تحقیق حاضر از نظر هدف تحقیق از نوع کاربردی میباشد.
۳-۲-۲٫ انواع تحقیق از نظر رویکرد:
ماهیت یک تحقیق بستگی به روشهای انجام گرفته در انجام آن تحقیق دارد. این روشها نیز متأثر از پارادایمها و استراتژیهای تحقیق هستند که رویکرد یک تحقیق را مشخص میکند. رویکردها و روشهای متناظر برای انجام تحقیق، بایستی متناسب با پارادایمها و استراتژیهای تحقیق تبیین شوند. عموماً رویکرد یک تحقیق یا کمی است (مثل روشهای توصیفی، تجربی، علّی و…) یا کیفی است (مثل روشهای مطالعه موردی، تئوری مفهوم سازی و…) و یا ترکیبی از کمی و کیفی (مثل اقدام پژوهی، تحقیق مشارکتی) (احمدی نهایی، ۱۳۸۶، ص ۳۲).
یکی از روشهای تحقیق که به ویژه در چند دهه اخیر مورد استفاده زیادی پیدا کرده است، تحقیق کیفی است. واژه تحقیق کیفی دامنه وسیعی از روشهای تحقیق را در بر میگیرد. اریکسون تعریفی ارائه داده است که به محققان و دانشجویان کمک میکند تا آنچه را که فرایند تحقیق کیفی است بهتر بشناسند. وی تحقیق کیفی را دارای چهار ویژگی میداند:
مشارکت عمیق و بلند مدت در یک موقعیت میدانی
ثبت دقیق آنچه در آن موقعیت اتفاق میافتد. این ثبت از طریق یادداشت برداری و دیگر شواهد مستند صورت میگیرد.
تجزیه و تحلیل دادههای میدانی
گزارش نتایج از جمله توصیف، نقل قول و تفسیر دقیق
تحقیق کیفی سه تفاوت مهم با تحقیق کمی دارد: نخست اینکه هر دو روش دارای زیربنای فلسفی متفاوتی از واقعیت هستند. برای محقق کمی، واقعیت عینی است، یعنی خارج از ذهن محقق وجود دارد و هر کسی میتواند آن را مشاهده کند، به سخن دیگر، واقعیت خارج از ذهن وجود دارد. برای محقق کیفی واقعیت مجزایی وجود ندارد. هر مشاهده گری واقعیت را به عنوان بخشی از فرایند تحقیق به وجود میآورد.
واقعیت ذهنی است و تنها در ارتباط با مشاهده گر است که وجود دارد. علاوه بر این، محقق کمی معتقد است که واقعیت را میتوان به اجزاء تشکیل دهنده آن تجزیه کرد و محقق باید دانش کلی خود را از واقعیت با بررسی اجزاء به دست آورد. آر سوی دیگر محقق کیفی فرایند کل را میآزماید و باور دارد که واقعیت کلی است و نمیتوان آن را به اجزایش تقسیم یا تجزیه نمود.
دوم، دو روش برداشت متفاوتی از فرد دارند. محقق کمی باور دارد که تمام انسانها اساساً شبیه هم هستند و رفتارها و احساسات آن ها را میتوان در طبقاتی کلی قرار داد. محقق کیفی معتقد است که انسانها اساساً با یکدیگر متفاوتاند و نمیتوان آن ها را گروه بندی کرد.
سوم، هدف محقق کمی دستیابی به قوانین کلی رفتار انسان است. در مقابل محقق کیفی تلاش میکند تا تبیین ویژهای در مورد یک فرد یا موقعیت خاص ارائه دهد. محققان کمی تلاش میکنند تا در عرض و محققان کیفی میکوشند تا در عمق پیشروی کنند. تفاوت عملی بین این دو روش، در فرایند تحقیق بیشتر آشکار میشود.
تحقیق کیفی دارای چندین مزیت است: در اغلب موارد این تحقیق به محقق اجازه میدهد تا رفتار را در موقعیت طبیعی مورد مطالعه قرار دهد. تکنیکهای کیفی میتوانند عمق شناخت پژوهشگر را از پدیده مورد مطالعه افزایش دهند. این مسأله به ویژه زمانی صحت دارد که قبلاً در زمینه مورد مطالعه، پژوهشی صورت نگرفته باشد. بالاخره اینکه روشهای کیفی دارای انعطاف هستند و به محقق اجازه میدهند تا
زمینههای جدید و جالب را دنبال کنند. البته باید دانست روش کیفی دارای معایبی نیز هست که یکی از مهمترین آن ها این است که، حجم نمونه معمولاً آنقدر کوچک است که به پژوهشگر اجازه تعمیم دادههای جمع آوری شده را به فراتر از نمونه انتخاب شده برای مطالعه خاص نمیدهد (بیابان گرد، ۱۳۸۶، ص ۲۸۸).
تحقیق حاضر از نظر رویکرد تحقیق از نوع کیفی میباشد.
۳-۲-۲-۱٫ ویژگیهای رهیافت کیفی:
کل نگری؛
توجه به بستر و زمینه پژوهش؛
فقدان فرضیه؛
انعطاف و خودجوش بودن؛
ماهیت تعاملی پژوهش؛
استفاده از دادههای کیفی و نمونه گیری غیر تصادفی؛
فلسفه پژوهش (دانایی فرد و همکاران،۱۳۸۳).
۳-۳٫ روش تحقیق با رویکرد کیفی:
نظر به کیفی بودن رویکرد این تحقیق، روش داده بنیاد، استفاده شده است در ذیل به بررسی این روش میپردازیم.
۳-۳-۱٫ نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری):
دو نفر از جامعه شناسان، بارنی گلیسر [۸۷] و استراوس[۸۸]، در سال ۱۹۶۷ میلادی روش گراندد تئوری یا “نظریه داده بنیاد” را به وجود آوردند. روش گراندد تئوری یا نظریه داده بنیاد یک شیوه پژوهش کیفی است که بوسیله آن با بهره گرفتن از یک دسته دادهها، نظریهای تکوین مییابد. بهطوری که این نظریه در یک سطح وسیع، یک فرایند، عمل یا تعامل را تبیین میکند. نظریه حاصل از اجرای چنین روش پژوهشی، نظریهای فرایندی است. وقتی که برای تبیین یک فرایند به یک نظریه نیاز داریم از این روش استفاده میکنیم. وقتی که نظریههای موجود به تبیین چنین فرایندی نمیپردازند، به کمک گراندد تئوری میتوان درباره وقوع این فرایند یا مشکل یا افراد مورد مشاهده یک نظریه را صورت بندی کرد.
برای پژوهشگر تازه کار در تحقیقات کیفی استفاده از این روش شیوهای گام به گام و سیستماتیک برای تحلیل دادهها به دست میدهد. این روش به عنوان شیوهای سیستماتیک از چنان صلابتی برخوردار است که پژوهشگران تحقیق کمی در فرایند پژوهشهای رفتاری مایل به استفاده از آن هستند. فرایند روش نظریه داده بنیاد از ویژگیهایی برخوردار است که از آن جمله میتوان به ماهیت خود – اصلاحی[۸۹]اشاره کرد. در این راستا، پژوهشگر بر اساس تحلیل یک مجموعه از دادهها سمت و سوی تحلیل دسته بعدی دادهها را مییابد.
همچنین در فرایند تحلیل دادهها، پژوهشگر به طور سیستماتیک از رویدادی به رویداد دیگر و از رویدادی به مقوله ای[۹۰] دیگر و از مقوله ای به مقولهها و طبقههای دیگر توجه می کند. بدین سان، پژوهشگر در تمام مدت تحلیل دادهها از نزدیک با دادهها سروکار دارد (استراوس و کوربین، ۱۹۹۰).
بارنی گلیسر و استراوس به نقش توسعه نظریه و اهمیت آن در توجه پژوهشگر در برابر معنی مفهومی بدست آمده از مفاهیم و طبقه بندیها تاکید داشته و معتقدند که نظریه شکل گرفته بایستی: