دستوری/ نحوی و نیز تحلیل کلامی / کاربرد شناختی.
چارچوب کاربردشناختی بر این باور است که انگیزه رمزگردانی اساساً سبکی است و به عنوان پدیدهای گفتمانی در نظر گرفته می شود و دیگر با ساختار درونی جملهها سرو کار نداریم. در حقیقت یکی از نقشهای تحلیل کلامی رمزگردانی این است که یک گفته در دو زبان تکرار شود. رمزآمیزی و رمزگردانی برای افراد دو زبانه روان همانند تغییر سبک[۹۲] برای افراد تک زبانه است. افراد دو زبانه حداقل در هنگام صحبت با افراد دوزبانه دیگر، به لحاظ زبانی، انتخاب گستردهتری در پیش رو دارند. جنبه دستوری اساساً با محدودیتهای زبانی حاکم بر رمزگردانی سروکار دارد (رومین[۹۳] ، ۱۹۹۲: ۱۱۱).
در مطالعاتی که به لحاظ اجتماعی به بررسی رمزگردانی پرداختهاند، هدف یافتن توجیه اجتماعی و توضیح رمزگردانی با توجه به مسائل اجتماعی بوده است، اما یکی از جنبه های مهم رمزگردانی، بررسی زبانی و یافتن قوانین و محدودیتهای حاکم بر این پدیده بوده است. آیا گویشور می تواند هر نوع تغییر رمزی و در هر جای جمله انجام دهد؟ آیا طبیعت ساختاری و روانشناختی آشنایی با دو رمز، گردشها را محدود می کند؟ پاپلاک (۱۹۸۰-۱۹۸۱) و دیگران بر اهمیت مطالعه صوری این پدیده تاکید نمودند. در این مطالعات سه گروه محدودیت کلی معرفی گردید:
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.
محدودیت برابری[۹۴]:
تغییر رمز هنگامی رخ میدهد که زبانها از نظر ساختاری همپوشانی داشته باشند. تغییر رمز نمی تواند در جائی که زبانها از لحاظ ساختاری متفاوتاند واقع شود.
محدودیت سازهای[۹۵]:
الف) محدودیت سازهای سطح بالا[۹۶]:
تمایل برای گردش در واحدهای سطح بالا مثل جمله و بند، در مقابل عناصر سطح پایین مثل صفت و قید بیشتر است. هرچند اسمها از این حالت مستثنی هستند.
ب) محدودیت مرز بین سازهها[۹۷]:
رمزگردانی در مرز سازههای دستوری بیشتر اتفاق میافتد.
محدودیت تکواژ آزاد[۹۸]:
رمزگردانی نمی تواند در جایی باشد که یک تکواژ وابسته به تکواژ آزاد متصل میگردد. مگر اینکه تک واژ آزاد به لحاظ آوایی تابع قوانین و قوائد زبان تکواژ وابسته باشد (ابراهیمی، ۱۳۸۳: ۴۰).
۲-۶-۸- انواع رمزگردانی
رمزگردانی را از لحاظ نحوه و شرایط کاربرد به انواع رمزگردانی ضمیمهای[۹۹]، رمزگردانی میان جملهای، رمز گردانی درون جملهای، رمزگردانی موقعیتی[۱۰۰] و رمزگردانی استعارهای[۱۰۱] تقسیم می کنند.
۲-۶-۸-۱- رمزگردانی ضمیمهای
کاربرد یک سوال ضمیمهای به یک زبان در طول پارهگفتاری که تماماً به زبان دیگر است. از آن جائی که سوالهای ضمیمهای چندان تحت تاثیر محدودیتهای نحوی قرار نمیگیرند، میتوانند به سادگی در طول یک پاره گفتار واحد به کار بروند بدون این که از قواعد نحوی آن زبان تخطی نمایند. پاپلاک مواردی همچون سوالهای ضمیمهای و جملات تعجبی را جزء رمزگردانی نمادین[۱۰۲] به حساب میآورد. در واقع از نظر وی این موارد همچون نماد شخصیت فرد دو زبانه عمل مینمایند.
۲-۶-۸-۲- رمزگردانی میان جملهای
شامل تغییر رمز در مرز بند یا جمله است بطوری که در مرز بند یا جمله زبان عوض می شود. تغییر رمز ممکن است در محدوده نوبتگیری یکی از طرفین گفتگو رخ بدهد. رمزگردانی میان جملهای نسبت به مورد بالا نیازمند داشتن مهارت بالاتری در دو زبان است. زیرا بخشهای عمدهای از پارهگفتار باید نسبت به قوائد هر دو زبان هماهنگی داشته باشد. به عنوان مثال:
“تو باید بدونی که That’s a big problem “.
۲-۶-۸-۳- رمزگردانی درون جملهای
مسلماً این نوع از رمزگردانی دربرگیرنده بالاترین حد ریسک به لحاظ نحوی است و افراد دو زبانه بسیار ماهر تا جای ممکن از این نوع رمزگردانی در گفتار خود استفاده نمی کنند و یا تا حد امکان کمتر استفاده مینمایند. در این مدل تغییر رمز در درون یک بند یا یک جمله صورت میگیرد. این امکان وجود دارد که بتوان هر سه نوع رمزگردانی فوق را در درون یک گفتمان واحد پیدا کرد (فسولد، ۱۹۸۷: ۱۱۳). به عنوان مثال:
“من دوست دارم همه شما در جواب دادن participate داشته باشید”
گامپرز و هرناندز-چاوز[۱۰۳] در تحقیقی که در سال ۱۹۷۵ انجام دادهاند، رمزگردانی را نوعی قرضگیری در نظر میگیرند و بدین ترتیب انواع مختلف رمزگردانی که در بالا نامبرده شد، بخشهای مختلف یک پیوستار را تشکیل می دهند و از کل جمله، بند و دیگر اجزای گفتمان تا واژه های واحد تغییر پیدا می کنند. پاپلاک به منظور پشتیبانی از دیدگاه فوق، سلسله مراتبی از بسامد سازههای تغییر رمز داده شده تهیه نموده است. وی به این موضوع پی برد که جملات کامل، سازه هایی هستند که بیشتر از همه دچار تغییر رمز میشوند. بعد از جملات، اغلب موارد رمزگردانی در مرز سازه هایی همچون گروه اسمی و گروه فعلی رخ میدهند. در انتهای دیگر این پیوستار رمزگردانی در درون سازهها رخ میدهد. به عنوان نمونه در درون گروه اسمی.
پاپلاک معتقد است که در محدوده رمزگردانی درون جملهای، اسمها بیشترین میزان رمزگردانی را به خود اختصاص میدهند. دلیل این است که اسمها بیشتر از سازههای دیگر قرض گرفته میشوند و یا دچار تغییر رمز میشوند، و که آنها تقریباً از هرگونه محدودیت نحوی آزاد هستند (رومین، ۱۹۹۲: ۱۱۵).
۲-۶-۸-۴- رمزگردانی موقعیتی
رمزگردانی موقعیتی زمانی به وقوع میپیوندد که زبانهای بکار رفته در طول یک محاوره، بر اساس موقعیتهای گوناگونی که دو طرف گفتگو در آن قرار میگیرند، تغییر مینمایند. آنها در یک موقعیت از یک زبان و در موقعیت دیگر از زبان دیگری استفاده مینمایند. در موضوع گفتگو هیچگونه تغییری ایجاد نمی شود. معمولاً رمزگردانی موقعیتی را میتوان به راحتی تشخیص داد. به طوری که یک گونه در مجموعه خاصی از موقعیتها کاربرد دارد و گونه دیگر در گروه کاملاً متفاوتی از موقعیتها. در حقیقت وقوع رمزگردانی موقعیتی با به وجود آمدن هرگونه تغییر در موقعیت اجتماعی و نیز توصیف شرکت کنندگان از حق و حقوق و وظایف یکدیگر در ارتباط است (بنی شرکا، ۲۰۰۵: ۴۴).
گامپرز (۱۹۸۲: ۶۰-۶۱) در توضیح کاربرد متناوب رمزها از نوع موقعیتی به این نکته اشاره می کند که از گونه های مختلف در محیطهای خاص استفاده می شود، مانند خانه، مدرسه، محیط کار و … و یا این که با طبقه های مختلفی از گویشوران از رمزهای متفاوتی استفاده می شود. به عنوان مثال در جمع دوستان، اعضای خانواده، غریبهها، افراد زیردست، مقامات دولتی و … در هر یک از این موارد بین کاربرد هر رمز خاص و بافت اجتماعی یک رابطه یک به یک وجود دارد. بنابراین هر رمز جایگاه و نقش متفاوتی در گنجینه زبانی آن منطقه دارد.
۲-۶-۸-۵- رمزگردانی استعاری[۱۰۴]
دررمزگردانی استعاره ای وقوع تغییررمز، هیچ گونه ارتباطی با بوجود آمدن تغیردر حق و حقوق و وظایف شرکت کنندگان ندارد. در این نوع از رمزگردانی هر رمز با موضوعی خاص یا هویت اجتماعی ویژه ای در ارتباط است (بنی شرکا،۲۰۰۵ :۴۴). به عبارت بهتر، چنانچه در حین صحبت با تغییر موضوع، زبان نیز عوض شود، در این صورت با رمزگردانی استعاره ای روبرو خواهیم بود. نکته قابل توجه در این میان آن است که میتوان در مورد برخی از موضوع ها به هر یک از دو زبان صحبت نمود ولی انتخاب هریک از این زبان ها به آنچه که پیرامون آن موضوع گفته می شود، حال و هوای خاصی میبخشد. هر انتخاب نشان دهنده ارزش های اجتماعی ویژهای است. در رمزگردانی استعاره ای به محض این که گویشور موقعیت را دوباره سازی کرد، از رمز متفاوتی استفاده مینماید. به عنوان مثال در هر یک ازموارد زیر گویشور رمز خودرا تغییر می دهد: گذر از حالت رسمی به غیررسمی، دولتی به شخصی، جدی به شوخی.(واردهوق،۱۰۳:۲۰۰۴).
۲-۷- مروری بر مطالعات قبلی
۲-۷-۱- پژوهشهای خارجی
گامپرز در سال ۱۹۶۴ به مطالعه رمزگردانی هندی-پنجابی[۱۰۵] در شهر دهلی پرداخت. نتایج تحقیق او حاکی از این بود که با وجود آمیزش مدام این دو زبان به همراه میزان بالای همگرایی[۱۰۶] آنها، به خصوص در سطح واژگان، این دو زبان، همچنان به مدد تفاوتهایی اندک، مخصوصاً تفاوتهای نحوی و آوایی، مجزا و مشخص ماندهاند.
در سال ۱۹۶۷ گامپرز بر اساس مطالعه میدانی سه گروه از افراد دو زبانه هندی-پنجابی، کانادا-ماراتی[۱۰۷] و اسپانیایی-انگلیسی[۱۰۸] در نیویورک بر اهمیت اندازه گیریهای مردم شناسانه زبانی[۱۰۹] یعنی لحاظ کردن هنجارهای اجتماع دو زبانه مورد بررسی، در تحلیل گفتار دوزبانهها تاکید کرد. در سال ۱۹۶۹ با هرناندز-چاوز او این ایده را بسط داد که اهمیت انتخاب گونهای خاص، به پیش انگارههای اجتماعی مشترک گروه وابسته است. در سال ۱۹۷۰ او مثالهایی از کارکردهای متفاوت و ممکن رمزگردانی در گفتگوها، از جمله تقویت یک پیغام مهم، نقل قول، مشخص کردن مخاطب اصلی یک پیغام، آوردن یک معنای ضمنی خاص به وسیله زبان دیگر، تکرار و صوت[۱۱۰] را معرفی کرد.
لباو در پژوهشی که در سال ۱۹۷۱ انجام داده است، نمونه ای از گفتار یک گویشور پورتوریکویی[۱۱۱] ساکن در نیویورک را مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان داد که دوزبانههای پورتوریکویی اغلب برای نشان دادن وحدت و همبستگی تغییر رمز می دهند و این نوع از آمیزش دو زبان در میان پورتوریکوییهای اهل نیویورک به عنوان هنجار تلقی می شود. هر چند گویشوران پورتوریکویی به هنگام مکالمه با دوستان و آشنایان از آمیزش دو زبان استفاده می کنند، در هنگام مخاطب قرار دادن یک فرد انگلیسی زبان تک زبانه حتماً به زبان انگلیسی صحبت می کنند (واردهوق، ۲۰۰۴: ۱۰۷).
بلوم و گامپرز[۱۱۲] (۱۹۷۲) تحقیق خود را در شهر همسبرگت[۱۱۳] انجام دادند که این شهر کوچک نروژی ۱۳۰۰ نفر سکنه دارد. نتایج تحقیق آنها نشان داد که هر دو نوع رمزگردانی موقعیتی و استعاری در گفتار آنها بکار برده می شود.
گاردنر- کلوروز[۱۱۴] (۱۹۹۱) تحقیق خود را بر روی کاربرد دو زبان در سه فروشگاه بزرگ پرین تمپس[۱۱۵]، یونگ[۱۱۶] و مگ مد[۱۱۷] ، در استرازبورگ[۱۱۸] انجام دادند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که مشتریهای جوان فرانسه زبان فروشگاه یونگ و مشتریهای مسن آلزاسی زبان در فروشگاه پرین تمپس اغلب به زبان دیگر تغییر رمز میدهند. کمترین میزان رمزگردانی در فروشگاه مگ مد انجام می شود. آنها علت اصلی رمزگردانی را ایجاد تناسب با محیط اطراف بیان داشتند. همچنین آنها عامل انظباق را به اندازه عامل پرستیژ بر روی رمزگردانی تاثیرگذار دانستند.
وای[۱۱۹] و میلروی[۱۲۰] (۱۹۹۵) به مطالعه پدیده رمزگردانی در میان خانوادههای دو زبانه چینی-انگلیسی ساکن منطقه تاین ساید[۱۲۱] پرداختند. نتایج نشان داد که رمزگردانی از گونه بی نشان- در اینجا زبان چینی- به گونه نشاندار آن- در این مورد انگلیسی- به عنوان مثال در موقعیت زیر تا چه حد سودمند و تاثیرگذار است. آنها معتقدند که مادر با انتخاب زبان برتر پسرش، به جای زبان برتر خود بطور غیر مستقیم از پسرش میخواهد که قبل از بازی کردن با کامپیوتر تکالیفش را انجام دهد. علاوه بر این، فرزند نیز به درستی درخواست نهفته مادر در این پرسش را درک مینماید.
مییرز و اسکاتن (۱۹۸۳، ۳۳)، نشان دادهاند که گویشوران در حین رمزگردانی در واقع دست به انتخابهای نشاندار و بینشان میزنند. این انتخابها بسته به موقعیت فرق می کنند، به عنوان مثال اگر در دره گیل یک معلم با بازدید کننده مدرسه به زبان آلمانی معیار صحبت کند، در واقع دست به یک انتخاب بینشان زده است. انتخاب نشاندار در موقعیت بالا، استفاده از زبان اسلووینیایی خواهد بود. در اینجا باید به یک نکته مهم توجه کنیم که: تمایز نشاندار- بی نشان با تمایز موجود بین گونه های برتر و پستتر، معیار و غیر معیار، زبان و گویش، خالص و آمیخته[۱۲۲] الزاماً یکی نیست. این نکته کاملاً به موقعیت بستگی دارد. مطابق مدل چارچوب زبان پایه[۱۲۳] اسکاتن (۱۹۹۳)، در رمزگردانی یک زبان به عنوان زبان قالب یا پایه عمل می کند و زبان دیگر به عنوان زبان پیرو یا درونهای[۱۲۴] مورد استفاده قرار میگیرد. اسکاتن معتقد است زبانی که ساختار کلی جملات رمزگردانی شده را تشکیل میدهد، “زبان پایه” و زبان دیگری که عناصر آن در این ساختار استفاده میشوند “زبان درونهای” نامیده میشوند.
سیگل[۱۲۵] (۱۹۹۵)، تحقیق خود را در فیجی انجام داده است. هدف وی از انجام این تحقیق آن است که نشان بدهد چگونه تمایز نشاندار و بینشان می تواند باعث ایجاد خنده شود. در فیجی، نیمی از جمعیت به زبان فیجیایی[۱۲۶] صحبت می کنند و نیمی دیگر که هندی تبار هستند به زبان هندی-فیجیایی صحبت می کنند. این زبان، زبانی است که از تماس میان گونه های مختلف هندی و انگلیسی، بوجود آمده است. این دو گروه در بیشتر مواقع از زبان انگلیسی استفاده می کنند و زبان انگلیسی زبانی است که در دولت، آموزش و تجارت مورد استفاده قرار میگیرد. مردم فیچی تا حدودی به زبان هندی فیجیایی آشنایی دارند و برای مزاح و شوخی به این زبان تغییر رمز میدهند. آنها گاه در طول گفتار خود از واژه های هندی فیجیایی استفاده می کنند تا شوخ طبعی خود را نشان بدهند.
سیگل معتقد است که در فیجی، زبان هندی عموماً برای برقراری ارتباط میان مردم فیجی به کار نمیرود. بنابراین زمانی که یک فیجیایی به زبان هندی تغییر رمز میدهد، در حقیقت دست به یک انتخاب نشاندار زده است. برای شنونده این انتخاب نشان دهنده این است که گوینده در حال شوخی است.
نی شی مورا[۱۲۷] (۱۹۹۷) از انتخاب زبان در میان تعدادی از نیسایها[۱۲۸] (نسل دوم مهاجران ژاپنی) که در تورنتو زندگی می کنند، گزارش میدهد. این افراد با گویشوران بومی ژاپنی به زبان ژاپنی صحبت می کنند و با دوستان نیسای خود به زبان انگلیسی حرف میزنند و با گروه آمیختهای از ژاپنیها و نیسایها با کمک تلفیقی از زبانهای ژاپنی و انگلیسی ارتباط برقرار می کنند. زبان ژاپنی این افراد شامل تعدادی واژه انگلیسی نیز میباشد، خصوصاً زمانی که آنها معادل ژاپنی آن واژه ها را نمیدانند. زبان انگلیسی این افراد هم شامل عبارات و جملاتی از زبان ژاپنی است که نشان دهنده هویت گویشور به عنوان یک نیسای میباشد. این افراد برای نشان دادن همبستگی خود با دیگر نیسایها در طول گفتار خود به زبان ژاپنی تغییر رمز میدهند.
۲-۷-۲- پژوهشهای داخلی
ضیاء حسینی (۱۳۷۸) به بررسی پدیده رمزگردانی در گفتار ایرانیان مقیم آمریکا پرداخت. او پس از کسب اطلاعاتی چون سن، مدت اقامت، میزان تحصیلات و وضعیت شغلی از آزمودنیها (از طریق پرسشنامه)، به ضبط مکالمات آنها پرداخته است. پس از بررسی داده های به دست آمده از آزمودنیها، به این نتیجه رسید که مدت اقامت بر روی الگوی رمزگردانی تاثیرگذار است. بدین معنی که گروه زیر ۱۵ سال اقامت بیشتر از گروه بالای ۱۵ سال اقامت رمزگردانی درون جملهای داشتند و حال آنکه گروه بالای ۱۵ سال اقامت بیشتر از رمزگردانی میان جملهای استفاده کرده بودند. از دیدگاه او، دوزبانههای فارسی-انگلیسی توجه ویژهای به زبان انگلیسی دارند و آن را زبان برتر میپندارند.
رضاپور (۱۳۷۹) در پژوهش خود با عنوان رمزگردانی از منظر کلامی و جنبه های کاربرد شناختی آن، به بررسی تاثیر عوامل اجتماعی همچون سن، جنسیت و میزان تحصیلات در میان ۲۰ دو زبانه مازندرانی-فارسی پرداخته است و سعی وی بر آن بود تا نقشهای رمزگردانی را در کلام مشخص نماید. به عبارت دیگر این که معلوم شود پدیده رمزگردانی در کلام هدفدار است و آیا ویژگیهای رمزگردانی یک پدیده جهان شمول است یا هر زبان دارای ویژگیهای رمزگردانی منحصر بفرد میباشد. وی پس از بررسی نقشهای رمزگردانی در کلام دو زبانههای انگلیسی-اسپانیولی، انگلیسی-چینی، انگلیسی-ژاپنی و چند زبان دیگر نشان داده است که نقشهای اصلی رمزگردانی در کلام عبارتند از برجستهسازی، تمییز اطلاع نو و کهنه، تاکید بر پیام و نقل داستان.
پس از تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده، وی به این نتیجه رسید که به جز جنسیت، سایر عوامل بر رمزگردانی تاثیر ندارند.
جبرائیلی (۱۳۸۳) در تحقیق خود ابتدا به پیشینه مفهوم رمزگردانی در سه گروه از مطالعات در حوزه زبانشناسی یعنی مطالعات حوزه های واجشناسی ساختگرا، نظریه اطلاعرسانی و دو زبانگی اشاره می کند. آنگاه وی به توصیف مفهوم رمزگردانی از منظر جامعه شناسی زبان پرداخته و چهار احتمال را در حوزه رمز و رمزگردانی بر عالم گفتمان مترتب میداند:
الف) تبدیل کد ارتباطی به تناوب زبانی
ب) رمزگردانی سبکها
ج) تکیه کلامهای موجود در گفتار تک زبانهها
ت) استفاده از رمز فارغ از تناوب زبان
آنگاه وی پس از ارائه تعریفی جامع از رمزگردانی، از منظر تحلیل مکالمهای مزیتهای رویکرد تحلیل مکالمهای به رمزگردانی را بر شمرده است. جبرائیلی به تفصیل در زمینه رمزگردانی و تعاریف مترتب به آن همچون:
الف- رمزگردانی و تناوب زبانی
ب- رمزگردانی و نشانه بافت سازی
پ- رمزگردانی و تقاطع زبانی
صحبت نموده است. در پایان وی پس از معرفی نظریه نشانداری[۱۲۹] در حوزه رمزگردانی، به انواع رمزگردانی نیز اشاره کرده است.
حیدری و همکاران (۱۳۹۱)، در مقاله خود تحت عنوان دلایل رمزگردانی زبانی معلمان در کلاسهای ابتدایی مناطق دوزبانه ترکی آذری- فارسی، به بررسی رمزگردانی و دلایل آن در کلاسهای ابتدایی در سه منطقه دوزبانه ترکی آذری و فارسی پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد که نقشهای آموزشی و تربیتی رمزگردانی معلمان دوزبانه ترکی آذری فارسی در راستای تحقق اهداف والای نظام آموزش و پرورش است و معلمان از رمزگردانی زبانی برای برآورده ساختن نیازهای دانش آموزان خود استفاده می کنند. هرچند نقشهای مختلف رمزگردانی، بکارگیری آن را در کلاسهای درس توجیه مینماید، اما لازم است استفاده از آن به برخی فعالیتهای کلاسی (مانند فعالیتهای غیررسمی) محدود شود.
ذوالفقاری اردچی و رحیمی (۱۳۹۱)، در پژوهش خود تحت عنوان “پردازش ذهنی در کودکان دوزبانه و تکزبانه” به بررسی نحوه پردازش ذهنی در بین کودکان دوزبانه و تک زبانه پرداختهاند. نتایج تحقیق حاکی از این بود که افراد تکزبانه و دوزبانه از نظر عملکرد ذهنی و به ویژه هوش تفاوت معناداری نداشته اند.
محمودزاده (۲۰۰۰) در رساله دکتری خود به تفصیل به مفهوم دوزبانگی و تاثیر آن بر آموزش زبان پرداخته است. وی فصلی از رساله خویش را به بررسی پدیده رمزگردانی اختصاص داده است و در آن جا به نگرشهای متفاوتی که پژوهشگران به مفهوم رمزگردانی دارند، اشارهای کرده است. محمودزاده همچنین دو مفهوم رمزگردانی و رمزآمیزی را با یکدیگر مقایسه نموده و نشان داده است که تاکنون برای این دو، تعریف مشخص و ثابتی ارائه داده نشده است و به عبارت بهتر نمیتوان بین دو مفهوم رمزگردانی و رمزآمیزی خط قاطعی کشید.
بنی شرکا (۲۰۰۵)، در رساله خود به مطالعه پدیده رمزگردانی و الگوهای آن در میان گویشوران آذربایجانی شهر تهران پرداخته است. تحقیق وی به دو بخش تقسیم شده است. در بخش اول از پرسشنامه استفاده شده است. بخش بعدی شامل مشاهدات وی و ضبط صدای آزمودنیها در محیط غیر رسمی است. در هر دو بخش, گردآوری داده ها در محیط خانواده صورت گرفته است. هدف از بکار بردن پرسشنامه، بررسی کمی الگوهای انتخاب زبان به لحاظ اجتماعی است. در بخش دوم وی به تجزیه و تحلیل کیفی الگوهای انتخاب زبان و رمزگردانی در گفتار یکایک اعضای هر خانواده پرداخته است. بنی شرکا به این نتیجه رسیده است که مقدار رمزگردانی و نیز الگوهای گوناگون آن در گفتار آزمودنیها، تا حدود زیادی به سطح تحصیلات فرد بستگی دارد. یعنی با افزایش میزان تحصیلات، میزان رمزگردانی موجود در گفتار آزمودنیها نیز افزایش پیدا می کند و عامل دیگری که در میزان رمزگردانی تاثیرگذار بوده است، تعداد همسایههای آذربایجانی زبان در محل سکونت هر خانواده است. بدین معنی که هر چقدر خانوادهای همسایههای آذربایجانی زبان بیشتری داشته باشد، به میزان کمتری در طول گفتار خود رمزگردانی مینماید. اما مهمترین عامل اجتماعی سن افراد است. داده ها نشان می دهند که افراد جوانتر نسبت به آزمودنیهای مسنتر به میزان بیشتری رمزگردانی مینمایند (بدون توجه به دیگر عوامل اجتماعی همچون سطح تحصیلات و تعداد همسایههای آذربایجانی زبان در محل سکونت هر خانواده).
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱- مقدمه
از مهمترین جنبه های تحقیق علمی، روش شناسی آن است، چراکه اساس و مبنای پایایی و روایی مجموعه تحقیق، تاحدزیادی به این بخش وابسته است. بدون آن، نتایج بررسی و تحلیلهای مربوطه، معتبر و قابل تعمیم نخواهد بود (سرمد و همکاران، ۱۳۸۳). دستیابی به هدفهای تحقیق میسر نخواهد بود مگر زمانی که جستجوی شناخت یا روش شناسی درست صورت پذیرد. « دکارت در این رابطه روش را راهی میداند که به منظور دستیابی به حقیقت در علوم باید پیمود » (خاکی ، ۱۳۸۲).
در این راستا در این فصل به تبیین روش تحقیق، جامعه آماری، نمونه آماری، ابزار اندازه گیری و اعتبار و روایی آن، روش جمع آوری داده ها و روش های آماری برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده پرداخته میشود.
۳-۲- روش تحقیق
به طور کلی روشهای تحقیق را میتوان با توجه به دو ملاک تقسیم کرد.
الف) هدف تحقیق
ب( نحوه گردآوری دادهها
بر این اساس پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است که در ذیل به توضیح آنها پرداخته میشود.
۳-۲-۱- تحقیق کاربردی
هدف تحقیقات کاربردی توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است. به عبارت دیگر تحقیقات کاربردی به سمت کاربرد علمی دانش هدایت میشود.