۶- أَسْکِنُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ سَکَنْتُمْ مِنْ وُجْدِکُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَیِّقُوا عَلَیْهِنَّ وَإِنْ کُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَیْهِنَّ حَتَّى یَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَکُمْ فَآَتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا بَیْنَکُمْ بِمَعْرُوفٍ وَإِنْ تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى.
۷- لِیُنْفِقْ ذُو سَعَهٍ مِنْ سَعَتِهِ وَمَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمَّا آَتَاهُ اللَّهُ لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آَتَاهَا سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا»
نگاهی به آیات
در آیه سوره بقره از عده زنان مطلّقه سخن میگوید و عده آنان را سه بار دیدن عادت ماهانه و پاک شدن از آن میداند، البته مقصود زنانی است که با آنان آمیزش شده باشد و یائسه نباشد و نیز از حقوق و وظایف متقابل زن و شوهر سخن میگوید و برتری مرد بر زن را در برخی از حقوق به خاطر مسؤولیت سنگینتر وی و مدیریت خانواده، بازگو میکند.
در سوره احزاب آیه ۴۹ از طلاق زنانی که با آنان آمیزش نشده باشد، سخن میگوید و تصریح میکند که چنین زنانی عدّه ندارند.
در آیات سوره طلاق،به طور مشروحتر عدّه طلاق زنان و احکام جزئیتر در این ارتباط بیان شده است:
۱٫ طلاق وقتی درست است که زنان در حال پاکی و غیر طهر مواقعه باشند.
۲٫ بر ضرورت نگهداشتن حساب عدّه تأکید دارد که دقیقاً پس از پایان سومین دوره پاکی از حیض، عدهاش به سر میآید.
۳٫ زنان را در ایام عدّه از خانه بیرون نکنید، و خود زن نیز از منزل کوچ نکند، مگر در صورتی که زن فاحشهای را انجام داده باشد.
۴٫ فلسفه عدم خروج زن از منزل شوهر در ایّام عده این است که ممکن است در این مدّت مقدمات صلح و سازش فراهم شود و راه تازهای برای اصلاح فراهم گردد.
۵٫ در روزهای پایانی عدّه مرد باید تصمیم بگیرد یا به نحوی شایسته و برای زندگی مسالمت آمیز، به زن رجوع کند یا با شایستگی از وی جدا شود.
۶٫ به هنگام اجرای طلاق وجود دو شاهد عادل لازم است.
۷٫ مردم را به تقوای الهی و توکّل به او توصیه نموده و مخصوصاً در جریان جدایی زن و شوهر که خوف نادرستی و ستمگری است، توصیه به تقوا مهمّ است.
۸٫ زنان یائسه که عادت ماهانه نمیبینند عدّه ندارند.
۹٫ زنانی که به سن بلوغ رسیدهاند ولی به عللی عادت نمیشوند آن ها نیز باید سه ماه عدّه نگهدارند.
۱۰٫ عدّه زنان باردار آن است که بار خویش را بر زمین بگذارند و پس از وضع حمل عدّه آن ها به پایان میرسد.
۱۱٫ بر مرد لازم است که در ایام عدّه برای زن مسکن، نفقهاش را تأمین کند.
۱۲٫ بر مرد لازم است، هزینه مطلّقه که باردار است، تا زمان وضع حمل بپردازد. و پس از آن نیز اگر زن خواست فرزندش را شیر دهد، باید اجرتی متناسب با مقدار و زمان شیر دادن، به وی بپردازد.
۱۳٫ درباره سرنوشت فرزند، زن و مرد، با هم مشورت کنند.
۱۴٫ به مرد دستور میدهد که به اندازه توانایی مال خویش، انفاق و هزینههای زندگی زن در ایام عده بر عهده گیرد.[۳۶۲]
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
آیه عدّه وفات
در سوره بقره آیه ۲۳۴ آمده است: «وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَهَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا فَعَلْنَ فِی أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ»
و کسانی که از شما میمیرند و همسران باقی میگذارند، باید چهار ماه و ده روز انتظار بکشند (و عدّه نگهدارند) و هنگامی که به آخر مدّتشان رسیدند، گناهی بر شما نیست که هرچه میخواهند، درباره خودشان به طور شایسته انجام دهند، و خداوند به آنچه عمل میکنید آگاه است.
آیه در یک نگاه
این آیه درباره عدّه زنان شوهر مرده سخن میگوید و دستور میدهد زنان پس از فوت شوهر، لازم است که به مدّت چهار ماه و ده روز انتظار کشند و عدّه نگهدارند و از ازدواج مجدّد خودداری کنند، ولی پس از آن هر تصمیم شایستهای که درباره خود بگیرند، مانعی ندارد، و اولیاء وی حق تصمیمگیری در سرنوشت او را ندارند.
فلسفه تشریع عدّه
به دست آوردن فلسفه احکام یک نوع فضیلتی است که به افزایش بصیرت انسان به احکام دین می انجامد وگرنه، در اصل وجوب عمل به احکام نقشی ندارد، زیرا اگر از طریق ادله و دلایل معتبر حکمی اثبات شود، لازم العمل خواهد بود، گرچه فلسفه آن برای انسان مشخّص نباشد، البته از آنجا که احکام واقعی در اسلام را دایر مدار مصالح و مفاسد واقعی میدانیم به آن معتقدیم هرحکمی که تشریع شده است نمیتواند بدون فلسفه و مفاسد و مصالحی باشد، مسأله عدّه هم یکی از احکام الهی است با نظر به آیات عدّه و روایات اصل وجوب آن ثابت میگردد.
هرچند نمیتوان به همه فلسفه و حکمتهای آن پی برد، ولی در عین حال با مراجعه به روایات به چند نمونه از فلسفههای وجودی عدّه اشاره میکنیم.
۱٫ عدّه وسیله حفظ نسل
یکی از فلسفههای عدّه روشن شدن وضع زن از نظر بارداری است. درست است که یک بار دیدن عادت ماهانه معمولاً دلیل برعدم بارداری زن است ولی گاه دیده شده است، زن در عین بارداری عادت ماهانه را در آغاز حمل میبیند، از این رو برای رعایت کامل این موضوع دستور داده شده زن سه بار عادت ماهانه ببیند و پاک شود، تا به طور قطع عدم بارداری از شوهر سابق روشن گردد و بتواند ازدواج مجدّد کند.[۳۶۳]
فلسفه تشریع عدّه در روایت محمّد بن سلیمان از امام باقر علیه السَّلام هم آمده است که حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام تصریح میکنند، اینکه عدّه زن مطلّقه سه تا پاک شدن از حیض است، برای استبرای رحم او از فرزند است و همینطور تصریح امام علیه السّلام که العدّه من الماء [۳۶۴] اشاره به همین علّت حکم دارد.
۲٫ عده فرصتی برای بازگشت و تجدید نظر مرد
یکی دیگر از حکمتهای تشریع عدّه میتوان این باشد که در این مدّت نسبتاً طولانی، زمینه بازنگری مرد در جدای کامل از همسرش فراهم میگردد و بر اثر فرو نشستن خشم و حاکمیت منطق و خرد، تصمیم بربازگشت مسالمت آمیز بگیرد. همچنین اگر زن به خاطر رفتارهای نادرست خود، مرد را وادار به طلاق کرد، در این مدّت با تأمل و بازنگری در رفتارش، تضمین کافی به شوهرش برای درست کاری و داشتن زندگی شایسته و محبّت آمیز میدهد و مرد به وی رجوع میکند.
مخصوصاً یکی از احکامی که طبق آیات شریفه قرآن برای عدّه بیان شده آن است که مرد حق ندارد در ایام عدّه زن را از خانهاش بیرون کند و زن نیز حق ندارد، خارج شده و در جای دیگری زندگی کند و بر مرد نیز نفقه زن لازم است. به علاوه آنکه مرد در ایّام عدّه دارد به زن رجوع کند و زندگی زناشویی را از سر بگیرد.
دقّت در این حکم به خوبی روشن میسازد، هدف مهمّی که در اینجا تعقیب میشده جلوگیری از جدایی کامل بین زن و شوهر و بهم خوردن کانون خانوادگی است، بلکه با ایجاد فرصتی دیگر، راه را برای ادامه زندگی و جلوگیری از عواقب وخیم متلاشی شدن آن در جامعه، هموار سازد.[۳۶۵]
۳٫ آرامش و حفظ حریم ازدواج
گاهی در اثر عوامل مختلف زمینه روحی به وضعی در میآید که پدید آمدن یک اختلاف جزئی و نزاع کوچک حس انتقام را آنچنان شعلهور میسازد که فروغ عقل و وجدان را خاموش میکند و غالباً تفرقههای خانوادگی در همین حالات رخ میدهد امّا بسیار میشود که اندک مدّتی که از این کشمکش گذشته، زن و مرد به خود آمده، پشیمان میشوند، خصوصاً از این جهت که میبینند با متلاشی شدن کانون خانواده در مسیر ناراحتیهای گوناگون قرار خواهند گرفت.[۳۶۶]
نظر دقیق و حکیمانه دین مُبین اسلام در حفظ حریم زنگی و کانون خانواده وقتی واضح و روشن میشود که در دو قانون، مهمّ خانوادگی اسلام را دقّت کنیم:
۱٫ اسلام برای زنی که طلاق گرفته جائز میداند که در اثنای عدّه برای جلب نظر شوهر خود به انواع مختلف بکوشد و برای او زینت کند و خود را آرایش نماید (در عدّه طلاق).
۲٫ و زنی که شوهر خود را از دست داده است ترک زنیت (حداد) را در مدّت عده وفات واجب میداند و اکیداً او را از آرایش منع میکند. تا اهمّیت و احترام شوهر را روشن ساخته، فقدان او را مهمّ تلقی کرده، هرگز بی اعتنایی و اهانت به او را دور از انصاف و علاقه زناشویی و خارج از دائره محبّت و صمیمیت بین آن دو (زن و شوهر) میشناسد.
چرا برای مردان عدّه نیست؟
چرا زن بعد از طلاق یا وفات شوهرش باید عدّه نگهدارد، امّا درباره مرد چنین چیزی نیست، بلکه مرد حق دارد بلافاصله بعد از طلاق، یا فوت همسرش ازدواج کند؟
پاسخ این سؤال در مراحل مختلف بیان میشود.
۱٫ اگر آنچه به عنوان فلسفه و علّت وجوب عدّه بر زنان بیان کردیم مورد توجّه قرار بگیرد، بدون شک موضوع عدّه در حق مرد منتفی است، چرا که انتظار برای استبرای رحم و حامله نبودن درباره زنان صادق است، نه مردان و به همین دلیل گفته شد، در برخی موارد مانند: زن یائسه، یا صغیره و نا بالغه برای زنان نیز نگه داشتن عده واجب نیست.
چرا که یقین به استبرای رحم از فرزند است و این موضوع درباره مردان بی معنا است و این مطلب به خصوصیات فیزیکی و تکوینی زن و مرد بر میگردد که مطابق با حکمتهای الهی آفریده شدهاند.
۲٫ در باب تعدد همسر که جواز آن برای مردان مستقیماً از آیه شریفه اثبات میشود نکتهای وجود دارد که باتوجه به آن پاسخگویی به سؤال بالا راحتتر است و آن اینکه: در زمانی که مرد هنوز همسر خود را طلاق نداده، و با او زندگی میکند، جائز است با زن دیگری نیز تحت شرائط ویژهای ازدواج کند، قطعاً بعد از طلاق یا فوت همسر نیز میتواند بدون اینکه لازم باشد، عدّه نگهدارد ازدواج کند.[۳۶۷]
۳٫ اگر تعدّد زوجات را برای مردان با چهار همسر به طور مطلق بپذیریم در این صورت نسبت به قبل از تکمیل چهار همسر برای یک مرد، مسأله عدّه نگهداشتن بی معنا خواهد بود؛ چراکه در زمان زندگی و حیات همسرش میتوانست با زن دیگری تا چهار تا ازدواج کند بعد از طلاق یا فوت او قطعاً میتواند ازدواج کند بلکه در مورد پنجم اگر زن چهار تا طلاق داد و میخواهد زن پنجم بگیرد باید در اینجا در ایام عدّه منتظر بماند و سپس میتواند با زن دیگری ازدواج کند، البته این انتظار باز به معنای عدّه نگهداشتن نیست؛ زیرا دلیل و حکمت عدّه که استبرای رحم باشد، در مورد مردان مصداق پیدا نمیکند بلکه صرفاً از جهت حرمت ازدواج با بیش از چهار زن میباشد.
تحلیل تفاوت زن و مرد در عدّه
از بحثهایی که در ضمن فلسفه عده و چرا برای مردان عدّه نیست، حکمت تفاوت حکم زن و مرد در مسأله عدّه روشن میشود، همانطور که ما بیان کردیم عده بر دو قسم است: عده طلاق و عده وفات، أمّا در عده طلاق زنانی موظّف به داشتن عدّه میباشند که با آنان آمیزش شده باشد و یائسه نباشند ولی اگر زن مطلّقه پیش از آمیزش طلاق بگیرد و یا آنکه زن مطلّقه یائسه باشد عده ندارد و از اینجا روشن میشود که عمده فلسفه عده برای زنان مطلّقه مشخص بودن وضعیت زنان از حیث بارداری است. امام باقر علیه السّلام فرمودند: العدّه من الماء.[۳۶۸]
اشاره به همین علّت حکم دارد و یا استدلالهای علماء در وقت بیان مواردی همچون مطلّقه صغیره یا یائسه که حکم عدّه ندارد باز به همین مطلب به عنوان فلسفه عدّه اشاره شده است.
همینطور برخی نویسندگان معاصر، یکی از حکمتهای عدّه بر عدم اختلاط نطفهها و اختلاف نسبها بیان شده است.[۳۶۹]
حقوق دانان و شارحان حقوق مدنی نیز به این مطلب تصریح نمودهاند که فلسفه نگاه داشتن عدّه برای زنی که زوجیت او منحل شده است، جلوگیری از اختلاط نسب است.[۳۷۰] پس معلوم میشود که این فلسفههای عدّه به زن مرتبط است نه مرد اگر طلاق رجعی باشد، فرصت دیگری برای مرد جهت رجوع به زن و بازگشت به زندگی زناشویی و تجدید معاشرت معروف نیز فراهم میشود.
امّا عده وفات که در آن فرقی میان زنان یائسه و غیر یائسه و همچنین مدخول بها و غیر مدخول بها نیست، عده وفات برای حفظ حریم زوجیت است زن و مرد که سالها در کنار یک دیگر میزیسهاند و با یک دیگر انس و الفت داشتند، مناسب است که بعد از فوت یکی، دیگری مقداری صبر کند، ولی صبر و انتظار بر زن واجب و لازم است و این به خطر وضع خاص زن از نظر حجب و حیا است.
درک روان شناسی زن نیز، در فهم این حکم متفاوت بین زن و مرد بسیار مؤثر است، زن پس از مرگ شوهر، احساس بی پناهی میکند، سرپرست و تکیه گاه خویش را از دست داده است، همیشه در زندگی، اتّکای زن به مرد و آرامشی که در سایه او احساس میکند، بیش از اتّکای مرد به زن است. اندوهی که از مرگ شوهر بر جان و روح زن مستولی میشود، اجازه فکر کردن درباره شوهر دیگر را، تا مدّتی به وی نمیدهد.
در خانوادهای که براساس فطرت و طبیعت، زن و مردی علاقهمند به یکدیگر زندگی میکردند، زن کسی را از دست داده، که به وجودش افتخار میکرد و همیشه نغمههای محبّت و عشق را از وی میشنید، یقیناً از مرگ شوهر در حالتی نیست که به زودی بخواهد مورد خواستگاری مردان قرار گیرد.
وجود عدّه برای زنان حریمی است جهت حفظ حرمت او که در ایّام ماتم و عزا مورد طلب دیگران قرار نگیرد. مخصوصاً که داشتن حالت عزا و ماتم بر وی لازم است، لباس سیاه میپوشد، از آرایش و زینت خودداری میکند، همه این موارد به زن اجازه میدهد مدّتی را آسوده از طلب دیگران، به نجوای فراق با شوهرش بپردازد. به ویژه آنکه زن پس از ازدواج نخستین اختیار ازدواجش فقط به دست او است و رضایت اولیایش لازم نیست. در چنین حالتی مراجعه مردان مستقیم به خود او خواهد بود و اگر زن از زیبایی و جوانی برخوردار باشد، بیشتر مورد توجّه است. از این رو مدّت چند ماهه، مانع مراجعه مردان به در خانه وی میگردد.
علاوه بر آنکه حیا و شخصیت و خویشتن داری زن طلب میکند، پس از شوهر به زودی دست به ازدواج نزند و اگر زنی مثلاً پس از یک هفته که از مرگ شوهر گذشته، شوهر جدیدی انتخاب کند، و با مرد تازهای به سر برد، علاوه بر آنکه ممکن است مورد اتّهام قرار گیرد، از اعتبار و شخصیّت زن نیز کاسته میشد و نوعی ابتذال برای وی محسوب میگردد.[۳۷۱]
از امام صادق علیه السّلام پرسیده شده: چرا زن در عدّه وفات باید چهار ماه و ده روز صبر کند؟ حضرت فرمود: حرقه المتوفّی عنها زوجها لاتسکن الّا بعد اربعه اشهر و عشراً سوز فراق زنگی که شوهرش از دنیا رفته است، جز با گذشت چهار ماه و ده روز آرام نمیگیرد.[۳۷۲]
مسأله حسن وفا به شوهر و متانت و وقار زن و ضربه روحی که بر وی، از مرگ شوهرش وارد میشود، گذشت زمان را میطلبد. نیازهای جنسی نیز، وی را در این مدّت تهدید نمیکند، ولی طبیعت مرد و نوع نیازش به همسر به گونهای است که گذشت زمان را برای وی در مرگ همسرش الزام آور نمیکند. هرچند از نظر اخلاقی و نشان دادن رسم وفاداری صبر و انتظار بر مرد نیز امری پسندیده، بلکه مورد تأکید است.
خلاصه فصل چهارم
اسلام تعدّد زوجات را حدّاکثر تا چهار زن دائماً به شرط رعایت عدالت بین همسران را مکان تأسیس نیازهای آن ها از جمیع جهات اجازه میدهد ولی برای زنان تعدّد ازدواج ممنوع است.
در برخی روایات تحلیل و علّت منع نسبت به زنان یا جواز نسبت به مردان اینگونه ذکر شده است:
۱- چند شوهری موجب اشتباه در نسل و فرزندان میشود؛
۲- چند شوهری با غیرت مرد سازگار نیست و این صفت غیرت فطرتاً در همه مردان وجود دارد و توسّط شرع هم تأیید و تقویت شده است؛
علاوه بر این ما در تعدّد زوجات تحلیلها را ذکر کردیم که موارد مهمّ و مؤثرتر که قابل انکار نیستند عبارتند از:
۱- عادت ماهیانه زنان و عدم آمادگی آن ها؛ ۲- دوران حاملگی زنها در زناشویی رجحان ندارند؛ ۳- در زمان زایمان و شیردهی و کاهش میل و آمادگی برای تمتّع جنسی؛ ۴- محرومیت دوران فرزندزایی زن نسبت به مرد؛ ۵- عقیم بودن برخی زنان؛ ۶- علاقه برخی مردان به فرزندان بیشتر و نیاز برخی زمانها به تکثیر نسل، فزونی عدد زنان …