تعاریف مفهومی که در قالب اصطلاحاتی کلی بیان می شده به افراد کمک می کند تا مفهوم خشکسالی را درک کنندو به عنوان مثال خشکسالی عبارت است از یک دوره ممتد کمبود بارش که منجر به صدمه زدن محصولات زراعی و کاهش عملکرد می شود.
تعاریف مفهومی در تبیین سیاستگزاری در زمینه خشکسالی نیز حائز اهمیت است. مثلاً خط مشی (سیاست کلی) در زمینه خشکسالی در استرالیا تلفیقی از آگاهی نسبت به تغییرپذیری نرمال اقلیم در تعریف متناظر آن از خشکسالی می باشد.
۲-۴- تعریف عملی خشکسالی
تعاریف عملی به افراد کمک می کند تا شروع، خاتمه و درجه شدت خشکسالی را تشخیص دهند. برای تعیین شروع خشکسالی تعاریف عملی، میزان انحراف از میانگین بارش یا سایر متغیرهای اقلیمی در طول یک دوره زمانی را مشخص می کند. این امر معمولاً با مقایسه وضعیت فعلی نسبت به متوسط های گذشته که غالباً مبتنی بر دوره آماری ۳۰ ساله است انجام می شود.
حد آستانه تعیین شده به عنوان شروع یک خشکسالی (مثلاً ۷۵ درصد بارش متوسط در طول یک دوره زمانی مشخص) معمولاً بیشتر به صورت قراردادی انتخاب می شود تا بر مبنای رابطه دقیق تأثیرات خاص آن بر محیط.
در تعریفی عملی از خشکسالی برای کشاورزی مقدار بارندگی روزانه با مقادیر تبخیر و تعرق مقایسه م شود تا سرعت (نرخ) تخلیه رطوبت خاک تعیین شود و این روابط برحسب میزان تأثیرات خشکسالی بر رفتار گیاه (یعنی رشد و عملکرد) در مراحل مختلف نمو گیاه بیان گردد.
۲-۵- انواع خشکسالی
از نظر برخی محققان خشکسالی به ۶ دسته کلی هواشناسی، آب و هواشناسی، جوی، کشاورزی، آب شناسی و مدیریت آب تقسیم می شود (Wilhite & Glaniz, 1985). از دیگر عوامل تنوع تعاریف خشکسالی، تنوع نیازها و زمینهی کاری محققان می باشد. از این نظر خشکسالی را می توان از دیدگاه های هواشناسی، کشاورزی و هیدرولوژیک، مورد بررسی قرار داد. در نتیجه تعریفی که در یک تحلیل از خشکسالی ارائه می شود، باید متناسب با شرایط اقلیم، نوع منابع و مقدار ذخایر آب، مصارف آب، نیازها و زمینه تحقیق محقق باشد (وفاخواه، ۱۳۷۹).
۲-۵-۱- خشکسالی هواشناسی
خشکسالی هواشناسی که در بسیاری از منابع با عنوان خشکسالی اقلیم شناسی از آن نام برده شده است به دلیل کمبود و یا کاهش مقدار بارندگی در طی دوره ای از زمان به وجود می آید. به عبارتی خشکسالی هواشناسی زمانی حادث می شود که میزان بارندگی سالانه کمتر از میانگین درازمدت آن باشد. این کمبود بارندگی ممکن است نسبت به میانگین نرمال یک منطقه اقلیمی و یا طول دوره خشک ارزیابی گردد.
تعاریف خشکسالی هواشناسی بایستی به صورت موردی برای هر منطقه خاص در نظر گرفته شود چرا که شرایط جوی که موجب کمبود بارش می شود، از منطقه ای به منطقه دیگر شدیداً تغییر می کند. به عنوان مثال برخی تعاریف خشکسالی هواشناسی معرف دوره هایی از خشکسالی براساس تعداد روزهایی با بارش کمتر از حد آستانه خاص می باشد. این شاخص صرفاً برای مناطقی که مشخصاً دارای رژیم های بارندگی ادواری هستند مانند جنگل های استوایی، اقلیم معتدل نیمه حاره یا اقلیم مرطوب عرض های میانی مناسب است. مناظقی نظیر مانائوس (برزیل)، نیواورلئان اوئیزیانا (آمریکا) و لندن (انگلیس) مثال هایی از این مناطق می باشند. اما در دیگر مناطق اقلیمی جهان مانند مناطق مرکزی آمریکا، شمال شرق برزیل، غرب آفریقا و شمال استرالیا الگوی بارش فصلی می باشد. وجود دوره هایی طولانی بدون بارندگی در مناطقی نظیر اوباها، نبراسکا (آمریکا)، فورتالزا، سئار (برزیل) و داروین (استرالیا) امری عادی است. در این موارد، تعریف مبتنی بر تعداد روزهایی با بارش کمتر از یک حد آستانه خاص، امری عادی است. در این موارد، تعریف مبتنی بر تعداد روزهایی با بارش کمتر از یک حد آستانه خاص، غیرواقعی و ناکارآمد است. برای این مناطق تعریف خشکسالی بر مبنای رابطه ای بین میزان انحراف واقعی بارش به مقادیر متوسط ماهانه، فصلی یا سالانه مناسبتر و کاربردی تر می باشد.
خشکسالی معمولاً در قالب تعداد روزها و یا ماه های خشک پیاپی تعریف می شود. بسیاری از تعاریف خشکسالی هواشناسی بر مبنای مفهوم مجموع کمبود بارندگی نسبت به میانگین و در ارتباط با یک آستانه معین که زمان پایان خشکسالی را معین می نماید استوار می باشند (لیولدهیوز، ۲۰۰۰). اینگونه تعاریف دارای دو نقص است: ۱) معمولاً میانگین بارندگی عددی ثابت نیست و در معرض تغییرات تصادفی و سیستماتیک قرار دارد. ۲) از آنجائی که معیار مورد استفاده برای تعیین زمان آغاز و پایان خشکسالی اختیاری می باشد، تعیین تداوم واقعی یک دوره خشکسالی مشکل بوده و دقت لازم را ندارد. استفاده از مفهوم بارش مؤثر که وضعیت رطوبتی زمین در هنگام مطالعه و تغییرات فصلی تبخیر را در نظر می گیرد، می تواند موجب تولید شاخص های مفیدتر برای مطالعه خشکسالی شود. اما این روش به علت نیاز به داده های مربوط به پارامترهای اقلیمی مختلف، جهت برآورد میزان تبخیر و تعرق کاربرد گسترده ای در سطح جهان پیدا نکرده است. از این رو به ناگزیر شاص هائی مورد استفاده عمومی قرار گرفته اند که از متغیرهای کمتر و با داده های آن استفاده می کنند، هر چند که از دقت نتایج این دسته از شاخص ها کاسته می شود.
۲-۵-۲- خشکسالی کشاورزی
خشکسالی های کشاورزی نتیجه کمبود رطوبت خاک می باشد که بر اثر بهم خوردن تعادل میان تأمین آب و هدر رفت آن از طریق تبخیر و تعرق به وجود می آید. یک خشکسالی کشاورزی زمانی به وجود می آید که در فاصله بین دو بارندگی ذخیره رطوبتی منطقه ریشه در خاک برای زنده ماندن محصولات کشاورزی و گیاهان طبیعی و مراتع کفایت نکند (تیت و گستارد، ۲۰۰۰). این وضعیت معمولاً در اثر نبود و یا کمبود جریان رطوبت برای تغذیه منطقه ریشه (خشکسالی خاک) و یا زمانی که رطوبت نسبی هوا به اندازه ای کم است که رطوبت موجود خاک قادر به جبران میزان هدر رفت رطوبت بر اثر تبخیر و تعرق نبوده (خشکسالی جوی) رخ می دهد. به عبارت دیگر این نوع از خشکسالی زمانی روی می دهد که رطوبت قابل دسترس خاک برای محصولات کشاورزی به سطحی برسد که باعث پژمردگی گیاه و اثرات زیانبار بر روی میزان تولید محصول گردد. در برخی از منابع از این نوع از خشکسالی تحت عنوان نیاز رطوبتی خاک برای محصولی معین و در دوره ای مشخص از زمان نام برده شده است. در خشکسالی های کشاورزی، وقوع خشکسالی خاک بسیار معمولتر است. این نوع از خشکسالی ممکن است در قالب محتوای آب موجود در واحد عمق خاک بیان گردد. در مورد خشکسالی جوی باید گفت که رطوبت جو یک عامل بازدارنده و محدودکننده می باشد.
گیاهان حتی ممکن است زمانی در معرض خشکسالی قرار گیرند که هم خاک و هم هوای مزرعه از نظر رطوبتی تأمین باشند. این وضعیت را خشکسالی فیزیولوژیکی می نامند که عمدتاً بر اثر افزایش شدید و ناگهانی درجه حرارت هوا به وجود می آید (لیولد هیوز، ۲۰۰۲).
۲-۵-۳- خشکسالی هیدرولوژیکی
در صورتی که خشکسالی هواشناسی مدت زیادی ادامه پیدا کند و حجم جریان رودخانه های یا سطح آبهای زیرزمینی کاهش یابد، به وقوع خشکسالی هیدرولوژیکی منجر می شود. این پدیده غالباً بر اثر کمبود و یا فقدان بارش زمستانی در عرض های میانی به وجود می آید. براساس میزان شدت خشکسالی های هواشناسی که منجر به خشکسالی هیدرولوژیکی می شوند می توان این نوع از خشکسالی را به دو دسته خشکسالی آبهای سطحی و خشکسالی آبهای زیرزمینی تقسیم بندی نمود.
خشکسالی آبهای سطحی
خشکسالی های مربوط به آبهای سطحی به کاهش میزان بارندگی که به طور مستقیم موجب کاهش رواناب و به صورت غیرمستقیم موجب کاهش تغذیه آبهای سطحی به وسیله آبهای زیرزمینی می شوند وابسته می باشند (کاهش جریان های بهاری). از مشخصه های اینگونه خشکسالی ها کاهش جریان های رودخانه ای، و کاهش سطح آب در دریاچه ها و مخازن پشت سدها می باشد. در نتیجه، خشکسالی های آبهای سطحی از نظر درک برای انسان بسیار ملموس تر و مهم تر و قابل لمس تر می باشند. با این حال، این نوع خشکسالی ضرورتاً یک رویداد طبیعی نمی باشد، زیرا اغلب بر اثر ترکیبی پیچیده از خشکسالی های هواشناسی و زیرساخت های منابع آب و تصمیم گیری های مدیریتی و اجرائی در این زمینه رخ می دهند (لیولد هیوز، ۲۰۰۲).
خشکسالی آبهای زیرزمینی
خشکسالی آبهای زیرزمینی در اثر تغذیه ناکافی مخازن سفره های زیرزمینی به وجود می آید. شدت این خشکسالی با بهره گرفتن از حجم سنجی ذخیره سفره های آب زیرزمینی قابل اندازه گیری است. اما این داده ها به سادگی قابل دسترس نمی باشند. به نظر می رسد که ارزیابی سطح آبهای زیرزمینی از طریق تأثیر ثانویه آن یعنی ورود جریان های پایه[۱] به رودخانه ها نیز قابل ارزیابی می باشد. در این ارتباط، زمانی که برای استخراج آب از مخازن زیرزمینی نیاز به پمپاژ و یا مکش بیشتری می باشد اصطلاحاً گفته می شود که خشکسالی مهندسی رخ داده است (لیولد هیوز، ۲۰۰۲).
۲-۵-۴- خشکسالی اجتماعی ـ اقتصادی
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
خشکسالی اجتماعی ـ اقتصادی معمولاً پس از یک دوره بسیار طولانی مدت خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی حادث می گردد و موجب قحطی، مرگ و میر و مهاجرت های دسته جمعی و گسترده می شود. این نوع خشکسالی تأثیرات زیادی بر روی ابعاد مختلف اقتصادی و به ویژه انواع خاصی از محصولات و کالاهای اقتصادی می گذارد (ویلهایت، ۱۹۹۷). تعریف خشکسالی اقتصادی ـ اجتماعی تلفیقی از عرضه و تقاضای برخی کالاهای اقتصادی با اجزاء خشکسالی هواشناسی، هیدرولوژیکی و کشاورزی است.
عکس مرتبط با اقتصاد
۲-۶- پیامد اثرات خشکسالی
پیامد اثرات توأم با خشکسالی های هواشناسی، کشاورزی و هیدرولوژیکی تفاوت های آنها را بیشتر آشکار می کند. زمانی که خشکسالی آغاز می شود بخش کشاورزی به دلیل وابستگی بیش از حد به ذخیره رطوبت خاک معمولاً نخستین بخشی است که تحت تأثیر قرار می گیرد. در طی دوره های ممتد خشکی چنانچه کمبود بارش ادامه یابد رطوبت خاک به سرعت تخلیه می شود در این صورت اتکاء مردم به سایر منابع آبی بایستی تأثیرات این کمبود را مرتفع سازد. مثلاً آنهایی که متکی به منابع آبهای سطحی (نظیر مخازن و دریاچه ها) و آبهای زیرزمینی هستند معمولاً دیرتر از سایرین تحت تأثیر قرار می گیرد.
یک خشکسالی کوتاه مدت که ۳ تا ۶ ماه به طول می انجامد بسته به خصوصیات هیدرولوژیکی سیستم و نیازهای مصرف آب احتمالاً تأثیرات اندکی بر این بخش ها به همراه دارد. زمانی که بارش به حالت نرمال برمی گردد و شرایط خشکسالی هواشناسی پایان می پذیرد، تا زمان احیاء مجدد منابع آب سطحی و زیرسطحی پیامدهای سوء این پدیده ادامه می یابد. در ابتدا ذخایر رطوبت خاک و به دنبال آن جریان های سطحی مخازن و دریاچه ها و آبهای زیرزمینی جایگزین می شود. ممکن است اثرات خشکسالی در بخش کشاورزی به دلیل وابستگی آن به رطوبت خاک سریعاً از بین برود لیکن در سایر بخش ها که متکی به ذخایر سطحی و یا زیرزمینی آب هستند تا ماه ها یا حتی سالها طول بکشد. استفاده کنندگان از آبهای زیرزمینی که معمولاً آخرین افرادی هستند که به هنگام بروز خشکسالی تحت تأثیر آن قرار می گیرند طول دوره تجدید ذخیره منبع تابعی از شدت و تداوم خشکسالی و مقدار بارش دریافتی است.
۲-۷- شدت و وسعت خشکسالی
یکی از مهمترین کاربرد شاخص خشکسالی تهیه گزارش دوره ای شدت و وسعت خشکسالی است. شاخص خشکسالی وسیله ای است که با خلاصه نمودن اطلاعات خشکسالی به صورت دوره ای این اطلاعات و شرایط رطوبتی محصول در منطقه گزارش می گردد. اینگونه اطلاعات که در آن پیشرفت و رشد محصول و جنبه های تولید مدنظر است به طور شدید مورد نیاز مؤسسات دولتی و گروه های دیگری که علاقه یا مسئولیتی در قبال یک ناحیه وسیع و یا در سطح ملی دارند، می باشد. گروه های زیادی به مجموعه اطلاعاتی از این قبیل علاقه دارند که به سهولت در دسترس آنان قرار نمی گیرد. بنابراین دو استفاده ابتدایی از شاخص خشکسالی کشاورزی وجود دارد که اولی اغلب در مقایسه یک ناحیه با نواحی اطراف خسارت خشکسالی را بررسی می کند و دومی وسعت و شدت خشکسالی را روی یک منطقه به صورت دائمی یا به صورت دوره ای ارزیابی می کند. در هر دو مورد روش هایی مورد نیاز است که بتوان به صورت واقعی میزان متوسط ورودی آب منطقه و میزان خروجی آن را به دست آورد. اگر بخواهیم به صورت واقعی تغییرات مهم هوا را منعکس نماییم بایستی ارزیابی هر چند روز یک مرتبه صورت بگیرد. بررسی یک ماهه کافی نیست زیرا در یک ماه اتفاقات زیادی برای محصول رخ می دهد. بررسی یک روزه بسیار ایده آل است ولی جزئیات زیاد به صورت تکرار درمی آیند. به نظر می رسد بررسی های ۵ تا ۱۰ روزه مناسب تر باشند.
۲-۸- ملاحظات خشکسالی در رابطه با ایران
ایران کشوری پهناور است که به علت موقعیت خاص و ویژگی های توپوگرافیک، از آب و هوای متفاوتی برخوردار است. میزان بارندگی متوسط سالانه آنرا حدود ۲۲۴ تا ۲۷۵ میلیمتر ذکر نموده اند، که بدین ترتیب حدود یک سوم متوسط بارندگی های خشکی ها (۸۰۰ میلیمتر) و کمتر از یک سوم بارندگی متوسط کره زمین (۱۱۳۳ میلیمتر) می باشد. به همین دلیل، قسمت اعظم ایران در قلمرو آب و هوای خشک جهان قرار می گیرد. علاوه بر قلت بارندگی، نوسانات شدید بارندگی در مقیاس های روزانه، فصلی و سالانه از جمله خصوصیاتی است که موجب عدم اطمینان کافی نسبت به دریافت حداقل بارش مورد نیاز جهت مصارف کشاورزی، تغذیه جریان های سطحی و سفره آبهای زیرزمینی و مصارف انسانی می شود. با توجه به وجود نوسانات منفی شدید در بارش های مناطق مختلف کشور، وقوع این خشکسالی ها، اثر بسیار زیانباری را بر بخش های کشاورزی و اقتصادی کشور تحمیل می کند. تحقیقات انجام گرفته نشان می دهد که درصد فراوانی وقوع خشکسالی و شدت آن در کشور بسیار بالا بوده که بیشترین فراوانی با ۵۰% متعلق به منطقه بندرعباس می باشد و پس از آن به ترتیب، زابل ۷/۴۶%، زاهدان ۴۳%، یزد ۴۲%، ایرانشهر ۴۰%، کرمان ۲۷%، دارای خشکسالی می باشند که همگی جزو مناطق خشک ایران محسوب می شوند. به طور کلی پراکندگی جغرافیایی مجمو درصد خشکسالی محاسبه شده در نواحی جنوبی کشور از گستردگی زیادتری برخوردار است و هر چه از بخش های جنوبی و مرکزی کشور فاصله گرفته می شود از شدت فراوانی خشکسالی ها نیز کاسته می شود. دلیل این امر، تأثیر سیستم های پرفشار جنب حاره ای است که مقادیر بارندگی بخش های جنوبی کشور را نسبت به بخش های شمالی و غربی به طور محسوس کاهش داده و مانع از تأثیر سیستم های شمالی و غربی به این مناطق می شود. به طور کلی باید گفت که وقوع خشکسالی از ویژگی های اصلی آب و هوای ایران محسوب می شود که هم در قلمرو آب و هوای مرطوب و هم خشک قابل مشاهده است. این حالت در نتیجه وجود نوسانات آب و هوایی شدید در مقیاس های مختلف زمانی حاصل می شود. ویژگی های خشکسالی ایران نشان می دهد که به طور کلی هیچ منطقه ای از کشور، از این پدیده درامان نبوده و به نسبت موقعیت طبیعی خود اثرهای این پدیده مخرب را تجربه می نماید و بخش های جنوبی، شرقی و مرکزی کشور به علت نوسانات بیشتر در مقادیر بارندگی، از آسیب پذیری زیادتری برخوردار هستند.
۲-۹- تفاوت خشکی و خشکسالی
خشکی کمبود آب با توجه به وضعیت هیدرولوژیکی و هواشناسی در یک منطقه خاص و با در نظر گرفتن وضعیت اجتماعی ـ اکولوژیکی و زمین شناسی آن منطقه می باشد. خشکی نوعی ویژگی دائمی آب و هوایی در یک منطقه است. در صورتی که خشکسالی عبارتست از کاهش غیرمنتظره بارش در مدتی معین در منطقه ای که لزوماً خشک نیست. البته خشکسالی در اثر تکرار مداوم، ویژگی خاص منطقه می شود و می تواند به خشکی تبدیل شود.
۲-۱۰- سوابق تحقیق
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.