نتیجه گیری:
فرضیه اول: آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان نشخوار فکری زنان موثر است.
در تبیین این یافته می توان گفت که بیماران با بهره گرفتن از مهارتهای ذهن آگاهی یاد میگیرند که برای قضاوت و سرزنش کردن خود، که سوخت و تغذیه کننده ی افکار منفی هستند، قدرت ، اختیار و ارزش کمتری قائل شوند و به این حالت ها با مهربانی و پذیرش پاسخ دهد.(کویکن،2010).
هدف ذهن آگاهی تغییر سبک تفکر به سمت شیوه ی “بودن” است. در این روش درمانی هدف این است که روشی به بیماران آموزش داده شود که بتوانند بطور متفاوتی با افکار و تجربیاتشان برخورد کنند.(کارن ،2009)
آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی برای بیماران به این هدف صورت می گیرد که آنان به درک این نکته نائل آیند که ، افکار تنها ” فکر” هستند و واقعیت نیستند.هنگامی که آنها توانستند به افکارشان صرفا به عنوان یک فکر و چیزی جدا و بیرون از خودشان بنگرند ،آنگاه می توانند با دید روشن تری به واقعیت بنگرند و مدیریت بیشتری بر وقایع داشته باشند .
این روش درمانی توجه و تمرکز و استفاده از تکنیک هایی جهت تمرین این تمرکز و بکار بستن آن در لحظه لحظه ی زندگی را به افراد می آموزد.و این توانایی را به آنان میدهد که با وقوع اولین نشانه ها ، از قبیل خلق منفی ، افکار منفی و شیوه های پردازش ناکارآمد ، خودشان را به لحظه ی حال بیاورند و با تمرکز بر اجزایی مانند تنفس ، احساسات بدنی و اعمالشان درنهایت از افتادن در دام ” مارپیچ نزولی” افسردگی رهایی یابند.(سگال و ویلیامز،2002).
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
در شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خلاف شناخت درمانی کلاسیک هدف تغییر محتوای افکار و چالش با آنها به منظور جایگزین کردن افکار جدید نیست ، در شناخت درمانی تلاش می شود که برای کنترل و تنظیم هیجانات ، افکار زیربنایی آن هیجانات شناسایی و تغییر یابند ، در حالی که در روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ، تنظیم هیجانات از راه پرورش و پخته کردن خود هیجانات و بدون دستکاری مستقیم افکار صورت می گیرد . در واقع در این روش فرض بر این است که افکار انرژی لازم برای اثربخشی را از هیجاناتشان کسب می کنند و بجای واقعی پنداشتن آنها ، باید به گونه ای متفاوت و از دیدگاهی دیگر به افکار نگریست. از دیگر مزایای کاربرد این روش درمانی در اختلالات روانپزشکی بویژه افسردگی ، می توان به نبود عوارض جانبی و افزایش کیفیت زندگی افراد افسرده پس از گذراندن دوره ی درمان اشاره کرد(کاویانی و همکاران1387).
فرضیه دوم: آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان افسردگی زنان موثر است.
در تبیین این یافته می توان گفت که پروتکل ذهن آگاهی در اصل برای پیشگیری از برگشت علایم افسردگی در مرحله ی بهبود موقت طراحی شده است، درمانی کارا در مرحله ی فعال افسردگی و حتی افسردگی های مزمن و مقاوم به درمان می باشد و به نظر میرسد قادر به برطرف نمودن علائم افسردگی و درمان این بیماری باشد.(حناساب زاده اصفهانی ،1387).
آموزش ذهن آگاهی کاهش پریشانی روان شناختی و نشانه های اضطراب و افسردگی را به دنبال دارد و موجب بهبود بهزیستی روانی، جسمانی، هیجانی و معنوی ، بهبود کیفیت خواب و کاهش نشانه های فیزیکی
می شود(کیوست استیجن،2008).
ذهن آگاهی بر عمل شاخه پاراسمپاتیک سیستم عصبی اثر می گذارد.اجرای تمرینات آن سبب الگوهای جدیدی از خود تنظیمی می شود.نتایج مرتبط با سلامت ذهن اگاهی در بسیاری از زمینه ها شامل بهبود کارکرد ایمنی ,کاهش افسردگی,کاهش سردرد,کاهش تنش عضلانی,و سردرد,کاهش کلسترول و سطح کورتیزول خون میباشد،(گروسمن 2004).
ذهن آگاهی همچنین پیش بینی کننده رفتار خودتنظیمی و حالات هیجانی مثبت بوده و از طریق ترکیب سرزندگی و واضح دیدن تجربیات می تواند تغییرات مثبتی را در شادکامی و بهزیستی ایجاد نماید(برون2003).
این روش درمانی همچنین توجه و تمرکز و استفاده از تکنیک هایی جهت تمرین این تمرکز و بکار بستن آن در لحظه لحظه ی زندگی را به افراد می آموزد.و این توانایی را به آنان میدهد که با وقوع اولین نشانه ها ، از قبیل خلق منفی ، افکار منفی و شیوه های پردازش ناکارآمد ، خودشان را به لحظه ی حال بیاورند و با تمرکز بر اجزایی مانند تنفس ، احساسات بدنی و اعمالشان درنهایت از افتادن در دام ” مارپیچ نزولی” افسردگی رهایی یابند(سگال،2002).
فرضیه سوم پژوهش:
آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان احساس نگرانی زنان موثر است.
در تبیین این یافته می توان گفت که آموزش ذهن آگاهی کاهش پریشانی روان شناختی و نشانه های اضطراب و افسردگی را به دنبال دارد و موجب بهبود بهزیستی روانی، جسمانی، هیجانی و معنوی ، بهبود کیفیت خواب و کاهش نشانه های فیزیکی می شود(کیوست استیجن،2008).
آموزش ذهن آگاهی برای کاهش اضطراب و تنش شامل سه مولفه است:
1.رشد آگاهی از طریق یک روش شناسی نظام دار که در برگیرنده تمرین های رسمی ذهن آگاهی(وارسی بدن،نشستن در حالت مراقبه،حرکت هوشیارانه)وتمرین های غیر رسمی ذهن آگاهی(گسترش آگاهی در هر لحظه از زندگی روزمره)است.
2.چارچوب نگرشی خاص،این چارچوب با مهربانی،کنجکاوی و رضایت از بودن در زمان حال مشخص می شود که همراه با آشکار سازی تجارب است.این اعمال هم به صورت اندیشمندانه در ضمن اجرا و تمرین پرورش می یابند و به طور خود انگیخته از عمل فرد نشات می گیرند.
3
جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.
.درک درست از آسیب پذیری بشر که این مساله ابتدا از طریق آموزش های شنیداری و سپس از طریق جستجوی اعتبار آن ها از طریق مشاهده مستقیم فرایند تجربه در عمل طی تمرین های ذهن آگاهی رشد می یابد.ما از طریق این فرایندها می اموزیم گرچه رنج قسمتی از تجربه ماست اما راه هایی وجود دارد که ما می توانیم الگوهای عادت شده جدیدی را جهت ایجاد،افزایش و تعمق در آن یاد بگیریم،(ربکا کرین 2011).
مراقبه ذهن آگاهی در راس آموزه های بودایی است و برای کاهش رنجش و افزایش شادکامی در انسان ها طراحی شده است.بنابر این مختص یک مشکل یا اختلال نیست بلکه به طور بالقوه برای هر کسی که احساس درد و آشفتگی می کند،قابل استفاده است.جان کابات ذین که مراقبه بودایی را تمرین کرده بود،امیدوار بود چاره ای برای بیمارانی بیاندیشد که درمان پزشکی شان رضایت بخش نبود.او یک برنامه گروهی 10 جلسه ای برای بیماران مبتلا به درد مزمن و طیف وسیعی از مشکلات مرتبط با استرس پیشنهاد کرد.این بیماران از سوی پزشکان خود ارجاع شده بودند چون درمان پزشکی سنتی چیز بیشتری برای ارائه نداشت.این برنامه مبتنی بر تمرین فشرده چندین نوع از مراقبه ذهن آگاه بود و برای کمک به بیماران به منظور پرورش آگاهی و پذیرش تجربه حال حاضر طراحی شده بود.این برنامه در آن زمان به دلیل دغدغه هایی از این دست که مراقبه یک فعالیت افسانه ای نگریسته شود و آن هم برای بیمارانی در یک مرکز پزشکی دانشگاهیی،کاهش استرس نامیده شد.در نهایت برنامه ی تحت عنوان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس شناخته شد و هم اکنون در شکل استانداردش یک برنامه گروهی 8 هفته ای است برای بیش از 30شرکت کننده با جلسات هفتگی5/2 ساعته و یک جلسه کامل روزانه در هفته ششم.برنامه های ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس فراوانی در آمریکای شمالی و اروپا در دسترس هستند.انطباق با جمعیت ها و زمینه های مختلف گزارش شده است از جمله بیماران سرطانی ، بیماران قلبی،فیبرو میالژی،سندرم خستگی مزمن،و به همین ترتیب استرس موقعیت شغلی و بهبود تقویت در روابط بین زوجین سایر انطباق های آن هستند.در بیشتر مطالعات منتشر شده بر شکل 8 جلسه گروهی تاکید شده اما محتوای آن با جمعیت یا شرایط مورد مطالعه تناسب پیدا می کند.از آنجایی که تمرینات ذهن اگاهی مختص یک جمعیت یا اختلال ویژه نیستند،تغییرات گسترده ضرورت ندارد،(لبو2008).
محدودیتهای پژوهش:
– شاخصهای مورد پژوهش (افسردگی بک، نشخوارفکری واحساس نگرانی) در این پژوهش میتواند طیفهای مختلفی را داشته باشند، از این رو باید در نظر داشت که شاخصهای مورد پژوهش در حد اطلاعاتی است که از پرسشنامه و برنامه درمانی حاصل میشود، است.
– در این پژوهش به دلیل اینکه از مجموعهای از تکنیکهای آموزشی استفاده شده است در نتیجه اثر اختصاصی هر کدام به طور جداگانه مشخص نشده است.
پیشنهادهای پژوهش:
– یافتهها نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن بر کاهش افسردگی،نشخوارفکری و نگرانی زنان بخش اورژانس موثر است؛ از این رو پیشنهاد میشود که مسئولین بیمارستانها و مراکز درمانی، واحدهای مشاوره بالینی را فعالتر از قبل نمایند و بر اساس نتایجی پژوهشهای مختلف، برنامههای درمانی ویژه و متناسب با بیماریهای مختلف را طراحی و اجرا نمایند.
– تأثیر غیر قابل انکار شاخصهای روانشناختی بر سطح بهبودی اختلالات روانشناختی بیماری های جسمانی، پیشنهاد میشود مسئولین درمانی کشور، آموزشهای بالینی کارکنان درمانی کشور (پرستاران و پزشکان و پیراپزشکان) را در برنامههای منظم و مدام و هدفمند در دستور کار خود قرار دهند تا از این طریق بتوان مراکز درمانی اثرگذارتری نسبت به قبل در زمینه بهبود بیماران داشته باشیم.
-پژوهشگران در آینده از حجم نمونه گستردهتری استفاده کنند. با این روند میتوان تفاوتهای فردی موجود بین افراد را در نظر گرفت و یافته های بهدستآمده را با توجه به آن تفسیر کرد.
-از پژوهشگران دیگر درخواست می شود تا نسبت به کاربردن آموزش های دیگر همچون آموزش مهارتهای زندگی،ایمن سازی در مقابل استرس،شناختی رفتاری و.. برای کاهش افسردگی و اضطراب زنان استفاده کنند.
پیشنهادهای کاربردی
پیشنهاد میشود در تحقیقات آینده برای ارزیابی بهتر شیوههای شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، زمان مرحله پیگیری حداقل 6 ماه تعیین شود.
با توجه به مؤثر بودن آموزش شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن بر کاهش نشخوار فکری،افسردگی و نگرانی، روانشناسان و مشاوران در مراكز خدمات مشاوره می توانند از این رویكرد در جهت درمان افراد استفاده كنند.
پیشنهاد میشود سخنرانی ها، کارگاه ها و یا همایش هایی در خصوص ذهن آگاهی با توجه به عملکرد مثبت آن در ارتقاء سلامت زنان و کارایی بهتر آنها درجامعه، در مراکز مشاوره برگزار شود.
پیشنهاد میشود که برنامههای آموزش عمومی بر اساس عناصر این درمان تهیه و در مراکز مشاوره اجرا شود.
منابع:
-امیدی، ع ،محمد خانی ،پ ،دولتشاهی ، پ و پورشهباز، ع . اثربخشی درمان ترکیبی حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی و درمان شناختی – رفتاری بر کاهش تعمیم پذیری بیش از حد حافظه ی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی . مجله ی تحقیقات علوم رفتاری ، دروه ی 7 ، شماره ی 2 ،1388، صفحات 116 – 107.
-امیدی، ع ،محمد خانی، پ ،دولتشاهی، پ و پورشهباز، ع. اثر بخشی درمان ترکیبی روش حضور ذهن مبتنی
بر درمان شناختی و درمان رفتاری – شناختی بر نشانگان روانپزشکی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی. فصلنامهی علمی پژوهشی فیض. دورهی دوازدهم، شمارهی 2، 1387، صفحات 12- 9 .
-اسمیت، ای. ا.، هکسما، ن. س.، فردریکسون، ب.، لافتوس، ر. ج. زمینه روانشناسی اتکینسون و هیلگارد. جلد دوم ترجمه حسن رفیعی، محسن ارجمند، حسن حمیدپور(1386). تهران: ارجمند.
-الهیاری، ع.(1376). تعیین پرخاشگری نوجوانان بر حسب مؤلفه های شخصیت.
-برک، ل.(1389). روانشناسی رشد ( از نوجوانی تا پایان زندگی). ترجمه سید محمدی یحیی. تهران:رشد
-بیابانگرد، ا. (1381). روان شناسی نوجوانان. تهران: فرهنگ اسلامی.
–حناساب زاده اصفهانی ،م. کارآمدی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار خودکشی،افکار خودآیند منفی و. افسردگی در مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی.پایان نامه.1387.دانشگاه علوم پزشکی ایران.
– حمیدپور ،ح. “مقایسهی کارایی و اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر هشیاری فراگیر در درمان و جلوگیری از عود و بازگشت افسرده خویی”.فصلنامهی پژوهش در سلامت روانشناختی ،دورهی اول، شمارهی 1،1386
-دابسون،ک ؛محمدخانی،پ.(1386).مشخصات روانسنجی پرسشنامه افسردگی بک-2در مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی در دوره بهبودی نسبی.ویژه نامه توانبخشی در بیماری ها و اختلالات روانی،8(29)،86-80.
-دلاور، ع.( 1385). روش تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی. تهران: ویرایش، ص 90-89.
-دوپاولو، ج.(1381). درمان افسردگی. ترجمه قرچه داغی مهدی. تهران: پیکان، ص 112-108.
-دولتیان، م، باخته اعظم، ولایی ناصر، افشار فاطمه.(1382). شیوع افسردگی و عوامل مرتبط با آن در مراحل مختلف یائسگی در زنان ساکن شهر کرمانشاه.(1382). فصلنامه علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، بهبود، سال دهم، شماره اول، بهار، ص 89- 76.
-لینفورد.(1374). مختصر روانپزشکی. ترجمه محیط احمد وهمکاران. تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ص 84.
-سادوک ویرجینیا آلکوت، سادوک بنجامین.(2007). خلاصه روانپزشکی: علوم رفتاری/روانپزشکی بالینی، ترجمه فرزین رضاعی.(1387).تهران: ارجمند.