من ز کس بر دل کجا بندی نهم
نه طعام هیچ ظالم خوردهام
همت عالیم ممدوحم بس است
نام هر دون را خداوندی نهم
نه کتابی را تخلص کردهام
قوت جسم و قوّت روحم بس است
(منطقالطیر: ۴۴۱)
۴-۲-۳- آثار عطار
عطار، چه در هنگام اشتغال به عطاری و چه در دوره اعتزال و گوشهگیری، که گویا در اواخر عمر دست داده بود، به نظم مثنویهای بسیار و پدید آوردن دیوان غزلیات و قصاید و رباعیات، و تألیف کتاب نفیس و پرارزش تذکرهالاولیاء همت گماشت.
دولتشاه در مورد آثار عطار میگوید:
«شیخ را دیوان اشعار بعد از کتب مثنوی چهل هزار بیت باشد؛ از آن جمله ۱۲هزار رباعی گفته و از کتب طریقت تذکرهالاولیا نوشته و رسائل دیگر به شیخ منسوب است؛ مثل اخوان و صفا و غیر و ذالک، و از نظم آنچه مشهور است این است: اسرارنامه، الهینامه، مصیبتنامه، جواهرالذات، وصیتنامه، منطقالطیر، بلبلنامه، حیدرنامه، شترنامه، مختارنامه، شاهنامه، دوازده کتاب نظم است و میگویند ۴۰ رساله نظم کرده است و پرداخته اما نسخ دیگر متروک و مجهول است و قصاید و غزلیات و مقطعات شیخ مع رباعیات و کتب مثنوی صدهزار بیت بیشتر است. و غیر از اینها منظومههای دیگری به نام مظهرالعجایب، هیلاجنامه، لسانالغیب، مفتاحالفتوح، بیسرنامه «پسرنامه» و آثار دیگری را نیز به او منسوب کردهاند که به سبب رکاکت الفاظ و سستی افکار مسلماً از عطار نیست.» (دولتشاه سمرقندی، ۱۳۸۲: ۱۸۹)
آنچه مسلم است فهرست دقیقی از آثار این شاعر بزرگ پارسیگوی در دست نیست. تاکنون بالغ بر صد اثر به عطار نسبت داده شده است که در انتساب بسیاری از آنها به وی جای شک و تردید است؛ اما آثاری که به قطع و یقین میتوان از آن او دانست، به قرار زیر است:
مصیبتنامه
الهینامه
اسرارنامه
مختارنامه
منطقالطیر
دیوان قصاید و غزلیات
تذکرهالاولیاء
مصیبتنامه یکی از برجستهترین آثار عطار است. این منظومه در کمال پختگی خلق شده است و عمق تنوع اندیشه عطار در این منظومه کاملاً محسوس است.
الهینامه از دیگر منظومههای برجسته عطار است که به عقیده استاد شفیعی کدکنی نام اصلی این منظومه خسرو نامه بوده است. (برای آگاهی بیشتر رک. شفیعی کدکنی، مقدمه منطقالطیر ، ۱۳۸۴: ۳۳-۳۴)
اسرارنامه نیز منظومهای است مشتمل بر حکایات کوتاه عرفانی که در چند باب تدوین شده است.
مختارنامه مجموعه رباعیات عطار است، مشتمل بر حدود دوهزار و سیصد رباعی که عطار خود در اواخر عمرش آنها را در پنجاه باب تدوین کرده و مقدمهای به نثر در آغاز آن قرار داده است.
دیوان قصاید و غزلیات عطار نیز از آثار درخور توجه عطار است. غزلیات این مجموعه از مهمترین مراحل تکامل غزل عرفانی فارسی است. اوج این شیوه غزلسرایی را میتوان در دیوان غزلیات مولوی جست.
تذکرهالاولیاء عطار از برجستهترین آثار ادبیات منثور عرفانی است. عطار در تذکرهالاولیاء خواسته تا آنچه را از عرفان و تصوف تا عصر او باقی مانده بود، نگاه داشته و زمینه سلوک را برای کسانی که در عصر او میزیستند، تبیین کند. پیش از عطار در عرفان و تصوف سه قربانی بزرگ به چشم میخورد؛ عین القضات، حلاج و سهروردی. او در حقیقت مرگ آنها را مرگ حقایق زنده و افکار عریان تصور میکند و از این رو میخواهد شیوهای را ترویج کند که در آن در عین حال که سالک به پیش میرود، تصوف بیش از این قربانی ندهد.
در میان آثار منثور عطار، منطقالطیر دارای اهمیت ویژهای است. این اثر که در حقیقت مهمترین و مشهورترین مثنوی عطار است، منظومهای رمزی بالغ بر ۴۶۰۰ بیت است که البته تعداد ابیات آن در میان نسخ چاپی مختلف، تاحدودی متفاوت است. عطار در این منظومه از تمثیل و حکایت برای بیان مفاهیم و رموز عرفانی بهره گرفته است. هرچند استفاده از قصه پرندگان برای بیان مفاهیم عرفانی و فلسفی منحصر به عطار نیست و پیش از او فیلسوفانی چون ابن سینا و غزالی در رسالههای طیر، و سهروردی در رساله عقل سرخ و صفیر سیمرغ از این قبیل حکایتها برای بیان مقاصد عرفانی و فلسفی بهره گرفتهاند، منطقالطیر عطار به لحاظ قدرت داستانپردازی و نیز از حیث عمق معانی و مفاهیمی که شاعر در صدد بازگویی آنها برآمده است، شایان توجه بیشتری است.
این منظومه کمنظیر، که نشاندهنده توانایی بینظیر شاعر و نیز قدرت تخیل و خلاقیت او در به کارگیری زبان داستان برای بیان رموز عرفانی و مراتب سیر و سلوک و تعلیم سالکان طریقت است، همواره در طول تاریخ ادب فارسی مورد توجه ادیبان و شعردوستان بوده است. در عصر حاضر نیز ادبپژوهان به این اثر توجه ویژه داشته و سعی کردهاند تصحیحات درخور و منقحی از آن ارائه دهند.
هم اکنون چندین نسخه چاپی از منطقالطیر در دست است که از لحاظ اهمیت در یک مرتبه نیستند. در این بخش به برخی از مهمترین این نسخهها اشاره میکنیم:
اولین نسخه چاپی منطقالطیر متعلق به محمدجواد مشکور است که نخستین بار به سال ۱۳۴۱ به چاپ رسید. سیدصادق گوهرین در سال ۱۳۶۴ نسخه دیگری از منطقالطیر را به چاپ رساند. از دیگر چاپهای منطقالطیر که دارای اهمیت ویژهای است، تصحیح برجسته محمدرضا شفیعی کدکنی است که اول بار به سال ۱۳۸۳ روانه بازار شد. اما آخرین و مهمترین تصحیح منطقالطیر متعلق به محمود عابدی و تقی پورنامداریان است که به سال ۱۳۹۰ به چاپ رسیده است.
منطقالطیر که از مثنویهای تمثیلی عرفانی ادب فارسی است، در بحر رمل مسدس مقصور (محذوف) سروده شده است. عطار در این مثنوی شناخت راز هستی و رسیدن به حق را در گروی گذر از هفت منزل میداند و از آنها به عنوان هفت وادی و یا هفت شهر عشق یاد میکند. این هفت وادی به ترتیب عبارتند از: طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، و فقر و فنا. در این داستان گروهی از مرغان برای جستن و یافتن پادشاهشان؛ سیمرغ، سفری را آغاز میکنند. در هر مرحله، گروهی از آنها از راه بازمیمانند و به بهانههایی از ادامه مسیر صرفنظر میکنند. تا اینکه پس از عبور از هفت مرحله، از گروه انبوهی از پرندگان تنها سی مرغ باقی میمانند و با نگریستن در آینه حق درمییابند که سیمرغ در وجود خود آنهاست. در نهایت با این خودشناسی، مرغان جذب وجود حق میشوند و حقیقت را در وجود خویش مییابند.
منطقالطیر که ظاهراً آخرین مثنوی عطار است، در روزگاری سروده شده است که شاعر در زمینه سرودن شعر در اوج قدرت و پختگی بوده است.
منطقالطیر «داستان یک جستوجوست؛ جستوجوی سیمرغ بینشان. یک اودیسه روحانی که سیر در مقامات و احوال سالک را تصویر میکند و مراتب و مدارج این سلوک را در رمز جستوجوی مرغان به بیان میآورد» (زرینکوب، ۱۳۸۷: ۸۹).
موضوعی که در منطقالطیر حائز اهمیت ویژهای است، جنبه سمبلیک این اثر است و این مسأله به یکی از مهمترین عوامل جذابیت آثار عطار بدل گشته است.
موضوع مهم دیگر در مورد مثنوی ساختار منسجم آن است. به گفته استاد شفیعی کدکنی «کمتر اثری از آثار منظوم ادب فارسی چنین ساختار کاملی دارد. تنها در بخشهایی از شاهنامه، از قبیل داستان رستم و اسفندیار، میتوان چنین انسجامی در طرح صحنهها و حوادث داستان مشاهده کرد. منطقالطیر عطار مجموعهای از حکایتهایی است که قوم ایرانی در طول قرون و اعصار آنها را حفظ کرده و و در نهایت این حکایتها به دست هنرمند بزرگی چون عطار رسیده و در ترکیب نهایی خویش به صورت یکی از شاهکارهای ادبیات جهان درآمده است.» (شفیعی کدکنی، مقدمه منطقالطیر، ۱۳۸۴: ۱۰۹- ۱۱۰)
عطار غیر از اینکه شخصیتی است که دارای وجوه عرفانی برجسته است، اندیشمندی است که برای خویش رسالتی قایل است. او آگاهانه به منظور پاسداشت و حفظ میراثی که از گذشتگان باقی مانده است، منظومههایی شگرف آفرید. سخنان عطار در منطقالطیر به مراتب سنگینتر از عرفای پیش از او بود. او برای ترک عادات گذشته، زمینه را با قصهها و روایت فراهم میکند.
عطار سختتر از حلاج سخن گفته است، اما در قالبی که نه معاند و نه عوام و نه حاکم نتوانند او را در چنبر قتل و غارت گرفتار سازند. به همین دلیل مجموعه آثار او؛ الهینامه، اسرارنامه، منطقالطیر، مصیبتنامه و … طرح سلوک فکری دیگری است، بیآنکه عرفان قربانی دیگری دهد.
حرکت بزرگ عطار، در حقیقت زمینهسازی برای رشد تصوف و عرفان است که او این کار با آگاهی تمام انجام داده است و به تعبیری سنایی، منظومه معنادار عرفان را طرح کرد، اما این منظومه حرکت و روح نداشت و عطار روح را در عرفان و تصوف وارد کرد. زبان سنایی، زبان سنگینی بود که هرکسی آن را درک نمیکرد؛ اما عطار آگاهانه این زبان را نرم کرد و با بهره گرفتن از تمثیل و قصه و حکایت، مفاهیم عمیق عرفانی را برای مردم قابل فهم نمود.
از همین روست که بعد از عطار هرکسی در حیطه عرفان و تصوف سخنی گفته، بی هیچ شک و شبههای متأثر از تفکرات عرفانی عطار است. اما تعهد و رسالت عطار تنها تبیین سیر و سلوک و طی طریق نیست، بلکه تعهد او به اصلاح زیرساختهای جامعه را نیز میتوان به نظاره نشست.
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
۴-۲-۴- خلاصه داستان شیخ صنعان
شیخ صنعان که در کهنسالی، در دیرش با چهارصد مرید دلباخته به سر میبرد، چند شب متوالی خواب میبیند که در بلاد روم بر بتی سجده میکند. تداوم این خواب شیخ عابد را به اندیشه وا میدارد، تا اینکه تصمیم میگیرد به همراه مریدان از حجاز به روم رود، تا شاید راز این معما را بگشاید. در روم شیخ دختری زیبا و فتّان را میبیند و شیفته دختر میشود.
دختر ترسا چو برقع برگرفت
چون نمود از زیر برقع روی خویش
گرچه شیخ آنجا نظر بر خویش کرد
شد بهکل از دست و از پای اوفتاد
هرچه بودش سر به سر نابود شد
عشق دختر کرد غارت جان او بند بند شیخ آتش درگرفت
بست صد زنّار از هر موی خویش
عشق ترسازاده کار خویش کرد
جای آتش بود بر جای اوفتاد
ز آتش سودا دلش پر دود شد
ریخت کفر از زلف بر ایمان او
(منطقالطیر: ۱۵۱- ۱۵۲)
دختر ترسا که این همه بیقراری را میبیند، شرط وصال خویش را بر چهار چیز میبندد: