پنجم کارکرد اگنی در این بخش، دور کردن بیماری است یا شاید درستتر آن باشد که از دید انسان نخستین بگوییم، دور کردن دیوان بیماری. نمونههای بسیاری میتوان در میان هندیان و ایرانیان یافت که بیماری را منتسب به دیوان یا نیروهای شر میدانستهاند. اما ازطرفی، از ماندلای اول، سرود ۱۲، بند ۷، به خوبی برمیآید که، ارزش بهداشتی و پاککنندگی آتش هم، میبایست انسان نخستین را تحت تأثیر خود قرار داده باشد. (گریسولد، ۱۹۷۱، ص ۱۵۷)
به این ترتیب وجوه مختلف اگنی در زمینهی پاککنندگی، رشد گیاهان و حیوانات، تولید خوراک و دارایی و رفاه، دورکردن بدیهایی مانند تاریکی و دیوان و دشمنان را که در نظر انسان نخستین با حیات او ارتباط مستقیم داشته بررسی کردیم. همهی این خویشکاریهای آتش را شاید بتوان، آغازین و بدوی دانست اگرچه هنوز هم، اینها برای انسان مدرن با وجود قوانین پیشرفتهی امروزی، تا حدودی وجود دارد. خواص پزشکی و میکروبزدایی آتش که همچنان در این دوران کاربردی است و گرما و نور که مظاهری از ایزد آتش هستند در نوع مدرن خویش هنوز در زندگی آدمی، اجتناب ناپذیرند.
۱-۲-۵-۳- آیین قربانی
کشف آتش به عنوان ابزاری برای پخت خوراک شاید یکی از تجربههایی باشد که مهمترین دورهی پیشرفت را برای انسان نخستین رقم زده است. شاید اولین بار آذرخش، آتشی در جنگل روشن کرده و حیواناتی که در این رخداد کشته شدند، توسط آتش آذرخش بریان شدند، انسانِ همیشه گرسنهی نخستین هم، در این رخداد طبیعی اولین تجربهی چشیدن گوشت پخته شده را داشته باشد. شاید همان زمان موفق شدند شاخههای در حال سوختن را از جنگل بربایند تا آن آتش را زنده نگه داشته و برای استفاده در آینده حفظ کنند، که البته کار سختی هم نبوده است.
مسلماً غذای پخته شده لذیذتر از گوشت یا غذای خام است. با در نظر گرفتن این موضوع و نیز با توجه به این که خدایان، مهمانان الهی و ارزشمندی برای انسان هستند و علایقی انسانوار دارند، دور نیست که انسان تصمیم بگیرد از خدایان با بهترین خوراکها پذیرایی کند. چرا که باور عمومی دربارهی خدایان این بوده که توسط انسانها سیر میشوند و سرگرم میشوند. پس بهترین پذیرایی، خوراکی است که با آتش پخته و آماده شده باشد. شاید از اینجاست که آتش، بخش جداییناپذیر مراسم پیشکش نذورات شده و مسئول آمادهسازی قربانی یا همان خوراک خدایان است. (گریسولد، ۱۹۷۱، صص ۱۵۷-۱۵۸) اما همهی پیشکشها هم در آتش ریخته نمیشدند، در مراسم، انواع مختلفی از پیشکش وجود داشته و مسلماً باید تفاوتی بین پیشکشهای آتش و پیشکشهای فارغ از آتش بوده باشد.
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
پیشکشهای آتش، چه با آتش آماده شده باشند چه نه، در آتش ریخته میشوند تا با شعله و دود آتش به سوی خدایان بالا روند.
پیشکشهای غیر آتش، آنهایی هستند که فارغ از اینکه با آتش پخته شده باشند یا خام باشند، در آتش ریخته نمیشوند بلکه روی سفرهای چیده میشوند، تا خدایان از آن خوراک بخورند.
از میان این دو مدل پیشکش، به نظر میآید مدلی که فارغ از آتش است، بدوی تر و بیشتر مرتبط با انسانهای نخستین باشد.
هرودوت قربانی پارسیان را از نوع بدون آتش توصیف میکند؛ «بعد از جوشاندن حیوان قربانی، اندامهای آن را جدا کرده و روی فرشی از گیاهان لطیف پهن میکنند»، این فرش گیاهین احتمالاً با برهیس[۶۱] ودایی که «همچون پشم لطیف است» و خدایان برای ضیافت قربانی روی آن مینشستند مرتبط است. هرودوت میگوید پارسیان محراب آتش که با فرش گیاهی در ارتباط باشد نداشتند. در ریگودا ولی ارتباط بین وِدی[۶۲] یا همان محراب آتش با برهیس یا فرش خدایان، احتمالاً نشان دهندهی وجود همزمان هر دو مدل قربانی در کنار هم است. مدل ابتدایی که بدون آتش است و مدل نوآورانه که همراه با آتش است (همان، ۱۵۹). هر دو مدل کهن و نو، که اغلب در هند دیده شدهاند، با برهیس همراه بودهاند که این خود ما را به این نتیجه میرساند که در هر صورت حضور خدایان بر روی زمین و در ضیافت ضروری بوده است، و وجود آتشدان یا ودی نیز برای رساندن قربانی از طریق شعله و دود، به آسمان است.
برای روشن شدن مطلب نمونههایی از هر دو مدل میآوریم:
ریگودا در ماندلای اول، سرود ۱، بند ۲:
اگنی شایستهی ستودن است
توسط ریشیهای گذشته و نو
باشد که او خدایان را به اینجا آورد
یا در ماندلای سوم، سرود ۱، بند ۱۸:
پادشاه نشسته، اعمال نیایش را انجام میدهد (همان، ص ۱۶۵)
با این که پیشکشهای معمول به او، سوخت یا پیه است، ولی همیشه در کنار دیگر خدایان، به نوشیدن نوشابه سوما دعوت میشود. در ماندلای دهم، سرود ۴۵، او «نگهبان سوما[۶۳]» خوانده شده است. او برای قربانی دعوت شده است و معمولاً روی سبزههای محل قربانی در کنار دیگر خدایان مینشیند. (مکدانل، ۱۹۷۴، صص ۸۹ -۹۰)
اینها نمونهای از حضور خدایان بر برهیس و بر خوان گستردهی خوراک و پیشکشهاست. حال نمونههایی از مدل دوم که قربانی در ودی قرار میگیرد؛
ماندلای اول، سرود ۱، دقیقاً صحنهای را توصیف میکند که قربانی در میان آتش قرار میگیرد و در واقع آتش گرداگرد آن را گرفته و آن را سوزانده و در خود حل میکند، و از این راه آن را به سوی خدایان میفرستد:
ای اگنی، قربانی را که تو از هر سو گرداگرد آن را گرفتهای،
به سوی خدایان به درستی روان میشود.
او سه بار در روز خوراک داده میشود. گاهی به عنوان دهان و زبانی که خدایان با آن قربانی را میخورند خوانده میشود (ماندلای دوم، سرود ۱، بند ۱۳ و ۱۴) و شعلههایش قاشقهایی هستند که با آن او برای خدایان خوراک میافشاند. (ماندلای اول، سرود ۷۶، بند ۵ و ماندلای دهم، سرود ۶، بند ۴) اما در اغلب موارد از او خواسته میشود که پیشکشها را خودش بخورد. (ماندلای سوم، سرود ۲۱، بند ۱ تا ۴ و سرود ۲۸، بند ۱ تا ۶) با سری به سوی بالا به سوی محل استقرار خدایان، به دنبال آن پیه که پیشکش شده روان است. (ماندلای اول، سرود ۱۴، بند ۱۰) او به ستون قربانگاهها (ماندلای دوم، سرود ۲، بند ۱) یا به ستونی در تشریفات مذهبی (ماندلای اول، سرود ۱۴۳، بند ۷) بسته میشود. او غل و زنجیر میشود تا قربانی را به سمت خدایان برساند و روانه کند (ماندلای دهم، سرود ۵۱، بند ۷) (همانجا) ناف زمین و قله آسمان اگنی است (ماندلای اول، سرود ۵۹، بند ۲). او انسانها را به پیشگاه خدایان وصل میکند. زیرا او ارابهران قربانی است. او خدایان را بر روی گردونه و با اسبهایش حمل میکند. او روی همان گردونهای که خدایان مینشینند، مینشیند، گاهی گردونهی او حتی از گردونهی دیگر خدایان پیشرفتهتر است. او ورونا و ایندرا را از آسمان، و ماروتها را از هوا (=فضای میانه) نزد پیشکشها میآورد. اگنی از دور مراسم را نظارت و رهبری میکند، یا دورتا دور پیشکشها گام بر میدارد، یا سه بار پیرامون قربانی راه میرود. (همان، ص ۹۵) سرور همه قربانیهای ممکن، سرور همه نذوراتی که پیشکش میشوند، اگنی است. (ماندلای هفتم، سرود ۱۱، بند ۴) (گریسولد، ۱۹۷۱، ص ۱۶۵)
به نظر میآید بسیاری از این سرودهای قربانی، دربارهی مراسم قربانی در صبحگاه باشد:
اگنی هنگامی که در سپیدهدم افروخته میشود، در ودی (= حفره آتش در مراسم قربانی)، ساکن میشود
به او که در آتشدان نشسته است، درست و پابرجا، درخشان خدای
به اگنی، پیه در بر [آتش] همچون نوشیدنی، تقدیم میشود. (ماندلای اول سرود ۱۴۰، بند ۱)
اگنی رخشنده در مقابل سپیدهدم
روحانی و راهبر مغان، را بیدار کرده است
از درخشش بزرگی با افروختن مقدسش (ماندلای سوم، سرود ۵، بند ۱) (همان، صص۱۵۹-۱۶۰)
با افروختن اگنی مقدس، چنان نور و درخشندگی بزرگی به وجود میآید که روحانیان و مغان هنگام سپیدهدم بیدار میشوند. این ابیات اشاره به روشن شدن هوا در صبحگاه دارند که مسلماً در گذشته، انسانها با رویداد طبیعی طلوع خورشید بیدار میشدند و نه با تکیه بر ساعت و زمان.
اگنی در جامه ای رنگارنگ میدرخشد، نشسته بر ناف زمین پهناور، سرخفام در محل قربانی، زاده میشود. (ماندلای دهم، سرود ۱، بند ۶)
این توصیف از جامهی رنگارنگ اگنی، بیشک اشاره به آسمان در هنگام طلوع دارد آن گاه که ترکیبی از رنگهای زیبا و متنوع را نمایان میکند.
یکی از عناصر مهم برای خویشکاری قربانی در دوران ودایی محل قربانی و مشخصات قربانگاه است که برای شناخت اگنی باید شناخته شود. چون بسیاری از اشاراتی که دربارهی اگنی در سرودها وجود دارد بدون شناخت درست موقعیت قرارگیری او، قابل درک نخواهند بود.
قرارگاه اگنی، گودالی دایره شکل است، که «ناف زمین» نامیده میشود. شکل دایرهای آن در تناسب با دایره خورشید در آسمان است. هیلبرانت[۶۴] عقیده دارد چیدمان محل قربانی، یک کپی از دنیای خدایان در آسمان است. (مکدانل، ۱۹۷۴، ص ۹۴) در متون جدیدتر نیز آمده، پوروشا و پرجاپتی، پس از اجرای مراسم قربانی، با اگنی یکی میشوند، در واقع پس از قربانی اولیه، برای ازبین نرفتن این سنت، عمل قربانی در هستی، به اگنی واگزار میشود، و آتشکده که مکان اجرای مراسم قربانی نیز هست، کانونی است که در هر قربانی، اعضای پراکندهی قربانی اولیه، گرد هم آمده و به یگانگی باز میگردند. این وحدت، مفهوم وحدت عالم است که اعضای ناهماهنگ هستی را با نظم و حفظ رتا در کنار هم قرار میدهد و شیرازهی هستی با آن استوار میماند. (گوندا، ۱۹۸۳، ص ۹)
۱-۲-۵-۴- حفظ آفرینش و رتا
در پیشگفتار دربارهی رتا و نظم دنیای هستی در باور هندوایرانیان صحبت کردیم، رتا یعنی هر پدیدهای در جهان هستی در درستترین جا باشد، و با راستی و درستی خویشکاریخاصی را انجام دهد. در یک کلام همه چیز جهان هستی در سر جای خود باشد، و حفظ این تعادل کار سادهای نیست و خدایان بسیاری با همکاری هم میکوشند تا دنیا استوار و برقرار بماند. اگنی به دلیل ارتباطش با هر سه جهان، بیشترین سهم را در حفظ رتا یا اشا در هستی دارد. و بسیاری از سرودهای ریگودا این را نشان می دهند. اینها همه برای حفظ هدفی برتر است، حفظ تعادل و نظم دنیا.
او گنبد آسمان را با شعله یا دود خود، پاس میدارد. او دو جهان را جدا از هم نگاه میدارد. او با سرودهای حقیقی، زمین و آسمان را پشتیبانی میکند. او در بالای جهان میایستد یا در بالای زمین در شب، ولی او بلندا و قلهی آسمان نیز هست. او فضای میانه را میسنجد و با بزرگیاش گنبد آسمان را لمس میکند. او فضای میانه و قلمرو روشن آسمان را میسنجد. او باعث میشود خورشید در آسمان برآید. در ریگودا هم اشاراتی دربارهی اینکه افروختن اگنی، تأثیر جادیی بر طلوع خورشید دارد، دیده شده است. شاید منظور این اشارات، قربانی صبحگاه باشد که به نظر اهمیت زیادی در سنت ودایی داشته است. این متن، میتواند معنی این سرود هم باشد: «بگذار ما اگنی را بیافروزیم، که نشان شگفتانگیز تو در آسمان بتابد.[۶۵]» این بخش در پاراگرافی از براهمنا به روشنی آمده: با قربانی کردن قبل از طلوع خورشید، او(=خورشید) خود را تولید میکند، در غیر این صورت او طلوع نمیکند. این توضیح دربارهی، افروختن اگنی و طلوع خورشید، که در ریگودا به این شکل آمدهاند: «خورشید نمایان میشود، وقتی اگنی متولد میشود.»، یک ویژگی اسطورهای را بیان میکند، شاید پیروزی خورشید در اسطوره ایندرا[۶۶] را بازسازی میکند (مکدانل، ۱۹۷۴، صص ۹۸- ۹۹) و کاملاً نشان دهندهی تأثیر عمیق اگنی بر روی طلوع و غروب خورشید و در نتیجه نظم روز و شب و گردش فصول است که خود برای حفظ هدفی برتر است، حفظ رتا در کل کیهان.
اما علاوه بر حفظ رتا در آنچه آفریده شده و در این دنیا موجود است، او بر این آفریدهها بسیار میافزاید. از آنجا که ذات آتش، زاینده و افزاینده است، و هر رشد و جنبشی از اوست، او میتواند صفت آفرینندگی هم داشته باشد. شمار بسیاری از سرودهای ریگودا در این باره وجود دارد. در بارهی او، در ماندلای اول، سرود ۶۸، بند ۵، گفته شده:
آسمان را با ستارگان آراسته است.
او هر آنچه را که پرواز میکند، راه میرود، ایستاده است، و یا حرکت میکند، آفریده است. (ماندلای دهم، سرود ۸۸، بند ۴)
با این که اگنی فرزند آسمان و زمین است، باز هم او را آفرینندهی هر دو جهان مینامند. (ماندلای اول، سرود ۹۶، بند ۴)
فرمانهای او، که از بین نمیروند، در زمین و آسمان اجرا میشوند. (ماندلای هفتم، سرود ۵، بند ۴).
زمان های مناسب را میداند، سرور زمان و فصلها است (ماندلای دهم، سرود ۲، بند ۱)
او ماده را در این هستی قرار داد (ماندلای سوم، سرود ۲، بند ۱۰)،
در گیاهان، در همه موجودات، و فرزندان را، در زمین و در زنان، تولید نسل کرد (ماندلای دهم، سرود ۱۸۳، بند ۳).
دربارهی او یک بار گفته شده، او فرزندان انسان را بهوجود آوردهاست، اما این تنها یک افزوده ضمنی در دنباله مطلبی است که در همان بند سرود بیان شده، که «او، آسمان، زمین، و آبها را آفریده است»، و در ادامه، «انسانها» هم اضافه شده ولی نمیتواند به عنوان باور عمومی درباره اگنی به عنوان پدر نسل بشر یا خالق انسان تلقی شود. در نهایت اگنی محافظ است، و خداوندگار جاودانگی است، که برای انسان میرا بخشنده است. (مکدانل، ۱۹۷۴، صص ۹۸ – ۹۹) درباره او گفته شده «تو که پادشاه مراسم مقدس هستی، ای نگهبان رتا، تو که میدرخشی، در اقامتگاه خودت در افزایشی». (ماندلای اول، سرود ۱، بند ۸) (گریسولد، ۱۹۷۱، ص ۱۶۵)
اگر معنای استاندارد رتا را، نظم و راستی بدانیم، سه نوع راستی وجود دارد که مظاهری از رتا هستند؛ نظم کیهانی یا همان نظم و آرایش درست جهان، که شامل برآمدن به موقع روز و شب، ترتیب به هنگام فصلها، نظم کارکرد خورشید، ماه و ستارگان، گرما و سرما، روشنی و تاریکی و حفظ تعادل در نظام جهان هستی است. دوم نظم اخلاقی که به معنی حفظ قوانین اخلاقی جامعه و پاسداری از عدالت، راستی و درستی در رفتارهای انسانی است. سومین مظهر رتا، که با بحث ما بیشتر مرتبط است راستی و نظمی است که در مراسم مذهبی برقرار است. برگزار کردن مراسم مذهبی با پاسداشت همه آیینها و قوانین، و در زمان درست، برای جلب نظر خدایان بسیار با ارزش است و حفظ درستی مراسم میتواند این مراسم را شایان پذیرش خدایان کند. حفظ این رتا به طور طبیعی از خویشکاریهای مهم اگنی است و به طور طبیعی به او محول شده است. (همان، ص ۱۶۶) او خود مظهر خرد و دانش است. بنابراین او چشم و نگاهبان رتا است و بعدها که در پی رتا تلاش میکند، همراه با ورونا شناخته میشود. (همان، ص ۱۶۷)
لازمهی این خویشکاری هم، خرد و حکمتی الهی است که اگنی دارد. در سرودهای بسیاری به حکمت و فرزانگی و خرد او اشاره شده است.
او همه چیز را میداند، با خرد و فرزانگی خود، او همهی آگاهیها را دارد، آنها را در برگرفته همچون محور یک چرخ. و از همان هنگام تولد، آن را بدست آورده است. (مکدانل، ۱۹۷۴، ص ۹۷) او همه چیز را میداند، با خرد و فرزانگی خویش، او همه آگاهیها را دارد، او «همه آگاهی[۶۷]» است. القابی که عمدتاً در این زمینه دربارهی او به کار رفته است چنین است: «دارای همه دانشها[۶۸]»، «کَوی[۶۹]» (=دانا و خردمند)، و «دارای خرد یک کوی». او تنها کسی است که منحصراً، لقب jātavedas را حمل میکند، که بیش از ۱۲۰ بار در ریگودا آمده و آنجا این طور توضیح داده شده: او کسی که همهی نسلها را میداند (viśvā veda janimā). او فرمانهای الهی را میداند، و نسلهای انسانها را میشناسد. او همه آفریدهها را میشناسد و میبیند، و همه درخواستهایی که به سوی او فرستاده میشود، میشنود. اگنی همچنین سازنده و آفرینندهی خرد است. خرد و نیایشکنندگان از او برمیخیزند. او یک الهامبخش است، یک بنیان گذار سخنرانی بارز وغرا است، اولین پایهگذار نماز و نیایش. او همچنین، سخنوری شیوا است، و خواننده[۷۰] است. (همانجا)
۱-۲-۵-۵- میانجی، روحانی و پیامبر
مجموعهی پرشماری از سرودها در ریگودا و دیگر متون مذهبی جدیدتر هندو وجود دارند که نمایانگر نقشهایی چون روحانی، واسطه، میانجی، پیک و قاصد، برای اگنی میباشند، با بررسی تحلیلی این متون، به نظر میآید که این سرودها و ویژگیها، در کل میتوانند سه خویشکاری مجزا را در ذهن بیاورند.
انگاره نخست وظیفهی انتقال نذورات و آوردن خدایان از راه آتش قربانی است و به این شکل اگنی را واسطه میان دو دنیا قرار داده است.
انگاره دوم از این سرودها اما اگنی را همچون یک روحانی دانسته که با انجام وظایف قربانی و پیشکش خوراک و نذورات، آنها را شاد میسازد. و در این کسوت، پیامآور و میانجی میان انسانهاست. او همچون یک روحانی، اجرای درست مراسم را میداند، سرودهای نیایش را میخواند و راه را برای جلب بخشندگی خدایان برای انسانها آسان میسازد. سرودهای بسیاری در این مجموعه هستند که مستقیم یا غیر مستقیم بر این عملکرد دلالت دارند. واژه هوتر[۷۱] که بارها به اگنی نسبت داده شده است، از این دست اشارات است.
انگاره سوم که میتوان از این سرودها برداشت کرد بیشتر محل گفتگو و اختلاف نظر اندیشمندان این حوزه بوده است. این سرودها او را نه تنها یک روحانی و یک قاصد میان زمین و آسمان دانسته، بلکه خویشکاری بسیار جدید و در خور توجه دیگری را به او نسبت میدهد، یک پیامبر، یا میانجی آسمانی، کسی که برای انسان نزد خدایان وساطت و شفاعت میکند.
این سه خویشکاری آخر را نیز با اشاره به سرودهایی از ریگودا تشریح خواهیم کرد.
قاصد یا میانجی: با گذشت زمان، اگنی که از طریق مراسم قربانی ارتباط نزدیکی با زندگی روزانهی انسانها مییابد، دیگر تنها یک گیرندهی غیرفعال پیشکشها نیست، بلکه، واسطهای است میان آسمان و زمین که پیشکشها را به سوی خدایان ارسال میکند، که بدون او شادمان نمیشوند. از سوی دیگر، او همانطور نیز خدایان را به قربانگاه میآورد. او آنها را روی علف پخش شده، مینشاند، تا پیشکشها را بخورند. او از راه هایی که به سوی خدایان و به سوی زمین، هدایت میشوند، میگذرد، در حالی که همه این راه ها را میشناسد.
بنابراین، شخصیت یک پیامآور، قاصد یا پیک (dūta) در او نهادینه شده است، شخصیتی که راهها و مسیرهای قربانی را میشناسد، همهی عبادتگاه ها را بازدید میکند، به سرعت پرواز میکند و بین زمین و آسمان در حرکت است، به زبان دیگر، بین دو نژاد خدایان و انسانها در رفت و آمد است.
او توسط خدایان و توسط انسانها برگزیده شده است، تا بَرندهی هدایا باشد، (havya-vah یا -vāhana واژهای است که همیشه در ارتباط با اگنی به کار رفته است به معنی حمل کننده و بَرنده) سرود نیایشکنندگان را، به خدایان اعلام کند یا خود، خدایان را به محل قربانی بیاورد. (مکدانل، ۱۹۷۴، ص ۹۶)
اگنی همهی این خویشکاریها را، به عنوان آتش قربانی، انجام میدهد، در حقیقت نمود این استعارهها همه در آتش قربانی است و سرچشمهی این صفات و ویژگیها، از همان فرایند فیزیکی ریختن پیشکشها در آتش آغاز شده است. سرودهای زیادی در ریگودا اشاره مستقیم به این نقش اگنی دارند:
ماندلای اول، سرود ۹۴، بند ۱: به خاطر سوختن تو ما توانا میشویم، نیایش ما را سرعت ببخش
به خاطر وجود تو است که خدایان میتوانند قربانی پیشکش ما را بخورند.
ماندلای اول، سرود ۵۸، بند ۱: چه زمان قاصد ویوسونت میآید.
از مسیری مستقیم که اتمسفر را میپیماید
خدایان آسمان را به خوراک قربانی دعوت میکند
ماندلای سوم، سرود ۱، بند ۱۷: به عنوان سرور خانه، انسانها را قرار و سکنا میدهی
به عنوان گردونهران، جوینده مستقیم خدایان هستی.
ماندلای اول، سرود ۱۲، بند ۶: برندهی نذورات، آن که دهانش قاشق است.
چراکه روغن به عنوان نوشیدنی خدایان، با قاشق در آتش ریخته میشود. (گریسولد، ۱۹۷۱، ص ۱۶۲)