استاد مطهری می نویسد: «جوانی که از دیدن رویی زیبا و مویی مجعد به خود می لرزد و از لمس دستی ظریف به خود می پیچد، باید بداند جز جریان مادی حوانی در کار نیست. این گونه عشق ها به سرعت می آید و به سرعت می رود، قابل اعتماد و توصیه نیست، خطرناک و فضیلت کُش است تنها با کمک عفاف و تقوا و تسلیم نشدن در برابر آن است که آدمی سود می برد … ».
۲-۲- پیامدهای منفی دوستی های قبل از ازدواج
۱٫ ترس از افشای ارتباط های گذشته
جوانی که انتظار دارد که زندگی او سرشار ازعشقو محبت و آرامش باشد اگر در گذشته دوستی هایی داشته، همیشه نگران است که مبادا روابط گذشته او آثار بدی در زندگی اش گذارد و هر آن احتمالافشای آن سبب بروز مشکلاتی گردد، به ویژه در بافت اجتماعی جامعه اسلامی ما.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۲٫ بدگمانی نسبت به همدیگر
پسری که قبل از ازدواج با افراد زیادیارتباط داشته است به هنگام ازدواج به هر دختری نظر می کند، می پندارداو نیز با پسرهای متعددی ارتباط داشته پاک و عفیف نیست.
حال اگر جوانی با تجربه های قبل از ازدواج بخواهد کانون عشقی بر پا کند، خانواده ای تشکیل دهد، اولین مشکل او بدگمانی به همسر اوست که نکند او هم به سان دیگر دختران از دوستان پسری برخوردار باشد. و طبعا اضطراب و ناآرامی بر زندگی او حاکم خواهد شد.
«ویل دورانت» در این زمینه می گوید: «مرد، نگران و مضطرب است که مباداکسی پیش از او زنش را تصرف کرده باشد، ولی این نگرانی و اضطراب در زن کمتر است».
۳٫ تنوع طلبی
مرد با زنیکه قبل از ازدواج با افراد متعددی ارتباط دوستی دانسته خواه ناخواه تنوع طلب می شود و این امر بعد از تشکیل خانواده و زندگی مشترک همچنان ادامه می یابد، و این امر عامل کم شدن محبت به کانون گرم خانواده می شود.
«ویل دورانت» می نویسد: «فساد پس از ازدواج، بیش تر محصول عادات پیش از ازدواج است … (که) در زیر عوامل سطحی طلاق، نفرت از بچه داری و میل به تنوع طلبی نهان است. میل به تنوع گرچه از همان آغاز در بشر بوده است ولی امروزه به سبب اصالت فرد در زندگی و تعدد محرکات جنسی در شهرها و تجاری شدن لذت جنسی، ده برار گشته است».
۴٫ دشمنی و نفرت
فلسفه منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع و منع ارتباط با نامحرمان از نظر خانوادگی این است که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوش بخت کردن او به شمار برود، در حالی که در سیستم آزاد کامیابی و ارتباط دوستانه، همسر قانونی از لحاظ روانی، یک رمیت و فراهم و زندانبان و نگهبان به شمار می رود و در نتیجه کانون خانوادگی بر اساس و دشمنی و نفرت پایه گذاری می شود.
۵٫ جرّ و بحث دائمی
بدگمانی از یک طرف و تنوع طلبی از طرف دیگر باعث می شود همیشه جر و بحثی بین زوجین در گیرد و هر چند وقت یکبار به این مسأله اشاره شود که بلی اگر تو سالم بودی با من دوست نمی شدی.
جمعی از جوانان در مصاحبه درباره روابط دختر و پسر علیرغم اصرار بر رفع محدودیت های موجود در جامعه و خانواده در لا به لای سخن خود به برخی از مفاسد اشاره نموده اند.
پسری می گوید: «به نر من اگر پس ازایجاد ارتباط، ازدواجی صورت گیرد مشکل آفرین می شود، چون پسرهایی که (با دختری) دوست می شوند، تا مشکلی در زندگی مشترک پیش می آید می گویند: آره تو همان کسی بودی که با من دوست شدی … ».
۲-۳-
دوستیهای قبل از ازدواج، موضوعی است که برای بسیاری از افراد، سؤالات و ابهامات متعددی ایجاد کرده است. در این مقاله قصد داریم تا به طور مختصر به این مقوله اشاره کنیم و به این سؤال پاسخ دهیم که آیا دوستیهای قبل از ازدواج میتوانند منجر به شناخت بهتر و در نهایت، انتخابی بهتر شوند؟
آنچه مشخص است اینکه عشق اصیل و حقیقی، برای آغاز و استمرار زندگی خانوادگی ضروری است و چنین احساسی به ایجاد نشاط جسمی و عاطفی و روحی منجر میشود. اگر زن و مرد، زندگی مشترک خود را بر پایه عشقی واقعی بنا کنند، زیباترین زندگی را به تصویر میکشند. اما مهم این است که این عشق را چگونه تعریف کنیم. چه بسا کم نیستند افرادی که عشق را در دوستیهای خیابانی جستجو میکنند …، در حالیکه عشق واقعی، احساسی مافوق نیازهای جسمی و مادی است و شوری تمام نشدنی و باقی است.
در رابطه با دوستیهای قبل از ازدواج، نحوه نگاه و نگرش افراد، بسیار مهم است. چرا که بسیاری از افراد در آغاز این روابط، به واقع قصد ازدواج و تشکیل زندگی مشترک ندارند و این روابط را برای تنوع و بهرهگیری از لذتهای موقتی آن میخواهند. بنابراین میتوان گفت که میزان کمتری از افراد وجود دارند که هدفشان از ایجاد این روابط، تشکیل زندگی و انتخاب یک شریک مناسب باشد.
به اعتراف دانشمندان اروپایی در جوامع آزاد که جاذبههای ظاهری و شوق جنسی حاکم است، عشق اولین قربانی است. دراین صورت، عشقهای برخاسته از نهاد و درون به افسانه تبدیل شده و جز مدعیان دروغین، کسی یافت نمیشود. زیرا پسری که هر روز با دختری میگردد و هر دم که نگاه میکند عدهای را در حال جلوهگری میبیند دیگر تنوعطلبی در او حاکم شده و از عشق به دور است. جوانی که دنبال چشمچرانی است و در کوی و خیابان و بیابان … دل به عشق بازی این و آن سپرده است، آیا چیزی جز شهوت و هوس میداند؟(۱)
استاد مطهری میگوید: «در مورد غریز جنسی و برخی غرایز دیگر، برداشتن قیود، عشق به مفهوم واقعی را میمیراند و طبیعت را هرزه و بیبند و بار میکند، در این مورد هر چه عرضه بیشتر گردد هوس و میل به تنوع افزایش مییابد»
«موریس مترلینگ» میگوید: «عشق در تمامی موجودات وجود دارد، ولی درک آن تابع شرایطی است که تا آن شرایط جور نشود امکان آن وجود ندارد … بعضی آن را منحرف میکنند و ندانسته به صورت تمتع از لذت، مصرف مینمایند و هیچ از حقیقت آن برخودار نمیشوند».
به نظر میرسد که جوانان بسیاری در این زمینه دچار اشتباه شدهاند و لذتهای زودگذر و ارضای حس تنوع طلبی را با عنوان عشق و انتخاب همسر، اشتباه گرفتهاند.
«کارن هرنای» میگوید: «فرق بین عشق و نیاز به جلب محبت آن است که درعشق، احساس دوستی و محبت بر همه چیز مقدم است. در حالی که در نیاز عصبی به جلب محبت، همواره نیاز به رفع تشویش درونی مقدم است. بسیاری از این نوع روابط بین انسانها گرچه اساسش سودجویانه است. مع ذالک ماسک عشق و دلبستگی به چهره میزنند … به همین جهت یکی از مشخصات عشق حقیقی، پایدار بودن احساس محبت میباشد». با توجه به نکات مذکور میتوان اینطور بیان کرد که منشأ عشق واقعی را نمیتوان با دوستیهای قبل از ازدواج تعریف کرد و همانطور که گفته شد این روابط، نوعاً به تفریحاتی زودگذر شبیه هستند که عواقب و نتایج مثبتی را به دنبال نخواهند داشت. اما در اینجا به این سؤال پاسخ میدهیم که چنانچه این دوستیهای منجر به ازدواج شوند، به چه میزان در انتخاب شایسته و خوشبختی افراد در زندگی مشترک، تأثیرگذارند؟
پاسخ به این سؤال بسیار گسترده و طولانی است. اما در این نوشتار به طور مختصر به این مطلب اشاره میکنیم.
به طور کلی یک اصل مهم در بحث ازدواج وجود دارد و آن اینکه، شرایط زندگی زوجین در مراحل مختلف آشنایی و ازدواج و آغاز زندگی مشترک، با تفاوتهایی همراه است. این به معنای تغییر یافتن افراد نیست. بلکه به این معناست که مثلاً شرایط دوران نامزدی و عقد به گونهای است که اقتضائات خاص خود را میطلبد و این شرایط به طور حتم در زمان بعد از عروسی و زندگی در زیر سقف مشترک، تفاوتهایی پیدا میکند. تفاوتهایی که ناشی از حرکت رو به جلو در مسیر طبیعی زندگی است که در ادامه با ورود فرزندان به خانواده، باز هم دستخوش تغییراتی میشود که ممکن است شرایط این زمان به هیچ وجه با دوران نامزدی قابل قیاس نباشد. بنابراین همه افراد، اعم از کسانی که سالها دوستی قبل از ازدواج را تجربه کردهاند و آنانکه با ازدواج سنتی به عقد یکدیگر در آمدهاند، باید مسیر مشخصی را طی کنند که بعضاً با بالا و پائینهایی روبروست که باید با درایت و هوشیاری طرفین سپری شود تا مشکلی پیش نیاید. اما در این میان یک تفاوت اساسی وجود دارد و آن این است که افرادی که دوستیهای قبل از ازدواج را تجربه کردهاند، گرفتاری عاطفی دارند. یعنی ممکن است مثلاً تجربه دوستی با چند نفر را داشته باشند و یکی از آنها منجر به ازدواج شده باشد. این افراد همواره در زندگی مشترک خود با ذهنیتها و تجربیات عاطفی که داشتهاند، درگیر هستند و قیاسهای ذهنی آنها را رها نمیکند. هرچند که ممکن است خلاف این موضوع را بیان کنند اما فراموش کردن گذشته برایشان دشوار است. به این ترتیب زمینه تنش در این افراد در زندگی مشترک بیشتر است و در این نقطه است که این نتیجه حاصل میشود که دوستیهای قبل از ازدواج نمیتواند تأثیر چندانی بر نحوه گذران زندگی مشترک داشته باشد. چرا که شرایط حاکم بر زندگی مشترک با فضای دوستی قبل از ازدواج کاملاً متفاوت است. البته نمیتوان کسب شناخت در رابطه با انتخاب شریک زندگی را نادیده گرفت. آنچه مهم است اینکه چنین تصوری ، چندان قابل اعتماد نیست که دوستیهای قبل از ازدواج به انتخاب همسر دلخواه و داشتن زندگی سعادتمندانه منجر میشود. میتوان بدون داشتن این دوستیها و با نظارت و راهنمایی والدین و برخورداری از مشورت مشاوران زبده، به انتخاب فردی مناسب برای زندگی مشترک کمک کرد.
البته لازم به ذکر است که تجربه دوستیهای قبل از ازدواج، تبعات منفی را برای افراد به دنبال دارد. به عنوان مثال لطمه عاطفی شدید، دلسردی در زندگی مشترک، بدبینی به جنس مخالف، منصرف شدن از ازدواج و همچنین افسردگی را میتوان به عنوان برخی از عوارضی دانست که در صورت عدم ازدواج با چنین دوستانی دامنگیر طرفین خواهد شد.
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
وقتی دو نفر پس از دوستی با یکدیگر ازدواج میکنند، ممکن است عزت و احترام دختر نزد خانواده همسر کم شود و همچنین در صورت هرگونه مشکلی بین دو نفر، خانوادههای آنها به سرزنش دائمیآنها بپردازند. که این فشار مضاعفی را بر هر دو نفر وارد خواهد ساخت. به نظر میرسد که ازدواج شکوهی به دنبال دارد که این شکوه و تازگی در بین زوجهایی که مدتها با یکدیگر دوست بودهاند به مراتب کمتر از سایر زوجهاست.
اما بعد دیگر این موضوع به حفظ حریم و حدود شرعی و اخلاقی مربوط میشود. مسلماً جوانانی که نسبت به جنس مخالف، برای خود حد و مرزی قائل بودهاند و خود را از برقراری این روابط حفظ کردهاند، بهره بیشتری از زندگی مشترک در آینده خواهند برد و این یک وعده الهی است که در متون دینی ما به آن اشاره شده است و این مسئله تأثیر مستقیم بر زندگی و سرنوشت افراد دارد.
۲-۴- آسیب های دوستی قبل ازدواج
یکی از انگیزه های ارتباط پسران و دختران جوان قبل از ازدواج، ایجاد فرصتی برای شناخت بیشتر از یکدیگر است. آنها تصور می کنند که این دوستی فرصت مناسبی برای شناخت کامل فرد مقابل و در نتیجه موفقیت در ازدواج و زندگی آینده شان است در حالی که در اکثر موارد در کنار این ویژگی های به ظاهر خوب مشکلات عدیده ای برای افراد درگیر در آن به خصوص برای دختر و پسر پدید می آورد که در ذیل به بررسی برخی از آنها می پردازیم.
۲-۴-۱- وابستگی
نیاز به محبت ورزیدن و مورد محبت واقع شدن در دوران جوانی به اوج خود میرسد. از این رو افراد در این دوران به سرعت عاشق میشوند. پس از مدتی علاقه ابتدایی بین دو نفر شدت مییابد و کمکم دو طرف به یکدیگر وابسته میشوند. این وابستگی در بسیاری از موارد، آفت بزرگی برای زندگی آن هاست. برای نمونه به علت وابستگی شدید آن ها در تمام اوقات شبانه روز در فکر فرد مقابل هستند.
۲-۴-۲- افت تحصیلی یا رکود علمی
تحصیل دانش، نیازمند تمرکز فکری و روحی است. اما در این گونه روابط دختر و پسر به علت وابستگی بسیار به یکدیگر مدام در فکر هم بوده و به دیدارها و ملاقاتهای حضوری و تلفنی شان توجه می کنند که این خود بزرگترین مانع در راه رشد و ترقی علمی آن هاست.
۲-۴-۳- اضطراب، تشویش و احساس نگرانی
معمولاً در اینگونه دوستیها وجود افکاری چون احساس گناه، ترس از والدین و تلاش برای پنهان داشتن این رابطه، خیال ازدواج، نگرانی از تهدید به فاش کردن رابطه توسط یکی از طرفین، ترس از دست دادن فرد مقابل و… باعث ایجاد برخی تعارضات درونی و اضطرابهای مستمر در فرد میشود.
۲-۴-۴- فقدان شناخت درست و واقع بینانه
در این روابط دختر و پسر سعی میکنند به گونهای رفتار کنند که از نظر دیگری قابل تحسین باشند. در واقع افراد برای خوب جلوه کردن در نظر دیگری به رفتارهای تصنعی روی میآورند. حال اگر این رابطه به ازدواج بیانجامد، افراد بدون هیچ شناخت دقیق و درستی از یکدیگر وارد زندگی مشترک میشوند. از سوی دیگر به دلیل وابستگی بیش از حد به یکدیگر نه تنها عیوب فرد مقابل را نمی بینند بلکه او را فردی سرشار از نیکیها، خوبیها، زیباییها و … تصور می کنند. امام علی (علیه السلام) میفرمایند: «حبّ الشّیء یعمی و یصمّ، (میزان الحکمه،ج۲، ص۲۰۸، ح۳۰۶۶٫) دوست داشتن چیزی، انسان را کور و کر میکند.»
۲-۴-۵- تصمیم گیری نادرست برای ازدواج
در این حالت وقتی افراد به شناخت درستی از یکدیگر نرسیده اند، تصمیم به ازدواج می گیرند. در حالی که این نوع انتخابها که در فضایی آکنده از احساسات و عواطف و به دلیل نبود شناخت عمیق و واقعبینانه صورت میگیرد، زندگی مشترک را تلخ و آینده را تیره و تار میسازد.
۲-۴-۶- ایجاد جو بدبینی در زندگی مشترک
اگر این رابطه به ازدواج بیانجامد، ممکن است در آینده هر یک از طرفین دچار نوعی شک و تردید نسبت به فرد مقابل شوند و گمان کنند، این فرد که وقتی به راحتی با من رابطه برقرار کرده، از کجا معلوم با اینکه همسر من هست با دیگری نیز ارتباط برقرار نکند. بر همین اساس بسیاری از این ازدواجها که به ازدواجهای خیابانی موسوم است، از پایه متزلزل اند چرا که دختر و پسر هر دو نسبت به هم بدبین هستند. (روابط و دوستیهای دختران و پسران، کبری صفر نژاد، سحر غلام حسینزاده، ص ۸۴٫)
۲-۴-۷- ایجاد مشکلات روحی
در صورتی که این دوستی ها به ازدواج منتهی نشوند که در موارد بسیاری هم به دلیل تغییر شرایط طرفین یا مخالفت خانواده ها چنین می شود، آثار روحی منفی بسیاری به ویژه بر دختر خواهد داشت که احساس سرخوردگی و شکست روحی، افسردگی، نفرت از جنس مخالف و ازدواج گریزی و در مورد دختران از دست دادن بسیاری از خواستگاران برخی از این آثار است.
۲-۴-۸- آسیبهای اقتصادی
عکس مرتبط با اقتصاد
گاه روابط دختر و پسر سبب زیانهای مالی یا برای خود آنها یا برای خانوادهها میشود. برای نمونه خرید هدایای گران قیمت برای یکدیگر، اخاذی یکی از طرفین از دیگری و…
۲-۴-۹- در خطر بودن آبرو
در این راستا بسیار ممکن است که به دلیل رفت و آمد پسر و دختر، تعرض به حریم شخصی او و… آبروی آنها و حتی اعضای خانواده هایشان به خصوص دختر خانم (در صورتی که این رابطه به ازدواج منتهی نشود) به خطر بیفتد.گاه حتی این امر خانواده ها را مجبور به تغییر محل سکونتشان می کند.
۲-۵- آثار رابطه با جنس مخالف
ارتباط با جنس مخالف، به خصوص اگر رابطه ای خارج از محدوده اخلاق و دستورات دینی باشد، آثار و تبعات زیان باری به دنبال دارد:
۱- از بین رفتن کرامت انسانی و غرق شدن در گرداب شهوت ها: اگر انسان به غریزه جنسی به عنوان یک هدف و خارج از چهارچوب مقرّرات اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی بپردازد، هر عاملی که بهتر و بیشتر به شهوت ها پاسخ دهد، جایز شمرده می شود و در این صورت، چشم چرانی، علاقه ی شهوانی به همجنس، خودارضایی، اعتیاد به عکس ها و فیلم های مبتذل و آزادی ارتباط دختران و پسران با یکدیگر پسندیده می نماید، حتی اگر با ضابطه های عقلی و دینی در ستیز باشند و به نابودی شرافت انسانی و جامعه بشری بینجامند!
با نگاهی به جوامع غربی پیامدهای منفی رابطه دختران و پسران را بر فرد و جامعه به خوبی درخواهیم یافت. در این جوامع، هدف انسان از زندگی و آینده روشن از میان رفته و افزایش روزافزون قتل و جنایت، اعتیاد، خودفروشی، آشفتگی روحی و روانی و دیگر آسیب های اخلاقی و انسانی، همه ناشی از غلبه ی شهوات و بی بند و باری بر عقل و ایمان است.
۲-کاهش آرامش روانی و افزایش التهاب و اضطراب: برخی صاحب نظران غربی آزادی های جنسی را عامل آرامش روحی و زدودن عقده های درونی می دانند، ولی پس از اجرای فراگیر این راهکار در غرب، شاهد افزایش روزافزون آمار بیماری های روانی، خودکشی و جنایت های ناشی از ناکامی های جنسی می باشند.
روشن است که گسترش محرّک های جنسی انسان را به رابطه گسترده با جنس مخالف می کشاند و هرگونه شکست در این راه، به آسیب بزرگ تری خواهد انجامید. این نوع رابطه هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای جنسی را به صورت آتشی شعله ور، عطشی روحی و خواست اشباع نشدنی درمی آورد. در نتیجه، با توجه به اینکه روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است، اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است. هیچ نوجوان پسری از تصاحب دختران و هیچ دختری از متوجه کردن پسران و در نهایت، هیچ دلی از هوس، سیر نمی شود. تقاضای نامحدود، خواه و ناخواه، انجام ناشدنی است و همیشه همراه نوعی احساس محرومیت و دست نیافتن به آرزوهاست و به نوبه خود، منجر به اختلالات روحی و بیماری های روانی می گردد. البته همه این ها در صورتی است که تقوا و ترس از خدا وجود نداشته باشد.
کسی که تقوا دارد و حریم الهی را نگه می دارد خداوند او را برای نجات از گرداب های اخلاقی یاری می دهد.
۳- پیدایش تنوّع خواهی و اثرگذاری آن بر انتخاب فرد در ازدواج: نوجوانان و جوانانی که پیش از ازدواج، با جنس مخالف خود، رابطه برقرار می کنند، هنگام ازدواج و انتخاب همسر، به همه با دید شک و تردید می نگرند. حتی پس از ازدواج نیز روحیه ی هوسبازانه و تنوّع طلبانه، روانشان را آزار می دهد و چه بسا به سوی منجلاب فساد کشیده شوند و راه بی بندباری را در پیش گیرند.
۴- آلوده شدن به معصیت: قرآن کریم و روایات معصومان(علیهم السلام)از ارتباط جنسی با دیگران و نگاه های شهوت آمیز برحذر داشته و وعده خسران و عذاب به مرتکبان چنین اعمالی داده است.
قرآن کریم می فرماید: (قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَی…. وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ…. زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ…) (نور: ۳۰ و ۳۱); به مؤمنان بگو! چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف خود را حفظ کنند. این برای آنان پاکیزه تر است. و به زنان با ایمان بگو: چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را آشکار ننمایند جز بر شوهرانشان .
این آیه، به صراحت دستور داده است که زن و مرد نامحرم به یکدیگر نگاه شهوت آلود نداشته باشند. به راستی، اگر به این آیه مبارکه عمل شود و دختر و پسر نامحرم از ابتدا به یکدیگر توجه ننمایند و به هم نگاه هوس آلود نکنند، آیا دوستی ها و عشق های خیابانی به وجود می آیند؟
۲-۶- شرایط ارتباط با جنس مخالف
بر اساس بینش دینی و اسلامی هرگونه دوستی با جنس مخالف ممنوع و حرام است و عذاب اخروی در پی دارد، اما ارتباط عادی برای مصالح ویژه از قبیل مباحثات علمی، داد و ستد، رفت وآمدهای خانوادگی، استاد و شاگردی و مانند آن، که لازمه زندگی اجتماعی هستند و منافع مادی و معنوی بر آن ها مرتب هستند، اشکال ندارد، ولی این ارتباطات هم شرایط و قوانینی دارند که به بعضی از آن ها اشاره می شود:
۱- رعایت حیای فردی و عفّت جمعی: ارتباط با جنس مخالف، که در شرایط خاصی اتفاق می افتد، نه تنها مجوّز پرده دری و از بین بردن عفت نیست، بلکه از ابتدا برای حفظ حریم عفت و حیا تأسیس شده و به خاطر مصالح مهم اجتماعی وضع شده است; یعنی فلسفه ی وجودی این ارتباط، حفظ عفّت عمومی و تحکیم حیای فردی و کسب کمالات از طریق مقابل است. از این رو، ممکن نیست فلسفه وجودی آن را زیر پا نهاد. حتی برای زن و شوهر هم، که از ارتباط دوستی بی حد و مرز برخوردارند، این آزادی در رفتار دوستانه وجود ندارد و همه باید حیای عمومی و حریم اخلاقی جامعه را حفظ کنند .
خداوند متعال در سوره مبارکه قصص، در داستان ارتباط دختران حضرت شعیب(علیه السلام) با حضرت موسی(علیه السلام) به این شرط تصریح دارد و می فرماید: وقتی حضرت موسی(علیه السلام) در آب دادنِ به گوسفندان، به دختران شعیب(علیه السلام) کمک نمود، آنان نزد پدر رفتند و از جوانمردی حضرت موسی(علیه السلام) تعریف و تمجید کردند و حضرت شعیب(علیه السلام)تصمیم گرفت از حضرت موسی(علیه السلام)سپاس گزاری کند. به همین دلیل، دختران خود را به دنبال او فرستاد و دختران در اوج حیا و عفّت حرکت کردند تا به کنار جاده رسیده و در آنجا منتظر ماندند تا حضرت موسی(علیه السلام) متوجه حضور آنان شود و حضرت موسی هم متوجه آمدن آنان شد. دختران از او تقاضا کردند تا پیش پدرشان بیاید و حضرت موسی هم قبول کرد، وقتی خواستند به طرف منزل بروند، حضرت موسی(علیه السلام)به خاطر حفظ حریم حیا و عفّت، دوشادوش دختران حرکت نکرد، بلکه جلوتر از دختران راه می رفت و دختران شعیب به دنبال او با انداختن سنگ ریزه، مسیر را نشان می دادند.
بنابراین، ارتباط با جنس مخالف باید با حفظ حریم فردی، رعایت حیا و عفّت اجتماعی باشد و اگر برخاسته از تمایلات جنسی و شهوانی باشد، ممنوع است و گناه بزرگی در پی دارد.
۲- رعایت دستورات دینی در ارتباطات: خواستگار در مراحل خواستگاری می تواند در قالب دستورات شرع با فرد موردنظر خود ارتباط داشته باشد، اما حتماً باید با رعایت دستورات دینی انجام گیرد تا ـ خدای ناکرده ـ به گناه منجر نشود. باید ارتباط آنان در فضایی جوانمردانه انجام شود; زیرا اگر مراعات مسائل دینی و اعتقادی در ارتباط وجود نداشته باشد، آرام آرام این ارتباط به طرف ناهنجاری اخلاقی کشیده شده، رابطه ناسالم می گردد و در این صورت، به ضرر هر دو تمام می شود .
۳- هدفدار بودن: بسیاری از ارتباطات دختران و پسران نوجوان هدف جدّی و ارزشمند نداشته، صرفاً لذت جویی لحظه ای می باشد که این لذت جویی ها اگر در چارچوب دستورات دینی ـ یعنی، پس از جاری شدن عقد ازدواج ـ نباشند، جایز نیستند. از این رو، این ارتباطات، که صرفاً جنبه تفریحی دارند و منفعتی مشروع از آن ها به هیچ کدام از دختر و پسر نمی رسد مذموم است. از این رو، برای جلوگیری از هدر رفتن سن نوجوانی و سنین نشاط و بالندگی لازم است تا در ارتباطات اهدافی دنبال شود و از این فرصت برای بهره برداری علمی، اخلاقی، آموزشی و هنری استفاده گردد.
نتیجه اینکه در دستورات دینی و تربیتی اسلام، توجه ویژه ای به دوستی و ارتباط شده و معیارهایی که برای انتخاب دوست بیان شده، همه در جهت تربیت و تکامل انسان ها بوده و سعی شده است ترقّی و بالندگی اخلاقی، علمی و معنوی در آن ها مورد توجه باشد و حتی در ارتباط با جنس مخالف هم دستورات و رهنمودهایی ارائه شده که با کمال طلبی انسان ها سازگاری دارد و خط مشی طوری ترسیم شده است که انسان ها را از انحراف و کج اندیشی بازداشته، به خالق یکتا نزدیک سازد و سعادت دنیوی و اخروی آنان را در پی داشته باشد.
برای