۱٫آشنای باسیره نبی اکرم.
۲٫به کارگیری رفتاری نبی اکرم درتبلیغات دینی.
۳٫تهیه و تدوین سیره اخلاقی نبی اکرم در تبلیغ.
۱-۸- روش تحقیق:
روش تحقیقی که در انجام این پژوهش به کار گرفته شده، به صورت کتابخانهای و تحلیلی میباشد. در روش کتابخانهای با مراجعه به کتاب المعجم المفهرس الألفاظ القرآن الکریم و فرهنگهای موضوعی آیات مربوط به هر بحث گردآوری شد، سپس با مراجعه به کتب در رابطه با تبلیغ، روایی، تفسیری و سیره کار مطالعه و جمع آوری مطالب مورد نیاز تحقیق صورت گرفت، بعد از تفکیک فیشها و تنظیم و دسته بندی مطالب جمع آوری شده، تفکر و پردازش اطلاعات به روش تحلیلی، تطبیقی توصیفی انجام شد و تدوین بخشها صورت گرفت و در پایان با توجه به متنوع بودن فیشها سعی شده مطالب طوری تدوین و تحلیل شود که قرآنی بودن موضوع مورد غفلت واقع نشود.
۱-۹- تعریف مفاهیم و مصطلحات:
۱-۹-۲- اخلاق
«اخلاق» جمع واژهی «خُلق» یا «خُلُق» و کلمه ای عربی است[۴۳]. «خُلق» یا «خُلُق» عبارت است از: «خوی، خصلت، عادت، طبیعت، نهاد و سرشت»[۴۴]. و از آنجا که «خُلق» درباره ویژگی های باطنی انسان به کار می رود[۴۵]، باید گفت «اخلاق» یعنی خویها، خصلتها، صفات و خصایص نفسانی پایدار که منشأ افعال نیک و بد آدمیاند. به عبارت دیگر، اخلاق، چهرهی نفس آدمی است و شخصیت معنوی وی را می سازد و می نمایاند.
۱-۹-۳- تبلیغ
مفهوم لغوی: «تبلیغ» واژه ای عربی، ثلاثی مزید و مصدر باب تفعیل است. معنای لغوی آن رساندن، رسانیدن و واصل کردن است.[۴۶] ریشه و مشتقات آن بارها در قرآن به کار رفته است. راغب اصفهانی در مفردات می نویسد:
بلوغ و ابلاغ یعنی رسیدن به انتهای مقصد، اعمّ از آنکه مقصد، مکان باشد یا زمان یا امری معیّن.[۴۷]
وی در ادامه، به کار رفتن «بلّغتُ» و «أبلَغتُ» و زیاد بودن استعمال «بلّغتُ» را در قرآن یادآور می شود و «بلاغ» و «تبلیغ» را هم معنا می شمرد.
مفهوم اصطلاحی: هر زبان و فرهنگی، واژه یا اصطلاح خاصّی برای بیان مفهوم تبلیغ دارد. در زبان عربی، علاوه بر «تبلیغ»، از «دعوت»، «اعلام»، «دعایه» و امثال آن و در فرهنگ غرب، به طور معمول، واژه «پروپاگاند»[۴۸] و یا «ایندوکترین ایشن»[۴۹] و در عرف فارسی اغلب از واژه «تبلیغ» و یا «تبلیغات» و یا «پروپاگاندا» استفاده می کنند که واژهی لاتین آن به «آوازگری» نیز ترجمه شده است.
بِرنیز[۵۰] می گوید:
تبلیغات، به ویژه تبلیغات نوین، تلاشی است پیگیر برای ایجاد یا شکل دادن رخدادها به منظور تحت تأثیر قرار دادن روابط عامّهی مردم با کاری فکری یا گروهی.[۵۱]
لاسول تبلیغات را چنین تعریف می کند:
در واقع می توان گفت تبلیغات، کوشش کم و بیش عمدی و سنجیده ای است که هدف نهایی آن، نفوذ در عقاید یا رفتار برای تأمین مقاصد از پیش تعیین شده است.[۵۲]
دایره المعارف فارسی، «تبلیغات» یا «پروپاگاندا» را به ایجاد نظر خوب یا بد نسبت به شخص، یا سازمان، عقیده یا چیزی از طریق تحت تأثیر قرار دادن افکار و عقاید مردم معنا می کند و توضیح میدهد: «تبلیغات ممکن است برای منظورهای دینی، اجتماعی، فرهنگی و یا سیاسی باشد»[۵۳].
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
نویسنده دیگری می نویسد: «آوازه گری یا تبلیغ، فعالیتی است برای دگرگون کردن عقاید عمومی از راه هایی غیرمستقیم و احیاناً پنهانی، با وسایلی مانند زبان، خط، تصویر، نمایش و…»[۵۴].
باید اذعان کرد تعریف های اصطلاحی زیادی برای تبلیغ ذکر کرده اند که تمامی آنها نزدیک به هم و شبیه اند. با این حال، ارائه یک تعریف اصطلاحی مورد وفاق برای این واژه امری بس دشوار است. ولی آنچه می تواند برآیند مشترکات انبوهی از تعاریف موجود باشد این است که تبلیغ عبارت است از: رساندن مجموعه اطلاعاتی به مخاطب به منظور اقناع و برانگیختن احساسات وی، به سود یا بر ضدّ یک موضوع.[۵۵]
مفهوم اصطلاحی تبلیغ، نخست در حیطهی امور دینی به کار می رفت و سپس به تدریج در سایر حوزه ها نیز تعمیم یافت. البته در حوزه های خارج از دین، بیشتر از شکل جمع آن یعنی تبلیغات استفاده می کنند.[۵۶]
مفهوم اصطلاحی مذکور، مفهومی است وسیع که تمامی انواع تبلیغات را چه دینی و چه غیردینی شامل می شود؛ اما واضح و روشن است که مقصود ما از تبلیغ در این نوشتار، تبلیغ اسلامی است. بنابراین بی مناسبت نیست که تعریفی دیگر، و این بار برای تبلیغ اسلامی، ارائه کنیم.
تبلیغ اسلامی عبارت است از رساندن پیام الهی به شیوه روشنگرانه، از طریق ایجاد ارتباط و تشویق به پذیرش محتوای مورد نظر، با بهره گرفتن از ابزارهای مشروع هر عصر.[۵۷]
در نتیجه میان تبلیغ اسلامی و غیراسلامی تفاوتهایی هست؛ در تبلیغ اسلامی – برخلاف تبلیغ غیراسلامی – انگیزهی الهی، معنوی و از روی عشق به هدایت انسانها وجود دارد. در تبلیغ اسلامی، پیام رسان شرط امانت و صداقت را رعایت می کند و بدون افزودن یا کاستن بر محتوای پیام، آن را به پیام گیرندگان می رساند و مهمتر از همه اینکه در تبلیغ اسلامی از ابزار و وسایل نامشروع و ترفندها و حیله های شیطانی استفاده نمی شود و ابزار آن همانند هدفش مشروع و مقدّسات؛ چرا که شعارِ مبلّغ اسلامی در به کارگیری وسایل تبلیغی این است که هدف وسیله را توجیه نمی کند.
در حقیقت، تبلیغ اسلامی شناساندن خوبیها و تشویق به انجام آن، و ترسیم بدیها و راه گریز و منع از آن است.[۵۸]
۱-۹-۴- اخلاق تبلیغ
تبلیغ، گام نهادن در مسیر هدایت انسانهاست و این امر از کسی ساخته است که خود هدایت شده باشد. پس مبلّغ باید هدایت یافته باشد تا بتواند دیگران را هدایت کند.
یکی از نشانه های هدایت یافتگی، بهرهمندی از اخلاق نیکو و فضایل اخلاقی است. در میان انبوه فضایل اخلاقی، برخی بیش از سایرین برای مبلّغ ارزشمندند و سبب تسریع و پیشرفت وی در امر تبلیغ می شوند. به این گروه از صفات و ویژگی های نفسانی خاص که در فراهم آوردن زمینهی توفیق در امر تبلیغ، تأثیر بارز و بسزایی دارند، «اخلاق تبلیغ» می گوییم.
۱-۹-۱- سیره
سیره در زبان عربی از ماده سَیر است. یعنی حرکت و رفتن. راه رفتن[۵۹]، سیره یعنی سبک و روش[۶۰]، و سیره بر وزن فعله نیز بر نوع دلالت میکند[۶۱]. مثل جِلسهَ و نیز به معنای کردار و رفتار است[۶۲].
«سیره» واژه ای عربی و اسم مصدر از واژه «سَیر» است. سِیر به معنای رفتن و سیر کردنِ در زمین است؛[۶۳] و نیز بر «گذاشتن»، «روان شدن» و «حرکت کردن» دلالت می کند[۶۴]. راغب اصفهانی در این باره می نویسد: «سیر یعنی گذشتن و عبور کردن در زمین»[۶۵].
سه حرف «سین»، «یاء» و «راء» به صورت «سیر»، حرکت در روز و نیز حرکت در شب را معنا میدهد؛[۶۶] در حالی که به صورت «سری» تنها حرکت در شب را می رساند.[۶۷]
از آنجا که وزن فِعلَه در زبان عربی بر نوع، کیفیت و هیئت عمل دلالت می کند، پس «سیره» به معنای حالت و چگونگی حرکت است. مانند: «جلستُ جلسه العبد؛ مانند عبد نشستم».
از این رو، معنای لغوی «سیره» عبارت است از «طریقه، هیئت و حالت»؛[۶۸] و نیز آن را به «سنّت»، «مذهب» و «راه و روش» نیز معنا کرده اند.[۶۹]
در این راستا، از «سیره فرد» به «صحیفه اعمال» و «کیفیت سلوک» او در میان مردم تعبیر می کنند.
راغب اصفهانی می نویسد: «سیره حالتی است که نهاد و وجود انسان و غیرانسان بر آن است؛ چه غریزی چه اکتسابی. چنانکه گفته می شود فلانی سیره و روشی نیکو یا سیره و روشی زشت دارد».[۷۰]
با توجه به آنچه بیان شد و با عنایت به آثار نگارش یافته در عرصهی سیره، برای این واژه دو مفهوم اصطلاحی لحاظ می شود:
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
فعالیتها و عملکردهای یک شخصیت در عرصه های مختلف، که با توجه به آثار نگاشته شده در سیره، این اولین مفهومی است که از این واژه به ذهن تبادر می کند و به نظر می رسد که این معنا استعمال بیشتر و رایج تری در میان سیره نویسان و تاریخ نگاران گذشته و حال داشته و دارد.
سبک، شیوه و قاعده رفتار؛ توجه به این معنا، رویکردی تازه و نو در سیره نگاری است. این جریان از عملکرد سیره نگاران پیشین انتقاد می کند و برخلاف آنان که به شرح حال نویسی و گزارش وقایع و اتفاقات زندگی پیامبر (ص) اکتفا می کردند، به شناخت و تبیین اصول و سبک رفتار و کردار پیامبر اکرم (ص) می پردازد.[۷۱]
سیره در اصطلاح: در این ارتباط علامه مرتضی مطهری درسیری درسیره نبوی:
سیر غیر از سیره است، سیر یعنی رفتار هر کسی در عالم همچنان که گفتار دارد، رفتار هم دارد، ولی سیره عبارت است از سبک و اسلوب و متد خاصی که افراد صاحب اسلوب و سبک و منطق در سیر خودشان به کار می برند، همه مردم سیر دارند ولی همه مردم سیره ندارند، یعنی این چنین نیست که همه مردم در رفتار خودشان، از یک منطق خاص پیروی بکنند و یک سلسله اصول و رفتار خودشان داشته باشند که آن اصول، معیار رفتار آنها باشد[۷۲].
بنابراین می توان گفت که سیره همان منطق عملی است که دارای اصول ثابت و استوار است، اصولی که راهنمای عملی ایمان است[۷۳].
۱-۱۰- جمع بندی فصل اول
در فصل اول ازتحقیق که کلیات محسوب می شود، بعد از مقدمه و بیان مساله به تبیین موضوع و اهمیت و ضرورت آن پرداخته شد که این ضرورت و اهمیت از نگاه قرآن، پیامبر و ائمه اطهار است.
اهمیت موضوع ام را که انتخاب شده، بیان کردم هم از منظر قرآن، پیامبر و هم از منظر ائمه آن را بررسی کردم. چون در واقع موضوع تبلیغ و هدایت مردم از اصلی ترین و مهمترین برنامه های پیامبران الهی بود و از آدم تا خاتم و پس از آن ادامه دارد و یک موضوع بسیار مهمی است که بیتوجهی به آن خشم خداوند و ائمه را به دنبال دارد .و بعد فواید علمی و کاربردی موضوع بیان شده، و پیشینه تحقیق نیز مورد بررسی قرارگرفته. اما پیشینه تاریخی تبلیغ، که شامل: پیش از اسلام، در اسلام، و درعصر حاضر. چون زندگی انسانها دارای فراز نشیب فراوان است و تبلیغ و ارتباطات فکری و اعتقادی همواره بوده و هست و در هر عصر با ابزار خودش. ولی امروزه چون جهان تبلیغات و ارتباطات است و در واقع نبرد امروز نبرد اندیشه هاست و در واقع تبلیغ و تبلیغات است که سرنوشت نبرد را رقم می زند. چون استکبار جهانی در واقع از هر حربه استفاده می کند تا اذهان عمومی را تسخیر کند. و در اینجاست که حس انسان دوستی و حقیقت طلبی است که ایجاب می کند که انسان هایی مسلمان، مؤمن وارسته و آراسته به فضایل اخلاقی، به عنوان مبلغ اسلامی، قدم به میدان بگذارند و همچون پیامبر اکرم (ص) به هدایت و ارشاد انسانها قیام کنند و آنها را از دسیسه های شیاطین روزگار آگاه کنند و به آیین ناب محمدی فراخوانند. و تبلیغ اسلام از رسول گرامی شروع شد تا عصر غیبت امام زمان (عج) ادامه یافت و در دوران غیبت کبری، مسئولیت تبلیغ بر دوش عالمان شیعه است و به امید روزی که انتظار به پایان برسد و عالمان شیعه تبلیغ را بدون دشواری از حضرت حجت بگیرند و منجی بشریت تحول اساسی در تبلیغ ایجاد کند.
سوالات، هدف، و روش از این تحقیق هم در این فصل بیان شده است.
در پایان این فصل، کلیدواژه ها بیان شده که عبارتند از:
اخلاق، تبلیغ، اخلاق تبلیغ، سیره.
فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق
۲-۱-
تاریخ تفکر، بیانگر این نکته است که فرق نهادن میان نیک و بد از دغدغههای دیرین آدمی است.
با همه کوشش به کار رفته، اختلاف عقیده در این باب، هنوز باقی است. از رساله کرایتون افلاطون تا فلسفه اخلاق معاصر، در این باره فراوان سخن گفته شده، ولی پیش از فیلسوفان و بیش از آنان، ادیان در این باب سخن گفته اند. اغراق نیست اگر گفته شود در روزگار بحران زده کنونی، آنچه از اخلاق برای آدمیان باقی مانده، میراث ارزشمند انبیاء است و اصولاً اخلاق بدون دین، اخلاقی بیپشتوانه و اساس است.
از این رو، پیامبر خاتم (ص) کامل کردن کرامتهای اخلاقی بشر را از اهداف رسالت خود شمرده است: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»[۷۴] و نیز فرموده است: «الخلق الحسن نصف الدین»[۷۵]. خداوند هم در توصیف برترین بنده خویش چنین فرموده: وَإِنَّکَ لَعَلَی خُلُقِ عَظیمٍ[۷۶].
تأکید فراوان اسلام بر به دست آوردن فضیلتهای اخلاقی و پرهیز از بدیها، نشان از توجه ویژه به تربیت اخلاقی انسان است. اسلام گرچه نگاهی خوشبینانه به طبیعت آدمی دارد و گوهر وجودی و فطرت انسان را حق شناس و حق جو شمرده: فَأَلهَمَهَا فُجُورَها وَ تَقوَیها[۷۷]، ولی شکوفا ساختن این فطرت را نیازمند تربیت می داند.
آنچه از تعالیم اخلاقی و تربیتی اسلام در عرصه تربیت اعتقادی و رفتاری انسان در سنین مختلف رشد و نیز مسئولیت خانواده و اجتماع در فراهم ساختن زمینه های آن بیان شده، همگی هدفی یگانه را پی می جویند که از آن به عنوان قرب الهی یاد می شود. فراموش کردن این حقیقت که تعالی انسان در گرو توجه به خداوند و تقرب جستن به وی است، به مثابه از خود بیگانگی شمرده شده است:
وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّـهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ[۷۸]…
علاوه بر این، ادیان و به ویژه اسلام، بر ارائه الگوهای اخلاقی و تربیتی تأکید دارند. چهره تابناک انبیاء و اولیاء همواره درس آموز و الهام بخش طالبان رشد و کمال بوده است: لَّقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّـهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ[۷۹]… ، قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ[۸۰]… .
فصل سوم: داده های تحقیق
آشنایی با سیره عملی پیامبر اکرم (ص) در تبلیغ
۳-۱- بخش اول
تبلیغ درسیره رسول الله(ص)
«تبلیغ» کلمهای است که در قرآن مجید زبان استعمال شده است. در قرآن کریم، از پیغمبران خدا به عنوان مبلغان رسالات الهی یاد شده است. البته منحصر به پیغمبران نیست، غیر آنها هم هست، مثلاً قرآن از زبان پیغمبر نقل می کند که: یا قُومَ لَقَدْ اَبْلَغْتُکمْ رسالَه رَبی وَ نَصحت لَکُمْ وَلکِن لا تُحِبّونَ الناصِحین.
و یا در مورد پیغمبران می گوید: ما عَلَی الرسول الّا البلاغ. عرض این است که کلمهی «بلاغ» «تبلیغ»، «یبلغون» و آنچه که مربوط به این ماده است. معنای این کلمه چیست؟ به نظر من بدبختانه این کلمه در عرف امروز سرنوشت شوم، یعنی معنای منحوس و منفوری پیدا کرده، به طوری که امروز در عرف ما فارسی زبانها، تبلیغ [یعنی راست و دروغ جور کردن، و در واقع فریبکاری و اغفال برای به خوردِ مردم دادن یک کالا]. مفهوم اغفال به خودش رفته است، و لذا گاهی اوقات که کسی دربارهی موضوعی صحبت می کند، وقتی می خواهد بگوید اینها اساسی ندارد می گوید: آقا اینها همه تبلیغات است، همه دروغ و فریبکاری است. بدین جهت گاهی میبینیم بعضیها با استعمال این کلمه در مورد امور دینی موافق نیستند. ولی به نظر من اگر کلمهای معنای صحیحی دارد و آن معنای صحیح در استعمالات قرآن مجید و نهج البلاغه آمده است، نباید به جرم اینکه معنای تحریفی پیدا کرده است، آن کلمه را مجازات کنیم بلکه باید همیشه معنای صحیحش را به همه مردم بگوییم.
ابلاغ به معنای رساندن یک فکر و یا یک پیام است، یعنی در مورد رساندن چیزی به فکر و روح و ضمیر و قلب کسی به کار می رود. و لهذا محتوای ابلاغ نمی تواند یک امر مادی و جسمانی باشد. حتماً یک امر معنوی و روحی است، یک فکر و یک احساس است. به عبارت دیگر، معمولاً ابلاغ را در مورد پیامها و سلامها و امثال اینها به کار میبرند. میگویند: ابلاغ پیام کرد، یعنی فکری را، پیغامی را به دیگران میرساند، در مورد چنین چیزهایی، کلمهی «تبلیغ» و «ابلاغ» به کار میرود[۸۱] و در واقع تبلیغ همان رساندن پیام است، با بهره گرفتن از ابزار مناسب و مؤثر. اما امروز، برای جذب انسانها به افکار و عقاید مختلف تبلیغات وسیعی صورت میگیرد و صاحبان مکاتب برآنند تا با بهره گرفتن از تبلیغ مناسب مردم را پیرو خویش سازند و اندیشه های خود را بر آنان تحمیل کنند[۸۲]. اما در اسلام، مراد از تبلیغ آشنا نمودن مردم با احکام اسلامی و معارف الهی است و بشارت دادن مؤمنان و انذار و هشدار مخالفان است.
در قرآن کریم برای تبلیغ، کلمات «انذار»، «ابلاغ»، «تبشیر»، «تخویف»، «هدایت»، «ارشاد»، «دعوت»، و «امر به معروف و نهی از منکر» آمده است که هر یک به بعدی از ابعاد تبلیغ، اشاره دارد.
بلاغ: