کاریز(۱۹۹۳)معتقداست بیشترازدواجهابه نوعی دلزدگی راتجربه می کنند وبسیاری ازآنهاباکیفیت بسیار پایین به زندگی بی ثبات خودادامه می دهند که مسلمأبافراوانی افکاردرباره جدایی همراه خواهد بود
( شریفی و همکاران،۱۳۹۰).
روابط بین زن وشوهر از عوامل مهم در کیفیت زندگی است. تلاش اصلی جوامع در بالا بردن ارتقاء کیفیت زندگی در زمینه های متعدد می باشد. کیفیت زندگی مفاهیمی چون:سلامت وامنیت فردی وخانوادگی،اشتغال وروابط بین فردی وخانوادگی را به دنبال دارد(شریفی وهمکاران،۱۳۹۰).
کاهش تدریجی دلبستگی عاطفی به همسروجایگزینی عواطف منفی به جای مثبت همراه است(شریفی وبشلیده وهمکاران،۱۳۹۰)
سیرصعودی آمارطلاق ووجود تعارضان و آشفتگی دربین روابط زوجین، انگیزه محققان را برای یافتن عوامل مؤثر و راهکارهای مناسب جهت مقابله با فروپاشی این رابطه را افزایش داده است. یکی ازاین آشفتگیهاو نابهنجاریهای روانشناختی که به مرور زمان عشق وعلاقه بین زوجین را کم رنگ می کند و گاهی به طور کامل این رابطه رامحو کرده ومشکلات روحی روانی و جسمی و ایجاد روابط سرد وبی تفاوت (طلاق عاطفی)و به دنبال آن طلاق رسمی صورت می گیرد (پانیز،۱۹۹۶) تحقیقات کارشناسان خانواده نشان می دهد که امروزه شیوع دلزدگی بیشتر شده است.بطوریکه ۵۰% اززوجین بعد از ازدواج دچار دلزدگی زناشویی می شوند (پانیز،۱۹۹۶).
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
تحقیقات انجام شده نشان می دهد که عدم توانایی حل تعارضات زناشویی وتصورات رویایی از عشق،اثرات زیانباری بر سلامت روانی وجسمانی وعاطفی زوجین دارد که می تواند موجب ایجاد دامنه ای از مشکلات رفتاری و هیجانی را ایجاد می کند. زوال خانواده های گسترده، تغییر نقش زن و مرد، و باورهای ارتباطی را شامل می شود (ادیب راد،۱۳۸۴) از جمله عوامل دیگری که می تواند در دلزدگی نقش داشته باشد، کارکرد خانواده، تاب آوری فردی وباورهای معنوی که در دلزدگی زناشویی بطور مستقیم به آنها پرداخته نشده است (پانیز،۱۹۹۶).
نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
دلزدگی زناشویی در نتیجه درگیریهای طولانی مدت است که افراد از نظر عاطفی واحساسی خواسته ها وانتظارات و مطالبات عاطفی دارند که برآورده نمی شود.از پا افتادن جسمی وفرسودگی بدنی ناشی از دلزدگی به صورت خستگیهای طولانی و مزمن بروز می کند که حتی در خواب هم رفع نمی شود..
دلزدگی باعث فروپاشی رابطه می شود وفرد از لحاظ جسمی، روانی، عاطفی دچار مشکل شده وبا نشانه گانی از قبیل: خستگی، کسالت، بی حالی و بی حوصله گی، سر دردهای مزمن،درد معده، کم اشتهایی یا پر اشتهایی همراه است که گاهی با انگیزه ی خود کشی نیز همراه است (به نقل از ادیب راد،نسترن،ادیب راد،مجتبی،۱۳۸۴).
پویایی وبالندگی زندگی زناشویی مستلزم این است،که زن وشوهر از موضع و موقعیت برابر با یکدیگر وارد تعامل شوند چون در غیر این صورت رابطه زوجین بصورت مرضی وبه شکل سلطه گر وسلطه پذیردرمی آید،که این امردرنهایت سبب دلزدگی بین زوجین می شود (رایگان،۱۳۸۸).
دلزدگی زناشویی یک فرایند تدریجی است. وقتی شخص در پاسخ به استرس مدت دار و درد وفشار جسمی، روانی، عاطفی، جدای از کار و دیگر روابط معنی دار قرار می گیرد که نتیجه آن کاهش قدرت بهره وری است ایجاد می شود (گورکین،۲۰۰۹).دلزدگی زناشویی به علت توقعات غیر واقعی از همسر و ازدواج، تداوم استرس ها،واقعیت ها وفراز ونشیبهای زندگی بروز می کند (لینگرن،۲۰۰۳).
تعارض بین فردی یک عامل استرس زای مهم به شمار می رود (بشلیده وهمکاران ،۱۳۹۰) فرسودگی پاسخی انطباق یافته به استرس که در نهایت منجر به دلزدگی می شود. اظطراب، خشم، استرس، افسردگی بین زوجین باعث بی توجهی به رفتارهای مثبت می شود. و بیماریهای جسمی و روانی از جمله دلزدگی را به وجودمی آورد. دلزدگی حتی در یک روال عادی زندگی امری ممکن ومحتمل است (به نقل از شریفی وهمکاران،۱۳۹۰)
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
نتایج نشان داده بین دلزدگی و رضایت کلی از زندگی، دلزدگی و سلامت جسم و روان (ملامد وهمکاران، ۲۰۰۶)، نگرش مثبت و دلزدگی زناشویی (موسوی زاده ،۱۳۸۸)، رابطه صمیمانه با همسر ودلزدگی زناشویی (به نقل از یوسفی و باقریان،۱۳۹۰) رابطه معناداری وجود دارد.پانیز(۱۹۹۶) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که زنان بصورت معناداری در مقایسه با شوهران خود، بیشتر دچار دلزدگی می شوند.این پژوهش با پژوهش نویدی (۱۳۸۴) همسو است. همچنین ایجاددلزدگی درزنان تحت تأثیرعوامل کاری وغیرکاری می باشد، درصورتیکه در مردان تنهادراثر عوامل کاری به وجود می آید.
لینگرن (۲۰۰۳) دلزدگی رابه علت ناکامی در عشق بروز می کند وپاسخی است در برابر مسائل وجودی ونشانه نا امیدی فرد می باشد.انباشته شدن فشارهای روانی که تضعیف کننده عشق،افزایش تدریجی خستگی و یکنواختی وجمع شدن رنجشهای کوچک که به بروز دلزدگی کمک می کند
(پانیز،۱۹۹۶،ترجمه شاداب، ۱۳۸۱).
دلزدگی شکلی از استرس می باشد.پژوهشها حاکی از ان است که معنویت نقش مهمی در مقابله با استرس، افزایش شادکامی و رضایت زناشویی دارد.معنویت می تواند در حل تعارضات وکاهش دلزدگی زناشویی وافزایش کارکرد وکیفیت زناشویی مؤثر باشد.زوجینی که دچار دلزدگی زناشویی می شوند معنای برای زندگی خود ندارند و باورهای معنوی می تواند به عنوان یکی از شاخص های مهم در روابط زوجین باشد که می تواند بطور مستقیم یا غیر مستقیم بر دلزدگی زناشویی نقش داشته باشد(پانیز،۱۹۹۶).
جاکوبسن(۱۹۸۰)برنقش ارتباط منطقی درجلوگیری از بروز دلزدگی زناشویی تأکید می کند ومعتقداست شایعترین مشکلی که زوجهای ناراضی مطرح می کنند عدم موفقیت دربرقراری رابطه ی منطقی می باشد.چنانچه که همسران نتوانند در ارتباط با یکدیگر نیازهای خود را مطرح کنند،به نیازهای هم پی نمی برند و نمی توانند آنها را برآورده کنندو به دنبال آن استرس،ناکامی، خشم ونهایتأدچاردلزدگی می شوند.
عوامل زیادی در بروز دلزدگی نقش دارند که از جمله ی آنها می توان به:
• کیفیت زندگی زناشویی
• رضایت زناشویی
• سازگاری زناشوی
• تعارض زناشویی
• تعهدزناشویی
۲-۴-۱کیفیت زندگی زناشویی
کیفیت زندگی زناشویی را موفقیت و عملکرد درست در یک زندگی زناشویی توصیف کرده اند(گلن،۱۹۹۰).
متغیرهای مؤثر برثبات ازدواج و کیفیت زندگی زناشویی
عوامل بسیاری بر کیفیت زندگی زناشویی تأثیر گذار هستند که برخی از آنها شامل:
تشابه،جذابیت جسمانی،تحصیلات،سن،عوامل اقتصادی،اجتماعی، فرهنگی،اشتغال،سلامت جسمی و روانی،نحوه ی فرزندپروری
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
ویژگیهای فردی و عوامل شخصیتی
سبک دلبستگی ناایمن و وجودخصوصیات شخصیتی منفی دربین هر کدام از زوجین نیز یاعث بروز تنش در زوجین می کند (شیبانی تذرجی،۱۳۸۷).
مدت ازدواج: یافته ها نشان می دهد که کیفیت زندگی زناشویی در سالهای ابتدایی ازدواج با گذشت زمان کاهش می یابدوسپس رو به افزایش می گذارد.
ارتباطات اجتماعی،تقسیم وظایف،حضور فرزند انوقایع استرس زا در زندگی(گلن،۱۹۹۸).
۲-۴-۲رضایت از زندگی
رضایت از زندگی را ارزیابی فرد از کیفیت رابطه ی زناشویی می دانند(میر خشتی،۱۳۷۵).
توانایی زوجین برای حل و فصل تعارضات و مقابله با آنها رضایت یاعدم رضایت از زندگی زناشویی رانشان می دهد.
رضایت اززندگی بستگی به شرایط زیر دارد:
• بازبودن وهم فهمی:ریک احساسات و عواطف طرف مقابل بودن
• پذیرش: دیگری را همان گونه که هست پذیرفتن وپیش داوری و قضاوت نکردن
• توجه وعطوفت:اهمیت دادن به احساس طرف مقابل واحساس تعهد نسبت به رفاه او کردن
• شناخت و درک همسر
• ایجاد محیطی همراه با آرامش وشادمانی (ثنایی،۱۳۷۹)
۲-۴-۳سازگاری زناشویی
سازگاری زناشویی فرایندی است که درطول زندگی زوجین به وجود می آید. زیراکه لازمه ی آن انطباق سلیقه ها،شناخت صفات شخص مقابل، ایجادقواعد رفتاری والگوهای رفتاری است.بنابراین سازگاری زناشویی یک فرایند تکاملی دربین زن وشوهراست (قربانعلی پور،۱۳۸۴).
سازگاری زناشویی شامل:داشتن یک هدف مشترک درزندگی،انطباق و توانایی حل مسئله،ایجادروابط رضایت بخش همراه با شادمانی،چگونگی برخوردبامشکلات، باوریکدیگر،ارضاء کامل نیازهای روانی وجسمانی واحترام متقابل می باشد (اسچوماچرولئوناردو،۲۰۰۵).
۲-۴-۴تعارض زناشویی
تعارض بین زوجین می تواندبر موفقیت یا شکست رابطه بین آنهاتأثیرجدی داشته باشد.تعارض عدم توافق ومخالفت دو فردبایکدیگر،ناسازگاری درنظرات واهداف که درجهت مخالف بادیگری صورت می گیردکه باعث ایجاد ستیزه بین زوجین می شود(قلیلی رنانی،۱۳۸۴).
عوامل مؤثردرنارضایتی زوجین
• نارضایتی از عادات و ویژگیهای همسر
• مشکلات ارتباطی
• مشکل در روابط جنسی
• اختلاف در گذراندن اوقات فراقت
•آسیبها و مسائل روانی حل نشده
• تفاوتهای شخصیتی
•مقابله به مثل همسران
• مسائل مالی
•مسائل مذعبی
•خانواده ودوستان
۲-۴-۵تعهدزناشویی
تعهد یعنی وفاداری به همسر و خانواده.بودن در کنار خانواده در هنگام غم وشادی.تعهد باعث حفظ وبقای یک رابطه می شود.توجه به رفاه وآسایش همسر، بودن زوجین در شرایط مختلف زندگی ازقبیل،بیماری وسلامتی،ثروت یا فقر وشرایط مختلف زندگی از نشانه های تعهد به همسر وخانواده می باشد (عرشی،۱۳۸۶)
۲-۵ سوابق و پیشینه پژوهش:
۲-۵-۱ سوابق و پیشینه تحقیق در داخل:
حسین رئیسی (۱۳۸۳) در پژوهشی که به بررسی اثربخشی آموزش شادمانی بر سلامت روان و کاهش فشار خون بیماران مبتلا به فشار خون در شهر اصفهان پرداخته است چنین نتیجه گرفته است که شادکامی می تواند زمینه افزایش و بهبودی سلامت روان در میان بیماران مبتلا به فشار خون در پی داشته باشد .
جعفری ٬ عابدی و لیاقت درار (۱۳۸۳)به «بررسی میزان شادمانی و عوامل همبسته با آن در دانشجویان دانشگاه های شهر اصفهان»پرداختند نتایج پژوهش آن ها بیانگر آن بود در مجموع عوامل شناختی و رفتاری مورد بررسی ۶۰ درصد میزان شادمانی را تعیین می کنند؛ از این ٬ مقوله بیان احساس ها ؛ ۲/۴۳ درصد ٬ پرورش شخصیت سالم؛ ۵/۷ درصد٬ شادمانی کلی ؛ ۲/۴ درصد ٬ دوری از نگرانی ؛ ۷/۲ درصد٬ روابط اجتماعی ؛ ۶/۱ درصد ٬ خود بودن؛ ۸/۰ درصد٬ صمیمیت ؛ ۴/۰ درصد و پرورش شخصیت اجتماعی و توجه به زمان حال ٬ هر یک ۲/۰ درصد از شادمانی را تعیین می کنند.
از سوی دیگر ٬ ۱۵ عامل شناختی رفتاری کلی شامل : فعالیت ٬ روابط اجتماعی ٬ از بین بردن احساس های منفی ٬ خوش بینی ٬ بیان احساس ها ٬ سطح توقعات پایین ٬ خود بودن ٬ صمیمیت، برنامه ریزی ٬ توجه به زمان حال ٬ الویت دادن به شادی ٬ خلاقیت ٬ دوری از نگرانی ٬ پرورش شخصیت سالم و پرورش شخصیت اجتماعی ٬ همگی دارای رابطه معناداری با شادمانی هستند.از بین عوامل جمعیت شناختی مورد٬ بررسی ٬ نتایج حاکی از آن بود که هرچه سن افزایش می یابد ٬ شادمانی کمتر می شود.همچنین با افزایش نمره معدل تحصیلی ٬ شادمانی نیز در دانشجویان افزایش می یابد.
عظیم زاده،حسینی مهر،رحمانی(۱۳۹۰) درپژوهشی با عنوان بررسی ارتباط بین مؤلفه های مدل پنج عاملی شخصیت و شادکامی در دانشجویان که با روش پژوهشی توصیفی (همبستگی)برای انجام این پژوهش تعداد ۳۸۰ نمونه که ۲۸۰ دختر و۹۰ پسر بوده اند.ابزاراندازه گیری شامل پرسشنامه شادکامی آکفورد و برسشنامه ۵عاملی شخصیتNEOاستفاده گردیده است. نتیجه نشان داد که، شادکامی با مسئولیت پذیری همبستگی مثبت و معنادار، و با روان رنجوری همبستگی منفی ومعناداردارد.
فرزادفر،مولوی،آتش پور(۱۳۸۵)این پژوهش باهدف تعیین تأثیر آموزش شادمانی فرودایس برکاهش افسردگی زنان بی سرپست شهراصفهان بوده است.روش پزوهشی شبه آزمایشی به روش پیش آزمون وپس آزمون می باشد.برای این منظور ۳۰ زن بی سرپرست کمیته امدادامام خمینی مناطق پنجگانه شهراصفهان درنظرگرفته شد.آزمون مورد استفاده،آزمون افسردگی بک میباشد.نتایج نشان می دهد که آموزش شادمانی فوردایس افسردگی زنان بی سرپرست را به طور چشم گیری کاهش داده است.
علیزاده،رجایی،حسینی(۱۳۹۱)در پژوهشی با عنوان اثربخشی امیددرمانی به شیوه گروهی برافزایش میزان امیدبه زندگی در بیماران مبتلا به HIV مثبت.که با روش شبه آزمایشی طرح پیش آزمون وپس آزمون با گروه کنترل.برای انجام این پژوهش ۲۰ نفراز بیماران مرد دارای HIV مثبت درمرکز مشاوره بیماریهای رفتاری-عفونی مشهد،به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.دراین پژوهش از پرسشنامه امیداشنایدر استفاده گردیده است.نتایج نشان می دهد که امیددرمانی به شیوه گروهی به طور معناداری موجب افزایش امید به زندگی دربیماران مبتلا بهHIV گردیده است.
رسولی،بهرامیان،زهراکار(۱۳۹۲)در پژوهشی با عنوان تاثیر امید درمانی گروهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکروزیس.با روش پژوهشی شبه آزمایشی با گروه آزمایش وکنترل.نمونه گیری به صورت داوطلبانه از میان بیماران عضوانجمنMS اصفهان انتخاب شدند.۲۴ آزمودنی که۱۲ نفر در گروه آزمایش و۱۲نفر در گروه کنترل قرار گرفتند.نتایج این پژوهش نشان داد که کیفیت زندگی بطور معناداری نسبت به گروه کنترل بالا رفته است.
نشاط دوست وهمکاران(۱۳۸۸)در پزوهشی به بررسی ومقایسه دو روش دارو درمانی وامید درمانی برابعادکیفیت زندگی بیماران دارای فشارخون اساسی.دراین پژوهش از روش شبه آزمایشی با گره آزمایش وکنترل.نمونه مورد نظر۴۰ نفر از بیماران دارای فشارخون مراجعه کننده به مرکز قلب وعروق دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می باشند.ابزار مورداستفاده پرسشنامه کیفیت زندگی فرم کوتاه بوده است.نتایج این پژوهش نشان داده که امیددرمانی بیش از دارو درمانی باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران بوده است.