۱- اعتقاد به سازمان: اگر سازمان خود را بهترین بدانید کافی نیست، باید اعتقاد راسخ داشته باشید که سازمانتان بهترین است. سازمانی این چنین، همواره بر خود می بالد و آرزوی کارکنانش آن است که سازمان مسیر رشد را ادامه دهد. سازمان های کار آفرین، تنها درباره “موفقیت” و ” کیفیت محصول” حرف نمی زنند، بلکه همواره دارای این ویژگی ها هستند.
۲- ترسیم چشم انداز: سازمان کار آفرین توانسته است چشم اندازی از آینده خویش را در برابر دیدگان اعضای خود قرار دهد. احساس وجود یک آینده روشن همواره منشا پیشرفت خواهد بود و افراد را به تحقق رویای خود ترغیب می نماید. البته هدف ها باید قابل دستیابی و مشخص باشند زیرا اگر اعضای سازمان اهداف آتی را مبهم یا دست نیافتنی بدانند ناکام مانده، سرانجام با شکست رو به رو خواهند شد.
۳- شناخت کافی از مشتری: در سازمان کار آفرین مشتری یک منبع ارزشمند اطلاعاتی است. در این سازمان شکایت های مشتریان مورد استقبال قرار می گیرد. زیرا هدف، آموختن درس های جدید و اقدامات اصلاحی در سایه اشتباهات گذشته است.
۴- تجزیه و تحلیل محیط: اگر سازمان تلاش نکند عوامل فعال در محیط خارجی خویش را درک کند، هر قدر به بازار جهانی نزدیک می شود با این عوامل نا آشنا تر می گردد و در نهایت بهترین فرصت ها را از دست خواهد داد.
۵- درک سازمان: سازمان های موفق هرگز تصویری ایده آل و مقدس از خود ترسیم نمی کنند. درک سازمان به معنی شناسایی نقاط ضعف و اجرای سیاست هایی به منظور کاهش نقاط ضعف است. یکی از زمینه های آسیب پذیری سازمان در رابطه با امور جاری و روزمره است. در مورد امور عادی سازمان باید مقرراتی وجود داشته باشد تا اطمینان یابیم که سازمان درکارهای روزمره نیز مانند فعالیت های کارآفرینی از تعهد لازم برخوردار است.
۶- محاسبه ریسک: سازمان کار آفرین ریسک پذیر است، ولی هنگامی پذیرای ریسک خواهد بود که نقش و اثر عوامل داخلی و خارجی را محاسبه نموده و ضریب موفقیت خود را بیش از هزینه های مربوط به شکست بداند.
۷- تحمل شکست
و آموختن درس های جدید از آن: هر سازمانی که آماده ریسک پذیری است ممکن است روزی با تجربه ای تلخ مواجه شود و شکست بخورد. تلاش برای شناسایی علت شکست و تحلیل آن؛ نه به منظور شناسایی فرد خطا کار و سرزنش وی بلکه برای جلو گیری از تکرار اشتباه، از ویژه گی های سازمان کار آفرین است.
۸- ارزش قائل شدن برای افراد و شاد نمودن محیط کار: ممکن است افراد برای کسب پول به سازمان بپیوندند. اما اگر سازمان برای این افراد و مهارت آنها احترام کافی قائل نشود و آنها از محیط کار خود لذت نبرند، وفاداری به سازمان و به تبع آن تولید کاهش می یابد.
۹- اهمیت کارهای روزانه و تقدیر از کسانی که این کارها را انجام می دهند: کارکنان اداری که کارهای روزانه را انجام می دهند وظیفه دارند از اقدامات دیگران (که حالت ابتکار و خلاقیت دارد) حمایت کنند. در عین حال که سازمان باید تلاش کند کار همه افراد را مهم بشمارد و از این دیدگاه تلاش های آنان را مورد تقدیر قرار دهد (همان منبع، ۱۹۴-۱۸۱).
۲-۹مدل های کارآفرینی سازمانی
کارآفرینی سازمانی عبارتست از مجموعه تلاشهایی برای توسعه مزیتهای رقابتی سازمان از طریق نوآوری و تغییرات معنیدار و نیز موازنه رقابت در یک صنعت میباشد(فری یرا[۱۲]، ۲۰۰۲: ۲).
مدلهای مختلفی برای کارآفرینی ارائه شده است که از آن میان به چهار مدل معروف که نسبت به بقیه اهمیت بیشتری دارند اشاره میشود:
۲-۹-۱الگوی کارآفرینی سازمانی کورنوال[۱۳] و پلرمن[۱۴]
کورنوال و پرلمن معتقدند که اصول کارآفرینی سازمانی به سازمان های انتفاعی و بخش خصوصی محدود نمیشود، بلکه میتوان همین فرایندها را در قبال سازمانهای غیرانتفاعی و غیر دولتی نیز به کار برد (کورنوال و پلرمن [۱۵]،۱۹۹۰: ۲۱۷ به نقل از قلی پور و همکاران،۱۳۸۷: ۱۱۷). الگوآنها چارچوب کارآفرینی سازمانی را بر مبنای مدیریت راهبردی نشان میدهد. آنها بر اساس رویکرد مدیریت راهبردی، چهارچوب کارآفرینی سازمانی را چنین توصیف میکند:
اطلاعات ورودی از محیط داخلی و خارجی سازمان به تشخیص و ارزیابی فرصتهای جذب بازار کمک میکنند و به دنبال آن دورنما، مأموریت، هدفها و استراتژیها تعیین و سپس اجرا میشوند. نمودار مدل کارآفرینی سازمانی کورنوال و پرلمن به صورت زیر است:
۲-۹-۲مدل ترغیب کارآفرینی سازمانی کوارتکو[۱۶] و هاجتس[۱۷]
نمودار مدل کارآفرینی سازمانی کوارتکو و هاجتس در نمودار زیر آمده است:
در اجرای مدل فوق چهارگام مهم در استراتژی کارآفرینانه سازمانی به شرح زیل میباشد:
توسعه بینش[۱۸] :
اولین گام مهم در طراحی یک استراتژی کارآفرینانه سازمانی مشارکت در دیدگاه نوآوری است.
تشویق و نوآوری
نوآوری ابزار لازم برای کارآفرینی است. از این رو سازمانها باید نوآوری را به عنوان عامل کلیدی در استراتژیهایشان درک کرده و به توسعه بپردازند.
ایجاد جو کارآفرینانه در سازمان
برای اینکه مجدداً انگیزهای برای نوآوری در شرکتهای امروزی ایجاد گردد، مهمترین گام و گام نهایی، سرمایهگذاری سنگین در فعالیتهای کارآفرینانهای است که موجب تجلی تفکرات جدید در یک محیط نوآور میشود.
توسعه تیمهای کارآفرینی
در شرکتهایی که نسبت به تشکیل اینگونه تیمها احساس تعهد میشود، نشانی از تغییر وجود دارد، در واقع آنها دگرگونی یا انقلابی را در پیش گرفتهاند (تقی زاده و همکاران،۱۳۸۶: ۱۶۲).
۲-۹-۳مدل ۴E:
مدل ۴E توسط مندوزا زایور[۱۹] در کتاب وی با عنوان کارآفرینی سازمانی(۲۰۰۴ ) مطرح شده است. این مدل هدف گرا است که سعی میکند به چهار هدف اصلی که برای موفقیت کارآفرینی سازمانی مهم هستند دست یابد، این چهار هدف عبارتند از:
اثربخشی[۲۰]
توانمند سازی[۲۱]
برابری در پاداش و مزایا[۲۲]
تساوی در اختیارات و آزادی عمل[۲۳]
مدل ۴Eمدلی عمومی و کلی است که چهارچوبی را برای موفقیت سازمانی ارائه میدهد که این چهارچوب بر روی چهرپایه و اساس اصلی قرار دارد. همچنین مدل فوق برای تضمین موفقیت کارآفرینی در سازمان دو پیشنهاد ارائه میکند:
پاداشهای معتبر و قابل توجه: به کارآفرینان سازمان به جای ارتقا، پاداشهای قابل توجه و مهم اعطا شود.
کارآفرینی دورهای(نوبتی): این موضوع به تغییر و تعویض نوبتی کارآفرینان در سازمان اشاره دارد.در این حالت کارآفرین سازمانی، از یک فرصت(پروژه)بهره برداری شده به یک فرصت در حال شکل گیری(بالقوه) منتقل میگردد.این انتقال غالباً با پاداشهای مهم و قابل توجه همراه است.
۲-۹-۴مدل کارآفرینی سازمانی آنتونیک و هیسریچ[۲۴]
مدل کارآفرینی سازمانی آنتونیک و هیسریچ
این مدل در سال ۲۰۰۲ توسط بوستجان آنتونیک و رابرت هیسریج ، اساتید دانشگاه اسلوونی وکلیوند آمریکل طرح ریزی شده است. به زعم پژوهشگران این مدل ،کارآفرینی سازمانی منشاء سر زندگی و عملکرد مثبت سازمان ها می باشد. ویژگی اصلی این مدل توجه طراحان در بکارگیری الگوی کارآفرینی سازمانی و نقش مولفه های سازمانی درآن از دیدگاه جهانی است.
مولفه ی محیطی
پویایی ارتباطات محیطی
فرصت فنآوری
تقاضا برای محصولات جدید
وضوح رقابتی
کارآفرینی سازمانی
نتایج
سرمایه گذاری مخاطره آمیز
فعالیت مبتکرانه
ارتباطات فعال
رشد و توسعه
سودآوری
بقاء
مولفه های سازمانی
ارتباطات سازمانی
کنترل رسمی
نظارت محیطی
ارزش های مبتنی بر رقابت
ارزش های مبتنی بر افراد
شکل (۲-۴) مدل کارآفرینی آنتونیک و هیسریج(علی اکبر فرهنگی ،۵۱۳،۱۳۸۶)
طراحان این مدل مبانی نظری مدل خود را در چهار بعد متمایز به شرح زیر بیان نموده اند:
بعد اول:سرمایه گذاری مخاطره آمیز شرکت در جست و جوی ورود به کسب و کارهای جدید مرتبط با محصولات فعلی شرکت.