( صبری ، بی تا ، ص 92)
کجاست ، آن که گفت : ای اهل مدین وفای به عهد کنید ، و تقوای خداوند پیشه کنید ، و هر چه بخواهد از آن اوست .
در ادامه سروده این چنین سخن می گوید :
فَتَــوَلَّــوا عنه و قالوا ضعیفٌ انتَ فَینا وهُم هُمُ الضُّعَـفَاء
و أصــرُّوا علــی العِنادِ عُتُوّاً و نُفــوراً و لم یُفِـدهُم دَوَاء
و اهانوا شُعَیبَ بِئسَت نفوسٌ قادِها الکُفرُ و العَمیَ و الرِّیاء
فاستحقُّوا العذابَ لمـا تَعالَوا کِبــرِیاءً و حلَّ فیـهم شقاء
( همان )
پس از او روی گردان شدند و گفتند : تو ضعیفی ، در حالی که خودشان ضعیف بودند .
به سرپیچی از روی غرور اصرار ورزیدند و درمان سودی به آن ها نرساند .
آن ها شعیب را مورد اهانت قرار داند چه انسان های بدی بودند که کفر و نادانی و ریا آن ها را هدایت و راهنمایی می کرد .
پس مستحق عذاب شدند آن گاه با غرور آمدند و بدبختی بر آن ها نازل شد .
نتیجه گیری
تعهد در ادب که از تعهد در عقیده مایه می گیرد ، از بارزترین خصیصه شاعر یا نویسنده ای است که حرف را با عمل مقرون کرده است ، و حکم آیه « إنَّهمُ یَقُولونَ ما لا یَفَعُلونَ » شامل حال او نیست . چون در آیات کتاب خدا تدبر کنیم ، مفهوم تعهد و مسئولیت اجتماعی و انسانی به وضوح نمایان و قول و عمل با هم توامان اند در کمتر آیه ای است که کلمه ایمان آمده و پس از آن کلمه عمل یا مفهومی که دال بر عمل است ، نیامده باشد . برای نمونه آیات زیر را می توان بر شمرد .
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
« اِنَّ الذین آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتَ »
« انَّ الذین آمنوا و جَاهِدُوا فی سبیل اللهِ »
با مرور کتاب و سنت و سیره پیامبر و امامان ، در می یابیم که اسلام دین تعهد و مسئولیت و عمل است ، و امام علی (ع) ، صدای عدالت انسانیت ، بانگ بر می آورد که : « ای مردم ! امامتان در دنیا به دو پاره جامه کهنه و دو قرص نان بسنده کرده است ، شما نمی توانید چون من باشید ، ولی به چهار خصلت انسانی مرا یاری دهید : ورع در دین ، اجتهاد در قول و عمل ، عفت در دنیا ، و استواری در راه . »
ادبیات متعهد ادبیاتی است که تصویر صادقانه ای از احساسات درونی شاعر یا نویسنده را بیان
می کند . عقیده التزام در ادبیات تا به امروز از مفهوم حقیقی و روشنی در ذهن پژوهشگران برخوردار نشده است چرا که این موضوع برای آن ها مخلوطی از سیاست ، جامعه ، مفاهیم ملی و قومی و بین المللی است . و ادبیات دینی یکی از شاخه های ادبیات متعهد است که ادبا در جهان اسلام با کمک گرفتن از آن به مبارزه با استعمارگران و سلطه جویان پرداخته اند و ادبیاتی که هنوز از رونق نیافتاده است .
یکی از شاعرانی که در ادبیات معاصر مصر اشعاری در زمینه موضوعات دینی سروده است اسماعیل صبری مشهور به « ابوامیمه » می باشد .
او در سال 1886 در قاهره دیده به جهان گشود و در سال 1953 در همان مکان به دیدار باقی شتافت .
بهترین آثار شعری او ، دو حماسه طولانی است که اولی حدود هزار بیت و دومی نیز حدود ششصد بیت می باشد .
او علاوه بر سرودن شعر ، در نگارش نمایش نامه نویسی شهرت بسیاری پیدا کرد و درون مایه بیشتر نمایش نامه های او طرح مشکلات اجتماعی جامعه می باشد و این مسئله باعث توجه مردم به وی شد و به عنوان یکی از چهره های شاخص نمایش نامه نویسی مطرح گردید . با این که جز شعرای عصر نهضت است اما گرایش بیشتری به ادبیات قدیم دارد و شاعری نوگرا محسوب نمی شود .
در عصر نهضت به خاطر وجود استعمار کشورهای جهان سوم به ویژه جهان عرب ، با سختی های بسیاری مواجه شدند و همواره با این مشکلات به مبارزه می پرداختند ولی بعضی از آن ها از این مبارزه شانه خالی کرده و به زهد و دنیاگریزی روی آوردند که اسماعیل صبری ( ابوامیمه ) نیز یکی از این شعراء می باشد .
در دیوان وی قصاید بسیاری وجود دارد که مهمترین آن « النونیه الکبری » می باشد و به نظر
می رسد که او آن را در جوانی سروده است .
ربِّ هَب لی هُدیً و أطلِق لسانی و أنر خاطری و ثبت جنانی
خدایا به من هدایت عطا کن و زبانم را بگشا و ذهنم را روشن کن و قلبم را استوار .
او در بسیاری از موارد ، اشعار خود را با ذکر اسامی خداوند آغاز می کند ، خدای واحد ، قاهر ، عادل و ظاهر . شاعر با وصف قدرت لایزال الهی از ضعف انسان پرده بر می دارد که این امر با رسالت رجال دین همخوانی دارد .
از دیگر قصاید مهم آن « همزیه الکبری » است که در خصوص اخبار پیامبران می باشد .
او اصرار عجیبی به این اخبار دارد و در این کار از دیگر شعرای عصر همچون احمد شوقی در ثبت زندگی پیامبران پیروی کرده است .
ابوامیمه در بیان آراء و نظرات خویش کاملاً صریح است و مدح و وصف پیامبران الهی در دیوان اشعار وی کاملاً بارز و آشکار است ؛ نوح شیح طوفان ، ابراهیم بت شکن ، یعقوب اندوهگین ، و یوسف امیر و …
و در آخر قصیده همزیه نیز ، پیامبر اسلام را مدح می کند که از اسلوب سنتی خارج نشده و تغییری در اسلوب و سبک مداحان ایجاد نمی کند .
من کنوزِ الیقینِ بَدرُ قُرَیشٍ أ َحمَدُ المُصطَفی علیه الثَّناءُ
احمد مصطفی که درود بر او باد ماه قریش و گنج یقین و معرفت الهی است .
شاعر در سروده های خویش از صفاتی استفاده می کند که مناسب تمام رسولان است .
« فهو خیر روح فی اشرف جسم ، و هو الهادی و البشیر »
او به طور اجمالی ما را از ابعاد مختلف عالم هستی آگاه می گرداند و بعد از آن به آخرت می پردازد به اعتبار این که پایان یک زندگی ، آغاز زندگی دیگر است که اولی فانی و دومی باقی است .
در پایان باید گفت که ابوامیمه قدرت
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
شوریدن بر واقعیت را نداشت و معتقد به برپایی یک نظام جدید نبود ، بلکه در پی اصلاح نظام موجود بود .
خلاصه الاطروحه باللغه العربیه
لفظه الالتزام قدیمه فی الاستعمال اللغوی ، لکن التطور الفکری الحدیث قد افاض علیها معنی اصطلاحیا جدیداً . و هی اکثرما تطلق الیوم فی معرض الکلام علی الفکر و الادب و الفن .
انما الالتزام فی الدرجه الاولی علی الموقف الذی یتخذه المفکر او الادیب او الفنان فیها . و هذا الموقف یقتضی صراحه و وضوحاً و إخلاصاً و صدقاً . من هنا کان الالتزام مرتبطاً بالعقیده ، منبثقاً من شده الایمان بها ، صادراً فی جمیع أشکاله و احواله عن ایدیو لوجیه معینه یدین بها المفکر الملتزم .
و الادب الملتزم أنه الادب الذی یکون صوره صادقه عن انفعالات ناظمه و الأدیب الملتزم هو من کانت ألفاظ سواء أ کانت شعراً أن نثراً صوره صادقه عن انفعالاته . و شاعِرنا اسماعیل صبری « ابوامیمه » أیضاً کتب دیوان شعره علی اساس التزام و تعهد دینی .
اسماعیل صبری ممن فرضت علیهم الحیاه شتی أعباء ثقیله منذ نشأته ، یبدو ان ظروفه لم تمکنه من اتمام تعلیمه العالی ، فاکتفی بالمرحله الثانویه ، ثم طرق میدان الحیاه فظل یعمل فی التعلیم سنوات طوالا لم تکن کلها خیراً .
کان الی جانب کله قد خلق فناناً موهوباً فی ضروبٍ عده . فهو یحسن الخط العربی الی درجه الاتقان ، و هو ینظم الشعر عاطفیاً ملهماً ، قوی الدیباجه و هذا هو الباب نفذ منه شاعرنا الی مجتمعه ، رغم القیود و السدود لکی یحصل علی لقمه العیش من ناحیه . و لقد کان هذا الاتجاه نَفسُه سبباً فی أن یلج شاعرنا باباً آخر من ابواب الفن و کانت الروایات التی تعالج مشاکل المجتمع . علی طریقه قصص ألف لیله و نحوها و روایات ألفها لهذا المسرح الشعبی ، کروایتی « الشبح » و « بدر البدور » و غیرهما .
و من خیر ما ترک لنا الشاعر من اعماله الشعریه ملحمتان طویلتان ، بلغت الأولی و منهما قرابه ألف من الابیات ، کما بلغت الاخری قرابه ستمائه بیت . و هما ، فی العصر الذی عاش فیه ، محاولتان جرئیتان .
و عاش الشاعر فی مجتمه کما عاش الشعراء الاخرون ، اولعله حاول ان یعیش فیه کما عاش الشعراء الاخرون . کان شوقی و حافظ و إخوانهما ، ینظمون فی کل مناسبه عامه و کان دافعهم الی ذلک معروفاً : الشهره ، المکانه ، الاجتماعیه . و کان الی جانبهم شعراء اقل منهم درجه من الناحیه الاجتماعیه علی الاقل ، فکانت الصحف تنشر لهم قصائدهم احیاناً ، تتغاضی عن ذلک فی اکثر الاحیان . علی ان شاعرنا اُستطاع فی وقته المبکر ذاک – عام 1910 و ما حوالیه – ان ینفذ الی الصحف . وجدنا قصیده فی رثا فقیدی الطیران العثمانین ، و اخری فی حرب طرابلس و إیطالیا عام 1911 . اقیم الرخاءُ الذی ساد النصف الاول من القرن العشرین علی اسالیب استعمار خاصه و کان شاعرنا ابوامیمه واحداً من الذین عصفت بهم و کاد یطیح بهم القلق .
و کان واحداً من الذین اعترفوا بعجزهم ، و اکتفی بدعوات زهدیه تشبه تلک التی هَدَر بها ابوالعتاهیه فی الکوفه و بغداد خلال القرن الثانی الهجری .
و العجیب ان کلا الشاعرین ابوالعتاهیه و ابوامیمه ، عاش حیاهً معینه ، اوقل عاش حیاتین متناقضین. و عن هذا التناقض صدر کل منها بقصائد سمیناها هنا بالکونیات .
و نظره عجلی الی هذه الکونیات تقفنا علی اربعه جوانب و اما جوانب الأول فهو حاجه الشاعر الی الله سبحانه و تعالی ، بل هو یستهل نونیته الکبری بطلب عون الله و اما الجانب الثانی فهو التعرض للآخره ، باعتبارها نهایه حیاه و بَدءَ حیاه اخری ! الاولی فانیه ، و الثانیه باقیه ، و اما الجانب الثالث فخاصُّ باخبار الرُّسُل ، و قد أ َلَحَّ علی هذه الأخبار إلحاحاً عجیباً . فاما الرابع و الاخیر فیبد و فی سلبیه الوعظ فإن هذه النصائح الطوبویه لا تعقب شیاً علی الإطلاق . و من هنا نقول إن هذا الشاعر لم یکن یستهدف إقامه ای نظام جدید ، بل کل ینشد إصلاح النظام القائم .
فهرست منابع
قرآن کریم .
آقا میری ، سیدطاهره ، 1386 هـ . ش ، ادای امانت ، چاپ و نشر عروج ، وابسته به موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) ، چاپ اول .
آیت الله جوادی ،آملی ، 1382 هـ .ش ، کتاب قرآن حکیم از منظر امام رضا (ع)
آیتی ، عبدالحمید ، 1383 هـ ، تاریخ ادبیات عربی ، دفتر نشر فرهنگ ، ایران ، توس ، چاپ ششم .
ابن منظور ، 1414 هـ . ق ، لسان العرب ، دار صادر ، بیروت .
ابوحاقه ، احمد ، لا . تا ، الالتزام فی الشعر العربی ، دارالعلم للملایین ، بیروت .
اتابکی ، پرویز ، 1380 هـ . ش ، فرهنگ جامع کاربردی فرزان عربی ، فارسی ، تهران ، نشر و پژوهش فروزان روز ، 1380 هـ . ش .
الخفاجی ، محمد عبدالمنعم ، 1933 م ، قصیده العربیه بین التطور و التجدید ، دار الجیل ، بیروت ، الطبعه الاولی .
الخفاجی ، محمد عبدالمنعم ، لا . تا ، الادب العربی الحدیث ، دارالمعارف ، قاهره ، جزء اول .
الدسوقی ، عمر ، 1970 م ، ج 2 ، فی الادب العربی الحدیث ، دارالفکر العربی ، الطبعه السابعه ، قاهره .
الزقاق ، عمر ، لا . تا ، تطور الشعر الحدیث المعاصر .
استطامی ، دکتر محمد ، 1373 ش ، مثنوی معنوی ، مولوی ، انتشارات زوار ، چاپ سوم .
السحرتی ، مصطفی عبداللطیف ، 1979 ، دراسات نقدیه فی الادب المعاصر ، الهیئه المصریه العامه .
الاسکندری ، احمد امین ، بی تا ، المضل فی تاریخ الادب العربی .