درذیل به چند تای آنها اشاره می گردد :
۱: نظام اقتصادی عبارت از مجموعه اعضاء ونهادهای )بنگاه ها وخانوارها( مرتبط و منظمی است که در سه حوزه تولید، توزیع و مصرف براساس مبانی فلسفی ومکتبی والگوی رفتاری خاص فعالیت می کنند و در این سه حوزه مشغول ارزشیابی وانتخاب می باشد. ۲
عکس مرتبط با اقتصاد
۲: نظام اقتصادی، مجموعه هماهنگ نهادهای اجتماعی است که براساس مبانی فلسفی ومکتبی،تحت مقررات و ضوابط خاص باهم دیگرروابط مالی وحقوقی برقرارمی کنند.۳
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
بر این اساس، نظام اقتصادی نیز یکی اززیرشاخه های نظامهای اجتماعی است.
۳: نظام اقتصادی مجموعه ای ازنهاد هایی است که به منظور تخصیص منابع تولید, تبادل کالاها وخدمات, توزیع درآمد ها وثروت عمومی به وسیله جامعه برپا می شوند۱.
:۱لاژوژی، ژوزف؛ نظامهای اقتصادی، ترجمه شجاعالدین ضیائیان، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۳۵ ، چاپ دوازدهم، ص ۱
واژه نظام به مفهوم خاص آن، سابقه طولانی ندارد. این واژه در سالهای۱۵۵۱-۱۵۵۶با مطرح شدن تئوری عمومی نظامها به وسیله برتالانفی ۱۹۰۱-۱۹۷۱، زیست شناس آلمانی، مفهوم خاص خود را یافت و بعدها با کاربرداین تئوری در رشته های مختلف علوم، واژه هایی مانند نظام اقتصادی، نظام ارتباطات و نظام اطلاعات متداول شد ۱.
موضوع نظام اقتصادی:
موضوع نظام های اقتصادی ثروت)کالا وخدمات( ازحیث عینیت وتعلق آن به اشخاص حقیقی وحقوقی است نه ازحیث مالیت وارزش کالا وخدمات.
ویژگی های عمومی نظام اقتصادی
۱:قابلیت اجرای داشتن نظام؛ باید همه اصول نظام اقتصادی و قواعد آن بهصورت کامل قابل اجرا باشد؛ تا نتایجی که نظام در دستیابی به آنها تمایل دارد، محقق شود. اجرای کامل هر نظام، مستلزم سازگاری همهی عرصه های فعالیت در جامعه با مطالبات نظام است.
۲: نظام اقتصادی باید، نظامی پویا باشد؛ یعنی در آن، قانون ثابتی که همه جزئیات را شامل شود، وجود نداشته باشد؛ بلکه نظام باید فقط خطوط کلی واصول اساسی را تعیین کرده، جزئیات دیگر را به جامعه واگذار کند؛ تا مطابق وضعیت، متغیرهای آن به مرور زمان تعیین شود.
۳:نظام اقتصادی دارای ارزشها بوده و هدف دار شمرده شود؛ بهعبارت دیگر،نظام اقتصادی، مجموعهی معینی از ارزشها را برگزیده و به آن پایبندباشد.)شامل اقتصاد دستوری است(۲
۱:مدنى، داوود؛ مقدمهاى بر تئورىهاى سازمان و مدیریت، تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور، ۱۳۷۳،چاپ چهارم، ص ۲۲۱
۲:منذر، قحف؛ دین و اقتصاد )نظام اقتصادی اسلام و علم تحلیل اقتصادی اسلام(، ترجمه سیدحسین میرمعزی، فصلنامه اقتصاد اسلامی، ۱۳۳۴ ، شماره ۱۳، ص ۱۷۱-۱۷۳
اجزا وعناصر نظام اقتصادی:
۱٫واحدهای اقتصادی)خانوار+بنگاه تولیدی+دولت+بخش خارجی(
۲٫منابع وامکانات: طبیعی ،ثروت واموال وفرصتهای اقتصادی و…
۳٫الگوهای رفتاری)خرد+کلان(
۴٫رژیم اقتصادی: مجموعه مقررات وقوانین که مناسبات افرادرا با اموال وطبیعت، وسایرافراد وجامعه مشخص می کنند.
بنیان های اقتصاد:
نظام های اقتصادی زیرمجموعه بنیانهای اقتصادی است وبنیان های اقتصادی عبارت است از: شرایط جمعیتی+ فرهنگی+نوع حکومت+اخلاق+شرایط جغرافیایی وفیزیکی .
تفاوت های علم اقتصاد ونظام اقتصادی:
الف( موضوع علم اقتصاد ثروت ازبعد مالیت وارزش داشتن آن است.موضوع نظام اقتصادی ثروت ازبعد عینیت وتعلق اموال به اشخاص می باشد.
ب( اهداف اهداف علم اقتصاد: ماکزیمم سازی سود ومطلوبیت است.اهداف نظام اقتصادی :حد اکثر سازی سود ومطلوبیت +عدالت اقتصادی+ رشد وتوسعه اقتصادی ورفاه عمومی واستقلال ج( تعریف، اقتصاد به تخصیص بهینه منابع کمیاب، ودستیابی به راه های که موجب افزایش تولید درراستای تامین نیازهای واقعی می گردد تعریف می شود.امانظام اقتصاد به مجموعه عناصرمنظمی که بین آنها ارتباط وجود دارد وهدف خاصی را دنبال می کند تعریف می شود.۱
۱:میرمعزّى، سیدحسین؛ اسلام و نظام اقتصادى، فصلنامه اقتصاد اسلامی، سال اول، پاییز ۱۳۳۱ ، شماره ۳، ص ۵۲
بطورکلی می توان بیان کرد که علم اقتصاد اصولا به منظورماکزیمم سازی تولید وافزایش اموال ودارایی ها وحد اکثرسازی مطلوبیت طراحی گردیده است. بحث ازاسباب و عوامل ازدیاد تولیدات زراعتی، صنعتی، تجارتی و امثال آن، و بحث از قانون عرضه و تقاضا و قانون تحدید دستمزد ها و .. ازوظایف اصلی علم اقتصاد است.
اما نظام های اقتصادی ازمبادی ومسائلی همانند بحث از حقوق و وظایفی که بین کارگر و کار فرما، مالک زمین و کشتمند، اجاره دهنده و اجاره گیرنده،فروشنده و خریدارو قرض دهنده و قرض گیرنده، دارا و نا دار، دولت و افراد و .. بحث می گردد. هدف ازاین گونه بحث ها تامین عدالت،آزادی اقتصادی و تشخیص حقوق و وظایف مالی مردمان است.۱
روش های بررسی نظامهای اقتصادی
برای بررسی نظامهای اقتصادی معمولا ازسه روش استفاده می شود که عبارت انداز :
۱:روش بررسی تاریخی؛ در این روش، عوامل پیدایش، تغییرو تحوّل یک نظام اقتصادی به لحاظ تاریخی ودرمقاطع مختلف مورد بررسی قرارمی گیرد. و همچنین عواملی که موجب انهدام نظام اقتصادی است، نیز مورد بررسی وتوجه قرار میگیرند. مانند:نظام اقتصاد سوسیالیستی که مهم ترین عوامل که
باعث سقوط وفروپاشی آن گردید عدم شفافیت تعیین قیمت کالا وخدمات و..دیگری نادیده گرفتن انگیزه ها وگرایش طبیعی انسان ها است که همه مجبوربودند دراردوگاه های کار اجباری
کار کنند ولی به اندازه نیازشان مصرف کنند و این مساله باعث کند شدن موتور محرک کار گردید،
۱:حسین نمازی، نظام های اقتصادی، مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، چاپ اول، تهران ۱۳۷۴، ص ۲۴٫
زیرا انگیزه هاوگرایش های منفعت طلبی وسود جوی ، موتور محرک فعالیتهای اقتصادیانسان می باشد، که درنظام سوسیالیستی سرکوب می گردد.
۲:روش بررسی تحلیلی؛ در این روش، مبانی فکری و اصول تئوریک نظام وهمچنین نظریه های پذیرفتهشده اقتصادی که در شکلگیری آن نظام، مؤثر بوده،به لحاظ منطقی، مورد بررسی قرار میگیرد و از این طریق، میزان انسجام، صحت و سقم اصول و نظریات نظام اقتصادی را بهدست میآوریم.همینطورمی توان این اصول را ازطریق تجربی نیز مورد آزمون قرارداد که تا معلوم گردد تاچه اندازه با امورواقعی وعینی مطابقت وعینیت دارند.مثلا:درنظام سرمایه داری، تعادل خود کار واصل عدم مداخله دولت ازاصول مهم نظام اقتصاد سرمایه داری لیبرال می باشد می توان بررسی کرد که تاچه اندازه سازگاری منطقی با واقعیات دارد.
۳: روش بررسی عملکردی؛ در این روش، عملکرد یک نظام اقتصادی، از یک طرف در ارتباط با هدفهای همان نظام و از طرف دیگر با عملکرد سایرنظامهای اقتصادی مورد بررسی قرار میگیرد. آنچه در این بررسی مهم است،در نظر گرفتن شرایط و بنیان های اقتصادی مثل شرایط جغرافیایی، جمعیّتی، اخلاقی و … است؛ که در عملکرد مثبت ومنفی یک نظام اقتصادی، تأثیر چشمگیری دارد.برای بررسی نظام اقتصادی ازهرسه روش می توان استفاده کرد .اما میزان کاربرد هریک ازاین روشها متناسب با نظام اقتصادی مورد نظرمتفاوت است. مثلا نظام های اقتصادی که ازنظرزمانی کمتر درصحنه عمل حضورداشته است ازلحاظ عملکرد کمترمورد توجه قرارمی گیرد)مثل نظام مختلط، نظام اقتصاد اسلامی(همینطور نظامی که ازنظرتاریخی وجود وانقراض شان محدود به عوامل خاص می باشد نیزکمترمورد توجه قرارمی گیرد)مثل نظام سوسیالیستی(.بنابراین مناسب ترین روش برای بررسی نظام ها روش تحلیلی است که به صورت قضیه حقیقیه قضایا ومسائل را مورد بررسی قرارمی دهد.
۱:حسین نمازی، نظام های اقتصادی، مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، چاپ اول، تهران ۱۳۷۴، ص ۲۶
چهار دسته اصلی از عناصری که یک سیستم اقتصادی را تشکیل می دهند:
منابع، شرکت کنندگان، فرایندها و نهادها
الف – منابع
زمین، منابع طبیعی، آب و هوا، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی و زیستی اشیا، ابزارهای تولید، ساختمان ها، کارخانه ها، وسایل حمل و نقل و ارتباطات، کتاب ها، ذخایر پولی، سرمایه انسانی، مهارت هاواطلاعات انباشته شده، تکنولوژی و به طور کلی، مجموع دارایی هاوثروت های طبیعی و غیرطبیعی یک ملت را می توان درلیست منابع قرار داد . اقلام منابع با گذشت زمان تغییر نموده، با پیشرفت کشفیات و اختراعات، افزایش می یابد .
ب- شرکت کنندگان
شرکت کنندگان مردم هستند که به صورت افراد یا گروه ها ملاحظه می شوند . معمولا برای تحلیل، مردم را به صورت گروه هایی که اهداف مشترکی دارند در نظر می گیرند . در ادبیات اقتصادی، شرکت کنندگان یک سیستم اقتصادی را به سه زیر مجموعه تقسیم می کنند: بنگاه ها (که عمدتا داده را به ستاده تبدیل می کنند)، خانوارها (که از سویی مصرف کننده نهایی ستاده ها و از سوی دیگر عرضه کننده کار و سرمایه می باشند) و دولت (که پاسدار منافع افراد و مصالح اجتماعی و تولیدکننده کالاهای عمومی است )
نکته قابل توجه آن که این تقسیم، تقسیم اشخاص نیست بلکه تقسیم شخصیت هاست . در واقع همه تولید کنندگان مصرف کننده نیز هستند و غالب مصرف کنندگان (به غیر از سالخوردگان و معلولین و امثال آن ها) تولید کننده نیز می باشند . هم چنین کارمندان دولت را مردم تشکیل می دهند که همگی مصرف کننده اند البته این تقسیم به اغراض تحلیلی صورت می گیرد و در صورت لزوم می توان آن را تغییر یا گسترش داد .
ج – فرایندها
فرایندها عملکرد نظام اقتصادی را توضیح می دهند . عناصر فرایند ترتیبی منطقی را تشکیل می دهند که در آن اطلاعات زمینه ساز تصمیمات می باشند و اجرای تصمیمات نتایج را می آفریند.
د – نهادها
نهادها الگوهای خاص روابطی هستند که شرکت کنندگان را به یکدیگر گره می زنند . چنین شکل ها و الگوها عناصر فرایند در عمل می باشند.«نهادها» در این معنا انتزاعات تحلیلی هستند که نباید آن ها را با ساختمان ها (از قبیل ادارات، کارخانه ها) یا مراکز مبادله سهام و کالاها که در آن ها بعضی از این الگوهای تثبیت شده رفتاری رخ می دهد، اشتباه گرفت; برای مثال «بازار» یک نهاد اقتصادی به معنای الگوی تثبیت شده خرید و فروش است . مالکیت خصوصی یک نهاد است که استفاده از اشیای خاص را نهادینه می کند و حق استفاده از آن را فقط برای افراد خاصی قرار می دهد . هم چنین قرض، هدیه و مالیات نهادهای اقتصادی هستند . این الگوها از طریق قواعد قانونی، مجازات های اجتماعی، نظام های اعتقادی و فرهنگی، در جوامع تثبیت می شوند.آن چه در این تحلیل بیان شد درباره نظام های موجود در خارج کاربرد بیش تری دارد به خصوص فرایندها که عملکرد نظام موجود را توضیح می دهند . برای آن که بتوانیم از این مطالب برای تحلیل نظامی نظری که توسط مکتبی بشری یا الهی ارائه می شود، استفاده کنیم، به تعدیل هایی نیاز است . بر این اساس ما بین دو مفهوم از نظام تفکیک می کنیم: یکی نظام اقتصادی به مفهوم نظامی که در خارج موجود است و عمل می کند و نتایجی را در یک محدوده زمانی و مکانی خاص می آفریند . دوم طرح نظری نظام اقتصادی که می تواند دستاورد یک مکتب فکری بشری یا یک دین باشد . آن چه موضوع بحث ما در این نوشتار است طرح نظری نظام اقتصادی است که دارای سه عنصر است: منابع، شرکت کنندگان (با همان تفسیری که گذشت) و نهادهادر این جا نهادها الگوهایی هستند که روابط بین شرکت کنندگان و منابع و نیز روابط بین شرکت کنندگان را با یکدیگر بیان می کنند . این الگوها قابلیت آن را دارند که به روش پیش گفته در جامعه تثبیت شوند .
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
بدین ترتیب در یک نظام اقتصادی دو نوع نهاد قابل تشخیص است:
۱- نهادهایی که بیان گر نوع ارتباط بین شرکت کنندگان و منابع اند، مانند الگوی مصرف، سرمایه گذاری، پس انداز و…
۲-نهادهایی که بیان گر نوع ارتباط شرکت کنندگان در نظام اند، مانند الگوی خرید و فروش، الگوی اجاره، قرض، صدقه، هدیه، مالیات، هزینه های دولت .
در این بیان از نظام اقتصادی به فرایندها اشاره ای نکردیم، زیرا فرایندها مربوط به مرحله تحقق خارجی طرح نظری نظام اقتصادی اند; یعنی پس از آن که نظام اقتصادی به لحاظ نظری طراحی شد یا به وسیله یک مکتب فکری ارائه گردید، مرحله پیاده کردن آن در شرایط زمانی و مکانی خاص فرا می رسد و در این مرحله است که فرایندهای جمع آوری اطلاعات، تصمیم گیری و اجرا و بررسی نتایج به کار می آیند . بر این اساس می توان نظام اقتصادی را چنین تعریف نمود: «نظام اقتصادی عبارت است از مجموعه ای از الگوهای رفتاری که بر اساس مبانی اعتقادی و ارزشی مشخص، در راستای اهداف معینی به صورت هماهنگ سامان یافته و شرکت کنندگان در نظام را به یکدیگر و به منابع پیوند می دهد.۱
۱: سبحانی. حسن ، نظام اقتصادی اسلام، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، بهار ۱۳۷۳، ص ۸۵-۹۹
فصل دوم:
انواع نظامهای اقتصادی
نظامهای اقتصادی درطول تاریخ به تدریج شکل گرفته اند و ازنظامهای اقتصادی نیازی ومبادله ای به منظور تامین نیازهای معیشتی )که به منظوررفع نیازها شکل گرفته اند(شروع وبه نظامهای فعلی مانند نظامهای سرمایه داری،سوسیالیستی ومختلط تکامل یافته اند دریک تقسیم بندی کلی می توان نظامهای اقتصادی رابه صورت نظامهای اقتصادی جوامع اولیه وجامعه امروزی تدوین وطراحی نمود.۱
الف( نظامهای اقتصادی درجوامع اولیه
درجوامع اولیه نظامهای اقتصادی غالبا براساس تامین نیازهاشکل گرفته اند،وفعالیتهای تولیدی ومبادله ای صرفا درراستای رفع نیاز بوده است که هرکس به اندازه نیازش تولید ومصرف می کردند، وبه اندازه نیازشان مازادهای تولیدی شان را مبادله می نمودند.بنابراین اقتصاد که درجوامع اولیه وجود داشته فقط یک اقتصادمعیشتی بوده است،کالاها وخدمات فقط ارزش مصرفی داشته اندومبادله کالاها وخدمات نیزبراساس ارزش مصرفی آن بوده است نه ارزش مبادله ای که برااساس عرضه وتقاضا شکل می گیرد .
انواع نظامهای اقتصادی که درجوامع اولیه شکل گرفته اند:
۱:نظام اقتصاد شبانی خانگی (بیابانی-صحرایی)
نظام اقتصاد شبانی درجوامع اولیه ازنظرتاریخی تاهنگام پیدایش مسیحیت ادامه داشته است. ویک نظام اقتصادی معیشتی بوده است.
۱:سبحانی حسن ، نظام اقتصادی اسلام، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، بهار ۱۳۷۳، ص ۸۵-۱۰۸٫
ویژگیهای نظام اقتصادی شبانی:
الف( واحد های اقتصادی،
مهم ترین واحد اقتصادی در این نوع نظام خانواده است. خانوارها حالت خود تولیدی داشته اند که خود تولید می کرده اند وخود مصرف می کرده اند. مرادازخانواده تمام کسانی است که دارای جد مشترک بودند وجد بزرگ آن نقش رئیس خانواده را داشته وتمام درآمد هارا او براساس نیاز افراد خانواده توزیع می کردند.
ب( نوع فعالیتهای اقتصادی) منابع وامکانات(
نوع فعالیتهای اقتصادی درنظام شبانی کشاورزی و دامداری، دراین نظام فعالیتهای کشاورزی ودامداری رونق داشته است اما صنعت)درحد ساخت وسائل تولید( وتجارت بسیارمحدود واندک بوده است ومبادله فقط به منظوررفع نیاز صورت می گرفته است نه کسب منفعت وسود آوری.
ج)الگویی رفتاری
الگوی رفتاری نظام اقتصاد شبانی, بیشتر براساس الگوی خردی است نه کلان زیرا جوامع کوچک با نیازهای محدود و امکانات محدود مواجه اند, که خانواده ها مهم ترین واحد تحلیلی اقتصادی است.