شکل ۲-۷: الف تصویر اسکور بدنی ۷۵/۳ و ب تصویر اسکور بدنی ۴
الف
ب
شکل ۲-۸:الف تصویر اسکور بدنی ۲۵/۴ و ب تصویر اسکور بدنی ۵/۴
Fergusson و همکاران در سال ۱۹۹۴،کارهای Edmonson و همکاران Wildman و همکاران را بررسی و مورد تحلیل قرار دادند و بر سودمندی ارزیابی نمرهی وضعیت بدنی تاکید کردند[۳۱].
هم خوانی و تکرار پذیری نمرهی وضعیت بدنی در داخل و ما بین ارزیابی کنندهها به وسیله Edmonsonو همکاران در سال ۱۹۸۹ بررسی شد[۲۵]. تفاوتی در نمرهی وضعیت بدنی داده شده به گاوها بین ارزیابی کنندهها با سطوح مختلف تمرین وجود نداشت و بنابراین نتیجه گیری شد که نمرهی وضعیت بدنی می تواند به طور کامل تکرارپذیر باشد.
Hady و همکاران در سال ۱۹۹۴نشان دادند که میانگین نمرهی وضعیت بدنی گاوها در دوره های ۳۰ روزه شیردهی و دوره خشکی می تواند به منظور تعیین تغییرات نمرهی وضعیت بدنی در طول مراحل شیری و دوره خشکی مورد استفاده قرار گیرد. براساس این مطالعه، فقط برای دوره ۱۵۰-۱۲۰ روز شیردهی نیاز به دو بار ارزیابی در مدت این ۳۰ روز است[۴۵].
۲-۱-۳- تایید نمرهی وضعیت بدنی با بهره گرفتن از اندازه گیری های اولتراسونیک
طبق مطالعات انجام شده در بریتانیا[۳۷،۳۸،۳۹،۷۶]، نمرهی وضعیت بدنی گاوهای شیری به اندازه گیری شده قطر چربی زیر پوستی در دندههای نهم، دهم و یازدهم توسط اولتراسونوگرافی ارتباط دادند که این همبستگیها بین نمرهی وضعیت بدنی و اندازه گیریهای اولتراسوند از ۵۹/۰ تا ۸۱/۰ بود و بنابراین پیشنهاد گردید که نمرهی وضعیت بدنی مقدار واقعی میزان چربی زیرپوستی را منعکس می کند.
Boissclarو همکاران در سال ۱۹۸۶ نشان دادند که همبستگی بالایی بین نمرهی وضعیت بدنی و میزان چربی زیرپوستی (که به روش اولتراسونیک اندازه گیری می شود) وجود دارد؛ که اطمینان از سیستم نمرهی وضعیت بدنی را موجب می شود[۷].
در مطالعه ای که توسط Domecq و همکاران در سال ۱۹۹۵ انجام شد، نمرهی وضعیت بدنی با اندازه گیریهای توسط اولتراسونوگرافی چربی زیر پوستی در گاوهای شیری تایید گردید. از ۵۰ راس گاو هولشتاین استفاده گردید که نمرهی وضعیت بدنی به وسیله یک فرد ماهر تعیین گردید و اندازه گیری های توسط اولتراسونوگرافی چربی زیر پوستی به وسیله شخص دیگری در نواحی کمر، کپل و انتهای دم هر دو طرف گاو حاصل گردید. نمرهی وضعیت بدنی و اندازه گیریهای اولتراسونوگرافی در یک روز اما به صورت کاملا مستقل از هم جمع آوری شدند[۲۱].
۲-۲- نمرهی وضعیت بدنی و تغذیه
تغییر ترکیبات بافتهای بدن با تغییر نمرهی وضعیت بدنی با افزایش نمرهی وضعیت بدنی، درصد ماده خشک و عصارهی اتری بافت های بدن افزایش و درصد پروتئین خام و خاکستر کاهش مییابد[۷۷].
نمرهی وضعیت بدنی و چربی لاشه با هم ارتباط دارند[۲۸،۷۷]. Moe و همکاران در سال ۱۹۷۱ نشان دادند که وزن بدن به خصوص در اوایل شیردهی برآورد دقیقی از جا به جایی ذخایر بدن نیست بلکه به دلیل آنکه آب جایگزین چربی بدن می شود و تغییرات زیادی در دستگاه گوارش رخ میدهد[۶۹].
Otoo و همکاران در سال ۱۹۹۱ گزارش کردند که تغییر یک واحد نمرهی وضعیت بدنی در گاوهای شیری معادل تغییر ۲۵ تا ۶۰ کیلوگرم وزن زنده حیوان است[۷۷].
ذخایر انرژی در گاوهای شیری به صورت لیپید در بافت چربی ذخیره میشوند و این ذخایر در طول ماه اول شیردهی از تولید حدود ۳۳ درصد شیر حمایت می کنند[۲]. بعد از زایمان، به دلیل اثرات هورمونی شامل کاهش انسولین، ساخت چربی و استریفیه شدن اسیدهای چرب کاهش و تجزیه چربی و آزاد شدن اسیدهای چربی آزاد افزایش مییابد[۶۵]. علاوه بر این، سلولهای چربی در گاوهای با ارزش ژنتیکی بالا به علائم سیستمهای عصبی یا هورمونی به منظور تجزیه چربی حساس تر هستند[۸۹].
درصد چربی داخل بدن به طور معنیداری با قابلیت شیردهی افزایش می یابد[۹۲]. که مقدار این چربی با مقدار چربی زیر پوست ارتباط دارد[۱۰۲].
چربی بدن خیلی کم یا خیلی زیاد در موقع زایمان می تواند با کاهش تولید شیر در دوره شیرواری بعدی و با افزایش مشکلات سلامتی و تولیدمثلی همراه شود[۳۹،۴۱،١].
وضعیت تغذیهای گاو شیری از طریق نمرهی وضعیت بدنی ارزیابی میگردد که ذخایر بدنی مورد نیاز برای متابولیسم پایه رشد، شیردهی و فعالیت را منعکس میکند[۱۰۳]. چربی بدن نشانگر انرژی بدن است. وقتی ذخایر انرژی بدن گاوهای شیری کم است به احتمال زیاد دچار ناهنجاری بیماری متابولیکی، ناهنجاریهای تولیدمثلی و کاهش تولید شیر میشوند. به منظور حفظ سلامتی، عملکرد تولیدمثلی و ظرفیت تولیدی، گاوهای شیری باید مقادیر کافی از چربی بدن را داشته باشند[۲۵].
بعد از زایمان، گاوهای شیری افزایش اندکی درماده خشک مصرفی، افزایش سریع در تولید و افزایش جابه جایی بافت چربی بدن را تجزیه می کنند. برآورد شده است که ۸۰ درصد از گاوها در اوایل شیردهی تعادل منفی انرژی را تجربه می کنند به دلیل آنکه تقاضای انرژی برای تولید شیر به وسیله جیره تامین نمیشود[۱۲،۳۹،۴۱،۷۵،۹۴]. پاسخ گاوها به تعادل منفی انرژی از راههای مختلفی که ترکیبی از مصرف خوراک، جابه جایی بافت چربی بدن و تولید شیر کمتر است صورت گیرد[۳۹،۷۵].
میزان سنتز یا تجزیه پروتئین ماهیچهای می تواند در پاسخ به تغییرات تغذیهای یا وضعیت هورمونی که گاوها بعد از زایمان پشت سر میگذارند، متغیر باشد. از دست دادن پروتئینهای ماهیچهای در طول شیردهی در برخی مطالعات گزارش شده است[۱۸]. اگرچه حداکثر مقدار چربی بدن که گاو بدون اثر به فعالیتهای حیاتی پایه می تواند از دست بدهد ناشناخته است[۷۰]. محدودیتهای جدی موقعی وجود دارد که ۲۵ درصد از پروتئین بدن در شیر از دست میرود[۶۸]. بنابراین مقدار کاهش پروتئین ماهیچه می تواند منبع ارزیابی متابولیکی در گاوهای شیری باشد[۱۰۵]. ارزیابی نمرهی وضعیت بدنی یک روش موثر برای اندازه گیری (به صورت دیداری و لمسی) مقدار انرژی متابولیکی ذخیره شده به صورت چربی و ماهیچهای ذخیره شده یک حیوان است[۲۵،۴۹،۹۵،۹۹].
مقدار و میزان استفاده از چربی بدن در طول شیردهی ممکن است تولید شیر، سلامتی و وضعیت تولیدمثلی را در انواعی از گونه ها تحت تاثیر قرار دهد[۱۴،۳۹،۴۱،۵۲،۷۱،۸۰،۹۳]. توانایی برآورد چربی بدن به صورت سریع و صحیح و ارتباط آن با تولید شیر، تولیدمثل و بیماری به تولیدکنندگان کمک خواهد کرد که بازدهی خوراک گاوهای شیری را افزایش دهند[۹۷].
همان طوری که تولید شیر به ازای هر گاو افزایش مییابد، وجود گاوهایی با چربی بدن کافی کاهش یافته و نیاز به مدیریت دقیقتری است تا مصرف انرژی و چربی بدن افزایش یابد[۹۷].
۲-۳- تغییرات نمرهی وضعیت بدنی در طول دوره شیردهی
نمرهی وضعیت بدنی گاوها در موقع زایمان، تغییرات نمرهی وضعیت بدنی بعد از زایمان را تحت تاثیر قرار می دهد. Frood و Croxton در سال ۱۹۷۸ نشان دادند که گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی پایین هیچ نمرهی وضعیت بدنی در اوایل دوره شیردهی از دست نمی دهند و گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی زایمان متوسط تا ۲ ماه بعد از زایمان کاهش نمرهی وضعیت بدنی دارند[۳۴].
Garnsworthy و Topps در سال ۱۹۸۲ گزارش کردند که گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی زایمان متفاوتی داشتند در حدود هفته ۱۵ به یک نمرهی وضعیت بدنی یکسان رسیدند[۳۷]. Neilson و همکاران در سال ۱۹۸۳ نیز نتیجه گیری کردند که تفاوتهای گروهی در چربی کمر در موقع زایمان، در هفته ۲۴ شیردهی از بین رفت[۷۶]. از طرفی نشان داده شده است که بعد از زایمان، جا به جایی ذخایر انرژی بدن به مدت حداقل ۸ هفته ادامه می یابد[۶]. در مطالعه ای دیگر، زمان رسیدن به حداقل نمرهی وضعیت بدنی برای گاوهای شکم اول و دوم در ماه دوم و برای گاوهای شکم سوم و چهارم در ماه چهارم شیردهی بود[۹۷].
در مطالعه ی صورت گرفته توسط Pedron و همکاران در سال ۱۹۹۳ گاوهایی که در گروههای با نمرهی وضعیت بدنی ۳، ۵/۳ و ۴ بودند حداکثر کاهش نمرهی وضعیت بدنی آن ها در اوایل شیردهی به ترتیب ۶/۰، ۸/۰ و ۰۵/۱ بود[۷۸]. معمولا کاهش نمرهی وضعیت بدنی با ذخایر چربی اولیه مرتبط است[۷۶]. همچنین این محققین نتیجهگیری کردند که به دلیل این که کاهش یک کیلوگرم وزن بدن با ۹۲/۴ مگاکالری انرژی خالص شیردهی همراه است[۷۴]. کاهش ۱۶۵، ۲۲۰ و ۲۸۹ مگاکالری می تواند به ترتیب برای گاوهایی که با نمرهی وضعیت بدنی ۳، ۵/۳ و ۴ زایمان می کنند فرض شود. در این مطالعه، بازیابی نمرهی وضعیت بدنی از هفته دهم برای گاوها با نمرهی وضعیت بدنی برابر با ۳ و ۵/۳ شروع شد اما برای گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی برابر با ۴ تا هفته دوازدهم به تاخیر افتاد.
در مطالعه Ruegg و همکاران در سال ۱۹۹۵پیشنهاد کردند که حدود ۲۵/۰ واحد نمرهی وضعیت بدنی بین روز ۲۰ قبل از زایمان و روز ۷ بعد از زایمان کاهش مییابد و کاهش نمرهی وضعیت بدنی به مدت ۵۰ تا ۹۰ روز ادامه مییابد. در این مطالعه، گاوها به طور میانگین ۸/۰ واحد نمرهی وضعیت بدنی بعد از زایمان از دست دادند که کاهش نمرهی وضعیت بدنی در اوایل شیردهی سریعتر بود. مهمترین عاملی که مقدار کاهش نمرهی وضعیت بدنی را تحت تاثیر قرار داد مقدار نمرهی وضعیت بدنی در زمان زایمان بود. اگرچه تولید شیر هم کاهش نمرهی وضعیت بدنی در اوایل دوره شیردهی را تحت تاثیر قرار داد اما تولید شیر در مقایسه با اثر نمرهی وضعیت بدنی در زمان زایمان اندک بود. گاوها بعد از این که به حداقل نمرهی وضعیت بدنی رسیدند، به طور میانگین ۵۳/۰ واحد افزایش نمرهی وضعیت بدنی در باقی دوره شیردهی داشتند. کل مقدار افزایش نمرهی وضعیت بدنی با نمرهی وضعیت بدنی در زمان زایمان یا تولید شیر تحت تاثیر قرار نگرفت. افزایش نمرهی وضعیت بدنی گاوها دارای میزان یکنواخت بود. بنابراین گاوهای دارای دوره های شیردهی طولانی بیش از حد چاق شدند[۸۴].
در مطالعه Gallo و همکاران در سال ۱۹۹۶، ذخایر بدنی در طول اوایل دوره شیردهی تا حدود روز ۱۰۰ شیردهی کاهش یافت و در طول اواسط و اواخر دوره شیردهی دوباره بازیابی شد. کاهش و بازیابی مجدد ذخایر بدنی در گاوهای تک شکم نسبت به گاوهای چند شکم کمتر بود. گاوهایی با ارزش ژنتیکی بالا (تولید شیر بیشتر) کاهش نمرهی وضعیت بدنی بیشتر و طولانیتری داشتند. گاوهای پرتولید ۲ برابر گاوهای کمتولید کاهش نمرهی وضعیت بدنی داشتند[۳۶]. حداقل نمرهی وضعیت بدنی در ۳ ماه اوایل دوره شیردهی برای گاوهای کم تولید و در ۴ ماه اول دوره شیردهی برای گاوهای پرتولید رخ داد.
در مطالعه Domecq و همکاران در سال ۱۹۹۷، که میانگین نمرهی وضعیت بدنی گاوها در موقع خشک کردن و زایمان به ترتیب برابر ۷۷/۲ و ۶۶/۲ بود؛ گاوها در ۲ هفته آخر خشکی، نمرهی وضعیت بدنی از دست دادند[۲۲]. میانگین کاهش نمرهی وضعیت بدنی در ماه اول دوره شیردهی ۶۲/۰ بود. کمترین نمرهی وضعیت بدنی مابین هفته های ۴ و ۸ شیردهی رخ داد. میانگین نمرهی وضعیت بدنی بعد از هفته ششم برای گاوهای چندشکم افزایش یافت. الگوی نمرهی وضعیت بدنی گاوهای تک شکم مشابه گاوهای چندشکم افزایش یافت. الگوی نمرهی وضعیت بدنی گاوهای تک شکم مشابه گاوهای چندشکم بود به جز این که نمرهی وضعیت بدنی گاوهای تک شکم به اندازه نمرهی وضعیت بدنی گاوهای چندشکم کاهش نیافت.
Pryce و همکاران در سال ۲۰۰۱ نشان دادند که گاوهایی با ارزش اصلاحی بالا نسبت به گاوهایی با ارزش اصلاحی متوسط، در اوایل شیردهی نمرهی وضعیت بدنی کمتری دارند و نمرهی وضعیت بدنی بیشتری هم از دست میدهند[۷۹].
در مطالعه Kim و همکاران در سال ۲۰۰۳ بازیابی مجدد نمرهی وضعیت بدنی از ماه اول تا ماه چهارم شیردهی در گاوهای دارای کاهش نمرهی وضعیت بدنی زیاد (بیش از یک واحد) در طول دوره خشکی و اوایل شیردهی نسبت به گروه دارای کاهش کم (کمتر از یک واحد) تاخیر بیشتری داشت[۵۴].
Contreras و همکاران در سال ۲۰۰۴ بیان کردند که در گاوداری صنعتی توصیه میشود که گاوها در موقع خشکی به نمرهی وضعیت بدنی ۵/۳-۲۵/۳ برسند و هیچ افزایش یا کاهش نمرهی وضعیت بدنی در طول دوره خشکی نداشته باشند[۱۷].
در مطالعه Meikle و همکاران در سال ۲۰۰۴ گاوهای چاق نمرهی وضعیت بدنی بیشتری را در طول اوایل شیردهی از دست دادند. نمرهی وضعیت بدنی تحت تاثیر شکم و روزهای بعد از زایمان قرار گرفت و یک اثر متقابل بین این دو اثر وجود داشت؛ گاوهای تک شکم در مقایسه با گاوهای چندشکم کاهش شدیدتری در نمرهی وضعیت بدنی داشتند اما آن ها کاهش نمرهی وضعیت بدنی را سریع تر جبران کردند. همبستگی قوی بین وزن بدن و نمرهی وضعیت بدنی برای گاوهای تک شکم و چندشکم مشاهده گردید[۶۶].
۲-۴- اثر نمرهی وضعیت بدنی بر تولید شیر
مطالعات اولیه در ارتباط با رابطه بین نمرهی وضعیت بدنی گاوهای شیری و تولید شیر براساس مطالعاتی است که در بریتانیا صورت گرفته است[۳۹]. در این مطالعات از تعداد اندکی گاو استفاده شده بود. با مرور تحقیقات انجام شده در بریتانیا، Garnsworthy در سال ۱۹۸۸ پیشنهاد کرد که رابطه بین نمرهی وضعیت بدنی در موقع زایمان و تولید شیر متغیر بود و گاوهایی که نمرهی وضعیت بدنی بالایی در موقع زایمان داشتند معمولا نمرهی وضعیت بدنی بیشتری را در طول شیردهی از دست میدهند که به صورت منفی ممکن است که تولید شیر را تحت تاثیر قرار دهد[۳۹].
Boisclar و همکاران در سال ۱۹۸۶ نشان دادند که تولید شیر با نمرهی وضعیت بدنی قبل از زایمان ارتباط ندارد [۷].
در مطالعه ای که از ۶۶ گاو استفاده شده بود، تولید شیر گاوهایی که نمرهی وضعیت بدنی در موقع زایمان کمتر یا بیشتر از ۵/۳ بود هیچ تفاوتی نداشت. میانگین تولید شیر روزانه با کاهش نمرهی وضعیت بدنی تحت تاثیر قرار نگرفت. مقدار کاهش نمرهی وضعیت بدنی در طول اوایل شیردهی نمرهی وضعیت بدنی در موقع زایمان ارتباط داشت[۸۳]. Ferguson در سال ۱۹۹۲گزارش کرد که نمرهی وضعیت بدنی در موقع زایمان هیچ اثر معنیداری بر روی تولید شیر ۱۳۰۰ گاو نداشت[۲۹].
Waltner و همکاران در سال ۱۹۹۳ پیشنهاد کردند که نمرهی وضعیت بدنی در موقع زایمان و تغییرات نمرهی وضعیت بدنی در طول شیردهی با کل تولید شیر تصحیح شده بر اساس ۵/۳ درصد در ۹۰ روز اول شیردهی ارتباط داشت[۹۷].
Ruegg و Milton در سال ۱۹۹۵ گزارش کردند که هیچ تفاوتی در تولید شیر تصحیح شده بر اساس ۳۰۵ روز ۵/۳ درصد چربی یا تولید شیر در اوج تولید بین ۴۲۹ گاو در ۱۳ گله کانادایی بر اساس نمرهی وضعیت بدنی موقع زایمان وجود نداشت[۸۴].
نمرهی وضعیت بدنی در موقع زایمان به نظر میرسد که اثر اندکی بر تولید شیر داشته باشد، با این حال، تغییرات نمرهی وضعیت بدنی (که با نمرهی وضعیت بدنی در موقع زایمان مرتبط است) ممکن است تولید شیر را تحت تاثیر قرار دهد[۲۲].
میزان افزایش تولید شیر در اوایل شیردهی در تولید شیر کل دوره شیردهی مهم است و ممکن است تغییرات بیولوژیکی که گاو تحت تاثیر آن ها قرار گیرد را منعکس کند. میزان افزایش تولید شیر ممکن است با نمرهی وضعیت بدنی یا تغییرات نمرهی وضعیت بدنی مرتبط باشد[۲۲].
در مطالعه صورت گرفته توسط Pedron و همکاران در سال ۱۹۹۳ که از ۲۱۳ گاو شیری هلشتاین ایتالیایی در ۳ گله و به مدت ۲ سال استفاده گردید، ارتباط مابین نمرهی وضعیت بدنی در زمان زایمان و تغییرات آن بعد از زایمان با تولید شیر مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مطالعه گاوها در ۳ دسته که نمرهی وضعیت بدنی آن ها در موقع زایمان برابر با ۳ ، ۵/۳ و ۴ بود مورد مطالعه قرار گرفتند. نمرهی وضعیت بدنی در موقع زایمان هیچ اثری بر روی تولید شیر نداشت. تغییر یک واحد نمرهی وضعیت بدنی در موقع زایمان با تغییر ۸/۱ کیلوگرم در تولید شیر در اوج تولید همراه بود که این همبستگی به صورت مثبت بود. یک واحد افزایش در نمرهی وضعیت بدنی در موقع زایمان با ۴۳۸ کیلوگرم تولید بیشتر شیر معادل بلوغ و با ۴۲۲ کیلوگرم تولید بیشتر شیر تصحیح شده براساس ۳۰۵ روز همراه بود. ذخایر چربی کافی بدن در موقع زایمان، احتیاجات انرژی برای تولید شیر در اوایل شیردهی را تامین می کند. نتایج کلی این تحقیق این بود که نمرهی وضعیت بدنی در موقع زایمان برای کل تولید شیر یک دوره شیردهی مهم نیست؛ اما تغییر نمرهی وضعیت بدنی، اوج تولید شیر و شکل منحنی شیردهی را تحت تاثیر قرار میدهد[۷۸].
در مطالعه ای که توسط Waltner و همکاران در سال ۱۹۹۳ صورت گرفت، از ۳۵۰ گاو و تلیسه بزرگ تر از ۱۵ ماه سن در یک گله پرتولید به منظور ارزیابی ارتباط نمرهی وضعیت بدنی با تولید استفاده گردید. در این مطالعه، نمرهی وضعیت بدنی در روزهای ۳۰، ۶۰، ۹۰، ۱۲۰ و ۳۰۵ روز شیردهی مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین کاهش نمرهی وضعیت بدنی در هر دوره شیردهی لحاظ گردید. متغیرهای که بیشترین اثر را بر نمرهی وضعیت بدنی گله داشتند، شکم زایش و روزهای شیردهی بودند. مشخص گردید که میزان شیر تولیدی در یک روز شیردهی مشخص نمیتواند به نمرهی وضعیت بدنی آن روز نسبت داده شود[۹۷]. در این مطالعه، ارتباط بین نمرهی وضعیت بدنی در زمان زایمان، شکم زایش و تولید شیر در روزهای ۶۰، ۹۰،۱۲۰ و ۳۰۵ روز شیردهی مشخص گردید. تغییر شکم زایش بیشترین اثر را بر روی تولید شیر داشت. یک ارتباط قوی بین شکم زایش و نمرهی وضعیت بدنی در زمان زایمان با تولید شیر در روز ۹۰ شیردهی وجود داشت. با بهره گرفتن از رگرسیون غیر خطی چندگانه مشخص گردید که افزایش نمرهی وضعیت بدنی در زمان زایمان از ۲ به ۳، افزایش ۳۲۲ کیلوگرم تولید شیر در روز ۹۰ شیردهی را در پی داشت و همچنین افزایش از ۳ به ۴ با افزایش ۳۳ کیلوگرم تولید شیر در روز ۹۰ شیردهی همراه بود. همچنین افزایش نمرهی وضعیت بدنی در زمان زایمان از ۴ به ۵، تولید شیر را ۲۲۳ کیلوگرم تا روز ۹۰ شیردهی را کاهش داد. فرض میشود که گاوهایی با چربی بدن زیاد در موقع زایمان، توانایی تولید شیرشان کاهش مییابد؛ به دلیل آن که چربی زیاد بدن به صورت سریع جابه جا میشود و اسیدهای چرب آزاد موجود در جریان گردش خون مصرف خوراک را کاهش خواهند داد[۷،۳۷،۳۹]. پدیده بیولوژیکی افزایش تجزیه چربی و به دنبال آن افزایش اسیدهای چرب آزاد خون در طول اوایل شیردهی به اثبات رسیده است اما این فرضیه که مصرف خوراک به دلیل این پدیده در طول این زمان کاهش مییابد اثبات نشده است[۹۷]. گاوهایی که در موقع زایمان بیش از حد چاق هستند ممکن است در معرض خطر تولید شیر کمتر باشند[۷،۳۳،۴۱،۷۲].
به نظر میرسد که ارتباط بین نمرهی وضعیت بدنی در زمان زایمان و تولید شیر در روزهای متوسط تولید که جیره ها عمدتا بر پایه علوفه میخورند صادق باشد[۷،۳۷،۳۹]. اغلب مطالعات صورت گرفته در مورد گاوهای پرتولید که جیره هایی با غلات بالا خورده بودند[۷،۵۰،۸۸]. پیشنهاد میکنند که در گاوهایی با پتانسیل بالا برای تولید شیر، مقدار چربی بدن در موقع زایمان به صورت مثبتی با تولید شیر در اوایل شیردهی ارتباط دارد.
مطالعه Waltner و همکاران در سال ۱۹۹۳ نشان داد که گاوهایی با توانایی تولید پایین که در موقع زایمان چربی بدن اضافی دارند یا آن هایی که در طول اوایل شیردهی جیره هایی با انرژی پایین میخورند ممکن است در معرض خطر کاهش تولید شیر باشند، همچنین نتیجه گیری کردند که به احتمال زیاد ارتباط بیشتری بین استفاده از چربی بدن در اوایل شیردهی و تولید شیر نسبت به ارتباط بین کل چربی بدن در موقع زایمان و تولید شیر وجود دارد. در این مطالعه، تغییر نمرهی وضعیت بدنی از موقع زایمان تا روزهای ۶۰ و ۱۲۰ شیردهی با تولید شیر تصحیح شده بر اساس ۵/۳ درصد چربی و ۳۰۵ روز ارتباط داشت. کاهش ملایم نمرهی وضعیت بدنی (۵/۱-۵/۰) در اوایل شیردهی با تولید شیر بیشتر ارتباط داشت. کاهش زیاد نمرهی وضعیت بدنی (بیش از ۵/۱ واحد) در شکم های اول و دوم ممکن است با کاهش تولید شیر همراه باشد[۹۷۷].
در مطالعه ی Ruegg و Milton در سال ۱۹۹۵، ارتباط بین نمرهی وضعیت بدنی و تغییرات آن با تولید ۴۲۹ گاو شیری هولشتاین در ۱۳ گله تجاری کانادا مورد بررسی قرار گرفت. به گاوها یک بار در طول دوره خشکی، یک بار نزدیک زایمان و سپس هر ۱۴ روز یک بار تا پایین دوره شیردهی نمرهی وضعیت بدنی داده شد[۸۴]. در این مطالعه، کاهش نمرهی وضعیت بدنی بر اساس تولید شیر به طور معنی داری متفاوت بود. گاوهایی که کمترین تولید شیر را داشتند، نمرهی وضعیت بدنی کمتری نسبت به گاوهایی با توان بالا از دست دادند؛ عمدتا به دلیل آن که برای مدت کوتاهی نمرهی وضعیت بدنی از دست دادند (بازگشت افت نمرهی وضعیت بدنی شان سریع تر بود). گاوها به چهار گروه تقسیم شدند: گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی بالا در موقع زایمان و پرتولید، گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی بالا در موقع زایمان و کم تولید، گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی پایین در موقع زایمان و کم تولید، گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی پایین در موقع زایمان و پرتولید. نمرهی وضعیت بدنی موقع زایمان نسبت به تولید شیر اثر بیشتری بر روی مقدار کاهش نمرهی وضعیت بدنی در اوایل شیردهی داشت، بدون توجه به تولید شیر، گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی موقع زایمان برابر یا بیشتر از ۵/۳ نمرهی وضعیت بدنی بیشتری از دست دادند. براساس مقدار تولید شیر، هیچ تفاوتی در حداقل نمرهی وضعیت بدنی برای گاوهای با نمرهی وضعیت بدنی در زمان زایمان برابر یا بیشتر از ۲۵/۳ وجود نداشت، اما گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی در زمان زایمان برابر یا کمتر از ۲۵/۳ که تولید شیر بیشتری داشتند کاهش نمرهی وضعیت بدنی بیشتری را تجربه کردند و در نتیجه نمرهی وضعیت بدنی حداقل کمتری نسبت به گاوهایی با تولید شیر کمتر داشتند. در ۳۵ روز اول شیردهی، تفاوت تولید اثری بر نمرهی وضعیت بدنی گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی برابر یا بیشتر از ۵/۳ زایمان کرده بودند نداشت. بعد از روز ۳۵ شیردهی، گاوهایی که شیر بیشتری تولید میکردند در مقایسه با گاوهای کم تولید نمرهی وضعیت بدنی بیشتری از دست دادند تا این که به نمرهی وضعیت بدنی حداقل رسیدند. گاوهایی که نمرهی وضعیت بدنی زایمان پایین داشتند و تولید شیرشان زیاد بود کمترین نمرهی وضعیت بدنی را در تمام دوره مطالعه داشتند. در حدود هفته پانزدهم، در مورد گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی در زمان زایمان بالا و تولید شیر زیاد و گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی در زمان زایمان پایین و تولید کم، نمودار نمرهی وضعیت بدنی شان با هم تلاقی داشتند. بعد از حدود روز ۱۰۰ شیردهی، نمرهی وضعیت بدنی گاوهای با نمرهی وضعیت بدنی بالا در زمان زایمان که تولید شیر بیشتری داشتند در مقایسه با نمرهی وضعیت بدنی گاوهای زایمان کرده با نمرهی وضعیت بدنی کم که تولید شیر کمتری داشتند هیچ تفاوتی نداشت. اثر متقابل معنیداری بین شکم و میزان تغییر نمرهی وضعیت بدنی یافت شد؛ گاوهای شکم اول نسبت به گاوهای شکم بالاتر، افزایش نمرهی وضعیت بدنی آهسته تری داشتند. هیچ تفاوت معنیداری بین تولید شیر کل دوره شیردهی و همچنین تولید شیر در اوج تولید بین ۳ گروه بر اساس نمرهی وضعیت بدنی موقع زایمان وجود نداشت.
Markusfeld و همکاران در مطالعه ای که در سال ۱۹۹۷از ۲۱۶۲ گاو هولشتاین در ۸ گله تجاری استفاده کردند، نشان دادند که گاوهایی که در موقع زایمان دارای نمرهی وضعیت بدنی بالایی بودند، شیر بیشتری در طول ۹۰ روز اول شیردهی تولید کردند[۶۳].
در مطالعهای که توسط Domecq و همکاران در سال ۱۹۹۷ انجام شد، ارتباط بین تولید شیر و نمرهی وضعیت بدنی در موقع خشک کردن، تغییرات نمرهی وضعیت بدنی در دوره خشکی و تغییرات آن در طول ماه اول شیردهی برای ۷۷۹ گاو در یک گله ۱۰۰۰ راسی در ایالت میشیگان مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مطالعه وضعیت بدنی گاوها از موقع خشک کردن تا روز ۱۲۰ شیردهی به طور هفتگی مورد ارزیابی قرار گرفت[۲۳].
افزایش شکم زایش با افزایش تولید شیر همراه بود. افزایش یک شکم با افزایش ۱۳۵ کیلوگرم تولید شیر در ۱۲۰ روز اول شیردهی همراه بود. با بهره گرفتن از تحلیل رگرسیونی و تحلیل مولفه های اصلی مشخص گردید که در گاوهای چند شکم، یک واحد افزایش در نمرهی وضعیت بدنی موقع خشک کردن، ۳۰۰ کیلوگرم کاهش در تولید شیر و یک واحد کاهش نمرهی وضعیت بدنی در فاصله بین زایمان و هفته چهارم شیردهی با ۲۴۱ کیلوگرم افزایش تولید شیر در ۱۲۰ روز اول شیردهی همراه بود. همچنین یک واحد افزایش در نمرهی وضعیت بدنی موقع زایمان نسبت به نمرهی وضعیت بدنی در موقع خشک کردن، با افزایش ۵۴۵ کیلوگرم تولید شیر در ۱۲۰ روز اول شیردهی در گاوهای چند شکم همراه بود[۲۲].
در مورد گاوهای تک شکم، یک واحد کاهش نمرهی وضعیت بدنی در فاصله بین زایمان و هفته چهارم شیردهی با ۱۶۲ کیلوگرم افزایش تولید شیر در ۱۲۰ روز اول شیردهی همراه بود. همچنین یک واحد افزایش در نمرهی وضعیت بدنی موقع زایمان، افزایش ۹۲ کیلوگرم تولید شیر در ۱۲۰ روز اول شیردهی را در پی داشت[۲۳].
Domecq و همکاران در سال ۱۹۹۷پیشنهاد کردند که در صورت امکان گاوهای چند شکم باید با نمرهی وضعیت بدنی پایین تری خشک شوند و باید در طول دوره خشکی افزایش نمرهی وضعیت بدنی داشته باشند تا در نهایت نمرهی وضعیت بدنی آن ها در موقع زایمان نسبت به نمرهی وضعیت بدنی شان در موقع خشک کردن بالاتر باشد. بعد از افزایش نمرهی وضعیت بدنی در طول دوره خشکی، گاوها نمرهی وضعیت بدنی کافی به منظور حمایت از تولید شیر در اوایل شیردهی را دارند. در این مطالعه، تغییر نمرهی وضعیت بدنی در طول ماه اول شیردهی نسبت به نمرهی وضعیت بدنی در موقع زایمان ارتباط بیشتری با تولید شیر داشت. همچنین تحلیل رگرسیونی و تحلیل مولفه های اصلی نشان دادند که تغییرات نمرهی وضعیت بدنی در طول دوره خشکی، نمرهی وضعیت بدنی در موقع خشک کردن، طول دوره خشکی و تغییرات نمرهی وضعیت بدنی در طول ماه اول شیردهی ارتباط بیشتری با تولید شیر در مقایسه با مشکلات متابولیکی دارند[۲۲،۲۳].
در مطالعه انجام شده توسط Contreras و همکاران در سال ۲۰۰۴، گاوهایی که نمرهی وضعیت بدنیشان در موقع خشک کردن برابر یا کمتر از ۳ بود در مقایسه با گاوهایی که نمرهی وضعیت بدنی شان برابر یابیشتراز ۲۵/۳ بود، شیر بیشتری در طی ۵ ماه اول دوره شیردهی تولید کردند؛ اگرچه این تفاوت معنیداری نبود. این محققین نتیجه گیری کردند که در سیستم مدیریت گاو انتقالی (Transition cow)، گاوها اگر در موقع خشک کردن دارای نمرهی وضعیت بدنی ۷۵/۲ تا ۳ باشند هیچ آسیبی به تولید شیر وارد نمیشود[۱۷].
در مطالعه ی Meikle و همکاران در سال ۲۰۰۴ که فقط از ۴۲ گاو هولشتاین چرا کننده در سیستم چراگاه استفاده شد، گاوهای تک شکم در مقایسه با گاوهای چند شکم نمرهی وضعیت بدنی پایین تر و تولید شیر کمتری در طول اوایل شیردهی داشتند. در این مطالعه، تولید شیر تحت تاثیر روزهای بعد از زایمان قرار گرفت. تولید شیر به صورت منفی با نمرهی وضعیت بدنی مرتبط بود[۶۶].
۲-۵- اثر نمرهی وضعیت بدنی بر ترکیبات شیر
در مطالعه ی Pedronو همکاران در سال ۱۹۹۳، اثر نمرهی وضعیت بدنی در موقع زایمان بر ترکیب اسیدهای چرب شیر مورد ارزیابی قرار گرفت. نمرهی وضعیت بدنی در موقع زایمان به طور معنیداری با ترکیب اسیدهای چرب شیر مرتبط بود؛ چربی شیر گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی ۳ در موقع زایمان دارای بیشترین مقدار اسیدهای چرب کوتاه زنجیر و کمترین مقدار اسیدهای چرب بلند زنجیر بود. نسبت اسید بوتیریک به اسید اولئیک در شیر روزهای ۱۵ و ۳۰ شیردهی در گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی ۳ در موقع زایمان، به طور معنیداری بیشتر بود. برای سنتز شیر در طول اوایل شیردهی، گاوهایی با ذخایر بافت چربی کم نسبت به گاوهایی با ذخایر چربی زیاد از چربی ذخیره شده در بدن کمتر استفاده میکنند. اسیدهای کوتاه زنجیر از استات شکمبه ای سنتز میشوند و اسیدهای چرب بلند زنجیر هم از چربی ذخیره شده در بدن و هم از چربی هضم شده در شکمبه (به مقدار کمتر) مشتق میشوند. بنابراین درصد اسیدهای چرب کوتاه زنجیر در گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی پایین منطقی است[۷۸]. براساس یافته های Wilson و همکاران در سال ۱۹۸۸ مقدار نسبی ذخایر بدن ممکن است در غالبی باشد که نسبت مواد جامد شیر مشتق شده از بافت های بدن در طول اوایل شیردهی را تحت تاثیر قرار میدهد[١۰۰].
در مطالعه ی Markusfeld و همکاران در سال ۱۹۹۷ گاوهایی که موقع زایمان نمرهی وضعیت بدنی کمتری داشتند در ۹۰ روز اول شیردهی دارای تولید شیر، چربی شیر و پروتئین شیر بیشتری بودند که مقدار چربی شیر افزایش چشمگیرتری داشت[۶۳].
در مطالعه ای که هدف اصلی آن بررسی تاثیر جیره های کوتاه مدت و بلند مدت دوره انتقال بر عملکرد و سلامتی گاوهای شیری بود[۱۷]. گاوهای لاغرتر در زمان خشک کردن (دارای نمرهی وضعیت بدنی برابر یا کمتر از ۳) تمایل به تولید شیر بیشتر ، چربی بیشتر و پروتین بیشتر در طول ۵ ماه اول شیردهی داشتند.
۲-۶- اثر نمرهی وضعیت بدنی بر فاصله ی زایمان تا اولین تلقیح
در مطالعه Kim و Suh در سال ۲۰۰۳ که از ۶۷ راس گاو شیری هولشتاین به منظور بررسی اثر مقدار کاهش نمرهی وضعیت بدنی از موقع خشک کردن تا نزدیکی زایمان بر عملکرد تولیدمثلی استفاده شد، تعداد روزهای حدفاصل زایمان تا اولین تلقیح در گروهی که نمرهی وضعیت بدنی بیشتری را از دست دادند (۸/۷±۱۰۳ روز) نسبت به گروهی که نمرهی وضعیت بدنی کمتری از دست دادند (۳/۵±۸۷ روز) بیشتر بود[۸۶].
به طور مشابهی، Pedron و همکاران در سال ۱۹۹۳ گزارش کردند که کاهش نمرهی وضعیت بدنی از موقع زایمان تا اوایل شیردهی با روزهای بین زایمان تا اولین تلقیح مرتبط است[١۲۴]. De Vries و همکاران در سال ۱۹۹۹ و Staples و همکاران در سال ۱۹۹۰ گزارش کردند که کمبود زیاد انرژی در اوایل شیردهی تشخیص اولین فحلی را به تاخیر انداخت[۱۵۵،۲۶]. Kim و Suh در سال ۲۰۰۳ پیشنهاد کردند که کاهش شدید و بازیابی تاخیری ذخایر انرژی بدن از موقع خشک کردن تا اوایل شیردهی ممکن است به صورت معکوس شروع فعالیت تخمدان را تحت تاثیر قرار دهد[۸۶].
۲-۷- اثر نمرهی وضعیت بدنی بر میزان گیرایی از اولین تلقیح
Butler و Smith در سال ۱۹۸۹کشف کردند که گاوهایی که کمتر از ۵/۰ واحد نمرهی وضعیت بدنی در طول ۵ هفته اول بعد از زایمان از دست میدهند نسبت به گاوهایی که در این مدت بیش از ۵/۰ واحد نمرهی وضعیت بدنی از دست میدهند دارای میزان گیرایی بالاتری از اولین تلقیح هستند[۱۲].
اگرچه Ruegg و Milton در سال ۱۹۹۵ ارتباطی بین تعادل انرژی، نمرهی وضعیت بدنی و عملکرد تولیدمثلی در گاوهای شیری پیدا نکردند[۸۴]. Domecq و همکاران در سال ۱۹۹۷بیان کردند که بیشترین ارتباطی بین تعادل انرژی، نمرهی وضعیت بدنی و آبستنی در اولین تلقیح در اوایل شیردهی وجود دارد[۲۲]. بنابراین، استفاده از نمرهی وضعیت بدنی برای نشان دادن تغییرات تعادل منفی انرژی در طول دوره خشکی و ۳۰ روز اول شیردهی ممکن است برای افزایش میزان آبستنی از اولین تلقیح مهم است[۷۰].
در مطالعه Domecq و همکاران در سال ۱۹۹۷، ارتباط بین تغییرات نمرهی وضعیت بدنی در طول دوره خشکی و اوایل شیردهی با گیرایی از اولین تلقیح بررسی شد. ۷۲۰ گاو هولشتاین در یک واحد صنعتی گاو شیری از موقع خشک کردن تا زمان اولین تلقیح به صورت هفتگی از لحاظ نمرهی وضعیت بدنی ارزیابی شدند. برای تحلیل داده ها از رگرسیون لجستیک چند گانه (Multiple logistic regression) و تحلیل مولفههای اصلی استفاده شد. تحلیل مولفههای اصلی نشان داد که شکم زایش بیشترین تاثیر را بر گیرایی از اولین تلقیح داشت و بعد از آن تولید شیر در ۱۲۰ روز اول شیردهی قرار داشت. تغییر نمرهی وضعیت بدنی در طول ماه اول شیردهی به عنوان سومین عامل مرتب شد. گاوهایی که ۴/۰ واحد نمرهی وضعیت بدنی در طول ماه اول شیردهی از دست دادند نسبت به گاوهایی که در طول ماه اول شیردهی هیچ نمرهی وضعیت بدنی از دست ندادند، ۱۷/۱ برابر احتمال کمتری برای آبستن شدن از اولین تلقیح را داشتند. گاوهایی که با ۸/۰ واحد نمرهی وضعیت بدنی در طول ماه اول شیردهی از دست دادند نسبت به گاوهایی که در طول ماه اول شیردهی هیچ نمرهی وضعیت بدنی از دست ندادند، ۳۶/۱ برابر احتمال کمتری برای آبستن شدن از اولین تلقیح داشتند. نمرهی وضعیت بدنی پایین در موقع خشک کردن و افزایش نمرهی وضعیت بدنی در طول دوره خشکی احتمال گیرایی از اولین تلقیح را افزایش دادند. بیماریهای متابولیکی نسبت به مقادیر نمرهی وضعیت بدنی ارتباط کمتری با گیرایی از اولین تلقیح داشتند[۲۲].
برای