۱-۵- روش تحقیق ۵
۱-۶- پیشینه تحقیق ۶
۱-۷- مشکلات تحقیق ۶
۱-۸- سازماندهی تحقیق ۶
۱-۹- معرفی برخی از منابع ۷
فصل دوم: مفاهیم و اصطلاحات
۲-۱- معنا و مفهوم تاریخ ۸
۲-۲- مفهوم تاریخ نگاری ۱۱
۲-۳- اهمیت تاریخ نگاری ۱۲
فصل سوم: پیشینهی تاریخنگاری در ایران
۳-۱- تاریخ نگاری در ایران باستان ۱۶
۳-۲- تاریخ نگاری اسلامی ۲۱
۳-۳- تاریخ نگاری ایران اسلامی تا دوران مغول ۲۳
۳-۴- تاریخ نگاری در دوران مغول و تیموریان ۲۶
۳-۵- تاریخ نگاری در عصر صفوی ۲۸
فصل چهارم: اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در عصر افشاریه
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۴-۱- اوضاع ایران قبل از شکل گیری سلسله افشاریه ۳۱
۴-۲- سلطنت نادرو چگونگی کسب قدرت: ۳۴
۴-۳- جانشینان نادر ۳۶
۴-۳-۱- علی قلی میرزا ۳۶
۴-۳-۲- ابراهیم شاه ۳۷
۴-۳-۳- شاهرخ شاه ۳۸
۴-۴- اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی ایران در عصر افشار ۳۹
عکس مرتبط با اقتصاد
۴-۵- سیاست خارجی نادرشاه ۴۱
فصل پنجم: تاریخ نگاری عصر افشاریه
۵-۱-تاثیر تاریخ نگاری صفویه بر تاریخ نگاری افشاری ۴۳
۵-۲- ویژگی های عمومی کلّی تاریخ نگاری عصر افشاریه ۴۸
فصل ششم: معرّفی برخی از مهم ترین منابع اصلی این دوران
۶-۱- جهانگشای نادری . میرزا مهدی خان استرابادی ۵۴
۶-۲- تاریخ نادرشاهی(نادرنامه) محمدشفیع تهرانی ۵۷
۶-۳- زبده التّواریخ . محمّد حسن مستوفی ۵۹
۶-۴- عالم آرای نادری : محمّد کاظم مروی ۶۱
۶-۵- درّه نادری . میرزا مهدی خان استرابادی ۶۵
۶-۶ تاریخ حزین ۶۸
۶-۷- مجمل التّواریخ : ابوالحسن بن محمّد بن امین گلستانه ۷۰
فصل هفتم: سفرنامه نویسی در عهد افشاریه
۷-۱- علّت مسافرت اروپاییان به ایران در عصر افشاریه ۷۴
۷-۲- ویژگی کلّی سفرنامههای اروپایی عصر افشاریه ۷۶
۷-۳- در یک تقسیم بندی، سفرنامههای اروپایی عصر افشاریه بر اساس کشور مبدأ نویسنده ، به صورت ذیل تقسیم بندی می شود . ۷۷
۷-۳-۱- سفرنامه های فرانسویان ۷۷
۷-۳-۲- سفرنامه های روسی ۷۸
۷-۳-۳- سفرنامه های انگلیسی وکمپانی هند شرقی ۷۹
۷-۳-۴- سفرنامه های هلندی ۸۱
۷-۳-۵- فرستادگان سیاسی ومذهبی اروپایی ۸۲
۷-۳-۶- معرفی برخی از مهمترین سفرنامه های این دوران ۸۳
۷-۳-۶-۱- سفرنامه ژان اوتر . ژان اوتر ۸۳
۷-۳-۶-۲- سفرنامه کروسینسکی ۸۶
۷-۳-۶-۳- سفرنامه بازن- پادری ۸۷
نتیجه ۹۰
منابع ۹۳
منابع اصلی ۹۳
منابع تحقیقاتی ۹۵
چکیده
با به قدرت رسیدن نادر ساختار اجتماعی ایران تغییر یافت و از نظر فرهنگی جامعه دچار افول شدیدی گردید زیرا در میان عوامل مؤثر بر پیشرفت و پس رفت فرهنگ ، وجود و عدم امنیت قابل توجه فراوان است. فقر و بدبختی مردم ایران در این دوره به سبب لشکر کشی های متعدد او بیشتر شد. جنگ ، درگیری توطئه و قتل محور جامعه بود و هرج و مرج به تمام معنی کلمه بر بیشتر این دوره حاکم بود. نمیتوان توقعی هم به پیشرفت فرهنگ و تاریخ نگاری در معنای عام کلمه در این دوره داشت بنیانگذار سلسله افشاریه نیز به نوبه خود تحت تأثیر شرایط زمانه خود قرار گرفته بود و شخصا علاقه ای به پیشرفت علم و فرهنگ نداشت: دلیل این مدعا این است که در زمان او هیچگونه مراکز مهم فرهنگی در ایران تشکیل نشد .
علاوه بر این عدم حمایت از هنرمندان و نبود امنیت شغلی و رفاه اجتماعی باعث گردید تا به بسیاری از هنرها از جمله تاریخ نگاری که در دوره صفویه رشد و بالندگی زیادی پیدا کرده بودند اهمیت داده نشود یا نادیده انگاشته گردند.
کلید واژگان – تاریخ نگاری– تاریخ نگاری افشاریه – سلسله افشاریه –نادر شاه
مقدمه
هرودت در ۲۴۰۰ سال پیش ،ایرانیان را بهترین تاریخ شناسان معرفی کرده است. اینگونه سخنان مبین این نکته است که ایرانیان چه در روزگار باستان و چه در دوره اسلامی با توجه به غنای فرهنگ ملی و دینی خود و به ویژه تاکید دین مبین اسلام ، توجه ویژه ای به تاریخ و دانش تاریخ نگاری داشته اند.
تاریخ نگاری اصطلاح جدیدی است که به تازگی در زبان فارسی رواج یافته است. در فرهنگ معین و دهخدا این اصطلاح نیامده و معلوم نیست که چه کسی آن را وضع کرده است. معادل انگلیسی آن Histriography است که از دو جزء تاریخ و نوشتن ترکیب یافته است. در گذشته به آن وقایع نگاری می گفتند. احتمالاً بند تو کروچه(bendotokorocheh (ایتالیایی اولین بار این اصطلاح را وضع و مصطلح کردند. معادل آن در عربی علم التاریخ است.
تاریخ نگاری بر خلاف تاریخ نویسی کوششی است برای انتقال روح و اطلاعات زمانه توسط مورخ با قالبهای ویژه و کوششی است که در پرتو آن مورخ می کوشد تا تعریف و فهم خود از تاریخ و انتظارات مخاطب از تاریخ را منعکس کند. بنابراین تاریخ نگاری پیوند بسیارناگسستنی با شخصیت ، جایگاه ، و حوزه اجتماعی فکری و انسانی مورخ دارد.
تاریخ نگاری شعبه ای از علم تاریخ است و قدمتی همانند این علم دارد. از وقتی که بشر در صدد نوشتن تاریخ و حفظ آن برآمد تاریخ نگاری زاده شده است و همراه با تکامل علم تاریخ به تکامل خود ادامه داد. متأسفانه مباحث مربوط به تاریخ نگاری در ایران از جمله مباحثی است که تاکنون به شیوه علمی و جامع کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. دلایل عدیده ای را می توان برای توجیه این مسئله برشمرد: اولاً تاریخ نگاری ایرانیان باید به صورت یک جریان پیوسته و مداوم و در یک بحث تفصیلی مورد ارزیابی قرار گیرد، کاری که عموماً به جهت تقسیم بندی ادواری این تاریخ نگاری چند هزار ساله تحقق نیافت. البته و مسلماً تفاوت ها و تمایزات تاریخ نگاری دوران باستان و دوران اسلامی و دوره پس از مشروطه ، از نظر دور نخواهد ماند، لیکن علیرغم ویژگی های تاریخ نگاری هر دوره خاص و ویژگی های خاص هر دوره تاریخ نگاری ، تأثیر تاریخ نگاری یک دوره بر دوره بعد یا برادوار بعد غیر قابل انکار است. این امر حتی در مورد تاریخ نگاری اسلامی در ایران که متأثر از سبک تاریخ پردازی دوران باستان و حتی برخی نموده های تاریخنگری و فلسفه تاریخ ایران کهن می باشد، هم قابل مشاهده است . ثانیاًبسیاری ازآثاری که در رابطه با تاریخنگاری دوره های مختلف تاریخ ایران دوره اسلامی تحریر شده، عموماً خالی از غرض و مرض نیست و مؤلفین آنها تحت تأثیر عظمت برخی دورهها مثل عظمت تاریخ نگاری قرون اولیه اسلامی و یا مشکلدار بودن دوره هایی همچون دوره معاصر از جهت سیاست زدگی تاریخ نویسی از یک سو و تأثیرپذیری آن از تاریخ نویسی غربی از سوی دیگر بوده اند.
همچنین ریشه این ناکامی را در مسائلی مانند عدم رشد کافی دانش تاریخ نگاری ایرانی همگام با سایر علوم، عدم شناخت فواید دانش تاریخ و در نتیجه لحاظ نشدن دستاوردهای تاریخی در برنامه ریزیهای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و بهای کافی ندادن به علوم انسانی و … می توان جستجو کرد.
در این نوشتار تلاش خواهد شد تا به بررسی چگونگی شکل گیری دولت افشاریه، تأثیری گذاری آن را بر تاریخ نگاری این دوره بررسی نمائیم. ضمن اینکه در صددیم به این گونه سوالات پاسخ دهیم: میزان تأثیر تاریخ نگاری دوره صفویه بر تاریخ نگاری افشاریه چه اندازه بوده است؟ ویژگی تاریخ نگاری افشاریه چیست؟ در نهایت چند اثر مهم از تاریخ نگاری این دوره را مورد بررسی قرار دهیم، و با واکاوی آنها، به چند و چون ویژگی های تاریخ نویسی آن عصر و علل آنها بپردازیم.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
فصل اول
کلیات
۱-۱- بیان مسأله
تاریخنگاری به عنوان یکی از ابعاد و مظاهر فرهنگ و تمدن حائز اهمیت بسیار است. زیرا شناخت هر فرهنگ و تمدنی، بدون بررسی انواع هنرها و دانش هایی که در آن تمدن ظهور کرده اند یا تکامل یافته اند، ممکن نخواهد بود. تاریخ نگاری نه تنها برای شناخت روش ها و آرای تاریخی مورخان به کار می آید، بلکه با توجه به تغییرات امروزی در روش و بینش تاریخ نگاران، راهی برای بررسی نقادانه منابع تاریخی و مورخان هر دوره است. می توان گفت تجدید نظر و حتی بازنویسی بسیاری از موضوعات تاریخی که تا کنون مورد قبول بوده یا پژوهش دقیق و عمیق درباره آنها صورت نگرفته، ضروری است.
این پژوهش سیر تحولات تاریخ نگاری ایران در دوره ی افشاریه را مورد بررسی قرار می دهد.