ج- افزایش سرمایه ناشی از حق تقدم(از محل آورده نقدی یا مطالبات سهامدارن)- با افزایش سرمایه یک شرکت به وسیله حق تقدم صاحبان سهام (و یا فروش آزاد)، علاوه بر افزایش ارزش جاری سهام، تعداد سهام کل بازار نیز افزایش خواهد یافت و لازم است تا در تعداد سهام سال پایه تغییرات صورت بگیرد تا افزایش در سرمایه یک شرکت تأثیر نامطلوب بر شاخص قیمت سهام نگذارد.
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
د- ادغام شرکتها- اگر شرکت جدیدی با ادغام دو یا چندین شرکت فعال در بورس ایجاد گردد، بایستی با بهره گرفتن از فرمول تعدیل، سهام شرکتهایی که با هم ادغام شده اند حذف و شرکت جدید با تعداد سهام جدید و ارزش جاری سهام جدید به مجموعه شرکتهای پذیرفته شده اضافه گردد. چنانچه این تغییر در زمان ادغام این شرکتها صورت نگیرد بیشک شاخص بدست آمده بدلیل غیر واقعی بودن قابل اتکا نخواهد بود.
در هیچ یک از موارد زیر نیازی به اصلاح شاخص نیست:
الف- افزایش سرمایه از محل اندوختهها– با توجه به این موضوع که امکان افزایش سرمایه شرکت از محل اندوختههای شرکت در صورت تصویب مجمع فوقالعاده وجود دارد، که این حالت به منزله توزیع سودسهمی بین سهامدارن میباشد( در بازار بورس به سهام جایزه شهرت یافته است) چون این افزایش سرمایه تغییری در تعداد سهام منتشره صورت نمیدهد بنابرین نباید فرمول محاسبه شاخص قیمت تغییر پیدا کند.
ب- تجزیه سهام- با تغییر در مبلغ اسمی سهام و تجزیه سهام به قطعات کوچکتر و تبدیل سهام شرکت از کل به جزء (تبدیل ارزش اسمی سهام به عنوان مثال تبدیل سهام ۱۰،۰۰۰ ریالی یک شرکت به سهام ۱،۰۰۰ ریالی ) به این دلیل که فقط تعداد سهام افزایش یافته است و قیمت سهام نیز به تناسب کاهش خواهد یافت، نیاز به تعدیل شاخص قیمتی سهام نخواهد بود.
ج- تجمیع سهام- با تجمیع سهام یک شرکت از جزء به کل و تبدیل سهام به قطعات بزرگتر(تبدیل ارزش اسمی سهام به عنوان مثال تبدیل سهام ۱،۰۰۰ ریالی یک شرکت به سهام ۱۰،۰۰۰ ریالی ) نیز همانند تجزیه سهام، به این دلیل که قیمت این سهام به نسبت تجمیع افزایش مییابد تغییر در محاسبه شاخص قیمت سهام منطقی نخواهد بود.
د-پرداخت سود نقدی- از موارد دیگری است که در مورد تعدیل شاخص قیمتی سهام نیاز به بررسی بیشتر در این مورد وجود دارد، قیمت سهام هر شرکتی قبل از پرداخت سود سهام که به اصطلاح((COM.DIV نامیده می شود، در مقایسه با قیمت سهام(EX.DIV) که قیمت سهم پس از پرداخت سود نقدی میباشد و البته قیمت سهام قبل از پرداخت سود بالاتر خواهد بود. به این دلیل که شاخص قیمت تحت تأثیر سود انتظاری به تدریج افزایش یافته بود با پرداخت سود سهام نیز خود به خود شاخص قیمت سهام کاهش خواهد داشت پس ضرورتی در تعدیل شاخص قیمت سهام دراین مواقع نخواهد بود.
مروری بر ادبیات موضوع
در اواخر سال ۲۰۰۸ بازارهای سهام در اکثر مناطق نو ظهور سقوط کردند، در حالی که در همان زمان بدهی های دولتی کشورها گسترش یافتند و بازارهای بورس تحت فشار قرار گرفتند. میزان عبور تنش های مالی به عمق ارتباط مالی بین اقتصادهای پیشرفته و نوظهور مربوط است [۱۰]. در طول دو دهه گذشته، بازارهای مالی به طور فزاینده ای یکپارچه شده اند. آنچه در بین کشورها بدیهی می نماید افزایش فعالیت سرمایه گذاری سازمانی، افزایش تأمین مالی از ترکیب و ادغام و جابجایی کلی ریسک های مالی توسط بانک ها از ترازنامه های خود به بازار اوراق بهادار است [۱۱]. با توجه به این ادغام افزایش یافته، این امکان وجود دارد که بحران مالی یک کشور خاص، تحت یک شرایط ویژه، به بازارهای مالی خارجی منتقل شده باشد. با این حال تحقیق در خصوص انتقال بحران نیازمند ارائه یک تعریف متمایز و روشن بین بحران های مسری و غیر مسری است [۱۲]. بنابراین در ابتدا کانال انتقال بحران باید در نظر گرفته شود. برخی از تحقیقات نشان می دهد که یک نوع متفاوت از کانال می تواند در انتقال هر بحران در اقتصادهای مختلف وجود داشته باشد. کورستی[۴۵] و همکارانش با بررسی بحران های مالی بین المللی عنوان می کنند که ریزش و افت قیمت های سهام در خوشه ای از بازار های ملی کشورها اتفاق می افتد و در طول دوره بحران همبستگی تحرکات بازار سهام مدام افزایش می یابد [۱۳]. مطابق تحقیقات لانگستاف[۴۶] بر روی بحران مالی سال ۲۰۰۸، بحران وام بدون پشتوانه[۴۷] به عنوان کاتالیزور پیدایش بحران بزرگ مالی جهانی گردید. بحران وام بدون پشتوانه در سال ۲۰۰۷ موجب گردید که ارزش بازار و سبد های بزرگی از اوراق بهادار با پشتوانه دارایی های[۴۸] با اعتبار بالا که توسط موسسات مختلف مالی نگهداری می شدند با افت شدید مواجه شوند. علاوه بر این برای بازار اعتباری[۴۹] نوپا یه وقفه قابل توجه ایجاد کرد و شکست جدی برای اعتبار اشخاص و موسسات مالی به همراه داشت و موجب کاهش شدید نقدینگی اوراق بهادار بدهی همه بازارها گردید [۱۴]. تعدادی از تحقیقات انجام شده بر روی خدمات مالی جهانی متمرکز شده است. مشیریان[۵۰] تحقیقی را در بررسی پیدایش یک ارز واحد جهانی جهت کاهش ریسک ، افزایش درآمد و بهبود فضای کسب و کار برای موسسات مالی و گروه های تجاری انجام داده اند [۱۵]. وی در تحقیق دیگری به نحوه تکامل و فراگیر شدن دلار آمریکا و پیدایش یورو و راهی که ممکن است منجر به ظهور یک ارز واحد جهانی شود اشاره نموده است [۱۶]. همچنین ایشان ذکر نمودند که یکپارچگی بازار مالی از تاثیر نیروهای بازار ناشی می گردد اما به دلیل موانع قانونی محدود می شود. این سطح یکپارچگی به صورت یکسانی در بخش های مختلف بازار کشیده نشده است چه بسا دور طول زمان نیز ثابت و یکسان نمی باشد [۱۷]. بنابراین با افزایش این یکپارچه سازی، ممکن است تنش های مالی یه کشور خاص تحت یک مکانیسم خاص، بازارهای مالی کشور یا کشورهای خارجی دیگر را مورد تاثیر قرار دهد. بیشتر تحقیقات که انجام شده است بر وابستگی متقابل بازارهای مالی بلوغ یافته متمرکز است و مطالعات نسبتا کمی بر روی بازارهای مالی در حال ظهور و نیز خاور میانه متمرکز است [۱۸].
عکس مرتبط با اقتصاد
با توجه به دو مؤلفه «در هم تنیدگی اقتصاد» و «وابستگی متقابل»، بحران مالی پی آمدهایی با شدت متفاوت بر اقتصاد کشورها بر جا خواهد گذاشت و در برخی موارد در کشورهای با اقتصاد ضعیف فشارهای اقتصادی به پی آمدهایی سیاسی و امنیتی در آن کشورها منجر خواهد شد. برخی از اثرات و نتایج این بعد از جهانی شدن در شبکه وابستگی متقابل به طور کامل شناسایی نشده است.
بحران اقتصادی در نظر اول عبارت است از پیدا شدن اضافه تولید، یعنی پرشدن بازار از کالاهائی که مشتری قادر به پرداخت برای آنها نیست. وقتی در بازار مشتری نباشد وکالاها فروش نرود، تولید کالاها نیز کاهش یافته و متوقف می شود و به دنبال آن تعطیلی کارخانه ها و بی کاری وسیع و میلیونی کارگران پیش می آید که به نوبه خود فروش کالاها را باز هم دشوارتر کرده و بر عمق بحران می افزاید. سیستم اعتباری سرمایه داری از کار باز می ماند، بدهکاران توان پرداخت بدهی خود را در سر موعد از دست می دهند. بهای سهام شرکت ها در بازار تنزل می کند و موسسات سرمایه داری یکی پس از دیگری ورشکست می شوند. به این ترتیب آنچه در نظر اول و گام نخست به صورت وجود کالای زیادی در بازار تظاهر کرده بود، در سیر تکاملی خویش مجموعاً اقتصاد را درهم می ریزد و فاجعه ای پدید می آورد که به مراتب از شدیدترین سوانح طبیعی ویرانگرتر است.
در بحران بزرگی که در سال های ۱۹۳۳- ۱۹۲۹ درگرفت، حجم تولید در جهان به ۴۴ درصد (کمتر از نصف میزان قبل از بحران شد) و بزرگ ترین کشورهای سرمایه داری از نظر حجم تولید به سطح ۲۰ یا ۳۰ سال پیش از بحران برگشتند. چهل میلیون نفر کارگر از کار بی کار شده و هزاران مؤسسه ورشکست شدند. زیانی که از این بحران به اقتصاد جهانی وارد شد، بیش از خسارات ناشی از جنگ اول جهانی بود. لبه تیز بحران و نیروی ویرانگر آن بیشتر متوجه کارگران، تولیدکنندگان و سرمایه داران کوچک است. نخستین بحران بزرگ اقتصادی در سال ۱۸۲۵ در انگلستان پدید آمد و سپس هر ۸ تا ۱۲ سال تکرار شد و هر کشوری را که وارد مرحله سرمایه داری شده بود فرا گرفت. از بحران ۱۹۲۹ – ۱۹۳۳ به بعد، بر اثر سیاست های اقتصادی دولت هایی که ماهیتی انحصاری و تنظیم کننده دارند، این دوره ها کوتاه تر شده اند ولی در ادواری بودن بازتولید سرمایه داری تغییری رخ نداده است. هر دور بازتولید سرمایه داری از چهار فاز یا مرحله می گذرد که عبارت اند از: ۱- بحران، ۲-رکود اقتصادی یا کسادی، ۳-آغاز رونق نوین و ۴-رونق. بحران اخیر به وسیله کارشناسان اقتصادی ریشه یابی شده و اکثر آنها ریشه این بحران را سیاست های نادرست در بخش مسکن می دانند. بحران مالی ۲۰۰۷ – ۲۰۰۸ مجموعه ای از مشکلات اقتصادی است که در سال ۲۰۰۵ اولین بار ظاهر شد و تا سال ۲۰۰۸ ادامه یافت. مشخصه اصلی این بحران در کاهش میزان نقدینگی در نظام بانکی و اعتباری می باشد. این بحران با انفجار حباب در بازار مسکن آمریکا آغاز شد. حباب قیمت مسکن در آمریکا، در نهایت منجر به وجود آمدن افراد بدهکار به نظام بانکی شد و خانه های این افراد که به عنوان ضمانت در نظر گرفته شده بود، به نقدینگی تبدیل نمی شد. این بحران که ابتدا در مراکز اعتبارگشایی بروز کرد، به علت نقد نشدن وثیقه دریافت کنندگان، وام درجه دو به وجود آمد. وام درجه دو به افرادی داده می شود که شرایط لازم برای دریافت وام از طریق معمولی را به علت بالا بودن ریسک بازپرداخت آن ندارند. این تحولات مالی باعث بحران اقتصادی شد.
شاهرخی و احدی [۵۱]با بررسی رابطه نوسانات شاخص بورس کشورهای توسعه یافته و عوامل حاکمیت شرکتی (ماکیت شرکتی، استقلال هیات مدیره و تمرکز مالکیت) در بورس اوراق بهادار تهران در دوره قبل و بعد از بحران عنوان کردند که هرچند رابطه معنی داری مابین نوسانات بازار سهام در دوره بحران و ماکیت شرکتی وجود ندارد لیکن پس از بحران ماکیت شرکتی در کشورهای توسعه یافته بیشتر شده است. این موضوع در بورس اوراق بهادار تهران نیز اتفاق افتاد و موجب گردید که تبعات بحران را کمتر و نیز با تاخیر در عمکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران شاهد باشیم [۱۹]. ابونوری و علمی[۵۲] در تحقیق خود با معرفی یک سیستم هشدار برای نظام ناپایداری بورس اوراق بهادار تهران با روش انتقال مارکوف گارچ [۵۳]، نوسانات بازار بورس اوراق بهادار تهران را بررسی کردند[۲۰]. جهرمی و همکارانش[۵۴] در تحقیق دیگری بر روی سود عملیاتی ۱۱۳ شرکت در دوره مابین ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۱ با در نظر گرفتن دو دوره قبل و بعد از بحران دریافتند که تفاوت معنی داری در سود عملیاتی شرکت ها قبل و بعد از بحران وجود دارد.[۲۱].
مکانیسم انتقال
کانال انتقال
تحقیقات قبلی در بحران مالی اخیر نشان می دهد که این بحران بدون شک سریع ترین بحران مسری دنیا بوده که تاکنون اقتصاد بین الملل به خود دیده است. برخی تحقیقات نشان می دهد که بحران از طریق کانال های مختلفی به بازار ها منتقل می شود. لانگستاف در تحقیق خود نشان می دهد که بحران اخیر از طریق کانال نقدینگی[۵۵] و صرف ریسک[۵۶] سرایت یافته است برخلاف اینکه تصور می شد از طریق کانال اطلاعات وابسته[۵۷] باشد. با توجه به نقش واقعی شوک های مالی در آمریکا، فابیو و همکارش باگلیانو[۵۸] به جای کانال نقدینگی و سرریز شدن آن به اقتصاد جهانی، شواهد قویتری از یک کانال قیمت دارایی ها شناسایی نموده اند. آنها دریافتند که کانال تجارت، مکانیسم انتقال کلیدی شوک های واقعی به شمار می آید [۲۲]. تحقیق دیگری توسط دییز[۵۹] تاثیر چنین شوک هایی را با بهره گرفتن از مدل جدید کنزی چند کشوری[۶۰] اندازه گیری می نماید [۲۳].
واگیری بحران
بررسی بر روی انتقال بحران نیازمند تعریف مشخصی از واگیر[۶۱] یا غیر واگیر بودن نوع بحران دارد [۲۴]. واگیری و مسری بودن در ادبیات بحران به یک واژه کلیدی در توضیح چنین پدیده ای تبدیل شده است و امروزه به صورت گسترده ای جهت توصیف وقایع اطراف بحران مورد استفاده قرار می گیرد [۲۵]. این موضوع موقعیتی را منعکس می کند که تاثیر یک شوک خارجی بیشتر از تصور کارشناسان و تحلیل گران می باشد [۲۶]. در ادبیات بحران، واگیری یا سرایت توسط محققان اخیر تعریفات متعددی داشته است. هارالد ساندر[۶۲] بر اساس آخرین مطالعات انجام شده این موضوع را در چهار راهبرد اصلی طبقه بندی کرده اند: وابستگی قیمت دارایی[۶۳]؛ احتمال شرطی بحران ارزی[۶۴]؛ تغییرات نوسانات[۶۵]؛ حرکت همپای جریان های سرمایه و نرخ های بازگشت سرمایه[۶۶] [۲۵]. پریکولی[۶۷] پنج تعریف از مفهوم سرایت یا شیوع[۶۸] که شامل دامنه وسیعی از معانی این عبارت می شود را با دقت به شرح ذیل ارائه نموده است [۲۷]:
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
سرایت عبارت است از افزایش قابل توجه احتمال بحران در یک کشور مشروط به بحرانی که در یک کشور دیگر اتفاق می افتد.
سرایت زمانی اتفاق می افتد که نوسانات یه کشور بحرانی زده به بازار مالی کشورهای دیگر سرریز میشود.
سرایت یک افزایش قابل ملاحظه در همپایی حرکت قیمت ها و مقادیر در سراسر بازار است به طوریکه بحرانی در یک بازار یا گروهی از بازارها اتفاق بیافتد.
سرایت زمانی اتفاق می افتد که کانال انتقال بعد از شوک ایجاد شده در یک بازار متفاوت از گذشته باشد.
سرایت در شرایطی که همپایی حرکت را نتوان با اصول و مبانی توضیح داد اتفاق می افتد.
همچنین لانگستاف سرایت را با سه مکانیسم که شوک ها در یک بازار ممکن است به بازارهای دیگر تسری یابند، تعریف می نماید[۶۹]: نخست، در مکانیسمی که شوک های منفی یک بازار نشان از ورود اخبار اقتصادی است که به صورت مستقیم جریان نقدی و ارزش وثیقه ها مرتیط به اوراق بهادار سایر بازارها را متاثر می سازد. مکانیسم دوم نشان می دهد سرمایه گذارانی که در یک بازار دچار زیان شده اند جهت دستیابی به پول زیان دیده خود، به طور بالقوه ممکن است از طریق پرواز به سوی کیفت، کل بازار را به سمت یک مارپیچ رو به پایین نقدینگی هدایت کنند. سومی اشاره بر این دارد که یک شوک شدید منفی در یک بازار ممکن است با افزایش صرف ریسک بازارهای دیگر مرتبط شود. در این مکانیسم، سرایت زمانی رخ میدهد که بازده منفی در بازار متشنج، از طریق صرف ریسک متغیر در زمان، موجب تاثیر در بازده آینده سایر بازارها گردد.
نتیجهگیری
همانطور که اشاره شد پیچیدگی اقتصاد بین الملل در دنیای امروز به شدت افزایش یافته است. در فضای کسب و کار، استراتژی های ادغام شرکت های تجاری از یک سو و جریان آزاد سرمایه از سوی دیگر وابستگی متقابل کشورها را بیشتر نموده است. آنچه در تصمیمات کلان می بایستی مد نظر قرار گیرد چابکی و چالاکی اقتصاد کشورها در مواجه با بحران های جهانی است. تلاطم در بازارهای مالی سبب ناآرامی سرمایه و ناامنی برای سرمایه گذاری می شود. مطالعات قبلی انجام شده خلاء تحقیقاتی بررسی تاثیر پذیری بورس اوراق بهادار تهران را نشان می دهد و لذا در این پژوهش سعی شده است تا با بکارگیری روش های صحیح علمی، تصویری از آنچه بورس اوراق بهادار تهران در برخورد با بحران داشته است ارائه گردد.
روش تحقیق
مقدمه
تحقیق به روش علمی، به جمع آوری و طبقه بندی صحیح و منظم اطلاعات، همرا با تجزیه و تحلیل درست بر پایه عقل و منطق، به منظور کشف حقایق گفته می شود. منصورکیا روش علمی تحقیق را چنین تعریف می کند: “اصول کلی روش علمی تحقیق عبارتست از انجام یک بررسی و کنترل میان عوامل تشکیل دهنده علت و معلول، در نظر گرفتن همبستگی و ارتباط میان مراحل گوناگون تحقیق، و از همه مهمتر، بیان مشکل به طور وضوح”. روش علمی تحقیق مراحلی دارد: ۱٫ طرح مسئله، ۲٫ تهیه و تنظیم فرضیه، ۳٫ جمع آوری اطلاعات، ۴٫ طبقه بندی اطلاعات، ۵٫ مطالعه اطلاعات بدست آمده و تشخیص روابط علت و معلول، ۶٫ تعیین اعتبار و نقد فرضیه، ۷٫ نتیجه گیری و تهیه گزارش تحقیق [۲۸]. طبق تعریف کریلنجر ” روش علمی فرایندی است ، نظام یافته –کنترل شده –تجربی و انتقادی، در مورد پدیدههای طبیعی که روابط بین این پدیده ها به وسیله نظریه و فرضیه هدایت میشوند” [۲۹].
مراحل اصلی روش تحقیق علمی به شرح ذیل می باشد: طرح مسئله، تهیه و تنظیم فرضیه، جمع آوری اطلاعات، طبقه بندی اطلاعات، مطالعه اطلاعات بدست آمده و تشخیص روابط علت و معلول، تعیین اعتبار و نقد فرضیه، نتیجه گیری و تهیه گزارش تحقیق، مراحل اصلی روش تحقیق علمی می باشند. در ابتدا محقق با شک و تردید به مسائل موجود می نگرد و روش دکارت را در مشاهدات بکار می برد و بدنبال مسئله می گردد. سپس فرضیاتی را دنبال می کند و فرضیه های گوناگونی را در نظر می گیرد. فرضیات می توانند اشتباه باشند و با واقعیت متفاوت باشند. اما با جمع آوری اطلاعات صحیح و مقایسه با فرضیه ها، آنهایی که با موضوع منافات دارند کنار گذاشته می شوند و فرضیات قوی تر مورد بررسی قرار می گیرد. مرحله بعدی طبقه بندی کردن آنها است. طبقه بندی اطلاعات و گزارشات و همچنین مرتب کردن داده های بدست آمده، بدین سان، فرضیات ضعیف را کنار گذاشته و فرضیات قوی تر که بر اساس اطلاعات معتبر هستند مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. در مرحله بعدی اطلاعات بدست آمده را بررسی کرده و روابط علت و معلول آن را جستجو می کنند. مثلا بررسی می شود چه موضوعاتی علل و کدام یک از آنها معلول هستند. مرحله بعد، نقد فرضیه و انتخاب بهترین گزینه ها است. نتیجه گیری و تهیه گزارش، آخرین مرحله است که نتیجه کار را بررسی می کند تمام فرایند تحقیق با نتیجه گیری خاتمه می پذیرد [۲۸].
در این فصل ابتدا به معرفی متغیرها و نحوه جمع آوری داده های مورد نیاز میپردازیم و در ادامه مدل بکار رفته در این تحقیق را معرفی می نماییم.
متغیرهای تحقیق
بازارهای سهام معمولا به مانند دماسنج اقتصادی کشورها نمایانگر تغییرات شرایط اقتصادی می باشند. سرمایه گذاران در اقصی نقاط دنیا مترصد دریافت خبرهای موثر اقتصادی می باشند و انتظارات سهامداران از آینده پیش رو موجب تعیین قیمت در بازار سهام می شود. در بررسی بحران مالی و تاثیرات آن، شاخص های بورس، متغیرهای خوبی برای نمایش تغییرات حاصل از بحران می باشند. لذا جهت انجام این تحقیق از دو شاخص بورس اوراق بهادار نیویورک با عنوان شاخص میانگین صنعتی داوجونز[۷۰] که به اختصار شاخص داوجونز می گوییم و شاخص قیمت بورس اوراق بهادار تهران با عنوان تپیکس[۷۱] استفاده نمودیم.
روش گردآوری داده ها
برای جمع آوری داده های مورد نیاز از بخش آرشیو داده های منتشر شده در سایت بورس اوراق بهادار تهران[۷۲] و نیز سایت یاهو فاینس[۷۳] استفاده شده است.
روش تحقیق
پس از بررسی اولیه داده های دو شاخص و جستجو در منابع، روش اقتصاد سنجی[۷۴] را برای بررسی تاثیر رابطه دو شاخص مورد استفاده قرار دادیم. داده های دو شاخص به مانند سری های زمانی بوده و لذا روش اقتصاد سنجی روش مناسبی برای بررسی این نوع متغیر ها است. در واقع می توان گفت که اقتصاد سنجی سری های زمانی با تخمین آن دسته از سری های زمانی در ارتباط است که دارای اجزای تصادفی هستند و شاخص های بورس نمونه های خوبی از سری های زمانی با اجزای تصادفی محسوب می شوند. لذا اگر این معادلات به خوبی و درستی تخمین زده شوند؛ ابزار مناسبی برای تفسیر داده های اقتصادی و آزمون فرض به حساب می آیند.
مبانی نظری الگوی خودرگرسیون برداری [۷۵]
براساس مدلهای سری زمانی تک متغیره، متغیر درونزای yصرفاً بر اساس روند گذشته خود شکل میگرفت ولی باید توجه داشت که متغیرهای اقتصادی غالباً با یکدیگر در ارتباطند، بنابراین هنگام بررسی رفتار چند متغیر سری زمانی مد نظر است لازم است تا در ارتباطات متقابل بین متغیرها در قالب یک الگوی سیستم معادلات همزمان مورد توجه قرار گیرد. ممکن است در این معادلات، وقفههای متغیرها نیز وجود داشته باشد که در این صورت اصطلاحاً آن را الگوی سیستم معادلات همزمان پویا مینامیم. قبل از برآورد چنین الگویی لازم است اطمینان حاصل کرد که معادلات این سیستم شناسا هستند. آنچه که برای محقق کردن شرط شناسایی معمول است، آن است که فرض شود تعدادی از متغیرهای از پیش تعیین شده تنها در بعضی از معادلات الگو وارد میشوند و بنابراین قبل از برآورد الگوی سیستم معادلات همزمان پویا لازم است شرایط زیر نویسی شود : یکی اینکه باید متغیرهای الگو را به دو دسته درونزا وبرونزا طبقه بندی کرد و دیگری اینکه باید قیدهایی را بر ضرایب متغیرهای الگو وارد کرد تا به شناسایی الگو دست یافت. چنین تصمیماتی در هر دو مرحله معمولاً به صورت اختیاری توسط محقق گرفته میشود که شدیداً از سوی سیمز[۷۶] مورد انتقاد واقع شده است. به گفته سیمز اگر واقعاً بین متغیرهای الگوی همزمانی وجود داشته باشد باید همه متغیرها را به یک چشم نگریست و پیش قضاوت در مورد اینکه کدام درونزا و کدام برونزا است، صحیح نیست. در همین راستا است که وی الگوی خود توضیحبرداری را ارائه نمود. در این سیستم تمام متغیرها، درونزا فرض میشوند و ضرایب متغیرها در کنار وقفههایشان با بهره گرفتن از روش حداقل مربعات خطا تخمین زده میشوند. در اساس همین استدلال در این تحقیق از مدل خودتوضیح برداری (VAR) استفاده شده است. در این سیستم متغیرها درونزا فرض میشوند و ضرایب متغیرها در کنار وقفههایشان با بهره گرفتن از روش حداقل مربعات خطا تخمین زده میشود.
معمولاً در مدل VAR اغلب ضرایب معنیدار نیستند و همچنین با وجود چندین ضریب که برای وقفههای مختلف تخمین زده میشود و احتمال تغییر علامت این ضرایب، معمولاً، از ضرایب تخمینی خود سیستم کمتر استفاده میشود. در عوض از تابع عکسالعمل متغیرها در مقابل یک انحراف معیار شوک مثبت در پسماند معادله مربوط استفاده میشود و با بهرهگیری از آنالیز واریانس میتوان میزان درصد توضیحدهی متغیرها را توضیح داد.
تعیین وقفههای بهینه الگو
یکی از مراحل اصلی در تخمین مدل VAR، انتخاب درجه بهینه مدل است. درجه VAR نقش مهمی در تجزیه و تحلیلهای این مدل بازی میکند. در نرم افزار ای ویوز[۷۷] معیارهای شووارز- بیزین[۷۸]، آکائیک[۷۹]، حنان کویین[۸۰]، و همچنین آماره نسبت حداکثر راستنمایی[۸۱] برای تعیین طول وقفه بهینه ارائه میشود. مقدار حداکثر هر یک از این معیارها تعیین کننده درجه بهینه VAR است. که نرمافزار ای ویوز وقفههای مناسب را به ما میدهد.
معیارهای شوارتز – بیزین و آکائیک به صورت زیر فرموله میشوند:
(۳-۱)
در معادلات فوق تعداد متغیرهای الگو، حجم نمونه، دترمینال ماتریس کوواریانس پسماندهای مدل VAR است.
آزمونهای همجمعی
مفهوم اقتصادی همجمعی
مفهوم اقتصادی همجمعی آن است که دو یا چند متغیر سری زمانی بر اساس مبنای نظری به همدیگر ارتباط داده شوند تا یک رابطه تعادلی بلند مدت را شکل دهند؛ هر چند ممکن است خود این سریها ناپایا باشند، اما در طول زمان همدیگر را به خوبی دنبال میکنند، به طوری که تفاضل بین آنها پایاست و در واقع هر ترکیب خطی از این متغیرها پایا میباشند. بنابراین مفهوم همجمعی تداعی کننده وجود یک رابطه تعادلی بلندمدت است که سیستم اقتصادی در طول زمان به سمت آن حرکت میکند. در واقع وجود هماهنگی در حرکت بین سریهای زمانی، ایده اساسی همجمعی است.
مفهوم آماری همجمعی
اگر لازم است یک سری زمانی بار تفاضل گیری شود تا پایا گردد، دارای ریشه واحد است و گفته میشود که همجمع یا جمعی از مرتبه یا است. اکنون دو سری زمانی و را در نظر میگیریم که هر دو هستند. به طور معمول هر ترکیب خطی از این دو متغیر نیز است. اما اگر ضرایب ثابت چون و به گونهای وجود داشته باشد که جمله اخلال رگرسیون مربوط به این دو متغیر یعنی: دارای مرتبه جمعی کمتر از مثلاً باشد ( بزرگتر از صفر)، آنگاه انگل و گرانجر چنین تعریف میکنند که و همجمع از مرتبه هستند.
بنابراین دو سری زمانی و را وقتی همجمع از مرتبه و یعنی گویند که:
۱- مرتبه جمعی هر دو همانند و برابر باشد.
۲- یک ترکیب خطی از آنها وجود داسته باشد که جمعی از مرتبه یعنی باشد ( بزرگتر از صفر)
با توجه به تعریف فوق اگر و هر دو از مرتبه جمعی همانند باشد و باشد آنگاه دو سری زمانی همجمع از مرتبه خواهند بود. این تعریف به مورد بیش از دو سری زمانی نیز قابل تعمیم است.
تعیین تعداد بردارهای همجمعی
بعد از تعیین درجه بهینه مدل (طول وقفهها) باید تعداد بردارهای همجمعی را شناسایی کرد. به طور معمول برای تعیین تعداد بردارهای همجمعی از روش یوهانسن استفاده میشود . در نرم افزار ای ویوز این امر از طریق دو آماره به نام های آماره حداکثر مقدار ویژه[۸۲] و آماره اثر[۸۳] انجام میشود. (البته استفاده از این آمارهها ممکن است به نتایج یکسانی منجر نشود.)
روش یوهانسن- جوسیلیوس
به طور کلی در تحلیل چند متغیره سریهای زمانی ممکن است بیش از یک بردار همجمعی بلندمدت وجود داشته باشد. در آن صورت روشهایی مثل انگل – گرنجر نمیتواند بدون هیچ پیش فرضی از جانب تحلیلگر، این بردارها را تعیین کند. در راستای بررسی و تعیین روابط تعادلی بلندمدت بین چند متغیر اقتصادی سری زمانی، روش یوهانسن و جوسیلیوس درچند سال اخیر به سرعت تبدیل به یک ابزار اساسی در برآورد الگوهای سری زمانی شده است. یوهانسن و جوسیلیوس با فرموله کردن روشی برای همجمعی برداری که در آن تعیین بردار همجمعی از طریق حداکثر درستنمایی صورت میگیرد توانستند نقایص روش انگل-گرنجر را حل کند.
در این روش تعیین و برآورد بردارهای همجمعی (یعنی ضرایب مربوط به روابط تعادلی بلندمدت) بین متغیرها از ضرایب الگوی خودرگرسیون برداری (VAR) بین آن متغیرها صورت میگیرد. ارتباط موجود بین الگوی VAR و همجمعی این مکان را فراهم میکند تا به سادگی بردارهای همجمعی را از روی ضرایب الگوی خود رگرسیون برداری به دست آورد. نقطه آغازین روش یوهانسن برای آزمون و تعیین روابط همجمعی بین متغیرهای سری زمانی، برآورد الگوی تصحیح خطای برداری مربوط به آن متغیرهاست که به صورت زیر معرفی میشود:
(۳-۲)
با این فرض که کلیه متغیرهای بردار جمعی از مرتبه هستند آنگاه در مدل فوق تمامی جملاتی که به صورت درآمدهاند هستند. از آنجا که جملات اخلال نیز نوقه سفید یا هستند لازم است نیز پایا و یا به عبارت دیگر باشد. وقتی که حداکثر رابطه همجمعی در بین متغیر بردار وجود داشته باشد است که در آن ماتریس مربوط به ضرایب تعدیل بلند مدت و ماتریس مربوط به ضرایب تعادلی بلندمدت است. به طور کلی امکان پذیر نیست که در تعیین تعداد بردارهای همجمعی، تک تک معادلات الگوی فوق را به روش OLS برآورد کنیم؛ زیرا در چنین صورتی تنها عناصر ماتریس برآورد خواهد شد در حالیکه آنچه مورد نیاز است برآورد ضرایب ماتریسها و است و نه حاصل ضرب آنها به صورت .