهد و مقصدش را روشن می سازد. کسانی که ایمان نداشته باشند از پیمودن صراط مستقیم تکامل عاجزند.( امینی ، ۱۳۸۶)
“کسانی که به خدا و قیامت ایمان ندارند از راه راست منحرف خواهند شد”. (مومنون، آیه ۷۴)
“بلکه آنان که به عالم آخرت ایمان نمی آورند، در عذاب و گمراهی دور و درازی گرفتار می باشند”. (سبا، آیه ۸) . شهید مطهری میگوید: “ علم به ما روشنائی و توانایی می بخشد و ایمان به ما عشق و امید و گرمی، علم ابزار می سازد و ایمان مقصد، علم سرعت می دهد و ایمان جهت، علم توانستن است و ایمان، خوب خواستن ، علم می نمایاند که چه هست و ایمان الهام می بخشد که چه باید کرد، علم انقلاب برون است و ایمان انقلاب درون،… به نظر گاندی سیاست عاری از دین، دام مرگ است، چون روح را می کشد. او می کوشید تا سیاست را معنوی کند (گاندی: ۱۱۰) .
خداوند در قرآن کریم می فرماید: « و سست و غمگین نشوید و شما برترید اگر ایمان داشته باشید» (آل عمران ،۱۳۹ ). و” همانا آنان که به خدا ایمان آورده اند و اعمال صالح انجام دادند، البته پاداش جاودان و بی پایانی خواهند یافت”. (فصلت ، ۸)
و باز فرمودند: ” و آنان که به خدا ایمان آورده اند و پرهیزگاری پیشه کردند، همه را نجات بخشیدیم”. (اعراف، ۹۶).
تقوا عبارت است از فرمانبرداری از اوامر حق تعالی و اجتناب از نواهی او، تقوا دارای ظاهری است که همانا تقوای جوارح و اعضای بدن است که با انجام طاعات ظاهری و خودداری از معاصی آشکار تحقق می یابد، تقوای باطنی نیز همانا تقوای دلهاست و با خالی کردن دل از خصلت های زشت و آراستن آن به اخلاق پسندیده پدید می آید. (فیض کاشانی، ۱۳۷۲) .