۳-۲-۵-۲ زبان و ایدئولوژی
در هر جامعه ای ایده ها و باورهای مورد قبول اکثریت جامعه، همان ایده ها و باورهای طبقه حاکم بر جامعه است که تلاش می کند آنها را به افراد دیگر و نیز اقلیت های جامعه منتقل کند و در جهت تثبیت آنها گام بردارد. در عصر حاضر افراد جامعه کمتر با یکدیگر به صورت رو در رو ارتباط دارند. بنابراین طبقه حاکم برای انتقال ایده ها و باورهای خود به دیگر افراد ناچار است به وسایل ارتباط جمعی(رسانه ها) و استفاده از فناوری های نوین ارتباطی رو آورد(وُداک و چیلتون،۱۷:۱۹۹۵).
به عبارتی دیگر سیاستمداران حاکم با دسترسی به و تسلط بر رسانه های غالب در پی ترویج و تثبیت ایدئولوژی خود در جامعه هستند(وَن دایک،۴۷:۱۹۹۳).بنابراین، رسانه ها وسیله اصلی شکل دهی و انتقال گفتمان ایدئولوژیک حاکم بر جامعه هستند.
راجر فاولر،زبان شناس انگلیسی، معتقد است زبان رسانه، خنثی نیست بلکه یک واسطه بسیار سازنده جهت انتقال ایدئولوژی از قدرت حاکم بر جامعه است. فاولر خبر را به عنوان گفتمانی می شناسد که جدای از انعکاس واقعیت های اجتماعی و آمار و ارقام تجربی در آنچه برگر و لاکمن “ساخت واقعیت های اجتماعی” می نامند(که خود تحت تاثیر ایدئولوژی حاکم قرار دارد) دخالت می کند(فاولر،۲:۱۹۹۱-۱).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۴-۲-۵-۲ نظریه اقتصاد سیاسی رسانه
عکس مرتبط با اقتصاد
نظریه “اقتصاد سیاسی[۵۹]” رسانه ضمن تاکید بر وابستگی فرهنگ و جهان بینی به زیر ساخت اقتصادی، به تحلیل تجربی ساختار و مالکیت رسانه ها و شیوه های عملکرد آن ها در بازار توجه می کند و باور دارد که ویژگی بارز اطلاعاتی که توسط رسانه ها برای جامعه تولید می کنند از طریق ارزش مبادله ی پیام های مختلف و منافع اقتصادی مالکان و تصمیم گیرندگان قابل تبیین است. پیامد چنین وضعی، کاهش منابع رسانه ای مستقل، تمرکز بر بازارهای بزرگتر و نفی بخش های ضعیف تر و فقیرتر مخاطبان بالقوه است.
نظریه اقتصاد سیاسی رسانه ها بیش از آنکه بر محتوای ایدئولوژیک رسانه ها تاکید کند، بر ساختارهای اقتصادی تکیه می کند. این نظریه رسانه ها را به عنوان بخشی از نظام اقتصادی و در رابطه با نظام سیاسی بررسی می کند. ایدئولوژی را به عوامل زیربنایی وابسته می داند، که این اندیشه باعث نیاز به تحلیل ساختار مالکیت و طبقات اجتماعی می گردد.
نظریه پردازان این نظریه معتقدند که رسانه ها ابزاری جهت گسترش بازار و منافع طبقه حاکم هستند. رسانه ها در واقع به گونه ای به تولید دانش می پردازند که منافع و سودهای کلان این طبقه را تضمین می نمایند. تضمین منافع طبقاتی باعث از بین رفتن استقلال رسانه ها و به زیر سلطه منافع اقتصادی سیاسی طبقه حاکم رفتن، نادیده گرفتن جنبه های انسانی فقر و تنگدستی اقشار وسیعی از مردم متعلق به طبقات پایین جامعه، توجه به بازارهای کلان اقتصادی و ترس از سرمایه گذاری های رده میانی می گردد(مهدی زاده،۱۷۳:۱۳۸۹).
۵-۲-۵-۲ رمزگذاری/رمزگشایی و نظریه دریافت
استوارت هال در مقاله رمزگذاری/رمزگشایی گفتمان تلویزیونی(۱۹۷۳)، بر این نکته تاکید می کند که فرایند ارتباط ـ از لحظه تولید پیام تا لحظه دریافت پیام از سوی مخاطب ـ باید به عنوان یک کلیت در نظر گرفته شود. هال استدلال می کند که امکان استنباط بیش از یک برداشت یا قرائت از متون رسانه ای وجود دارد؛ یعنی میان پیامی که به وسیله فرستنده رمزگذاری می شود و آنچه از سوی مخاطب رمزگشایی می شود، لزوماً انطباق یا همانندی وجود ندارد(همان،۲۱۴).
۶-۲-۵-۲ مخاطب و رسانه
این نظریه که به عنوان نظریه “روابط مخاطب رسانه ها” نیز مشهور است به جای پیام، بر مخاطب تاکید می کند و برخلاف نظر تاثیرات شدید رسانه، مصرف کننده رسانه را به جای بیان رسانه، به عنوان نقطه آغاز فرض می کند. این رویکرد مخاطبان را افرادی فعال می داند که از مفهوم و محتوای رسانه ها استفاده می کنند؛ نه افرادی که منفعل و تحت تاثیر رسانه هستند(استیفن،۷۶۳:۱۳۸۴). مخاطب از میان مجاری ارتباطی و محتواهایی که به وی عرضه می شود، بر اساس نوعی ملاک، دست به انتخابی آگاهانه و انگیزه دار می زند. لازم به ذکر است فعال انگاشته شدن مخاطب، در درجه اول بستگی به این دارد که مخاطب تا چه حد آگاهانه و با انگیزه دست به انتخاب می زند؛ البته به موضوعاتی مثل تأمل آگاهانه در رسانه و بهره برداری از آنچه رسانه به وی عرضه کرده است نیز مرتبط می باشد(مک کوایل،۳۳۲:۱۳۸۵-۳۳۱).
۷-۲-۵-۲ نظریه شکاف آگاهی
نظریه شکاف آگاهی بر این عقیده استوار است که رسانه ها فاصله اطلاعاتی بین طبقات مختلف مردم را روز به روز بیشتر می سازند. چرا که شیوه ارتباطات آنان با رسانه ها متفاوت است و چگونگی برخورداری آنان با میزان دسترسی به رسانه ها و نحوه استفاده از اطلاعات نیز یکی از عوامل وجود این شکاف محسوب می شود.
این نظریه اولین بار توسط آقای فیلیپ تیکهونور و همکارانش ارائه شد. در مقاله ای که وی در سال۱۹۷۰ ارائه کرده است به جریان رسانه های همگانی به عنوان عامل ایجاد تفاوت در میزان دانش و آگاهی مردم اشاده نموده و آن را ((نظریه شکاف آگاهی )) نام نهاده است.
وی معتقد است که همزمان با جریان اطلاعات توسط رسانه های همگانی در یک جامعه، بخشی از مردم که شرایط اقتصادی بهتری دارند ، دسترسی بیشتر و سریع تری نسبت به بخشی از مردم که وضع معیشتی نا مناسب تر دارند ، بدست می آورند . بنابراین ، شکاف در میزان آگاهی بین گروه های مختلف مردم بیشتر از آنچه که توسط رسانه ها کاهش یابد ، موجب افزایش فاصله ها بین آگاهی آنان می گردد.
آنها معتقدند که افزایش اطلاعات در جامعه توسط اعضاء جامعه بطور یکنواخت صورت نمی گیرد. بدین معنی که گروهی از مردم که از طبقات اقتصادی بالاترند ، توانائی و شرایط بهتری دارند تا اطلاعات را کسب کنند . پس مردم جامعه به دو گروه تقسیم می شوند.
گروه اول ، گروهی هستند که اعضاء آن را افراد تحصیل کرده جامعه تشکیل می دهند ، آنها اطلاعات زیادی دارند و در مورد هر چیز می توانند اظهار نظر کنند.
گروه دوم ، گروهی هستند که دانش و سواد کمتری دارند و آگاهی آنها در مورد مسائل پیرامونشان اندک است.
گروه با پایگاه اقتصادی پائین تر که با سطح سوادشان تعریف و طبقه بندی شده اند و آگاهی کمتری در مورد مسائل عمومی و اجتماعی خود دارند ، ارتباط مداومی با اخبار و رویدادهای مهم روز ندارند و اکثراً هم از عدم آگاهی خود نیز بی اطلاعند.
موضوع شکاف آگاهی نیز خود سبب افزایش فاصله بین مردم یک جامعه می گردد که در طبقه بالا و پائین (یا گروهای اول و دوم) قرار دارند.
تلاش برای بهبود وضع زندگی مردم از طریق رسانه های گروهی نه تنها همیشه مؤثر نبوده ، بلکه رسانه ها خود گاهی موجب افزایش تفاوت ها و فاصله ها بین اعضاء جامعه می گردند.
رسانه ها ، اطلاعات را منتشر می کنند و آندسته از مردم که موقعیت های اقصادی بهتری دارند ، با روش های متفاوت تر از آن دسته از مردم که از طبقه اقتصادی و اجتماعی پائین تری هستند ، آن را دریافت می کنند . این نظریه کمک می کند تا به علت ها و دلایل این تفاوت ها بهتر و بیشتر پی ببریم.
آن دسته از مخاطبینی که دارای سطح تحصیلات بالاتر هستند بیشتر از سایرین به اطلاعات در بین مردم می شود. خصوصاً زمانیکه همه گروه های مردم در معرض اطلاعات از طریق رسانه های گروهی قرار نگیرند(هولبروک،۲۰۰۲).
۳-۵-۲ چارچوب نظری
در این تحقیق از نظریه استفاده و خشنودی و نظریه سواد رسانه ای از نظر الیزابت تامن، به عنوان چارچوب نظری تحقیق، استفاده شده است و برای تعیین روابط بین متغیرها و تحلیل نهایی تحقیق از این دو نظریه کمک گرفته شده است.
نظریه استفاده و خشنودی تاکید عمده ای بر نقش فعال مخاطب دارد که در لایه ی اول نظریه الیزابت تامن نیز تاکید بر این نکته دارد که مخاطب خود را ملزم می کند در استفاده از رسانه ها جیره مصرف داشته باشد و در لایه ی دوم با توجه به ویژگی های پیام دهنده، برخی از پیام ها که مطلوب مخاطبان است برگزیده و بقیه پیام ها نادیده گرفته می شود که نظریه استفاده و خشنودی نیز، ضمن فعال انگاشتن مخاطب، بر نیازها و انگیزه های وی در استفاده از رسانه ها تاکید می کند و بر آن است که ارزش ها، علایق و نقش اجتماعی مخاطبان مهم است و مردم بر اساس این عوامل آن چه را می خواهند ببینند و بشنوند، انتخاب می کنند.
همچنین، رویکرد استفاده و خشنودی متضمن تغییر کانون توجه از مقاصد ارتباط گر به مقاصد دریافت کننده است. این رویکرد می کوشد تا معلوم سازد که وسایل ارتباط جمعی چه کارکردهایی برای مخاطب دارد و فرض اصلی نظریه استفاده و خشنودی این است که افراد مخاطب، کم و بیش به صورت فعال به دنبال محتوایی هستند که بیشترین رضایت را برای آنها فراهم سازد و میزان این رضایت بستگی به نیازها و علایق فرد دارد.
در توضیحات لایه سوم نظریه تامن نیز به نقد پیام های رسانه ای پرداخته می شود. این بعد از سواد رسانه ای به اندازه ای اهمیت دارد که «هابز» از آن به عنوان «فهم سطوح بالاتر» یاد می کند. از نظر هابز، این جنبه از سواد رسانه ای توان پیش بینی کننده ی قوی برای شناسایی نیازها و انتظارات مخاطبان را فراهم می آورد.
۴-۵-۲ جمع بندی
از مجموعه نظریاتی که در این فصل آمده است نتیجه می گیریم که سواد رسانه ای شامل یک نظام تفسیری و ترجیحی و متأثراز داوری های ذهنی و اخلاقی است که مواجهه فرد را با پیام های رسانه ای (چه در دسترس و چه جستجوگرانه) شکل می دهد و موجب می شود مخاطبان در استفاده از پیام ها و انتخاب آنها مسئولیت بیشتری احساس کنند و از همه مهمتر اینکه، با دیدی انتقادی به پیام های رسانه ای بنگرند. این دید انتقادی با نظریات مطرح شده در این فصل ارتباط مستقیم دارند که برای ساختن متغیرها و تحلیل نتایج تحقیق از این نظریه ها بهره گرفته شده است.
در این تحقیق از نظریات استفاده و خشنودی و سواد رسانه ای برای ساختن متغیرهای دو مؤلفه میزان دسترسی و استفاده از رسانه ها و مهارت ها و توانایی تولید و ارتباط با پیام های رسانه ای و تحلیل نتایج این مؤلفه ها بر اساس این نظریات کمک گرفته شده است. همچنین، از نظریات گفتمان و قدرت، زبان و ایدئولوژی، اقتصاد سیاسی رسانه ها و نظریه رمزگذاری و رمزگشایی به عنوان سازنده متغیرهای دو مؤلفه تفکر انتقادی و توانایی تحلیل و ارزیابی پیام های رسانه ای، بهره گرفته شده است و در پایان نیز تحلیل نتایج بر اساس این مؤلفه ها و نظریات صورت گرفته است.
فصل سوم:
روش تحقیق
مقدمه
در این فصل ابتدا روش تحقیق بیان شده است و در ادامه پس از بیان جامعه آماری به حجم نمونه و روش نمونه گیری اشاره شده است. ادامه فصل به بیان تکنیک و ابزار گردآوری اطلاعات و بیان واحد تحلیل و سطح تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته است. همچنین تکنیک های مورد استفاده در تجزیه و تحلیل داده ها و اعتبار و روایی در ادامه بیان شده اند و در ادامه به محدودیت های روش شناختی تحقیق اشاره شده است و این فصل با بیان تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها به پایان رسیده است.
۱-۳ روش تحقیق
برای انجام این پژوهش با توجه به نوع و ماهیت پژوهش نیازمند استفاده از روش کمی می باشیم و به منظور تعمیم یافته ها به کل جامعه آماری از روش پیمایش استفاده خواهد شد. بنابراین تحقیق حاضر به شیوه ی پیمایشی[۶۰] انجام گرفته است. «از تحقیق پیمایشی عمدتا در مطالعاتی استفاده می شود که در آنها فرد، واحد تحلیل می باشد»(ببی،ج۲، ۵۳۰:۱۳۸۶). پیمایش روشی در تحقیق اجتماعی است که «دقیقا به معنی تکنیک خاصی در گردآوری اطلاعات نیست اما عمدتا از پرسشنامه استفاده می شود…مشخصه پیمایش، مجموعه ساختمند یا منظمی از داده هاست… بدان معنا که اطلاعاتی درباره متغیرها یا خصوصیات یکسان، دست کم دو مورد جمع آوری می کنیم و به یک ماتریس داده ها می –رسیم»(دی.ای.دواس، ۱۳:۱۳۸۶) و از آنجا که پرسشنامه ساده ترین راه تهیه این ماتریس داده های ساختمند است، رایج –ترین تکنیک مورد استفاده در تحقیق پیمایشی است.
۲-۳ جامعه آماری
جامعه آماری، “مجموعه ای از افراد است که در یک یا چند صفت مشترک بوده و علاقه مندیم که نتایج تحقیق و پژوهش خود را به آنها تعمیم دهیم.
جمعیت آماری پژوهش متشکل از فرهنگیان شاغل در سازمان آموزش و پرورش شهر تهران در مقطع دبیرستان در سال ۱۳۹۲ است که بر اساس آمار رسمی سازمان آموزش و پرورش در سال ۱۳۹۱، تعداد کل آنها ۱۰۶۵۶ نفر بوده که به صورت رسمی و پیمانی مشغول به کار بوده اند.
۳-۳ حجم نمونه
جمعیت آماری یک جامعه ممکن است نظیر جامعه بشری خیلی گسترده و وسیع باشد ولی قاعدتا در پژوهش ها از این گونه جوامع به علت نامحدود را محدود کند و بنابراین ناگزیر از انتخاب نمونه ای از جمعیت مورد نظر است. در این تحقیق با توجه به جمعیت آماری، خطای نمونه گیری و واریانس و با بهره گرفتن از فرمول کوکران تعداد نمونه ها برابر با ۳۷۱ می باشد . نحوه محاسبه تعداد نمونه از جمعیت آماری با کمک فرمول کوکران در زیر آمده است:
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
pq . ۲tN
pq ۲t +۲Nd
=n
بنابراین، بر اساس محاسبات فرمول کوکران حجم نمونه نهایی در این تحقیق ۳۷۱ نفر به دست آمده است. شایان ذکر است در مراحل انجام تحقیق ۳۸۴ نفر به پرسشنامه پاسخ دادند.
۴-۳ روش نمونه گیری
در منابع مختلف چندین روش برای نمونه گیری معرفی شده است، اما در این تحقیق با توجه به وسعت زیاد جمعیت آماری، روش برگزیده و مناسب تشخیص داده شده در این تحقیق روش خوشه ای چند مرحله ای می باشد. این روش جزءروش های احتمالی[۶۱] نمونه گیری می باشد. نمونه گیری احتمالی، نمونه گیری است که در آن هر فرد جمعیت بزرگی را به چند حوزه تقسیم کرد. فهرست حوزه ها چهارچوب نمونه گیری ماست. از آنجا که هر کسی در حوزه ای زندگی و یا فعالیت می کند از شانس برابری برای انتخاب شدن در نمونه نهایی برخوردار است.
۵-۳ تکنیک و ابزار گردآوری اطلاعات
داده ها را می توان با تکنیک های مختلف گردآوری کرد، این روش ها را می توان در دو طبقه بندی کلی ۱ـ روش کتابخانه ای (شامل ابزارهایی همچون کتاب ها، مقالات، سایت ها، نشریات) و ۲ـ غیر کتابخانه ای (شامل ابزارهایی همچون مصاحبه و توزیع و تحلیل پرسشنامه) جای داد. برای تحقق هدف اصلی پژوهش که بررسی سطح سواد رسانه ای فرهنگیان شهر تهران در مقطع دبیرستان بود، بهترین روش، روش پیمایشی بود. با این همه پرسشنامه رایج ترین تکنیک مورد استفاده در تحقیق پیمایشی است. در تحقیق حاضر نیز با توجه به موضوع مورد بررسی آن، از تکنیک پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. بدین صورت که پرسشنامه ابزاری است برای اندازه گیری متغیرها، در پرسشنامه باید سوالاتی مطرح شود که به طور مستقیم در رابطه با موضوع تحقیق و فرضیه های تحقیق باشد.
۶-۳ واحد تحلیل
منظور از واحد تحلیل، مواردی است که ما از آن اطلاعات را برای پژوهشمان جمع آوری می کنیم. روشن کردن واحد تحلیل موضوع بسیار مهمی است؛ چرا که انتخاب نمونه به واحد تحلیل بستگی دارد. واحد تحلیل در تحقیق حاضر «فرد» است، بدین ترتیب پرسشنامه ها در بین افرادی که به عنوان فرهنگی (معلم) به حساب می آیند، توزیع شده است.
۷-۳ سطح تجزیه و تحلیل اطلاعات
با توجه به این که متغیرهای اصلی تحقیق فرهنگیان هستند لذا سطح تجزیه و تحلیل اطلاعات در این تحقیق، خرد است.
۸-۳ تکنیک های مورد استفاده در تجزیه و تحلیل داده ها
در این پژوهش از هر دو دسته تکنیک های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است که عبارتند از :
۱-تهیه جداول توزیع فراوانی یک بعدی برای توصیف داده ها
۲-آزمون کای اسکوئر و کندال c و تام هین برای سنجش روابط بین متغیرها
۳-آزمون کراسکال والیس برای بررسی تفاوت های موجود در سوالها
۴-آزمون فریدمن برای بررسی تفاوتها و تعیین رتبه ها
۹-۳ اعتبار[۶۲] و پایایی[۶۳]