عصر قبل از مکانیکی[۱۶] (۱۴۵۰-۳۰۰۰) قبل از میلاد مسیح؛
عصر مکانیکی[۱۷] (۱۴۵۰-۱۸۴۰) پس از میلاد مسیح؛
عصرالکترومکانیکی[۱۸] (۱۹۴۰-۱۸۴۰) پس از میلاد مسیح؛
عصر الکترونیک[۱۹] (زمان حال – ۱۹۴۰) پس از میلاد مسیح.
چگونگی ذخیره و نمایش اطلاعات بگونهای که دقیق و روشن و دائمی باقی بماند، از جمله مسائل اساسی بود که انسانها در طی دوره ماقبل مکانیکی با آن روبرو بودند و با اختراع الفبا و اولین سیستمهای نوشتاری و شمارش، ایجاد سیستمهای شمارش ۹ رقمی، و سپس ۱۰ رقمی، کاغذ، قلم، کتاب و کتابخانه به انسان امکان غلبه بر موانع و شناخت بهتر جهان اطراف را عطا نمود و به او اجازه داد به ثبت و انتقال دیدههایش بپردازد. اما زمان و هزینه زیادی مورد نیاز بود و برای همه بهرهگیری از این امکانات ممکن نبود. مخترعین با بهرهگیری از ابزارها و فناوری موجود (چرخزنده، محورها و قدرت انتقال مکانیکی بوسیله آنها) ماشینهایی را اختراع نمودند که برخی کارها را که انسان عادت داشت خودش انجام دهد به جای او انجام میداد. (عصر مکانیکی). با پیچیدهتر شدن نیازهای جوامع صنعتی، نیاز به فناوری قدرتمندتر برای پشتیبانی از سیستمهای اطلاعاتی پیشرفته افزایش مییافت. دستیابی به روشهایی برای مهار الکتریسیته کلید پیشرفت در این دوره (الکترومکانیکی) بود و دانش و اطلاعات میتوانست تبدیل به ضربات الکتریکی گردد. در طی ۵۰ سال پس از عصر الکترومکانیکی نیاز به فناوری سریعتر، قدرتمندتر و معتبرتر برای کمک به انطباق با تغییرات سریع دنیای اطراف، یک مسأله کلیدی بود و کشف فناوری دیجتال که قادر بود این نیاز را مرتفع سازد پیشرفت اصلی این دوره بود. ارتباطات زمانی وارد مقوله اطلاعرسانی شد که توانست از فاصله دور با پایگاه دادهها (اطلاعات ذخیرهشده در کامپیوترها بزرگ) ارتباط مستقیم (از راه ترمینال یا هر خطوط ارتباطی دیگر) برقرار کند. بنابراین امکان دریافت اطلاعات برای استفاده کنندگان در همه جا مهیا باشد (مهدوی، ۱۳۷۹).
سواد اطلاعاتی و فناوری اطلاعات
نتیجه تصویری درباره فناوری اطلاعات
سواد اطلاعاتی[۲۰] عبارت است از ایجاد توانایی در افراد تا بتوانند تشخیص دهند چه وقت به اطلاعات نیاز دارند، همچنین توانایی ذخیرهکردن اطلاعات، ارزشیابی و استفاده مؤثر از آن را در زمان نیاز داشتهباشند. سواد اطلاعاتی در جامعهای که دائم در معرض تغییرات فناوری و منابع اطلاعاتی بیشمار قراردارد لازم بنظر میرسد. ظهور و پیشرفت فناوریهای گوناگون اطلاعاتی موجب شده است تا هر فرد با انبوهی از اطلاعات در محل تحصیل، در محل کار و در زندگی روزمره روبرو گردد. این اطلاعات به وسیله کتابخانهها، منابع جامعه و سازمانها و اینترنت قابل دسترسی است.
سواد اطلاعاتی به مهارتهای فناوری اطلاعات وابسته است. فرد باسواد از نظر فناوری اطلاعات قادر است تا رایانهها، نرمافزارهای کاربردی و پایگاه داده و فناوریها دیگر را برای انجام امور گوناگون مربوط به تحصیل و امور شخصی به خود به کارگیرد. سواد اطلاعاتی شامل محتوا، ارتباط و تجزیه و تحلیل، جستجوی اطلاعات و ارزشیابی آن میباشد. در صورتی که فناوری اطلاعات بسیار فراتر از مفهوم سواد رایانهای[۲۱] است. فهم عمیق و روبه افزایش و استفاده ماهرانه از آن میپردازد. سواد اطلاعات آغازگر، حافظه و توسعه یادگیری مادامالعمر است. از طریق قابلیتهایی که فنآوریها فراهم کردهاند.
امروزه به دست آوردن و شکلدادن اطلاعات، بیش از پیش در گرو واسطهگری فناوری اطلاعات قرار میگیرند. فناوری اطلاعات کانالهای انتشار، دسترسی و اشاعه اطلاعات را شکل میدهد. هدف بخش عمدهای از فناوری امروز اطلاعات و زیرساختهای پشتیبانیکننده آن، امکان برقراری ارتباط، یافتن اطلاعات، دسترسی به اطلاعات و تحویل اطلاعات است (قاسمی، ۱۳۸۱).
اینترنت :
ایده اینترنت نخستین بار در برنامهای جسورانه در دهه ۱۹۶۰ توسط طلایهداران تکنولوژی سازمان پروژههای تحقیقاتی پیشرفته وزرات دفاع آمریکا مطرح شد تا در صورت بروز جنگ هستهای، شوروی نتواند مخابرات آمریکا را اشغال یا نابود کند. این طرح الکترونیک تا اندازهای شبیه تاکتیک مائو مبنی بر پراکنده ساختن چریکها در منطقهای برای مقابله با قدرت دشمن از طریق حرکت آزاد و اتکا به اطلاعات منطقهای بود. نتیجه آن، معماری شبکهای بود که همانطور که مخترعانش میخواستند، از هیچ مرکزی قابل کنترل نیست و از هزاران شبکه کامپیوتری مستقل تشکیل شدهاست که راه های بسیاری برای برقراری ارتباط و پشت سرنهادن موانع الکترونیک در اختیار دارند (کاستلز، ۱۳۸۰).
اینترنت فناوری دهه ۹۰ است و هسته اصلی آن در سال ۱۹۶۹ با نام Arpanet توسط وزارت دفاع آمریکا جهت جایگزینی سیستم شبکه کلی در جنگهای سرد نهاده شد.
واژه اینترنت اولین بار در نوشتهی تحقیقی وینتون سرت و روبرتکان[۲۲] در سال ۱۹۷۴ به کاربرده شد. از این واژه به عنوان شبکه شبکهها[۲۳] یاد شده که میتواند رایانههای بسیاری را در سرتاسر کشور و به تدریج در سطح جهان به هم مرتبط سازد.
در سال ۱۹۸۶ زمانی که انجمن علوم ملی آمریکا در نظر داشت از پنج مرکز رایانهای استفاده کند، تکنولوژی اینترنت به اندازه کافی رشد یافته بود تا از این ایده پشتیبانی کند.انجمن علوم ملی برنامه شبکه جدید خود را NSFNET نامید و دیری نپایید که به عنوان زیربنای اصلی اینترنت شناخته شد. با رشد اینترنت و کاربردهای آن انجمن علوم ملی به این نتیجه رسید که مدیریت شبکه از توان خارج است و لذا به دنبال روشی جهت نگهداری شبکه برآمدند. پس از مباحث بسیار، خصوصیسازی شبکه را راهحل بهینه تشخیص دادند. در اوایل آوریل ۱۹۹۵، انجمن علوم ملی سرمایهگذاری بر زیرساخت و اینترنت را متوقف کرد و گروههای دیگر در شبکه به انجامبرنامهریزی و هماهنگی در شبکه پرداختند. کاربران شبکه در سال ۱۹۹۰، ۳۱۳۰۰۰ بودند که در سال ۲۰۰۰ به ۴۳۲۳۰۰۰۰ رسید و در سال ۲۰۰۱ بیش از ۱۱۰ میلیون کاربر از شبکه استفاده می کردند. (صرافیزاده، ۱۳۸۳)
چشمانداز فناوری اطلاعات در جهان:
پیشرفت سریع فناوریهای مخابراتی و بسترسازی مناسب آن برای انتقال سریع اطلاعات از یک سو و وابستگی شدید تمام چارچوبها و مناسبات اجتماعی به اطلاعات از دیگر سو، موجب دوران جدیدی در عرصه حیات اجتماعی شده که بعنوان «جامعه اطلاعاتی» مطرح میشود. ویژگیهای این جامعه، کوچک شدن جهان و تحقق دهکده جهانی و نیز گردش اطلاعات بعنوان شریان اصلی حیات جامعه است. این تحول عظیم که به حق انقلاب اطلاعاتی نامیده میشود عرصه زندگی بشر و مناسبات آن را تحت تأثیر قرارداده و چارچوبهای کلاسیک توسعه را از «سرمایهمحوری» به «دانشمحوری» تغییر داده است. در این دیدگاه «تولید»، «فرآوری»، «توزیع» و «مصرف» اطلاعات از ارکان اصلی جوامع به حساب میآیند. بدیهی است زیر ساخت این توسعه، تأمین نیروی انسانی و مهمترین منشأ برآوردن این نیاز، نظام آموزشی کشور است. بدین لحاظ نقش این مهم در زمینهسازی مناسب فرهنگی – آموزشی به منظور تربیت نیروهای ماهر و کارآزموده در زمینه فناوری اطلاعات بیش از پیش نمایان میگردد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
در عصر اطلاعات سازمانها در ابعاد و جنبههای مختلف به طور چشمگیر بر اطلاعات تأکید دارند. شرایط متغیر محیطی نیاز به اطلاعات را بیش از پیش نشان میدهد. این امر ضرورت دسترسی به اطلاعات را برای کشورها روشن نموده و آنها را برای تلاش در زمینه رشد اطلاعاتی به دسته های گوناگون تقسیم کردهاست.
در آخرین تقسیمبندی صورت گرفته از کشورهای جهان از دیدگاه رشد اطلاعاتی پنج دسته اصلی شناسایی شده است.
الف- پیشتازان[۲۴]: ۱۳% کشورهای جهان، از جمله امریکا، سنگاپور و آلمان با سرمایهگذاری کردن از پیشتازان فناوری اطلاعات میباشند.
ب- تندروندگان[۲۵]: ۱۱% کشورها، از جمله ایتالیا، مجارستان و کویت با برنامهای مدون به دنبال کشورهای دسته اول در راهند.
ج- آیندگان[۲۶]: ۲۰% کشورها از جمله آفریقای جنوبی، شیلی روسیه برنامهریزیهای کلانی را در این زمینه آغاز کردهاند.
د- آغازگران[۲۷]: ۱۹% کشورها، از جمله چین، مصر و فیلیپین در ابتدای حرکت به سوی فناوری اطلاعات هستند.
هـ – بازماندگان[۲۸]: ۳۷% کشورها از جمله کنیا، عراق، ویتنام، وسومالی هیچگونه برنامه مدونی برای توسعه فناوری اطلاعات ندارند.
ملاحظه میشود که حدود ۵۵% از کشورهای جهان (از جمله ایران) از این قافله شتابان عقب ماندهاند و علت اصلی آن فقدان سیاستگذاری راهبردی و عدم تدوین برنامه توسعه اطلاعات است (عبداللهی به نقل از منتظر، ۱۳۸۱).
به طور کلی توسعه فناوری اطلاعات به جزء جداییناپذیر خطمشیهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و صنعتی تبدیل شده و به طوریکه هر کشوری درصدد است تا مناسبترین روشهای اقتباس فناوریهای نوین و سازگاری یافتن با آنها را کشف نماید. همچنین حوزه فناوری اطلاعات به ویژه علاقمندی دولتها به این امر، در طول ۱۵ سال گذشته در نتیجه تحول عمیق ایستارهای اجتماعی و سیاسی به نحو قابل ملاحظهای دگرگون شده است ((عبداللهی به نقل از طیب، ۱۳۷۹).
عکس مرتبط با اقتصاد
اهداف آموزش فناوری اطلاعات:
فناوری اطلاعات در صنعت، پزشکی، تجارت، خدمات، اشتغال، آموزش، و … به طور سریع و وسیعی به کاربرده میشود به طوری که اهمیت آن در همه زمینههای مذکور آشکار است. هریک از این بخشها با اهداف مشخص و از پیش تعیینشدهای از فناوریاطلاعات استفاده مینمایند و یا به عبارت دیگر فناوریاطلاعات در هریک از این بخشها اهداف خاصی را دنبال می کند. بنابراین در بخش آموزش نیز این اهداف را دنبال می کند. اهداف آموزشی فناوریاطلاعات عبارتنداز:
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
رشد کیفی تعلیم و تربیت
رشد و گسترش یادگیری مداوم
تسهیل آموزش و پرورش غیررسمی
توسعه و دستیابی به تعلیم و تربیت برای همه در تمام سطوح
توسعه دستیابی به فناوریاطلاعات در تمام سطوح تعلیم و تربیت
مزیتهای بهرهگیری از فناوری اطلاعات در تعلیم و تربیت:
نفیسی (۱۳۸۲) در پاسخ به اینکه فناوری اطلاعات استعداد انجام چه کارهایی را در آموزش و پرورش داراست، چنین اظهار میکند:
الف) کاهش محدودیتهای یادگیری و موقعیت برابر فرصتها:
تسهیل دستیابی همگان به فرصتهای یادگیری با کیفیت خوب و به بهای مناسب؛
از میان برداشتهشدن محدودیتهای ناشی از زمان یادگیری، طول یادگیری، مکان یادگیری، فاصله میان فراگیر و منابع یادگیری از جمله معلم؛
از میان برداشتهشدن محدودیتهای ناشی از جنس، نژاد، قومیت، موفقیت اقتصادی- اجتماعی فراگیر؛
از میان برداشتهشدن قسمتی از محدودیتهای ناشی از معلولیتهای جسمی و ذهنی در فرایند یادگیری؛
به کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات امکان ارائه آموزش فراگیر – محور در طول حیات فرد با هزینه کمتر، سرعت بیشتر و کیفیت مطلوبتر متناسب با نیازها و تواناییهای فرد فراهم میشود.
ب) تربیت نیروی انسانی متناسب با عصر دانش و اطلاعات:
فناوری اطلاعات قادر است منابع انسانی موردنیاز عصر دانش و اطلاعات را با توانایی تفکر منطقی برای بکارگیری ابزارهای فناوری در جهت حل مسائل، تربیت نماید.
ج) بالابردن کارآیی و بهرهوری در آموزش و پرورش:
خودکارکردن نظامهای اداری و اجرایی آموزش و پرورش
تقویت تمرکز زدایی و اعتلای مشارکت مردم، اولیاء، دانشآموزان، معلمان و کارفرمایان در سیاستگذاری، اجرا، نظارت و ارزشیابی از فعالیتهای آموزشی؛
تقویت سیستم تصمیمگیری و مدیریت مبتنی بر اطلاعات از طریق نظارت متمرکز و اجرای غیرمتمرکز؛
ایجاد مدارس و سایر نهادهای آموزشی و فرهنگی مجازی؛
کاهش هزینه دستیابی به اطلاعات نادر و پرهزینه موردنیاز در آموزش تخصصی و در پژوهشها.
استیوولر (۲۰۰۰) بیان میکند فناوری اطلاعات و ارتباطات چند مزیت برای فراگیر و معلم دارد، وی این مزایا را در چهار دسته قرار میدهد:
منابع یادگیری مشارکتی
فضاهای یادگیری مشارکتی
ارتقاء یادگیری مشارکتی
حرکت به سوی یادگیری مستقل
مؤسسه فناوری و ارتباطات آموزشی بریتانیا[۲۹] (۲۰۰۳) دلایلی را برای پاسخ به اینکه چرا فناوری اطلاعات و ارتباطات ابزاری شگرف برای فراگیران و معلمان است، ذکر میکند: