امید از منظر امام خمینی
در آیات الهی و روایات نورانی معصومین علیهم السلام از امیدواری به رحمت و لطف خداوند تعبیر به “رجا” شده است که در مقابل آن، صفت “قنوط” یا ناامیدی از رحمت خدا قرار دارد. حضرت امام خمینی در این باره مینویسد:
رجاء، از فطریّات است، و نیز مبدأ حصول رجاء حسن ظنّ به خدای تعالی، و مبدأ قنوطِ از رحمت، سوء ظنّ به ذات مقدّس است . گاه ممکن است این ویژگی برجسته و پسندیده در عمل با مفاهیم دیگری اشتباه شود. امام خمینی(ره) در این باره می نگارد:
یکی از اموری که مورد اشتباه است و انسان به واسطة محجوبیّت گول می خورد، تمیز مابین غرور و اَمانی و مابین رجاء و وثوق به حق است. و پر معلوم است که غرور از بزرگترین جنود ابلیس است، به خلاف رجاء که از جنود رحمان عقل است، با اینکه این دو، هم به حسب مبادی و هم به حسب آثار، مختلف و متمیزند. مبدأ رجاء علم به سعة رحمت، و ایمان به بسط فیض و کمال و اسماء و صفات است. و مبدأ غرور، تَهاون به امر الهی، و جهل به عوالم غیب و صور غیبیة افعال و لوازم ملکوتیة صفات نفس است.( امام خمینی ،1380)
گفتنی است که واژه “رجاء” در قاموس کلام الهی و سخنان معصومین علیهم السلام معمولاً با واژه خوف همراه است . فرد مؤمن دایم بین خوف و رجا ء (بیم و امید) قرار دارد؛ بدین معنا که او از یک سو، به فقر و نداری خود نگاه می کند که سرتا پا نقص و کمبود است، از خود هیچ گونه کمال، عزّت و توانایی ندارد و آنچه دارد همه از خداوند است.
او از عبادت های خود بیم دارد، چه رسد به گناهان و نافرمانی هایش از پروردگار؛ و از سوی دیگر، به رحمت گسترده الهی، که تمام عالم را فرا گرفته است، نظر افکنده، امید دارد که این رحمت شامل او نیز می شود. (امام خمینی ،1380 )
امید از منظر استاد مطهری:
استاد مطهری امید و آرزو را به امید وآرزوی صادق و کاذب تقسیم نموده اند و می گویند افرادی که از لحاظ روح و روان سالم و بانشاطند وانحرافی پیدا نکرده اند کمتر به تخیل و به هم بافتن آرزوهای دورودراز و نامعقول می پردازند . همیشه عملی آرزو می کنند ولی افرادی که مبتلا به بیماری روانی هستندبیشتر بر مرکب خیال سوارند . (مطهری ،1369)
در جای دیگر امید را به معنای انتظار بدین گونه گفته اند:
استاد مطهری خصوصیات دو گونه انتظار (مثبت) و (منفی) را این گونه بیان میکنند:
انتظار فرج و آرزو و امید و دل بستن به آینده دو گونه است: انتظاری که سازنده و نگهدارنده، تعهدآور, نیرو آفرین و تحرک بخش است, به گونهای که میتواند نوعی عبادت و حقپرستی شمرده شود؛ و انتظاری که گناه است: ویرانگر, اسارتبخش و فلجکننده و نوعی (اباحیگری) باید محسوب شود.(مطهری ،1377)
امید از منظر ایت الله مصباح یزدی
امید در سلامت روانی انسان نقش مهمی بر عهده دارد. امید، به زندگی انسان معنا می بخشد و هنگام هجوم مشكلات، ناملایمات، رنج ها و اندوه ها و مصایب و ناگواری ها، از فروپاشی روانی انسان جلوگیری می كند و مانع استیلای یأس و دل سردی بر انسان می گردد. بدون امید، زندگی، بی معنا، تلاش ناموجّه، و اضطراب و افسردگی حضور موجّه پیدا می كنند و سیاهی و تاریكی و ابهام افق آینده را می پوشاند. از این رو، امید ربطی به آنچه گذشته است ندارد، جز به لحاظ نتایج بعدی آن.از سوی دیگر، منشأ اصلی امید نیز لذت و شیرین كامی و راحتی است كه برای خود انسان حاصل شود، ولی بالعرض. این حالت به چیزهای دیگری هم نسبت داده می شود.برای مثال، گاهی توجه می كند به نعمتی كه باعث لذت و راحتی انسان خواهد شد و به آن نعمت دل می بندد و امیدوار می شود، و گاهی توجه می كند به كسی كه این نعمت را به وی می دهد و امیدش به اوست، یا به زمان و مكانی كه از آن نعمت بهره مند خواهد شد. در این صورت، می تواند امید خود را به آن زمان یا مكان نسبت دهد. ولی آنچه متعلّق اصلی و منشأ نخستین پیدایش این حالت در نفس انسانی است همان التذاذ و تمتّی خواهد بود كه برای انسان فراهم می شود؛ یعنی علت آن، درونی و مربوط به خود انسان است(مصباح، 1372)
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
2-6-لزوم داشتن امید
امید، عامل ذاتی و باطنی شالودة زندگی و عامل پویا و دینامیک روان انسان است. چرخهای سنگین زندگی با دستهای نامرئی امید میچرخد. قرآن نیز همواره روح امیدواری را میدمد و تأكید دارد، كه ای بندگان از رحمت خدا مأیوس نشوید.
ای پیامبر! به بندگانم بگو، ای بندگانی كه بر نفس خود، ستم روا داشتهاید، از رحمت خدا ناامید نباشید.( زمر، آیه 53)
و میفرماید :ای ابراهیم، هرگز نومید مباش! ابراهیم (ع) گفت: آری، هرگز به غیر از مردم گمراه، كسی از لطف خدا نومید نیست.(سوره حجر ،آیه 56)
اندیشمندان بسیاری بر لزوم وجود امید در طول حیات اصرار داشته و دارند. ویكتور هوگو معتقد است امید در زندگی بشر به اندازه بال برای پرندگان اهمیت دارد. محقق معاصر آقای محمد حكیمی بر این باور است كه در دوران ناكامی انسان و بشریت فراموش شده، زنده نگهداشتن حس امید و انگیزش خوشبینی و حالت انتظار، كاری ارزشمند و بزرگ است و با توجه به افسردگی مغزها و سرخوردگی نسلها تكلیفی به شمار میرود.( حكیمی ، 1382)
امید، حركت و تلاش را در پیدارد و به زندگی و فعالیت میانجامد. كودك به زاده شدن، شیر خوردن، ایستادن و راه رفتن، بیمار به بهبود، زندانی به آزادی و گرسنه به غذا امید دارد. امید، عامل مهمی در تربیت، رشد وسلامت افراد است. زمانی كه امید از میان میرود، زندگی معنای خویش را از دست میدهد. در این باره علی (ع) میفرماید:اگر ناامیدی به قلب انسان دست یابد، حسرت و اندوه آدمی را از پای درمیآورد.( نهج البلاغه حکمت10)
حقیقت امید به خدا ،آرزوی رحمت و گمان نیک بردن به اوست و یکی از نشانه های شخص امید وار این است که به اطاعت حق مشغول باشد .(جابر ،1390)
“امید به لطف حق ، امید به رحمت دوست ، امید به عنایت او ، امید به خداوندى كه بدون درخواست از او انسان را از فیض وجود بهرهمند نمود و از ابتداى تكوین نطفه ، تا بیرون رفتن از دنیا در همه شؤون حیات ، آدمى را غرق در نعمت و لطف و عنایت خود فرموده است.
امیدِ انسان به حضرت دوست ، میوه یقین او به واقعیّتهایى است كه از خداوند مهربان نسبت به انسان صادر شده است . و این امید یكى از بهترین سرمایههاى معنوى است كه با كمك آن ، انسان به كمالاتى كه مافوق تصوّر است مىرسد . امید شیرینترین میوهاى است كه قلب انسان چشیده و برترین سرمایهاى است كه آدمى به وسیله آن سودمندترین تجارت را انجام داده است
براى به دست آوردن یقینى كه سازنده امید است باید سه حقیقت را در نظر گرفت.
ـ رفتار خداوند با انسان
ـ برخورد حضرت حق با گنهكاران پشیمان
ـ توجّه به آیات و روایاتى كه درباره امید رسیده است.” ( انصاریان 1386)
با توجه به موارد فوق امیدواری سه مرتبه دارد:
1-مردی که عمل خیر انجام می دهد و امید قبولی دارد
2- کسی که گناه می کند و امید عفو دارد .
3-شخصی که دروغگو است و گناهان مختلف انجام می دهد و اصرار بر این گناهان دارد و آن ها را سبک می شمارد و با این وجود باز هم امید رحمت و عفو خدا دارد ولی امیدوار واقعی کسی است که بر چیزی که امید دارد عمل کند . (سلکی ،1376)
2-7 انواع امید
امید در دل انسان پدید میآید. در هر تلاشی كه برای تغییر صورت میگیرد و هدف والایی در آن نهفته، وجود امید قطعی است. معمولاً امید را به دو نوع فعال و منفعل تقسیم میكنند. اولی تضمین كنندة سلامت روانی و عاملی پویا و انرژی آفرین و دیگری مخرب و ویران كننده است. (حاتمی ،1385)
نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
الف ) امید فعال
در بینش دینی امیدی ستوده شده كه موضوع آن، زندگی پربارتر، رستگاری، زنده و سرشار بودن. و همراه با انگیزة قلبی، حركت، شجاعت وتلاش است؛ آمادگی داشتن برای چیزی كه تولد نیافته والبته میتواند به وجود آید؛ انتظار وجود حادثهای در هر لحظه، این نوع امید، آمادگی درونی، متراكم و «هنوز مصرف نشدهای» برای فعالیت است. آنان كه چنین امیدی دارند، نشانههای زندگی تازه را میبینند و هر لحظه آمادهاند تا به تولد آن چیزی كه آمادة زاده شدن است، یاری رسانند. این همان امیدی است كه پیامبر اسلام (ص) میفرمایند:
امید رحمت خدا برای امت من است. اگر امید نبود، مادری فرزند خویش را شیر نمیداد و كسی درختی نمی کاشت .( نهج الفصاحه/936،حاتمی ،1385)
ب ) امید منفعل
اگر كیفیت امید، حالتی انفعالی و كنش پذیر باشد، دروغ و بدون ایمان و تلاش است. ناتوان دانستن خود، دقیقاً به معنی ناامیدی است. امید انفعالی و كنش پذیر، سیمای دیگر گونهای از ناامیدی و یأس به شمار میرود. (اریک فروم،ترجمه روشنگر ،1374)
بزرگان دین، ما را از نومیدی برحذر داشتهاند و نام امید دروغین را بر آن نهادهاند.
امام باقر (ع) میفرماید: از امید دروغین بپرهیز كه تو را گفتار ترس حقیقی میكند. (مجلسی ، 1387ق )
برخی دیگر چنین گفتهاند كه: امیدها دو گونهاند: امیدهای واهی یا کاذب که به تعبیر قرآن “امنیه “است که شیطان ان را به انسان القا می کند . در سوره مبارکه نسا آیه 119 اینگونه امده که : “و آن ها را سخت گمراه کنم و به آرزوها سرگرم کنم “که در قالب آرزوهای کاذب مطرح می شود.
امام علی (ع)، در ترسیم این دویدن و نرسیدن میفرماید:
مَن سَعِی فی طَلَبِ السَّرابِ طالَ ثَعَبُهُ و كَثْرَ عَطَشْهُ، مَنْ أمَّلَ الرَّیَّ مِنَ السَّرابِ، خابَ أمَلْهُ و ماتَ بِعَطَشِهِ:( آمدی ،1386).
كسی كه در پی سراب (آرزوی واهی) برود، رنجش به درازا كشد و تشنگیاش افزون گردد؛ آن كه آرزوی سیراب شدن از سراب دارد، امیدش ناامید شود و در تشنهكامی خویش جان سپارد.
مقابل امیدهای واهی، امیدهای واقعی یا امید صادق هستند؛ امیدهایی كه دارای پایه واساسی منطقی و استوارند و از اعتقادات و باورهای دینی و ارزشهای مبتنی بر وحی الهی سرچشمه میگیرند. و، بیشتر شامل نوعی ایدهالها، آرمانها و آرزوهای گم شدهای است كه انسان با حاضر كردن آنها در ذهن و درون خویش، به نوعی آرامش خاطر دست مییابد. در صورت تداوم و تقویت آن آرمانها و آرزوها خود به خود زمینه جدا شدن از مسائل ورویدادهای واقعی زندگی و در نتیجه احساس بیگانگی با واقعیات، برای شخص فراهم می گردد . مانند انتظار راهیابی به بهشت که در پرتو ایمان و عمل صالح حاصل می شود . (جابر ،1390)
در جای دیگر امید را به دو قسمت امید فردی و اجتماعی تقسیم نموده اند .
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
بعضی معتقدند همچنان كه فرد بشر امید دارد، اجتماع بشر نیز امیدوار است. امید اجتماع، در اجتماعی یافت میشود كه همگی افراد در آن شركت دارند. هنگامی كه امید فرد، شدت یافت و نیرومند گردید، هدف و آرمان میشود. آنگاه بر اثر كوشش و تلاش فرد، امید رنگ اجتماعی میگیرد. وقتی امید اجتماعی شدت مییابد، هدف اجتماعی و آرمان بشری میشود و همان طور كه امید فرد، خو به خود انجام شدنی نیست و باید در پی آن روان شد تا بدان رسید، امید اجتماعی نیز چنین است؛ باید كوشید، رنج برد، مقاومت كرد، پایداری نمود، تابدان رسید امید اجتماعی، آسایش، سعادت، خوشبختی، تندرستی، برقراری عدل، كوتاهی دست ستمگران و دیگر امیدهاست كه همه افراد بشر در این خواستهها شریكاند) حاتمی ،1385)
با این نگرش که انسان تابع عمل و اندیشه خویش است وبه هر میزان تلاش کند نتیجه آن را می بیند .”و لیس للانسان الا ما سعی “(نجم /39) و این که انسان ذاتا اجتماعی خلق شده و سرنوشتش در گرو اجتماع و محیط است و دیگران در مبدا و معاد با او مشترکند . (زمر/6و غافر /67)و همه حق حیات دارند (انعام /151)و حیات نشانه ای از رحمت است . (روم /50)زیرا همه ازوجود خدایند (فجر /29) و باید رعایت ارتباط و پیوندهای اجتماعی (انفال /75و فرقان /54 ) و صله ارحام (بقره /27و رعد /21) شود و این که دیگران در ارزش های انسانی با او مشترکند مگر کسانی که با معیار واقعی سنجیده شوند (حجرات /13) در نتیجه انسان هیچ گاه نا امید از رحمت الهی نمی شود (یوسف /87)و ترسان از عذاب الهی و امید وار به رحمت اوست.(اسراء /57)و همواره جهان هستی را به منزله مزرعه آخرت می بیند .(موسوی همدانی ،1363)و برای رسیدن به کمال مطلوب که همان رضایت خداست (توبه /72)همواره امید وار به زندگی و ادامه حیات است . (جابر،1390)
2-8- تبین واژه رجاء
رجاء” در لغت به معنای گمان به وقوع چیزی است که موجب خوشحالی باشد که در فارسی از آن به امید، تعبیر می گردد.(راغب اصفهانی ، 1412)
“رجا، ” امیدواری و مظنه رسیدن به چیزی است که باعث مسرت باشد را گویند و این سرور، وقتی رجا است که بسیاری از اسباب رسیدن به محبوب را تحصیل کرده باشد اما توقع چیزی که هیچ یک از اسباب محبوب را مهیا نکرده آن را رجا نگویند، بلکه غرور و حماقت گویند. همانند کسی که انتظار گندم بکشد در حالی که تخم آن را در زمین شورهزاری که بیآب است افکنده باشد و اگر کسی بعضی اسباب را تحصیل نکرده که رسیدن به محبوب نزدیک باشد آرزو و تمنی گویند. مثل آن که دانه را در زمین مستعدی افکنده باشد اما در آب دادن کوتاهی کند. (نراقی ،1373)
بنابراین سزاوار است كه بنده در قلب خویش، بذر ایمان پاشیده و با آب طاعات، سیرابش كند، و كشت خویش را از خار اخلاق پاك كند؛ و آنگاه از فضل خدای، امید ،ثبات قدم و خیر عاقبتی كه منتهی به مغفرت شود، داشته باشد.چنین انتظاری «رجاء» نامیده میشود و پسندیده است.(جباران، 1378)
2-9 خوف و رجاء
از جمله شناختهای انسان به خدا معرفت این حقیقت است که خدا نعمت هایی که به مادر این دنیا داده مانند عمر و صحت و سلامتی -دوستان-اولاد –اموال و غیره از وی پس می گیرد. و به عبارتی این نعمت ها را از او سلب می کند و نیز معرفت به این که وی قادر است در جهان ابدی اوراازنعمت ها محروم و به عذاب و رنج ابدی مبتلا و به دوری از بهشت و نعمت هایش و از همه بدتر به دوری از خداو رحمت خداگرفتارسازد ودر مقابل هم می تواندبه ادامه بارش رحمت ادامه و به آن بیافزاید .توجه به این معنی و شناخت به خدا دوحالت نفسانی خوف و رجاءرا بر ما برمی انگیزد. بنابراین خوف و رجاءبه آینده انسان مربوط می شود . برخلاف شکر که در مقابل نعمتهایی است که خدا قبلا به انسان داده است خووف حالتی است ناشی از شناخت به خدابه این لحاظ که اوقادر است نعمت هارا از ماسلب کند و از نعمتهای اخروی محروممان سازد ورجاءحالتی است ناشی از شناخت خدابه این لحاظ که قادر است در آینده به اعطاءنعمتها ی دنیوی ادامه دهد و از نظر کمی وکیفی بر آن بیفزاید . خوف از محرومیت رحمت خدا و امید به آینده بهتر در فطرت انسان ریشه دارد و عامل نیرومندی برای حرکت انسان به شمار می آید .( مصباح ، 1386)
خوف و رجاء یا “بیم و امید” در آیات و روایات دو صفت از صفات خوب مؤمنان راستین است. اهل ایمان نه از غضب و عذاب خداوند ایمن می شوند و نه از رحمتش مأیوس و ناامید می گردند. توازن این بیم و امید که ضامن تکامل و پیشروی آنها در راه خدا است همواره در وجودشان حکمفرماست چرا که غلبه خوف بر امید، انسان را به یأس و سستی می کشاند و غلبه رجاء و طمع، انسان را به غرور و غفلت وا می دارد و این هر دو دشمن حرکت تکاملی انسان در مسیر او به سوی خدا است. به وسیله دو بال خوف و امید انسان می تواند به اوج آسمان سعادت پرواز کند و مسیر تکامل را طی نماید. (انصاریان ، 1386)
2-10-اجتماع خوف و رجا
منظور از اجتماع “خوف و رجا ء”بهره مندی آدمی از این دو ویژگی درونی است. به طوری که تعادل درونی خود را به طور مداوم حفظ کند و هرگاه غرور و غفلت دامنگیر او شد “خوف و ترس ” سراسر وجودش را فرا گیرد وهرگاه ناامیدی و افسردگی دامنگیر او شد رجاء و امید به رحمت دل او را لبریز کند لذا این دو باید در هر زمان در قلب انسان باشد تا آن تعادل مطلوب حاصل گردد و زمینه برای تکامل و صعود انسان به سوی سعادت ابدی و کمال فراهم گردد مانند کوهنوردی که در حال صعود از کوه باید هم بیم از سقوط داشته باشد و احتیاط کند و هم امیدوار به صعود با توانمندی و سلامتی باشد که از راه باز نایستد .(انصاریان ،1386)
طبق فرامین دینی ماترس و امید همراه هم هستند و انسان باید بین آنها تعادل را حفظ کند . خوف و رجاءمثل دوبال پرنده هستند که نقص در یکی،دیگری رانیز ناقص می کند . (سلگی ،1376)
یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّه.از آخرت می ترسد وبه رحمت پروردگارش امیدوار است . (زمر9)
حضرت على علیه السلام فرمودند: «خیرُ الاعمال اعتدال الرجاء والخوف؛ بهترین كارها، تساوی بین خوف و رجانسبت به خداوند است.(محمدی ری شهری ،1377)
در امور معنوى توازن ترس و امید، ضامن رشد و تكامل به سوى كردگار است. غلبه ترس بر امید، آدمى را به نومیدى و نیستى مى كشاند چنان كه سنگینى امید بر ترس از پروردگار نیز او را به غرور و غفلت مى كشاند؛ در نتیجه سبب در جا زدن و مانع سیر تكاملى آدمى خواهد شد. بندگان خاص بیم و امید را در كنار هم دارند و خدا را با خوف وطمع مى خوانند.(مکارم شیرازی ،1374)