پیش کشی:
برپایی بیرق:
بعد از تهیه هیزم توسط جوانان ومراسم بیرق نشان وعروسی از عصراولین روز عروسی به مدت دوشبانه روز شروع می شود همگی در خانه داماد جمع می شوند تابیرق یا همان پرچمی که برسرچوبی بلندزده بودند وآن راباآیینه ،سکه،میوه وگلوله ها شمی ورنگ آمیزی تزیین می کنندوآن رابه نشان برپایی مراسم عروسی وشادی در محل خانه پدرداماد بازدن سازودهل ودایره وتنبک برپا می کردنند.
رقص دور آتش:
در اولین شب عروسی که معروف به شب حنا بندان بودازمردم محل وآشنایان دعوت می شد تا برای جشن وشادی وصرف شام به خانه پدر دامادبیایند در این شب آتشی روشن می کردند وهمراه بانواختن ساز ودهل به دورآتش به شادی وپای کوبی می پرداختند.
حنا بندان:
بعد از اتمام مراسم رقص دور آتش وصرف شام مراسم حنا بندان برگزار می شد خانواده داماد با اجازه گرفتن ازخانواده پدر عروس درخانه خوددامادرا حنا می بستندوخانواده عروس هم با فرستادن شخصی به خانه دامادبرای گرفتن اجازه ازخانواده دامادبرای بستن حنای عروس را حنا می بستند ودر هنگام بستن حنا اشعاری (آبادی)خوانده می شد.
رقص وپای کوبی روز دوم
در روز دوم ازساعت نه تا دوازده مراسم رقص وچوب بازی وگذاشتن دامادبرروی شانه هایشان همراه با سازودهل انجام می شد وبعد از پایان مراسم مهمانان باصرف ناهار وشیرینی وشربت وآجیل ومیوه پذیرایی می شدند.
سرآب بردن داماد:بعداز صرف ناهارمردم جمع می شدند وداماد را سوار براسب تزیین شده ای به حمام محل می بردند درآن (دلاک یاحمامی)کمی به سرووضع داماد رسیدگی می کرد سپس لبا سهای نو را برتن داماد پوشیده وبه خانه باز می گشتندودر مسیر بازگشت به خانه که همراه با رقص وپای کوبی بود،زنان محل باآیینه وقرآن ودسته گل به پیشواز داماد می آمدند ودسته گل به داماد هدیه می دادند وبه او مبارک با شه می گفتند
مراسم پاتختی:
بعد از اینکه داماد از حمام در مسیر راه با رقص وپاکوبی به خانه پدر می آمدودر آنجا(خانه پدر)تختی تزیین شده درست می کردنند ودامادبا اجازه بزرگ ترها پدر ومادر خودش وپدر ومادر عروس بر تخت می نشست وتا آن ها اجازه نمی دادننددامادنمی توانست برتخت بنشیند وبعد از آن اقوام وبزرگان ودوستان واهالی محل هرکس باتوجه به بضاعت ودرآمدش هدیه ای که عبارت بود از مبلغ پولی بود که به داماد می دادوآن مبلغ توسط یکی از بزرگان محل اعلام می شد وبعددر دفتر داماد ثبت ونوشته می شد که داماد بعداًدرمراسمی مشابه بایک مبلغ اضافه به نام فرزند خودبه آن ها برمی گرداندودر پایان حساب وکتاب می کردنندودفتربذل(فضل)داماد رامی شمردندوتحویلش می دادنند
عروس کشان:
بعداز جمع آوری بذل در هنگام غروب آفتاب عروس که آرایش شده ومنتظرآمدن دامادبودبه رقص وپای کوبی از آرایشگاه به خانه پدرش برده می شد.
تماشا(سیل):
شب دوم وآخرین شب ازمراسم عروسی،زنان محل برای تماشای عروس جمع می شدند عروس وسط مجلس می ایستاد وچشمان خودرابازوبسته می کردوخمار می ریخت ومی چرخید تازنان اوراتماشاکنندوهدایایی که بیشتر شامل طلا وپول بودبرای عروس جمع می شدوشامی نیزبه مهمانان داده می شد.
حجله برون:
بعدازتماشای عروس،عروس رابامراسمی خاص وهمراه باکلولووشاد باش به خانه دامادمی بردند.داماددرهنگام عزیمت عروس به خانه اش چندمرتبه جلوی اومی آمدواشعاری به عنوان خوش آمدبرای عروس می خواند ودرنهایت دم حجله هدیه ای به عنوان پااندازبه عروس می دادندپای خودرامحکم برروی پای عروس فشارمی دادیابه اصطلاح (گربه رادم حجله می کشت) عروس ودامادسه شبانه روزازحجله بیرون نمی آمدندومادرشان برای آن ها غذامی برند.
مراسم آش خوران:
درروزسوم بعدازعروسی همه به خانه عروس ودامادمی رفتندودرآن آش می پختندوهدایایی نیزبه عروس وداماد می دادند
پاواکنون:
عروس ودامادکه سه شبانه روز درحجله بوده وزندگی مشترک را آغاز کرده بودند.بادعوت اقوام پایشان به خانه آن هاباز می شد وهرشب جایی دعوت می شدند
جشن سده
جشن سده درشب دهم از ماه بهمن برگزار می شود.مردم بیشترچوپان هاچندروزقبل مقداری زیادی هیزم جمع آوری می کردندتادر این شب آتشی هرچه بزرگ تربرپاکنند.مردم در کنار آتش به جشن وپای کوبی می پرداختنداز روی آتش میپریدندومی گفتند«زردی من ازتو- سرخی تو ازمن»جمله ای دیگر نیز گفته می شد:«سده راسوختن – شال گاوراتو بسوز- شال خر راتوبدوز» یعنی شال گاو را که برای در امان ماندن از سرمای زمستان برروی آن انداخته ای برداروشال خرت را بدوز وآماده کن زیرا که نزدیک است کشاورزی شروع شود دراین شب هدایایی نیز برای چوپانان جمع آوری می شد که به آن«سده ای» می گفتند.برخی مقداری ازخاکستربرجای مانده از آتش سده را در لانه مرغ های خود می ریختندتازودتر شوع به تخم گذاری کنند این جشن وآتش سوزی نشانه آن بودکه دیگرهواروبه گرمی می رودوزمستان سرد روبه اتمام است.
مراسم ختنه سوران
ختنه سوران عموماًدربین افرادی که از وضع مالی بهتری برخوردارندانجام می شود که شامل دومرحله می باشد۱- ختنه کردن ازسن هفت تاده سالگی صورت می گیرد.
۲- ختنه سوران:جشن وسوری که به مناسبت ختنه کردن فرزندشان برپا می کنندتاهمزمان با به جادرآوردن آیین مسلمانی جشن وشادی ای برپا شود.
دراین مراسم همانند مراسم عروسی بیرق – شب حنا بندان وروز نهار وشیرینی وبعد ازآن حمام وتخت برگزارمی شود.بعدازحمام مبالغی پول(فضل)جمع می کنندوکه این هدایا بعدهابامبلغی بیشتراز آن پس داده می شود یعنی پدر سوری علاوه برآن پولی که قبلا بهش داده اند با مقداری بیشتر دوباره به اسم فرزندش به دامادیاسوری دیگرهدیه می دهدواین کار در بین مردم به همین صورت رواج داردوکله های قند تزیین شده ای نیز به پای تخت سوری ویا داماد داده می شود که بیشتر از طرف اقوام نزدیکش بود.
شب عرفه
شب قبل از تحویل سال همه دور هم جمع می شوندتا برای مردگان طلب آمرزش کنندوقرآن بخوانند.مردم سبزه ای از کنارجوی می کنندوبرسر در منازل خودمی گذارند تاآن سال سالی سبزباشدوفرزندانشان سبز بخت شوند.
عیدنوروز
چند هفته قبل ازفرا رسیدن نوروز مردم سبزه می کارند وبه خانه یکدیگر می روند تابه کمک هم خانه تکانی وشست وشوبپردازند.با تحویل سال به دیدار بزرگ ترها می روند تا سال جدید را به یکدیگر تبریک بگویند.بچه هاعیدی می گیرند درگذشته عیدی آنها تخم مرغ بودکه آن رابه بقالی برده ودرعوض آنپول یا خوراکی دریافت می کردند.درنوروزکینه ودشمنی ها دور ریخته می شودتاسالی را به دور از کینه ودشمنی آغازکنند.کشاورزان نیزبامرغ یا خروس برای عید دیدنی به خانه ارباب خود می رفتند تا سال جدید رابه اوتبریک بگویند.
شب چله
شب اول دی که طولانی ترین شب سال می باشد مردم دور هم جمع می شوندمیوه،هندوانه وآجیل برای این شب تدارک می بینندتا این شی طولانی را دورهم سپری کنند.پیرها در این شب داستان می گفتند وبرخی افراد دشتی هایی می خواندند.در گذشته که برق نبودمردم برای روشن نگاه داشتن خانه در این شب از بوته های گونی که قبلاًخشک کرده وبه صورت قلم ماننددرآورده بودنداستفاده می کردند این بوته ها کار شمع را می کردوبرای مدت زمانی طولانی می سوخت وروشنایی می داد.
شب نشینی
شب ششم تولدنوزاددور هم جمع می شوندتا شادی کننددر این شب با شام قهوه وآجیل ومیوه ازمیهمانان که بیشتر اقوام نزدیک نوزادبودندپذیرایی می شد جوانان در این شب با یکدیگر مچ می انداختند.کشتی می گرفتند وطرنه بازی می کردند.
برخی داستان می گفتند وچیستان هایی مطرح می کرند.
این شب را تا صبح بیدار می ماندندوهرکسیکه خوابش می برد لباس او رابانخ وسوزن به رختخواب می دوختند.شاید این شب را نیز برای اینکه «مرغ مبارک» به بچه صدمه ای نزند بیدارمی ماندند.در این شب شیشه ای آب ومقداری نان وخرمابرلب بام برای مرغ می گذاشتند تا بخورد وکاری به نوزاد نداشته باشد.نوزاد رانیزبرروی پارچه مخملی که داخل یک کمو(غربال)گذاشته شده بودقرارمی دادندتا ازمرغ مبارک در امان باشد.
طرنه بازی:دربازی ها آمده است
مرغ مبارک:پرنده ای خیالی
عزا ها وسوگ ها
مراسم محرم
در شب اول ماه محرم روحانی محلف یا مسئول هیئت به همراه تعدادی از جوانان در کوچه وخیابان های محل می گشتند وجمله«یاحسین- شاه حسین» را تکرار می کردندتا مردم بدانند که محرم آغاز شده است از اول تا هشتم محرم عزاداری در مساجد صورت می گرفت.از هشتم به بعددر خیابان ها علم هایی که پارچه برآن ها بسته می شد را در جلوی هیئت می بردندومردم پشت سر آنهاعزاداری می کردند.در گذشته عزاداری ها بیشتراز اول تا دهم محرم بودودر اربعین وصفرعزاداریی آنچنانی صورت نمی گرفت ابتدا مردم فقط نذورات خودرا باپخش کردن خرما دربین عزاداران ادا می کردند.ووقتی علم در خیابان توسط علمداردر جلوی هیئت حرکت می کردمردم هدیه های خود رابه احترام به هیئت به علمدار می دادنند واز جمله این هدایا قند وپول بود که علمدار آن هدایا راخرج هیئت می کردودرهرمحل یک علم بود کهآبادی های اطراف آن راتاروز دهم محرم به روستاها وآبادی هایشان دعوت می کردنند وبه همراهان هیئت نهار می دادنند واز آنها پذیرایی می کردنند.
مراسم دفن وخاک سپاری
برای مردگان مراسم عزاوسوگواری صورت می گیرد
مراسم تشیع جنازه:با انتشارخبرمرگ،فردی راکه کار اوکندن قبر است به قبرستان می فرستادندتا قبری را آماده کند وگوسفندی راذبح می شد تا بعد از مراسم خاک سپاری برای مهمانان طبخ کنند.
بعد از این که مرده را غسل دادن وکفن کردن نمازبراو خواندن برای وداع وخداحافظی بر درب منزلش می برند واز آنجا به سمت قبرستان برده می شدومردم به شدت گریه می کردنندوبراوماتم وزاری می کردندونانی را در دسمالی پیچیده ویک نفرجلوی تابوت مرده تا قبرستان می برند.یعنی اینکه ای میت نانت راهمراه باتوآورده ایم دیگر از خانه وکاشانه دل برکن.وبعد از دفن همه برسر قبر اوگرد آمده وهفت مرتبه سوره اناانزلناه راقرائت می کردنندودر پایان یکی از اقوام نزدیک میت بر سر قبر اومی ماند تا دیگران دور شوند سپس نان وخرمایی که به قبرستان برده بودنندبرروی قبر می گذارند تا پرندگان بخورندوبعد از قرائت فاتحه راهی خانه می شود
بعد از این که میت به خاک سپرده شدوهمه برای تسلی به خانه میت برمی گردنندوصرف غذاوخواندن فاتحه به خانه هایشان می روندواگر میت جوان باشد مردم بازماندگانش را رها نمی کنندحتی آنها رابه خانه هایشان می برند تا داغ آن کمی از هجران ودوری آن بکاهد.
وتا روز سوم مردم به خانه صاحب عزا می رفتند ودلداری اش می دادند درطول این سه روز برای ماتم زدگان که درخانه میت بودند توسط همسایگان غذا پخته می شد وتدارک می دیدند ومی گفتند نباید از غذای میت بخورند تا داغ آن سرد شود.وبعد از مراسم سوم تعدادی از افراد به کوه رفته وتخته سنگ صافی راپیدا می کردندوبرای حکاکی نام مرده نزد حکاک می بردند.وصبح روز هفتم چند نفرسنگ رابه قبرستان برده وبرروی قبرنصب می کنندوظهرآن روز همگی پس ازصرف نهار وقرائت فاتحه برسرمزارمی رفتند ویادوخاطره اش را گرامی می داشتند.
مراسم چهلم وسال
درروز چهلم مردم وآشنایان بالباس هایی به خانه صاحبان عزا می روندولباس مشکی رااز تن آنها بیرون کرده ولباسی که آورده اند برتن آن ها می پوشند موی صورتشان را کوتاه می کردنند وبرایشان از خداوند طلب صبر می کنند.
مراسم سالگرد:پس از گذشت یک سال از واقعه ی مرگ مراسمی برای میت برگزار می شد وبعد از آن اعضای خانواده می توانندبا ادامه کارهای میت یا تقسیم ارث بپردازند.
بخش دوم :
لالایی های دشتاب
مقدمه:
لالایی ترانه ویژه کودکان است که با آوایی دلنشین عموماً در کنار گهواره و توام با حرکات یکنواخت آن برای نوزادان و خردسالان توسط مادران خوانده می شود. (ناظریان، ۱۳۸۸، ۱۸۴) احتمالاً دلیل نامگذاری لالایی آن است که از دیر باز این آوازها را غلامان و دایگان ترک (ل له ها) برای کودکان می خواندهاند. واژه انگلیسی /lullaby/lalabąI/ به معنای لالایی و فعل انگلیسی Lull /L^L/ به معنای لالایی گفتن از اسمها و فعلهایی هستند که از اصوات مشترک در اقوام مختلف برای بیان مقاصد یکسان ساخته شده اند (عطاری، ۱۳۸۴، ۱) لالاییهای فارسی معمولاً با واژه لالا که به معنای خواب میباشد آغاز می شود.
لالایی از دو بخش تشکیل شده است: ۱- آهنگ ۲- شعر
آهنگ به کودک میرسد و شعر از آنِ مادر است زیرا آن چه از نظر شنیداری برای کودک گاهوارهای دارای بیشترین اعتبار است ضرب آهنگ لالایی است. آهنگ لالاییها تناسب مستقیم با نوع گاهواره و وسعت تاب آن دارد و چون در شهرهای ایران مختلف است از این رو لحن زمزمهُ مادران نیز متناسب با آن متفاوت می شود (یغمایی، ۱۳۸۶، ۱-۲) برای نمونه گاهوارههایی که در اثر مناطق کرمان و روستای دشتاب استفاده می شود گاچو (gâĉu) نام دارد. گاچو از دو واژه گاه (تخت)+ چو (مخفف چوب) ساخته شده و چون در قدیم آن را از چوب ساخته ویا دو سر آن چوب قرار میدادند به آن گاچو میگویند پس گاچو یعنی تخت چوبی یا مکان چوبی.
و اما بخش دوم یعنی شعرِ لالایی، از آنِ مادر است. از ویژگیهای شعر لالایی سادگی بیان وروانی کلام است به نحوی که برای درک آن نیازی به تامل نیست و به آسانی قابل فهم است شاید بتوان سادگی و کوتاهی آن را با ارزش وقت در جامعه روستایی مربوط دانست
مادر در گروهی از لالاییها از این که پدر فرزندش برای ازدواج مجدد آماده است اظهار غم و درد کرده واین غم را به کودک دلبندش میگوید برای نمونه
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق مح